▫️ آزمون زیست اشتراکی آلترناتیو
✊🏼گزارشی پیرامون زندگی و مبارزه در «زاد»
نوشتهی: سمیه رستمپور
2 می 2018
از آنجا که هرنوع سرکوبی، مقاومت خود را نیز خلق میکند، به دنبال آغاز عملیات پلیس در منطقه "زاد" نیز، اکثر جریانهای چپ فرانسه و گروههای آلترناتیو در حمایت از مردم این منطقه و جنبش ضدسرمایهداری موجود در زاد بسیج شدهاند. حامیان زیادی نیز از سایر کشورهای اروپایی از جمله بلژیک، آلمان، اسپانیا و انگلیس برای همبستگی با زادیستها در محل حاضر شدهاند. تنها در تجمع روز یکشنبه پانزدهم آوریل، بیش از پانزده هزار نفر حامی این جنبش در منطقه زاد حضور فیزیکی داشتند و کل روز را در درگیری با پلیس گذراندند. در تظاهراتی که اوایل ماه آوریل در استان نانت، در 25 کیلومتری زاد برگزار شد، زادیستها، دانشجویان، گروه خودگردانی اقامتگاه، گروه مقاومت نانت های چپ افراطی، کولکتیو سندیکایی علیه فرودگاه و جهان تابع آن، گروه حق مسکن، انجمن محلی پشتیبانی از مهاجران، با تاکید بر همگرایی مبارزاتی، حمایت خود را از جنبش زاد اعلام کردند. این تلاش فرابومی برای گره دادن جنبشهای متفاوت با اولویتهایی مختلف به یکدیگر، نقطه روشن و امیدبخشی است که در فرم مقاومت اخیر در زاد دیده میشود.
https://wp.me/p9vUft-fB
#سمیه_رستم_پور
#آنارشیسم #اکولوژی #زاد #سرمایه_داری #زندگی_اشتراکی
👇🏽
🖋@naghd_com
✊🏼گزارشی پیرامون زندگی و مبارزه در «زاد»
نوشتهی: سمیه رستمپور
2 می 2018
از آنجا که هرنوع سرکوبی، مقاومت خود را نیز خلق میکند، به دنبال آغاز عملیات پلیس در منطقه "زاد" نیز، اکثر جریانهای چپ فرانسه و گروههای آلترناتیو در حمایت از مردم این منطقه و جنبش ضدسرمایهداری موجود در زاد بسیج شدهاند. حامیان زیادی نیز از سایر کشورهای اروپایی از جمله بلژیک، آلمان، اسپانیا و انگلیس برای همبستگی با زادیستها در محل حاضر شدهاند. تنها در تجمع روز یکشنبه پانزدهم آوریل، بیش از پانزده هزار نفر حامی این جنبش در منطقه زاد حضور فیزیکی داشتند و کل روز را در درگیری با پلیس گذراندند. در تظاهراتی که اوایل ماه آوریل در استان نانت، در 25 کیلومتری زاد برگزار شد، زادیستها، دانشجویان، گروه خودگردانی اقامتگاه، گروه مقاومت نانت های چپ افراطی، کولکتیو سندیکایی علیه فرودگاه و جهان تابع آن، گروه حق مسکن، انجمن محلی پشتیبانی از مهاجران، با تاکید بر همگرایی مبارزاتی، حمایت خود را از جنبش زاد اعلام کردند. این تلاش فرابومی برای گره دادن جنبشهای متفاوت با اولویتهایی مختلف به یکدیگر، نقطه روشن و امیدبخشی است که در فرم مقاومت اخیر در زاد دیده میشود.
https://wp.me/p9vUft-fB
#سمیه_رستم_پور
#آنارشیسم #اکولوژی #زاد #سرمایه_داری #زندگی_اشتراکی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
آزمون زیست اشتراکی آلترناتیو
نوشتهی: سمیه رستم پور به دنبال آغاز عملیات پلیس در منطقهی زاد نیز، اکثر جریانهای چپ فرانسه و گروههای آلترناتیو در حمایت از مردم این منطقه و جنبش ضدسرمایهداری موجود در زاد بسیج شدهاند. حامیان …
▫️ گذار به سرمایهداری: پیآمد ناخواسته
چهارچوب مفهومی دیدگاه برنر
نوشتهی هوشنگ رادیان
11 ژوئن 2018
در سلسله مقالههایی پیرامون گذار و ماتریالیسم تاریخی، نخست به تبیین و تشریح دستگاه مفهومی برنر میپردازیم و سپس با بهرهگیری از آن، برخی تبیینهای تاریخیِ رایج در مطالعات تاریخیـجامعهشناختی را نقد میکنیم. در مرحلهی بعد انتقاداتی را که به برنر وارد میشود محور بحث قرار میدهیم و دستآخر شرحی از رویکرد مبتنی بر ماتریالیسم تاریخی ارائه خواهیم داد، زیرا دستگاه برنر را یکی از بهترین و منسجمترین چارچوبهای وفادار به رویکرد ماتریالیسم تاریخی تلقی میکنیم.
🔸 از متن مقاله:
... تحلیلهای برنر را میتوان دقیقاً از آن نوع پژوهشهایی دانست که در مراجعه به واقعیت تاریخی، در پیِ فهمِ قوانین حرکت آن نظم اجتماعیِ مورد مطالعه است. این قطعاً نه به معنای آن است که هر پژوهش باید از صفر آغاز کند. اما باید در نظر داشت، که نه فقط دنیای ما که رویکرد به اصطلاح علمی ما نیز حاصل فرایندی تاریخی است. کشف پیشفرضهای تاریخی رویکردهای مختلف، بدان منظور است، که از زاویهای نقادانه، ما را با پیشفرضهایی که افق دید علمی، اجتماعی و سیاسیمان را محدود کرده است آشنا کند و ما برای فرارفتن از آنها چارهای بیندیشیم. بنابراین، نگاه انتقادی واجد گونهای فرارفتن از افقهای صلبشدهای است که به راحتی خود را به ما نمینمایانند. به جد میتوان ادعا کرد که برنر در تشخیص و نقد یکی از این افقهای صلب شده در تاریخنگاری (چه در مباحث تاریخنگاران مارکسیست و چه غیرآن) موفق بوده است. بنابراین، بیراه نخواهد بود که پژوهشهایش را ذیل ادبیات انتقادی پژوهشهای تاریخی بهشمار آوریم.
https://wp.me/p9vUft-kM
#هوشنگ_رادیان #گذار #برنر #سرمایه_داری
👇🏽
🖋@naghd_com
چهارچوب مفهومی دیدگاه برنر
نوشتهی هوشنگ رادیان
11 ژوئن 2018
در سلسله مقالههایی پیرامون گذار و ماتریالیسم تاریخی، نخست به تبیین و تشریح دستگاه مفهومی برنر میپردازیم و سپس با بهرهگیری از آن، برخی تبیینهای تاریخیِ رایج در مطالعات تاریخیـجامعهشناختی را نقد میکنیم. در مرحلهی بعد انتقاداتی را که به برنر وارد میشود محور بحث قرار میدهیم و دستآخر شرحی از رویکرد مبتنی بر ماتریالیسم تاریخی ارائه خواهیم داد، زیرا دستگاه برنر را یکی از بهترین و منسجمترین چارچوبهای وفادار به رویکرد ماتریالیسم تاریخی تلقی میکنیم.
🔸 از متن مقاله:
... تحلیلهای برنر را میتوان دقیقاً از آن نوع پژوهشهایی دانست که در مراجعه به واقعیت تاریخی، در پیِ فهمِ قوانین حرکت آن نظم اجتماعیِ مورد مطالعه است. این قطعاً نه به معنای آن است که هر پژوهش باید از صفر آغاز کند. اما باید در نظر داشت، که نه فقط دنیای ما که رویکرد به اصطلاح علمی ما نیز حاصل فرایندی تاریخی است. کشف پیشفرضهای تاریخی رویکردهای مختلف، بدان منظور است، که از زاویهای نقادانه، ما را با پیشفرضهایی که افق دید علمی، اجتماعی و سیاسیمان را محدود کرده است آشنا کند و ما برای فرارفتن از آنها چارهای بیندیشیم. بنابراین، نگاه انتقادی واجد گونهای فرارفتن از افقهای صلبشدهای است که به راحتی خود را به ما نمینمایانند. به جد میتوان ادعا کرد که برنر در تشخیص و نقد یکی از این افقهای صلب شده در تاریخنگاری (چه در مباحث تاریخنگاران مارکسیست و چه غیرآن) موفق بوده است. بنابراین، بیراه نخواهد بود که پژوهشهایش را ذیل ادبیات انتقادی پژوهشهای تاریخی بهشمار آوریم.
https://wp.me/p9vUft-kM
#هوشنگ_رادیان #گذار #برنر #سرمایه_داری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
گذار به سرمایهداری: پیآمد ناخواسته
نوشتهی: هوشنگ رادیان در سلسله مقالههایی پیرامون گذار و ماتریالیسم تاریخی، نخست به تبیین و تشریح دستگاه مفهومی برنر میپردازیم و سپس با بهرهگیری از آن، برخی تبیینهای تاریخیِ رایج در مطالعات تاری…
▫️ ایدههایی دربارهی دولت مدرن ایرانی و آیندهی آن
علیرضا خیراللهی
14 ژوئن 2018
تنش طبقاتی در جمهوری اسلامی، بهعنوان دولتی برآمده از انقلابی با شعارهای مشخصاً عدالتخواهانه، از همان سالهای نخستینِ پاگرفتن این دولت، محسوس بود. این دولت هم متعهد به پاسداری از حقوق مالکیت و انباشت سرمایه، و هم متعهد به گسترش رفاه و عدالت اجتماعی بود؛ هرچند جنس تعهد در اولی مؤمنانه، و در دومی بیشتر شعاری و متظاهرانه بودهاست. تجمیع بحرانهای سهگانه از یک سمت و شدت تنش طبقاتی جمهوری اسلامی (به علت قوتِ بُنمایهی عدالتخواهانهی انقلابی که این دولت را برقرار کرده است)، حفظ تعادل مابین این دو قطب متعارض را در آینده بسیار سخت کرده است. شرایط عینی و ذهنیِ تکوین دولت جمهوری اسلامی طی 40 سال گذشته به گونهای بوده، که در سطح هویتی و سیاسی راهی برای بازنگری در شعارهای قدیمی خود نداشته است، و در سطح اقتصادی نیز نتوانسته است از منافع طبقهای که عملاً آن را نمایندگی میکند، صرفنظر کند. تفاوت جمهوری اسلامی با سایر دولتهای مدرن، تنها در شدت تنش طبقاتی مندرج در این دولت است و نه در ماهیت و منطقِ عملکردیِ آن. دولت نه میتواند از تعهدات برابریطلبانه (لااقل در سطح شعار و اقدامات محدود اما ضروری) صرفنظر کند و نه میتواند وظایف طبقاتی خود (حداکثرسازی منافع طبقهی اقتصادی حاکم) را نادیده بگیرد، چرا که در هر دو شق موجودیت سیاسی و طبقاتیاش بهخطر خواهد افتاد. اما این نیز قطعی است که حفظ تعادل در معادلهی آنتاگونیستیِ فوق، بیش از این ناممکن است.
🔸متن کامل این مقاله را لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-lc
#علیرضا_خیراللهی
#دولت_مدرن #مبارزه_طبقاتی #دمکراسی #سرمایه_داری
#ایران #خاورمیانه
👇🏽
🖋@naghd_com
علیرضا خیراللهی
14 ژوئن 2018
تنش طبقاتی در جمهوری اسلامی، بهعنوان دولتی برآمده از انقلابی با شعارهای مشخصاً عدالتخواهانه، از همان سالهای نخستینِ پاگرفتن این دولت، محسوس بود. این دولت هم متعهد به پاسداری از حقوق مالکیت و انباشت سرمایه، و هم متعهد به گسترش رفاه و عدالت اجتماعی بود؛ هرچند جنس تعهد در اولی مؤمنانه، و در دومی بیشتر شعاری و متظاهرانه بودهاست. تجمیع بحرانهای سهگانه از یک سمت و شدت تنش طبقاتی جمهوری اسلامی (به علت قوتِ بُنمایهی عدالتخواهانهی انقلابی که این دولت را برقرار کرده است)، حفظ تعادل مابین این دو قطب متعارض را در آینده بسیار سخت کرده است. شرایط عینی و ذهنیِ تکوین دولت جمهوری اسلامی طی 40 سال گذشته به گونهای بوده، که در سطح هویتی و سیاسی راهی برای بازنگری در شعارهای قدیمی خود نداشته است، و در سطح اقتصادی نیز نتوانسته است از منافع طبقهای که عملاً آن را نمایندگی میکند، صرفنظر کند. تفاوت جمهوری اسلامی با سایر دولتهای مدرن، تنها در شدت تنش طبقاتی مندرج در این دولت است و نه در ماهیت و منطقِ عملکردیِ آن. دولت نه میتواند از تعهدات برابریطلبانه (لااقل در سطح شعار و اقدامات محدود اما ضروری) صرفنظر کند و نه میتواند وظایف طبقاتی خود (حداکثرسازی منافع طبقهی اقتصادی حاکم) را نادیده بگیرد، چرا که در هر دو شق موجودیت سیاسی و طبقاتیاش بهخطر خواهد افتاد. اما این نیز قطعی است که حفظ تعادل در معادلهی آنتاگونیستیِ فوق، بیش از این ناممکن است.
🔸متن کامل این مقاله را لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-lc
#علیرضا_خیراللهی
#دولت_مدرن #مبارزه_طبقاتی #دمکراسی #سرمایه_داری
#ایران #خاورمیانه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
ایدههایی دربارهی دولت مدرن ایرانی و آیندهی آن
نوشتهی: علیرضا خیراللهی تنش طبقاتی در جمهوری اسلامی، بهعنوان دولتی برآمده از انقلابی با شعارهای مشخصاً عدالتخواهانه، از همان سالهای نخستینِ پاگرفتن این دولت، محسوس بود. این دولت هم متعهد به پاس…
▫️ خوانش سرمایه در سدهی بیستویکم
نوشتهی: کمپل جونز
ترجمهی: تارا بهروزیان
6 ژوئیه 2018
ممکن است این تصور که مخالفت با سرمایهداری مستلزم اتخاذ موضعی است اساساً بیرون از این جهان، وسوسهکننده و حتی بهواقع قانعکننده بهنظر برسد. چپگرایی نظرآورانه با نیروی ارادهی سوبژکتیو با جهان، آنگونه که هست بهمخالفت برمیخیزد، ارادهای که بهواسطهی بیرونبودگیاش ناب شمرده میشود. اما هر وضعیت در درون خود دربردارندهی عناصر ناهمسازی است که آن وضعیت را به ازهمگسیختگی تهدید میکند. بههمین سبب ما در این مقاله، ورای بدیلهایی برای درونماندگاری و فراماندگاری، جهتگیریای را نسبت به سرمایه در قرن بیستویکم ارائه میکنیم که بهطور مشخص بهچیرگی رادیکال بر سرمایه از درونِ آنچه هست میپردازد. ما همراه با هگل، بدیو و سنت نقد رادیکال سرمایه، و نه از موضعی جدا یا بیرونی، عناصر یک جهتگیری سیاسی را مشخص میکنیم که نه درونماندگار یا فراماندگار، و نه تسلیمطلبانه و نه نظرآورانه چپگراست. ارزش چنین جهتگیریای با توسل به اقتصاد مستدل میشود، نه از بیرون و بهقصد اثبات ماهیتِ ناهنجار ایدئولوژیکی اقتصاد، بلکه بهمنظور نشاندادن روشهایی که در آنها عنصر فائقآمدن بر سرمایه در همهی نقاط جهان در دست تکوین است.
https://wp.me/p9vUft-nl
#سرمایه_داری
#مارکس #هگل #کاپیتال
#پیکتی #بدیو
#تارا_بهروزیان
نوشتهی: کمپل جونز
ترجمهی: تارا بهروزیان
6 ژوئیه 2018
ممکن است این تصور که مخالفت با سرمایهداری مستلزم اتخاذ موضعی است اساساً بیرون از این جهان، وسوسهکننده و حتی بهواقع قانعکننده بهنظر برسد. چپگرایی نظرآورانه با نیروی ارادهی سوبژکتیو با جهان، آنگونه که هست بهمخالفت برمیخیزد، ارادهای که بهواسطهی بیرونبودگیاش ناب شمرده میشود. اما هر وضعیت در درون خود دربردارندهی عناصر ناهمسازی است که آن وضعیت را به ازهمگسیختگی تهدید میکند. بههمین سبب ما در این مقاله، ورای بدیلهایی برای درونماندگاری و فراماندگاری، جهتگیریای را نسبت به سرمایه در قرن بیستویکم ارائه میکنیم که بهطور مشخص بهچیرگی رادیکال بر سرمایه از درونِ آنچه هست میپردازد. ما همراه با هگل، بدیو و سنت نقد رادیکال سرمایه، و نه از موضعی جدا یا بیرونی، عناصر یک جهتگیری سیاسی را مشخص میکنیم که نه درونماندگار یا فراماندگار، و نه تسلیمطلبانه و نه نظرآورانه چپگراست. ارزش چنین جهتگیریای با توسل به اقتصاد مستدل میشود، نه از بیرون و بهقصد اثبات ماهیتِ ناهنجار ایدئولوژیکی اقتصاد، بلکه بهمنظور نشاندادن روشهایی که در آنها عنصر فائقآمدن بر سرمایه در همهی نقاط جهان در دست تکوین است.
https://wp.me/p9vUft-nl
#سرمایه_داری
#مارکس #هگل #کاپیتال
#پیکتی #بدیو
#تارا_بهروزیان
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
خوانش سرمایه در سدهی بیستویکم
نوشتهی: کمپل جونز ترجمهی: تارا بهروزیان هنگامی که بدیو نتیجهگیری میکند که «تنها نقدِ خطرناک و رادیکال، نقد سیاسی دموکراسی است» از مدار آنچه میتوان منطقاً ماتریالیسم نامید خارج میشود. این حرف…