نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💠چالش #قرآن براى #قرآن


یکی از چالش هایی که #قرآن در برابر منتقدین خود وضع کرده است آوردن قرآنی همچون #قرآن_محمد است.مسلمین استدلال خود را اینگونه میچینند:

مقدمه اول : قریشیان أهل شعر و ادب بودند و شاعران در بین آنان جایگاه فراوانی داشتند

مقدمه دوم : محمد آنان را به آوردن شعر/متن/نثر/ سجع یا حدیثی مثل قرآن دعوت میکند

مقدمه سوم : قریش و عرب به چالش او نتوانستند پاسخ دهند
نتیجه : #قرآن یک #معجزه ی ادبی است.

استدلال بالا از #مغالطه ی استدلال از راه سنگ ( Argumentum ad lapidem) و اطلاعات اشتباه تشکیل شده است.

این نکته باید در نظر خواننده باشد که #محمد هیچ گاه شروع کننده این چالش نبود. قبل از اینکه محمد چنین آیاتی برای چالش بسراید خود قریش به محمد گفته بود اگر بخواهی به راحتی میتوانیم #قرآنی مثل تو ارایه کنیم:

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأوَّلِينَ ﴿۳۱﴾ انفال ۳۱

ترجمه: و چون آيات ما بر آنان خوانده شود میگويند به خوبى شنيديم “اگر میخواستيم قطعا ما نيز همانند اين را میگفتيم” اين جز افسانه هاى پيشينيان نيست (۳۱)

مخاطبان #قرآن به صراحت به محمد گفتند آوردن #اشعاری مثل #قرآن که مجموعه ای از داستان های پیشینیان است برایشان راحت است.

#محمد برای پاسخ دادن به مخاطبان خود دو راه را برگزید:

۱- افزایش نزاع خود با اهل کتاب تا گمان شود محمد رابطه ی خوبی با آنان نداشته است تا مبادا تصور شود از جانب آنان حمایت می‌شود.
۲-افزودن کمیت داستان ها و تغییر دادن عمدی جزئیات آنان تا گمان شود محمد منبعی مستقل دارد.

ادامه دارد ...


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش

#قسمت_دوم

پس طلب #معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
اما در #قرآن در موارد متعددی از محمد معجزه خواسته شده است و در تمامی موارد، محمد به بهانه‌های مختلف طفره رفته است.
برای مثال:
سوره اسری: وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأرْضِ یَنْبُوعًا ﴿٩٠﴾ أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا ﴿٩١﴾ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ قَبِیلا ﴿٩٢﴾ أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلا بَشَرًا رَسُولا ﴿٩٣﴾

#ترجمه: و (قريشيان) گفتند تا از زمين چشمه اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد (٩٠) يا براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى (۹۱) يا چنانكه ادعا ميكنى آسمان را پاره پاره بر سر ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر آورى (۹۲) يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا {من} جز بشرى رسول هستم (۹۳)

دیدید که #پيامبر_اسلام در جواب در خواست منطقی مردم، می‌گويد كه من بشری بيش نيستم(قادر به آوردن معجزه نيستم)
خوب، پس مردم از كجا بفهمند كه تو پيامبرى ؟؟
در اين آيه دو #مغالطه برای قانع كردن ظاهری مردم آورده شده است:

۱) اينكه گفته چون من بشر هستم پس شما نبايد از من انتظار معجزه داشته باشيد.
اين استدلال در تناقض با دهها آيه‌ی ديگر #قرآن است كه به پيامبران پيشين (كه انسان بودند) معجزه نسبت داده است. پس #انسان بودن مانع معجزه آوردن نيست و کسی که ادعای پیامبری از سوی خدا را میکند, می‌تواند و بايد معجزه داشته باشد.
۲) در جواب، گفته كه من بشری (رسول) هستم، در حقيقت استفاده از لغت رسول در پاسخ، استدلال بر ضد خود #محمد و به نفع درخواست كنندگان معجزه است, چون درست بهمين دليل كه فردی رسول است بايد معجزه داشته باشد..

ادامه دارد ....

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش

#قسمت_دوم

پس طلب #معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
اما در #قرآن در موارد متعددی از محمد معجزه خواسته شده است و در تمامی موارد، محمد به بهانه‌های مختلف طفره رفته است.
برای مثال:
سوره اسری: وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأرْضِ یَنْبُوعًا ﴿٩٠﴾ أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا ﴿٩١﴾ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ قَبِیلا ﴿٩٢﴾ أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلا بَشَرًا رَسُولا ﴿٩٣﴾

#ترجمه: و (قريشيان) گفتند تا از زمين چشمه اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد (٩٠) يا براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى (۹۱) يا چنانكه ادعا ميكنى آسمان را پاره پاره بر سر ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر آورى (۹۲) يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا {من} جز بشرى رسول هستم (۹۳)

دیدید که #پيامبر_اسلام در جواب در خواست منطقی مردم، می‌گويد كه من بشری بيش نيستم(قادر به آوردن معجزه نيستم)
خوب، پس مردم از كجا بفهمند كه تو پيامبرى ؟؟
در اين آيه دو #مغالطه برای قانع كردن ظاهری مردم آورده شده است:

۱) اينكه گفته چون من بشر هستم پس شما نبايد از من انتظار معجزه داشته باشيد.
اين استدلال در تناقض با دهها آيه‌ی ديگر #قرآن است كه به پيامبران پيشين (كه انسان بودند) معجزه نسبت داده است. پس #انسان بودن مانع معجزه آوردن نيست و کسی که ادعای پیامبری از سوی خدا را میکند, می‌تواند و بايد معجزه داشته باشد.
۲) در جواب، گفته كه من بشری (رسول) هستم، در حقيقت استفاده از لغت رسول در پاسخ، استدلال بر ضد خود #محمد و به نفع درخواست كنندگان معجزه است, چون درست بهمين دليل كه فردی رسول است بايد معجزه داشته باشد..

ادامه دارد ....

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA