Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_سوم
در مورد دلیل بازسازی کعبه توسط قريش در آن زمان، چند گزارش تاريخى وجود دارد، منجمله:
#الف) سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای #کعبه شده بود.(بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)
#ب) #کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)
#توضيح: {اين به خودى خود ادعاى ساخت آن توسط ابراهيم و قدمت چند هزار ساله آنرا زير سئوال ميبرد}
به هرحال، تصمیم #قریش برای بازسازی آن چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلتى كه کعبه در ميان قبايل مختلف بعنوان #بتخانه_بزرگ_سرزمين_حجاز دارا بود، این تصمیم با نارضایتیهایی از سوى قبايل مختلف همراه بود.
در نهایت #ولید_بن_مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین دعا میکرد:
«اللَّهمّ إنا لا نرید إلا الخیر»؛ خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد؛
نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد؛ فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛
صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.(ابن هشام، كتاب السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٥)
#قریش در استفاده از مصالح ساختمانی محكم و مرغوب نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بناى کعبه به کار گرفته میشود؛ باید از کسب حلال بوده و نباید #مهریه_زناکار، #مال_ربا و دیگر مظالم را در بنای #کعبه خرج کرد.(أسد الغابة، ج ١، ص ٢٤)
توضيح: اين متن تاريخى ادعاى #اسلامگرايان در مورد #جهالت_اعراب قبل از اسلام و غير اخلاق مدار بودن آنان را بى اعتبار ميكند)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_سوم
در مورد دلیل بازسازی کعبه توسط قريش در آن زمان، چند گزارش تاريخى وجود دارد، منجمله:
#الف) سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای #کعبه شده بود.(بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)
#ب) #کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)
#توضيح: {اين به خودى خود ادعاى ساخت آن توسط ابراهيم و قدمت چند هزار ساله آنرا زير سئوال ميبرد}
به هرحال، تصمیم #قریش برای بازسازی آن چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلتى كه کعبه در ميان قبايل مختلف بعنوان #بتخانه_بزرگ_سرزمين_حجاز دارا بود، این تصمیم با نارضایتیهایی از سوى قبايل مختلف همراه بود.
در نهایت #ولید_بن_مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین دعا میکرد:
«اللَّهمّ إنا لا نرید إلا الخیر»؛ خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد؛
نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد؛ فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛
صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.(ابن هشام، كتاب السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٥)
#قریش در استفاده از مصالح ساختمانی محكم و مرغوب نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بناى کعبه به کار گرفته میشود؛ باید از کسب حلال بوده و نباید #مهریه_زناکار، #مال_ربا و دیگر مظالم را در بنای #کعبه خرج کرد.(أسد الغابة، ج ١، ص ٢٤)
توضيح: اين متن تاريخى ادعاى #اسلامگرايان در مورد #جهالت_اعراب قبل از اسلام و غير اخلاق مدار بودن آنان را بى اعتبار ميكند)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_چهارم
همچنین قرار شد که هر تیرهای(شاخه-خانواده) از #قریش، به بازسازی بخشی از #کعبه بپردازد.(ابن جوزی، كتاب المنتظم، ج ٣، ص ٥)
هنگامی که #دیوار_کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب #حجر_الاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی در نصب آن رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیاى نبرد گشتند!
بازسازی #کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم و یا پنجم بود که #ابوامیه_مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصى که وارد مسجد الحرام میشود را همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند.
آنان چشم به در بودند و #محمد_بن_عبدالله كه مسئوليت كاروان تجارى خديجه را به عهده داشت اولین نفری بود که وارد شد، آنان با خوشحالی فریاد زدند: این امین است که میآید! این #محمّد است!
ما همگى داوری او را خواهیم پذیرفت! ايشان جلو آمد و حاضران از او نظر خواستند. ایشان نيز پارچهاى بیاورد و آن را پهن کرد و #حجر_الاسود را میان آن نهاد و گفت: هر یک از شما گوشهای از آن را گرفته و بلند کنید، بدین ترتیب، همگى در بلند کردن آن سنگ شرکت جستند و همین که سنگ برابر جایگاهش قرار گرفت و قائله پايان يافت(السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٧)
#قریش در جریان بازسازی به شیوهای عمل کرد که به استحکام بیشتر بنای کعبه انجامید. به عنوان نمونه، برخی مصالح و چوبها را از یک کشتی رومی گرفتند که در ساحل جده غرق شده و قابل استفاده نبود.(مقدسی، كتاب البدء و التاریخ، ج ٤، ص ١٣٩٠)
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان اين بازسازی انجام دادند
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_چهارم
همچنین قرار شد که هر تیرهای(شاخه-خانواده) از #قریش، به بازسازی بخشی از #کعبه بپردازد.(ابن جوزی، كتاب المنتظم، ج ٣، ص ٥)
هنگامی که #دیوار_کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب #حجر_الاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی در نصب آن رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیاى نبرد گشتند!
بازسازی #کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم و یا پنجم بود که #ابوامیه_مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصى که وارد مسجد الحرام میشود را همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند.
آنان چشم به در بودند و #محمد_بن_عبدالله كه مسئوليت كاروان تجارى خديجه را به عهده داشت اولین نفری بود که وارد شد، آنان با خوشحالی فریاد زدند: این امین است که میآید! این #محمّد است!
ما همگى داوری او را خواهیم پذیرفت! ايشان جلو آمد و حاضران از او نظر خواستند. ایشان نيز پارچهاى بیاورد و آن را پهن کرد و #حجر_الاسود را میان آن نهاد و گفت: هر یک از شما گوشهای از آن را گرفته و بلند کنید، بدین ترتیب، همگى در بلند کردن آن سنگ شرکت جستند و همین که سنگ برابر جایگاهش قرار گرفت و قائله پايان يافت(السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٧)
#قریش در جریان بازسازی به شیوهای عمل کرد که به استحکام بیشتر بنای کعبه انجامید. به عنوان نمونه، برخی مصالح و چوبها را از یک کشتی رومی گرفتند که در ساحل جده غرق شده و قابل استفاده نبود.(مقدسی، كتاب البدء و التاریخ، ج ٤، ص ١٣٩٠)
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان اين بازسازی انجام دادند
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_سوم
در مورد دلیل بازسازی کعبه توسط قريش در آن زمان، چند گزارش تاريخى وجود دارد، منجمله:
#الف) سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای #کعبه شده بود.(بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)
#ب) #کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)
#توضيح: {اين به خودى خود ادعاى ساخت آن توسط ابراهيم و قدمت چند هزار ساله آنرا زير سئوال ميبرد}
به هرحال، تصمیم #قریش برای بازسازی آن چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلتى كه کعبه در ميان قبايل مختلف بعنوان #بتخانه_بزرگ_سرزمين_حجاز دارا بود، این تصمیم با نارضایتیهایی از سوى قبايل مختلف همراه بود.
در نهایت #ولید_بن_مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین دعا میکرد:
«اللَّهمّ إنا لا نرید إلا الخیر»؛ خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد؛
نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد؛ فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛
صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.(ابن هشام، كتاب السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٥)
#قریش در استفاده از مصالح ساختمانی محكم و مرغوب نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بناى کعبه به کار گرفته میشود؛ باید از کسب حلال بوده و نباید #مهریه_زناکار، #مال_ربا و دیگر مظالم را در بنای #کعبه خرج کرد.(أسد الغابة، ج ١، ص ٢٤)
توضيح: اين متن تاريخى ادعاى #اسلامگرايان در مورد #جهالت_اعراب قبل از اسلام و غير اخلاق مدار بودن آنان را بى اعتبار ميكند)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_سوم
در مورد دلیل بازسازی کعبه توسط قريش در آن زمان، چند گزارش تاريخى وجود دارد، منجمله:
#الف) سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای #کعبه شده بود.(بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)
#ب) #کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)
#توضيح: {اين به خودى خود ادعاى ساخت آن توسط ابراهيم و قدمت چند هزار ساله آنرا زير سئوال ميبرد}
به هرحال، تصمیم #قریش برای بازسازی آن چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلتى كه کعبه در ميان قبايل مختلف بعنوان #بتخانه_بزرگ_سرزمين_حجاز دارا بود، این تصمیم با نارضایتیهایی از سوى قبايل مختلف همراه بود.
در نهایت #ولید_بن_مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین دعا میکرد:
«اللَّهمّ إنا لا نرید إلا الخیر»؛ خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد؛
نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد؛ فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛
صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.(ابن هشام، كتاب السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٥)
#قریش در استفاده از مصالح ساختمانی محكم و مرغوب نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بناى کعبه به کار گرفته میشود؛ باید از کسب حلال بوده و نباید #مهریه_زناکار، #مال_ربا و دیگر مظالم را در بنای #کعبه خرج کرد.(أسد الغابة، ج ١، ص ٢٤)
توضيح: اين متن تاريخى ادعاى #اسلامگرايان در مورد #جهالت_اعراب قبل از اسلام و غير اخلاق مدار بودن آنان را بى اعتبار ميكند)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_چهارم
همچنین قرار شد که هر تیرهای(شاخه-خانواده) از #قریش، به بازسازی بخشی از #کعبه بپردازد.(ابن جوزی، كتاب المنتظم، ج ٣، ص ٥)
هنگامی که #دیوار_کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب #حجر_الاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی در نصب آن رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیاى نبرد گشتند!
بازسازی #کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم و یا پنجم بود که #ابوامیه_مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصى که وارد مسجد الحرام میشود را همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند.
آنان چشم به در بودند و #محمد_بن_عبدالله كه مسئوليت كاروان تجارى خديجه را به عهده داشت اولین نفری بود که وارد شد، آنان با خوشحالی فریاد زدند: این امین است که میآید! این #محمّد است!
ما همگى داوری او را خواهیم پذیرفت! ايشان جلو آمد و حاضران از او نظر خواستند. ایشان نيز پارچهاى بیاورد و آن را پهن کرد و #حجر_الاسود را میان آن نهاد و گفت: هر یک از شما گوشهای از آن را گرفته و بلند کنید، بدین ترتیب، همگى در بلند کردن آن سنگ شرکت جستند و همین که سنگ برابر جایگاهش قرار گرفت و قائله پايان يافت(السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٧)
#قریش در جریان بازسازی به شیوهای عمل کرد که به استحکام بیشتر بنای کعبه انجامید. به عنوان نمونه، برخی مصالح و چوبها را از یک کشتی رومی گرفتند که در ساحل جده غرق شده و قابل استفاده نبود.(مقدسی، كتاب البدء و التاریخ، ج ٤، ص ١٣٩٠)
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان اين بازسازی انجام دادند
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_چهارم
همچنین قرار شد که هر تیرهای(شاخه-خانواده) از #قریش، به بازسازی بخشی از #کعبه بپردازد.(ابن جوزی، كتاب المنتظم، ج ٣، ص ٥)
هنگامی که #دیوار_کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب #حجر_الاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی در نصب آن رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیاى نبرد گشتند!
بازسازی #کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم و یا پنجم بود که #ابوامیه_مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصى که وارد مسجد الحرام میشود را همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند.
آنان چشم به در بودند و #محمد_بن_عبدالله كه مسئوليت كاروان تجارى خديجه را به عهده داشت اولین نفری بود که وارد شد، آنان با خوشحالی فریاد زدند: این امین است که میآید! این #محمّد است!
ما همگى داوری او را خواهیم پذیرفت! ايشان جلو آمد و حاضران از او نظر خواستند. ایشان نيز پارچهاى بیاورد و آن را پهن کرد و #حجر_الاسود را میان آن نهاد و گفت: هر یک از شما گوشهای از آن را گرفته و بلند کنید، بدین ترتیب، همگى در بلند کردن آن سنگ شرکت جستند و همین که سنگ برابر جایگاهش قرار گرفت و قائله پايان يافت(السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٧)
#قریش در جریان بازسازی به شیوهای عمل کرد که به استحکام بیشتر بنای کعبه انجامید. به عنوان نمونه، برخی مصالح و چوبها را از یک کشتی رومی گرفتند که در ساحل جده غرق شده و قابل استفاده نبود.(مقدسی، كتاب البدء و التاریخ، ج ٤، ص ١٣٩٠)
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان اين بازسازی انجام دادند
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_پنجم
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان اين بازسازی انجام دادند كه به شرح زير ميباشد:
١). درب #کعبه را از سطح زمین بالاتر بردند تا در صورت وقوع سیلاب، آب به راحتی وارد آن نشده و نیز هر شخصی نتواند به سادگی وارد آن شود.(یاقوت حموی، كتاب معجم البلدان، ج ٤، ص ٤٦٦)
٢). #بتخانه_کعبه را مسقف کردند كه باران بتها را خيس و احيانا تخريب نكند.(كتاب البدء و التاریخ، ج ٤، ص ١٣٩ - ١٤٠)
٣). #ارتفاعش ديوارهايش را تا هجده ذراع افزایش دادند.(السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٨)
◾️٢) آسیبدیدن کعبه در زمان شورش ابن زبير عليه #يزيد_بن_معاويه
در مورد ویرانی کعبه در زمان شورش #عبدالله_بن_زبیر بر عليه خليفه وقت(يزيد بن معاويه) دو گزارش تاريخى وجود دارد که بدليل در دست نبودن اسناد معتبرتر همين دو گزارش تاريخى را ميتوان بعنوان اسناد تاريخى پذيرفت:
#الف). سپاهیان یزید، پس از شورش عبدالله بن زبير و خليفه خواندن خود در مكه، با لشکر کشی به مکه این شهر را محاصره کردند.
ابن زبیر و نيروهايش به درون کعبه پناهنده شدند. شامیان از بالای کوهها و از درون تنگهها؛ با منجنیقها ياران #عبدالله_بن_زبير را سنگباران میکردند و گاه غیر از سنگ، مواد قابل اشتعال را با نفت مخلوط کرده و بعد از آتش زدن به داخل كعبه میانداختند که در این ماجرا، کعبه آسیب بسیار دید و بخشی كلى از آن سوخت.(مسعودی، كتاب مروج الذهب، ج ٣، ص ٧١)
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به #تخريب_كعبه بودند.
#توضيح ادمين: مسلمانان بارها نشان داده اند كه براى رسيدن به هدف حاضرند از هر وسيله حتى ازبين بردن و بى احترامى به مقدسات خودشان بگذرند.
و بازهم سئوال اينكه چطور در اينجا الله جلوى سوختن خانه اش را نگرفت؟
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_پنجم
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان اين بازسازی انجام دادند كه به شرح زير ميباشد:
١). درب #کعبه را از سطح زمین بالاتر بردند تا در صورت وقوع سیلاب، آب به راحتی وارد آن نشده و نیز هر شخصی نتواند به سادگی وارد آن شود.(یاقوت حموی، كتاب معجم البلدان، ج ٤، ص ٤٦٦)
٢). #بتخانه_کعبه را مسقف کردند كه باران بتها را خيس و احيانا تخريب نكند.(كتاب البدء و التاریخ، ج ٤، ص ١٣٩ - ١٤٠)
٣). #ارتفاعش ديوارهايش را تا هجده ذراع افزایش دادند.(السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٨)
◾️٢) آسیبدیدن کعبه در زمان شورش ابن زبير عليه #يزيد_بن_معاويه
در مورد ویرانی کعبه در زمان شورش #عبدالله_بن_زبیر بر عليه خليفه وقت(يزيد بن معاويه) دو گزارش تاريخى وجود دارد که بدليل در دست نبودن اسناد معتبرتر همين دو گزارش تاريخى را ميتوان بعنوان اسناد تاريخى پذيرفت:
#الف). سپاهیان یزید، پس از شورش عبدالله بن زبير و خليفه خواندن خود در مكه، با لشکر کشی به مکه این شهر را محاصره کردند.
ابن زبیر و نيروهايش به درون کعبه پناهنده شدند. شامیان از بالای کوهها و از درون تنگهها؛ با منجنیقها ياران #عبدالله_بن_زبير را سنگباران میکردند و گاه غیر از سنگ، مواد قابل اشتعال را با نفت مخلوط کرده و بعد از آتش زدن به داخل كعبه میانداختند که در این ماجرا، کعبه آسیب بسیار دید و بخشی كلى از آن سوخت.(مسعودی، كتاب مروج الذهب، ج ٣، ص ٧١)
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به #تخريب_كعبه بودند.
#توضيح ادمين: مسلمانان بارها نشان داده اند كه براى رسيدن به هدف حاضرند از هر وسيله حتى ازبين بردن و بى احترامى به مقدسات خودشان بگذرند.
و بازهم سئوال اينكه چطور در اينجا الله جلوى سوختن خانه اش را نگرفت؟
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_ششم
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که #شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
#عروة بن اذینه نقل میکند: در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در #مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران #ابن_زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. #جابر_بن_عبدالله_انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند، اما #ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، #ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
#روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
و در نهایت #ابنزبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_ششم
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که #شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
#عروة بن اذینه نقل میکند: در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در #مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران #ابن_زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. #جابر_بن_عبدالله_انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند، اما #ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، #ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
#روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
و در نهایت #ابنزبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_هفتم
ابنزبیر تغييرات زير در حين بازسازى كعبه انجام داد:
١). برای #کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). #حجر_اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب #کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی #کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
٣) آسیبدیدن کعبه در زمان #عبدالملک به دست #حجاج
چند سال بعد و به دنبال حمله #حجاج به مکه، ابنزبیر مجدداً به کعبه پناهنده شد و حجاج برای شکست او، آنجا را به منجنیق بست.
در نتیجه کعبه دوباره ويران شد، اما اینبار دیگر مجالی برای ابنزبیر باقی نماند. او در جنگ شکست خورد و حجاج بر #مکه مسلط گردید.
#حجاج خواهان از بین بردن اصلاحات ابنزبیر در کعبه بود و به همین دلیل، با عبدالملک بن مروان نامهنگاریهایی داشت و از او در مورد بازسازی کعبه اجازه گرفت. در نهایت حجاج، کعبه را به همان شکلی که قبل از اصلاحات ابنزبیر بود، در آورد؛ درب را بالا برد، حجر الاسود را از درون کعبه به بیرون آورد و...!(ابن کثیر دمشقی، كتاب البدایة و النهایة، ج ٨، ص ٢٥١)
٤) #ويرانى_كعبه بوسيله سيلاب و تعمير آن توسط #سلاطين_عثمانى
منابع تاريخى نخستین دخالت #عثمانیان در ترمیم کعبه را از حادثه سیل بنیان فکن مکه در سال ١٠٣٩ قمرى(١٦٢٩ ميلادى)در دوران سلطنت #سلطان_مراد_چهارم (١٦١٢ ـ ١٦٤٠ ميلادى) می دانند. در این سال #سیلاب_عظیمی شهر مکه را درنوردید و به سوی مسجد الحرام سرازیر گردید و تمامی مسجد را پوشانید و از میان درب کعبه به داخل آن نیز نفوذ نمود و تا نیمه دیوار داخلی کعبه را آب فرا گرفت.
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_هفتم
ابنزبیر تغييرات زير در حين بازسازى كعبه انجام داد:
١). برای #کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). #حجر_اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب #کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی #کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
٣) آسیبدیدن کعبه در زمان #عبدالملک به دست #حجاج
چند سال بعد و به دنبال حمله #حجاج به مکه، ابنزبیر مجدداً به کعبه پناهنده شد و حجاج برای شکست او، آنجا را به منجنیق بست.
در نتیجه کعبه دوباره ويران شد، اما اینبار دیگر مجالی برای ابنزبیر باقی نماند. او در جنگ شکست خورد و حجاج بر #مکه مسلط گردید.
#حجاج خواهان از بین بردن اصلاحات ابنزبیر در کعبه بود و به همین دلیل، با عبدالملک بن مروان نامهنگاریهایی داشت و از او در مورد بازسازی کعبه اجازه گرفت. در نهایت حجاج، کعبه را به همان شکلی که قبل از اصلاحات ابنزبیر بود، در آورد؛ درب را بالا برد، حجر الاسود را از درون کعبه به بیرون آورد و...!(ابن کثیر دمشقی، كتاب البدایة و النهایة، ج ٨، ص ٢٥١)
٤) #ويرانى_كعبه بوسيله سيلاب و تعمير آن توسط #سلاطين_عثمانى
منابع تاريخى نخستین دخالت #عثمانیان در ترمیم کعبه را از حادثه سیل بنیان فکن مکه در سال ١٠٣٩ قمرى(١٦٢٩ ميلادى)در دوران سلطنت #سلطان_مراد_چهارم (١٦١٢ ـ ١٦٤٠ ميلادى) می دانند. در این سال #سیلاب_عظیمی شهر مکه را درنوردید و به سوی مسجد الحرام سرازیر گردید و تمامی مسجد را پوشانید و از میان درب کعبه به داخل آن نیز نفوذ نمود و تا نیمه دیوار داخلی کعبه را آب فرا گرفت.
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_اول
#قسمت_پنجم
سپس #ابن_اسحاق ادامه میدهد:
«پس حق تعالا از قصهی اصحاب پیل و لشکر حبش که قصد آن کردند که #کعبه را خراب کنند خبر به سید (محمد) داد و میفرماید: نبینی - یا محمد- که پروردگار تو با اصحاب پیل چه کرد؟ و گفت:
ما این همه با اصحاب پیل کردیم و این بلا که بر سر ایشان فرستادیم، از بهر تألیف قریش و انتظام احوال ایشان، تا رونق حال ایشان به جای خود بماند در میان عرب و کار راستی ایشان در رحلت الشّتا و الصّیف بر وفق معهود بماند.» (۵)
برگردیم به پرسش اصلی: #ابن_اسحاق این اطلاعات را از کجا آورد؟ با یقین میتوان گفت که این دادهها ساختگیاند. او باید برای نقطهی آغاز خود به یکی از سورههای قرآن متوسل میشد تا بتواند به داستان خود مشروعیت دینی بخشد. این سوره، سوره ۱۰۵، سوره فیل است که ابن اسحاق به عنوان مدرک تولد #محمد به آن استناد میکند:
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ / أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ / وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ / تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ / فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ.
#ترجمه: [آیا ندانستهای که پروردگارت با پیلسواران چگونه رفتار کرد؟ آیا نیرنگشان را بیاثر نساخت؟ و بر سر آنان پرندگانی فوجفوج فرستاد / که بر آنان سنگریزههایی از سنگ گل فرو انداختند / و سرانجام آنان را مانند برگ کاه نیمه جویده ساخت] (۶)
این که ابن اسحاق چگونه توانست از سورهی بالا، جنگ #ابرهه و تولد محمد را استخراج کند، بر کسی آشکار نیست! جالب این جاست که ابن اسحاق هیچ مدرک، سند و یا حتا «شاهد»ی برای ادعای خود نمیآورد؛ برای او، این داستان یک واقعیت است.
ولی اگر ما این داستان را از نقطه نظر ادبیات داستانی تحلیل کنیم، متوجه میشویم که قصهی حمله ابرهه حبشی به مکه با درک داستانشناسی [دینی] آن روزگار مطابقت داشت: یک عرب اهل مکه، #کلیسا را به نجاست آلوده میکند [انگیزه ابرهه برای حمله] و ابرهه نیز بر اساس قانون قصاصِ چشم در برابر چشم [پیشزمینهی فرهنگی که همه مردم میشناختند] حتماً باید کلیسا را یعنی کعبه را به نجاست بکشاند یا ویران کند. ابن اسحاق از به «نجاست کشاندن» کعبهی مقدس صرفنظر میکند و به جای آن «ویران کردن» را میگذارد.
در ضمن میبایست ابرهه پیشنهاد ۲۰۰ شتر از سوی عبدالمطلب را رد میکرد وگرنه داستان نیمهکاره به پایان میرسید. باید ابرهه در داستان ابن اسحاق به مکه حمله میکرد تا نویسنده بتواند معجزات الهی را نشان بدهد. ولی الله (در واقع ابن اسحاق همهچیزدان) به هنگام حملهی ابرهه به مکه با یک تیر دو نشان میزند: از یک سو پرستوهای مجهز به «تیربارهای لیزری» میفرستد تا سربازان و فیلهای ابرهه را از پای در آوردند و از سوی دیگر در این لحظهی نامقدس یعنی حملهی ابرهه به مکه، معجزهای مقدس صورت میگیرد، یعنی پیامبر اسلام متولد میشود.
#قضاوت دربارهی این بخش از داستان را به عهدهی خردِ خواننده امروزی میگذارم.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_پنجم
سپس #ابن_اسحاق ادامه میدهد:
«پس حق تعالا از قصهی اصحاب پیل و لشکر حبش که قصد آن کردند که #کعبه را خراب کنند خبر به سید (محمد) داد و میفرماید: نبینی - یا محمد- که پروردگار تو با اصحاب پیل چه کرد؟ و گفت:
ما این همه با اصحاب پیل کردیم و این بلا که بر سر ایشان فرستادیم، از بهر تألیف قریش و انتظام احوال ایشان، تا رونق حال ایشان به جای خود بماند در میان عرب و کار راستی ایشان در رحلت الشّتا و الصّیف بر وفق معهود بماند.» (۵)
برگردیم به پرسش اصلی: #ابن_اسحاق این اطلاعات را از کجا آورد؟ با یقین میتوان گفت که این دادهها ساختگیاند. او باید برای نقطهی آغاز خود به یکی از سورههای قرآن متوسل میشد تا بتواند به داستان خود مشروعیت دینی بخشد. این سوره، سوره ۱۰۵، سوره فیل است که ابن اسحاق به عنوان مدرک تولد #محمد به آن استناد میکند:
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ / أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ / وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ / تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ / فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ.
#ترجمه: [آیا ندانستهای که پروردگارت با پیلسواران چگونه رفتار کرد؟ آیا نیرنگشان را بیاثر نساخت؟ و بر سر آنان پرندگانی فوجفوج فرستاد / که بر آنان سنگریزههایی از سنگ گل فرو انداختند / و سرانجام آنان را مانند برگ کاه نیمه جویده ساخت] (۶)
این که ابن اسحاق چگونه توانست از سورهی بالا، جنگ #ابرهه و تولد محمد را استخراج کند، بر کسی آشکار نیست! جالب این جاست که ابن اسحاق هیچ مدرک، سند و یا حتا «شاهد»ی برای ادعای خود نمیآورد؛ برای او، این داستان یک واقعیت است.
ولی اگر ما این داستان را از نقطه نظر ادبیات داستانی تحلیل کنیم، متوجه میشویم که قصهی حمله ابرهه حبشی به مکه با درک داستانشناسی [دینی] آن روزگار مطابقت داشت: یک عرب اهل مکه، #کلیسا را به نجاست آلوده میکند [انگیزه ابرهه برای حمله] و ابرهه نیز بر اساس قانون قصاصِ چشم در برابر چشم [پیشزمینهی فرهنگی که همه مردم میشناختند] حتماً باید کلیسا را یعنی کعبه را به نجاست بکشاند یا ویران کند. ابن اسحاق از به «نجاست کشاندن» کعبهی مقدس صرفنظر میکند و به جای آن «ویران کردن» را میگذارد.
در ضمن میبایست ابرهه پیشنهاد ۲۰۰ شتر از سوی عبدالمطلب را رد میکرد وگرنه داستان نیمهکاره به پایان میرسید. باید ابرهه در داستان ابن اسحاق به مکه حمله میکرد تا نویسنده بتواند معجزات الهی را نشان بدهد. ولی الله (در واقع ابن اسحاق همهچیزدان) به هنگام حملهی ابرهه به مکه با یک تیر دو نشان میزند: از یک سو پرستوهای مجهز به «تیربارهای لیزری» میفرستد تا سربازان و فیلهای ابرهه را از پای در آوردند و از سوی دیگر در این لحظهی نامقدس یعنی حملهی ابرهه به مکه، معجزهای مقدس صورت میگیرد، یعنی پیامبر اسلام متولد میشود.
#قضاوت دربارهی این بخش از داستان را به عهدهی خردِ خواننده امروزی میگذارم.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_اول
#قسمت_هفتم
نتیجهگیری از داستان ابرهه: #ابرهه هیچ گاه برای ویران کردن #کعبه به مکه حمله نکرد، جنگ او علیه قبیله معد و بنیعامر، متحدان #لخمیان، صورت گرفت.
«گوشمالی» نظامی قبیله معد و بنیعامر هم، نه در سال ۵۷۰ بلکه در سال ۵۴۷ میلادی بود. باید یادآوری کرد که در سال ۵۷۰ میلادی دیگر ابرهه حبشی وجود نداشته و در این سال یمن به دست #ایرانیان افتاده بود [زمان انوشیروان]. در این جا، یا اطلاعات ابن اسحاق اشتباه هستند یا کتیبههای به جا مانده.
پس #محمد در چه سالی متولد شد؟ ۵۷۰ یا ۵۴۷ میلادی؟
اگر ۵۷۰ میلادی است، پس #ابن_اسحاق این تاریخ را از کجا و بر چه پایهای به دست آورده است؟ اگر سال تولد ۵۴۷ میلادی باشد آنگاه تمامی سیرت رسولالله در هم فرو میریزد. آیا میتوان در داستان ابناسحاق یک ذره حقیقت یافت؟ این «هستهی حقیقی» در کجای قصهی ابن اسحاق نهفته است؟
💥داستان #عبدالمطلب، پدر بزرگ و عبدالله پدر محمد
پیش از پرداختن به کودکی محمد در سیره ابن اسحاق لازم است ببینیم که ابن اسحاق دربارهی خانوادهی محمد چه گزارش میدهد. در بخش «حکایت ذبح عبدالله» ابن اسحاق مینویسد که پدر بزرگ محمد، عبدالمطلب، از خدا میخواهد ده پسر به او ارزانی کند و قول میدهد که حتماً یکی از آنها را در راه حق قربانی نماید.
خدا هم ده پسر به عبدالمطلب اعطا میکند. یک روز عبدالمطلب به فکر افتاد که به قول خود عمل کند و یکی از پسرانش را برای خدا قربانی کند. قرعه به نام کوچکترین پسرش یعنی عبدالله، پدر محمد، افتاد.
وقتی عبدالمطلب خواست سر پسرش را ببرد، مردم قریش مخالفت کردند که او اجازه ندارد چنین رسمی را بوجود آورد. سرانجام، قضیه را با یک زن کاهن و جنگیر مورد اعتماد قریشیان درمیان میگذارند و مذاکرات فراوانی میان عبدالمطلب و قریشیان صورت میگیرد. باری، با میانجیگری زن کاهنِ جنگیر، قرار شد که عبدالمطلب ده شتر (به عنوان دیه #عبدالله) بگیرد و قرعه بیندازد. نشان به آن نشانی که سرانجام پس از قرعهکشی تعداد شترها به ١٠٠ میرسد و خدا به عبدالمطلب فرمان میدهد که پسرش عبدالله را قربانی نکند.
هر خوانندهای با خواندن این قصه به یاد قصهی ابراهیم میافتد که میخواست پسرش اسماعیل را قربانی کند و خدا قوچی در اختیار او قرار میدهد تا ابراهیم آن را به جای اسماعیل برای خدا قربانی کند [تورات، کتاب آفرینش، ۲۲]. فرق داستان قربانی کردن پدر محمد، عبدالله، با اسماعیل فقط در این است که خدا برای ابراهیم یک قوچ میفرستد ولی برای عبدالمطلب ١٠٠ شتر.
البته، کاملاً روشن است که ابن اسحاق از این طریق میخواست جایگاه ویژهای عبدالله، پدر محمد و به تبع آن برای خود محمد قایل شود.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_هفتم
نتیجهگیری از داستان ابرهه: #ابرهه هیچ گاه برای ویران کردن #کعبه به مکه حمله نکرد، جنگ او علیه قبیله معد و بنیعامر، متحدان #لخمیان، صورت گرفت.
«گوشمالی» نظامی قبیله معد و بنیعامر هم، نه در سال ۵۷۰ بلکه در سال ۵۴۷ میلادی بود. باید یادآوری کرد که در سال ۵۷۰ میلادی دیگر ابرهه حبشی وجود نداشته و در این سال یمن به دست #ایرانیان افتاده بود [زمان انوشیروان]. در این جا، یا اطلاعات ابن اسحاق اشتباه هستند یا کتیبههای به جا مانده.
پس #محمد در چه سالی متولد شد؟ ۵۷۰ یا ۵۴۷ میلادی؟
اگر ۵۷۰ میلادی است، پس #ابن_اسحاق این تاریخ را از کجا و بر چه پایهای به دست آورده است؟ اگر سال تولد ۵۴۷ میلادی باشد آنگاه تمامی سیرت رسولالله در هم فرو میریزد. آیا میتوان در داستان ابناسحاق یک ذره حقیقت یافت؟ این «هستهی حقیقی» در کجای قصهی ابن اسحاق نهفته است؟
💥داستان #عبدالمطلب، پدر بزرگ و عبدالله پدر محمد
پیش از پرداختن به کودکی محمد در سیره ابن اسحاق لازم است ببینیم که ابن اسحاق دربارهی خانوادهی محمد چه گزارش میدهد. در بخش «حکایت ذبح عبدالله» ابن اسحاق مینویسد که پدر بزرگ محمد، عبدالمطلب، از خدا میخواهد ده پسر به او ارزانی کند و قول میدهد که حتماً یکی از آنها را در راه حق قربانی نماید.
خدا هم ده پسر به عبدالمطلب اعطا میکند. یک روز عبدالمطلب به فکر افتاد که به قول خود عمل کند و یکی از پسرانش را برای خدا قربانی کند. قرعه به نام کوچکترین پسرش یعنی عبدالله، پدر محمد، افتاد.
وقتی عبدالمطلب خواست سر پسرش را ببرد، مردم قریش مخالفت کردند که او اجازه ندارد چنین رسمی را بوجود آورد. سرانجام، قضیه را با یک زن کاهن و جنگیر مورد اعتماد قریشیان درمیان میگذارند و مذاکرات فراوانی میان عبدالمطلب و قریشیان صورت میگیرد. باری، با میانجیگری زن کاهنِ جنگیر، قرار شد که عبدالمطلب ده شتر (به عنوان دیه #عبدالله) بگیرد و قرعه بیندازد. نشان به آن نشانی که سرانجام پس از قرعهکشی تعداد شترها به ١٠٠ میرسد و خدا به عبدالمطلب فرمان میدهد که پسرش عبدالله را قربانی نکند.
هر خوانندهای با خواندن این قصه به یاد قصهی ابراهیم میافتد که میخواست پسرش اسماعیل را قربانی کند و خدا قوچی در اختیار او قرار میدهد تا ابراهیم آن را به جای اسماعیل برای خدا قربانی کند [تورات، کتاب آفرینش، ۲۲]. فرق داستان قربانی کردن پدر محمد، عبدالله، با اسماعیل فقط در این است که خدا برای ابراهیم یک قوچ میفرستد ولی برای عبدالمطلب ١٠٠ شتر.
البته، کاملاً روشن است که ابن اسحاق از این طریق میخواست جایگاه ویژهای عبدالله، پدر محمد و به تبع آن برای خود محمد قایل شود.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
نقدى بر اسلام
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش! #قسمت_اول همه شما داستان اصحاب فيل و سپاه ابرهه را شنيده و يا خوانده ايد، خلاصه داستان اينگونه است كه ابرهه پادشاه يمن براى تخريب كعبه سپاهى از فيل تشكيل داد و به سوى كعبه روان شد. ابرهه تصميم…
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش!
#قسمت_دوم
١) در ٣٥ سالگی پیامبر اسلام قبيله قریش كه متوليان #بتخانه_كعبه بودند تصمیم به تعمیر اساسی کعبه گرفتند و لازمه آن تخریب کامل این بنا بود.(ابن اثیر، كتاب الکامل فی التاریخ، ج ٢، ص ٤٤)
الف) سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای کعبه شده بود.(بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)
ب) کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)
#توضيح: {اين به خودى خود ادعاى ساخت آن توسط ابراهيم و قدمت چند هزار ساله آنرا زير سئوال ميبرد}
به هرحال، تصمیم قریش برای بازسازی آن چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلتى كه کعبه در ميان قبايل مختلف بعنوان بتخانه بزرگ اعراب دارا بود، این تصمیم با نارضایتیهایی از سوى قبايل مختلف همراه بود.
در نهایت ولید بن مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین دعا میکرد:
«اللَّهمّ إنا لا نرید إلا الخیر»؛
خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد؛
نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد؛ فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛
صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.(ابن هشام، كتاب السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٥)
قریش در استفاده از مصالح ساختمانی محكم و مرغوب نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بناى کعبه به کار گرفته میشود؛ باید از کسب حلال بوده و نباید #مهریه_زناکار، #مال_ربا و دیگر مظالم را در بنای #کعبه خرج کرد.(أسد الغابة، ج ١، ص ٢٤)
#توضيح: اين متن تاريخى ادعاى #اسلامگرايان در مورد جهالت اعراب قبل از اسلام و غير اخلاق مدار بودن آنان را بى اعتبار ميكند)
همچنین قرار شد که هر تیرهای(شاخه-خانواده) از قریش، به بازسازی بخشی از کعبه بپردازد.(ابن جوزی، كتاب المنتظم، ج ٣، ص ٥)
هنگامی که دیوار کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب حجر الاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی در نصب آن رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیاى نبرد گشتند!
بازسازی کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم و یا پنجم بود که ابوامیه مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصى که وارد مسجد الحرام میشود را همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند.
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
#قسمت_دوم
١) در ٣٥ سالگی پیامبر اسلام قبيله قریش كه متوليان #بتخانه_كعبه بودند تصمیم به تعمیر اساسی کعبه گرفتند و لازمه آن تخریب کامل این بنا بود.(ابن اثیر، كتاب الکامل فی التاریخ، ج ٢، ص ٤٤)
الف) سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای کعبه شده بود.(بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)
ب) کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)
#توضيح: {اين به خودى خود ادعاى ساخت آن توسط ابراهيم و قدمت چند هزار ساله آنرا زير سئوال ميبرد}
به هرحال، تصمیم قریش برای بازسازی آن چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلتى كه کعبه در ميان قبايل مختلف بعنوان بتخانه بزرگ اعراب دارا بود، این تصمیم با نارضایتیهایی از سوى قبايل مختلف همراه بود.
در نهایت ولید بن مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین دعا میکرد:
«اللَّهمّ إنا لا نرید إلا الخیر»؛
خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد؛
نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد؛ فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛
صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.(ابن هشام، كتاب السیرة النبویة، ج ١، ص ١٩٥)
قریش در استفاده از مصالح ساختمانی محكم و مرغوب نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بناى کعبه به کار گرفته میشود؛ باید از کسب حلال بوده و نباید #مهریه_زناکار، #مال_ربا و دیگر مظالم را در بنای #کعبه خرج کرد.(أسد الغابة، ج ١، ص ٢٤)
#توضيح: اين متن تاريخى ادعاى #اسلامگرايان در مورد جهالت اعراب قبل از اسلام و غير اخلاق مدار بودن آنان را بى اعتبار ميكند)
همچنین قرار شد که هر تیرهای(شاخه-خانواده) از قریش، به بازسازی بخشی از کعبه بپردازد.(ابن جوزی، كتاب المنتظم، ج ٣، ص ٥)
هنگامی که دیوار کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب حجر الاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی در نصب آن رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیاى نبرد گشتند!
بازسازی کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم و یا پنجم بود که ابوامیه مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصى که وارد مسجد الحرام میشود را همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند.
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
Telegram
نقدى بر اسلام
قرمطیان «حجر الاسود» را از «خانه» جدا کردند و بر بام کعبه شدند و ناودان زرین کعبه را کندند و میگفتند:
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
نقدى بر اسلام
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش! #قسمت_سوم آنان چشم به در بودند و محمد بن عبدالله كه به دليل داشتن مسئوليت كاروان تجارى خديجه( معروف به #محمد_امين يا محمد مسئول) را به عهده داشت اولین نفری بود که وارد شد، آنان با خوشحالی فریاد…
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش!
#قسمت_چهارم
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند.
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
عروة بن اذینه نقل میکند:
در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ٥، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند،
اما ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
#قسمت_چهارم
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند.
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
عروة بن اذینه نقل میکند:
در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ٥، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند،
اما ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
Telegram
نقدى بر اسلام
قرمطیان «حجر الاسود» را از «خانه» جدا کردند و بر بام کعبه شدند و ناودان زرین کعبه را کندند و میگفتند:
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
نقدى بر اسلام
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش! #قسمت_چهارم البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند. #ب). اما مورد دوم تاريخى چنين…
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش!
#قسمت_پنجم
و در نهایت ابنزبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
▪️ابنزبیر تغييرات زير در حين بازسازى كعبه انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی #کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
٣) آسیبدیدن کعبه در زمان #عبدالملک به دست حجاج
چند سال بعد و به دنبال حمله #حجاج به مکه، ابنزبیر مجدداً به کعبه پناهنده شد و حجاج برای شکست او، آنجا را به منجنیق بست.
در نتیجه کعبه دوباره ويران شد، اما اینبار دیگر مجالی برای ابنزبیر باقی نماند. او در جنگ شکست خورد و حجاج بر #مکه مسلط گردید.
حجاج خواهان از بین بردن اصلاحات ابنزبیر در کعبه بود و به همین دلیل، با عبدالملک بن مروان نامهنگاریهایی داشت و از او در مورد بازسازی کعبه اجازه گرفت. در نهایت حجاج، کعبه را به همان شکلی که قبل از اصلاحات ابنزبیر بود، در آورد؛ درب را بالا برد، حجر الاسود را از درون کعبه به بیرون آورد و...!(ابن کثیر دمشقی، كتاب البدایة و النهایة، ج ٨، ص ٢٥١)
٤) ويرانى كعبه بوسيله سيلاب و تعمير آن توسط سلاطين عثمانى
منابع تاريخى نخستین دخالت عثمانیان در ترمیم کعبه را از حادثه سیل بنیان فکن مکه در سال ١٠٣٩ قمرى(١٦٢٩ ميلادى)در دوران سلطنت سلطان مراد چهارم (١٦١٢ ـ ١٦٤٠ ميلادى) می دانند. در این سال سیلاب عظیمی شهر مکه را درنوردید و به سوی مسجد الحرام سرازیر گردید و تمامی مسجد را پوشانید و از میان درب کعبه به داخل آن نیز نفوذ نمود و تا نیمه دیوار داخلی کعبه را آب فرا گرفت.
شدّت فشار آب به گونه ای بود که در مدت کوتاهی دیوار سمت رکن شامی و بخشهای بزرگی از دیوار شرقی و غربی کعبه فروریخت. در پی این واقعه بود که سلطان عثمانی دستور ترمیم کعبه را صادر نمود و درسال ١٠٤٠ ق( ١٦٣٠ ميلادى) کارهای ساختمانی به پایان رسید. در دوران خلافت سلطان عبدالعزیز (١٨٣٠ ـ ١٨٧٦ ميلادى) از دربار عثمانی، طوقی نقره ای جهت دربرگرفتن حجرالأسود به مکه رسید و در ١٥ رمضان ١٢١٨ قمرى حجرالأسود در این طوق نقره ای قرار گرفت.
همچنين سلطان احمد چهارم يك ناودان طلا براى كعبه تهيه كرد كه از انباشه شدن آب بر روى سقف آن در هنگام سيلاب جلوگيرى كند.
در بازسازى كعبه بدست عثمانيها اندازه هاى اين بنا تغيير كرد.(«تاریخ الکعبة المعظمه، عمارَتها، کِسوَتِها، وسدانَتِها»، اثر مؤرخ شیخ حسین عبداللّه باسلامه)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
#قسمت_پنجم
و در نهایت ابنزبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
▪️ابنزبیر تغييرات زير در حين بازسازى كعبه انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی #کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
٣) آسیبدیدن کعبه در زمان #عبدالملک به دست حجاج
چند سال بعد و به دنبال حمله #حجاج به مکه، ابنزبیر مجدداً به کعبه پناهنده شد و حجاج برای شکست او، آنجا را به منجنیق بست.
در نتیجه کعبه دوباره ويران شد، اما اینبار دیگر مجالی برای ابنزبیر باقی نماند. او در جنگ شکست خورد و حجاج بر #مکه مسلط گردید.
حجاج خواهان از بین بردن اصلاحات ابنزبیر در کعبه بود و به همین دلیل، با عبدالملک بن مروان نامهنگاریهایی داشت و از او در مورد بازسازی کعبه اجازه گرفت. در نهایت حجاج، کعبه را به همان شکلی که قبل از اصلاحات ابنزبیر بود، در آورد؛ درب را بالا برد، حجر الاسود را از درون کعبه به بیرون آورد و...!(ابن کثیر دمشقی، كتاب البدایة و النهایة، ج ٨، ص ٢٥١)
٤) ويرانى كعبه بوسيله سيلاب و تعمير آن توسط سلاطين عثمانى
منابع تاريخى نخستین دخالت عثمانیان در ترمیم کعبه را از حادثه سیل بنیان فکن مکه در سال ١٠٣٩ قمرى(١٦٢٩ ميلادى)در دوران سلطنت سلطان مراد چهارم (١٦١٢ ـ ١٦٤٠ ميلادى) می دانند. در این سال سیلاب عظیمی شهر مکه را درنوردید و به سوی مسجد الحرام سرازیر گردید و تمامی مسجد را پوشانید و از میان درب کعبه به داخل آن نیز نفوذ نمود و تا نیمه دیوار داخلی کعبه را آب فرا گرفت.
شدّت فشار آب به گونه ای بود که در مدت کوتاهی دیوار سمت رکن شامی و بخشهای بزرگی از دیوار شرقی و غربی کعبه فروریخت. در پی این واقعه بود که سلطان عثمانی دستور ترمیم کعبه را صادر نمود و درسال ١٠٤٠ ق( ١٦٣٠ ميلادى) کارهای ساختمانی به پایان رسید. در دوران خلافت سلطان عبدالعزیز (١٨٣٠ ـ ١٨٧٦ ميلادى) از دربار عثمانی، طوقی نقره ای جهت دربرگرفتن حجرالأسود به مکه رسید و در ١٥ رمضان ١٢١٨ قمرى حجرالأسود در این طوق نقره ای قرار گرفت.
همچنين سلطان احمد چهارم يك ناودان طلا براى كعبه تهيه كرد كه از انباشه شدن آب بر روى سقف آن در هنگام سيلاب جلوگيرى كند.
در بازسازى كعبه بدست عثمانيها اندازه هاى اين بنا تغيير كرد.(«تاریخ الکعبة المعظمه، عمارَتها، کِسوَتِها، وسدانَتِها»، اثر مؤرخ شیخ حسین عبداللّه باسلامه)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
Telegram
نقدى بر اسلام
قرمطیان «حجر الاسود» را از «خانه» جدا کردند و بر بام کعبه شدند و ناودان زرین کعبه را کندند و میگفتند:
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…