🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ نفی «انتخابات»
▫️ گامی کوچک ولی ضروری برای تقويت ميدانهای واقعیِ مبارزه
نوشتهی: علیمُسيو
15 ژوئن 2021
🔸 «واقعبينانی» که بار ديگر بهطور داوطلبانه يا استخدامی به صحنهآرايیِ ميدان تبليغات سياسی جمهوری اسلامی مشغولاند به ما میگويند «قهر با انتخابات» نه فقط راه موثری برای مخالفت با نظام سياسی حاکم نيست، بلکه بهمعنی ازدستدادن فرصتهاست. آنها بنا بر درونیسازی منطق بازار يادگرفتهاند که همهچيز را بهچشم فرصت ببينند، حتی فاجعهها را؛ و روشن است که پيشدرآمد اين بينش راهبردی، وفقيابی يا سازگاری هرچه بيشتر با شرايط فاجعهبار است. پس اينک آنها که بنا به جايگاه اجتماعی و طبقاتیشان تنها از فرسنگها دورتر (فاصلهی ايمن) آوار فجايع را بر سر «ديگران» نظاره میکنند، همان ديگران را به واقعبينی دعوت میکنند. طبعا بنا به منظر محدودی که جايگاه طبقاتی و زيستیشان در اختيارشان قرار میدهد، آنها قادر به فهم اين موضوع نيستند که بسياری از اين «ديگران» اصولاً در موقعيتی نيستند که همانند آنها «توان نامحدودی برای سازگاری» داشته باشند؛ هرچند حتی فهم فرضی اين مساله هم ماهيت وظايف «ميسيونری»ای که آنها برعهده گرفتهاند را تغيير نمیدهد. اين موضوع خود بهتنهايی گويای آن است که چرا در ايران امروز مسالهی بیخاصيتی مانند «انتخابات» هم میتواند محملی سياسی برای تحکيم ستم طبقاتی باشد.
🔸 در اين متن کوتاه میخواهيم نشان دهيم که چرا بهرغم آگاهی از وهنآميزبودن انتخابات در ايران (در حد عمومیسازی مناسک «انتصابات» حکام)، بايد در حوزهی کنشگری سياسی اين رويداد را جدی گرفت؛ چرا نفی فعالِ انتخابات برای تداوم و تقويت مبارزات جاری عليه نظم ستمگرانهی مسلط بر ايران ضروری است؛ و سرانجام اينکه رويکرد انقلابی/راديکال به نفی انتخابات چه تمايزاتی با رويکردهای ارتجاعیای دارد که ظاهراً همين راهکار را تبليغ میکنند. روشن است که اين متن نه میخواهد با آن طيف «واقعبينان» وارد گفتگو شود، و نه با مجموع کسانی که بنا به پيوستگی منافعشان با نظم حاکم شرکت در مراسم موسمی انتخاب بين بد و بدتر را امری بديهی میانگارند. ولی متأسفانه حتی بعيد است که بتوانيم ازطريق اين متن وارد گفتگويی انتقادی با زحمتکشان و ستمديدگانی شويم که در فضای فراگير استيصال و در غياب چشمانداز مبارزاتی اميدبخش، تحت تأثير پروپاگاندای مرعوبساز «واقعبينان» قرار میگيرند و به اکراه به پای صندوقهای رأی میروند. مخاطبان اين متن از ميان طيف انبوه کسانی هستند که بهواسطهی آگاهی انتقادی به تجارب پيشين، يا بيزاری از کليت نظام سياسی مسلط و يا صرفاً از سر نااميدی و سرخوردگی در انتخابات پيشِ رو رأی نمیدهند (و احتمالاً قبلاً هم با دلايل مشابهی چنين کردهاند). متن حاضر مسلماً بر انتخاب نهايی اين طيف (رایندادن) چيزی اضافه نمیکند، اما اميد داريم که اين متن (در کنار متون مشابه) بتواند بخشی از گفتمانی اجتماعی باشد که بهميانجی آن اين کنشهای فردی کمابيش انفعالی در چارچوب معنای ديگری قرار گيرند و با يک چشمانداز سياسی فعال پيوند یابند تا از اين طريق، اين حرکتهای فردی به گامهای کوچک ولی آگاهانهای از يک فرآيند مقاومت و مبارزهی جمعی مستمر بدل گردند؛ فرآيندی که نمايش انتخاباتی حاکميت تنها لحظهی کوچک و گذرايی از آن است.
🔸 در نظر ما، مسالهی اساسی تفاوتِ جدی چشماندازها و سازوکارهايیست که رويکردهای مختلفِ هوادارِ تحريم انتخابات بهدنبال دستيابی يا فعالسازی آنها هستند؛ و همچنين درکهای متعارضی که از عاملان تغيير اجتماعی عرضه میکنند. بر اين باوريم که اغلب نحلهها و گفتمانهای پرصدايی که امروزه از ضرورت براندازی ج. ا. سخن میگويند، در مقايسه با بنيادهای وضعيت کنونی حاکم بر ايران، چشماندازهای اساسا متفاوتی را پيش نمیگذارند. شباهت ظاهری در تاکيدگذاری بر ضرورت گذار از ج. ا. لزوماً رويکردهای مختلف مدعی اين ضرورت را خويشاوند/همراه نمیسازد و شکافهای عظيم بين چشماندازها/ سازوکارهايی که برای اين گذار پيش مینهند را پر نمیسازد. بهبيان ديگر، هر فراخوان به براندازی جمهوری اسلامی و گذار از اين برزخ تاريخی لزوماً ناظر بر يک براندازی انقلابی يا معطوف به گذاری رهايیبخش نيست. برعکس، اين خطر را نبايد کماهميت تلقی کرد که جريانها و نحلههای سياسی قدرتمدار برای اينکه گامی از پويش تودههای ستمديده عقب نمانند، خود را با پوستهی ظاهری خواستههای آنان (يعنی عبور از ج. ا.) همراه میسازند، بیآنکه لزوماً بتوانند يا مايل باشند به هستهی اصلی مطالبات و آرزوهای آنها نزديک شوند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2jm
#هستهی_سرخ_علیمسيو
#انتخابات #مشروعیت #آگاهی_انتقادی
#تحریم #دیکتاتوری
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ نفی «انتخابات»
▫️ گامی کوچک ولی ضروری برای تقويت ميدانهای واقعیِ مبارزه
نوشتهی: علیمُسيو
15 ژوئن 2021
🔸 «واقعبينانی» که بار ديگر بهطور داوطلبانه يا استخدامی به صحنهآرايیِ ميدان تبليغات سياسی جمهوری اسلامی مشغولاند به ما میگويند «قهر با انتخابات» نه فقط راه موثری برای مخالفت با نظام سياسی حاکم نيست، بلکه بهمعنی ازدستدادن فرصتهاست. آنها بنا بر درونیسازی منطق بازار يادگرفتهاند که همهچيز را بهچشم فرصت ببينند، حتی فاجعهها را؛ و روشن است که پيشدرآمد اين بينش راهبردی، وفقيابی يا سازگاری هرچه بيشتر با شرايط فاجعهبار است. پس اينک آنها که بنا به جايگاه اجتماعی و طبقاتیشان تنها از فرسنگها دورتر (فاصلهی ايمن) آوار فجايع را بر سر «ديگران» نظاره میکنند، همان ديگران را به واقعبينی دعوت میکنند. طبعا بنا به منظر محدودی که جايگاه طبقاتی و زيستیشان در اختيارشان قرار میدهد، آنها قادر به فهم اين موضوع نيستند که بسياری از اين «ديگران» اصولاً در موقعيتی نيستند که همانند آنها «توان نامحدودی برای سازگاری» داشته باشند؛ هرچند حتی فهم فرضی اين مساله هم ماهيت وظايف «ميسيونری»ای که آنها برعهده گرفتهاند را تغيير نمیدهد. اين موضوع خود بهتنهايی گويای آن است که چرا در ايران امروز مسالهی بیخاصيتی مانند «انتخابات» هم میتواند محملی سياسی برای تحکيم ستم طبقاتی باشد.
🔸 در اين متن کوتاه میخواهيم نشان دهيم که چرا بهرغم آگاهی از وهنآميزبودن انتخابات در ايران (در حد عمومیسازی مناسک «انتصابات» حکام)، بايد در حوزهی کنشگری سياسی اين رويداد را جدی گرفت؛ چرا نفی فعالِ انتخابات برای تداوم و تقويت مبارزات جاری عليه نظم ستمگرانهی مسلط بر ايران ضروری است؛ و سرانجام اينکه رويکرد انقلابی/راديکال به نفی انتخابات چه تمايزاتی با رويکردهای ارتجاعیای دارد که ظاهراً همين راهکار را تبليغ میکنند. روشن است که اين متن نه میخواهد با آن طيف «واقعبينان» وارد گفتگو شود، و نه با مجموع کسانی که بنا به پيوستگی منافعشان با نظم حاکم شرکت در مراسم موسمی انتخاب بين بد و بدتر را امری بديهی میانگارند. ولی متأسفانه حتی بعيد است که بتوانيم ازطريق اين متن وارد گفتگويی انتقادی با زحمتکشان و ستمديدگانی شويم که در فضای فراگير استيصال و در غياب چشمانداز مبارزاتی اميدبخش، تحت تأثير پروپاگاندای مرعوبساز «واقعبينان» قرار میگيرند و به اکراه به پای صندوقهای رأی میروند. مخاطبان اين متن از ميان طيف انبوه کسانی هستند که بهواسطهی آگاهی انتقادی به تجارب پيشين، يا بيزاری از کليت نظام سياسی مسلط و يا صرفاً از سر نااميدی و سرخوردگی در انتخابات پيشِ رو رأی نمیدهند (و احتمالاً قبلاً هم با دلايل مشابهی چنين کردهاند). متن حاضر مسلماً بر انتخاب نهايی اين طيف (رایندادن) چيزی اضافه نمیکند، اما اميد داريم که اين متن (در کنار متون مشابه) بتواند بخشی از گفتمانی اجتماعی باشد که بهميانجی آن اين کنشهای فردی کمابيش انفعالی در چارچوب معنای ديگری قرار گيرند و با يک چشمانداز سياسی فعال پيوند یابند تا از اين طريق، اين حرکتهای فردی به گامهای کوچک ولی آگاهانهای از يک فرآيند مقاومت و مبارزهی جمعی مستمر بدل گردند؛ فرآيندی که نمايش انتخاباتی حاکميت تنها لحظهی کوچک و گذرايی از آن است.
🔸 در نظر ما، مسالهی اساسی تفاوتِ جدی چشماندازها و سازوکارهايیست که رويکردهای مختلفِ هوادارِ تحريم انتخابات بهدنبال دستيابی يا فعالسازی آنها هستند؛ و همچنين درکهای متعارضی که از عاملان تغيير اجتماعی عرضه میکنند. بر اين باوريم که اغلب نحلهها و گفتمانهای پرصدايی که امروزه از ضرورت براندازی ج. ا. سخن میگويند، در مقايسه با بنيادهای وضعيت کنونی حاکم بر ايران، چشماندازهای اساسا متفاوتی را پيش نمیگذارند. شباهت ظاهری در تاکيدگذاری بر ضرورت گذار از ج. ا. لزوماً رويکردهای مختلف مدعی اين ضرورت را خويشاوند/همراه نمیسازد و شکافهای عظيم بين چشماندازها/ سازوکارهايی که برای اين گذار پيش مینهند را پر نمیسازد. بهبيان ديگر، هر فراخوان به براندازی جمهوری اسلامی و گذار از اين برزخ تاريخی لزوماً ناظر بر يک براندازی انقلابی يا معطوف به گذاری رهايیبخش نيست. برعکس، اين خطر را نبايد کماهميت تلقی کرد که جريانها و نحلههای سياسی قدرتمدار برای اينکه گامی از پويش تودههای ستمديده عقب نمانند، خود را با پوستهی ظاهری خواستههای آنان (يعنی عبور از ج. ا.) همراه میسازند، بیآنکه لزوماً بتوانند يا مايل باشند به هستهی اصلی مطالبات و آرزوهای آنها نزديک شوند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2jm
#هستهی_سرخ_علیمسيو
#انتخابات #مشروعیت #آگاهی_انتقادی
#تحریم #دیکتاتوری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نفی «انتخابات»
گامی کوچک ولی ضروری برای تقويت ميدانهای واقعیِ مبارزه نوشتهی: علیمُسيو «واقعبينانی» که بار ديگر بهطور داوطلبانه يا استخدامی به صحنهآرايی ميدان تبليغات سياسی جمهوری اسلامی مشغولاند به ما می…