نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
792 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ چپ عرب و ناسیونالیسم: خطایی شوم

📝 از سلسله مقالات «نقد» درباره‌ی خاورمیانه

نوشته‌ی: توماس اشمیدینگر
ترجمه‌ی: مریم فرهمند

‏31 اکتبر 2021‏

📝 توضیح «نقد»: هرچند ظرف تحولات اجتماعی/سیاسی، مرزهای «ملی» است و پی‌آمد این تحولات در نخستین گام بر ‏زندگی مردمان ساکن در این مرزها اثر می‌گذارد، اما ریشه‌یابی و تبیین و نقد آن‌ها، بدون در نظر گرفتن عوامل موثر در ‏سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی ممکن نیست؛ بسا که این عوامل و مناسبات خود پدید آورنده‌ی همان ظرف‌هایی است که با ‏مرزهای «ملی» تعریف و مشخص می‌شوند. برای ایران، آشنایی با تحولات منطقه و به‌ویژه خاورمیانه از اهمیت غیرقابل ‏انکاری برخوردار است و برای رویکردی نقادانه و رهایی‌بخش، آشنایی با نقش گرایش‌های اجتماعی و نیروهای سیاسی چپ، ‏یا آن‌ها که بنا بر ادراک خود یا قاعده و قرارهای گفتمانی/سیاسی بین‌المللی «چپ» نامیده شده‌اند، جایگاه ویژه‌ای دارد. از همین ‏رو خواهیم کوشید در مجموعه‌ای تازه، با ترجمه‌ی آثاری که به بررسی و واکاوی نقش گرایش‌های اجتماعی و نیروهای ‏سیاسی «چپ» پرداخته‌اند، سهم کوچکی در این راستا ادا کنیم.‏
بدیهی است ترجمه‌ی این آثار نشانه‌ی موافقت مترجم یا «نقد» با آرای نویسندگان آن‌ها نیست و فقط در راستای آگاهی‌رسانی ‏پیرامون دیدگاه‌ها و استدلال‌های گوناگون و گاه متناقض است.‏

نوشته‌ی پیش رو متن کوتاهی است که با زبانی ساده تصویری کلی از پای‌گیری، فعالیت‌ها و سرانجامِ برخی سازمان‌ها و ‏حزب‌های سیاسی، عمدتاً احزاب «کمونیست» پیرو اتحاد جماهیر شوروی، در مصر، سودان، عراق و سوریه به‌دست می‌دهد. ‏زمان نگارش این نوشته سال 2003 است و داده‌های تاریخی ذکرشده در آن را باید با توجه به این تاریخ در نظر گرفت.‏

🔸 چپ عرب در دهه‌ی بیستم و سی‌امِ سده‌ی بیستم به‌مثابه پاسخ به بحرانی پای گرفت که جوامع عربی از زمان دست‌اندازی ‏استعمار اروپا برای تغییر شکل اقتصاد ملی به سرمایه‌داری پیرامونی، به آن دچار شده بودند. این چپ‌ مُعرف بدیلی در برابر ‏ناسیونالیسم عربی و بنیادگرایی اسلامی اخوان‌المسلمین بود.‏

🔸 هر سه گرایش‌، از حوزه‌های‌ مشابهی در هر یک از این جوامع یارگیری کردند. پایه‌های اجتماعی چپ‌ها، ناسیونالیسم ‏عربی و بنیادگرایی اسلامی نه متعلق به نخبگان سنتی خاور میانه و نه متشکل از قشرهای مردمی بود که در اقتصاد سنتی ‏مشغول به کار بودند (کشاورزان، بادیه‌نشینان، پیشه‌وران). آن‌ها اغلب از میان کسانی بودند که کاملاً در حوزه‌های مدرن ‏اقتصاد ادغام شده بودند، یعنی پرولتاریای شکل‌گرفته‌ی شهری در سده‌ی 19 و 20 و نخبگان تحصیل‌کرده‌ی جدید غربی شامل ‏کارمندان و ارتشیان.‏

🔸 ورای این نقاط اشتراک، چپ‌ خود را در کشورهای مختلف عربی بعضاً به ‌طرق بسیار متفاوتی گسترش می‌داد. در ادامه ‏تلاش خواهم کرد با شرحی مختصر و ساده به‌وسیله‌ی نمونه‌هایی جداگانه، امکان نگرشی به تاریخ احزاب کمونیست را فراهم ‏آورم که در اروپا اساساً به آن کم توجه شده است. در پایان می‌بایست درباره‌ی سؤالِ نسبتِ رابطه‌ی چپ با ناسیونالیسم عربی ‏تحقیق شود.‏

🔹متن کامل نخستین مقاله از سلسله مقالات نقد درباره‌ی خاورمیانه را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2Ap

#خاور_میانه #توماس_اشمیدینگر #مریم_فرهمند
#چپ_عرب #ناسیونالیسم #حزب_کمونیست

👇🏽
🖋@naghd_com