«پروردگارا، بهخاطر ماست که شب را چنین ژرف و زیبا آفریدهای؟ بهخاطر من است؟ هوا روحنواز و آرام است و نور ماه از پنجرۀ گشوده به اتاق میپاشد و من گوش جان به سکوت گنبد گیتی سپردهام. پروردگارا، اگر محدودیتی در عشق هست از شما نیست، از آدم است. چه باک که عشق من به دیدۀ آدم ناپاک آید وقتی در نظر تو مقدس است. من میکوشم جامهام از گناه پاک باشد، چراکه گناه در نظرم ناسپاسی است و نمیخواهم از دامن مسیح جدا گردم. نه، حاضر نیستم برای دوستداشتن ژرترود به گناه آلوده شوم. اما قادر نیستم این عشق را از جان و تنم دور سازم مگر با مرگ. و اصلاً چرا باید چنین شود؟ اگر او را عاشقانه پرستش کنم پس این عشق باید از روی شفقّت باشد. اما دوستداشتن او، خیانت به اوست. او تشنۀ عشق من است... پروردگارا، بیش از این نمیدانم... مرا چشم بینا بخش.»
سمفونی پاستورال را میتوانید از هرکجای جهان از #ناکجا سفارش دهید:
https://bit.ly/2yLyVZ8
نقاشی از #آمادئو_مودیلیانی، ۱۹۰۹
# سمفونی_پاستورال #آندره_ژید #سیروس_ذکاء
#ناکجا #ناکجاکتاب #کتابخوانی #خرید_کتاب_آنلاین
سمفونی پاستورال را میتوانید از هرکجای جهان از #ناکجا سفارش دهید:
https://bit.ly/2yLyVZ8
نقاشی از #آمادئو_مودیلیانی، ۱۹۰۹
# سمفونی_پاستورال #آندره_ژید #سیروس_ذکاء
#ناکجا #ناکجاکتاب #کتابخوانی #خرید_کتاب_آنلاین
naakojaa
سمفونی پاستورال | naakojaa
پروردگارا، بهخاطر ماست که شب را چنین ژرف و زیبا آفریدهای؟ بهخاطر من است؟ هوا روحنواز و آرام است و نور ماه از پنجرۀ گشوده به اتاق میپاشد و من گوش جان به سکوت گنبد گیتی سپردهام. پروردگارا، اگر محدودیتی در عشق هست از شما نیست، از آدم است. چه باک که عشق…