نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
#برده_دارى_در_اسلام

همانطور كه به صورت بسيار تخصصى در همين كانال موضوع #برده_دارى در اسلام و تأييد اين عمل ضد انسانى و وحشيانه را اثبات كرديم و مهر سكوت بر دهان تمامى كانالهاى متعلق به #طلبه_هاى_مفتخور زديم، بار ديگر و با تقاضاهاى عده زيادى از #اعضاىمحترم #كانال_جامع_نقد_اسلام، فايل پى دى اف اين بحث را خدمت شما ارائه ميكنيم.
در اين بحث ما با استناد به منابع معتبر #شيعى و #سنى و #آيات_قرآن، اثبات كرديم كه #اسلام به برده دارى يك رسميت و مهر الهى زده و عده زيادى انسان بيگناه را به فلاكت كشانده و به زنان بسيار زيادى هم تجاوز شده و به كنيزى گرفته شده است.
جالبترين نكته اينكه بر خلاف ادعاى پوچ اسلامگرايان خود #پيامبر_اسلام و خلفاى پس از وى و تمامى #ائمه_شيعه، همه و همه برده و كنيز داشته اند.
ما در اين مبحث اثبات كرديم كه اسلام در هيچ دوره اى از تاريخ برده دارى را منع نكرده و بنا بر فتواى روحانيون سرشناس شيعى و سنى اين عمل زشت هنوز هم در اسلام جزو احكام فقهى ميباشد.
در يكى از فايلهاى زير كه حجم كمترى دارد بدون آوردن اسكن از منابع مطالب عنوان شده و در فايلى كه حجم بيشترى دارد، اسكن تمامى منابع نيز ارائه شده است.
ما حتى در اينباره #تحدى كرديم كه اگر كسى ميتواند يك آيه از #قرآن و يا يك حديث معتبر در مذمت و يا ممنوعيت برده دارى بياورد، ولى كانالهاى #مفتخوران_عمامه_به_سر با سكوت خود ثابت كردند كه همچين چيزى در اين دين ضدبشرى وجود ندارد.
از شما دعوت ميكنم اين تحقيق بسيار جامع و تخصصى را بخوانيد و آنرا با دوستانتان به اشتراك بگذاريد.
اثبات همين موضوع كافى است كه ادعاى ١٤٠٠ ساله اسلامگرايان در مورد الهى بودن قرآن، پوچ و بى اعتبار شود.

ادمين #كانال_نقدى_بر_اسلام

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔺🔻🔺www.eslam.nu
Forwarded from دستیار
👊 پاسخ به ادعای واهی #آخوند_مزاحم_ناموس (علی اکبر)

#قسمت_ششم

همانطور كه همه ميدانيم امامزاده هاى گمنام و بعضا ناشناخته در اطراف و اكناف ايران هرساله بازسازى شده و هرسال از سال قبل شكوهمندتر ميشوند ولى قبر فرزندان #امام_اول_شيعيان مانند ابوبكر - عمر و عثمان تنها بدليل همنامى با خلفاى سه گانه متروك و بى صاحب مانده اند.

#جهل_روحانيون_شيعه و ظلمى كه به اين اشخاص شده تنها و تنها به دليل همنام بودن آنها با خلفاست و اين موضوع يكى از مضحك ترين كارهائى است كه متوليان #مذهب_گنبد_پرستى انجام داده و ميدهند.

حال ببينيم كه آيا #على رابطه خوبى با #ابوبكر، خليفه اول داشته يا خير!
سرى به منابع #شيعى و همچنين اهل سنت ميزنيم كه اين موضوع را دريابيم.
در كتاب #تاريخ_شيعه و فرقه هاى اسلام آمده است:
#على پس از بيعت با #ابوبكر در مسجد از جاى برخاست و خطاب به ابوبكر گفت:
"ما بيعت خود را با تو فسخ نمى كنيم و اين كار را نخواهيم كرد، زيرا رسول خدا ترا در كار دين و امامت بر ما، در نماز مقدم داشت، پس كيست كه بتواند ترا در اداره أمور دنياى ما باز دارد و واپس اندازد؟"
منبع: تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلام، ص ١٢
(اسكن كتاب در زير تصوير موجود است)

براى تأييد اين مطلب سرى به #تاريخ_طبرى ميزنيم تا از زبان بزرگترين مورخ تاريخ اسلام نظر #پيامبر_اسلام در مورد ابوبكر را بدانيم:
آنچه كه محمد در اخرين خطبه اش راجع به ابوبكر گفت:
"اگر از بندگان خدا، دوستى مى گرفتم، ابوبكر را بدوستى مى گرفتم، چرا كه هيچ كس را در مصاحبت خويش، بهتر از ابوبكر نديدم"

منبع: طبرى،ج ٤، صص ١٣٢٥-١٣٢٣؛ تاريخ گزيده، ص ١٥٥

اين مطلب در اكثر منابع تاريخى آمده است، منجمله آنها مورخ بزرگ اسلام #ابن_اثير نيز كه گرايشات شيعى دارد آن را ثبت كرده است.

#کانال_نقد_اسلام

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
افشای تحریف تاریخ در نحوه کشته شدن #على_بن_ابى_طالب.

#قسمت_چهارم

كتاب ديگرى كه اين موضوع را نوشته است، "الكامل فى التاريخ" نوشته #ابن_اثير ميباشد كه گرايشات شديد #شيعى دارد و نمى توان وى را به مخالفت به آل على متهم كرد.
وى در در جلد پنجم صفحات ٢٠٠٠-٢٠٠١ در اينمورد چنين مينويسد:

اينان در برابر پيشگاهى كه #على از آن براى نماز بيرون مى آمد فر(به كمين) نشستند، چون #على بيرون آمد فرياد بزد اى مرد نماز نماز و بدستش تازيانه اى بود، شبيب او را با شمشير بزد ولى شمشير او به طاق گير كرد ولى #ابن_ملجم شمشيرش را بر فرق على فرود آورد و فرياد زد فرمانروايى ازآن خداست نه تو على و نه يارانت.

#ابن_خلدون در تاريخ بسيار معروف خود به نام "تاريخ العبر" در جلد اول ص ٦٣٧ درباره اين حادثه چنين ميگويد:

ابن ملجم با شبيب و وردان وارد مسجد شد و در برابر آن در كه #على از آن به نماز مى آمد نشستند، چون على از در درآمد و مردم را به نماز فراخواند، شبيب شمشير خود بالا برد ولى بر طاق در برخورد در اين حين #ابن_ملجم با شمشير بر پيشانى على زد و فرياد زد الحكم لله لا لك يا علي و لا لاصحابك …

همين داستان در #مروج_الذهب نوشته ى ابولحسن على بن حسين مسعودى در جلد اول صفحات ٧٧١-٧٧٢- ٧٧٣ نيز آمده است.

اين كتاب از مهمترين "كتب تاريخى مسلمانان" است كه در اوائل قرن چهارم تأليف شده است و محققان و تاريخ دانان اعتبار زيادى براى اين كتاب و نويسنده آن كه از بزرگترين سيره نويسان مسلمان است، قائل ميباشند.

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
💥 گفتگوى يك #آخوند و #ادمين_نقد_اسلام

#ادمين نقد: درود بر شما
آيا شما معتقديد كه يك مرد ميتواند تا ٤ همسر اختيار كند

#آخوند: سلام عليكم
بله اين اعتقاد ما نيست بلكه اين دستور قرآن است

#ادمين نقد: يعنى اين حكم شامل همه مردان مسلمان ميشود و استثنائى در كار نيست؟

#آخوند: بله اما اينطور نيست كه هر مردى برود ٤ تا زن اختيار كند بلكه شروطى دارد

#ادمين نقد: مقصود من خود اجازه قرآن است و فعلا وارد شرايط نمى شوم

#آخوند: بله، اگر فقط دانستن حكمش باشيد، بله هر مرد مسلمانى ميتواند با داشتن آن شروط تا ٤ زن اختيار كند

#ادمين نقد: پس چرا وقتى امام على قصد ازدواج مجدد داشت هم فاطمه زهراء و هم پيامبر اسلام خشمگين شدند؟

#آخوند: من تاكنون به چنين روايتى برخورد نكرده ام و فكر نميكنم كه چنين روايتى وجود داشته باشد!

#ادمين نقد: اين روايت در كتب مختلفى منجمله (علل الشرايع) آمده است و روايت نيز صحيح است ما تصوير صفحه كتاب را نيز قرار داده ايم
اين هم لينك:
https://t.me/naghde_eslamm/14076

#آخوند: ببينيد برادر مسئله امام على و بى بى فاطمه يك مسئله خاص است كه من و شما نميتوانيم به آن بپردازيم!

#ادمين نقد: ولى خود شما فرموديد كه اجازه قرآن است و استثناء نيز در كار نيست! ولى حال ميفرماييد مسئله ايشان متفاوت است! تفاوت در چه و چرا؟

#آخوند: سكوت ت ت .....

ادمين نقد: تشريف داريد؟ حاج آقا ؟؟ استاد ؟؟

#آخوند: شما متاسفانه تحت تاثير وهابيت قرار گرفته ايد! براستى كه دشمنان ائمه اطهار زنازاده هستند

#ادمين نقد: سپاس از اين منطق ادله پسند و بازهم سپاس ازين همه ادب و احترام ....

اين مكالمه تا همينجا خاتمه يافت.
نتيجه اخلاقى:
هركسى دروغهاى آخوندها را افشا كند #وهابى است و هركسى آخوند را به چالش بكشد #زنازاده ...
💥 افشاى دروغ آخوندها در نحوه كشته شدن امام على

#قسمت_چهارم

در قسمتهاى قبل به چند كتاب تاريخى سر زديم و در اين قسمت به برخى ديگر اشاره ميكنيم.
كتاب ديگرى ك موضوع ضربت خوردن على را نوشته است، كتاب "الكامل فى التاريخ" نوشته #ابن_اثير ميباشد كه گرايشات شديد #شيعى دارد و نمى توان وى را به مخالفت به آل على متهم كرد.
وى در در جلد پنجم كتابش در صفحات ٢٠٠٠-٢٠٠١ در اينمورد چنين مينويسد:
اينان در برابر پيشگاهى كه #على از آن براى نماز بيرون مى آمد فر(به كمين) نشستند،
چون #على بيرون آمد فرياد بزد اى مرد نماز نماز و بدستش تازيانه اى بود،
شبيب او را با شمشير بزد ولى شمشير او به طاق گير كرد ولى #ابن_ملجم شمشيرش را بر فرق على فرود آورد و فرياد زد فرمانروايى از آن خداست نه تو على و نه يارانت.

خوب ديديد كه ابن اثير نيز نامى از محراب نياورده بود.
يكى از مورخان بزرگ تاريخ اسلام ابن خلدون نام دارد.
#ابن_خلدون در تاريخ بسيار معروف خود به نام "تاريخ العبر" در جلد اول ص ٦٣٧ درباره اين حادثه چنين ميگويد:
#ابن_ملجم با شبيب و وردان وارد مسجد شد و در برابر آن در كه #على از آن به نماز مى آمد نشستند،
چون على از در درآمد و مردم را به نماز فراخواند،
شبيب شمشير خود بالا برد ولى بر طاق در برخورد در اين حين #ابن_ملجم با شمشير بر پيشانى على زد و فرياد زد الحكم لله لا لك يا علي و لا لاصحابك …

همانند همين داستان در #مروج_الذهب نوشته ى ابولحسن على بن حسين مسعودى در جلد اول صفحات ٧٧١-٧٧٢- ٧٧٣ نيز آمده است و اينكه پس از آن ضربت #على فرياد ميزد بگيريدش.
در اينجا دوباره تاكيد ميكنم كه هم ابن اثير و هم مسعودى گرايشات شديد شيعى داشته اند و نميتوان به آنها انهام مخالفت با ال على را زد.

اين كتاب از مهمترين "كتب تاريخى مسلمانان" است كه در اوائل قرن چهارم تأليف شده است و محققان و تاريخ دانان اعتبار زيادى براى اين كتاب و نويسنده آن كه از بزرگترين سيره نويسان مسلمان است، قائل ميباشند.

خوب همانطور كه در اين كتب معتبر تاريخى ثبت شده است، امام على در حياط مسجد و تازيانه بدست، ضربت خورده است و نه در محراب.
و بازهم ديديد كه تمتم مورخين ذكر كرده اند كه ايشان پس از آن ضربت فرياد ميزد بگيريدش.
آيا بازهم بايد چرنديات ملاهاى شيعه را باور كرد؟
ملاهاى فاسدى كه با تحريك احساسات مردم و به گريه انداختن آنها و ترغيب مردم به پرداختن درامدشان به درون ضريح هاى طلا، بدنبال ادامه حيات زالو وار خود هستند.


#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 گفتگوى يك #آخوند و #ادمين_نقد_اسلام

#ادمين نقد: درود بر شما
آيا شما معتقديد كه يك مرد ميتواند تا ٤ همسر اختيار كند

#آخوند: سلام عليكم
بله اين اعتقاد ما نيست بلكه اين دستور قرآن است

#ادمين نقد: يعنى اين حكم شامل همه مردان مسلمان ميشود و استثنائى در كار نيست؟

#آخوند: بله اما اينطور نيست كه هر مردى برود ٤ تا زن اختيار كند بلكه شروطى دارد

#ادمين نقد: مقصود من خود اجازه قرآن است و فعلا وارد شرايط نمى شوم

#آخوند: بله، اگر فقط دانستن حكمش باشيد، بله هر مرد مسلمانى ميتواند با داشتن آن شروط تا ٤ زن اختيار كند

#ادمين نقد: پس چرا وقتى امام على قصد ازدواج مجدد داشت هم فاطمه زهراء و هم پيامبر اسلام خشمگين شدند؟

#آخوند: من تاكنون به چنين روايتى برخورد نكرده ام و فكر نميكنم كه چنين روايتى وجود داشته باشد!

#ادمين نقد: اين روايت در كتب مختلفى منجمله (علل الشرايع) آمده است و روايت نيز صحيح است ما تصوير صفحه كتاب را نيز قرار داده ايم
اين هم لينك:
https://t.me/naghde_eslamm/14076

#آخوند: ببينيد برادر مسئله امام على و بى بى فاطمه يك مسئله خاص است كه من و شما نميتوانيم به آن بپردازيم!

#ادمين نقد: ولى خود شما فرموديد كه اجازه قرآن است و استثناء نيز در كار نيست! ولى حال ميفرماييد مسئله ايشان متفاوت است! تفاوت در چه و چرا؟

#آخوند: سكوت ت ت .....

ادمين نقد: تشريف داريد؟ حاج آقا ؟؟ استاد ؟؟

#آخوند: شما متاسفانه تحت تاثير وهابيت قرار گرفته ايد! براستى كه دشمنان ائمه اطهار زنازاده هستند

#ادمين نقد: سپاس از اين منطق ادله پسند و بازهم سپاس ازين همه ادب و احترام ....

اين مكالمه تا همينجا خاتمه يافت.
نتيجه اخلاقى:
هركسى دروغهاى آخوندها را افشا كند #وهابى است و هركسى آخوند را به چالش بكشد #زنازاده ...
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 گفتگوى يك #آخوند و #ادمين_نقد_اسلام

#ادمين نقد: درود بر شما
آيا شما معتقديد كه يك مرد ميتواند تا ٤ همسر اختيار كند

#آخوند: سلام عليكم
بله اين اعتقاد ما نيست بلكه اين دستور قرآن است

#ادمين نقد: يعنى اين حكم شامل همه مردان مسلمان ميشود و استثنائى در كار نيست؟

#آخوند: بله اما اينطور نيست كه هر مردى برود ٤ تا زن اختيار كند بلكه شروطى دارد

#ادمين نقد: مقصود من خود اجازه قرآن است و فعلا وارد شرايط نمى شوم

#آخوند: بله، اگر فقط دانستن حكمش باشيد، بله هر مرد مسلمانى ميتواند با داشتن آن شروط تا ٤ زن اختيار كند

#ادمين نقد: پس چرا وقتى امام على قصد ازدواج مجدد داشت هم فاطمه زهراء و هم پيامبر اسلام خشمگين شدند؟

#آخوند: من تاكنون به چنين روايتى برخورد نكرده ام و فكر نميكنم كه چنين روايتى وجود داشته باشد!

#ادمين نقد: اين روايت در كتب مختلفى منجمله (علل الشرايع) آمده است و روايت نيز صحيح است ما تصوير صفحه كتاب را نيز قرار داده ايم
اين هم لينك:
https://t.me/naghde_eslamm/14076

#آخوند: ببينيد برادر مسئله امام على و بى بى فاطمه يك مسئله خاص است كه من و شما نميتوانيم به آن بپردازيم!

#ادمين نقد: ولى خود شما فرموديد كه اجازه قرآن است و استثناء نيز در كار نيست! ولى حال ميفرماييد مسئله ايشان متفاوت است! تفاوت در چه و چرا؟

#آخوند: سكوت ت ت .....

ادمين نقد: تشريف داريد؟ حاج آقا ؟؟ استاد ؟؟

#آخوند: شما متاسفانه تحت تاثير وهابيت قرار گرفته ايد! براستى كه دشمنان ائمه اطهار زنازاده هستند

#ادمين نقد: سپاس از اين منطق ادله پسند و بازهم سپاس ازين همه ادب و احترام ....

اين مكالمه تا همينجا خاتمه يافت.
نتيجه اخلاقى:
هركسى دروغهاى آخوندها را افشا كند #وهابى است و هركسى آخوند را به چالش بكشد #زنازاده ...