▫️ مغاک
▫️ ضرورت جهتیابی تازهی قطبنمای اخلاقی چپ
28 اکتبر 2023
نوشتهی: هانو هاویناشتاین
ترجمهی: کمال خسروی
📝 توضیح مترجم: در روزهایی که نسلکشی جنایتکارانهی رژیم سرکوبگر و نژادپرست اسرائیل در غزه حتی صدای سینهچاکان «دموکراسی» و «حقوق بشر» را درآورده و چشمدریدگی و وقاحت رسانهها و سیاستپیشهگان غربی را به وهنی آشکار بدل کرده است، «لاپید»، نخستوزیر پیشین اسرائیل به صراحت میگوید که هر رسانهای که نگاهی عینی نسبت به رویدادهای جاری داشته باشد، هوادار حماس است، و هر رسانهای که موضع هردو طرفِ جنگ را منعکس کند، هوادار حماس است. رسانهها فقط باید یکصدا و بیچونوچرا موضع اسرائیل را منعکس و حمایت کنند. در چنین روزهایی، چپ مستقل اروپایی «روزهای سختی» را میگذراند. نوشتهی پیشِ رو، هرچند در تقدم و تأخر گزارش جنایتها ناچار است از حماس آغاز کند، اما نمونهای از تلاش برای درنیفتادن به پرتگاه دوگانههای تصنعی و بیبدیلی چپ است.(ک.خ)
🔸 روزهای سختی است. در حالی که این سطور را مینویسم، میکوشم تصویر مردهها و زخمیها را از ذهنم بتارانم تا اساساً بتوانم یک جملهی سرراست را به پایان برسانم. تصویر انسانهای اسرائیلی و فلسطینی، پیر و جوان، گاه هنوز زنده و گاه چنان از ریخت افتاده که چهرهی انسانیشان قابل تشخیص نیست. کفنها در اسرائیل سیاهاند، در غزه سپید. استعارهها رنگ میبازند. با این حال، این واقعیتِ کوچک همچون آینهای شوم در برابر درگیری اسرائیل-فلسطین بی هیچگونه لمسی از ظرافت روی میدهد. کم نیست جهالتی متکبرانه نسبت به جامعهی مدنی اسرائیلی و فلسطینی و حتی گاه برخطارفتنی شگفتآور در عطف به واقعیتهای تاریخی و سیاسی.
🔸 اندیشهی چپ، مجاز به از دست نهادنِ اصول بنیادین و شانه خالی کردن از آنها نیست. نباید برای پایبندی به اصول بنیادین و عام بشردوستانه، پذیرشِ عدم تقارن و توازن ساختاری بین یکی از قدرتمندترین ماشینهای نظامی جهان (اسرائیل)، و جامعهای تکهْ پاره شده و بهلحاظ ساختاری حقْزداییشده طی دههها (فلسطین) را به فراموشی سپرد. این را مینویسم در واکنش به موجی از رادیکالیسم کلامی، از سوی برخی از چپها که بهویژه در رسانههای مجازی قابل لمس بود؛ مثلاً عباراتی از این دست: «فکر کردید مبارزه برای استقلال چه معنایی دارد؟ ژست پرخاشگرانه؟ مقالهنویسی؟ ای بازندگان حقیر!» شاید زمانیکه این جملات نوشته میشد، ابعاد کامل فاجعه هنوز قابل تصور نبود. اما این دلیل هم، چنین عباراتی را بهتر نمیکند.
🔸 منطق ذاتی «خسارات جانبی» که در اظهاراتی مانند عبارت فوق میلولد، نه تصادفاً، یادآور منطق مشهور و قدیمی توجیهگرانه نزد راستهای اسرائیلی است، که در پوشش ادعای ظاهری «دفاع از خود» از حدود 15 سال پیش تاکنون، قربانی شدن هزاران فلسطینی غیرنظامی در حملات هوایی به غزه را هربار از نو و آگاهانه بهعنوان امری اجتنابناپذیر توجیه میکنند. تمایز بین کشتار عامدانهی غیرنظامیان از یکسو، و بمباران بلاانقطاع و مصرانهی منطقهای با جمعیت انبوه و بدون هرگونه امکان فرار و گریز و پناهجویی، که به ناگزیر مستلزم قربانی شدن غیرنظامیان است، از سوی دیگر، به سختی قابل انکار است. چنین تمایزی وجود دارد و دامنهاش از تقدم و تأخر زمانی [یعنی چه کسی اول شروع کرد و چه کسی بعداً واکنش نشان داد]، به مراتب فراتر میرود. اما این نیز حقیقت دارد که با هر گزارش هولناک دیگری از غزه، در روزها و ساعاتی اینچنین، بیش از پیش دشوارتر میشود که آدمی هردو کشتار را همزمان روایت کند: هم خودِ تمایز و هم به خدمت گرفتن آن در فضای افکار عمومی، برای مشروعیت بخشیدن به جنایات جنگی.
🔸 بسیاری از ناظران نگران آنند که اینجا مسئله بر سر یک مجازات جمعی در ابعادی تاریخی است که قرار است همهی فلسطینیها را در تمامیتشان هدف قرار دهد. بسیاری از پژوهشگران اینک از خطر یک نسلکشی سخن میگویند. با توجه به رفتار کابینهی اسرائیل بهنظر نمیآید که این هشدارها مبالغهآمیز باشند... این دولت نیازمند محرک خاصی برای جامهی عمل پوشاندن به تحقیر، و اکراهش نسبت به زندگی فلسطینیان نیست. به این ترتیب قتلعام حماس نوعی کمکرسانی به عوامفریبی راستها هم بود. حماس مادهی آتشافروزی را در اختیار نتانیاهو و اعضای افراطی ائتلافش قرار داد تا بتوانند برنامهی عمل توسعهطلبانهشان را به مراتب گستردهتر کنند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Kc
#هانو_هاویناشتاین #کمال_خسروی
#فلسطین #غزه #اسرائیل
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ ضرورت جهتیابی تازهی قطبنمای اخلاقی چپ
28 اکتبر 2023
نوشتهی: هانو هاویناشتاین
ترجمهی: کمال خسروی
📝 توضیح مترجم: در روزهایی که نسلکشی جنایتکارانهی رژیم سرکوبگر و نژادپرست اسرائیل در غزه حتی صدای سینهچاکان «دموکراسی» و «حقوق بشر» را درآورده و چشمدریدگی و وقاحت رسانهها و سیاستپیشهگان غربی را به وهنی آشکار بدل کرده است، «لاپید»، نخستوزیر پیشین اسرائیل به صراحت میگوید که هر رسانهای که نگاهی عینی نسبت به رویدادهای جاری داشته باشد، هوادار حماس است، و هر رسانهای که موضع هردو طرفِ جنگ را منعکس کند، هوادار حماس است. رسانهها فقط باید یکصدا و بیچونوچرا موضع اسرائیل را منعکس و حمایت کنند. در چنین روزهایی، چپ مستقل اروپایی «روزهای سختی» را میگذراند. نوشتهی پیشِ رو، هرچند در تقدم و تأخر گزارش جنایتها ناچار است از حماس آغاز کند، اما نمونهای از تلاش برای درنیفتادن به پرتگاه دوگانههای تصنعی و بیبدیلی چپ است.(ک.خ)
🔸 روزهای سختی است. در حالی که این سطور را مینویسم، میکوشم تصویر مردهها و زخمیها را از ذهنم بتارانم تا اساساً بتوانم یک جملهی سرراست را به پایان برسانم. تصویر انسانهای اسرائیلی و فلسطینی، پیر و جوان، گاه هنوز زنده و گاه چنان از ریخت افتاده که چهرهی انسانیشان قابل تشخیص نیست. کفنها در اسرائیل سیاهاند، در غزه سپید. استعارهها رنگ میبازند. با این حال، این واقعیتِ کوچک همچون آینهای شوم در برابر درگیری اسرائیل-فلسطین بی هیچگونه لمسی از ظرافت روی میدهد. کم نیست جهالتی متکبرانه نسبت به جامعهی مدنی اسرائیلی و فلسطینی و حتی گاه برخطارفتنی شگفتآور در عطف به واقعیتهای تاریخی و سیاسی.
🔸 اندیشهی چپ، مجاز به از دست نهادنِ اصول بنیادین و شانه خالی کردن از آنها نیست. نباید برای پایبندی به اصول بنیادین و عام بشردوستانه، پذیرشِ عدم تقارن و توازن ساختاری بین یکی از قدرتمندترین ماشینهای نظامی جهان (اسرائیل)، و جامعهای تکهْ پاره شده و بهلحاظ ساختاری حقْزداییشده طی دههها (فلسطین) را به فراموشی سپرد. این را مینویسم در واکنش به موجی از رادیکالیسم کلامی، از سوی برخی از چپها که بهویژه در رسانههای مجازی قابل لمس بود؛ مثلاً عباراتی از این دست: «فکر کردید مبارزه برای استقلال چه معنایی دارد؟ ژست پرخاشگرانه؟ مقالهنویسی؟ ای بازندگان حقیر!» شاید زمانیکه این جملات نوشته میشد، ابعاد کامل فاجعه هنوز قابل تصور نبود. اما این دلیل هم، چنین عباراتی را بهتر نمیکند.
🔸 منطق ذاتی «خسارات جانبی» که در اظهاراتی مانند عبارت فوق میلولد، نه تصادفاً، یادآور منطق مشهور و قدیمی توجیهگرانه نزد راستهای اسرائیلی است، که در پوشش ادعای ظاهری «دفاع از خود» از حدود 15 سال پیش تاکنون، قربانی شدن هزاران فلسطینی غیرنظامی در حملات هوایی به غزه را هربار از نو و آگاهانه بهعنوان امری اجتنابناپذیر توجیه میکنند. تمایز بین کشتار عامدانهی غیرنظامیان از یکسو، و بمباران بلاانقطاع و مصرانهی منطقهای با جمعیت انبوه و بدون هرگونه امکان فرار و گریز و پناهجویی، که به ناگزیر مستلزم قربانی شدن غیرنظامیان است، از سوی دیگر، به سختی قابل انکار است. چنین تمایزی وجود دارد و دامنهاش از تقدم و تأخر زمانی [یعنی چه کسی اول شروع کرد و چه کسی بعداً واکنش نشان داد]، به مراتب فراتر میرود. اما این نیز حقیقت دارد که با هر گزارش هولناک دیگری از غزه، در روزها و ساعاتی اینچنین، بیش از پیش دشوارتر میشود که آدمی هردو کشتار را همزمان روایت کند: هم خودِ تمایز و هم به خدمت گرفتن آن در فضای افکار عمومی، برای مشروعیت بخشیدن به جنایات جنگی.
🔸 بسیاری از ناظران نگران آنند که اینجا مسئله بر سر یک مجازات جمعی در ابعادی تاریخی است که قرار است همهی فلسطینیها را در تمامیتشان هدف قرار دهد. بسیاری از پژوهشگران اینک از خطر یک نسلکشی سخن میگویند. با توجه به رفتار کابینهی اسرائیل بهنظر نمیآید که این هشدارها مبالغهآمیز باشند... این دولت نیازمند محرک خاصی برای جامهی عمل پوشاندن به تحقیر، و اکراهش نسبت به زندگی فلسطینیان نیست. به این ترتیب قتلعام حماس نوعی کمکرسانی به عوامفریبی راستها هم بود. حماس مادهی آتشافروزی را در اختیار نتانیاهو و اعضای افراطی ائتلافش قرار داد تا بتوانند برنامهی عمل توسعهطلبانهشان را به مراتب گستردهتر کنند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Kc
#هانو_هاویناشتاین #کمال_خسروی
#فلسطین #غزه #اسرائیل
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مغاک
ضرورت جهتیابی تازهی قطبنمای اخلاقی چپ نوشتهی: هانو هاویناشتاین ترجمهی: کمال خسروی همهنگام با نوشتن این سطور، غزه بر لبهی پرتگاه یک فاجعه ایستاده است. اسرائیل برای حملهی زمینی بسیج میکند. …