نقدى بر اسلام
47.5K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
◾️ داستان مبهم #قوم_لوط در قرآن و سوالات بی پاسخ

#قسمت_اول

داستان #قوم_لوط هفت بار (و تقريباً بصورت تكراری) ‌در #قرآن آمده است، اما در همه موارد، تنها سؤال لوط از قوم خود اين است كه چرا لواط می‌كنيد ؟[۱]

به عبارت ديگر گويی #لوط هيچ هشدار يا نصيحت ديگری برای آنها ندارد.
آيا قوم لوط همه كارهايش درست بود و هيچ گناه و فساد و نقطه ضعفی نداشت جز اينكه مردانش با هم لواط می‌كردند؟ آيا آنها قومی معتقد به #خدای واحد و پيامبران و كتاب‌های آسمانی و حساب و كتاب روز قيامت و بهشت و جهنم بودند و به دستورات دينی و قواعد اخلاقی عمل می‌كردند و فقط همين يک نقطه ضعف را داشتند؟
هرگز!

زيرا اگر چنين بود در اين سطح مرتكب #لواط نمی‌شدند. اما در اين صورت، آيا بهتر نبود كه لوط به جای گير دادن به يك جرم خاص (لواط كردن) به مسائل و مشكلات اصلی‌تر، مهم‌تر و زيربنايی‌تری می‌پرداخت تا اين مشكل نيز به همراه مشكلات ديگر بطور طبيعی و ريشه‌ای حل شود؟
آيه ۱۶۴ #سوره_نساء مي‌گويد: … و پيامبرانی[را نيز پيش از تو فرستاده‌ايم] كه [داستان] آنها را بر تو بازگو نكرده‌ايم …
طبق اين آيه پيامبرانی بوده‌اند كه داستان آنها در #قرآن نيامده است. اما آيا بهتر نبود به جای اينكه داستان بعضی پيامبران چندين بار ـ آن هم به صورت تكراری ـ در قرآن بيايد، تكرارها حذف می‌شد و به جای آنها داستان‌های پيامبران ديگر هم می‌آمد، تا مردم استفاده بيشتری از قرآن بكنند؟
اين نكته هنگامی مهمتر جلوه می‌كند كه می‌بينيم داستان بعضی پيامبران(مانند موسی) دهها بار و در اكثر موارد بصورتی تكراری در قرآن آمده است، اما به عنوان مثال اسمی از #زرتشت_پيامبر و داستان زندگی او و تعاليم نابش نيامده است. جالب اينجاست كه قرآن گاهی نام پيامبرانی را ذكر می‌كند كه نه در كتاب‌های آسمانی پيشين و يا منابع تاريخی كهن نامی از آنها آمده است و نه خود داستان زندگی آنها را بيان می‌كند. به عنوان مثال آيه ۸۵ #سوره_انبياء می‌گويد: و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [ياد كن] كه همه از شكيبايان بودند.
هيچكس نمی‌داند «ذوالكفل» كه بوده، كجا بوده و چه كرده و چه پيامی برای قومش آورده است.

ادامه دارد .....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ داستان مبهم #قوم_لوط در قرآن و سوالات بی پاسخ

#قسمت_دوم

#قرآن نيز ماجرايی را به عنوان نمونه از او ذكر نكرده است تا بدانيم كه مصداق صبر و شكيبايی او در كجا بوده است.
اين شهر کجاست؟
در آيات ۶۱ تا ۷۵ #سوره_حجر، داستان قوم لوط بيان شده است.
داستان به اينجا ختم می‌شود كه شهر قوم لوط ويران و مردمش همه كشته می‌شوند. آنگاه آيه ۷۶ می‌گويد:
و انها لسبيل مقيم، يعنی: و [آثار] آن [شهر] بر سر راهی است كه بر جای مانده است و بر سر راه كاروانيان قرار دارد
سپس در آيه ۷۷ می‌گويد: ان في ذلك لآية للمؤمنين،
#يعنی: بی‌گمان در آن برای مؤمنان عبرتی است..
طبق آيات فوق، آثار و ويرانه‌های آن شهر، هنوز بر جای مانده و بر سر راه كاروانيان و مسافران است و آنها كه از كنار آن رد می‌شوند، با نگاه به آثار و ويرانه‌های شهر و به ياد آوردن داستان مردمش ـ كه دچار عذاب الهی شدند ـ بايد درس عبرت بگيرند. اما در اينجا ابهاماتی وجود دارد:
۱. اين شهر (ويرانه) در كجا قرار دارد؟
آيا چنين شهر يا ويرانه‌ای توسط جغرافيدانان و مراكز علمی و باستان‌شناسی معتبر مورد شناسايی قرار گرفته و نام و محل و خصوصيات آن رسماً ثبت شده است؟
در اين صورت آدرس آن را به ما هم بدهيد و بگوييد كدام مدارك، شواهد و قرائن محكم و خدشه‌ناپذيری اثبات می‌كند كه اين ويرانه، آثار بجای مانده از همان شهری است كه هزاران سال پيش قومی لواط‌كار در آن زندگی می‌كردند و طوفانی مهيب و وحشتناك نسل مردمش را از روی زمين كنده است؟
در اين آيه، #قرآن از شهری سخن می‌گويد كه آثار و ويرانه‌های آن هنوز برجاست و مؤمنان بايد آن را ببينند و عبرت بگيرند، اما معلوم نيست كه اين شهر كجاست!؟

ادامه دارد .....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ داستان مبهم #قوم_لوط در قرآن و سوالات بی پاسخ

#قسمت_سوم(آخر)

نه خود #قرآن جای آن را گفته است و نه باستان‌شناسان و جغرافيدانان اثری از آن كشف كرده‌اند.
آری تاكنون آثار صدها شهر باستانی(متعلق به صدها يا هزاران سال پيش ) توسط باستان‌شناسان و جغرافيدانان كشف شده است، ولی در هيچ موردی دليل، سند يا مدرك محكم و معتبری نتوانسته(و نمی‌تواند) اثبات كند كه مردم آن شهر به عمل لواط معتاد بوده‌اند و به هيچ وجه حاضر نبودند از اين عمل زشت دست بكشند و همين موجب نزول عذاب الهی بر آنان شده است.
آنچه توسط #باستان‌شناسان و كاوشگران كشف می‌شود، استخوان‌هايی نيمه‌پوسيده در زير خروارها خاك و سنگ بعلاوه بعضی سكه‌های رايج در آن دوران و ظروف فلزی و سفالينی است كه آنها استفاده می‌كردند و گاهی نيز تعدادی نقاشی و كنده‌كاری كه بر روی ديوارهای نيمه خراب به جا مانده است، همين و بس.
و البته از روی همين يافته‌ها تا حدودی به بعضی از شرايط اجتماعی و اقتصادی و آداب و رسوم و عقايد آنها ـ در حد حدس و گمان ـ پی‌می‌برند، اما هرگز نشانه و قرينه‌ای يافته نشده و نمی‌شود كه ثابت كند همه مردم آن شهر بدون استثناء لواط كار بودند. به هر حال منتظريم تا #مسلمانان چنين شهری را به ما نشان دهند.
۲. فرض كنيم چنين شهری پيدا شود. در اين صورت:
#الف)بالاخره روزی فرا می‌رسد كه آثار و نشانه‌های اين شهر به كلی نابود و با خاك يكسان می‌شود. آنگاه آيه مذكور كه می‌گويد: «آثار و نشانه‌های آن شهر هنوز بر جاست» خلاف واقع از آب در می‌آيد.
) اگر مؤمنان، در كنار آن شهر ويرانه، شهرها و آبادی‌هايی را ببينند كه مردم آنها صدها سال است كه در گناه و فساد و ظلم و تجاوز شهره آفاقند اما عذابی بر آنها نازل نمی‌شود، چگونه می‌توانند از ديدن آن ويرانه درس عبرت بگيرند؟ آيا در اين صورت به صحت و درستی آيات قرآن شك نخواهندكرد؟ آيا آنها با خود نخواهند گفت كه اگر داستان‌های #قرآنی(مانند داستان قوم نوح، عاد، ثمود و لوط ) واقعيت دارند، پس چرا در اين روزگار پرگناه و پرفساد، شاهد آن‌ سيل‌ها، طوفان‌ها و باران‌هاي مرگبار نيستيم اما در عوض هر روز شاهد سيل‌ها، طوفان‌ها و زلزله‌هايی هستيم كه هزاران مرد و زن و كودك و نوزاد بی‌گناه را يا به كام مرگ می‌كشد و يا معلول و آواره و بدبخت می‌كند؟

به قلم: استاد حجت الله نیکویی
منابع:
[۱] رجوع كنيد به سوره اعراف ـ آيات ۸۴ ـ ۸۰، سوره شعرا ـ آيات ۱۶۶ ـ ۱۶۰، سوره نمل ـ آيات ۵۸ـ۵۴، سوره عنكبوت ـ آيات ۳۰ـ۲۸، و …

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام:
https://t.me/naghde_eslamm/18176