Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️چرا به پيامبر اسلام #ابوالقاسم ميگفتند؟
#قسمت_دوم
روحانيون شيعه ميگويند چون #محمد سرپرستى #على پس از مرگ #ابوطالب را برعهده داشته است، عملا نقش پدر او را به عهده داشته است. تا اينجاى روايات روحانيون شيعه، چيزى خاصى براى فهم موضوع به ما نميدهد.
در ادامه ميگويند: چون على در روز قيامت تقسيم كننده مردم به بهشت و جهنم است به او لقب #قاسم داده شده(قاسم در زبان عربى يعنى تقسيم كننده)، و همانطور كه قبلا گفتيم بدليل سرپرستى محمد از على و ايفاى نقش پدرى، او را #ابوالقاسم خطاب ميكردند.
اين روحانيون كلا #الله را به كنارى زده اند و داستان روز قيامت را با اين داستان كودكانه به سخره گرفته اند.
زيرا در تمامى اديان ابراهيمى اين خداست كه تعيين كننده سرنوشت افراد در روز قيامت است نه يكى از خلفا و جانشينان پيامبرش.
بگذريم از اينكه #روحانيون_شيعه اگر در احاديث و رواياتشان دست به دامن خرافات و چرنديات نشوند، اموراتشان نميگذرد.
قبل از رفتن بر سر توضيح دليل اين نامگذارى روايات #روحانيون_شيعه را خدمتتان مينويسم:
بدليل طولانى بودن متن عربى تنها ترجمه آنرا قرار ميدهيم.
#ترجمه_روایت_اول:
از #امام_رضا سوال شد : چرا رسول الله کنیه اش ابوالقاسم شد ؟
امام رضا جواب داد : چون فرزندی به اسم #قاسم داشت بدین جهت او را #ابوالقاسم می گفتند.
راوی می گوید: ای رسول خدا آیا بیشتر بهم توضیحی میدی؟ امام رضا گفتش بله ، آیا می دانی رسول الله گفت من و علی پدران این امتیم؟ گفتم : بله ، امام در ادامه گفت ایا می دانی پیامبر پدر تمام امت و #علی نیز از ایشان است ، گفتم : آری، امام گفت: آیا می دانی علی تقسیم کننده بهشت و دوزخ است ؟
گفتم: آری، امام گفت: از این رو به او ابوالقاسم گفته می شود چون پدر تقسیم کننده بهشت و جهنم است. به او گفتم معنای آن چیست؟ امام گفت: مهر و شفقت پیغمبر نسبت به امتش، ماننذ شفقت و مهربانی پدران نسبت به فرزنذان است و بهترین این امت علی است و پس از پیامبر شفقت #علی مانند مهر و شفقت پیامبر است زیرا او وصی و خلیفه و امام پس از اوست. پس برای این بود که گفت: من و علی پدران این امتیم و پیامبر به منبر رفت و گفت: هر کس قرضی یا عیالی پس از خود باقی بگذارد ، قرضش را باید ادا و عیالش را نیز من باید نفقه دهم و هرکس که مالی و ثروتی باقی گذارد از آن وراث او خواهد بود و ازین جهت که پیامبر اولی بود به مومنین از پدرات و مادرانشان و همچنین از خودشان به خودشان و از علی بن ابی طالب همین طور پس از پیامبر این اولویت جریان داشت.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما: www.eslam.nu
#قسمت_دوم
روحانيون شيعه ميگويند چون #محمد سرپرستى #على پس از مرگ #ابوطالب را برعهده داشته است، عملا نقش پدر او را به عهده داشته است. تا اينجاى روايات روحانيون شيعه، چيزى خاصى براى فهم موضوع به ما نميدهد.
در ادامه ميگويند: چون على در روز قيامت تقسيم كننده مردم به بهشت و جهنم است به او لقب #قاسم داده شده(قاسم در زبان عربى يعنى تقسيم كننده)، و همانطور كه قبلا گفتيم بدليل سرپرستى محمد از على و ايفاى نقش پدرى، او را #ابوالقاسم خطاب ميكردند.
اين روحانيون كلا #الله را به كنارى زده اند و داستان روز قيامت را با اين داستان كودكانه به سخره گرفته اند.
زيرا در تمامى اديان ابراهيمى اين خداست كه تعيين كننده سرنوشت افراد در روز قيامت است نه يكى از خلفا و جانشينان پيامبرش.
بگذريم از اينكه #روحانيون_شيعه اگر در احاديث و رواياتشان دست به دامن خرافات و چرنديات نشوند، اموراتشان نميگذرد.
قبل از رفتن بر سر توضيح دليل اين نامگذارى روايات #روحانيون_شيعه را خدمتتان مينويسم:
بدليل طولانى بودن متن عربى تنها ترجمه آنرا قرار ميدهيم.
#ترجمه_روایت_اول:
از #امام_رضا سوال شد : چرا رسول الله کنیه اش ابوالقاسم شد ؟
امام رضا جواب داد : چون فرزندی به اسم #قاسم داشت بدین جهت او را #ابوالقاسم می گفتند.
راوی می گوید: ای رسول خدا آیا بیشتر بهم توضیحی میدی؟ امام رضا گفتش بله ، آیا می دانی رسول الله گفت من و علی پدران این امتیم؟ گفتم : بله ، امام در ادامه گفت ایا می دانی پیامبر پدر تمام امت و #علی نیز از ایشان است ، گفتم : آری، امام گفت: آیا می دانی علی تقسیم کننده بهشت و دوزخ است ؟
گفتم: آری، امام گفت: از این رو به او ابوالقاسم گفته می شود چون پدر تقسیم کننده بهشت و جهنم است. به او گفتم معنای آن چیست؟ امام گفت: مهر و شفقت پیغمبر نسبت به امتش، ماننذ شفقت و مهربانی پدران نسبت به فرزنذان است و بهترین این امت علی است و پس از پیامبر شفقت #علی مانند مهر و شفقت پیامبر است زیرا او وصی و خلیفه و امام پس از اوست. پس برای این بود که گفت: من و علی پدران این امتیم و پیامبر به منبر رفت و گفت: هر کس قرضی یا عیالی پس از خود باقی بگذارد ، قرضش را باید ادا و عیالش را نیز من باید نفقه دهم و هرکس که مالی و ثروتی باقی گذارد از آن وراث او خواهد بود و ازین جهت که پیامبر اولی بود به مومنین از پدرات و مادرانشان و همچنین از خودشان به خودشان و از علی بن ابی طالب همین طور پس از پیامبر این اولویت جریان داشت.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
❄️ تولد #علی در کعبه حقيقت يا افسانه؟
#قسمت_سوم
٦- راوى ميگويد پس از ورود #فاطمه شكاف بسته شده و ما هرچه تلاش كرديم نتوانستيم آنرا باز كنيم! آيا عاقلانه نبود كه درب را باز كنند و داخل شوند به جاى تلاش براى باز كردن شكاف؟
٧- نويسنده اين داستان كلا #ابوطالب را فراموش كرده است زيرا اگر كسى ميبايست نگران و مظطرب ميشد همسر فاطمه و پدر على بود، ولى ميبينيد كه ايشان كلا جائى در اين داستان ندارد.
٨- تولد #امام_على در مكانى كه قرنها بتكده بوده نه اينكه فضيلت نيست بلكه نشان از احترام به بتها توسط پدر و مادر على دارد و كعبه قرنها بعنوان بتكده مورد احترام بود و نه چيز ديگر.
لازم به يادآورى است كه كعبه در آنزمان "بيت اله" يعنى خانه بتها نام داشت و درهيچ جاى تاريخ نوشته نشده است كه اعراب حجاز آنرا خانه خداى يگانه ميپنداشته اند.
٩- در اين روايت گفته شده است كه فاطمه از خدا خواست كه درد زايمان را بر او اسان سازد و آنگاه ديوار كعبه شكافت و ...
مگر درون كعبه دستگاه كاهش درد زايمان وجود داشت؟
مگر ورود او به داخل كعبه، تك و تنها در ميان صدها بت، بدون قابله و يا همراه، باعث كاهش درد زايمان ميشود؟؟
١٠- در اين داستان فاطمه, ٣ روز را به زايمان مشغول بوده است درصورتى كه خودش تقاضاى آسانى اين زايمان را كرده بود، حال آنكه مدت زمان وضع حمل ايشان نه اينكه آسانتر بلكه ٢-٣ برابر بيشتر از زنان معمولى بوده است!
١۱- آیا #شیعیان تاکنون از خود پرسیده اند که چرا محمد بن عبدلله در مقام ختم رسل و افضل ابناء بشر از آدم ابوالبشر تا یوم الحشر، زاده و مولود کعبه نشد با اینکه مقامی به مراتب بالاتر از علی داشت؟!
و اگر تولد در كعبه افتخار است، چرا این افتخار شامل #محمد نشد؟!
ادامه دارد...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_سوم
٦- راوى ميگويد پس از ورود #فاطمه شكاف بسته شده و ما هرچه تلاش كرديم نتوانستيم آنرا باز كنيم! آيا عاقلانه نبود كه درب را باز كنند و داخل شوند به جاى تلاش براى باز كردن شكاف؟
٧- نويسنده اين داستان كلا #ابوطالب را فراموش كرده است زيرا اگر كسى ميبايست نگران و مظطرب ميشد همسر فاطمه و پدر على بود، ولى ميبينيد كه ايشان كلا جائى در اين داستان ندارد.
٨- تولد #امام_على در مكانى كه قرنها بتكده بوده نه اينكه فضيلت نيست بلكه نشان از احترام به بتها توسط پدر و مادر على دارد و كعبه قرنها بعنوان بتكده مورد احترام بود و نه چيز ديگر.
لازم به يادآورى است كه كعبه در آنزمان "بيت اله" يعنى خانه بتها نام داشت و درهيچ جاى تاريخ نوشته نشده است كه اعراب حجاز آنرا خانه خداى يگانه ميپنداشته اند.
٩- در اين روايت گفته شده است كه فاطمه از خدا خواست كه درد زايمان را بر او اسان سازد و آنگاه ديوار كعبه شكافت و ...
مگر درون كعبه دستگاه كاهش درد زايمان وجود داشت؟
مگر ورود او به داخل كعبه، تك و تنها در ميان صدها بت، بدون قابله و يا همراه، باعث كاهش درد زايمان ميشود؟؟
١٠- در اين داستان فاطمه, ٣ روز را به زايمان مشغول بوده است درصورتى كه خودش تقاضاى آسانى اين زايمان را كرده بود، حال آنكه مدت زمان وضع حمل ايشان نه اينكه آسانتر بلكه ٢-٣ برابر بيشتر از زنان معمولى بوده است!
١۱- آیا #شیعیان تاکنون از خود پرسیده اند که چرا محمد بن عبدلله در مقام ختم رسل و افضل ابناء بشر از آدم ابوالبشر تا یوم الحشر، زاده و مولود کعبه نشد با اینکه مقامی به مراتب بالاتر از علی داشت؟!
و اگر تولد در كعبه افتخار است، چرا این افتخار شامل #محمد نشد؟!
ادامه دارد...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم
#قسمت_چهارم
تأیید پیامبری #محمد توسط کشیش اهل بُصرا
#ابن_اسحاق مینویسد که پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عهدهی ابوطالب عموی پیامبر قرار گرفت. او مینویسد وقتی محمد دوازده ساله بود به همراه ابوطالب با کاروان تجاری به جاهای مختلف میرفت. او در این میان یک بار سید [محمد] را با خود به شام میبرد.
«چون به جانب شام رسیده بودند، جایی بود که آن را بُصرا گفتندی. کاروان به نزدیک صومعهی بحیرا فرود آمد. ... و #بحیرا در زُهد و پارسایی به درجهی کمال رسیده بود و احوال سید از انجیل معلوم کرده بود و نَعت و صفت وی دانسته بود و این چندین سال که در آن صومعه نشسته بود، به انتظار دیدن پیغامبر ما نشسته بود، زیرا که از انجیل بدانسته بود که #پیغامبر_آخر_زمان در آن مقام گذر خواهد کرد و در زیر فلان درخت، در فلان موضع، نزول خواهد کرد.» (۶)
حال خواننده متوجه میشود که چرا آمنه از فاصلهی ۲۵۰۰ کیلومتری کوشکهای بُصرا رویت کرده بود. زیرا میبایست در این مکان یک فرد از «دینی دیگر» پیامبری محمد را تأیید میکرد. ابن اسحاق این چنین داستانش را سر هم بندی میکند:
«بحیرا از بام صومعه نگاه کرد. چون قافله میآمدند، همهی درختانِ صحرا و سنگها را دید که به آواز آمده بودند و میگفتند: السلام علیک یا رسولالله!. دیگر نگاه کرد و ابر پارهای سفید دید که از میان قافله بر سید سایه بسته بود و همچنان که قافله میآمدند، آن ابر نیز با سید میآمد. چون قافله فرود آمدند، سید فرود آمد و درختی کوچک بود و زیر آن درخت رفت و بنشست. حالی که سید زیر آن درخت نشسته بود، آن درخت شاخها برگشود و برگهای سبز بر آورد و سایهی نیکو برافگند.» (۷)
باری، بحیرا وارد گفتگو با سید دوازده ساله میشود و متوجه میشود که «در پشت سید مُهر نبوت» قرار دارد. سپس نزد #ابوطالب میرود و فوراً متوجه میشود که ابوطالب پدر سید نیست بلکه عموی اوست. بحیرا به ابوطالب هشدار میدهد که:
«زینهار ای ابوطالب، او را از چشم حسودان نگاه دار و بدان که وی پیغامبر آخر زمان است و مِهتر و بهتر عالمیان است ... هر چه زودتر او را باز مکه بر و از #یهود و #نصارا او را نهان دار! چه اگر او را بشناسند، در بند هلاک وی شوند.» (۸)
دیدیم که نامگذاری پیامبر توسط خدا - خدا به آمنه گفت که اسم پسرش را محمد بگذارد- ریشه در سنت مسیحی دارد. ولی #ابن_اسحاق با داستانهای دیگر مانند تولد بودا نیز آشنا بود (۹).
در روایتها و افسانههای بودایی آمده که پیش از تولد بودا، یک «فیل سفید» بر مادر بودا ظاهر شد، در وجود او رفت و سپس بودا به دنیا آمد. همچنین باید گفت که تولد و مرگ بودا (دقیقترگفته شود رفتن او به نیروانا) در یک روز از سال رخ میدهند. برای محمد هم همهی روزهای تعیینکننده در یک روز (دوشنبه) رخ میدهند. همچنین زمانی که شاکیامونی (یعنی بودای بعدی) کودک بود از سوی یک روحانی غیربودایی (راهبی به نام آسیتا که به «دینی دیگر» باور داشت) پیشبینی میشود که او بودا (منور) خواهد شد. #پیامبری_محمد نیز از سوی یک کشیش مسیحی (که به «دینی دیگر» باور داشت) کشف میشود.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_چهارم
تأیید پیامبری #محمد توسط کشیش اهل بُصرا
#ابن_اسحاق مینویسد که پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عهدهی ابوطالب عموی پیامبر قرار گرفت. او مینویسد وقتی محمد دوازده ساله بود به همراه ابوطالب با کاروان تجاری به جاهای مختلف میرفت. او در این میان یک بار سید [محمد] را با خود به شام میبرد.
«چون به جانب شام رسیده بودند، جایی بود که آن را بُصرا گفتندی. کاروان به نزدیک صومعهی بحیرا فرود آمد. ... و #بحیرا در زُهد و پارسایی به درجهی کمال رسیده بود و احوال سید از انجیل معلوم کرده بود و نَعت و صفت وی دانسته بود و این چندین سال که در آن صومعه نشسته بود، به انتظار دیدن پیغامبر ما نشسته بود، زیرا که از انجیل بدانسته بود که #پیغامبر_آخر_زمان در آن مقام گذر خواهد کرد و در زیر فلان درخت، در فلان موضع، نزول خواهد کرد.» (۶)
حال خواننده متوجه میشود که چرا آمنه از فاصلهی ۲۵۰۰ کیلومتری کوشکهای بُصرا رویت کرده بود. زیرا میبایست در این مکان یک فرد از «دینی دیگر» پیامبری محمد را تأیید میکرد. ابن اسحاق این چنین داستانش را سر هم بندی میکند:
«بحیرا از بام صومعه نگاه کرد. چون قافله میآمدند، همهی درختانِ صحرا و سنگها را دید که به آواز آمده بودند و میگفتند: السلام علیک یا رسولالله!. دیگر نگاه کرد و ابر پارهای سفید دید که از میان قافله بر سید سایه بسته بود و همچنان که قافله میآمدند، آن ابر نیز با سید میآمد. چون قافله فرود آمدند، سید فرود آمد و درختی کوچک بود و زیر آن درخت رفت و بنشست. حالی که سید زیر آن درخت نشسته بود، آن درخت شاخها برگشود و برگهای سبز بر آورد و سایهی نیکو برافگند.» (۷)
باری، بحیرا وارد گفتگو با سید دوازده ساله میشود و متوجه میشود که «در پشت سید مُهر نبوت» قرار دارد. سپس نزد #ابوطالب میرود و فوراً متوجه میشود که ابوطالب پدر سید نیست بلکه عموی اوست. بحیرا به ابوطالب هشدار میدهد که:
«زینهار ای ابوطالب، او را از چشم حسودان نگاه دار و بدان که وی پیغامبر آخر زمان است و مِهتر و بهتر عالمیان است ... هر چه زودتر او را باز مکه بر و از #یهود و #نصارا او را نهان دار! چه اگر او را بشناسند، در بند هلاک وی شوند.» (۸)
دیدیم که نامگذاری پیامبر توسط خدا - خدا به آمنه گفت که اسم پسرش را محمد بگذارد- ریشه در سنت مسیحی دارد. ولی #ابن_اسحاق با داستانهای دیگر مانند تولد بودا نیز آشنا بود (۹).
در روایتها و افسانههای بودایی آمده که پیش از تولد بودا، یک «فیل سفید» بر مادر بودا ظاهر شد، در وجود او رفت و سپس بودا به دنیا آمد. همچنین باید گفت که تولد و مرگ بودا (دقیقترگفته شود رفتن او به نیروانا) در یک روز از سال رخ میدهند. برای محمد هم همهی روزهای تعیینکننده در یک روز (دوشنبه) رخ میدهند. همچنین زمانی که شاکیامونی (یعنی بودای بعدی) کودک بود از سوی یک روحانی غیربودایی (راهبی به نام آسیتا که به «دینی دیگر» باور داشت) پیشبینی میشود که او بودا (منور) خواهد شد. #پیامبری_محمد نیز از سوی یک کشیش مسیحی (که به «دینی دیگر» باور داشت) کشف میشود.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
نقدى بر اسلام
●آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد؟ #قسمت_چهارم در کتابهای اسلامی اسناد فراوانی دال بر عدم اعتقاد ابوطالب به محمد وجود دارد که این قضیه را آخوندهای اسلامگرا پنهان میکنند، تا مبادا کسی متوجه بشود که دین اسلام به حدی غیر منطقی…
●آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد؟
#قسمت_پنجم(آخر)
در کتابهای اسلامی اسناد فراوانی دال بر عدم اعتقاد #ابوطالب به محمد وجود دارد که این قضیه را آخوندهای اسلامگرا پنهان میکنند،
تا مبادا کسی متوجه بشود که دین اسلام به حدی غیر منطقی بود که حتی نزدیکترین شخص به محمد بدان ایمان نیاورد؛ در قسمتهای قبل با اسناد صحیح از کتب شیعه و سنی ثابت کردیم؛
این قضیه به حدی مشهور است که شعرا نیز فراوان به این قضیه اشاره کردهاند، به عنوان مثال جلال الدین محمد بن محمد مولوی مشهور به #مولانا در دفتر ششم از مثنوی معنوی خود چنین میسراید:
#متن_شعر
خود یکی بوطالب آن عم رسول
مینمودش شنعهٔ عربان مهول
که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دیدن معتمد
گفتش ای عم یک شهادت تو بگو
تا کنم با حق خصومت بهر تو
گفت لیکن فاش گردد ازسماع
کل سر جاوز الاثنین شاع
من بمانم در زبان این عرب
پش ایشان خوار گردم زین سبب
#منبع: مثنوی معنوی، سراینده: مولانا، دفتر ششم
مطابق با این مطلب،
ابوطالب شخصاً میگوید که هرگز به محمد ایمان نخواهد آورد و بر تفکر پدری خود خواهد ماند و حتی نزدیکی به اسلام و محمد را برای خود خوار میشمارد چه رسد بر اینکه بدان ایمان بیاورد.
این سوال اینجا مطرح میشود که اگر حقیقتاً محمد پیامبر الهی میبود،
چرا کسی که محمد را بزرگ کردهبود و محمد تمام عمرش را نزد او گذرانده بود، به نبوّتش ایمان نیاورد؟
چرا على ابن ابيطالب كه شيعيان او را برابر با خدا ميدانند، قادر به هدايت پدرش نبود؟ چرا نتوانست پدرش را ترغيب به پذيرش اسلام كند؟
آيا هنوز هم بايد به دروغها و چرنديات آخوندها باور داشت؟
https://t.me/naghde_eslamm/31908
#قسمت_پنجم(آخر)
در کتابهای اسلامی اسناد فراوانی دال بر عدم اعتقاد #ابوطالب به محمد وجود دارد که این قضیه را آخوندهای اسلامگرا پنهان میکنند،
تا مبادا کسی متوجه بشود که دین اسلام به حدی غیر منطقی بود که حتی نزدیکترین شخص به محمد بدان ایمان نیاورد؛ در قسمتهای قبل با اسناد صحیح از کتب شیعه و سنی ثابت کردیم؛
این قضیه به حدی مشهور است که شعرا نیز فراوان به این قضیه اشاره کردهاند، به عنوان مثال جلال الدین محمد بن محمد مولوی مشهور به #مولانا در دفتر ششم از مثنوی معنوی خود چنین میسراید:
#متن_شعر
خود یکی بوطالب آن عم رسول
مینمودش شنعهٔ عربان مهول
که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دیدن معتمد
گفتش ای عم یک شهادت تو بگو
تا کنم با حق خصومت بهر تو
گفت لیکن فاش گردد ازسماع
کل سر جاوز الاثنین شاع
من بمانم در زبان این عرب
پش ایشان خوار گردم زین سبب
#منبع: مثنوی معنوی، سراینده: مولانا، دفتر ششم
مطابق با این مطلب،
ابوطالب شخصاً میگوید که هرگز به محمد ایمان نخواهد آورد و بر تفکر پدری خود خواهد ماند و حتی نزدیکی به اسلام و محمد را برای خود خوار میشمارد چه رسد بر اینکه بدان ایمان بیاورد.
این سوال اینجا مطرح میشود که اگر حقیقتاً محمد پیامبر الهی میبود،
چرا کسی که محمد را بزرگ کردهبود و محمد تمام عمرش را نزد او گذرانده بود، به نبوّتش ایمان نیاورد؟
چرا على ابن ابيطالب كه شيعيان او را برابر با خدا ميدانند، قادر به هدايت پدرش نبود؟ چرا نتوانست پدرش را ترغيب به پذيرش اسلام كند؟
آيا هنوز هم بايد به دروغها و چرنديات آخوندها باور داشت؟
https://t.me/naghde_eslamm/31908
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا ابوطالب پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد؟
چرا آخوندهاى مسلمان در اينمورد به مردم دروغ ميگويند؟
ما در اين مقاله عدم ايمان آوردن و كفر ابوطالب از كتب خود مسلمان اثبات ميكنيم.
www.eslam.nu
چرا آخوندهاى مسلمان در اينمورد به مردم دروغ ميگويند؟
ما در اين مقاله عدم ايمان آوردن و كفر ابوطالب از كتب خود مسلمان اثبات ميكنيم.
www.eslam.nu
نقدى بر اسلام
●آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد؟ #قسمت_پنجم(آخر) در کتابهای اسلامی اسناد فراوانی دال بر عدم اعتقاد #ابوطالب به محمد وجود دارد که این قضیه را آخوندهای اسلامگرا پنهان میکنند، تا مبادا کسی متوجه بشود که دین اسلام به حدی غیر منطقی…
#مثنوی_معنوی، سراینده: مولانا
دفتر ششم
خود یکی بوطالب آن عم رسول
مینمودش شنعهٔ عربان مهول
که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دیدن معتمد
گفتش ای عم یک شهادت تو بگو
تا کنم با حق خصومت بهر تو
گفت لیکن فاش گردد ازسماع
کل سر جاوز الاثنین شاع
من بمانم در زبان این عرب
پش ایشان خوار گردم زین سبب
مطابق با این مطلب، #ابوطالب شخصاً میگوید که هرگز به محمد ایمان نخواهد آورد و بر تفکر پدری خود خواهد ماند و حتی نزدیکی به اسلام و محمد را برای خود خوار میشمارد چه رسد بر اینکه بدان ایمان بیاورد.
این سوال اینجا مطرح میشود که اگر حقیقتاً محمد پیامبر الهی میبود، چرا کسی که محمد را بزرگ کردهبود و محمد تمام عمرش را نزد او گذرانده بود، به نبوّتش ایمان نیاورد؟
@naghde_eslamm
دفتر ششم
خود یکی بوطالب آن عم رسول
مینمودش شنعهٔ عربان مهول
که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دیدن معتمد
گفتش ای عم یک شهادت تو بگو
تا کنم با حق خصومت بهر تو
گفت لیکن فاش گردد ازسماع
کل سر جاوز الاثنین شاع
من بمانم در زبان این عرب
پش ایشان خوار گردم زین سبب
مطابق با این مطلب، #ابوطالب شخصاً میگوید که هرگز به محمد ایمان نخواهد آورد و بر تفکر پدری خود خواهد ماند و حتی نزدیکی به اسلام و محمد را برای خود خوار میشمارد چه رسد بر اینکه بدان ایمان بیاورد.
این سوال اینجا مطرح میشود که اگر حقیقتاً محمد پیامبر الهی میبود، چرا کسی که محمد را بزرگ کردهبود و محمد تمام عمرش را نزد او گذرانده بود، به نبوّتش ایمان نیاورد؟
@naghde_eslamm