◾️ داستان مبهم #قوم_لوط در قرآن و سوالات بی پاسخ
#قسمت_سوم(آخر)
نه خود #قرآن جای آن را گفته است و نه باستانشناسان و جغرافيدانان اثری از آن كشف كردهاند.
آری تاكنون آثار صدها شهر باستانی(متعلق به صدها يا هزاران سال پيش ) توسط باستانشناسان و جغرافيدانان كشف شده است، ولی در هيچ موردی دليل، سند يا مدرك محكم و معتبری نتوانسته(و نمیتواند) اثبات كند كه مردم آن شهر به عمل لواط معتاد بودهاند و به هيچ وجه حاضر نبودند از اين عمل زشت دست بكشند و همين موجب نزول عذاب الهی بر آنان شده است.
آنچه توسط #باستانشناسان و كاوشگران كشف میشود، استخوانهايی نيمهپوسيده در زير خروارها خاك و سنگ بعلاوه بعضی سكههای رايج در آن دوران و ظروف فلزی و سفالينی است كه آنها استفاده میكردند و گاهی نيز تعدادی نقاشی و كندهكاری كه بر روی ديوارهای نيمه خراب به جا مانده است، همين و بس.
و البته از روی همين يافتهها تا حدودی به بعضی از شرايط اجتماعی و اقتصادی و آداب و رسوم و عقايد آنها ـ در حد حدس و گمان ـ پیمیبرند، اما هرگز نشانه و قرينهای يافته نشده و نمیشود كه ثابت كند همه مردم آن شهر بدون استثناء لواط كار بودند. به هر حال منتظريم تا #مسلمانان چنين شهری را به ما نشان دهند.
۲. فرض كنيم چنين شهری پيدا شود. در اين صورت:
#الف)بالاخره روزی فرا میرسد كه آثار و نشانههای اين شهر به كلی نابود و با خاك يكسان میشود. آنگاه آيه مذكور كه میگويد: «آثار و نشانههای آن شهر هنوز بر جاست» خلاف واقع از آب در میآيد.
#ب) اگر مؤمنان، در كنار آن شهر ويرانه، شهرها و آبادیهايی را ببينند كه مردم آنها صدها سال است كه در گناه و فساد و ظلم و تجاوز شهره آفاقند اما عذابی بر آنها نازل نمیشود، چگونه میتوانند از ديدن آن ويرانه درس عبرت بگيرند؟ آيا در اين صورت به صحت و درستی آيات قرآن شك نخواهندكرد؟ آيا آنها با خود نخواهند گفت كه اگر داستانهای #قرآنی(مانند داستان قوم نوح، عاد، ثمود و لوط ) واقعيت دارند، پس چرا در اين روزگار پرگناه و پرفساد، شاهد آن سيلها، طوفانها و بارانهاي مرگبار نيستيم اما در عوض هر روز شاهد سيلها، طوفانها و زلزلههايی هستيم كه هزاران مرد و زن و كودك و نوزاد بیگناه را يا به كام مرگ میكشد و يا معلول و آواره و بدبخت میكند؟
به قلم: استاد حجت الله نیکویی
منابع:
[۱] رجوع كنيد به سوره اعراف ـ آيات ۸۴ ـ ۸۰، سوره شعرا ـ آيات ۱۶۶ ـ ۱۶۰، سوره نمل ـ آيات ۵۸ـ۵۴، سوره عنكبوت ـ آيات ۳۰ـ۲۸، و …
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام:
https://t.me/naghde_eslamm/18176
#قسمت_سوم(آخر)
نه خود #قرآن جای آن را گفته است و نه باستانشناسان و جغرافيدانان اثری از آن كشف كردهاند.
آری تاكنون آثار صدها شهر باستانی(متعلق به صدها يا هزاران سال پيش ) توسط باستانشناسان و جغرافيدانان كشف شده است، ولی در هيچ موردی دليل، سند يا مدرك محكم و معتبری نتوانسته(و نمیتواند) اثبات كند كه مردم آن شهر به عمل لواط معتاد بودهاند و به هيچ وجه حاضر نبودند از اين عمل زشت دست بكشند و همين موجب نزول عذاب الهی بر آنان شده است.
آنچه توسط #باستانشناسان و كاوشگران كشف میشود، استخوانهايی نيمهپوسيده در زير خروارها خاك و سنگ بعلاوه بعضی سكههای رايج در آن دوران و ظروف فلزی و سفالينی است كه آنها استفاده میكردند و گاهی نيز تعدادی نقاشی و كندهكاری كه بر روی ديوارهای نيمه خراب به جا مانده است، همين و بس.
و البته از روی همين يافتهها تا حدودی به بعضی از شرايط اجتماعی و اقتصادی و آداب و رسوم و عقايد آنها ـ در حد حدس و گمان ـ پیمیبرند، اما هرگز نشانه و قرينهای يافته نشده و نمیشود كه ثابت كند همه مردم آن شهر بدون استثناء لواط كار بودند. به هر حال منتظريم تا #مسلمانان چنين شهری را به ما نشان دهند.
۲. فرض كنيم چنين شهری پيدا شود. در اين صورت:
#الف)بالاخره روزی فرا میرسد كه آثار و نشانههای اين شهر به كلی نابود و با خاك يكسان میشود. آنگاه آيه مذكور كه میگويد: «آثار و نشانههای آن شهر هنوز بر جاست» خلاف واقع از آب در میآيد.
#ب) اگر مؤمنان، در كنار آن شهر ويرانه، شهرها و آبادیهايی را ببينند كه مردم آنها صدها سال است كه در گناه و فساد و ظلم و تجاوز شهره آفاقند اما عذابی بر آنها نازل نمیشود، چگونه میتوانند از ديدن آن ويرانه درس عبرت بگيرند؟ آيا در اين صورت به صحت و درستی آيات قرآن شك نخواهندكرد؟ آيا آنها با خود نخواهند گفت كه اگر داستانهای #قرآنی(مانند داستان قوم نوح، عاد، ثمود و لوط ) واقعيت دارند، پس چرا در اين روزگار پرگناه و پرفساد، شاهد آن سيلها، طوفانها و بارانهاي مرگبار نيستيم اما در عوض هر روز شاهد سيلها، طوفانها و زلزلههايی هستيم كه هزاران مرد و زن و كودك و نوزاد بیگناه را يا به كام مرگ میكشد و يا معلول و آواره و بدبخت میكند؟
به قلم: استاد حجت الله نیکویی
منابع:
[۱] رجوع كنيد به سوره اعراف ـ آيات ۸۴ ـ ۸۰، سوره شعرا ـ آيات ۱۶۶ ـ ۱۶۰، سوره نمل ـ آيات ۵۸ـ۵۴، سوره عنكبوت ـ آيات ۳۰ـ۲۸، و …
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام:
https://t.me/naghde_eslamm/18176
Telegram
نقدى بر اسلام
داستان قوم لوط در قرآن يكى از داستانهاى مبهم و نامستندى است
كه تنها نتيجه آن محكوم شدن خداى اديان و ايجاد سئوالات بى پاسخ زيادى براى خواننده آن ميباشد
@naghde_eslamm
كه تنها نتيجه آن محكوم شدن خداى اديان و ايجاد سئوالات بى پاسخ زيادى براى خواننده آن ميباشد
@naghde_eslamm