نقد
3.36K subscribers
200 photos
17 files
794 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
خروش خوزستان

▪️ شگفت‌آور نیست که رژیم زندان و شکنجه و اعدام، رژیمی که‌ سرکردگانش هر روز بیش‌تر از دیروز چهره‌های ‏شناخته‌شده‌‌ی‌ کشتارند، جز با زبان سرکوب و گلوله و کشتار سخن نگوید؛ و شگفت‌آور نیست که خروش برخاسته از ریشه‌ها، ‏از رنج و ستم هماره‌ی دیروز و امروز، سر در برابر سرکوبگران خم نکند. ‏

▪️ قیام تشنگان خوزستان، خیزشی فقط برای آب نیست؛ انفجار خشمی است علیه تاراج آب و نان و خاک و زمین و زبان و ‏فرهنگ و فضای زندگی، و فریادی است آشکار و همبسته و خواستار واژگونی ستمکاران تاراج‌گر. صدایی خاموش ناشدنی. ‏نه، این خروش و خیزش را دیگر سر فرونشستن نیست.‏

✊🏽✊🏽✊🏽

#انا_عطشان
#خوزستان
#آب_مثل_آبان
#خیزش_تیر

🖋@naghd_com
▫️ قیام تیر

نوشته‌ی: جلیل شُکری

‏25 ژوئیه 2021‏

🔸 طی روزهای گذشته بار دیگر قیامی از سوی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی پاگرفت که در کنار دو قیام قبلی دی ‌‏۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، بی‌تردید باید آن را سومین حرکت تکوین پراتیک انقلابی مردم دانست... این روند تکوینی پراتیک انقلابی نشان از تغییری جدی در درک عمومی مردم از سازمان‌یابی انقلابی است. این قیام‌گران ‏دیگر خود را در فضای فکری ناگزیری انتظار برای رهبری و سازماندهی مرکزمحور نمی‌بینند. سازمان‌یابی‌ها در هسته‌ها و ‏گروه‌های خُردتر اتفاق افتاده و میانجی‌های رسانه‌ای در بهم‌پیوند دادن این سازمان‌یابی‌های خُرد نقشی چشمگیر دارد. خلاقیت‌ها ‏در صحنه‌ی نبرد اتفاق می‌افتد و کشته‌ها سبب‌ساز فعال شدن خانواده‌های‌شان می‌شود. از همین روست که با وجود سرکوب‌ها ‏پس از هر خیزش و قیام، در حد فاصل قیام بعدی اعتراضات گسترده‌ی طبقاتی جریان پیدا می‌کند.‏

🔸 بجز تکوین آگاهی جمعی و شیوه‌های مبارزاتی در جریان از پی هم آمدن قیام‌های سه‌گانه، آنچه در جریان قیام تیر به نحو ‏بارزی نطفه‌های پروریدن آلترناتیو را به‌دست می‌دهد عبارت است از اشکال ریزومیک (ریزوم: ساقه‌های زیرزمینی ‏ریشه‌مانند) اداره‌ی شورایی در هیأت محله‌محوری.‏

🔸 سکه‌ی توسعه‌ی نامتوازن و رها شدگی به طور ویژه‌ی مناطقِ با مسأله‌ی «قومیت» در چنبره‌ی فقر و فلاکت، روی ‏دیگری هم داشته است: مردمی که به عنوان تُف شدگان منطق توسعه‌ی سرمایه‌داری نئولیبرال، از شر سوژه‌ی نئولیبرال شدن ‏هم مصون ماندند و ضرورتا این مصون ماندگی در هیأت‌های ارتجاعی سنتی جاگیر نشده است. دیالکتیک رهایی-جمود در ‏اجتماعات محلی، در حالی که از یک‌سو مسائلی چون فرودستی زنان را حمل می‌کند، منطق زندگی اشتراکی را نیز مفصل‌بند ‏روابط اجتماعی قرار داده است.‏

🔸 در پس توسعه‌نیافتگی منطبق با شاخص‌های رسمی مناطقی چون اهواز، باید انواع سازوکارهایی جمعی را هم درنظر ‏گرفت که به اعتبارش مردم مطرود ادامه‌ی حیات را برای خویش ممکن و در خلال این حاشیه‌ای شدن، همبستگی‌های ‏طبقاتی-قومیتی-جنسیتی را علیه حاکمان شکل می‌دهند. سازمان‌یابی محله‌ای به اعتبار اسکان‌یابی قومی-خویشی در این مناطق ‏و مرتفع شدن نگرانی‌هایی که مارکس در زمانه‌ی خویش خصوص انزوای کمون‌های از یکدیگر داشت به اعتبار امکان ‏ارتباطی به میانجی فضای مجازی، باعث می‌شود که در خلال ستیز با حکومت مرکزی، توده‌های معترض استعداد اداره‌ی ‏خویش را هرچه بیشتر درک کرده و بر آن پای بفشارند.‏

🔸 محله‌محوری در واقع تاکتیکی است که امکان فتح سنگربه‌سنگر را در یک وضعیت دیکتاتوری نظامی به‌دست می‌دهد. ‏فتح سنگربه‌سنگر صرفا شیوه‌ای برای مبارزه در وضعیت جامعه‌ی مدنی پارلمانتاریستی نیست؛ از قضا این امر می‌تواند ‏اشاره به ضرورت نگهداری و حراست از میزان پیشروی‌ها بر ضد سیستم است. اگر بنا باشد پیشروی‌ها در هنگامه‌ی سرکوب ‏شدن نه صرفا متوقف،‌ بلکه به عقب برگردند تا بار دیگر در جریان خیزشی، نقطه‌ی پیشین از نو فتح شود، آنگاه این امر ‏مصداق «درجا زدن» خواهد بود. حراست از برخی دستاوردهای پیشروی‌ها، امری‌ست که بلافاصله پس از پیشروی باید در ‏دستور کار قرار گیرد...‏

🔹متن کامل را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2oz

#جلیل_شکری #قیام_تیر #خوزستان
#محله‌محوری
#پراتیک_انقلابی
#انا_عطشان

👇🏽

🖋@naghd_com
▪️ خیزش‌های امروز، انقلاب فردا

چنین انقلابی بی‌گمان دشمنان کوچکی ندارد. در راه پیروزی این انقلاب است که تازه مبارزه‌ی حقیقی ضدامپریالیستی، علیه ‏همه‌ی ارتجاع جهانیِ زخم‌خورده از این انقلاب معنا می‌یابد و مضحکه‌ی‌ «مبارزه‌ی ضدِامپریالیستی» بازو در بازوی ‏جمهوری اسلامی را آشکار و رسوا می‌کند. این انقلاب، که پنجره‌ای بر چشم‌انداز تاریخی رهایی انسان می‌گشاید، چشم‌اندازی ‏از راه‌های سهل‌العبور و نتایح سهل‌الوصول در پیش ندارد، اما دیر یا زود فرامی‌رسد. در این، کوچک‌ترین تردیدی نیست؛ و ‏آن‌کس که آرمان‌گراییِ سرشته در این ایقان را خیال‌پردازی بداند، از واقعیت هیچ نمی‌داند. سیاست، هنرِ ناممکن است. ‏

از مقاله خیزش‌های امروز، انقلاب فردا- کمال خسروی، بهمن 1398‏
👇🏽

https://wp.me/p9vUft-1f5

#خوزستان
#آب_مثل_آبان
#خیزش_تیر

🖋@naghd_com
🔹 نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ جنبش خوزستان و زبان الکن رسانه‌های آلترناتیو

نوشته‌ی: م. رضا ملکشا

‏20 اوت 2021‏

🔸 با گذشت بیش از دو هفته از آغازِ جنبش تشنگان خوزستان و هم‌چنین اعتراضات حمایتی از این جنبش در بسیاری از نقاط ‏کشور هم‌چنان در انتظار واکنش رسانه‌هایی هستیم که خود را در قامت رسانه‌های آلترناتیو و ضد جریان جهت پوشش ‏جنبش‌های بین‌المللی طبقه کارگر و فرودستان معرفی می‌کنند. از رسانه‌هایی نظیر رد فیش (‏red fish‏) و چپ آمریکایی ‌‏(‏American Left‏) که محدود به پوشش خبری صرفِ است تا رسانه‌های ترکیبی و تحلیلی‌تر نظیر «مجله ژاکوبن»، «دبیلو ‏اس دبیلو اس»، «اس دبلیو ای» و … هنوز نه به پوشش خبری جنبش متداوم تیرماه پرداخته‌اند و نه موضع مشخصی را در ‏قبال آن اتخاذ کرده‌اند. این امر در عین آن‌که افشاکننده هستی سیاسی بسیاری از این رسانه‌هاست، جایگاه رسانه‌هایی که خود ‏را آلترناتیوِ رسانه‌های بورژوایی در مقیاس جهانی قلمداد می‌کنند را در نسبت با جنبش طبقاتی می‌سنجد. سکوت و بایکوت ‏رسانه‌ای در لحظه‌هایی هم‌چون جنبش خوزستان، نشانگر عدم اعتنا به انترناسیونالیسم پرولتری‌ست و از همین روست که خودِ ‏جنبش و سوژه‌های فعال در آن به عواملی تبدیل می‌شوند که با پراتیک مشخص ظرفیت‌های رسانه‌های آلترناتیو، کاستی‌ها و ‏محدودیت‌های آن را ارزیابی می‌کنند.‏

🔸 در دوره فعلی عیار رسانه‌های آلترناتیو نه تنها با پوشش تحلیلی جنبش بلکه با نقد مشخص رسانه‌های بورژوایی و خط ‏مشی حاکم بر آن‌ها سنجیده می‌شود. حرکت رسانه در این نقطه هم‌چون حرکت جنبش، مرکب و پر فراز و نشیب است و ‏الزامی‌ست تا رسانه نه بر فراز جنبش یا پیش‌تر از آن، بلکه به جزئی از کلیت پویای آن بدل شود. در چنین وضعیتی است که ‏آگاهی برگزیدن تریبون مشخص انقلابی در اذهان توده جای گرفته و توده معترضْ هر کانال، شبکه و یا رسانه‌ای را برای ‏بازگوکردن مطالبات و برنامه‌ها و هم‌چنین بازنمایش کنش برنمی‌گزیند. در عین‌حال در بطن چنین وضعیتی است که رسانه ‏آلترناتیو به معنای واقعی کلمه و در وضعیت مشخص ساخته می‌شود. گویی آلترناتیوبودگی رسانه در دو سطح متفاوت سنجیده ‏می‌شود. نخست: دایره پوشش اخبار، ادبیات و منطق طبقاتی حاکم بر تحلیل آن و دوم: نسبت و موقعیت رسانه با حرکت ‏جنبش.‏

🔸 اگرچه رسانه به طور عام برحسب جایگاه طبقاتی ابعاد مختلف جنبش را دربرمی‌گیرد، اما آنچه که در دسته‌بندی و ‏معین‌کردن رسانه آلترناتیو نقش محوری دارد، طیف رادیکال جنبش است. مبارزان رادیکال حتی اگر به سطح طرح شعارها و ‏برنامه‌های انتقالی نرسیده باشند، در دفاع از مطالبات جاری و زنده در برابر منطق دستگاه‌های دولتی، ایدئولوژی بورژایی ‏موجود در جنبش و رسانه‌های راست‌گرای امپریالیستی (حتی اگر با تناقض و ادبیاتِ نه چندان صریح بیان شود) به طرح ‏افق‌های مبارزه طبقاتی می‌پردازند. سویه‌هایی که نسبت پوشش و حرکت در امتداد جنبش و هم‌چنین نقد درونی سویه‌های ‏انحرافی آن، ذات آلترناتیوبودگی رسانه در شرایط انقلابی را تعیین می‌کنند. همین پیش‌شرط مقدم بر بازنمایی رسانه‌ای جنبش، ‏یعنی تقدم پراتیک طبقاتی است که موجبیت تام نفوذ رسانه‌های گوناگون بر جنبش را انکار می‌کند. و در عین‌حال رسانه ‏آلترناتیو را بر آن می‌دارد تا تاثیر شبکه‌های طردکننده و فرصت‌طلب را خنثی کند.‏

🔸 تعمیم‌بخشیِ تئوری انقلابی و راهبردهای آژیتاسیون به هر وضعیتی، نه‌تنها در حوزه آگاهی انقلابی توده معترض، ‏کارکردی دگرگون‌ساز ندارد بلکه حتی ممکن است جنبش را به مغاکی از آوانتوریسم فرو غلتاند. از سوی دیگر با نگاهی ‏موشکافانه‌تر می‌توان تشخیص داد که سویه‌هایی از پوشش و تولید محتوای رسانه‌ای که داغِ سازوکار نامشخص آنارشیستی را ‏بر پیشانی دارد آن روی سکه بایکوت رسانه‌ای است. اگر بایکوت در پی خنثی‌سازی اراده طبقاتی و انقلابی معترضان است، ‏این سبک‌کار نیز پراگماتیسم افتراقی را در جنبش تقویت می‌کند. امری که از اقدام و کنش هر بخش از جنبش به‌عنوان ‏نماینده‌ای از بدنه جنبش دفاع کرده و نسبیت این عامل‌ها را نه با بحران‌هایی که مولد جنبش بوده، می‌سنجد و نه با مخاطراتی ‏که ممکن است رویه جنبش، دستاوردهای آن و مهم‌تر از همه، آگاهی طبقاتی را تهدید کند.‏

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید: ‏

https://wp.me/p9vUft-2rF

#م_رضا_ملکشا #مبارزه_طبقاتی #رسانه #خوزستان
#سکتاریسم #امپریالیسم
👇🏽

🖋@naghd_com‏ ‏
▪️سرمایه و نمایندگان طبقاتی‌اش در هیئت رژیم کشتار و سرکوب، آب و هوا و نان و جان‌ ما را می‌مکند و به تاراج می‌برند. در سرزمینی که پیکرش از سال‌ها تبعیض و ستم علیه ملیت‌ها و قومیت‌ها زخمی‌‌ست، بر بناهای در حال فرو ریختنشان نام «متروپل» می‌نهند، اما آوارشان همواره بر سر ما خراب می‌شود.

این‌که رژیم با وقاحتی کم‌نظیر، در‌حالی‌که ده‌ها تن هنوز در زیر آوارها گرفتارند، به جای ارسال نیروهای امدادی، سازوبرگ سرکوبش را روانه می‌کند، تنها نشانه‌‌ی وحشتش از خشم مردمانی است که برای زندگی می‌جنگند. هراس از آنانی که اگر همبسته به میدان آیند، قهرشان توانِ آوار کردن این بنای سیاسی و طبقاتی بر سر بانیانش را دارد.

#آبادان
#خوزستان
#متروپل

🖋@naghd_com