▫️ سوسیالیسم سدهی بیستویکم
▫️ و ضرورت جهانیشدنِ سوسیالیستی
نوشتهی: مایکل ای. لبوویتز
ترجمهی: دلشاد عبادی
11 اوت 2020
🔸 کارگران برای به چالشکشیدن مداوم سرمایه لازم است چشماندازی روشن از بدیلی سوسیالیستی داشته باشند که بر محوریتِ شکوفایی انسانی بنا شده باشد. مفهومِ سوسیالیسم سدهی بیستویکم با تمرکز بر سوسیالیسم بهمثابهی نظامی ارگانیک، مثلثی سوسیالیستی از الف) مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید، ب) تولید اجتماعیِ سازماندهیشده توسط کارگران برای ج) اهداف و نیازهای اجتماعی که چنین چشماندازی را در اختیار میگذارد و بر ضرورتِ مبارزه برای گسترش هر سه ضلع این مثلت سوسیالیستی دلالت میکند. اما با توجه به نابرابری عظیم و دسترسیهای نایکسان به میراث اجتماعیِ مشترک ما، پیگیری این پروژه از لحاظ بینالمللی به چه معناست؟ در این مقاله بر ضرورتِ بسطوگسترشِ مفهومی از جهانیشدنِ سوسیالیستی تأکید میکنیم تا جهانیشدن سرمایهداری را به چالش بکشیم.
🔸 با توجه به گسترهی طرد و نابرابری جهانیِ فعلی، چگونه میتوان بدیلی در مقابل جهانیشدن سرمایهداری ساخت؟ اگر کارگران در سراسر جهان تنها در مقام کارگران مزدی با یکدیگر پیوند یابند، منافع فوریشان در تصادم با یکدیگر قرار میگیرد؛ آنها در جهانیشدن سرمایهداری در رقابت با هم قرار دارند ــ رقابت بر سر شغل، درآمد و شرایط کار. هرچقدر هم که به تکاپو و تبوتاب بیافتیم، نمیتوانیم این مسئله را رفعورجوع کنیم، چراکه این نه توهم بلکه واقعیت است. درست است که میتوان ادعا کرد که تمامی کارگران منفعتی مشترک در مقابله با سرمایه دارند، اما باید اذعان کرد که در مقایسه با مبارزهی آنها برای پاسخگویی به نیازهای خود و خانوادههایشان، این منفعت ضرورتاً منفعتی فوری و بلافصل محسوب نمیشود.
🔸 مادامیکه اجازه دهیم سرمایه کارگران مزدی را به رقابت وا دارد، آنها ضرورتاً یکدیگر را رقیب تلقی میکنند. مسلم است که سرمایه از این وضعیت سود میبرد. البته، اتحادیهها اغلب تلاش داشتهاند که با وحدتبخشی به کارگران بهعنوان مزدبگیران، همبستگیای بینالمللی میان آنها علیه دشمن مشترک، یعنی سرمایه، پدید بیاورند. بااینهمه، مادامی که تلاشها برای ساختن وحدت میان کارگران محدود به منافع آنان بهعنوان مزدبگیر باشد، این تلاشها محدود به حوزهای خواهد بود که سرمایه در آن قدرتمندتر است. آیا نباید از اکونومیسم فراتر رفته و راهبرد تازهای را رشد دهیم که ریشه در تصدیق این امر داشته باشد که کارگران صرفاً تکساحتی نیستند و صرفاً مزدبگیر محسوب نمیشوند؟
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1EH
#مایکل_لبویتز #دلشاد_عبادی
#بدیل_سوسیالیستی #جهانی_شدن #جامعهی_بدیل #سوسیالیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ و ضرورت جهانیشدنِ سوسیالیستی
نوشتهی: مایکل ای. لبوویتز
ترجمهی: دلشاد عبادی
11 اوت 2020
🔸 کارگران برای به چالشکشیدن مداوم سرمایه لازم است چشماندازی روشن از بدیلی سوسیالیستی داشته باشند که بر محوریتِ شکوفایی انسانی بنا شده باشد. مفهومِ سوسیالیسم سدهی بیستویکم با تمرکز بر سوسیالیسم بهمثابهی نظامی ارگانیک، مثلثی سوسیالیستی از الف) مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید، ب) تولید اجتماعیِ سازماندهیشده توسط کارگران برای ج) اهداف و نیازهای اجتماعی که چنین چشماندازی را در اختیار میگذارد و بر ضرورتِ مبارزه برای گسترش هر سه ضلع این مثلت سوسیالیستی دلالت میکند. اما با توجه به نابرابری عظیم و دسترسیهای نایکسان به میراث اجتماعیِ مشترک ما، پیگیری این پروژه از لحاظ بینالمللی به چه معناست؟ در این مقاله بر ضرورتِ بسطوگسترشِ مفهومی از جهانیشدنِ سوسیالیستی تأکید میکنیم تا جهانیشدن سرمایهداری را به چالش بکشیم.
🔸 با توجه به گسترهی طرد و نابرابری جهانیِ فعلی، چگونه میتوان بدیلی در مقابل جهانیشدن سرمایهداری ساخت؟ اگر کارگران در سراسر جهان تنها در مقام کارگران مزدی با یکدیگر پیوند یابند، منافع فوریشان در تصادم با یکدیگر قرار میگیرد؛ آنها در جهانیشدن سرمایهداری در رقابت با هم قرار دارند ــ رقابت بر سر شغل، درآمد و شرایط کار. هرچقدر هم که به تکاپو و تبوتاب بیافتیم، نمیتوانیم این مسئله را رفعورجوع کنیم، چراکه این نه توهم بلکه واقعیت است. درست است که میتوان ادعا کرد که تمامی کارگران منفعتی مشترک در مقابله با سرمایه دارند، اما باید اذعان کرد که در مقایسه با مبارزهی آنها برای پاسخگویی به نیازهای خود و خانوادههایشان، این منفعت ضرورتاً منفعتی فوری و بلافصل محسوب نمیشود.
🔸 مادامیکه اجازه دهیم سرمایه کارگران مزدی را به رقابت وا دارد، آنها ضرورتاً یکدیگر را رقیب تلقی میکنند. مسلم است که سرمایه از این وضعیت سود میبرد. البته، اتحادیهها اغلب تلاش داشتهاند که با وحدتبخشی به کارگران بهعنوان مزدبگیران، همبستگیای بینالمللی میان آنها علیه دشمن مشترک، یعنی سرمایه، پدید بیاورند. بااینهمه، مادامی که تلاشها برای ساختن وحدت میان کارگران محدود به منافع آنان بهعنوان مزدبگیر باشد، این تلاشها محدود به حوزهای خواهد بود که سرمایه در آن قدرتمندتر است. آیا نباید از اکونومیسم فراتر رفته و راهبرد تازهای را رشد دهیم که ریشه در تصدیق این امر داشته باشد که کارگران صرفاً تکساحتی نیستند و صرفاً مزدبگیر محسوب نمیشوند؟
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1EH
#مایکل_لبویتز #دلشاد_عبادی
#بدیل_سوسیالیستی #جهانی_شدن #جامعهی_بدیل #سوسیالیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
سوسیالیسم سدهی بیستویکم
ضرورت جهانیشدنِ سوسیالیستی نوشتهی: مایکل ای. لبوویتز ترجمهی: دلشاد عبادی ما میبایست فهمی از جهانیشدنِ سوسیالیستی را بسطوگسترش دهیم ــ فهمی که در آن تولیدکنندگان حق تمامی افراد جهان را برای سه…
▫️ امپریالیسم ”جدید“؟
▫️ دربارهی جهانیشدن و دولت ــ ملتها
25 اوت 2024
نوشتهی: پراسنجیت بوز
ترجمهی: بهرام صفایی
🔸 تناقض عمدهی جهانی شدن در جهانگیر شدن الزامهای سرمایهی مالی بینالمللی نهفته است. تفوق مالیهی بینالمللی از چند دههی گذشته رقابت بین امپریالیستی را تحت کنترل قرار داده و دولت-ملتهای امپریالیستی با الزامهای آن، وحدت بیشتری را تحت رهبری آمریکا از خود نشان دادهاند. اما تسلط مالیهی سوداگرانه و تأثیر ضدتورمی ناشی از آن، خطر تشدید رکود جهانی را به دنبال دارد. آمریکا در تلاش است تا با دنبال کردن یک سیاست نظامی تهاجمی و یکجانبهگرایانهی جنگی بیپایان، از هرگونه رقابت بالقوه در این محیط جلوگیری کند. با این حال، ظرفیت آمریکا برای حفظ چنین سطوح بالایی از هزینههای نظامی و «هزینهکرد مصرف»، با شکنندگی هژمونی دلار در پسزمینهی بدهی فزایندهی آمریکا در برابر بقیهی جهان محدود شده است. ظهور مجدد شرایط رکود در آمریکا زمینهساز بروز تضادهای بین امپریالیستی و نیز تضاد بین امپریالیسم و جهان سوم خواهد بود و گسستهایی احتمالی در نظم جهانی کنونی ایجاد خواهد کرد.
🔸 در پسزمینهی تجاوز به افغانستان و عراق به رهبری آمریکا و خشمی که در سراسر جهان برانگیخت، انتشار یک اثر نظری دربارهی امپریالیسم نمیتوانست زمانبندی بهتری داشته باشد. قبلاً دربارهی تلاقی جنبش ضدجهانی شدن با جنبش جهانی ضدجنگ، که بسیج عظیمی را در خیابانهای لندن، برلین، نیویورک و سایر نقاط در خلال جنگ ممکن کرد، مطالب زیادی نوشته شده است. اگرچه شور و شوق جنبش ضدجنگ پس از اشغال نهایی عراقْ کاهش چشمگیری یافت، مخالفتهای تودهای علیه نظم جهانی کنونی، که به نحو تحملناپذیر و نفرتانگیزی تحت سلطهی آمریکاست، قطعاً افزایش یافته است. بنابراین، بسیار مهم است که سیاست غیردموکراتیک، اقتصاد غارتگرانه و ایدئولوژی ضدمردمی امپریالیسم را در کلیت آن در برابر صفوف روبهرشد مخالفان آشکار کنیم. «امپراتوری سرمایه» الن میکسینز وود نه تنها تلاشی در این راستاست، بلکه مطمئناً بحثهایی را پیرامون موضوعات مهمی برمیانگیزاند که از نظر تئوریک جنبش جهانی علیه امپریالیسم را غنی میسازد.
🔸 وود تضاد اصلی در جهانی شدن را در گسترهی جغرافیایی رو به گسترش سرمایهداری و فراتر از محدودهی کنترلی میداند که قانون دولت-ملتهای سرزمینی میتواند در آن اجرا شود، این در حالی است که وابستگی سرمایه به دولت-ملتها برای اجرای قوانین بازی ضروری است. از استدلال وود برمیآید که او بر یگانه بودن این تضاد در سرمایهداری تأکید میکند و میکوشد «شکلهای جدید نیروی فرااقتصادی» را که قدرتهای امپریالیستی، «بهویژه آمریکا»، میپذیرند، از لحاظ افزایش «شکاف»، که حاکی از تشدید این تضاد است، توضیح دهد. اما این گزاره با معضلهای متعددی روبهروست...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4fS
#امپریالیسم #پراسنجیت_بوز #بهرام_صفایی
#سرمایهی_مالی #جهانی_شدن #الن_میکسینز_وود
#امپراتوری_سرمایه
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ دربارهی جهانیشدن و دولت ــ ملتها
25 اوت 2024
نوشتهی: پراسنجیت بوز
ترجمهی: بهرام صفایی
🔸 تناقض عمدهی جهانی شدن در جهانگیر شدن الزامهای سرمایهی مالی بینالمللی نهفته است. تفوق مالیهی بینالمللی از چند دههی گذشته رقابت بین امپریالیستی را تحت کنترل قرار داده و دولت-ملتهای امپریالیستی با الزامهای آن، وحدت بیشتری را تحت رهبری آمریکا از خود نشان دادهاند. اما تسلط مالیهی سوداگرانه و تأثیر ضدتورمی ناشی از آن، خطر تشدید رکود جهانی را به دنبال دارد. آمریکا در تلاش است تا با دنبال کردن یک سیاست نظامی تهاجمی و یکجانبهگرایانهی جنگی بیپایان، از هرگونه رقابت بالقوه در این محیط جلوگیری کند. با این حال، ظرفیت آمریکا برای حفظ چنین سطوح بالایی از هزینههای نظامی و «هزینهکرد مصرف»، با شکنندگی هژمونی دلار در پسزمینهی بدهی فزایندهی آمریکا در برابر بقیهی جهان محدود شده است. ظهور مجدد شرایط رکود در آمریکا زمینهساز بروز تضادهای بین امپریالیستی و نیز تضاد بین امپریالیسم و جهان سوم خواهد بود و گسستهایی احتمالی در نظم جهانی کنونی ایجاد خواهد کرد.
🔸 در پسزمینهی تجاوز به افغانستان و عراق به رهبری آمریکا و خشمی که در سراسر جهان برانگیخت، انتشار یک اثر نظری دربارهی امپریالیسم نمیتوانست زمانبندی بهتری داشته باشد. قبلاً دربارهی تلاقی جنبش ضدجهانی شدن با جنبش جهانی ضدجنگ، که بسیج عظیمی را در خیابانهای لندن، برلین، نیویورک و سایر نقاط در خلال جنگ ممکن کرد، مطالب زیادی نوشته شده است. اگرچه شور و شوق جنبش ضدجنگ پس از اشغال نهایی عراقْ کاهش چشمگیری یافت، مخالفتهای تودهای علیه نظم جهانی کنونی، که به نحو تحملناپذیر و نفرتانگیزی تحت سلطهی آمریکاست، قطعاً افزایش یافته است. بنابراین، بسیار مهم است که سیاست غیردموکراتیک، اقتصاد غارتگرانه و ایدئولوژی ضدمردمی امپریالیسم را در کلیت آن در برابر صفوف روبهرشد مخالفان آشکار کنیم. «امپراتوری سرمایه» الن میکسینز وود نه تنها تلاشی در این راستاست، بلکه مطمئناً بحثهایی را پیرامون موضوعات مهمی برمیانگیزاند که از نظر تئوریک جنبش جهانی علیه امپریالیسم را غنی میسازد.
🔸 وود تضاد اصلی در جهانی شدن را در گسترهی جغرافیایی رو به گسترش سرمایهداری و فراتر از محدودهی کنترلی میداند که قانون دولت-ملتهای سرزمینی میتواند در آن اجرا شود، این در حالی است که وابستگی سرمایه به دولت-ملتها برای اجرای قوانین بازی ضروری است. از استدلال وود برمیآید که او بر یگانه بودن این تضاد در سرمایهداری تأکید میکند و میکوشد «شکلهای جدید نیروی فرااقتصادی» را که قدرتهای امپریالیستی، «بهویژه آمریکا»، میپذیرند، از لحاظ افزایش «شکاف»، که حاکی از تشدید این تضاد است، توضیح دهد. اما این گزاره با معضلهای متعددی روبهروست...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4fS
#امپریالیسم #پراسنجیت_بوز #بهرام_صفایی
#سرمایهی_مالی #جهانی_شدن #الن_میکسینز_وود
#امپراتوری_سرمایه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
امپریالیسم ”جدید“؟
دربارهی جهانیشدن و دولت-ملتها نوشتهی: پراسنجیت بوز ترجمهی: بهرام صفایی تناقض عمدهی جهانیشدن در جهانگیر شدن الزامهای سرمایهی مالیِ بینالمللی نهفته است. تفوق مالیهی بینالمللی از چند دهه…