Forwarded from دستیار
💠اثبات #تحریف_قرآن نزد علمای شیعه
#قسمت_ششم
تا بدينجا با #علامه_نورى_طبرسى، زندگينامه، شاگردان، و بعضى آثار او آشنا شديد و همچنين نظر علماى بزرگ شيعه در مورد جايگاه ايشان را خوانديد.
مهمترين مطلب در مورد زندگى اين #دانشمند_بزرگ_شيعيان، نوشتن كتابى است در #تحريف_قرآن به نام #فصل_الخطاب_فی_تحریف_الکتاب كه البته خلاصه شده نام طولانى ترى ميباشد به عنوان فصل الخطاب فى تحريف كتاب رب الأرباب.
اين كتاب را #علامه_نورى_طبرسى به زبان عربى نوشته است.
#شيخ_آقا_بزرگ_تهرانی از شاگردان برجسته ايشان، هنگام معرفی کتاب در مجموعه بزرگ کتاب شناسیاش، با دروغ و فريب این کتاب را کتابی در رد #تحریف_قرآن میخواند و مینویسد: «أثبت فیه عدم التحریف بالزیادة والتغییر والتبدیل وغیرها؛
ترجمه: در این کتاب، عدم تحریف قرآن را اثبات کرده است و دور بودنش از تحریف به زیادت و تغییر و تبدیل و جز آن.
#علامه_محدث_نوری در ۲۸ جمادیالثانیة سال ۱۲۹۲ق تأليف اين كتاب را به پايان رساند. و همانطور كه از عنوان کتاب برمیآید، در اين كتاب اثبات شده كه #قرآن, تحریف شده همان گونه که بنابر عقیده #مسلمانان #انجیل و #تورات تحریف شده است.
___________________________________
كانال تخصصی #نقد_اسلام
🔸🔸🔸
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
🔶Www.eslam.nu
#قسمت_ششم
تا بدينجا با #علامه_نورى_طبرسى، زندگينامه، شاگردان، و بعضى آثار او آشنا شديد و همچنين نظر علماى بزرگ شيعه در مورد جايگاه ايشان را خوانديد.
مهمترين مطلب در مورد زندگى اين #دانشمند_بزرگ_شيعيان، نوشتن كتابى است در #تحريف_قرآن به نام #فصل_الخطاب_فی_تحریف_الکتاب كه البته خلاصه شده نام طولانى ترى ميباشد به عنوان فصل الخطاب فى تحريف كتاب رب الأرباب.
اين كتاب را #علامه_نورى_طبرسى به زبان عربى نوشته است.
#شيخ_آقا_بزرگ_تهرانی از شاگردان برجسته ايشان، هنگام معرفی کتاب در مجموعه بزرگ کتاب شناسیاش، با دروغ و فريب این کتاب را کتابی در رد #تحریف_قرآن میخواند و مینویسد: «أثبت فیه عدم التحریف بالزیادة والتغییر والتبدیل وغیرها؛
ترجمه: در این کتاب، عدم تحریف قرآن را اثبات کرده است و دور بودنش از تحریف به زیادت و تغییر و تبدیل و جز آن.
#علامه_محدث_نوری در ۲۸ جمادیالثانیة سال ۱۲۹۲ق تأليف اين كتاب را به پايان رساند. و همانطور كه از عنوان کتاب برمیآید، در اين كتاب اثبات شده كه #قرآن, تحریف شده همان گونه که بنابر عقیده #مسلمانان #انجیل و #تورات تحریف شده است.
___________________________________
كانال تخصصی #نقد_اسلام
🔸🔸🔸
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
🔶Www.eslam.nu
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!
#قسمت_دوم
بنا به نوشته «فروید،» #موسی_بن_عمران در زمان حکومت «اخناتون» فرماندار یک ایالت مرزی در مصر بوده که افراد آن سامی بوده اند.
پس از اینکه «اخناتون» بدرود زندگی گفته، موسی بن عمران کوشش کرده، عقیده یکتاپرستی «#اخناتون» را زنده نگهدارد و چون پس از مرگ «اخناتون» جانشین او با عقیده یکتاپرستی او مخالف بوده، از اینرو موسی بر آن شده است تا افراد سامی را که در ایالتش سکونت داشته به #سرزمین_کنعان کوچ دهد.
در باره وجود و شرح حال #عیسی_مسیح نیز نویسندگان و دانشمندان به عقاید گوناگونی دست زده و برخی از آنها در پایه منکر وجود تاریخی عیسی مسیح شده اند.
برای مثال، «برونر بوور» از دانشمندان سده نوزدهم آلمان، وجود تاریخی عیسی مسیح را به سبب نبود اسناد و مدارک تاریخی و دلائل وابسته به باستان شناسی به گونه کامل انکار کرده و پس از او دانشمندانی مانند «جورج ألبرت ولس» و «رابرت پریس, نیز در پایه عقیده وجود فردی به نام عیسی مسیح را مردود دانسته اند.
افزون بر آن نوشتارهای انجیلهای چهارگانه در باره عیسی مسیح و شرح زندگی او با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، بسیار شگفت انگیز است که #شجره_نامه_عیسی مسیح در انجیل های متی و لوقا با یکدیگر تفاوت آشکار دارند.
#منبع:
کسری ولف، درباره مفهوم انجيلها، ترجمہ محمد قاضي ( تهران: انتشارات امیر کبیر، ۲۵۳۶)، برگ های ۲۰-۹.
#انجیل_متی، پدر بزرگ عیسی را «يعقوب» و #انجیل_لوقا، او را «هالی» می دانند{ انجیل متی، باب اول، بند ۱۶ و انجیل لوقا، باب سوم، آیه ۲۳. }
و شگفت انگیز تر آنکه نویسندگان هر یک از آن دو انجیل ادعا می کنند که متون هر یک از آنها از سوی خدا به آنها وحی شده است.
ولی تردیدی وجود ندارد که در سالهای آغازین سدۀ هفتم، عرب شتر چران چهل ساله ای از عربهاى شبه جزیره عربستان به نام #محمد_بن_عبدالله، خود را پیامبر الله به عربهاى های آن منطقه شناختگری کرده و رسالتش را ادامه رسالت دو پیامبر ابراهیمی (موسی بن عمران و عیسی بن مریم) و شکل تکاملی آنها و نیز پیامبر پایانی شناختگری کرده است.
{#منبع: ابن اسحاق همدانى(۱۵۱-۸۰ هجری قمری /۷۶۸-۶۹۹ میلادی)؛
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
#قسمت_دوم
بنا به نوشته «فروید،» #موسی_بن_عمران در زمان حکومت «اخناتون» فرماندار یک ایالت مرزی در مصر بوده که افراد آن سامی بوده اند.
پس از اینکه «اخناتون» بدرود زندگی گفته، موسی بن عمران کوشش کرده، عقیده یکتاپرستی «#اخناتون» را زنده نگهدارد و چون پس از مرگ «اخناتون» جانشین او با عقیده یکتاپرستی او مخالف بوده، از اینرو موسی بر آن شده است تا افراد سامی را که در ایالتش سکونت داشته به #سرزمین_کنعان کوچ دهد.
در باره وجود و شرح حال #عیسی_مسیح نیز نویسندگان و دانشمندان به عقاید گوناگونی دست زده و برخی از آنها در پایه منکر وجود تاریخی عیسی مسیح شده اند.
برای مثال، «برونر بوور» از دانشمندان سده نوزدهم آلمان، وجود تاریخی عیسی مسیح را به سبب نبود اسناد و مدارک تاریخی و دلائل وابسته به باستان شناسی به گونه کامل انکار کرده و پس از او دانشمندانی مانند «جورج ألبرت ولس» و «رابرت پریس, نیز در پایه عقیده وجود فردی به نام عیسی مسیح را مردود دانسته اند.
افزون بر آن نوشتارهای انجیلهای چهارگانه در باره عیسی مسیح و شرح زندگی او با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، بسیار شگفت انگیز است که #شجره_نامه_عیسی مسیح در انجیل های متی و لوقا با یکدیگر تفاوت آشکار دارند.
#منبع:
کسری ولف، درباره مفهوم انجيلها، ترجمہ محمد قاضي ( تهران: انتشارات امیر کبیر، ۲۵۳۶)، برگ های ۲۰-۹.
#انجیل_متی، پدر بزرگ عیسی را «يعقوب» و #انجیل_لوقا، او را «هالی» می دانند{ انجیل متی، باب اول، بند ۱۶ و انجیل لوقا، باب سوم، آیه ۲۳. }
و شگفت انگیز تر آنکه نویسندگان هر یک از آن دو انجیل ادعا می کنند که متون هر یک از آنها از سوی خدا به آنها وحی شده است.
ولی تردیدی وجود ندارد که در سالهای آغازین سدۀ هفتم، عرب شتر چران چهل ساله ای از عربهاى شبه جزیره عربستان به نام #محمد_بن_عبدالله، خود را پیامبر الله به عربهاى های آن منطقه شناختگری کرده و رسالتش را ادامه رسالت دو پیامبر ابراهیمی (موسی بن عمران و عیسی بن مریم) و شکل تکاملی آنها و نیز پیامبر پایانی شناختگری کرده است.
{#منبع: ابن اسحاق همدانى(۱۵۱-۸۰ هجری قمری /۷۶۸-۶۹۹ میلادی)؛
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
Telegram
نقدى بر اسلام
محمد، بى خداترين پيامبر تاريخ
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!
#قسمت_چهارم
«ابوطاهر قرمطی» به نوشته #خواجه_نظام_الملک_طوسی در سیاست نامه گفته ای دارد که نمايانگر ماهیت ادیان ابراهیمی و بویژه، دین اسلام است.
خواجه نظام الملک طوسى می نویسد،
در سال ۳۱۷ هجری قمری، در زمان خلافت #المقتدر_بالله، هنگامی که «ابوطاهر قرمطی» به «لحسا» آمد، دستور داد، تمام نسخه های #تورات، #انجیل و #قرآن را جمع آوری کردند و در صحرا ریختند و بر آنها نجاست کردند.
«ابو طاهر» همچنین گفت، سه کس در جهان ما مردم را تباه کردند، یک شبان (#موسی)، یک پزشک (#عیسی) و یک شتربان (#محمد) و این شتربان از دیگران شیادتر بوده است.
دلیل اینکه، #محمد_بن_عبدالله از بیخداترین افراد روی زمین بوده، آنست که در زمان او افرادی که در شبه جزیره عربستان بسر می بردند، گروهی به دین یهودیت و یا مسیحیت ایمان داشتند، برخی ستاره پرست بودند که آنها را «#صابئین» می نامیدند.
{«صابئین» یکی از سه ملت باستانی تاریخی عربستان جنوبی بودند که
در گوشه جنوب غربی شبه جزیره عربستان، محلی که اکنون «#یمن» نامیده می شود، بسر می برده اند.
دو ملت دیگر عبارت بودند از: «#مدیانها» و «#حماريتها.» «#صابئین ها» به سبب اینکه به دریا نزدیک بودند و سر راه هند قرار داشتند، پیش از منطقه شمالی عربستان که حجاز نامیده می شود، با تمدن آشنا شدند.
باتوجه به اینکه مسلمانان یمن به غربیها پروانه اکتشافات وابسته به باستان شناسی نمی دادند،
غربی ها تا ربع پایانی سده نوردهم از تمدن «صابئین» آگاهی نداشتند. برای نخستین بار در سال ۱۷۷۲ یک دانشمند و مسافر #دانمارکی به نام Carsten Niebuhr به کتیبه های سنگی موجود در یمن پی برد.
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
#قسمت_چهارم
«ابوطاهر قرمطی» به نوشته #خواجه_نظام_الملک_طوسی در سیاست نامه گفته ای دارد که نمايانگر ماهیت ادیان ابراهیمی و بویژه، دین اسلام است.
خواجه نظام الملک طوسى می نویسد،
در سال ۳۱۷ هجری قمری، در زمان خلافت #المقتدر_بالله، هنگامی که «ابوطاهر قرمطی» به «لحسا» آمد، دستور داد، تمام نسخه های #تورات، #انجیل و #قرآن را جمع آوری کردند و در صحرا ریختند و بر آنها نجاست کردند.
«ابو طاهر» همچنین گفت، سه کس در جهان ما مردم را تباه کردند، یک شبان (#موسی)، یک پزشک (#عیسی) و یک شتربان (#محمد) و این شتربان از دیگران شیادتر بوده است.
دلیل اینکه، #محمد_بن_عبدالله از بیخداترین افراد روی زمین بوده، آنست که در زمان او افرادی که در شبه جزیره عربستان بسر می بردند، گروهی به دین یهودیت و یا مسیحیت ایمان داشتند، برخی ستاره پرست بودند که آنها را «#صابئین» می نامیدند.
{«صابئین» یکی از سه ملت باستانی تاریخی عربستان جنوبی بودند که
در گوشه جنوب غربی شبه جزیره عربستان، محلی که اکنون «#یمن» نامیده می شود، بسر می برده اند.
دو ملت دیگر عبارت بودند از: «#مدیانها» و «#حماريتها.» «#صابئین ها» به سبب اینکه به دریا نزدیک بودند و سر راه هند قرار داشتند، پیش از منطقه شمالی عربستان که حجاز نامیده می شود، با تمدن آشنا شدند.
باتوجه به اینکه مسلمانان یمن به غربیها پروانه اکتشافات وابسته به باستان شناسی نمی دادند،
غربی ها تا ربع پایانی سده نوردهم از تمدن «صابئین» آگاهی نداشتند. برای نخستین بار در سال ۱۷۷۲ یک دانشمند و مسافر #دانمارکی به نام Carsten Niebuhr به کتیبه های سنگی موجود در یمن پی برد.
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
Telegram
نقدى بر اسلام
محمد، بى خداترين پيامبر تاريخ
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_اول
#قسمت_سوم
با یک مقایسهی تطبیقی، یعنی نشان دادن شباهتهای تاریخی با ادیان دیگر، نشان خواهم داد که زندگینامهی #محمد و خلفای راشدین، نه زندگینامهی افراد واقعی بلکه ادامهی داستانها و اسطورههای #تورات و #انجیل میباشد. در کنار آن نشان داده میشود که ادیان دیگر، مانند دین زرتشت و بودیسم چه اثرات ژرفی بر روایات اسلامی و به ویژه بر نگارش زندگینامهی محمد داشتهاند.
دینشناسی تطبیقی جزء لاینفک نگرش تاریخی- انتقادی است.
از این راه میتوان دریافت که پدیدههای تاریخی و در این جا ادیان، هیچ چیز به جز ادامه و دنبالهی دگرگون شدهی روندهای پیشین خود نیستند.
هیچ پدیدهای بدون پیشینه نیست، هیچ پدیدهای خلقالساعه و به یکباره آفریده نشده و نمیشود. تمامی تلاش دینشناسی تطبیقی و نگرش تاریخی - انتقادی این است که نشان دهند اسلام بر خلاف نگرش مسلمانان مؤمن، تصمیم آنی و یکباره خدا نبوده بلکه محصول بلاواسطهی ادیان پیشین در فرآیند تحولات تاریخی، به ویژه اُفت و خیزهای سیاسی- اجتماعی، است.
💥زندگی #پیامبر_اسلام بر بستر معجزات الهی!
همانگونه که میدانیم در #قرآن هیچ اطلاعاتی در باره ی زندگی محمد نیامده است. تنها چهار بار نام محمد در قرآن آمده که مطلقاً هیچ گونه اشارهای به زندگی او نمیشود.
همچنین در هیچ یک از اسناد همزمان بیزانسی، ایرانی، سُریانی، عبری و یونانی اشارهای به یک پیامبر جدید به نام محمد نشده است (۱). همگی پژوهشگران تاریخ اسلام، مسلمان و غیرمسلمان، بر این نکته همرأی هستند که تنها منابع ما دربارهی محمد، #روایات_اسلامی میباشند. پرسش اصلی: روایات بسیار گستردهی اسلامی، اطلاعات خود را از کجا به دست آوردهاند؟
نخستین گزارش دربارهی زندگی محمد به شخصی برمیگردد به نام #ابن_اسحاق (۲) که گویا حدود سال ۸۵ زاده شده و حدود سال ۱۵۰ هج درگذشت. گویا این نوشته چهل سال بعد توسط فردی دیگر به نام #ابن_هشام ویراستاری و جرح و تعدیل شد. گفتنی است که ما نه نسخهی اصلی ابن اسحاق و نه نسخهی اصلی ابن هشام را در دست داریم. به سخن دیگر، سیره محمد ابن اسحاق از طریق ابن هشام (مرگ ۲۱۳ یا ۲۱۸ هج) به ما رسیده است. بنابراین با یقین میتوان گفت که همهی اطلاعات اساسی و بنیادین از زندگی محمد از طریق «ابن اسحاق» ناشناخته [یا هیئت تحریریهای به این نام] نوشته شده و سپس توسط ابن هشام و طبری بازنویسی و ویراستاری گردید. به همین دلیل، تکیهگاه اصلی ما در این جا بر منبع اصلی سیره محمد یعنی ابن اسحاق میباشد که همهی راویان اسلامی آن را تکرار کردهاند.
💥#تولد_محمد:
همان گونه که در بالا گفته شد ما هیچ گزارشی تا پیش از ابن اسحاق از محمد نداشتیم. هیچ منبعی، حتا قرآن، به ما اطلاعاتی از محمد نمیدهد. پس #ابن_اسحاق اطلاعات خود را از کجا آورد؟
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_سوم
با یک مقایسهی تطبیقی، یعنی نشان دادن شباهتهای تاریخی با ادیان دیگر، نشان خواهم داد که زندگینامهی #محمد و خلفای راشدین، نه زندگینامهی افراد واقعی بلکه ادامهی داستانها و اسطورههای #تورات و #انجیل میباشد. در کنار آن نشان داده میشود که ادیان دیگر، مانند دین زرتشت و بودیسم چه اثرات ژرفی بر روایات اسلامی و به ویژه بر نگارش زندگینامهی محمد داشتهاند.
دینشناسی تطبیقی جزء لاینفک نگرش تاریخی- انتقادی است.
از این راه میتوان دریافت که پدیدههای تاریخی و در این جا ادیان، هیچ چیز به جز ادامه و دنبالهی دگرگون شدهی روندهای پیشین خود نیستند.
هیچ پدیدهای بدون پیشینه نیست، هیچ پدیدهای خلقالساعه و به یکباره آفریده نشده و نمیشود. تمامی تلاش دینشناسی تطبیقی و نگرش تاریخی - انتقادی این است که نشان دهند اسلام بر خلاف نگرش مسلمانان مؤمن، تصمیم آنی و یکباره خدا نبوده بلکه محصول بلاواسطهی ادیان پیشین در فرآیند تحولات تاریخی، به ویژه اُفت و خیزهای سیاسی- اجتماعی، است.
💥زندگی #پیامبر_اسلام بر بستر معجزات الهی!
همانگونه که میدانیم در #قرآن هیچ اطلاعاتی در باره ی زندگی محمد نیامده است. تنها چهار بار نام محمد در قرآن آمده که مطلقاً هیچ گونه اشارهای به زندگی او نمیشود.
همچنین در هیچ یک از اسناد همزمان بیزانسی، ایرانی، سُریانی، عبری و یونانی اشارهای به یک پیامبر جدید به نام محمد نشده است (۱). همگی پژوهشگران تاریخ اسلام، مسلمان و غیرمسلمان، بر این نکته همرأی هستند که تنها منابع ما دربارهی محمد، #روایات_اسلامی میباشند. پرسش اصلی: روایات بسیار گستردهی اسلامی، اطلاعات خود را از کجا به دست آوردهاند؟
نخستین گزارش دربارهی زندگی محمد به شخصی برمیگردد به نام #ابن_اسحاق (۲) که گویا حدود سال ۸۵ زاده شده و حدود سال ۱۵۰ هج درگذشت. گویا این نوشته چهل سال بعد توسط فردی دیگر به نام #ابن_هشام ویراستاری و جرح و تعدیل شد. گفتنی است که ما نه نسخهی اصلی ابن اسحاق و نه نسخهی اصلی ابن هشام را در دست داریم. به سخن دیگر، سیره محمد ابن اسحاق از طریق ابن هشام (مرگ ۲۱۳ یا ۲۱۸ هج) به ما رسیده است. بنابراین با یقین میتوان گفت که همهی اطلاعات اساسی و بنیادین از زندگی محمد از طریق «ابن اسحاق» ناشناخته [یا هیئت تحریریهای به این نام] نوشته شده و سپس توسط ابن هشام و طبری بازنویسی و ویراستاری گردید. به همین دلیل، تکیهگاه اصلی ما در این جا بر منبع اصلی سیره محمد یعنی ابن اسحاق میباشد که همهی راویان اسلامی آن را تکرار کردهاند.
💥#تولد_محمد:
همان گونه که در بالا گفته شد ما هیچ گزارشی تا پیش از ابن اسحاق از محمد نداشتیم. هیچ منبعی، حتا قرآن، به ما اطلاعاتی از محمد نمیدهد. پس #ابن_اسحاق اطلاعات خود را از کجا آورد؟
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم
#قسمت_ششم
#حلیمه وحشتزده سراغ محمد میرود و #مصطفا [محمد] به او میگوید:
«ای مادر، این ساعت دو شخص آمدند که جامههای سفید داشتند و من را بخوابانیدند و شکم مرا بشکافتند و چیزی چند از آن برگرفتند و چیزی چند باز جای نهادند. ندانم که چه برگرفتند و چه باز جای نهادند. و دیگر شکم من بازدوختند و برفتند.» (۱۱)
باری، حلیمه دو سال #محمد را شیر میدهد ولی پس از این واقعهی شگفتانگیز تصمیم میگیرد محمد را به مادرش باز گرداند.
#ابن_اسحاق گزارش میدهد که بعدها رسولالله به صحابه خود تمام ماجرای باروری مادرش و تولد خودش و حوادث رخ داده نزد حلیمه را شرح میدهد. محمد داستان خود را برای صحابهاش این گونه ادامه میدهد:
«روزی، بزغالهای چند میچرانیدم، ناگاه دو شخص درآمدند و جامههای سپید داشتند (یعنی جبرئیل و میکائیل) و در دست ایشان تشتی زرین بود و آن تشت پُر از برفِ رحمت بود. آنگاه، بگرفتند مرا و بخوابانیدند و شکم من بشکافتند و دلِ من بیرون آوردند و گوشت پارهای سیاه از آن بیرون کردند و بینداختند.
و پس دل مرا در آن تشت نهادند و به آب رحمت بشستند و بعد از آن، باز جای خود نهادند و شکم من باز دوختند.» (۱۲)
خواننده توجه داشته باشد که #جبرئیل و #میکائیل با لباسهای سفید شکم محمد را میشکافند، چیزهایی خارج میکنند و بیرون میاندازند و بقیه اندامهای درونی را با «برف رحمت» میشویند.
#برف؟ در #مکه؟ حالا چرا برف؟ این «عنصر داستانی» از کجا آمده است؟
منبع آن در یکی از مهمترین کتابهای #انجیل عهد عتیق است: کتاب اشعیاء نبی. در آنجا آمده است:
«خدا گفت: بیایید ببینیم که چه کسی حق دارد، شما یا من! گناهان شما مانند خون سرخ است، ولی میتوانند مانند برف سفید شوند [یعنی گناهان زُدوده شوند]. گناهان مانند ارغوان سرخ هستند، ولی میتوانند مانند پنبه سفید شوند.» (۱۳)
جالب این جاست که محمد نیز مانند پیامبران پیش از خود شبان بود.
در #انجیل عهد قدیم به اندازهی بسنده دربارهی شبانی موسا سخن رفته است (کتاب خروج، بخش ۳، بند۱). ولی تا آن جا که به حرفه برمیگردد، #عیسا شغل شبانی نداشت. ولی در انجیل عهد جدید، همواره از عیسا به عنوان «شبان/چوپان خوب» نام برده میشود [از منظر تمثیلی دینی].
#ابن_اسحاق مینویسد وقتی محمد داستان زندگیاش را برای صحابه تعریف میکرد گفت همهی پیامبران شبان بودهاند. صحابه از او میپرسند، یا رسولالله تو هم؟ رسولالله میگوید: آری، من هم شبان بودم [سیرت ابن اسحاق].
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_ششم
#حلیمه وحشتزده سراغ محمد میرود و #مصطفا [محمد] به او میگوید:
«ای مادر، این ساعت دو شخص آمدند که جامههای سفید داشتند و من را بخوابانیدند و شکم مرا بشکافتند و چیزی چند از آن برگرفتند و چیزی چند باز جای نهادند. ندانم که چه برگرفتند و چه باز جای نهادند. و دیگر شکم من بازدوختند و برفتند.» (۱۱)
باری، حلیمه دو سال #محمد را شیر میدهد ولی پس از این واقعهی شگفتانگیز تصمیم میگیرد محمد را به مادرش باز گرداند.
#ابن_اسحاق گزارش میدهد که بعدها رسولالله به صحابه خود تمام ماجرای باروری مادرش و تولد خودش و حوادث رخ داده نزد حلیمه را شرح میدهد. محمد داستان خود را برای صحابهاش این گونه ادامه میدهد:
«روزی، بزغالهای چند میچرانیدم، ناگاه دو شخص درآمدند و جامههای سپید داشتند (یعنی جبرئیل و میکائیل) و در دست ایشان تشتی زرین بود و آن تشت پُر از برفِ رحمت بود. آنگاه، بگرفتند مرا و بخوابانیدند و شکم من بشکافتند و دلِ من بیرون آوردند و گوشت پارهای سیاه از آن بیرون کردند و بینداختند.
و پس دل مرا در آن تشت نهادند و به آب رحمت بشستند و بعد از آن، باز جای خود نهادند و شکم من باز دوختند.» (۱۲)
خواننده توجه داشته باشد که #جبرئیل و #میکائیل با لباسهای سفید شکم محمد را میشکافند، چیزهایی خارج میکنند و بیرون میاندازند و بقیه اندامهای درونی را با «برف رحمت» میشویند.
#برف؟ در #مکه؟ حالا چرا برف؟ این «عنصر داستانی» از کجا آمده است؟
منبع آن در یکی از مهمترین کتابهای #انجیل عهد عتیق است: کتاب اشعیاء نبی. در آنجا آمده است:
«خدا گفت: بیایید ببینیم که چه کسی حق دارد، شما یا من! گناهان شما مانند خون سرخ است، ولی میتوانند مانند برف سفید شوند [یعنی گناهان زُدوده شوند]. گناهان مانند ارغوان سرخ هستند، ولی میتوانند مانند پنبه سفید شوند.» (۱۳)
جالب این جاست که محمد نیز مانند پیامبران پیش از خود شبان بود.
در #انجیل عهد قدیم به اندازهی بسنده دربارهی شبانی موسا سخن رفته است (کتاب خروج، بخش ۳، بند۱). ولی تا آن جا که به حرفه برمیگردد، #عیسا شغل شبانی نداشت. ولی در انجیل عهد جدید، همواره از عیسا به عنوان «شبان/چوپان خوب» نام برده میشود [از منظر تمثیلی دینی].
#ابن_اسحاق مینویسد وقتی محمد داستان زندگیاش را برای صحابه تعریف میکرد گفت همهی پیامبران شبان بودهاند. صحابه از او میپرسند، یا رسولالله تو هم؟ رسولالله میگوید: آری، من هم شبان بودم [سیرت ابن اسحاق].
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم
#قسمت_هفتم(آخر)
جالب این جاست که #محمد نیز مانند پیامبران پیش از خود شبان بود. در انجیل عهد قدیم به اندازهی بسنده دربارهی شبانی موسا سخن رفته است (کتاب خروج، بخش ۳، بند۱). ولی تا آن جا که به حرفه برمیگردد، عیسا شغل شبانی نداشت.
ولی در #انجیل عهد جدید، همواره از عیسا به عنوان «شبان/چوپان خوب» نام برده میشود [از منظر تمثیلی دینی].
#ابن_اسحاق مینویسد وقتی محمد داستان زندگیاش را برای صحابه تعریف میکرد گفت همهی پیامبران شبان بودهاند. صحابه از او میپرسند، یا رسولالله تو هم؟ رسولالله میگوید: آری، من هم شبان بودم [سیرت ابن اسحاق].
ولی یتیم بودن پیامبران که از سنت #یهودی به #مسیحیت و اسلام راه پیدا کرد، خود ریشه در زندگینامهی سارگون اول (یا سارگون بزرگ) پادشاه آشور دارد که کتیبهاش به جا مانده است. در حقیقت کودکی #موسا، همان زندگی سارگون اول است که بازنویسی شده است. کتیبهی زیر از سارگون اول برای ما بجا مانده است، این همان روایتی است که چند سد سال بعد به عنوان داستان کودکی موسا بازگو میشود:
«از مادری ئنی توم [کاهنه] زاده شدم مادر مرا در سبدی نهاد، سبد و در سبد را قیراندود کرد، سبد را به رود سپرد و سبد و من بر آب شناور شدیم. رود مرا نزد آکی (Akki) آبکش معبد برد آکی سبد را از رود گرفت و من پسر و باغبان آکی شدم به هنگام باغبانی ایشتر شیدای من شد، و چنین بود که چهار و ... سال پس به شهریاری پرداختم شهریار مردمان سیاهسری که من بر آنان فرمان راندم» (۱۴)
باری، تاکنون به هر نکتهای که از زندگینامهی پیامبر اسلام اشاره کردیم، دیدیم که ریشه در تاریخ رستگاری پیشین دارد.
ابن اسحاق هیچ دادهی تاریخی و واقعی به ما نمیدهد، او فقط و فقط خوانش دیگری از تاریخ دینی گذشته ارایه میدهد و تلاش میکند که با به کارگیری عناصر [داستانی] تاریخ دینی گذشته و بر بستر آن یک پیامبر جدید با یک زندگینامهی جدید بیافریند.
این زندگینامه و به پیرو آن تاریخ آغازین اسلام بدون پشتیبانی سدها حدیثنویس مورد حمایت عباسیان امکانناپذیر میبود.
#منابع بخش دوم:
۱- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۷۶
۲- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۷۶
۳- انجیل عهد جدید، انجیل متا، بخش دو، بند ۱ تا ۳
۴- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۷۶
۵- انجیل عهد جدید، انجیل لوقا، بخش ۱ (تولد یحیای پیغمبر)، بندهای ۵۶ تا ۸۰
۶- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۵
۷- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۶
۸- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۷
۹- بینیاز، ب: دربارهی تأثیر بودیسم بر اسلام. در: http://eslamshenasi.net/?p=228
۱۰- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۰
۱۱- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۰
۱۲- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۱
۱۳- انجیل عهد قدیم، کتاب اشعیاء نبی، بخش یک، بندهای ۱۸ تا ۱۹
۱۴- گری، جان: اساطیر خاور نزدیک (بینالنهرین)، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۸، ترجمه باجلان فرخی، ص ۹۶
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_هفتم(آخر)
جالب این جاست که #محمد نیز مانند پیامبران پیش از خود شبان بود. در انجیل عهد قدیم به اندازهی بسنده دربارهی شبانی موسا سخن رفته است (کتاب خروج، بخش ۳، بند۱). ولی تا آن جا که به حرفه برمیگردد، عیسا شغل شبانی نداشت.
ولی در #انجیل عهد جدید، همواره از عیسا به عنوان «شبان/چوپان خوب» نام برده میشود [از منظر تمثیلی دینی].
#ابن_اسحاق مینویسد وقتی محمد داستان زندگیاش را برای صحابه تعریف میکرد گفت همهی پیامبران شبان بودهاند. صحابه از او میپرسند، یا رسولالله تو هم؟ رسولالله میگوید: آری، من هم شبان بودم [سیرت ابن اسحاق].
ولی یتیم بودن پیامبران که از سنت #یهودی به #مسیحیت و اسلام راه پیدا کرد، خود ریشه در زندگینامهی سارگون اول (یا سارگون بزرگ) پادشاه آشور دارد که کتیبهاش به جا مانده است. در حقیقت کودکی #موسا، همان زندگی سارگون اول است که بازنویسی شده است. کتیبهی زیر از سارگون اول برای ما بجا مانده است، این همان روایتی است که چند سد سال بعد به عنوان داستان کودکی موسا بازگو میشود:
«از مادری ئنی توم [کاهنه] زاده شدم مادر مرا در سبدی نهاد، سبد و در سبد را قیراندود کرد، سبد را به رود سپرد و سبد و من بر آب شناور شدیم. رود مرا نزد آکی (Akki) آبکش معبد برد آکی سبد را از رود گرفت و من پسر و باغبان آکی شدم به هنگام باغبانی ایشتر شیدای من شد، و چنین بود که چهار و ... سال پس به شهریاری پرداختم شهریار مردمان سیاهسری که من بر آنان فرمان راندم» (۱۴)
باری، تاکنون به هر نکتهای که از زندگینامهی پیامبر اسلام اشاره کردیم، دیدیم که ریشه در تاریخ رستگاری پیشین دارد.
ابن اسحاق هیچ دادهی تاریخی و واقعی به ما نمیدهد، او فقط و فقط خوانش دیگری از تاریخ دینی گذشته ارایه میدهد و تلاش میکند که با به کارگیری عناصر [داستانی] تاریخ دینی گذشته و بر بستر آن یک پیامبر جدید با یک زندگینامهی جدید بیافریند.
این زندگینامه و به پیرو آن تاریخ آغازین اسلام بدون پشتیبانی سدها حدیثنویس مورد حمایت عباسیان امکانناپذیر میبود.
#منابع بخش دوم:
۱- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۷۶
۲- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۷۶
۳- انجیل عهد جدید، انجیل متا، بخش دو، بند ۱ تا ۳
۴- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۷۶
۵- انجیل عهد جدید، انجیل لوقا، بخش ۱ (تولد یحیای پیغمبر)، بندهای ۵۶ تا ۸۰
۶- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۵
۷- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۶
۸- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۷
۹- بینیاز، ب: دربارهی تأثیر بودیسم بر اسلام. در: http://eslamshenasi.net/?p=228
۱۰- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۰
۱۱- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۰
۱۲- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۸۱
۱۳- انجیل عهد قدیم، کتاب اشعیاء نبی، بخش یک، بندهای ۱۸ تا ۱۹
۱۴- گری، جان: اساطیر خاور نزدیک (بینالنهرین)، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۸، ترجمه باجلان فرخی، ص ۹۶
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_اول
مقاله پيش رو خلاصه قسمتهاى مهمى از كتابى است به نام، نامه هايى به محمد كه توسط امين قضائى نوشته شده است.
نويسنده كتاب در مورد محتويات اين كتاب ميگويد:
من در این کتاب یک تفسیر سکولار از قرآن بدست خواهم داد.
پژوهش مطرح شده در این کتاب به نتایج شگفت آوری درباره قرآن رسیده است و درباره بسیاری از ابهامات موجود در متن قرآن، فرضیات معقول و مستندی را ارائه داده است.
#قرآن در کنار #تورات و #انجیل یکی از تاثیرگذارترین کتب بر زندگی صدها میلیون انسان از چهارده قرن پیش تا اکنون بوده است. بسیاری از کلمات آن وارد زبان روزمره مسلمانان شده و با کوچکترین اشارات در آن احکامی صادر شده است که روی جان و مال و سرنوشت میلیاردها انسان بر کره زمین تاثیر گذارده است.
اگرچه مسلمانان مدعی فصاحت، بلاغت و معنای هفت لایه آن هستند، اما هنگامی که این کتاب با نگاهی بیطرف خوانده شود، خواننده از پراکندگی، ابهام و مغالطات آن در شگفت خواهد ماند.
قرآن با وجود محبوبیت فوق العاده در جهان اسلام به ندرت توسط عامه مسلمانان به زبانی که بفهمند خوانده میشود و ایشان این وظیفه را برعهده مفتیان و ملایان گذاردهاند. البته آنان نیز از متن قرآن برای صدور احکام و فروش دین استفاده میکنند و تلاشی برای رمزگشایی از قرآن و تفسیر آن با یک رویکرد علمی ندارند. پس اگر اکثر مسلمانان به خود زحمت نمیدهند کتاب مقدسشان را بخوانند و اگر هم بخوانند به سختی از آن سر در میآورند و یا تعصبشان مانع یک تفسیر درست از متن خواهد شد،
پس زحمت این کار را باید پژوهشگران سکولار بکشند. باید دید که قرآن براستی چگونه حاصل آمده، چگونه گردآوری شده، از چه منابعی اقتباس کرده است و ریشه و منشا قصص و آموزههای آن در کجاست.
اهمیت این پژوهشها نه به خاطر محتوای قرآن بلکه به سبب ایمان کورکورانهای است که میلیونها انسان به آیات آن دارند.
تمامی تفاسیر مسلمانان متعصب بر قرآن به تمامی فرض را بر این نهادهاند که متن قرآن کلام خداست که توسط جبرئیل بر محمد وحی شده است و او نیز این پیام را تمام و کمال به مردم منتقل کرده است.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_اول
مقاله پيش رو خلاصه قسمتهاى مهمى از كتابى است به نام، نامه هايى به محمد كه توسط امين قضائى نوشته شده است.
نويسنده كتاب در مورد محتويات اين كتاب ميگويد:
من در این کتاب یک تفسیر سکولار از قرآن بدست خواهم داد.
پژوهش مطرح شده در این کتاب به نتایج شگفت آوری درباره قرآن رسیده است و درباره بسیاری از ابهامات موجود در متن قرآن، فرضیات معقول و مستندی را ارائه داده است.
#قرآن در کنار #تورات و #انجیل یکی از تاثیرگذارترین کتب بر زندگی صدها میلیون انسان از چهارده قرن پیش تا اکنون بوده است. بسیاری از کلمات آن وارد زبان روزمره مسلمانان شده و با کوچکترین اشارات در آن احکامی صادر شده است که روی جان و مال و سرنوشت میلیاردها انسان بر کره زمین تاثیر گذارده است.
اگرچه مسلمانان مدعی فصاحت، بلاغت و معنای هفت لایه آن هستند، اما هنگامی که این کتاب با نگاهی بیطرف خوانده شود، خواننده از پراکندگی، ابهام و مغالطات آن در شگفت خواهد ماند.
قرآن با وجود محبوبیت فوق العاده در جهان اسلام به ندرت توسط عامه مسلمانان به زبانی که بفهمند خوانده میشود و ایشان این وظیفه را برعهده مفتیان و ملایان گذاردهاند. البته آنان نیز از متن قرآن برای صدور احکام و فروش دین استفاده میکنند و تلاشی برای رمزگشایی از قرآن و تفسیر آن با یک رویکرد علمی ندارند. پس اگر اکثر مسلمانان به خود زحمت نمیدهند کتاب مقدسشان را بخوانند و اگر هم بخوانند به سختی از آن سر در میآورند و یا تعصبشان مانع یک تفسیر درست از متن خواهد شد،
پس زحمت این کار را باید پژوهشگران سکولار بکشند. باید دید که قرآن براستی چگونه حاصل آمده، چگونه گردآوری شده، از چه منابعی اقتباس کرده است و ریشه و منشا قصص و آموزههای آن در کجاست.
اهمیت این پژوهشها نه به خاطر محتوای قرآن بلکه به سبب ایمان کورکورانهای است که میلیونها انسان به آیات آن دارند.
تمامی تفاسیر مسلمانان متعصب بر قرآن به تمامی فرض را بر این نهادهاند که متن قرآن کلام خداست که توسط جبرئیل بر محمد وحی شده است و او نیز این پیام را تمام و کمال به مردم منتقل کرده است.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_نوزدهم متن قرآن خود در چند جا به وضوح اشاره میکند که تفاوتهایی میان آیات نازل شده وجود دارد: شهر رمضان الذي أنزل فيه القرآن هدى للناس وبينات من الهدى والفرقان فمن شهد منكم الشهر فليصمه ومن كان مريضا…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_بيستم
در آیات دوم و سوم گفته می شود که کتابی نازل شده است که موید #تورات و #انجیل است. پس براي محمد کتبی مشابه تورات و انجیل و نیز قرآن فرستاده شده و بعد در آیه هفتم گفته می شود، اوست کسی که این کتاب را فرو فرستاد برخی از آیاتش محکم هستند و برخی متشابه. معمولا آیات محکم و متشابه به ترتیب آیات صریح و آیات تاویل پذیر تعبیر میشوند که به نظر من چنین نیست(بعدا بحث خواهد شد).
با یک بررسی همه جانبه از متن قرآن و با قبول فرضیه چهارم، به این نتیجه میرسیم که کتب و متون مختلفی همراه با نامه ها براي محمد ارسال شده است که نمودار(در ادامه اين متن)، این بخشها را نشان میدهد:
کتابی که ما تحت عنوان قرآن میشناسیم در اصل مجموعه نامه هایی است که برای محمد ارسال میشده است. با این حال، برخی از سوره همان مناجات ها هستند که تحت عنوان "قرآن فجر" (احتمالا سوره فجر)، "قرآن کریم"، "قرآن مجید" میشناسیم.
این صفات در واقع نوع مناجات یا ذکر هستند و می توان آن را به ترتیب مناجات یا ذکر صبحگاهی، ذکر بخشایش و ذکر عظمت ترجمه کرد
احتمالا تنها بخش اندکی از این مناجات ها در قرآن حاضر درج شده است و بسیاري از دست رفته است. همراه با نامه ها کتابی تحت عنوان فرقان نیز ارسال شده است اما فرقان در متن وجود ندارد. در برخی سوره ها از کتاب مبین یا قرآن مبین (بینات) نیز سخن به میان می آید و این سوره ها دقیقا همان سوره هایی هستند که بیشتر داستانهاي انبیا در آن گنجانده شده است. قرآن مبین را باید بخشی از کتاب مبین دانست که به زبان عربی ترجمه شده و #محمد میتواند از آنها براي موعظه خود استفاده کند. حدس من این است که کتاب مبین، تورات، اسفار یا بخشی از آن باشد. احتمالا بسیاري از آیات مربوط به قصص انبیا از همین کتاب مبین باشد. دلیل اشارات پراکنده به قصص در متن این است که اصل داستان در #ملحقات وجود دارد و نویسنده در متن نامه به این داستانها و بخشهایی از آن که مهم هستند اشاره میکند و به محمد تذکر می دهد که این داستانها را براي مردم نقل کند. حتی اگر کسی تصور کند که متن قرآن کلام خداست، نمیتواند از این نتیجه طفره برود که تمامی کلام خدا در کتاب قرآن موجود نیست.
تعیین توالی زمانی سوره هاي قرآن کار بسیار دشواري است، زیرا همچنانکه گفتیم متن قرآن از آنجایی که اصالتا نامه هایی هستند؛ در پاسخ به پیام محمد،اشاره بسیار اندکی به زمینه بحث میکنند. با این حال، تقسیم بندي فوق (مناجات، نامه ها، قرآن و کتاب مبین، فرقان و در نهایت آیات مدنی) به ما کمک میکند تا درکی از ترتیب زمانی قرآت بدست آوریم.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_بيستم
در آیات دوم و سوم گفته می شود که کتابی نازل شده است که موید #تورات و #انجیل است. پس براي محمد کتبی مشابه تورات و انجیل و نیز قرآن فرستاده شده و بعد در آیه هفتم گفته می شود، اوست کسی که این کتاب را فرو فرستاد برخی از آیاتش محکم هستند و برخی متشابه. معمولا آیات محکم و متشابه به ترتیب آیات صریح و آیات تاویل پذیر تعبیر میشوند که به نظر من چنین نیست(بعدا بحث خواهد شد).
با یک بررسی همه جانبه از متن قرآن و با قبول فرضیه چهارم، به این نتیجه میرسیم که کتب و متون مختلفی همراه با نامه ها براي محمد ارسال شده است که نمودار(در ادامه اين متن)، این بخشها را نشان میدهد:
کتابی که ما تحت عنوان قرآن میشناسیم در اصل مجموعه نامه هایی است که برای محمد ارسال میشده است. با این حال، برخی از سوره همان مناجات ها هستند که تحت عنوان "قرآن فجر" (احتمالا سوره فجر)، "قرآن کریم"، "قرآن مجید" میشناسیم.
این صفات در واقع نوع مناجات یا ذکر هستند و می توان آن را به ترتیب مناجات یا ذکر صبحگاهی، ذکر بخشایش و ذکر عظمت ترجمه کرد
احتمالا تنها بخش اندکی از این مناجات ها در قرآن حاضر درج شده است و بسیاري از دست رفته است. همراه با نامه ها کتابی تحت عنوان فرقان نیز ارسال شده است اما فرقان در متن وجود ندارد. در برخی سوره ها از کتاب مبین یا قرآن مبین (بینات) نیز سخن به میان می آید و این سوره ها دقیقا همان سوره هایی هستند که بیشتر داستانهاي انبیا در آن گنجانده شده است. قرآن مبین را باید بخشی از کتاب مبین دانست که به زبان عربی ترجمه شده و #محمد میتواند از آنها براي موعظه خود استفاده کند. حدس من این است که کتاب مبین، تورات، اسفار یا بخشی از آن باشد. احتمالا بسیاري از آیات مربوط به قصص انبیا از همین کتاب مبین باشد. دلیل اشارات پراکنده به قصص در متن این است که اصل داستان در #ملحقات وجود دارد و نویسنده در متن نامه به این داستانها و بخشهایی از آن که مهم هستند اشاره میکند و به محمد تذکر می دهد که این داستانها را براي مردم نقل کند. حتی اگر کسی تصور کند که متن قرآن کلام خداست، نمیتواند از این نتیجه طفره برود که تمامی کلام خدا در کتاب قرآن موجود نیست.
تعیین توالی زمانی سوره هاي قرآن کار بسیار دشواري است، زیرا همچنانکه گفتیم متن قرآن از آنجایی که اصالتا نامه هایی هستند؛ در پاسخ به پیام محمد،اشاره بسیار اندکی به زمینه بحث میکنند. با این حال، تقسیم بندي فوق (مناجات، نامه ها، قرآن و کتاب مبین، فرقان و در نهایت آیات مدنی) به ما کمک میکند تا درکی از ترتیب زمانی قرآت بدست آوریم.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…