نقد
3.37K subscribers
200 photos
17 files
795 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ اسکیزوفرنی سیاست پولی

22 نوامبر 2023

نوشته‌ی: توماس کونیش
ترجمه‌ی: م. بیگی

📝 توضیح مترجم: یکی از ویژگی‌های اساسی بحران در جوامع سرمایه‌داری افشا شدن راز فرانمودها است، به نحوی که در بحران، حقیقت این جوامع، یعنی قانون ارزش با تمامی انتزاعات پیکریافته‌اش و در تمامی سطوح، و با درهم شکسته شدن پوسته‌ی فرانمودین آن‌ها، پیوستار درونی این جوامع در برابر دیدگان مردم آشکار می‌گردد و دقیقاً عاملی می‌شود تا با وقوف به کنه پیوستار درونی، آگاهی از آن را به آگاهی اکثریت عظیم مردم مبدل ساخت. کونیش در این مقاله و با توجه به بحران‌های مالی و پولی رواج‌یافته در این جوامع اثبات می‌کند که هر اقدامی در رفع بحران به بحران دیگری و لذا به بن‌بست کشیده می‌شود که در زبان روان‌شناسی اجتماعی آن را «بن‌بست دوسویه» و در زبان ادیبانه‌ی فارسی آن را «چوب دوسر طلایی» می‌نامند. نویسنده در این مقاله مدلل می‌سازد که چرا با فروریختن کاخ مالی و پولی، آوار آن همواره بر سر توده‌های مردم زحمت‌کش فرو می‌آید که نتیجه‌ی آن، باز هم وخیم‌تر شدن وضعیت معیشتی آنان است، و چرا تبیین و نقد بحران وظیفه‌ای است در مبارزه‌ی طبقاتی علیه روابط استثماری در این جوامع.

🔸 نظام جهانی که به دلیل بارآوری فزون از حد تولید کالایی‌اش درحال خفه شدن می‌باشد، به‌طور فزاینده‌ای بر اعتبار متکی است و از طریق قرضه‌ی متکی به تقاضای تولید اعتبار در حوزه‌ی مالی می‌چرخد، گرچه چاپ پول توسط بانک‌های مرکزی، در شکل‌گیری پایگاه‌های سوداگری و اعتباری مربوطه، همواره نقشی بسیار اساسی را ایفا کرد. بدین رو این سیاست، از زمان شروع پویایی تورم جهانی به پایان می‌رسد. نه تنها می‌بایستی بهره‌ها افزایش یابند، بلکه هم‌چنین بانک‌های مرکزی مجبورند خرید اوراق بهادار دولتی و مالی را حداقل به منظور مهار تورم کاهش دهند، امری که حوزه‌ی مالی را از مهم‌ترین «محرک»اش برای تولید مدام حباب‌های جدید محروم می‌کند. خطاهای بازار مالی در بهار سال ۲۰۲۳ و بحران بانکی در آمریکا که در آغاز ذکر آن رفت، دقیقآ نتیجه‌ی قطع نقدینگی توسط بانک‌های مرکزی می‌باشند.

🔸 بدین ترتیب سیاست پولی و اقتصادی بورژوایی در تله‌ای از بحران فروغلطیده است: این سیاست می‌باید بهره‌ها را کاهش و به چاپ پول ادامه دهد، تا قادر شود از محرک اقتصادی و بازارهای بی‌ثبات مالی حمایت نماید. در عین‌حال و هم‌زمان بانک‌های مرکزی مجبورند بهره را افزایش دهند و به یک سیاست پولی انقباضی گذار کنند تا آن‌که تورم را حتی‌الامکان از طریق سیاست پولیِ صرف کلاً مهار نمایند. به‌خاطر آن‌که این امر محال، در مورد بحران حداقل تا حدودی کاربر شوند، به نظر می‌رسد که بانک‌های مرکزی درحال گذار به نوعی اسکیزوفرنی در سیاست پولی‌اند، که در آن گرایش عمومی به کاهش ترازنامه‌های بانکی در تک حادثه‌های کوتاه‌مدت، سیاست پولی انبساطی، به دوره‌های بحران مبدل می‌شود. کاهش خرید اوراق بهادار دولتی و مالی توسط بانک‌های مرکزی در صورت وقوع بحران، مبدل به سیاست بحران انبساطی ذکرشده در بالا «به هر بهایی که لازم است»، می‌شود که برای تثبیت نظام مالی می‌بایست بیلیون‌ها دلار هزینه شود.

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3MT

#توماس_کونیش #م_بیگی
#اشباع_پول #بحران_بانکی #حباب_نقدینگی #رکود_تورمی
👇🏽

🖋@naghd_com