▫️ نقد مارکسیستی نظریهی «بُرشگاه»
نوشتهی: باربارا فولی
ترجمهی: ن. ناجی
1 ژوئن 2018
🔸واژهی Intersection به معنی فصل اشتراک، مقطع مشترک، نقطهی تقاطع، تقاطع و… بین دو یا چند چیز یا وضعیت است. بنابراین ما برای Intersection، معادل «بُرشگاه» و برای Intersectionality، «همْبرشگاهی» را انتخاب کردهایم. این اصطلاح کلید واژهای است برآمده از مبارزات جنبش فمینیستی درآمریکا، که برای درک و ارائهی راهکارهای اجتماعی بسیار گسترده در حوزههای دیگر نیز رواج یافتهاست. مثلا در بسیاری از دانشگاههای آمریکا، نه تنها استادان علوم اجتماعی موظف شدهاند که حتماً فصلی از دروس خود را بر این مبنا ارائه دهند، بلکه در گفتمان مبارزات اجتماعی، عدالتخواهی و برابریطلبیهای نژادی، جنسی، قومی و مذهبی جایگاه برجستهای بهدست آوردهاست.
🔸مسائل طرحشده در نظریهی «بُرشگاه» اهمیتی حیاتی دارند؛ چه برای پژوهشگر و چه هر انسانی عادی، برای هرکس که دلمشغول عدالت اجتماعی و متعهد به درک انواع علیتی است که موجب نابرابریهای شدید جامعهی امروز میشود.
🔸جنس، نژاد و طبقه – این چیزی که تری ایگلتون یکبار از آنها، بهعنوان «تثلیث مقدس معاصر» یاد کرد، یا به قول مارتا گیمنز، این «سه گانه»ها، – این مقولهها – چگونه با هم مرتبط اند، و زمانی که یکی از آنها میانکنش مابینشان را مقرر میکند، چه نوع پارادایم علّیای آنجا دست در کار است؟ من بعضی مخالفتهای طرفداران نظریهی «بُرشگاه» را قبول میکنم که میگویند ما نباید این مقولهها را به «هویت» تقلیل دهیم و اینکه آنها، همانگونه که آنژماری هانکاک طرح کردهاست، «مقولههای تحلیلی» هستند. اما اگر جنس، نژاد و طبقه، مقولههای تحلیلی باشند، از چه نوعی هستند؟ آیا آنها قیاسپذیراند یا متمایز؟ آیا میتوان نقش علیت آنها را در نوع خاصی از سلسلهمراتب قرارداد، یا آنها بهموجب کارکرد «درون آمیخته» و متناظرشان، از ضرورت هستیشناسانهی همترازی برخوردارند؟ آیا اصلاً میتوان آنها را به نیت پژوهش از یکدیگر انتزاع کرد؟
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-k8
#باربارا_فولی #ن_ناجی
#کرشناو #برشگاه #طبقه #جنسیت #نژاد
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: باربارا فولی
ترجمهی: ن. ناجی
1 ژوئن 2018
🔸واژهی Intersection به معنی فصل اشتراک، مقطع مشترک، نقطهی تقاطع، تقاطع و… بین دو یا چند چیز یا وضعیت است. بنابراین ما برای Intersection، معادل «بُرشگاه» و برای Intersectionality، «همْبرشگاهی» را انتخاب کردهایم. این اصطلاح کلید واژهای است برآمده از مبارزات جنبش فمینیستی درآمریکا، که برای درک و ارائهی راهکارهای اجتماعی بسیار گسترده در حوزههای دیگر نیز رواج یافتهاست. مثلا در بسیاری از دانشگاههای آمریکا، نه تنها استادان علوم اجتماعی موظف شدهاند که حتماً فصلی از دروس خود را بر این مبنا ارائه دهند، بلکه در گفتمان مبارزات اجتماعی، عدالتخواهی و برابریطلبیهای نژادی، جنسی، قومی و مذهبی جایگاه برجستهای بهدست آوردهاست.
🔸مسائل طرحشده در نظریهی «بُرشگاه» اهمیتی حیاتی دارند؛ چه برای پژوهشگر و چه هر انسانی عادی، برای هرکس که دلمشغول عدالت اجتماعی و متعهد به درک انواع علیتی است که موجب نابرابریهای شدید جامعهی امروز میشود.
🔸جنس، نژاد و طبقه – این چیزی که تری ایگلتون یکبار از آنها، بهعنوان «تثلیث مقدس معاصر» یاد کرد، یا به قول مارتا گیمنز، این «سه گانه»ها، – این مقولهها – چگونه با هم مرتبط اند، و زمانی که یکی از آنها میانکنش مابینشان را مقرر میکند، چه نوع پارادایم علّیای آنجا دست در کار است؟ من بعضی مخالفتهای طرفداران نظریهی «بُرشگاه» را قبول میکنم که میگویند ما نباید این مقولهها را به «هویت» تقلیل دهیم و اینکه آنها، همانگونه که آنژماری هانکاک طرح کردهاست، «مقولههای تحلیلی» هستند. اما اگر جنس، نژاد و طبقه، مقولههای تحلیلی باشند، از چه نوعی هستند؟ آیا آنها قیاسپذیراند یا متمایز؟ آیا میتوان نقش علیت آنها را در نوع خاصی از سلسلهمراتب قرارداد، یا آنها بهموجب کارکرد «درون آمیخته» و متناظرشان، از ضرورت هستیشناسانهی همترازی برخوردارند؟ آیا اصلاً میتوان آنها را به نیت پژوهش از یکدیگر انتزاع کرد؟
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-k8
#باربارا_فولی #ن_ناجی
#کرشناو #برشگاه #طبقه #جنسیت #نژاد
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نقد مارکسیستی نظریهی «بُرشگاه»
نوشتهی: باربارا فولی ترجمهی: ن. ناجی جنس، نژاد و طبقه – این چیزی که تری ایگلتون یکبار از آنها، بهعنوان «تثلیث مقدس معاصر» یاد کرد، یا بهقول مارتا گیمنز، این «سه گانه»ها، – این مقولهها &…