🔹 نوشته های دریافتی 🔹
▫️ همهگیریِ ویروس کرونا بهمثابه بحران تمدن
نوشتهی: کامران نیری
ترجمهی: رضا شادمان
3 ژوئن 2020
🔸 در این مقاله استدلال میکنم که همهگیریِ ویروس کرونا را باید تجلی بحرانِ تمدن سرمایهداریِ صنعتیِ انسانمحور [anthropocentric] دانست. در بخش اول طرحی به دست خواهم داد از تفاوت بنیادین این رویکرد با رویکردِ سوسیالیستها از جمله سوسیالیستهای زیستبومگرا که بحرانهای زیستبومی و محیطزیستی را به «سرمایهداری» نسبت میدهند، و نیز با رویکرد زیستبومگراها (سبزها) که این بحرانها را به جامعهی صنعتی نسبت میدهند.
🔸 در دومین بخش، با تمرکز بر جریانهای سوسیالیستیِ زیستبومگرای متأثر از مارکس، به این بحث میپردازم که درک ماتریالیستیِ غالباً پذیرفتهشده از تاریخ به چه ترتیبی مبتنی بر انسانشناسیِ فلسفی مارکس است، همان انسانشناسی فلسفیای که مارکسیستها بهرغم دانشِ علمیِ انباشتهشده در خلال بیش از یک سده در رابطه با اینکه ما کیستیم و از کجا آمدهایم، کماکان تا به امروز اصرار به حفظ آن دارند.
🔸 در بخش سوم، طرحی از یک نظریهی زیستبومگرای سرشت انسانی، و در همین راستا، جامعه و تاریخ، ارائه خواهم داد که هم با اشاراتِ خود مارکس و انگلس همخوان است و هم با پیشرفتهای دانش، بهویژه در زمینهی باستانشناسی و انسانشناسی از میانههای سدهی بیستم به بعد.
🔸 در بخش چهارم، بحث را با طرحی از آنچه سوسیالیسمِ زیستبوممحور [Ecocentric Socialism] مینامم جمعبندی خواهم کرد تا خاطرنشان سازم، بشریت بهمنظور حل بحران نظاممند، میبایست به ورای تمدن سرمایهداریِ صنعتیِ انسانمحور گذر کند و از رهگذرِ فرایند بیگانگیزدایی از طبیعت و نیز، زوالِ نظاممندِ تمامی مناسباتِ سلطه و کنترل در جامعه، در جهت یک جامعهی سوسیالیستی بسیار کوچکتر حرکت کند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1tD
#کامران_نیری #رضا_شادمان
#کرونا #گسست_متابولیک #بحران #زیستبوم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ همهگیریِ ویروس کرونا بهمثابه بحران تمدن
نوشتهی: کامران نیری
ترجمهی: رضا شادمان
3 ژوئن 2020
🔸 در این مقاله استدلال میکنم که همهگیریِ ویروس کرونا را باید تجلی بحرانِ تمدن سرمایهداریِ صنعتیِ انسانمحور [anthropocentric] دانست. در بخش اول طرحی به دست خواهم داد از تفاوت بنیادین این رویکرد با رویکردِ سوسیالیستها از جمله سوسیالیستهای زیستبومگرا که بحرانهای زیستبومی و محیطزیستی را به «سرمایهداری» نسبت میدهند، و نیز با رویکرد زیستبومگراها (سبزها) که این بحرانها را به جامعهی صنعتی نسبت میدهند.
🔸 در دومین بخش، با تمرکز بر جریانهای سوسیالیستیِ زیستبومگرای متأثر از مارکس، به این بحث میپردازم که درک ماتریالیستیِ غالباً پذیرفتهشده از تاریخ به چه ترتیبی مبتنی بر انسانشناسیِ فلسفی مارکس است، همان انسانشناسی فلسفیای که مارکسیستها بهرغم دانشِ علمیِ انباشتهشده در خلال بیش از یک سده در رابطه با اینکه ما کیستیم و از کجا آمدهایم، کماکان تا به امروز اصرار به حفظ آن دارند.
🔸 در بخش سوم، طرحی از یک نظریهی زیستبومگرای سرشت انسانی، و در همین راستا، جامعه و تاریخ، ارائه خواهم داد که هم با اشاراتِ خود مارکس و انگلس همخوان است و هم با پیشرفتهای دانش، بهویژه در زمینهی باستانشناسی و انسانشناسی از میانههای سدهی بیستم به بعد.
🔸 در بخش چهارم، بحث را با طرحی از آنچه سوسیالیسمِ زیستبوممحور [Ecocentric Socialism] مینامم جمعبندی خواهم کرد تا خاطرنشان سازم، بشریت بهمنظور حل بحران نظاممند، میبایست به ورای تمدن سرمایهداریِ صنعتیِ انسانمحور گذر کند و از رهگذرِ فرایند بیگانگیزدایی از طبیعت و نیز، زوالِ نظاممندِ تمامی مناسباتِ سلطه و کنترل در جامعه، در جهت یک جامعهی سوسیالیستی بسیار کوچکتر حرکت کند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1tD
#کامران_نیری #رضا_شادمان
#کرونا #گسست_متابولیک #بحران #زیستبوم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
همهگیریِ ویروس کرونا بهمثابه بحران تمدن
نوشتهی: کامران نیری ترجمهی: رضا شادمان در هنگام ظهور ویروسِ کرونای SARS-CoV-2، گسترش این بیماری بهواسطهی تراکم افزایشیابندهی جمعیت و جابهجاییهای انسانی تسهیل شد. والاس در بحث خود در رابطه ب…
▫️ حفاظت از زیستبوم: آیا راهحل رشد سبز است؟
از سایت مارکس 21
ترجمهی: کاووس بهزادی
3 می 2022
🔸 «آلودهسازی کرهی زمین نه به این علت است که انسان حیوانی بهویژه کثیف است و نه به این علت که تعداد انسانها بسیار زیاد. معضل در جامعهی انسانی است، در راه و روش تولید ثروت اجتماعی این جامعه، توزیع و استفاده از آن و کار انسان برای استخراج منابع طبیعی این سیاره. اما فقط زمانی که آغازگاه اجتماعی بحران شناخته شود، آنگاه میتوان آغاز به طرحریزی اقدامات اجتماعی مناسب برای حل آن کرد.» این گفتاورد از زیستشناس و فعال محیط زیست آمریکایی بری کومونر در سال 1971 است. این واژگان پنچ دهه بعد بیش از پیش بهروز و هنوز از اولویت برخوردار هستند.
🔸 ولع سرمایه به انباشتْ زخمهایی عمیق و باز بر کرهی زمین ایجاد کرده است. آنچه را مارکس «شکاف علاجناپذیر در بافتارمندی سوختوساز اجتماعی» توصیف کرد، به شبکهای تنگاتنگِ شکاف جهانی بدل شده است که پژوهشهای پیرامون سیستم زمین این روند را تحت اصطلاح «عناصر بازگشتناپذیر اقلیمی و سیستم زمین» خلاصه میکنند. پژوهشگران امروز از بیش از 16 نقطهی برگشتناپذیر حرکت میکنند.
🔸 اما بخش بزرگی از جنبش اقلیمی مطمئن هستند که خود سرمایهداری میتواند راهحلی برای حفاظت پایدار از زیستمحیط ارائه کند. «سرمایهداری سبز» نام طرح و ایدهای است که بر اساس آن بایستی سبز شدن سیستم فسیلی سرمایهداری به مرحلهی اجرا درآید. در آلمان حزب سبزها از این موضع دفاع میکند. روبرت هابک یکی از رهبران این حزب مطرح کرده است: «بازارها میتوانند همچون سگ موادیاب راهحل صحیح را پیدا کنند.»
در واقع براساس سطح پیشرفتهای علمی و فناوری کنونی، بشر از مدتها پیش میتوانست دوران انرژی فسیلی را پشت سر بگذارد؛ در واقع مجبور است اقدامات ضروری را برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای انجام دهد. انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند در مدت کوتاهی جایگزین منابع انرژی حامل دیاکسیدکربن شوند و با برنامهریزی اجتماعی هوشمندانهی پایدار ــ بهطور نمونه در بخش حملونقل ــ میتوان انتشار دیاکسیدکربن را بهشدت کاهش داد. صنعت انرژی و حملونقل مسئول انتشار بیش از نیمی از دیاکسیدکربن در سراسر جهان هستند.
🔸 در نهایت هیچ راهی جز امحای اقتصاد بازار و جایگزینی آن با جامعهای وجود ندارد که در آن تولید و مصرف توسط کارگران و مصرفکنندگان بهطور دموکراتیک برنامهریزی و تعیین میشود. فقط در این صورت مدنظر گرفتن پیگیرانهی عملکرد چرخههای طبیعت امکانپذیر است. تحولات دهههای آتی تعیین خواهند کرد که آیا این سیاره را هنوز میتوان نجات داد یا نه. در این اثنا بسیاری با استنتاج بری کامونر زیستشناس و فعال محیط زیست آمریکایی موافقند که ما به تغییرات اساسی اجتماعی نیاز داریم.
🔸 در اغلب تعاریف از سرمایهداری سبز رابطهی جدیدی بین رؤسا و سیاستمدارن در طبقات فوقانی جامعه مدنظر گرفته میشود. تودههای مردم عمدتاً این نقش را ایفاء میکنند که در روزهای انتخابات علامت ضربدر را در جای ظاهراً «درست» آن در برگهی انتخابات بزنند و به بازیگران سیاست و اقتصاد اعتماد کنند. این امر موفقیتآمیز نخواهد بود. زیرا از این طریق نمیتوان مقاومت و کندکاری کُنسرنهای انرژی فسیلی و صنایع نفتی را درهمشکست. آنها برای این کار بیش از پیش قدرتمند هستند و از نفوذ زیادی بر سیاست برخوردارند. همانطور که با هر میلیمتر پیشرفت اجتماعی برعلیه منافع سرمایه مبارزه کرد، همچنین بایستی حفاظت از طبیعت و اقلیم برعلیه صاحبان قدرت بهکرسی نشانده شود. آیندهی سیاره در این مبارزات نهفته است.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Xd
#کاووس_بهزادی #گرمایش_اقلیمی #زیستبوم #سرمایهداری_فسیلی #سرمایهداری_سبز
👇🏽
🖋@naghd_com
از سایت مارکس 21
ترجمهی: کاووس بهزادی
3 می 2022
🔸 «آلودهسازی کرهی زمین نه به این علت است که انسان حیوانی بهویژه کثیف است و نه به این علت که تعداد انسانها بسیار زیاد. معضل در جامعهی انسانی است، در راه و روش تولید ثروت اجتماعی این جامعه، توزیع و استفاده از آن و کار انسان برای استخراج منابع طبیعی این سیاره. اما فقط زمانی که آغازگاه اجتماعی بحران شناخته شود، آنگاه میتوان آغاز به طرحریزی اقدامات اجتماعی مناسب برای حل آن کرد.» این گفتاورد از زیستشناس و فعال محیط زیست آمریکایی بری کومونر در سال 1971 است. این واژگان پنچ دهه بعد بیش از پیش بهروز و هنوز از اولویت برخوردار هستند.
🔸 ولع سرمایه به انباشتْ زخمهایی عمیق و باز بر کرهی زمین ایجاد کرده است. آنچه را مارکس «شکاف علاجناپذیر در بافتارمندی سوختوساز اجتماعی» توصیف کرد، به شبکهای تنگاتنگِ شکاف جهانی بدل شده است که پژوهشهای پیرامون سیستم زمین این روند را تحت اصطلاح «عناصر بازگشتناپذیر اقلیمی و سیستم زمین» خلاصه میکنند. پژوهشگران امروز از بیش از 16 نقطهی برگشتناپذیر حرکت میکنند.
🔸 اما بخش بزرگی از جنبش اقلیمی مطمئن هستند که خود سرمایهداری میتواند راهحلی برای حفاظت پایدار از زیستمحیط ارائه کند. «سرمایهداری سبز» نام طرح و ایدهای است که بر اساس آن بایستی سبز شدن سیستم فسیلی سرمایهداری به مرحلهی اجرا درآید. در آلمان حزب سبزها از این موضع دفاع میکند. روبرت هابک یکی از رهبران این حزب مطرح کرده است: «بازارها میتوانند همچون سگ موادیاب راهحل صحیح را پیدا کنند.»
در واقع براساس سطح پیشرفتهای علمی و فناوری کنونی، بشر از مدتها پیش میتوانست دوران انرژی فسیلی را پشت سر بگذارد؛ در واقع مجبور است اقدامات ضروری را برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای انجام دهد. انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند در مدت کوتاهی جایگزین منابع انرژی حامل دیاکسیدکربن شوند و با برنامهریزی اجتماعی هوشمندانهی پایدار ــ بهطور نمونه در بخش حملونقل ــ میتوان انتشار دیاکسیدکربن را بهشدت کاهش داد. صنعت انرژی و حملونقل مسئول انتشار بیش از نیمی از دیاکسیدکربن در سراسر جهان هستند.
🔸 در نهایت هیچ راهی جز امحای اقتصاد بازار و جایگزینی آن با جامعهای وجود ندارد که در آن تولید و مصرف توسط کارگران و مصرفکنندگان بهطور دموکراتیک برنامهریزی و تعیین میشود. فقط در این صورت مدنظر گرفتن پیگیرانهی عملکرد چرخههای طبیعت امکانپذیر است. تحولات دهههای آتی تعیین خواهند کرد که آیا این سیاره را هنوز میتوان نجات داد یا نه. در این اثنا بسیاری با استنتاج بری کامونر زیستشناس و فعال محیط زیست آمریکایی موافقند که ما به تغییرات اساسی اجتماعی نیاز داریم.
🔸 در اغلب تعاریف از سرمایهداری سبز رابطهی جدیدی بین رؤسا و سیاستمدارن در طبقات فوقانی جامعه مدنظر گرفته میشود. تودههای مردم عمدتاً این نقش را ایفاء میکنند که در روزهای انتخابات علامت ضربدر را در جای ظاهراً «درست» آن در برگهی انتخابات بزنند و به بازیگران سیاست و اقتصاد اعتماد کنند. این امر موفقیتآمیز نخواهد بود. زیرا از این طریق نمیتوان مقاومت و کندکاری کُنسرنهای انرژی فسیلی و صنایع نفتی را درهمشکست. آنها برای این کار بیش از پیش قدرتمند هستند و از نفوذ زیادی بر سیاست برخوردارند. همانطور که با هر میلیمتر پیشرفت اجتماعی برعلیه منافع سرمایه مبارزه کرد، همچنین بایستی حفاظت از طبیعت و اقلیم برعلیه صاحبان قدرت بهکرسی نشانده شود. آیندهی سیاره در این مبارزات نهفته است.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Xd
#کاووس_بهزادی #گرمایش_اقلیمی #زیستبوم #سرمایهداری_فسیلی #سرمایهداری_سبز
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
حفاظت از زیستبوم: آیا راهحل رشد سبز است؟
از سایت مارکس 21 ترجمهی: کاووس بهزادی ایدهی اساسی سرمایهداری سبز مبتنی بر این فرض است که سرمایهداری هم بخشی از معضل و هم بخشی از راهحل است. اما این مساله نادیده گرفته میشود که رشد نیز یک جنبه…