Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تجاوز به سيستان توسط #امام_على خليفه مسلمين
#قسمت_ششم
از این رو، هرجا کہ #خوارج نیرو می گرفتند و تشکیل حاکمیتی برای خودشان می دادند مردم بومی نه تنها احساس ستمی از جانب آنها نمی کردند بلکہ با آنها همکاری نیز می کردند. گاه اتفاق می افتاد کہ ایرانیانی که با آنها در مبارزه با سلطه روز همکاری می کردند مسلمان می شدند.
رسم پلید مولاگری کہ مقرر می کرد اگر یک #ایرانی_مسلمان شود باز هم مجبور باشد که خودش را وابسته یک عرب کند و مولای او و تبدیل به نیمه برده عرب شود نیز نزد خوارج وجود نداشت.
لذا هر ایرانی که برای مبارزه با سلطة زور و کینه کشی از عربهای مسلط به آنها می پیوست و مسلمان می شد بی درنگ از حقوق متساوی با هر مسلمان دیگر خوارجی برخوردار می شد.
به همین سبب بود که کسانی از میان این ایرانیان مسلمان شده و پیوسته بہ خوارج سر بر آوردند که به #امامت_خوارج رسیدند؛
یعنی چنان تقوا و کارآیی هائی از خود نشان دادند کہ خوارج آنها را به عنوان امام خودشان برگزیدند.
مثالهائی از این مورد در تاریخ برای ما برجا مانده است. مثلا، یک ایرانی به نام #ثابت_تمار کہ بازرگان خرما بود در سال ۶۹ هجری به امامت خوارج يمامه رسید.
یک ایرانی نومسلمان دیگر به نام #عبدِ_رَبِه (بندۂ خدای خودش) در سال ۷۷ بہ امامت خوارج کرمان رسید.
حتی برخی از زنان مبارز ایرانی نیز با خوارج همکاری کردند و در میان فعالین خوارج دارای نام و آوازه شدند و نامشان وارد تاریخ اسلام شد.
به عنوان یک مثال، بانویی که وقتی دخترکی بوده در منطقه اسپهان توسط جهادگران از خانه ئی بیرون کشیده شده بود و نام عربی #غزاله (ماده آهو) به او داده بودند، در بازار برده فروشان عراق به معرض فروش نهاده شده بود، و مردی به نام شبیب شیبانی کہ از رهبران خوارج شمال عراق بود او را خرید و آزاد کرد.
غزاله به کینی کہ بہ عربها داشت در دهه هفتاد هجری سالها در کنار شبيب شیبانی با نیروهای اموی پیکار کرد و نامش همچون یک قهرمان افسانه یی در عراق بر سر زبانهای عربها افتاد.
#غزاله در میان خوارج عراق به چنان مقامی رسید که یک بار کہ آنها کوفه را گرفتند و جمع بزرگی از مردم کوفه را به مسجد بردند او در مسجد اعظم کوفه بر منبر رفت و خطبه کرد.
ادامه دارد .....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_ششم
از این رو، هرجا کہ #خوارج نیرو می گرفتند و تشکیل حاکمیتی برای خودشان می دادند مردم بومی نه تنها احساس ستمی از جانب آنها نمی کردند بلکہ با آنها همکاری نیز می کردند. گاه اتفاق می افتاد کہ ایرانیانی که با آنها در مبارزه با سلطه روز همکاری می کردند مسلمان می شدند.
رسم پلید مولاگری کہ مقرر می کرد اگر یک #ایرانی_مسلمان شود باز هم مجبور باشد که خودش را وابسته یک عرب کند و مولای او و تبدیل به نیمه برده عرب شود نیز نزد خوارج وجود نداشت.
لذا هر ایرانی که برای مبارزه با سلطة زور و کینه کشی از عربهای مسلط به آنها می پیوست و مسلمان می شد بی درنگ از حقوق متساوی با هر مسلمان دیگر خوارجی برخوردار می شد.
به همین سبب بود که کسانی از میان این ایرانیان مسلمان شده و پیوسته بہ خوارج سر بر آوردند که به #امامت_خوارج رسیدند؛
یعنی چنان تقوا و کارآیی هائی از خود نشان دادند کہ خوارج آنها را به عنوان امام خودشان برگزیدند.
مثالهائی از این مورد در تاریخ برای ما برجا مانده است. مثلا، یک ایرانی به نام #ثابت_تمار کہ بازرگان خرما بود در سال ۶۹ هجری به امامت خوارج يمامه رسید.
یک ایرانی نومسلمان دیگر به نام #عبدِ_رَبِه (بندۂ خدای خودش) در سال ۷۷ بہ امامت خوارج کرمان رسید.
حتی برخی از زنان مبارز ایرانی نیز با خوارج همکاری کردند و در میان فعالین خوارج دارای نام و آوازه شدند و نامشان وارد تاریخ اسلام شد.
به عنوان یک مثال، بانویی که وقتی دخترکی بوده در منطقه اسپهان توسط جهادگران از خانه ئی بیرون کشیده شده بود و نام عربی #غزاله (ماده آهو) به او داده بودند، در بازار برده فروشان عراق به معرض فروش نهاده شده بود، و مردی به نام شبیب شیبانی کہ از رهبران خوارج شمال عراق بود او را خرید و آزاد کرد.
غزاله به کینی کہ بہ عربها داشت در دهه هفتاد هجری سالها در کنار شبيب شیبانی با نیروهای اموی پیکار کرد و نامش همچون یک قهرمان افسانه یی در عراق بر سر زبانهای عربها افتاد.
#غزاله در میان خوارج عراق به چنان مقامی رسید که یک بار کہ آنها کوفه را گرفتند و جمع بزرگی از مردم کوفه را به مسجد بردند او در مسجد اعظم کوفه بر منبر رفت و خطبه کرد.
ادامه دارد .....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تجاوز به سيستان توسط #امام_على خليفه مسلمين
#قسمت_هفتم
به عنوان یک مثال، بانویی که وقتی دخترکی بوده در منطقه اسپهان توسط جهادگران از خانه ئی بیرون کشیده شده بود و نام عربی #غزاله (ماده آهو) به او داده بودند، در بازار برده فروشان عراق به معرض فروش نهاده شده بود، و مردی به نام شبیب شیبانی کہ از رهبران #خوارج شمال عراق بود او را خرید و آزاد کرد.
غزاله به کینی کہ بہ عربها داشت در دهه هفتاد هجری سالها در کنار شبيب شیبانی با نیروهای اموی پیکار کرد و نامش همچون یک قهرمان افسانه یی در #عراق بر سر زبانهای عربها افتاد.
#غزاله در میان خوارج عراق به چنان مقامی رسید که یک بار کہ آنها کوفه را گرفتند و جمع بزرگی از مردم کوفه را به مسجد بردند او در #مسجد_اعظم_کوفه بر منبر رفت و خطبه کرد.
این موضوع بہ طور خود بہ خودی بہ نفع مردم بومی تمام می شد و عدالت و آزادی نسبی را به دنبال می آورد.
رقابت سنتي قبایل عرب جاگیر شده در ایران که همواره به درگیریهای خونین در میان خودشان می انجامید از دهه هفتم سدۀ نخست هجری در میان قبایل عرب خزنده بہ سیستان نیز جریان داشت.
این موضوع نیز به تضعیف و عدم تثبیت قدرت کارگزاران دولتی در سیستان کمک می کرد؛
زیرا کارگزار از هر قبیلهئی کہ بود قبایل رقیب و خصم با او مخالفت می کردند و این مخالفتها بہ درگیریهای قبایلی می انجامید.
بیشینه این درگیری ها به قتل یا فرار کارگزار منتهی می شد تا سیستان را آشوب فراگیرد و گروههای خوارج دست به کار برقرار کردن امنیت و آرامش شوند و رضایت خاطر مردم بومی را نسبت به کارکردهای خودشان جلب کنند.
#مردم_سیستان نیز مانند دیگر نقاط ایران به تدریج و در خلال چند نسل و تا اوائل سده دوم هجری، اندک اندک، بالاجبار تن به پذیرش اسلام دادند، و نسلهای سوم و چہارمشان با اسلام خو گرفتند،
چنانکہ تا اوایل سده سوم هجری اسلام دین غالب در سیستان بود و بخشی از هویت نوین مردم را تشکیل می داد.
منتها چونکہ فعالین اصلی صحنه تبلیغ دین در سیستان از خوارج بودند، برداشتی کہ سیستانیها از اسلام داشتند همان بود کہ خوارج با طرح مساوات انسانی و عدالت اجتماعی و نوعی زندگی اشتراکی مطرح می کردند کہ یاد آور #تعالیم_مزدک بود که هنوز در میان مردم سیستان زنده بود
امور #حاکمیت_عرب در سیستان در خلافت عباسی نیز هیچ گاه برای دولت بہ سامان نشد، و همواره کارگزاران اعزامی از بغداد یا در جنگ قبایلی یا توسط مخالفان دولت کہ از آنها با اصطلاح «#خوارج» یاد شده است کشته یا فراری داده می شدند.
منظور از «خوارج» در فرهنگ سیاسی عہد عباسی گروههائی بودند کہ در اطاعت دولت نبودند و برای حصول قدرت مبارزه می کردند یا بہ اطاعت درنمی آمدند
ادامه دارد .....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_هفتم
به عنوان یک مثال، بانویی که وقتی دخترکی بوده در منطقه اسپهان توسط جهادگران از خانه ئی بیرون کشیده شده بود و نام عربی #غزاله (ماده آهو) به او داده بودند، در بازار برده فروشان عراق به معرض فروش نهاده شده بود، و مردی به نام شبیب شیبانی کہ از رهبران #خوارج شمال عراق بود او را خرید و آزاد کرد.
غزاله به کینی کہ بہ عربها داشت در دهه هفتاد هجری سالها در کنار شبيب شیبانی با نیروهای اموی پیکار کرد و نامش همچون یک قهرمان افسانه یی در #عراق بر سر زبانهای عربها افتاد.
#غزاله در میان خوارج عراق به چنان مقامی رسید که یک بار کہ آنها کوفه را گرفتند و جمع بزرگی از مردم کوفه را به مسجد بردند او در #مسجد_اعظم_کوفه بر منبر رفت و خطبه کرد.
این موضوع بہ طور خود بہ خودی بہ نفع مردم بومی تمام می شد و عدالت و آزادی نسبی را به دنبال می آورد.
رقابت سنتي قبایل عرب جاگیر شده در ایران که همواره به درگیریهای خونین در میان خودشان می انجامید از دهه هفتم سدۀ نخست هجری در میان قبایل عرب خزنده بہ سیستان نیز جریان داشت.
این موضوع نیز به تضعیف و عدم تثبیت قدرت کارگزاران دولتی در سیستان کمک می کرد؛
زیرا کارگزار از هر قبیلهئی کہ بود قبایل رقیب و خصم با او مخالفت می کردند و این مخالفتها بہ درگیریهای قبایلی می انجامید.
بیشینه این درگیری ها به قتل یا فرار کارگزار منتهی می شد تا سیستان را آشوب فراگیرد و گروههای خوارج دست به کار برقرار کردن امنیت و آرامش شوند و رضایت خاطر مردم بومی را نسبت به کارکردهای خودشان جلب کنند.
#مردم_سیستان نیز مانند دیگر نقاط ایران به تدریج و در خلال چند نسل و تا اوائل سده دوم هجری، اندک اندک، بالاجبار تن به پذیرش اسلام دادند، و نسلهای سوم و چہارمشان با اسلام خو گرفتند،
چنانکہ تا اوایل سده سوم هجری اسلام دین غالب در سیستان بود و بخشی از هویت نوین مردم را تشکیل می داد.
منتها چونکہ فعالین اصلی صحنه تبلیغ دین در سیستان از خوارج بودند، برداشتی کہ سیستانیها از اسلام داشتند همان بود کہ خوارج با طرح مساوات انسانی و عدالت اجتماعی و نوعی زندگی اشتراکی مطرح می کردند کہ یاد آور #تعالیم_مزدک بود که هنوز در میان مردم سیستان زنده بود
امور #حاکمیت_عرب در سیستان در خلافت عباسی نیز هیچ گاه برای دولت بہ سامان نشد، و همواره کارگزاران اعزامی از بغداد یا در جنگ قبایلی یا توسط مخالفان دولت کہ از آنها با اصطلاح «#خوارج» یاد شده است کشته یا فراری داده می شدند.
منظور از «خوارج» در فرهنگ سیاسی عہد عباسی گروههائی بودند کہ در اطاعت دولت نبودند و برای حصول قدرت مبارزه می کردند یا بہ اطاعت درنمی آمدند
ادامه دارد .....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
