Forwarded from نشر بیدگل
نیچه: من دوست دارم مخاطب چیزهایی قرار بگیرم که پریشانکننده باشن، البته نه برای دیگران، بلکه تنها برای من. من میخوام مخاطب چیزهایی باشم که مثل تیغی براّن، وجودم رو خراش بدن. به این امید، همکاری همه رو میخوام.
بچه: ما چرا باید با شما همکاری کنیم، آقای نیچه؟ اولاً که ما به شما اعتماد نداریم، ثانیاً، اصلاً از شما خوشمون نمیآد.
نیچه: واقعاً؟ شما از من خوشتون نمیآد؟ بهم بگو چرا از من خوشتون نمیآد؟
بچه: خب، اول از همه اینکه ما شما رو اونقدرا خوب نمیشناسیم که بتونیم دقیق اظهارنظر کنیم.
نیچه: خیلی خب، هرگز سعی نکن من رو بهتر از اونچه که در همین لحظه میشناسی، بشناسی باشه؟
«نیچه، ای پسر بد!» یکی از شاهکارهای ریچارد فورمن و از درامهای درخشان ادبیات پستمدرنیستی است. فورمن این اثر را به مناسبت صدمین سال درگذشت فیلسوف برجستۀ آلمانی، فردریک نیچه، نوشته و زندگی، نوشتهها، احساسات، شوریدگیها، ناخوشیها و تجارب زیستۀ او را به شکل حیرتآوری دستمایۀ روایت خود قرار داده است.
| نیچه، ای پسر بد! |حالا که کمونیسم مرده، زندگی من پوچ شده! | دو نمایشنامه | ریچارد فورمن | سعید رضا خوششانس |
#ادبیات_نمایشی
بچه: ما چرا باید با شما همکاری کنیم، آقای نیچه؟ اولاً که ما به شما اعتماد نداریم، ثانیاً، اصلاً از شما خوشمون نمیآد.
نیچه: واقعاً؟ شما از من خوشتون نمیآد؟ بهم بگو چرا از من خوشتون نمیآد؟
بچه: خب، اول از همه اینکه ما شما رو اونقدرا خوب نمیشناسیم که بتونیم دقیق اظهارنظر کنیم.
نیچه: خیلی خب، هرگز سعی نکن من رو بهتر از اونچه که در همین لحظه میشناسی، بشناسی باشه؟
«نیچه، ای پسر بد!» یکی از شاهکارهای ریچارد فورمن و از درامهای درخشان ادبیات پستمدرنیستی است. فورمن این اثر را به مناسبت صدمین سال درگذشت فیلسوف برجستۀ آلمانی، فردریک نیچه، نوشته و زندگی، نوشتهها، احساسات، شوریدگیها، ناخوشیها و تجارب زیستۀ او را به شکل حیرتآوری دستمایۀ روایت خود قرار داده است.
| نیچه، ای پسر بد! |حالا که کمونیسم مرده، زندگی من پوچ شده! | دو نمایشنامه | ریچارد فورمن | سعید رضا خوششانس |
#ادبیات_نمایشی
نمیدونم شاید تقصیر از منه، شاید هم از شما، شاید هم نه از منه نه از شما. شاید هم اصلا خطایی در کار نباشه. کاری که شما میکنید شاید بد باشه، شاید خوب باشه، شاید هم نه خوب باشه، نه بد باشه. نمیدونم چی بگم ممکنه که بقای بشریت هیچ اهمیتی نداشته باشه، در این صورت نابودیش هم هیچ اهمیتی نداره... شاید جهان سراپا بیفایدهست و شما حق دارید که میخوایید اون رو منفجر کنید، یا حداقل ناخنکی بهش بزنید، تکتک مخلوقات رو، تکهتکه... شاید حق ندارید. بهخدا دیگه نمیدونم. من دیگه نمیدونم. شاید دارید اشتباه میکنید، شاید هم اصلا اشتباهی وجود نداشته باشه، شاید اشتباه از ماست که میخواییم وجود داشته باشیم... توضیح بدید نظر خودتون رو. من نمیدونم. من نمیدونم.
آدمکش
اثر اوژن یونسکو
ترجمۀ سحر داوری
نشر بیدگل
#ادبیات_نمایشی
آدمکش
اثر اوژن یونسکو
ترجمۀ سحر داوری
نشر بیدگل
#ادبیات_نمایشی