نقدى بر اسلام
47.9K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_سوم

«ابن اسحاق همدانى» (۱۵۱-۸۰ هجری قمری/۷۶۸-۶۹۹ میلادی)، نخستین تاریخنویس مسلمانى است که بيش از ١٥٠ سال پس از درگذشت محمد، زندگی و شرح حال اين پيامبر اعراب را به رشته نگارش در آورده است.
«#ابن_اسحق،» شرح حال و رویدادهای زندگی محمد را از «#فاطمه» دختر «#منذر» شنیده و در کتاب خود شرح داده است. «فاطمه» دختر «منذر» و همسر «المنذر هشام بن عروه» از زنان دانشمند بوده و «فاطمه» نیز آنچه را که برای «ابن اسحاق» از شرح حال محمد و زندگی او روایت کرده، از مادر بزرگش «#اسماء» دختر #ابوبکر (خلیفه اول) و «امه سلمه» یکی از زنان محمد و سایر افرادی که رویدادهای زندگی محمد را به چشم دیده بودند، شنیده و در کتاب سیرت محمد شرح داده است.
پس از او «#ابن_هشام» در گذشته در (۲۱۳ و یا ۲۱۸ هجری قمری /۸۲۸ و یا ۸۳۳ میلادی) آن کتاب را ویراستاری و پالایش کرده است.
#منبع: خواجه نظام الملک طوسى، سیاست نامه (تهران: چاپ تھوری، بدون تاریخ انتشار)، برگ ۲۴۴.}
اين كتاب ابن اسحاق، در واقع #معتبرترين كتاب تاريخى مسلمانان در دنياست كه شرح حال زندگى و نبوت شخصى به نام #محمد_بن_عبدالله از اهالى مكه را آن هم ١٥٠ سال بعد و به نقل قول از يك بانوى كهنسال كه او نيز آنها را نقل شده از سوى اشخاص ديگر ميداند، نگاشته است.
اما اسلامگرايان در مورد رويدادهاى زندگى پيامبرشان آنرا به نوعى بازگو ميكنند گوئى كه از تمام آن وقايع با ٨ دوربين از زواياى مختلف و به صورت HD فيلم بردارى كرده اند.
بدتر از همه در فرقه تشيع حتى گفتگوهاى شخصى و بعضا نجواهاى تك نفر برخى از افراد صدر اسلام را نيز بعنوان حديث نقل كرده و بخورد مردم از همه جا بيخبر ميدهند.
همه شما حتما شنيده ايد كه #آخوندهاى_فرقه_تشيع ميگويند على بن ابيطالب شبانه به درون نخلستانها ميرفت و در تاريكى شب و در تنهائى گريه و زارى ميكرد و از رفتار مردم شكايت ميكرد!!
خوب يكى نيست به اين شياد عمامه به سر بگويد: اگر در نيمه شب و تنها آنجا ميرفت تو از كجا فهميدى و آنرا نوشتى؟؟
بگذريم ازينكه درد دل حسين با يابويش در عاشورا و صدها روايت عجيب و غريب ديگر در كتابهايشان وجود دارد كه #مرغ_پخته را از خنده روده بر ميكند. اما بهتر است كه برگرديم به موضوع اين مقاله.
درباره #یهودیت و #مسیحیت و شرح حال موسی بن عمران و عیسی بن مریم در كتابها و مقالات فراوانى كه منتقدين بزرگى مانند زنده ياد #پروفسور_مسعود_انصارى و ديگران بطور مفصل و بايسته پرداخته اند و اثبات كرده اند که ادیان و اصول و احکامی که این دو به عنوان وحی الهی آوردند،
مشتی خرافات ترفند مایه ای بیش نبوده و هدف اصلى آنها در این راستا کسب قدرت و فرمانروائی بر مردمان زمانه شان بوده است.
ولی در حقيقت #محمد_بن_عبدالله از آن دو پيامبر قبلى خداناشناس تر و شیادتر بود كه بطور مفصل وارد بحثش خواهيم شد.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_يازدهم

«#اسامة_بن_زید» روایت می کند: «پیامبر خدا مرا روی یکی از زانوها و #حسن_بن_على را روی زانوی دیگرش مینشانید و سپس ما را در آغوش می گرفت و می گفت، خداوندا! همانگونه که من نسبت به این کودکان محبت نشان می دهم، تو هم با آنها مهربان باش.»
#منبع:
صحيح البخارى جلد ٨ ص ٢١ حديث ٢٦
در کتاب های #ناسخ_التواریخ و #سیرت_الرسول می خوانیم،
پس از پایان جنگ بدر، زمانی که محمد بن عبدالله از برابر صف اسيران عبور می کرد، ناگهان چشمش به یکی از اسیران به نام «#عقبة_بن_معيط» که با او دشمنی دیرینه داشت و او را با طنابى بسته بودند، افتاد.
هنگامی که آنها به وادی «صفرا» رسیدند، محمد که از «عقبة بن معيط» کینه ژرفی در دل داشت، به علی بن ابیطالب دستور داد، او را بکشد. «عقبة بن معيط» که فرمان کشتن خود را از زبان محمد شنید، با التماس گفت: «من دارای کودک #دختر_نوزادی هستم، اگر من کشته شوم، چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟» پیامبر خدا پاسخ داد: «آتش دوزخ.»
{#منابع:
ناسخ التواریخ، جلد سوم، ص ۹۵
سیرت رسول الله، جلد دوم، ص ۵۸۳

آن نیایش های از دل برخاسته پیامبر خدا به «اسامة بن زید» و «حسن بن علی» و این ابراز عاطفه والای او نسبت به نوزاد دختر «عقبة بن معيط» نشان می دهند که عوامل آسمانی و پیامبران الهی از ارزش های انسانی و سیاست های اخلاقی ویژه ای پیروی می کنند که ما انسانهای زمینی توان فهم و درک آن ارزش ها و سیاستها را نداریم!
#ابن_اسحق، نخستین و معتبر ترین تاریخنویس عرب که در سدۀ نخست هجری قمری می زیسته، می نویسد:
پیامبر الله روزی در راه از نزدیک دختر کودک سالی به نام «#امل» که با سینه روی زمین می خزید میگذشت. زمانی که محمد از برابر آن دختر عبور می کرد، توقف نمود و در حالیکه با دقت به آن دختر و چگونگی حرکاتش خیره شده بود، اظهار داشت، هنگامی که این دختر رشد کند، من او را به همسری بر خواهم گزید.» ابن اسحق ادامه می دهد، ولی البته عمر محمد به زمان رشد و بلوغ دختر نرسید و پیش از اینکه آن دختر به زمان رشد برسد، محمد بدرود زندگی گفت.
ابن اسحاق در شرح این رویداد به سن محمد اشاره ای نمی کند و ننوشته است، محمد در چه سالی و در چه سنی اینچنین، مطلب عجيب و غريبى را در مورد يك دخترى كه ناتوان جسمى است بيان كرده است!
اگر اين گفته مورخ بزرگ تاريخ اسلام در مورد اين داستان حقيقت داشته باشد، در دنياى امروز اصطلاح
Sexmaniac را دانشمندان روانشناسی جنسی برای براى اشاره به افرادى با چنين گرايشاتى به وجود آورده اند.
طبعا مسئوليت چنين گفته هايى بر عهده نويسنده اين داستانها يعنى مورخين اسلام ميباشد و نه ناقلين آن.
یکی از پژوهشگران شرق شناس می نویسد: «کودک بازی، تماس جنسی با محارم و زنای به زور، نشانه های انحرافی تشنگی برای دستیابی به قدرت و فرمانروائی بر دیگران بوده و دلیل آن نبود امنیت روانی انسان است.»
#منبع:
Craig Winn, Prophet of Doom: Islam's Terrorist Dogma in Mohammad's Own Words (Canada: The Winn Company, LLC, 2004), p. 245,

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528