نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
791 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ صف طولانی گدایان نئولیبرال

همه‌ی سرمایه‌داران و اقتصاددانان و سیاست‌پیشه‌گانِ هوادار بازار آزاد و دست جاودگر و نامرئی بازار، جزوه‌ها و عکس‌های هایک و «شیکاگو بویز» و ریگان و تاچر را زیر چمن زمین‌های گلف و تنیس و چوگان چال کرده‌اند و با شمایل‌های پولانی و کینز در دست، جلوی دیوار ندبه‌ی دولت‌ها صف کشیده‌اند و هریک با شیونی زارتر و فریادی «جگرخراش‌تر» از دیگری خواستار حمایت دولت از سرمایه‌داران اند. همه‌ی آنها که کوچک‌ترین مداخله‌ی دولت‌ها و نهادهای عمومی در مقتضیات داخلی بنگاه‌ها را خدشه‌دارشدن ناموس مالکیت، تجاوز به حریم آزادی‌های فردی و نقض حقوق بشر تلقی می‌کردند، حالا از دولت‌ها می‌خواهند حقوق کارکنان‌شان را بپردازند و با کمک‌های بلاعوض، با وام‌های بلندمدتِ بی‌بهره و ضمانت‌های مالی، از دست رفتن سودهای کلان را جبران کنند. همه‌ی آنها که در برابر هرگونه خواست دولتی‌کردن خدمات عمومی، مانند تامین آب و سوخت و انرژی، حمل و نقل عمومی، پست و ارتباطات، بهداشت و آموزش گریبان می‌دریدند و دستار بر زمین می‌کوفتند و بر خلایق آیه‌های وحشتِ برقراری دیکتاتوری کمونیسم و از دست رفتن آزادی و کرامت انسانی را می‌خواندند، امروز نهاد دولت را مسئول تامین سلامت و معاش مردم می‌دانند و غفلت‌ها و ناتوانی‌های دولت‌ها در انجام وظیفه‌شان را سرزنش می‌کنند.

و سوسیال دمکرات‌های بیچاره، که دیروز از ترس «کمونیست» نامیده‌شدن و آلایش دامن‌شان به «دیکتاتوری پرولتاریا»، همه‌ی دست‌آوردهای جنبش کارگری را یک به یک بر نطع سیاست‌های نئولیبرال قربانی می‌کردند، امروز که متاع «سوسیال دمکراسی» را بر سر دست‌ها می‌برند، چنان آبروباخته‌اند که نمی‌توانند از این نمد کلاهی بدوزند و آرزوی بازگشت دوران ثبات سرمایه و حقارت همیشگی خود را دارند.


کمال خسروی

#کرونا #سرمایه‌داری #نئولیبرالیسم #سوسیال_دموکراسی

https://www.facebook.com/naghd.site/photos/a.191839334770781/570261260261918/?type=3&theater

🖋@naghd_com
🔹 نوشته های دریافتی 🔹

▫️ قیمت «انسان» بودن، «ایستاده جان‌ دادن»
▫️ فرایندِ سازمان‌یابی معلمان – بخش دوم 1386–1393

نوشته‌ی: فرنگیس بختیاری

25 ژوئیه 2020

این سلسله‌گزارش‌های تحقیقی تحلیلی، فصول ‌کتابی در دست تدوین به نام «فرایند سازما‌ن‌یابی در جنبش معلمان» است. در این کتاب جهت دسترسی علاقه‌مندان به آرشیو این جنبش، بیانیه‌های شورای هماهنگی به‌صورت کامل درج خواهند شد. این نوشتار زنده است و هر بار با دریافت نظرهای شما، اصلاح و تکمیل خواهد شد.

🔸 فرآیند سازمان‌یابی معلمان تا کنون یک دوره را پشت سر گذاشته است و اکنون وارد دومین دوره‌ی خود می‌شود. بخش نخست که از اواخر دهه‌‌ی هفتاد شروع می‌شود، آغاز دوره‌ی نوزایش سازمان‌یابی جنبش کارگری است که تا جنبش معلمان در ۲۳ اسفند ۱۳۸۵، «روزِ سیاه تعلیم و تربیت» ادامه می‌یابد. این بخش، به بازه زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۳ اختصاص دارد که مقاومت و ایستادگی فعالان صنفی معلمان و سرکوب به مثابه هویت حکومت، ویژگی آن است. در این دوره کارگران، از جمله معلمان، به بهای هزینه‌ی اجتماعی‌ای که فعالان متحمل شدند، با پوست‌اندازی اصلاحات، ازکسب «دموکراسی پارلمانی»، تحت «رژیم موجود» کمابیش ناامید می‌شوند. «تندیس‌پرستی» زندانیانِ این مقطع که نمایندگان صادق ایدئولوژی «دموکراسی پارلمانی» یا «اصلاحات» بودند، گرچه به تداوم هستی تشکل‌های صنفی یاری می‌رساند، اما تحت سلطه گفتمان حاکم، با مسبب نشان‌دادن جناح تندروی حاکم، مانع سرعت مشروعیت‌زدایی از «رفرم»، و بالندگی پراتیک از وضعیت ناامیدی به احساس ضرورت تغییر وضع موجود، می‌شود.

🔸 اگر ۱۳۸۸ سال سرکوب اقشار میانی در خیابان بود، سال ۱۳۸۹ سال دستگیری نمایندگان کارگران و تهدید گیوتین به سرانِ جنبش کارگری بود. اعدام کمانگر و چهار نفر دیگر، رعدی بهت‌آور و خبر‌‌‌‌ از طوفانی داشت که دهه‌ی شصت را تداعی می‌کرد. هنوز این رعد برنخاسته‌بود که در آستانه‌ی بزرگداشت هفته‌ی معلم، کانون‌های هنوز فعال، در ۲۷ فروردین ۱۳۸۹، طی نشستی پس از بررسی اوضاع اجتماعی معلمان و شرایط روز، در دفاع از حقوق از دست‌رفته‌ و حمایت از فعالان مدنی و معلمان زندانی، بیانیه‌ای با امضای شورای هماهنگی صادر کردند و از اعتصاب غذای یک‌هفته‌ای جمعی از فعالان صنفی، در اعتراض به‌احکام غیرقانونیِ اعدام و حبس صادر‌شده برای معلمان خبر دادند و از تمامی معلمان ایران خواستند در روز ۱۲ اردیبهشت، همزمان با روز معلم، به این اعتصاب غذا بپیوندند. این بار‌‌‌‌ اعتراض معلمان، رفاهی/ معیشتی نبود، بلکه آزادی بی‌‌قیدوشرط همه‌ی معلمان زندانی، صدور منع تعقیب قضایی و لغو تمام احکام اداری و قضایی برای آن‌ها، رفع فضای امنیتی از مدارس و ادارات آموزش و پرورش، تأمین امنیت شغلی معلمان، پرهیز از جاسوس‌پروری در فضای کلاس و مدرسه و اجتناب از پرونده‌‌سازی برای معلمانِ نقدمحور، دلیل صدور آن بود.

🔸 فاز امنیتی این سال‌ها و فضای شدیداً التهابی و رعب‌انگیز حاصل از آن تا سال ۱۳۹۳، بین معلمان و کانون‌های صنفی ادامه یافت. کانون‌هایی که برخی از آن‌ها عقب نشسته‌، برخی تعطیل شده بودند و اکثریت آن‌ها با تلاش یک یا دو مدیر یا فعال صنفی، هنوز از موجودیت خود دفاع می‌کردند. در این مدت بیانیه‌‌های بسیار کمی از شورای هماهنگی یا کانون‌ها به همت فعالان صادر شد، فعالانی که برای هر بیانیه هزینه‌ی گزافی از زندان تا اخراج پرداختند، اما کوتاه نیامدند و چراغ کانون‌ها را روشن نگه‌داشتند... در شروع سال ۱۳۹۲با شروع نام‌نویسی نامزدهای ریاست‌جمهوری، مجدداً افسون «دموکراسی پارلمانی» در تشکل‌های معلمان فعال شد. بخش زیادی از فعالان شناخته‌شده‌ی کانون‌ها که به‌خون نشستنِ این افسون در جنبش ۸۸ را جدی نگرفته بودند، در کنار ستاد انتخاباتی روحانی به فعالیت پرداختند، تا شاید این‌بار «آزادی» را در پارلمان به‌دست آورند. تلاشی عبث که تنها نتیجه‌اش به باد‌ دادن خرده ‌اعتبار آن‌ها نزد بدنه‌ی جامعه‌ی معلمان بود. در این مقطع برخی نمایندگان معلمان به کمک «کمیته‌ی فرهنگیان»، ساخته و پرداخته‌ی اصلاح‌طلبان آمدند تا به انتخاب‌شدن روحانی یاری برسانند. حتی پس از انتخاب روحانی، برخی مدیران کانون‌ها، کمپینی برای انتخاب نجفی، برای مقام وزارت آموزش و پرورش راه انداختند. تاریخ دوباره تکرار شد، روحانی انتخاب شد و با میدان‌دادن به ادامه‌ی سرکوب معلمان، از پشت به آن‌ها خنجر زد...

🔹 بخش دوم این سلسله‌مقاله‌ها را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1Cm

#فرنگیس_بختیاری #جنبش_معلمان #جنبش_کارگری #فرزاد_کمانگر
#سوسیال_دموکراسی #طبقه_متوسط
👇🏽
🖋@naghd_com