نقدى بر اسلام
47.9K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_دوازدهم

#ابوالاسود_دوئلی گفت گمان نمی­بردم که کار مردم تا بدینجا کشیده است. نزد #زیاد رفت و گفت: اینک آمده‌ام فرمان تو را بکار بندم.

بفرمای مرا #نویسنده‌ای زود یاب و تیز فهم دهند تا کار درست گردانم. او را نویسنده‌ای از #عبدالقیس دادند، نپسندید. دیگری را آوردند بدو گفت:

اگر دیدی من در هنگام گفتن حرفی، دهان خود را باز کردم، نقطه‌ای بر زبر آن نه؛ و چون دهانم را گرد کردم، نقطه‌ای در پیش آن بنه و چون کسره دادم، نقطه‌ای به زیر آن بگذار»(١١)

و بدینسان، #نقطه بجای «اعراب» کنونی پدید آمده و بکار رفت.

#ابو_عمرو_دانى می‌گوید: «تنقیط‏» در #قرآن به دو صورت انجام پذیرفته است:

1⃣ الف: «نقط الاعجام‏» که نقطه ‏گذارى براى #حروف_مشتبهه بوده ‏است.

2⃣ ب: «نقط الاعراب‏» یا «نقط الحرکات‏» که عبارت از نقطه‏ گذارى بر حروف به منظور تشخیص حرکات مختلف بوده ‏است، مثل #نقطه_فتحه در بالاى حرف، و #نقطه_کسره در زیر حرف، و #نقطه_ضمه جلوى حرف.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار
💠 ‌پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_چهاردهم

وی چون دریافت که مردم عراق و شام و سوریه و مصر و ایران که زبانشان جز از #زبان_عربی می‌بود، #قرآن را غلط و #نامه‌ها را غلط اندر غلط، می­خوانند به «حجاج بن یوسف ثقفی»(١٣)

#فرمانروای_عراق نوشت که:

آنچه #ابوالاسود پدید آورده، بس نیست، تو باید گروهی از دانشمندان را گرد آورده و گشادن این گره را از آنان بخواهی.

#حجاج بفرمان او دانشمندان را گرد آورده، از آنان خواست تا نشانه‌هایی بگذارند که #واتهای_همانند به کمک آنان شناخته شود.

و «نصر بن عاصم»(١٤) واتهای همانند را با گذاردن یک یا چند #نقطه در زیر و بالای آنها همچون «ب ، ت ، پ و ج ، خ » از هم جدا ساخت و بدینسان؛

#واتهای_همانند با این نقطه‌ها از هم باز شناخته شد.(١٥)

ولی باید دانست که در آغاز کار از بکار بردن #نقطه در نوشته‌ها خودداری می­کرده‌اند، مگر در جاهایی که ناچار بودند، به ویژه هنگامی­ که به یک دانشمندی #نامه می‌نوشتند گذاشتن نقطه را یک گونه #بی‌فرهنگی می‌دانستند و می‌گفتند:

«کثرة النقط فی الکتاب سوء ظن فی المکتوب الیه» یعنی: فراوانی نقطه در نامه، بدگمانی است درباره کسی که نامه به او نوشته شده.(١٤)


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 ‌پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_هفدهم

پس از #ابوالاسود، "یحیى بن یعمر"، "نصر بن عاصم" و "خلیل بن احمد"، روند #اصلاح_شیوه_نگارش_قرآن را ادامه داد.

اما بیشتر مردم از ترس این که مبادا در «رسم الخط عثمانى» که به دید تقدس و تبرّک به آن می ‏نگریستند، بدعتى راه یابد، در برابر اصلاحات محتاطانه برخورد می ‏کردند.

همچنین #ابوریحان_بیرونی(١٧)، دانشمند بزرگ ایرانی، در کتاب «الصیدله فی الطب» می‌نویسد:

«یک یونانی به ولایت ما گذر کرد و من پیش او می­رفتم و نامهای دانه‌ها و تخمها و میوه‌ها و گیاه‌ها و غیره را به #زبان_یونانی می‌پرسیدم و می‌نوشتم.

▪️ولی خط عربی آفت بزرگی دارد:

که آن همانندی واتها بهم دیگر و ضرورت تمایز با نقطه و علامات و اعراب است، که اگر آنها را ننویسند #معنی مبهم می­شود و اگر در مقابله و تصحیح هم غفلت شود، اصلا ننوشتن و نوشتن کتاب، بلکه علم و جهل بر نوشته‌های آن یکسان می­شود و اگر این آفت نبود کتابهای ترجمه شده به #عربی از قبیل #دیسقوریدس و #جالینوس و.... کافی بود ولی اکنون اعتمادی بر آنها نیست.»

🔻🔻🔻

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_نوزدهم

منابع مورد استفاده:

6⃣ پس از آنکه عرب‌ها #ایران را تسخیر کردند، چون بیشتر عرب‌ها خواندن و نوشتن نمی‌دانستند، ایرانیان را برای کارهای دیوانی استخدام کردند. ایرانیان دیوان سالار نیز که پی به مشکلات خط عربی برده بودند تلاش کردند شیوه نوشتار را بهبود بخشند. ایرانیان با ذوق و سلیقه خود و با نیم نگاهی به خط پهلوی، خط نوشتاری را تکامل بخشیدند. در واقع خط عربی و فارسی کنونی، خطی است که #ایرانیان در شکل گیری و تکامل آن سهم عمده‌ای داشته‌اند.

7⃣ زیاد بن سمیه والی بصره و حومه آن.

8⃣ #ابوالاسود_الدؤلی که از فضلا و ادبای معروف کوفی بود، در زمان زندگی این مرد چند سخنی هست برخی او را در سده دوم هجری و برخی در قرن اول می­دانند و معروف است كه همين ابواالاسود دوئلی پایه صرف و نحو زبان عربی را گذاشت و نقطه را بر روى حروف قرار داد.

9⃣ کهن‏ترین روایت از آن ابوالطیب لغوى است. آن‏جا که زیاد، به سبب لحن فرزندان خود از ابوالاسود یارى خواست، وى به «تنقیط‏» قرآن همت گماشت. روایت ابوالفرج اصفهانى که از قول مداینى نقل شده، کوتاه‏تر و صریح‏تر است: زیاد به او دستور داد تا مصاحف را نقطه ‏گذارى کند. او چنین کرد و سپس چیزهایى در باب نحو نگاشت. ابن‏ عساکر ماجرا را به معاویه باز می ‏گرداند. او زیاد را به سبب لحن عبیدالله (فرزند زیاد) سرزنش کرد. #زیاد نیز به حیله، ابوالاسود را به #تنقیط_قرآن واداشت.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_بیستم

ادامه منابع مورد استفاده:

۱۰) عتبى می ‏گوید: #معاویه_خلیفه_اموى، نامه ‏اى به زیاد نوشت و عبیدالله فرزند زیاد را خواست که نزد او به شام برود. چون عبیدالله نزد او رسید، معاویه دید که بسیار بد حرف می ‏زند و در سخن او «لحن‏» دیده می ‏شود. #معاویه وى را نزد پدرش برگرداند و در نامه ‏اى، #زیاد را از کوتاهى در تربیت فرزند سرزنش کرد. زیاد به فکر آموزش فرزند افتاد. #ابوالاسود را خواست و تباهى و فسادى را که در زبان عرب راه یافته‏ بود، با وى در میان نهاد و از او خواست که #قرآن را اعراب گذارد. ابوالاسود از این کار سرپیچید. زیاد نیز دست از مقصود برنداشته مردى را دستور داد که در سر راه او بنشیند و چون ابوالاسود نزدیک میشود صداى خود را به قراءت قرآن بلند کند و #آیه "ان الله برى‏ء من المشرکین ورسوله" را به‏ کسر لام رسوله بخواند. ابوالاسود این امر را بزرگ شمرده و گفت: خداوند عزیزتر است از این که از رسول خود بیزارى جوید. پس همان هنگام نزد زیاد رفت و به او گفت: من تو را اجابت کرده آن چه خواستى پذیرفتم. رأیم بر آن قرار گرفت که به «اعراب‏» قرآن شروع کنم. پس کاتبى نزد من فرست.

۱۱) گمان می رود وی این طریقه را از خطوط #کلدانیان و #سریانیان اخذ کرده باشد، زیرا این طوایف از همسایگان بین النهرین و بابِل بودند، و در کتابت آنها نقطه استعمال می­شد. به خلاف خطوط میخی و پهلوی ایرانیان. و هیروگلیف مصریان و فنیقیان که در کتابت آنان نقطه مستعمل نبود.

۱۲) پنجمین خليفه از خلفاى اموى در دمشق بود.

۱۳) #والی حجاز و عراق در روزگار بنی امیه و زاده ی طائف است. وی فردی #ایران_ستیز بود و در زمان زمامداری وی در عراق، #زبان_عربی جایگزین زبان فارسی میانه شد.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_بیست_و_یکم

ادامه منابع مورد استفاده:

۱۴) نصر بن عاصم اللیثى (٨٩ ه) کان فقیها فصیحاً عالماً بالعربیة، من تلامذة أبى الأسود دولى. یعدّ من علماء النحو المبرزین فی زمانه، یقال أنه أول من وضع النقاط على الحروف فی اللغة العربیة بأمر من الحجاج بن يوسف . أقوال فی نصر بن عاصم: قال عمر بن دينار: اجتمعت أنا والزهری ونصر بن عاصم، فتکلم نصر، فقال الزهری: إنه لیفلّق بالعربیة تفلیقاً". قال بعض الرواة: إن نصر ابن عاصم "أول من وضع النحو وسببه". قال السيرافى: إنه "أوّل من وضع العربیة". قال ابن النديم: " و قال آخرون: رسم النحو نصر بن عاصم". قال أبو البرکات الأنباری: "وزعم قوم أن أول من وضع النحو نصر بن عاصم". والحق أنه لیس أول من وضـع النحو، کما زعم بعض الرواة، فقد برز قبله جماعة منهم علیّ بن أبی طالب وأبو الأسود، والصواب أنه من أول من أخـذ النحو عن أبی الأسود، وفتق فیه القیاس، وکان أنبل الجماعة الذین أخذوه عن أبی الأسود فنسب إلیه - کـما یقول القفطی. (موقع الشهاب للإعلام).

۱۵) دانشمندان علوم قرآنى نوشته‏ اند که در زمان #خلافت_عبدالملک، حجاج بن یوسف ثقفى، که فرماندار عراق بود، از نویسندگان خواست که براى حروف متشابه، نشانه ‏هایى وضع کنند. یحیى بن یعمر عدوانى (م ١٢٩ ق.) قاضى خراسان و نصر بن عاصم لیثى(م ٨٩ ق.) که هر دو از شاگردان #ابوالاسود بودند، در ادامه کار استاد خود به اعجام و نقطه ‏گذارى حروف متشابه قرآن دست زدند. به دلایلى باید یحیی ‏بن یعمر را نخستین کسى دانست که این کار را آغاز نمود و نصر بن عاصم کار او را دنبال کرد.

۱۶) کاظم استادی، گاهشمار خط فارسی، مجله بهارستان ، بهار ١٣٩١ ص ٤. خلیل‏بن احمد فراهیدى اولین کسى بوده است که در زمینه «نقط‏» کتابى را تدوین کرده است.

۱۷) محمد‌بن‌احمد بیرونی، ابوریحان، (۴۴۰-۳۶۲ قمری)، دانشمند برجسته‌ی ایرانی، در سوم ذیحجه‌ی ۳۶۲ هجری قمری(۱۸ دی‌ماه ۳۵۱ خورشیدی) در شهرک اث، از شهرهای ولایت خوارزم، به دنیا آمد.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 شيوه گردآورى قرآن توسط عثمان، خليفه سوم

#قسمت_ششم

گاهی اوقات این موضوع به اشتباهات خنده داری منجر می شد طوری که این #ابو_الاسود شنید که کسى کلمه »
رسوله « رسوله در آیه ان الله بریء من المشرکین, رسوله به کسره لام میخواند که در این صورت معناى آن این میشد که خداوند از مشرکان و پیامبرش بیزار است!
ابوالاسود با شنیدن این #غلط_فاحش گفت » تصور نمیکردم که کار مردم به این جا رسیده باشد « و لذا برای زیاد بن ابیه که در آن زمان حاکم کوفه بود ماجرا را تعریف کرد.
زیاد ابن ابیه، قبلا از #ابوالاسود خواسته بود که در این باره چاره اى بیندیشد، ولى او اعتنایی نکرده بود، تا اینكه این غلط فاحش را خود در تلاوت کلام خدا شنید و آن گاه در بر آوردن خواسته زیاد ابن ابیه تصمیم گرفت و گفت: آن چه امیر بدان امر کرده انجام میدهم.
#منبع: اعیان الشیعة، محسن الامین، ج ١، ص ١۵۷
ابو الاسود نویسنده اى خواست تا از عهده نوشتن آن چه او مى گوید، به خوبى بر آید.
از اين رو نویسنده اى از قبیله عبد قیس در اختیار او گذاشتند ولى وى او را نپسندید.
نویسنده ی دیگرى را انتخاب کردند که زبردست بود و مورد قبول ابو الاسود واقع شد. از این پس،
مردم این نقطه ها را بعنوان علایمى براى نشان دادن حرکات حروف و کلمات به کار بردند، ولى بیشتر این نقطه ها را با رنگى غیر از رنگى که خط قرآن با آن نوشته شده بود مینوشتند و غالبا این رنگ قرمز بود.
پس از آن که نصر بن عاصم نقطه را براى تشخیص حروف نقطه دار از حروف بی نقطه در مصحف به کار برد،
نقطه هاى سیاه به نقطه هاى رنگى تبدیل شد تا نقطه هایى که علامت حرکت بوده با نقطه هایى که علامت اعجام است، اشتباه نشود و این دو نوع نقطه از یك دیگر تمیز داده شوند.
اعراب گذارى قرآن را كه به دست ابوالاسود با نقطه گذارى شروع شده بود، پس از چندى توسط خلیل بن احمد فراهیدى (١٧٥ ه ق يعنى حدود دو قرن بعد)هر یك از فتحه و كسره و ضمه و نیز تنوین ها به نشانه هایى از حروف كوچك تبدیل شدند.
#خلیل بن احمد فراهیدى اولین كسى بوده است كه در زمینه >نقط« كتابى را تدوین كرده است. جرجى زیدان مصحف نقطه دارى را به همین کیفیت در دار الكتب مصر دیده است.
او میگوید:
این #قرآن نخست در مسجد عمرو بن عاص، در مجاورت قاهره بوده و از کهن ترین قرآنهاى جهان است. ورقهاى آن بزرگ و خط آن با مرکب سیاه نوشته شده و نقطه هاى آن به رنگ قرمز است و همان طور که ابو الاسود توصیف کرده، نقطه هاى بالاى حروف علامت فتحه و نقطه هاى زیرین علامت کسره و نقطه هاى جلو حروف نشانه ضمه است.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
💥 شيوه گردآورى قرآن توسط عثمان، خليفه سوم

#قسمت_هفتم

پس از #ابوالاسود، یحیى بن یعمر، نصر بن عاصم و خلیل بن احمد، روند اصلاح شیوه نگارش قرآن ادامه یافت؛
اما بیشتر مردم از ترس این كه مبادا در رسم الخط عثمانى كه به دید تقدّس و تبرّك به آن مینگریستند، بدعتى راه یابد، در برابر اصلاحات محتاطانه برخورد میکردند.
#منبع: المحكم فى نقط المصاحف، ابوعمر الدانی، صفحات ٣ تا ٩ و ۴٨ _ ۴۷
خوب تا اينجاى مطلب فهميديم كه خط نوشتارى اعراب كه الله آنرا براى راهنمائى بشر برگزيده است يك خط ابتدايى و كاملا ناقص بود كه در مدت ٢٠٠ سال به مرور و توسط افراد مختلف راه هاى تكامل خود را طى كرده و كم كم به يك خط خوانا تبديل ميشد.
تازه اين اول كار بود زيرا با شروع هركدام ازين تحولات در خط عربى و نوشتار قرآن مشكلات جديدترى سرباز ميكرد و اختلافات تازه اى روى ميداد.
اسلامگرايان و روحانيون مسلمان هيچگاه اين قسمت داستان را براى مردم تعريف نميكنند و با دروغ و شيادى به گونه اى وانمود ميكنتد كه كتابى كه اكنون بعنوان قرآن در دست مسلمانان است قلمبه از آسمان در وسط بيابانهاى سوزان حجاز بر سر پيامبر اعراب افتاده است.
غافل از اينكه حدود ٣ قرن تمام اين كتاب و اين كتاب بدست اشخاص مختلف دگرديسى شد تا بتوان آنرا بدون عيب و ايراد خواند.
اسلامگرايان الله را خالق كل كائنات و داناى دانايان خطاب ميكنتد غافل از اينكه #الله حتى از اين ايراد بزرگ در رسم الخط عربى بى اطلاع بود و بازهم اين مسلمانان بودند به كمك وى شتافته و زبانش را اصلاح و به تكامل رساندند.
برگرديم به موضوع و اينكه اعراب گذارى بر روى كلمات قرآن انجام شد كه همان هم به اختلافات بيسترى دامن زد و بخاطر همین اختلاف نظرات و اعراب گذاری ها بود که قرائت های متفاوتی میان اعراب شکل گرفت که در نهایت تعدادشان چهارده مورد شد که باز هم هر کدام به دو روایت تقسیم شدند، یعنی ٢٨ روایت!
معروف ترین آنها بدین قرار است:
١) ابن عامر: عبد الله بن عامر یحصبى (متوفاى ١١٨)
٢) ابن کثیر: عبد الله بن کثیر دارمى (متوفاى ١٢٠)
٣) عاصم: عاصم بن ابى النجود اسدى (متوفاى ١٢٨)
٤) حفص قرآن عاصم را دقیق تر و معتبر تر میدانست و قرائت عاصم به وسیله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همین قرائتى است که امروزه در اکثر کشورهاى اسلامى رایج است .
٥) ابو عمرو: زبان ابو عمرو بن علاء مازنى، (متوفاى ١۵۴)
حمزه: حمزة بن حبیب زیات (متوفاى ١۵۶)
٦) نافع: نافع بن عبد الرحمان اللیثى (متوفاى ١١٠ -
١۶٩) هستند و این نوع قرآن امروزه در برخی کشور های عربی رایج است.
٧) کسائى: على بن حمزه (متوفاى ١٨٩)

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728