نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 قائم مقام #امام_حسن_عسکری "شرابخوار" و "همجنس باز" بوده است ؟

#قسمت_اول

در كتب #علمای_بزرگ_شیعه همچون ثقة الإسلام کلینی صاحب #كتاب_كافى، #فیض_کاشانی، #علامه_حر_عاملی و عزیز الله عطاردی روايتى را نقل كرده اند بدين مضمون :
#متن_عربى روايت:
19 - إسحاق قال: حدثني يحيى بن القشيري من قرية تسمى قير قال: كان لأبي محمد وكيل قد اتخذ معه في الدار حجرة يكون فيها معه خادم أبيض، فأراد الوكيل الخادم على نفسه فأبى إلا يأتيه بنبيذ فاحتال له بنبيذ، ثم أدخله عليه و بينه وبين أبي محمد ثلاثة أبواب مغلقة، قال: فحدثني الوكيل قال: إني لمنتبه إذ أنا بالأبواب تفتح حتى جاء بنفسه فوقف على بابى الحجرة ثم قال: يا هؤلاء اتقوا الله خافوا الله فلما أصبحنا أمر ببيع الخادم وإخراجي من الدار.

#ترجمه:
یحیی بن قشیری که اهل قیر بود گفت : #امام_حسن_عسکری "نماینده ، معاون یا قائم مقامی" داشت که در اتاقی در منزل امام حسن عسکری زندگی میکرد و خدمتگزاری سفیدرو همراهش بود که
نماینده امام قصد داشت با خدمتكارش #همجنس_بازی(لواط) کند،
خدمتگزار به او گفت: تا زمانی که #شراب نیاوری، به تو #لواط نمی دهم، آنگاه #نماینده_امام شراب آورد و به پیش خدمتكار برد. میان او و اتاق #امام_حسن_عسکری سه در اتاق بسته بود.
نماینده امام می گوید: ناگاه متوجه شدم و دیدم درها باز شد و #امام به اتاق آمد و گفت: ای جماعت از خدا بپرهیزید و بترسید و وقتی صبح شد، امام امر کرد خدمتكار را بفروشند و او را از خانه بیرون کنند.
#منابع:
١) اصول كافى انتشارات ط الاسلامية نویسنده : ثقة الاسلام كلينى جلد: ١ صفحه: ٥١١
٢) كتاب الوافي نویسنده: علامه فيض كاشانى جلد: ٣ صفحه: ٨٥٧
٣) مسند الإمام العسكري نویسنده: عزيز الله عطاردى جلد : ٣ صفحه : ٨٥
٤) إثبات الهداة نویسنده : علامه الشیخ الحر العاملی جلد : ٥ صفحه : ١٦

تصوير صفحات اين كتابها پس از پايان اين نوشته خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
◾️ #امام_صادق يك دانشمند يا يك خرافه پرداز؟؟

براى اينكه ببينيم #بزرگترين_دانشمند_اسلام كه تمام درياهاى بيكران علم را در #خواب نورديده، چقدر دانش و فهم داشته است، به برخى از نظريات بسيار پيشرفته علمى ايشان كه در حد شكافتن هسته اتم داراى اهميت است سرى ميزنيم.
به معتبرترين كتاب حديث #شيعيان يعنى #كتاب_كافى ميرويم زيرا به قول علماى بزرگ شيعه اين كتاب مانند خورشيد درخشانى است كه نورش مذهب شيعه را روشن ميكند.
#حديث_اول:
١_النهي عن لبس النعل الأسود لأنَه يُرخي الذَكر :
عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عمن ذكره، عن أبي عبدالله عليه السلام أنه نظر إلى بعض أصحابه وعليه نعل سوداء فقال: مالك وللنعل السوداء أماعملت أنها تضر بالبصر وترخي الذكر وهي بأغلى الثمن من غيرها وما لبسها أحد إلا اختال فيها.
#ترجمه:
از امام صادق نقل شده كه ميگويد: دمپائى يا نعلين سياه نپوسيد كه هم چشم را ضعيف ميكند و هم آلت مردانگى شُل ......

#حديث_دوم:
٢_ النعال الصفراء تجلب السرور :-
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبدالله، عن محمد بن علي، عن أبي البختري عن أبي عبدالله عليه السلام قال: من لبس نعلا صفراء كان في سرور حتى يبلها.
#ترجمه:
از امام صادق نقل شده است كه هر كسى دمپائى يا نعلين زرد بپوشيد برايش شادى آور است

#حديث_سوم:
٣- النعال البيضاء تجلب الرزق :
محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن السياري، عن أبي سليمان الخواص، عن الفضل بن دكين، عن سدير الصيرفي قال: دخلت على أبي عبدالله عليه السلام وعلي نعل بيضاء فقال: يا سدير ما هذه النعل احتذيتها على علم؟ قلت: لا والله جعلت فداك، فقال: من دخل السوق قاصدا لنعل بيضاء لم يبلها حتى يكتسب مالا من حيث لا يحتسب، قال أبونعيم أخبرني سدير أنه لم يبل تلك النعل حتى اكتسب مائة دينار من حيث لا يحتسب.
#ترجمه:
از امام صادق نقل شده است كه: دمپائى يا نعلين سفيد رزق و روزى انسان را زياد ميكند

📚منبع احاديث:
كتاب (الكافي) (كتاب اللباس) (باب ألوان النعال) جلد ششم صفحه ٤٦٦

خوب عزيزان حالا ديديد كه اين #دانشمند_بزرگ، تمام علم و دانش و شعورش در حول و احوالات همان #خرافات زمان خودش بوده و نه چيزى بيشتر و همانطور هم كه در مورد #جابر_ابن_حيان شاگرد ايشان نوشته بودم، تمامى علمى هم كه جابر داشت در #كيمياگيرى و خرافات بود و نه يك علمى كه بدرد بشريت بخورد.
بايد #امام_صادق را پدر علم خرافات ناميد و الحق كه با وجود اين احاديث ايشان شايسته اين مقام ميباشد.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
💥 #امام_باقر : بقاى شيعه در تناقض گوئى است

براى اثبات اينكه #مذهب_شيعه يك مذهب من درآوردى و هردمبيلى است، كافى است به روايات و احاديث و احكام اين مذهب نگاه انداخت.
ازينرو يك حديث كه صحت آن نيز تاييد شده است را از معتبرترين كتاب حديث شيعه يعنى #كتاب_كافى را خدمت شما ارائه ميكنيم.
#متن_عربى:
5 - أحمد بن إدريس، عن محمد بن عبد الجبار، عن الحسن بن علي، عن ثعلبة بن ميمون، عن زرارة بن أعين، عن أبي جعفر عليه السلام قال: سألته عن مسألة فأجابني ثم جاء هرجل فسأله عنها فأجابه بخلاف ما أجابني، ثم جاء رجل آخر فأجابه بخلاف ما أجابني وأجاب صاحبي، فلما خرج الرجلانقلت: يا ابن رسول الله رجلان من أهل العراق من شيعتكم قدما يسألان فأجبت كل واحد منهما بغير ما أجبت به صاحبه؟ فقال: يا زرارة! إن هذا خير لنا وأبقى لنا ولكن ولو اجتمعتم على أمر واحد لصدقكم الناس علينا ولكان أقل لبقائنا وبقائكم.
قال: ثم قلت لأبي عبد الله عليه السلام: شيعتكم لو حملتموهم على الأسنة أو على النار لمضوا وهم يخرجونمن عندكم مختلفين، قال: فأجابني بمثل جواب أبيه.
#ترجمه:
زراره مى‌گويد: از #امام_باقر سؤالى كردم و پاسخى شنيدم، يک تن ديگر آمد و همان سؤال مرا تكرار كرد و پاسخى غير از پاسخ من دريافت كرد و رفت، يك نفر ديگر آمد و باز همان سؤال مرا مطرح كرد و جواب ديگرى شنيد و رفت.
من گفتم: اى پسر رسول خدا اين دو تن از پيروان شمايند، از #عراق آمده‌اند، تا تكليف خود را بشناسند از چه رو بايد دو پاسخ متفاوت دريافت كنند؟
#امام گفت: اى زراره، اين شيوه براى ما و شما بهتر است، چون بقاى ما و بقاى مكتب ما را تضمين مى‌كند. اگر متفق و يك رأى باشيد، مردم از ارتباط ما و شما آگاه مى‌شوند. آن وقت جان ما و شما به خطر مى‌افتد و دير يا زود منقرض مى‌شويم.

#منبع:
الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ١ صفحه : ٦٥
لينك از سايت فقاهت:
http://lib.eshia.ir/11005/1/65/

این روایت توسط #علامه_مجلسى صحیح اعلام شده است.
الحديث الخامس : موثق كالصحيح.

#منبع تاييد حديث:
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامه المجلسی جلد : ١ صفحه : ٢١٧

خوب همانطور كه ديديد #امام_باقر ميگويد ما عمدا تناقض گويى ميكنيم!!
عجب!!
مگر ميشود با تناقض گويى و گيج كردن مردم، آنها را به راه راست هدايت كرد؟
واقعا بايد به #ريش_پدر چنين مذهبى خنديد.
آيا اين شخص را ميتوان #امام و از سوى خدا معرفى كرد؟
قضاوت با انسانهاى عاقل و باشعور

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
💥 قائم مقام #امام_حسن_عسکری "شرابخوار" و "همجنس باز" بوده است ؟

#قسمت_اول

در كتب #علمای_بزرگ_شیعه همچون ثقة الإسلام کلینی صاحب #كتاب_كافى، #فیض_کاشانی، #علامه_حر_عاملی و عزیز الله عطاردی روايتى را نقل كرده اند بدين مضمون :
#متن_عربى روايت:
19 - إسحاق قال: حدثني يحيى بن القشيري من قرية تسمى قير قال: كان لأبي محمد وكيل قد اتخذ معه في الدار حجرة يكون فيها معه خادم أبيض، فأراد الوكيل الخادم على نفسه فأبى إلا يأتيه بنبيذ فاحتال له بنبيذ، ثم أدخله عليه و بينه وبين أبي محمد ثلاثة أبواب مغلقة، قال: فحدثني الوكيل قال: إني لمنتبه إذ أنا بالأبواب تفتح حتى جاء بنفسه فوقف على بابى الحجرة ثم قال: يا هؤلاء اتقوا الله خافوا الله فلما أصبحنا أمر ببيع الخادم وإخراجي من الدار.

#ترجمه:
یحیی بن قشیری که اهل قیر بود گفت : #امام_حسن_عسکری "نماینده ، معاون یا قائم مقامی" داشت که در اتاقی در منزل امام حسن عسکری زندگی میکرد و خدمتگزاری سفیدرو همراهش بود که
نماینده امام قصد داشت با خدمتكارش #همجنس_بازی(لواط) کند،
خدمتگزار به او گفت: تا زمانی که #شراب نیاوری، به تو #لواط نمی دهم، آنگاه #نماینده_امام شراب آورد و به پیش خدمتكار برد. میان او و اتاق #امام_حسن_عسکری سه در اتاق بسته بود.
نماینده امام می گوید: ناگاه متوجه شدم و دیدم درها باز شد و #امام به اتاق آمد و گفت: ای جماعت از خدا بپرهیزید و بترسید و وقتی صبح شد، امام امر کرد خدمتكار را بفروشند و او را از خانه بیرون کنند.
#منابع:
١) اصول كافى انتشارات ط الاسلامية نویسنده : ثقة الاسلام كلينى جلد: ١ صفحه: ٥١١
٢) كتاب الوافي نویسنده: علامه فيض كاشانى جلد: ٣ صفحه: ٨٥٧
٣) مسند الإمام العسكري نویسنده: عزيز الله عطاردى جلد : ٣ صفحه : ٨٥
٤) إثبات الهداة نویسنده : علامه الشیخ الحر العاملی جلد : ٥ صفحه : ١٦

تصوير صفحات اين كتابها پس از پايان اين نوشته خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
💥 #امام_باقر : بقاى شيعه در تناقض گوئى است

براى اثبات اينكه #مذهب_شيعه يك مذهب من درآوردى و هردمبيلى است، كافى است به روايات و احاديث و احكام اين مذهب نگاه انداخت.
ازينرو يك حديث كه صحت آن نيز تاييد شده است را از معتبرترين كتاب حديث شيعه يعنى #كتاب_كافى را خدمت شما ارائه ميكنيم.
#متن_عربى:
5 - أحمد بن إدريس، عن محمد بن عبد الجبار، عن الحسن بن علي، عن ثعلبة بن ميمون، عن زرارة بن أعين، عن أبي جعفر عليه السلام قال: سألته عن مسألة فأجابني ثم جاء هرجل فسأله عنها فأجابه بخلاف ما أجابني، ثم جاء رجل آخر فأجابه بخلاف ما أجابني وأجاب صاحبي، فلما خرج الرجلانقلت: يا ابن رسول الله رجلان من أهل العراق من شيعتكم قدما يسألان فأجبت كل واحد منهما بغير ما أجبت به صاحبه؟ فقال: يا زرارة! إن هذا خير لنا وأبقى لنا ولكن ولو اجتمعتم على أمر واحد لصدقكم الناس علينا ولكان أقل لبقائنا وبقائكم.
قال: ثم قلت لأبي عبد الله عليه السلام: شيعتكم لو حملتموهم على الأسنة أو على النار لمضوا وهم يخرجونمن عندكم مختلفين، قال: فأجابني بمثل جواب أبيه.
#ترجمه:
زراره مى‌گويد: از #امام_باقر سؤالى كردم و پاسخى شنيدم، يک تن ديگر آمد و همان سؤال مرا تكرار كرد و پاسخى غير از پاسخ من دريافت كرد و رفت، يك نفر ديگر آمد و باز همان سؤال مرا مطرح كرد و جواب ديگرى شنيد و رفت.
من گفتم: اى پسر رسول خدا اين دو تن از پيروان شمايند، از #عراق آمده‌اند، تا تكليف خود را بشناسند از چه رو بايد دو پاسخ متفاوت دريافت كنند؟
#امام گفت: اى زراره، اين شيوه براى ما و شما بهتر است، چون بقاى ما و بقاى مكتب ما را تضمين مى‌كند. اگر متفق و يك رأى باشيد، مردم از ارتباط ما و شما آگاه مى‌شوند. آن وقت جان ما و شما به خطر مى‌افتد و دير يا زود منقرض مى‌شويم.

#منبع:
الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ١ صفحه : ٦٥
لينك از سايت فقاهت:
http://lib.eshia.ir/11005/1/65/

این روایت توسط #علامه_مجلسى صحیح اعلام شده است.
الحديث الخامس : موثق كالصحيح.

#منبع تاييد حديث:
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامه المجلسی جلد : ١ صفحه : ٢١٧

خوب همانطور كه ديديد #امام_باقر ميگويد ما عمدا تناقض گويى ميكنيم!!
عجب!!
مگر ميشود با تناقض گويى و گيج كردن مردم، آنها را به راه راست هدايت كرد؟
واقعا بايد به #ريش_پدر چنين مذهبى خنديد.
آيا اين شخص را ميتوان #امام و از سوى خدا معرفى كرد؟
قضاوت با انسانهاى عاقل و باشعور

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
💥 قائم مقام #امام_حسن_عسکری "شرابخوار" و "همجنس باز" بوده است ؟

#قسمت_اول

در كتب #علمای_بزرگ_شیعه همچون ثقة الإسلام کلینی صاحب #كتاب_كافى، #فیض_کاشانی، #علامه_حر_عاملی و عزیز الله عطاردی روايتى را نقل كرده اند بدين مضمون :
#متن_عربى روايت:
19 - إسحاق قال: حدثني يحيى بن القشيري من قرية تسمى قير قال: كان لأبي محمد وكيل قد اتخذ معه في الدار حجرة يكون فيها معه خادم أبيض، فأراد الوكيل الخادم على نفسه فأبى إلا يأتيه بنبيذ فاحتال له بنبيذ، ثم أدخله عليه و بينه وبين أبي محمد ثلاثة أبواب مغلقة، قال: فحدثني الوكيل قال: إني لمنتبه إذ أنا بالأبواب تفتح حتى جاء بنفسه فوقف على بابى الحجرة ثم قال: يا هؤلاء اتقوا الله خافوا الله فلما أصبحنا أمر ببيع الخادم وإخراجي من الدار.

#ترجمه:
یحیی بن قشیری که اهل قیر بود گفت : #امام_حسن_عسکری "نماینده ، معاون یا قائم مقامی" داشت که در اتاقی در منزل امام حسن عسکری زندگی میکرد و خدمتگزاری سفیدرو همراهش بود که
نماینده امام قصد داشت با خدمتكارش #همجنس_بازی(لواط) کند،
خدمتگزار به او گفت: تا زمانی که #شراب نیاوری، به تو #لواط نمی دهم، آنگاه #نماینده_امام شراب آورد و به پیش خدمتكار برد. میان او و اتاق #امام_حسن_عسکری سه در اتاق بسته بود.
نماینده امام می گوید: ناگاه متوجه شدم و دیدم درها باز شد و #امام به اتاق آمد و گفت: ای جماعت از خدا بپرهیزید و بترسید و وقتی صبح شد، امام امر کرد خدمتكار را بفروشند و او را از خانه بیرون کنند.
#منابع:
١) اصول كافى انتشارات ط الاسلامية نویسنده : ثقة الاسلام كلينى جلد: ١ صفحه: ٥١١
٢) كتاب الوافي نویسنده: علامه فيض كاشانى جلد: ٣ صفحه: ٨٥٧
٣) مسند الإمام العسكري نویسنده: عزيز الله عطاردى جلد : ٣ صفحه : ٨٥
٤) إثبات الهداة نویسنده : علامه الشیخ الحر العاملی جلد : ٥ صفحه : ١٦

تصوير صفحات اين كتابها پس از پايان اين نوشته خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
💥 عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان و دكانى براى ارتزاق آخوندها و مداحان است!

#قسمت_دوم

روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره كنيم.
دوستان توجه خاص داشته باشيد اين روايات را علماى شيعه و به نقل از ائمه نقل كرده اند، نه اهل سنت يا غير مسلمانان، اين موضوع را براى بستن دهان بهانه جويان به صورت تاكيدى نوشتم كه بهانه اى نداشته باشند.
حال ميپردازيم به روايات.
١) روايت اول از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: سهل، عن علي بن حسان، عن موسى بن بكر، عن أبي الحسن الأول (عليه السلام) قال: قال: ضرب الرجل يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره.
#ترجمه : موسى بن بكر به نقل از امام كاظم ميگويد : فردى كه به هنگام مصيبت و عزا دست خود را بر رانش بزند(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى-جلد : ٣ ،صفحه : ٢٢٥
لينك صفحه كتاب:
http://lib.eshia.ir/11026/3/225
٢) روايت دوم از #كتاب_نهج_البلاغه:
#متن_عربى:
١٤٤ ـ وقَالَ عليه‌السلام يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ ـ ومَنْ ضَرَبَ يَدَه عَلَى فَخِذِه عِنْدَ مُصِيبَتِه حَبِطَ عَمَلُه.
#ترجمه: در نهج البلاغه از امام اول شيعيان نقل است كسى كه به هنگام مصيبت وعزا دستش را بر ران خويش بكوبد(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : نهج البلاغة ، سيد شريف رضى- چاپ دار الكتاب اللبناني ،صفحه ٤٩٥
http://lib.eshia.ir/10419/1/495
٣) روايت سوم از #كتاب_معاني_الأخبار:
متن #عربى: حدثنا أحمد بن إدريس، عن سلمة بن الخطاب عن الحسين بن راشد بن يحيى ، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام، قالت: سمعت أبا الحسن أو أبا جعفر يقول في هذه الآية : « ولا يعصينك في معروف » قال : إن رسول الله قال لفاطمة: إذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، ولا ترخى علي شعرا، ولا تنادي بالويل، ولا تقيمي علي نائحة.
#ترجمه: از امام باقر شنیدم که می گفت: آيا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : هنگامی که من فوت كردم، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و نوحه خوانی برایم بپا نکن(عزادارى نكن)
#منبع : معاني الأخبار، شيخ صدوق ، صفحه ٣٩٠
http://lib.eshia.ir/15257/1/390

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21463
💥 عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان و دكانى براى ارتزاق آخوندها و مداحان است!

#قسمت_سوم

٤) روايت چهارم از كتاب #من_لايحضر_الفقيه:
#متن_عربى: وقال أمير المؤمنين عليه‌السلام فيما علم أصحابه : « لا تلبسوا السواد فإنه لباس فرعون ».
#ترجمه: و از جمله مطالبى كه اميرالمؤمنين به اصحاب خويش مى آموختند يكى اين بود كه لباس سياه بر تن نكنيد كه آن جامه فرعون است.
#منبع :
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق - جلد ١ ، صفحه ٢٥١
http://lib.eshia.ir/11021/1/251
ساير #منابع اين روايت:
١). المقنع، شيخ صدوق ، صفحه ٥٤٢
http://lib.eshia.ir/10050/1/542
٢). علل الشرائع، شيخ صدوق - جلد ٢ ، صفحه ٢٤٧
http://lib.eshia.ir/10107/2/347
٣). خصال، شيخ صدوق، صفحه ٦١٥
http://lib.eshia.ir/15339/1/615
٥) روايت پنجم از كتاب #وسائل_الشيعه:
#متن_عربى: ـ عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه ، عن النبي ـ في حديث المناهي ـ نهى عن الرنة عند المصيبة، ونهى عن النياحة والاستماع إليها، ونهى عن تصفيق الوجه.
#ترجمه: از امام صادق از پدرانش و آنها نيز از پيامبر اسلام در حديث نهى كننده، كه ايشان از سر و صدا كردن در مصيبت و نوحه خوانى و ناله و شيون و گوش دادن به آن را نهى كرده است و همچنين ايشان نهى كرده اند از زدن به صورت خود در هنگام عزا
#منبع: وسائل الشيعة ، حر عاملى- چاپ مؤسسه آل البیت - جلد ١٧ ، صفحه ١٢٨
http://lib.eshia.ir/11025/17/128
٦) روايت ششم از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: عن سهل بن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، والحسن ابن علي جميعا، عن أبي جميلة، عن جابر، عن أبي جعفر قال: قلت له: ما الجزع؟
قال: أشد الجزع الصراخ بالويل والعويل ولطم الوجه والصدر وجز الشعر من النواصي ومن أقام النواحة فقد ترك الصبر وأخذ في غير طريقه ومن صبر واسترجع وحمد الله عز وجل فقد رضي بما صنع الله ووقع أجره على الله ومن لم يفعل ذلك جرى عليه القضاء وهو ذميم وأحبط الله تعالى أجره.
#ترجمه: جابر ميگويد : به امام باقر گفتم : بى تابى و جزع چيست ؟
فرمود شديدترين جزع و بى تابى، فرياد زدن به واويلا(واويلا گفتن)، سينه زدن و به صورت خود زدن، و كندن موى سر در مصيبت است. هركس به نوحه گرى بپردازد صبر را ترك نموده و راه بى صبرى و ناشكيبائى را پيموده است. و هركس شكيبائى كند و خداى متعال را حمد و سپاس گويد به آنچه كه خداوند انجام داده راضى شده و اجر او بر خداوند لازم است، و هركس چنين نكند قضاى الهى بر او جارى شده و او مذموم و مورد نكوهش است و خداى تعالى اجر او را باطل خواهد فرمود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى- جلد ٣ ، صفحه ٢٢٢
http://lib.eshia.ir/11026/3/222

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21463
💥 گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_اول

مقاله پيش رو چكيده اى از نوشته هاى منتقدين بزرگ اسلام كه با گردآورى احاديث، روايات و مستندات تاريخى خود مسلمانان، به زندگى #على_ابن_ابيطالب ، خليفه چهارم مسلمانان و امام اول شيعيان پرداخته و نكاتى را در زندگى ايشان بازگو ميكند كه هيچكدام روحانيون بر بالاى منابر به آن نپرداخته و از گفتن آن ابا دارند.
على در #مذهب_شيعه فراتر از يك انسان معنا ميشود و به گفته برخى از روحانيون نامدار تشيع، مانند روح الله خمينى، جبرئيل براى آوردن پيام رسالت دچار اشتباه شده و به جاى على پيام را به محمد داده است.
چه بسا كتابها و داستانهاى افسانه اى در مورد شخصيت على و زندگى اش در طول ١٢٠٠ سال گذشته نوشته شده است كه همه زاييده ذهن عده اى آخوند و براى ساختن چهره اى مقدس و ماورائى از ايشان بوده است.
اما ما بدون توجه به افسانه هاى آخوندها و با رجوع به مورخين بزرگ اسلامى به زندگى ايشان خواهيم پرداخت.
در كتب مورخين براى على بن ابيطالب يك
مرده شوی، کارگر و آبکش، آدمکش، شکنجه گری که آدمها را زنده زنده در آتش ميسوزاند معرفى شده است. در يك نمونه از آن در منابع اسلامى روایت شده که هفتاد مرد از قوم زط را قنبر، برده ویژه على بدستور او در میان گودالهای آتش از پیش آماده شده افکند و سوزانید.
#متن_عربى:
في السبعين رجلا من الزط الذين ادعوا الربوبية في أمير المؤمنين... فأمر أن تحفر لهم آبار فحفرت، ثم خرق بعضها إلى بعض ثم فرقهم فيها ثم طم رؤسها ثم ألهب النار في بئر منها ليس فيها أحد فدخل الدخان عليهم فماتوا.
#منبع:
اختيار معرفة الرجال (رجال الكشى)، شيخ طوسى، ج ١ ص ٣٢٥
لينك صفحه كتاب از سايت حوزه علميه:
http://lib.eshia.ir/14015/1/325
و همچنين در ديگر كتب معتبر حديث شيعيان از جمله #كتاب_كافى آمده است:
ذكر إحراق على قوما اتخذوه إلها عن عبد الله بن شريك العامري عن أبيه قال أتى على بن أبى طالب فقيل له إن ههنا قوما على باب المسجد يزعمون أنك ربهم فدعاهم فقال لهم ويلكم ما تقولون قالوا أنت ربنا وخالقنا ورازقنا قال ويلكم إنما أنا عبد مثلكم آكل الطعام كما تأكلون وأشرب كما تشربون إن أطعته أثابني إن شاء الله تعالى وإن عصيت خشيت أن يعذبنى فاتقوا الله وارجعوا فأبوا فطردهم فلما كان من الغد غدوا عليه فجاء قنبر فقال والله رجعوا يقولون ذاك الكلام قال أدخلهم على فقالوا له مثل ما قالوا وقال لهم مثل ما قال وقال لهم إنكم ضالون مفتونون فأبوا فلما أن كان اليوم الثالث أتوه فقالوا له مثل ذلك القول فقال والله لئن قلتم ذلك لاقتلنكم أخبث قتلة فأبوا إلا أن يتموا على قولهم فخد لهم أخدودا [1] بين باب المسجد والقصر وأوقد فيه نارا وقال إنى طارحكم فيها أو ترجعون فأبوا فقذف بهم فيها.
#منابع:
١) ذخائر العقبى قطب الدين الطبري ، ص ٩٣
http://lib.eshia.ir/15167/1/93
٢) الكافى ، دارالكتب الإسلامية، باب حد المرتد، روايت ٢٢، جلد ٧ ، صفحه ٢٥٩
http://lib.eshia.ir/11005/7/259

ادامه دارد .....
💥مكالمه مابين يكى از مخاطبين كانال و ادمين #كانال_نقد_اسلام و توضيح در مورد روايت مرتبط با مادر امام كاظم
#قسمت_دوم

در قسمت بعدى مكالمه ميخوانيم كه: قَدْ كَانَ يَجِيئُنِي، فَيَقْعُدُ مِنِّي مَقْعَدَ الرَّجُلِ مِنَ الْمَرْأَةِ، فَيُسَلِّطُ اللهُ عَلَيْهِ رَجُلاً أَبْيَضَ‌ الرَّأْسِ و اللِّحْيَةِ، فَلَا يَزَالُ يَلْطِمُهُ حَتّى يَقُومَ عَنِّي، فَفَعَلَ بِي مِرَاراً، و فَعَلَ الشَّيْخُ بِهِ مِرَاراً.
#ترجمه: بر من ورود ميكرد(آميزش ميكرد) از پشت بر روى من مينشست مانند نشستن مرد بر زن(در اينجا حالت اميزش كردن را توضيح ميدهد كه آن مرد از پشت با او آميزش ميكرده است)، در همين حال الله مردى سر و ریش سفيد را بر او مسلط ميكرد و او را ميزد تا زمانى كه از روى من بلند ميشد.
حتى يقوم عندى = تا وقتى كه از روى من بلند ميشد
اگر ميخواست بگويد از كنار من بلند ميشد بايد ميگفت:
حتي يقوم من جنبى يا من عندى.
ولى براى اثبات ادعا ميتوان به جمله بعدى توجه كرد كه #كنيز_ميگويد: ففعل بى مرارا : اينكار را بارها با من تكرار كرد.
خوب همين كافى است كه بدانيم آن برده فروش يك عملى را با اين كنيز بينوا انجام ميداده است، درصورتى كه اگر مرد برده فروش در كنار او مينشست، كنيز نميگفت: ففعل بى كه معنايش ميشود با من آن فعل(عمل) را انجام داد.
#بانو_رخساره: سپاس از توضيحات كاملتون حدس ميزدم كه باز هم اينها دست به دروغ گفتن شده اند!
ولى طبق ادعاى اونها اين حدیث جعلى است يا خير؟
#ادمين_نقد_اسلام: ببينيد بانوى گرامى، اين روايت در #كتاب_كافى نوشته شيخ كلينى آمده است كه طبق ادعاى خود كلينى تمامى روايات كتابش صحيح و نقل شده از #ائمه هستند.
و در واقع معتبرترين كتاب شيعه در ميان ٤ كتاب برتر(كتب اربعه) ميباشد.
جداى از اين، اكثر روحانيون بزرگ شيعه روايات كتاب كافى را يك به يك صحيح ميدانند و اين كتاب را به خورشيد در ميان تمامى كتب شيعه معرفى كرده اند.
اما امروزه #شيعيان براى رفع و رجوع برخى روايات كه در عصر حاضر مضحك و احمقانه به نظر ميرسند، به اين دستاويز چنگ مى اندازند و سعى در خدشه دار كردن رواياتى ازين دست هستند.
#بانو_رخساره: بله قبلا هم در كانال مطالبى در اينمورد خوانده بودم ولى برايم عجيب بود كه چرا ميگويند فلان روايت جعلى است اما همچنان در چاپ مجدد كتابها همان روايات موجود است.
#ادمين_نقد_اسلام: بله به نكته جالبى اشاره كرديد، آخوندها بر بالاى منابر روايات و افسانه هايى را براى تحميق مردم تكرار ميكنند بدون اينكه اعتنايى به سند و يا صحت روايات بكنند اما همينكه امثال ما روايتى را از همان كتابها نقل ميكنيم، داستان مضحك بررسى سندى و علم رجال و و ... را پيش ميكشند كه ترفندى بسيار نخ نما شده و كودكانه است.
#بانو_رخساره: ازينكه وقت گذاشتيد و توضيح داديد ممنونم و از زحماتى كه ميكشيد و ما را آگاه ميكنيد متشكرم براتون آرزوى موفقيت دارم

#ادمين_كانال_نقد_اسلام: تيم ادمينهاى كانال نقد اسلام بدون هيچ چشمداشتى و تنها براى روشنگرى از اوقات فراغت خود و خانواده هايشان گذر كرده و با جهل و خرافات و حماقتى كه مسبب آن آخوند و نتيجه آن عقب افتادگى و فلاكت است، مبارزه ميكند.
شما هم پيروز و سربلند باشيد.

https://t.me/naghde_eslamm/26727
💥 اثبات دروغ آخوندى كه شرافتش را حراج كرده است.

يك آخوند براى اينكه بتواند در لباس آخوندى شخصى موفق باشد و پله هاى ترقى را طى كند، بايد شرافتش را به حراج بگذارد و به شخصى بى شرافت و دروغگو تبديل شود.
در اين نوشتار ميخواهيم اين ادعايمان را براى چند صدمين بار اثبات كنيم.
اكثر مردم فكر ميكنند آخوندها انسانهاى باهوشى هستند و بحث كردن با آنها مشكل است، اما
كافى است مخاطب اين آخوند شخصى مسلط به مغلطه آخوندها و سمج باشد كه براحتى آخوند را به گوشه رينگ برده و دندانهايش را خورد كند.
ما اينكار را بارها كرده و خواهيم كرد.
حال برگرديم به بحث خودمان:
چندى پيش روايتى برگرفته از كتاب اصول كافى در كانال قرار داديم كه در آن از زبان پيامبر اسلام به بهشتيان، درختى كه ميوه هايش پستان دختران باكره بود، وعده داده شده است.
#لينك مطلب مربوطه:
https://t.me/naghde_eslamm/28852
در آن متن عنوان كرديم كه اين روايت در معتبرترين كتاب روائى شيعيان يعنى اصول كافى نقل شده است و طبق ادعاى خود نويسنده كتاب يعنى ثقة الاسلام كلينى، تمامى روايات اين كتاب بطور مستقيم از معصومين نقل شده و صحيح ميباشند.
در لينك زير و از زبان آيت الله حيدرى ادعاى ما در مورد #كتاب_كافى را خواهيد شنيد.
https://t.me/naghde_eslamm/28034

پس از قرار دادن اين روايت كه همراه با اسكن از صفحه كتاب بود، آخوندى كه ادعا ميكند از اساتيد حوزه ميباشد و كانال پرسمان اعتقادى را مديريت ميكند،
به اين روايت پرداخته و دروغهايى را نوشته است كه در اين متن اين دروغ مضحك را افشا ميكنيم و بار ديگر پوزه اين ملاى مفتخور و دروغگو را به خاك ميماليم.
قبل از پرداختن به موضوع مختصرى از پاسخ ايشان را در اينجا خدمت شما مينويسم(تصويرى از مطالب ايشان در ادامه اين متن خدمتتان ارائه ميشود) و سپس اثبات ميكنم كه چگونه يك آخوند شرافتش را بر باد ميدهد براى تحميق مردم.
#الف) ايشان طبق معمول ادعا ميكند كه اين روايت ضعيف است و ما توسط لينكى كه بالاتر قرار داديم اثبات كرديم كه اين ادعا كاملا احمقانه و دروغ است.
هرچند كه طبق ادعاى علماى شيعه خبر اين روايت صحيح است و اين روايت اسناد ديگرى هم دارد كه فعلا به آن نميپردازيم.
) ايشان براى اثبات ادعايش از مجلسى نقل قول ميكند، يعنى از كسى كه ٨ قرن بعد بدنيا آمده و هيچكدام از كتابهايش در منابع دست اول و حتى دست دوم شيعى جايگاهى ندارد، آنهم بدليل مهملاتى كه نوشته است.
) سپس ايشان روايت را به نحوى كه مورد علاقه اش ميباشد ترجمه ميكند
) در قسمت آخر ايشان با زدن اتهام بيسوادى به ادمين كانال نقد اسلام، ترجمه قسمت آخر روايت را چنين مينويسد:
ميوه هاى آن درخت از هفتاد حله برترى دارند!

و در ادامه با دروغگو خطاب كردن ما، ادمينهاى كانال ما را مزدورانى خطاب ميكند كه براى پر كردن جيبشان مجبور به دروغگوئى هستند.
در متن بعدى خرد شدن دندانهاى اين شياد را مشاهده كنيد و لذت ببريد.
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 اثبات دروغ آخوندى كه شرافتش را حراج كرده است.

يك آخوند براى اينكه بتواند در لباس آخوندى شخصى موفق باشد و پله هاى ترقى را طى كند، بايد شرافتش را به حراج بگذارد و به شخصى بى شرافت و دروغگو تبديل شود.
در اين نوشتار ميخواهيم اين ادعايمان را براى چند صدمين بار اثبات كنيم.
اكثر مردم فكر ميكنند آخوندها انسانهاى باهوشى هستند و بحث كردن با آنها مشكل است، اما
كافى است مخاطب اين آخوند شخصى مسلط به مغلطه آخوندها و سمج باشد كه براحتى آخوند را به گوشه رينگ برده و دندانهايش را خورد كند.
ما اينكار را بارها كرده و خواهيم كرد.
حال برگرديم به بحث خودمان:
چندى پيش روايتى برگرفته از كتاب اصول كافى در كانال قرار داديم كه در آن از زبان پيامبر اسلام به بهشتيان، درختى كه ميوه هايش پستان دختران باكره بود، وعده داده شده است.
#لينك مطلب مربوطه:
https://t.me/naghde_eslamm/28852
در آن متن عنوان كرديم كه اين روايت در معتبرترين كتاب روائى شيعيان يعنى اصول كافى نقل شده است و طبق ادعاى خود نويسنده كتاب يعنى ثقة الاسلام كلينى، تمامى روايات اين كتاب بطور مستقيم از معصومين نقل شده و صحيح ميباشند.
در لينك زير و از زبان آيت الله حيدرى ادعاى ما در مورد #كتاب_كافى را خواهيد شنيد.
https://t.me/naghde_eslamm/28034

پس از قرار دادن اين روايت كه همراه با اسكن از صفحه كتاب بود، آخوندى كه ادعا ميكند از اساتيد حوزه ميباشد و كانال پرسمان اعتقادى را مديريت ميكند،
به اين روايت پرداخته و دروغهايى را نوشته است كه در اين متن اين دروغ مضحك را افشا ميكنيم و بار ديگر پوزه اين ملاى مفتخور و دروغگو را به خاك ميماليم.
قبل از پرداختن به موضوع مختصرى از پاسخ ايشان را در اينجا خدمت شما مينويسم(تصويرى از مطالب ايشان در ادامه اين متن خدمتتان ارائه ميشود) و سپس اثبات ميكنم كه چگونه يك آخوند شرافتش را بر باد ميدهد براى تحميق مردم.
#الف) ايشان طبق معمول ادعا ميكند كه اين روايت ضعيف است و ما توسط لينكى كه بالاتر قرار داديم اثبات كرديم كه اين ادعا كاملا احمقانه و دروغ است.
هرچند كه طبق ادعاى علماى شيعه خبر اين روايت صحيح است و اين روايت اسناد ديگرى هم دارد كه فعلا به آن نميپردازيم.
) ايشان براى اثبات ادعايش از مجلسى نقل قول ميكند، يعنى از كسى كه ٨ قرن بعد بدنيا آمده و هيچكدام از كتابهايش در منابع دست اول و حتى دست دوم شيعى جايگاهى ندارد، آنهم بدليل مهملاتى كه نوشته است.
) سپس ايشان روايت را به نحوى كه مورد علاقه اش ميباشد ترجمه ميكند
) در قسمت آخر ايشان با زدن اتهام بيسوادى به ادمين كانال نقد اسلام، ترجمه قسمت آخر روايت را چنين مينويسد:
ميوه هاى آن درخت از هفتاد حله برترى دارند!

و در ادامه با دروغگو خطاب كردن ما، ادمينهاى كانال ما را مزدورانى خطاب ميكند كه براى پر كردن جيبشان مجبور به دروغگوئى هستند.
در متن بعدى خرد شدن دندانهاى اين شياد را مشاهده كنيد و لذت ببريد.
نقدى بر اسلام
▪️ عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و تنها دكانى براى آخوندها و مداحان! #قسمت_اول يكى از موضوعاتى كه #روحانيت_شيعه پس از به قدرت رسيدن سلسله خونخوار #صفويه و استيلاى مذهب تشيع اثنى عشرى و فرو كردن آن به زور شمشير در حلق مردم ايران، به آن متوسل شده است #سيرك…
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان!
https://t.me/naghde_eslamm/21463

#قسمت_دوم

روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره كنيم.
دوستان توجه خاص داشته باشيد اين روايات را علماى شيعه و به نقل از ائمه نقل كرده اند، نه اهل سنت يا غير مسلمانان، اين موضوع را براى بستن دهان بهانه جويان به صورت تاكيدى نوشتم كه بهانه اى نداشته باشند.
حال ميپردازيم به روايات.
١) روايت اول از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: سهل، عن علي بن حسان، عن موسى بن بكر، عن أبي الحسن الأول (عليه السلام) قال: قال: ضرب الرجل يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره.
#ترجمه : موسى بن بكر به نقل از امام كاظم ميگويد : فردى كه به هنگام مصيبت و عزا دست خود را بر رانش بزند(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى-جلد : ٣ ،صفحه : ٢٢٥
لينك صفحه كتاب
٢) روايت دوم از #كتاب_نهج_البلاغه:
#متن_عربى:
١٤٤ ـ وقَالَ عليه‌السلام يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ ـ ومَنْ ضَرَبَ يَدَه عَلَى فَخِذِه عِنْدَ مُصِيبَتِه حَبِطَ عَمَلُه.
#ترجمه: در نهج البلاغه از امام اول شيعيان نقل است كسى كه به هنگام مصيبت وعزا دستش را بر ران خويش بكوبد(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : نهج البلاغة ، سيد شريف رضى- چاپ دار الكتاب اللبناني ،صفحه ٤٩٥
٣) روايت سوم از #كتاب_معاني_الأخبار:
متن #عربى: حدثنا أحمد بن إدريس، عن سلمة بن الخطاب عن الحسين بن راشد بن يحيى ، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام، قالت: سمعت أبا الحسن أو أبا جعفر يقول في هذه الآية : « ولا يعصينك في معروف » قال : إن رسول الله قال لفاطمة: إذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، ولا ترخى علي شعرا، ولا تنادي بالويل، ولا تقيمي علي نائحة.
#ترجمه: از امام باقر شنیدم که می گفت: آيا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : هنگامی که من فوت كردم، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و نوحه خوانی برایم بپا نکن(عزادارى نكن)
#منبع : معاني الأخبار، شيخ صدوق ، صفحه ٣٩٠

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
نقدى بر اسلام
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان! https://t.me/naghde_eslamm/21463 #قسمت_دوم روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار…
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان است!
https://t.me/naghde_eslamm/21463

#قسمت_سوم

٤) روايت چهارم از كتاب #من_لايحضر_الفقيه:
#متن_عربى: وقال أمير المؤمنين عليه‌السلام فيما علم أصحابه : « لا تلبسوا السواد فإنه لباس فرعون ».
#ترجمه: و از جمله مطالبى كه اميرالمؤمنين به اصحاب خويش مى آموختند يكى اين بود كه لباس سياه بر تن نكنيد كه آن جامه فرعون است.
#منبع :
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق - جلد ١ ، صفحه ٢٥١
ساير #منابع اين روايت:
١). المقنع، شيخ صدوق ، صفحه ٥٤٢
٢). علل الشرائع، شيخ صدوق - جلد ٢ ، صفحه ٢٤٧
٣). خصال، شيخ صدوق، صفحه ٦١٥

٥) روايت پنجم از كتاب #وسائل_الشيعه:
#متن_عربى: ـ عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه ، عن النبي ـ في حديث المناهي ـ نهى عن الرنة عند المصيبة، ونهى عن النياحة والاستماع إليها، ونهى عن تصفيق الوجه.
#ترجمه: از امام صادق از پدرانش و آنها نيز از پيامبر اسلام در حديث نهى كننده، كه ايشان از سر و صدا كردن در مصيبت و نوحه خوانى و ناله و شيون و گوش دادن به آن را نهى كرده است و همچنين ايشان نهى كرده اند از زدن به صورت خود در هنگام عزا
#منبع: وسائل الشيعة ، حر عاملى- چاپ مؤسسه آل البیت - جلد ١٧ ، صفحه ١٢٨

٦) روايت ششم از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: عن سهل بن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، والحسن ابن علي جميعا، عن أبي جميلة، عن جابر، عن أبي جعفر قال: قلت له: ما الجزع؟
قال: أشد الجزع الصراخ بالويل والعويل ولطم الوجه والصدر وجز الشعر من النواصي ومن أقام النواحة فقد ترك الصبر وأخذ في غير طريقه ومن صبر واسترجع وحمد الله عز وجل فقد رضي بما صنع الله ووقع أجره على الله ومن لم يفعل ذلك جرى عليه القضاء وهو ذميم وأحبط الله تعالى أجره.
#ترجمه: جابر ميگويد : به امام باقر گفتم : بى تابى و جزع چيست ؟
فرمود شديدترين جزع و بى تابى، فرياد زدن به واويلا(واويلا گفتن)، سينه زدن و به صورت خود زدن، و كندن موى سر در مصيبت است. هركس به نوحه گرى بپردازد صبر را ترك نموده و راه بى صبرى و ناشكيبائى را پيموده است. و هركس شكيبائى كند و خداى متعال را حمد و سپاس گويد به آنچه كه خداوند انجام داده راضى شده و اجر او بر خداوند لازم است، و هركس چنين نكند قضاى الهى بر او جارى شده و او مذموم و مورد نكوهش است و خداى تعالى اجر او را باطل خواهد فرمود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى- جلد ٣ ، صفحه ٢٢٢

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام