نقدى بر اسلام
48K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_دوازدهم

آﻧﻬا از اسبهايشان فرود میآيند و مـینـشينند و مرد شروع بە خواندن میکند و مـیگويـد: »ايـن کتـاب #الله اسـت و امـر و ﻧﻬـی او در آن اســــــت(حال چرا كسى بايد كتابى را بخواند و گريه كند نيز از نكات مضحك اين داستان است)، بە مــــــردم فرمــــــان داده اســــــت کە در اطاعــــــت او باشــــــند و از معصيتش بپرهيزنـد؛
و گفتـه کە زنـا مکـن، دزدی مکـن، مـال مـردم مخـور«؛ و چيزهـائی کە در آن نوشـته شـده بـود را برايـشان توضـيح مـیدهـد و مـیگويـد: »نام اين انجيل است و از آسمان برای عيسا فرستاده شده بوده است«.
#ســلمان و دوســتش از ســخنان مــرد خوشــشان مــیآيــد و همــواره بە نــزد او مـیرونـد و ديـن مـسيحيان را از او مـیآموزنـد، و مـسيحی مـیشـوند (توضيح: در قرآن گفته شده کە ابراهيم و اسحاق و يعقوب و موسا و عيسا مسلمان بوده اند،(سورۀ بقره، آيۀ ۱۳۲ و ۱۴۰)، و دين الله همان دين اسلام است (سورۀ آل عمران، آيۀ ۱۹).
لذا در اين داستان میبينيم کە اين مر ِد کوخ نشين کە پيرو #عيسا_مسيح و تبليغ گر احکام انجيل است، يك مسلمان است.
انجيل او نيز حتما انجيل اصلی بوده کە پيشترها الله برای عيسا فرستاده بوده است، نه اين انجيلها کە کشيشان نوشته اند.)
برگرديم به ادامه داستان؛
مــــرد پارســــا بە آﻧﻬــــا مــــیگويــــد کە »خـوردن گوشـت جـانورانی کە قومتـان مـیکشند برايتـان حـرام اسـت«(زيـرا
مزدا دينان نزد مسيحيان پليد و نجس شمرده میشده اند). چنــدی بــر ايــن منــوال مــیگــذرد تــا پادشــاه در روز عيــد خودشــان(مَــثلا #نـــــوروز يـــــا #مهرگـــــان) بزرگـــــان را مهمـــــان مـــــیکنـــــد، ولـــــی پـــــسرش(دوســـــت مسيحی شدۀ سلمان) در مهمانی حاضر نمیشود. شـاه او را مـیطلبـد و سـبب غيبتش را میپرسد.
پسر میگويد کە شمـا کـافر هسـتيد و خـوردن چيزهـائی کە
ﺗﻬيـه مـیکنيـد بـرای مـن حـلال نيـست. شـاه مـیگويـد »چە کـسی چنـين چيـزی بە تـو گفتـه اسـت؟ پـسر نـام آن کـشيش را مـیگويـد. شـاه متوجـه مـیشـود کە پــــسرش توســــط آن کــــشيش بە ديــــن مــــسيحيان درآمــــده اســــت. او کــــشيش را میطلبد و میگويد: اگر آدمکشی نزد ما حرام نبود می فرمودم تا سرت را از
تن جدا کنند؛ ولی از کشور من برو. کشيش در سر موعدی کە شاه برايش تعيين کرده است از جندی شـاپور
مــــیرود، ولــــی پــــيش از آنکە بــــرود بە ســــلمان و دوســــتش مــــیگويــــد کە مــــن بە موصل میروم، شما هم اگـر ايـن ديـن را مـیخواهيـد بە #موصـل بيائيـد، و در آنجا مرا با شصت مرد همتايم در صومعه ئی خواهيد يافت. پسر شاه پس از اين در اين داستان ساختگى و مضحك گم میشود، زيرا موضوعش سـلمان
فارسی است پس ادامه داستان را فقط به سلمان اختصاص ميدهد. سلمان پـس از آن بە موصـل و بە آن صـومعه مـیرود و متوجـه مـیشـود کە آن کشيش رئيس همگان است.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_پانزدهم

با كمى تأمل و دقت ميبينيد كه اين داستان كه در مورد زندگى #سلمان_فارسى ساخته شده هم جعلى و دروغ است و هيچ واقعيتى در آن نهفته نيست.
بدون اتلاف وقت بر روى داستان دوم، به سراغ داستان بعدى ميرويم كه ببينيم داستان پردازان مسلمان چگونه اين سلمان زبان بسته را به معجزات و افسانه ها ربط ميدهند.
ببينيم كه اين داستان چه مقدار واقعيت نهفته در خود دارد و يا اينكه مانند داستانهاى قبلى زاده ذهن اسلامگرايان در قرنهاى دوم و سوم هجرى است كه به خورد عامه #مسلمانان داده اند.

#داستان_سوم

داســـتاﻧﻬای ديگـــری نيـــز #اهـــل_ســـيره و مورخين عمدتا مسلمان آورده انـــد کە برخى از آنها از زبـــان خود ســـلمان ســــاخته شــــده اســــت.
در يکــــی از آﻧﻬــــا کە راوی بە #ابــــن_اســــحاق گفتــــه، #عمــــر_عبدالعزيز روايت کرده بوده است، گفته شده کە سلمان بە #محمد_بن_عبدالله گفته پس از آنکە سـالها در عموريـه بە کـشيش بـزرگ خـدمت کـرده کـشيش بـر بـستر مـرگ افتـاده و بەسـلمان گفتـه کە بە شـام و فـلان مکـان بـرو و در جـائی کە دو سـويش درختزار است جستجو کن، مردی را آنجـا خـواهی ديـد کە سـالی يـکشـب بە آنجــا مــیآيــد و در ميــان درخــتزارهــا مــیگــردد و بيمــاران عــلاج ناپــذير را ﺑﻬبــــود مــــیبخــــشد.
وقتــــی او را ديــــدی از او دربــــارۀ دينــــی کە در جــــستجوی
يافتنش هستى جويا شو کە او بە تو خواهد گفت. #ســلمان بە آن مکــان مــشخص از شــام مــیرود، و همــان شــبی از ســال کە کــشيش عموريــه بــرايش تعيــين کــرده بــوده اســت بە آن درخــتزار مــیرود، و میبيند کە مردم بسياری آمده اند تا اين مرد بيمارانشان را شفا دهـد.
#سـلمان بە دنبـــال او مـــیرود و شـــانۀ او را مـــیگيـــرد و از او مـــیپرســـد کە #ديـــن_حنيفـــی_ابراهيمی را کجا میتوان يافت؟
او بە سلمان میگويد کە هنگام ظهور پيامبر موعود کە از مردم حرم(يعنی اهل مکه) اسـت فرا رسـيده اسـت، و نـشانيهای دقيق پيامبر و شهر او را بە سلمان میگويد.
در دنبالۀ داستان گفته شده کە چون سلمان ايـن داسـتان را بـرای محمد بـازگويی مـیکنـد، محمد بە او مـیگويـد ايـنگونـه کە تـو مـیگـوئی اگـر درسـت باشد او خو ِد #عيسا_مسيح بوده است.
کـــــشيش آن داســـــتانی کە #طـــــبری بازنويـــــسی کـــــرده و ســـــلمان در بيـــــت المقدس بە خدمتش درآمد و آن معجزه ها را میکـرد سـپس سـوار بـر خـرش از نظر سلمان غائب شد نيز شکل ديگری از اين مر ِد خرسوار معجزه گر است.
يعنی در هـر دو داسـتان اشـاره رفتـه کە خـو ِد عيـسا مـسيح بە سـلمان گفتـه کە بە مدينـــه بـــرود و منتظـــر ظهـــور #پيـــامبر_عربـــی بنـــشيند کە قـــرار اســـت ديـــن حنيفی ابراهيمی اسلام را بياورَد و دين مسيحيان را براندازد.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_شانزدهم

اينگونه كه اين داستانها نوشته اند، #سلمان در هر زمان بدنبال دين جديدى بوده و در واقع هر روز دين به دين ميشده است.
حالا بماند كه چرا بايد خود #عيسا_مسيح ظاهر شود و به سلمان بگويد به سوى #محمد برو و دينش را انتخاب كند، بيش از يك داستان افسانه اى به يك اعتقاد احمقانه اشاره ميكند.
چرا بايد عيسا به خودش زحمت بدهد و از دنياىمردگان به دنياى ما بيايد كه سلمان را راهنمايى كند؟
مگر سلمان چه كار بزرگى انجام داده بود و يا اينكه ميخواست انجام دهد ؟؟
چرا در تاريخ اسلام ذكرى ازين كار بزرگ سلمان وجود ندارد كه مستحق ظهور عيسا مسيح و ارتباط شخصى او با سلمان، باشد.
حال به سراغ داستان چهارم ميرويم كه ببينيم اينبار ذهن خيالپرداز پيروان #محمد_بن_عبدالله، سلمان را از آستين چه شخصيتى در آورده و به خورد مسلمانان ميدهند.

#داستان_چهارم

در داســتانی ديگر ســوای داســتاﻧﻬای قبل کە واقــدی بازنويــسی کــرده بــوده و ابــن ســعد در کتــاب طبقــات آورده اســت و هــم از زبــان خــوِد ســلمان فارســی ساخته بوده اند، گفته شده كه سلمان پسر يكى از افسران سواره نظام ارتش ايران( اَساوِره فارس) بوده است.
بچــه بــوده و در مکتــب خانــه درس مــیخوانــده (معلــوم نيــست در کجــا)، دو تــا بچــه نيــز بــا او درس مــیخوانــده انــد، وقتــی مکتـب خانـه تعطيـل مـیشـده آن دو تـا بچـه بە نـزد يـک کشيـشی مـیرفتـه انـد. يـــکروز ســـلمان همـــراِه آن دو بە نـــزد آن کـــشيش مـــیرود. کـــشيش بە بچـــه هـــا میگويد کە شما اجازه نداشته ايد کە بيگانه را با خودتان بەاينجا بياوريد، و من اينرا پيشتر بەشما گفته بوده ام.
#منابع:
ابن هشام، ج ۱/ ۲۴۹.
ابن سعد واقدى،ج ۴/ ۸۰.
#ســلمان پــس از آن همــه روزه بــا آن دو تــا بچــه بە نــزد آن کــشيش مــیرود.
کشيش بە او میگويد وقتی بە خانه تان برمیگردی اگر سبب دير کردنـت را از تو پرسيدند بگو کە معلـم در مکتـب خانـه مـا را نگـاه داشـته بـوده اسـت. و هـر روزی کە بە اينجا آمدی و بە مکتب خانه نرفتـی اگـر معلمـت از تـو پرسـيد چـرا غيبت کرده ای بگو پدر و مادرم مرا نگذاشته اند کە بيايم.(کشيش معلم دين و دينداری از همان آغاز کار سلمان نخستين درسهای دينداری را بە سلمان ياد میدهد کە بی اعتمادی بە غيرخوديها و دروغگويی بە آﻧﻬا است)
سـپس کـشيش از آن روسـتا بە روسـتای ديگـری مـیرود و سـلمان را نيـز بــا خــودش مــیبَــرد. کــشيش چنــدی بعــد بــر بــستر مــرگ مــیافتــد و بە ســلمان میگويد »زمين زير سرم را بکن«. #سـلمان مـیکنَـد و مبلغـی پـول درهم از زمـين بيـــرون مـــیآورَد.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
💥 آيا سلمان فارسى ايرانى بود ؟

#قسمت_هفتم

روايات متعددى كه #سلمان درباره معجزات عيسا مسيح ذكر كرده و در كتابهاى تاريخ و تفسير آمده است، نشانه دلبستگى شديد او به #عيسا_مسيح و مسيحيت است.
داســــتاﻧﻬائی کە سيره نويـسان از زنـدگی پارسايانه و زاهدانــۀ ســلمان نوشــته انــد، او را بــا چهــرۀ يــک #كشيش_مسيحی بە تــصوير میکشد و نه اعراب مسلمانى كه تشنه ثروت و قدرت بوده اند.
شباهت رفتار زاهدانۀ سلمان با پارساياِن مسيحی چندان بـود کە از زن گرفتن خودداری کـرد، و وقتـی عـراق را #عمـر_بـن_خطـاب گرفـت و سـلمان فرمــاندار #مــدائن شــد نيــز ســلمان يــک زنــی در خانــه داشــت کە از نظــر اسمــی زنــش بــود ولــی نــامی کە ســلمان بەاو داده بــود نــشانۀ حقيــر و بى شخصيت بـــودن زن نـــزد ســـلمان اســـت.
او زنـــش را »ُقيـــرَه« مـــیناميـــد. بقيـــره يعنـــی »ماده گـاو بـی اهميـت«.
کـسی از مؤلفـان مـسلمان نـام ديگـری جـز بُقيـره بـرای زن سـلمان ذکـر نکـرده اسـت. تنـها جـائی کە از ايـن زن نـام بـرده شـده ضـمن سخن از مرگ سلمان است.( #منبع: دربارۀ زندگی زاهدانۀ سلمان و دربارۀ زن خوانده اش بُقيره، رجوع كنيد به: طبقات ابن سعد، ۴/ ۸۷۔۹۳)
#بقيره نيز همچون سلمان از پارسايان و زاهدان دنياگريز و سوگ انديش بوده و شباهت بسيارى به راهبه هاى مسيحى داشته است.(درصورتى كه در اسلام ازدواج را به مثابه نيمى از دين فرض كرده و بر آن تاكيد ورزيده اند)
اين زن شايد يـک راهبـۀ عراقـی بـوده کە در زمـان تـسخير عـراق از صـومعه ئـی بيـرون کـشيده شـده و بە بردگـی بـرده شـده بـوده، و سـپس بە سـلمان رسـيده يـا ســلمان او را از صــاحبش خريــده و بە خانــۀ خــودش بــرده و او را نکــاح کــرده است تا برايش نامحرم نباشد. و اما پرسش ديگر آن است کە سلمان از چە زمانی جزو ياران محمد شد؟
در قرآن يکجا اشاره شده کە قريشان میپندارنـد کە قـرآن را يـک مـر ِد عجــم بە محمــد مــی آمــوزد (#سوره نحــل: ۱۰۳).
ايــن اشــاره مربــوط بە آغــاز دعــوت محمد اســـت.
در گزارشـــی کە #ابـــن_اســـحاق آورده اســـت آمـــده کە ايـــن عجـــم نــامش جــبر و مــسيحی بــود، پيــشه ور بــود و در مَــروه دکــه داشــت و محمد از سـالهای پـيش از بعثـتش بـا او دوسـتی و نشـست و برخاسـت داشـت، و مـردم مکـه مـیگفتنـد: محمـد ايـن چيزهـا کە مـیگويـد را از جـبر نـصرانی يـاد گرفتـه اسـت.( #منابع: سيره ابن هشام، ۲/ ۴۳. تفسير طبری، ۷/ ۶۴۸)
ولـی #محمد ادعا كرد كه به او وحى نازل شده و تأکيـد کـرده کە ايـن مـردی کە مـورد نظر اينـها اسـت عرب نيــست و زبــانش هــم عربی نيــست ولــی قــرآن بە زبــان عربی است(قسمت مضحك ادعاى الله اين است، كه گويى نميتوان غير عربى را به عربى ترجمه كرد) و ادعای باطل کافران مکه را رد کرد و چنين گفت:
البته ما ميدانيم كه ميگويند يك بشرى به او آموزش ميدهد، زبان كسيكه مورد نظر اينهاست عجمى است، حال آنكه قرآن به زبان عربى و واضح ميباشد.(#سورة النحل ۱۶، آيۀ ۱۰۳)

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22442