نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
792 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ گذار به سرمایه‌داری: پی‌آمد ناخواسته

چهارچوب مفهومی دیدگاه برنر

نوشته‌ی هوشنگ رادیان
11 ژوئن 2018

در سلسله مقاله‌هایی پیرامون گذار و ماتریالیسم تاریخی، نخست به تبیین و تشریح دستگاه مفهومی برنر می‌پردازیم و سپس با بهره‌گیری از آن، برخی تبیین‌های تاریخیِ رایج در مطالعات تاریخی‌ـ‌جامعه‌شناختی را نقد می‌کنیم. در مرحله‌ی بعد انتقاداتی را که به برنر وارد می‌شود محور بحث قرار می‌دهیم و دست‌آخر شرحی از رویکرد مبتنی بر ماتریالیسم تاریخی ارائه خواهیم داد، زیرا دستگاه برنر را یکی از بهترین و منسجم‌ترین چارچوب‌های وفادار به رویکرد ماتریالیسم تاریخی تلقی می‌کنیم.‌

🔸 از متن مقاله:
... تحلیل‌های برنر را می‌توان دقیقاً از آن نوع پژوهش‌هایی دانست که در مراجعه به واقعیت تاریخی، در پیِ فهمِ قوانین حرکت آن نظم اجتماعیِ مورد مطالعه است. این قطعاً نه به معنای آن است که هر پژوهش باید از صفر آغاز کند. اما باید در نظر داشت، که نه فقط دنیای ما که رویکرد به اصطلاح علمی ما نیز حاصل فرایندی تاریخی است. کشف پیش‌فرض‌های تاریخی رویکردهای مختلف، بدان منظور است، که از زاویه‌ای نقادانه، ما را با پیش‌فرض‌هایی که افق دید علمی، اجتماعی و سیاسی‌مان را محدود کرده است آشنا کند و ما برای فرارفتن از آن‌ها چاره‌ای بیندیشیم. بنابراین، نگاه انتقادی واجد گونه‌ای فرارفتن از افق‌های صلب‌شده‌ای است که به راحتی خود را به ما نمی‌نمایانند. به جد می‌توان ادعا کرد که برنر در تشخیص و نقد یکی از این افق‌های صلب شده در تاریخ‌نگاری (چه در مباحث تاریخ‌نگاران مارکسیست و چه غیرآن) موفق بوده است. بنابراین، بیراه نخواهد بود که پژوهش‌هایش را ذیل ادبیات انتقادی پژوهش‌های تاریخی به‌شمار آوریم.

https://wp.me/p9vUft-kM


#هوشنگ_رادیان #گذار #برنر #سرمایه_داری
👇🏽

🖋@naghd_com
▫️دوره‌بندی سرمایه‌داری و تحول جهانی

نوشته‌ی: دیوید لایبمن
ترجمه‌ی: حسن آزاد

5 دسامبر 2018

🔸حوادث سال‌های اخیر ما را وامی‌دارد که درباره‌ی بنیادها [ی نظری‌مان] بازاندیشی کنیم: برای ارائه‌ی پاسخ به‌یک رشته پرسش‌های کلیدی و محوری، باید اقتصاد سیاسی، نظریه‌ی ماتریالیسم تاریخی، نظریه دولت، نظریه ملت و آگاهی ملی را با هم درنظربگیریم. امروزه، سرمایه‌داری جهانی تا چه ‌حد به‌کمال خود دست یافته‌است؟ برای مرحله‌بندی (نظریه‌ی دوره‌بندی) و برای توضیح زمان حاضر، از چه مؤلفه‌هایی می‌توان بهره گرفت؟ یک رهیافت نیرومند برخلاف آگاهی متعارف در مورد تکامل سرمایه‌داری نشان می‌دهد که هنوز پیروزی سرمایه‌داری بر جهان کامل نشده‌است. این درک، به‌طور مکانیکی تحولات اجتماعی قابل ملاحظه را به‌تعویق نمی‌اندازد، بلکه به امکان دست‌یابی بهتر به آن اشاره دارد که در کوتاه‌مدت امکان تحقق دارد؛ تا هدف‌های دراز‌مدت‌تر را در چشم‌‌انداز و ارتباط روشن‌تری قرار دهد.

🔸...این برنامه، گستره‌ی وسیعی را دربرمی‌گیرد که یک فرد یا مکتب فکری قادر به‌انجام آن نیست. باید جریان‌های فکری مختلفِ انتقادی، انسان‌گرایانه، انقلابی و علمی را با هم در نظر گرفت، ــ به‌نظر میرسد «مارکسیسم» بهترین صفت برای وحدت این چشم‌اندازها باشد ــ تا راهی برای فراتررفتن از قدرت و سلطه‌ی جهانی سرمایه‌داری، و توان‌های استفاده‌نشده‌ی انسانی برای نوآوری، همبستگی و پیشرفت گشوده‌شود.

🔸 بخشی که پیشِ روست برخی از اجزای این برنامه را گردآوری کرده و یک تحلیل جدید در باره‌ی مرحله‌‌بندی از دوره کنونی را مطرح خواهد کرد. در این مسیر از ماتریالیسم تاریخی، اقتصاد سیاسی به‌شکلی بهره گرفته‌می‌شود که به‌نظر من تفسیر جدیدی به‌شمار می‌رود. هدف یک برخورد مناسب با پرسش‌هاست. سرمایه‌داری در حال حاضر تا چه حد به‌کمال خود رسیده است؟ جهان کنونی تا چه حد بازتاب تکامل شیوه‌ی تولید مسلط و نیروهای بالقوه و بالفعل برای فراتررفتن از آن را نشان می‌دهد؟ در نتیجه‌گیری نهایی از برخی درس‌ها و نکات آزمودنی در جهت تحقیق بیشتر بهره گرفته خواهدشد.

🔸 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:


https://wp.me/p9vUft-B8

#حسن_آزاد #دیوید_لایبمن
#گذار #سوسیالیسم #سرمایه‌داری
👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ نقش طبقه‌ی کارگر در کمون پاریس

نوشته‌ی: حسن آزاد‏

‏28 سپتامبر 2021‏

🔸 رهبری سیاسی رویدادهای انقلابی کمون پاریس در دست کدام طبقه قرار داشت؟ این پرسشی است مجادله‌برانگیز که ‏تاریخ‌نگاران کمون درباره‌‌ی آن نظرات مختلفی ابراز می‌کنند: برخی مانند رابرت تومس، راجر گلد پیشه‌وران شهری را ‏فعال‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین طبقه در شکل‌گیری کمون پاریس می‌دانند. در میان ایرانیان، آقای سعید رهنما نیز از این تز دفاع ‏می‌کند. اما به‌ باور گروهی دیگر نظیر ژاک روژری و فلوریان گرامس طبقه‌ی کارگر در رویدادهای انقلابی کمون نه تنها از ‏لحاظ مشارکت، بلکه در ابتکار عمل و طرح اندیشه‌های نو نیز نقش رهبری را ایفا کرده است.‏
برای بررسی دقیق‌تر این مساله باید به عقب برگردیم و به دو موضوع بنیادی‌تر یعنی گذار به سرمایه‌داری در فرانسه و ‏شکل‌گیری طبقه‌ی کارگر در این کشور بپردازیم.‏

🔸 جامعه‌ی فرانسه هنگام رخداد کمون پاریس آخرین مراحل گذار به سرمایه‌داری را پشتِ سر می‌گذاشت و به‌هیچ‌وجه ‏نمی‌توان آن را جامعه‌ای پیش‌سرمایه‌داری به‌شُمار آورد. برای جلوگیری از اطاله‌ی کلام و تکرار بحث گذار به سرمایه‌داری ‏بهتر است در ابتدا تفاوت گذار به سرمایه‌داری در انگلیس و فرانسه را با یکدیگر مقایسه کنیم. برای این مقایسه یک‌بار تاثیر ‏توازن قوای طبقاتی بین اشراف و دهقانان را در توزیع زمین و میزان اجاره و عوارض فئودالی درنظرمی‌گیریم و بار دیگر ‏ساختار درونی طبقه‌ی فئودال و تاثیر آن برشکل‌گیری دولت مطلقه در این دو کشور را مدنظر قرار می‌دهیم.‏

🔸 گذار به سرمایه‌داری در فرانسه کُند و طولانی بود و با کمک دولت و تحت تاثیر فشارهای ژئوپلیتیک انجام گرفت. با توجه ‏به توده‌ی وسیع دهقانان و وسعت زمین‌هایی که دراختیار داشتند، بیرون راندن آن‌ها از زمین و برقراری مناسبات سرمایه‌داری ‏بر روی زمین کاری بس دشوار و غیرممکن بود و به‌همین دلیل روند به اصطلاح انباشت آغازینِ سرمایه با تاخیر و به کُندی ‏انجام گرفت. با بحران اواخر قرن نوزدهم و کاهش قیمت محصولات کشاورزی، دیگر قطعه‌زمین کوچک بسیاری از دهقانان ‌‏(زمین دهقان‌ها در اثر تقسیم میان فرزندان به‌تدریج کوچک‌تر می‌شد) کفاف معیشت آن‌ها را نمی‌داد و به‌همین دلیل مجبور به ‏فروش آن و کوچ به شهر می‌شدند (شکل تدریجی و ملایمی از روند انباشت آغازین سرمایه).‏

🔸 پاریس در دوره‌ی امپراتوری لویی ناپلئون در دو دهه‌ی پنجاه و شصت قرن نوزدهم تغییرات بسیاری یافت که چهره‌ی ‏شهر را دگرگون کرد. یکی از مهم‌ترینِ این تغییرات تقسیم طبقاتی منطقه‌های شهری بود. طبقات ثروت‌مند بیش‌تر در مرکز و ‏مناطق غربی و طبقات فرودست در مناطق شمالی، شرقی و جنوبی شهر سکنی داشتند. مقامات اداری با توجه به تجربه‌ی ‏انقلابات 1830 و 1848 تلاش می‌کردند تا کارخانه‌های بزرگ، بیش‌تر در حومه‌ی شهر پاریس احداث شود. به‌طور کلی ‏مجموعه‌ی واحدهای تولیدی در شهر پاریس در این‌دوره افزایش پیدا کرد: در سال 1851، 55100 واحد. در سال1870، ‌‏82838 واحد و در سال 1872 به صدهزار واحد تولیدی رسید. اما نسبت افزایش واحدهای کوچک (1 تا 10 نفر) هشتاد تا ‏نود درصد بیش‌تر از واحدهای بیش از ده نفر بود. کوچکی واحدهای تولیدی و سلطه‌ی کاردستی در آن‌ها نباید موجب این ‏سوءتفاهم شود که این واحدها کارگاه پیشه‌وری یا خرده‌بورژوایی بودند.‏

🔸 روژری با مراجعه به گزارش ژنرال فلیکس آنتوان آپر فرمانده‌‌ی دادگاه‌های نظامی درباره‌ی توقیف‌شدگان در جریان ‏سرکوب کمون پاریس در سال 1875، تلاش می‌کند ترکیب طبقاتی آن‌ها را روشن کند. او می‌نویسد در جریان سرکوب ‏مجموعاً 38.578 نفر دستگیر شدند، اما فقط پرونده‌ی36.309 نفر از آن‌ها موجود است، شامل34.952 مرد، 819 زن و ‌‏538 کودک زیر 16 سال... اکثر شرکت‌کنندگان در قیام کمون یعنی، 65% به طبقه‌ی کارگر تعلق دارند. در میان کارگران سهم ‏کارگران فلز و ساختمان از کارگران سایر رشته‌ها بیش‌تر است...‏

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2wA

#حسن_آزاد #کمون_پاریس #گذار_به_سرمایه‌داری #اتحادیه #طبقه_کارگر

👇🏽

🖋@naghd_com