Kaboudvand.M.S / محەمەد سدێق کەبوودوەند/ محمد صدیق کبودوند /
60 subscribers
464 photos
45 videos
23 links
Download Telegram
در #رفراندوم ٢٥ سپتامبر ٢٠١٧، #مردم_کرد_باشور [با ٩٣٪ رای مثبت] به #استقلال_کردستان رای دادند. مسئولان و سران اقلیم اما در ٢٠ اکتبر همان سال با به حالت تعلیق در آوردن نتیجەی رفراندوم و واگذاری نیمی از سرزمین باشور همراه با جمعیت آن به دولت عراق، دستاوردها و فرصتهای در دسترس مردم کرد را از دست دادند.
این توئیت چند سطری که در سالگرد همەپرسی #اقلیم_کردستان مورد انتقاد برخی هم قرار گرفت نه مضمونی بغض آلود و کینەآمیز نسبت به حزب و یا خانوادەای خاص داشت و نه ابزار مخالفت با رفراندوم کردستان بود، بلکه تنها گزارەای یادآوری کننده و تا حدودی انتقادی بود، انتقاد از عملکرد مسئولان اقلیم کردستان و بس.
٭٭٭٭٭٭
رفراندوم مدنی ترین شکل ابراز رای و نظر جمعی و دموکراتیک ترین و مسالمت آمیز ترین شیوەی بیان خواستەها و طرح مطالبات و طریقەی مطالبەی حقوق است در جوامع متمدن انسانی.
همانگونه که در منشور بین الملل حقوق بشر آمده است؛ کلیەی ملل دارای #حق_تعیین_سرنوشت هستند و به موجب این حق، ملتها میتوانند برای تعیین سرنوشت خویش اقدام و از جمله وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعەی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعەی خود را تعیین و تامین کنند.
آزادی و مختاریت در انجام رفراندوم برای تعیین سرنوشت خود از حقوق بنیادی مردم، خلقها و ملتهاست.
مردم و #ملت_کرد در باشور [ اقلیم کردستان] در چارچوب این چنین حقوقی در سپتامبر ٢٠١٧ اقدام به برگزاری رفراندوم کردند.
نتیجه رفراندوم بیان آرای دموکراتیک مردم و گویای مطالبەی بنیادی ترین حقوق انسانی و در واقع تجلی رای ملت کرد باشور به استقلال بود.
پروسەی رفراندوم مردم کرد و نتیجەی آن اما با مخالفت عراق و ایران و ترکیه و سوریه و دولتهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی روبرو گردید و اقلیم کردستان از زمین و آسمان مورد محاصرەی همه جانبه سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی قرار گرفت.
اما این تمام ماجرا نبود، در درون نیز دمل سرطانی رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی سر باز کرد، ترجیحات منافع شخصی و حزبی و خانوادگی، دگربار و در بزنگاه حساسترین لحظات تاریخی، ملت کرد باشور را به مسلخ و قربانگاه فرستاد و امید و آرزو، حقوق و سرنوشت و آینده مردم کرد یک بار دیگر با خیانت افراد سرسپرده و وابستگان به بیگانه به کما برده شد.
از دگرسو هم رهبران اقلیم که درخواستهای برخی دولتهای در ظاهر دوست، در به تعویق انداختن برگزاری رفراندوم را نادیده گرفته بودند و با وجود هشدارهای تهدیدآمیز برخی از دولتهای مخالف، هیچگونه برنامە و آمادگی و یا تمهیداتی برای مقابله با واکنشها، تهدیدات، حملات و یا محاصرەی سیاسی، نظامی و اقتصادی احتمالی لحاظ نکرده و نیاندیشیدە بودند. نه خود حکومت اقلیم و نه مردم از نظر مادی و معنوی فکری و روحی برای مقابله با حملات و یا مقاومت در برابر تحریمهای مختلف از هیچگونه آمادگی برخوردار نبودند. نیروی مقاومت متشکل از نیروهای دو حزب اصلی [در واقع پاشنە آشیل باشور] هیچگونه اتحاد و انسجام درونی و فرماندهی با هم نداشتند.
در کمتر از یک ماه از اعلام نتیجەی رفراندوم، با شکاف در نیروی نامتحد مقاومت و با فرار نیروی حزبی و تسلیم شهر کرکوک و دیگر شهرها، بیش از نیمی از سرزمینهای اقلیم [ تمامی مناطق مورد اختلاف] به دست نیروهای عراق عربی افتاد.
سرانجام سران و رهبران اقلیم با بی برنامگی و دستپاچگی، ناتوانی خود در پاسداری از رای ملت را با اعلام بە تعلیق درآوردن نتیجەی رفراندوم به نمایش گذاشتند.
پس از مسکوت گذاشتن رای ملت توسط حکومت اقلیم و بعد از تصرف ٥١ ٪ از سرزمینهای تحت حاکمیت اقلیم از سوی دولت بغداد، ادارە و مدیریت تمامی گمرکات، فرودگاهها، دروازەهای مرزی، معادن نفت و پالایش، سدها، نیروگاهها، آب، برق، محیط زیست، جنگلها، آثار باستانی، ادارات و مراکز سرشماری و آمار، ادارات ثبت احوال و گذرنامه و.... به دولت عراقی عربی واگذار گردید.
حکومت اقلیم قبل از رفراندوم بصورت دیفاکتو و دولتی نیمه مستقل با اختیاراتی وسیع در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هم منابع نفتی و مالی و اقتصادی عظیمی در اختیار گرفته بود و هم اینکه بصورت قدرت و وزنه ای در صحنه عراق و منطقه ظهور یافته و مطرح بود.
امروز اما در گذر از حدود سه دهه از حاکمیت کردی و سه سال پس از رفراندوم استقلال، چشم انداز وضعیت باشور کردستان از هر لحاظ ناامید کننده است [حداقل برای #کرد_روژهلات]. در اقلیم نه از اتحاد سیاسی و وفاق ملی و نه از انسجام نیروی مقاومت و نظامی کردی خبری است، نه پایانی بر دعواها و رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی متصور است، نه فسادهای گستردەی اداری و سازمانی پایانی دارد و نه اهرم و یا کارت نسوخته ای در دست است برای چانه زنی با دولت عراق. چانه زنی و مذکره برای باز پس گیری حداقلی از حقوق مصادره شدەی مردم کرد، ملتی کە دەهاست قربانی میدهد و انفال میشود، مردمی که قربانی ژنوساید دولتهای عراق عربی
رونمایی از یک تمبر سمبولیک [حاوی عکس پاپ فرانسیس و نقشەی #کردستان_بزرگ در زمینه آن ] در اربیل #اقلیم_کردستان و اعتراض #ایران و #ترکیه به نمایش تمبر یادشدە، و موضع دولت اقلیم و عذر خواهی مسئولان این #منطقەی_خودمختار، دستمایه و موضوع یک نوشتەی نسبتاً کوتاە از من در دو روز گذشته بود، کە چند نکتە توضیحی- گزارشی پیرامون آن بشرح ذیل ضرورت یافته است.
١. در نوشتەی مورد بحث، هیچ موردی کە مبین اهانت به مردم، نادیدە انگاری حقوق و #حق_تعیین_سرنوشت و آیندەی #ملت_کورد باشد وجود ندارد، و من در حصوص رد و یا انکار حقوق مردم یک کلمه هم ننوشتەام اما اگر در این رابطه [صرفا در ارتباط با حقوق مردم] جایی برای پوزش خواهی هست، من صمیمانه از مردم و ملت کورد عذرخواهی خواهم کرد.
٢ . با توجه بە رد طرح تمبر و عذر خواهی #مقامات_اقلیم_کردستان، در خصوص اطلاع، یا عدم اطلاع آنها از موضوع طراحی تمبر و یا احتمال شیطنت از سوی عوامل خارجی بویژه با توجه به حضور گستردەی عوامل ترک در #اربیل، سه فرض را مطرح کردم و یکی از سه احتمال [ البته نە بطور قطع الیقین]، به نقش احتمالی خود ترکها و صد البته با عنایت به رد طرح تمبر از سوی مقامات کورد و مسبوق به سابقه بودن تهدیدات و شلوغ کردنهای ظاهری ترکها، با هدف جلب نظر اجتماع بر علیه اقلیم اشاره کرده بودم. شکی نیست این تنها یک فرض بوده است و بس.
٣. در اشاره به #رفراندوم_استقلال_کردستان در ٢٠١٧، با توجه به جمیع جهات و اینکه آمریکا از اقلیم خواسته بود، با تعویق برگزاری رفراندوم آنرا به وقت مناسبتری در آمادگی کامل موکول کند، اما سکوت موزیانه همسایەای چون ترکیه تا پیش از رفراندوم، احتمالا بنوعی نشان از رضایت و یا به تعبیری چراغ سبز تلقی شده بود ولی در اصل هدف ترکیه غافلگیر کردن اقلیم ناآماده و در عمل محاصره نظامی اقتصادی و حملات گازانبری در آن مقطع بوده تا اقلیم را ناچار به تعلیق نتیجه رفراندوم و از دست دادن #کرکوک و نیمی از کردستان بگرداند، کە البته این هم میتواند یک فرض و یک احتمال باشد.
درهر حال بسیاری موضع من و حتی #سازمان_حقوق_بشر_کردستان را نسبت به تعیین سرنوشت ملتها، چه در زمان برگزاری رفراندوم ٢٠١٧ کردستان و چه پیامدهای پس از آن را میدانند و لازم به تکرار نیست.
٤. کپی خبر کردی عذرخواهی مسئولان اقلیم را در جایی دیدم که نام خود را به"اداره شمال عراق" تغییر داده بودند که ضمن ابراز تعجب از روند در پیش گرفته مقامات اریبل محض تشر زدن به خودشان در پست کوتاه کردی بعدی از همان عنوان استفاده کرده و اتفاقا کپی خبر را هم ضمیمه پست گذاشته بودم.
٥ . همانگونه که در بندهای ٢ و٣ و ٤ اشاره و ذکر شده هیچ مورد و نشانی از توهین و اهانت بە مردم کورد و یا جمله ای که متضمن رد حقوق و مطالبات #مردم_کورد باشد وجود ندارد. من هرگز، هیچ زمان و در هیچ مکانی، جز دفاع و حمایت از حقوق مردم و #ملت_کورد، موضعی نگرفته و نداشتەام.
در کل اما و خارج از نوشتەی یاد شده، #فساد_مالی، اقتصادی و حزبی و سیاسی، #حکومت_خانوادگی، سایه #دو_اداره و چند ادارەیی شدن بر سر اقلیم، موضوع لا مركزی استانی، تعدد حزبی و گروهی اغلباً وابستە، واستگی مالی و سیاسی احزاب بە بیرون از مرزها، پیادە کنندگان برنامەهای دولتهای خارجی برای تغییر رسوم و #فرهنگ_کوردی،
حضور گسترده نظامی و امنیتی دولتهای خارجی لااقل در بخشهایی از اقلیم، حضور گروهها و #اپوزیسیون_کورد همسایه، لاینحل ماندن موضوع #مناطق_مورد_اختلاف، مسالەی تغییر دمگرافی و موضوع #کرکوک و نفت و بودجه از جمله موضوعات مورد نقد و انتقاد و بحث هر منقد علاقەمندی به اقلیم میتواند باشد.
٦. پس از انتشار مطلب و نوشتار مورد نظر تعدادی زیادی از کوردها، بنظر در آنسوی مرزها با گذاشتن کامنت و یا با گذاشتن پست، واکنشهای متعدد و اغلب اعتراضی نشان دادند.
١-٦ . تعدادی از منتقدان و معترضین بسیار مودبانه و محترمانه از نوشتەی من انتقاد کردەاند که در همین جا از نزاکت و سطح بالای شعور و ادب آتها تشکر میکنم.
٢-٦ . تعدادی دیگر از معترضین نزاکت را خیلی رعایت نکرده و هرچه خواستەاند گفتەاند، برخی نیز آرزو کردەاند کاش هنوز در #زندان میبودم، در کل از این دستە هم تشکر میکنم.
٣-٦ . دسته سوم اما فحاشها، هرزەگوها و لجن پراکنها هستند، تهمتهای چون دشمن مردم و ملت کورد، عامل جمهوری اسلامی،خائن، آپوچی، شاخ و برگ پ.ک.ک، جاش ایران، جاش پ.ک.ک و... نسبت داده اند، مثلا فردی بی نام و نشان کە حتی در بیرون از مرزها جرئت ندارد نام خود را بنویسد و یا یک به اصطلاح دکتر ! که وعده کبابخوریش در آمریکا را پست میگذارد و چنین میپندارد تفریحاتش نوعی مبارزه برای رهایی ملت کورد است. این قبیل افراد بددهن، بنظرم سزاوار پاسخ دادن هم نیستند.
٧. تعدادی از کامنت گذاران با عکسهایی از حضورشان در حمایت از من، هنگام #اعتصاب_غذا را یادآور شدەاند، تعدادی مرا بابت حضورشان در تجمعاتی در اروپا و جاهایی
پر واضح است، نه #خاورمیانه امروز، شبه جزیره #هند خواهد شد و نه راهبری همچون #مهاتما_گاندی در منطقه ظهور خواهد کرد تا الگویی برای مقاومت و رهبر و پیشوایی برای مبارزە و رهایی ملتها شود و نە مردمان خاورمیانە باوری بە شیوە مبارزە از نوع #اهمیسایی [ #عدم_خشونت ] گاندی خواهند داشت.
٭٭٭
تا زمانی که بیرق و پرچم دیکتاتورها، غارتگران و فاسدان با شعارهای دروغین همچون حمایت از #صلح و #دموکراسی، #حقوق_بشر و #حق_تعیین_سرنوشت، #حقوق_زنان و عدالت و #امنیت_انسانی تزئین میشود،
تا زمانیکه افراد منفعت محور و پاسبانان منافع فردی،خانوادگی و طایفەای، رۇیا و آرزو به مردم می فروشند،
تا هنگامی که #استعمارگران دیروز به عنوان طرفداران امروزی حقوق بشر به مردم معرفی میشوند،
تا زمانی که خلق ها چشم انتظار اند و چشم امید به نیروی رهایی بخش خارجی دوخته اند، نه رهایی و آزادی خود را خواهند دید، نه آرزوهایشان برآورده میگردد، نه مسائل خلقهای منطقه حل خواهد شد و نه پایانی برای فریب مردم و غارت ثروت و دارایی ملتها، متصور خواهد بود.
٭٭٭
نیروهای استعمار، ابرقدرتها، #آمریکا، #اروپا و #روسیه، دهها است برای حفظ منافعشان در خاورمیانه، در حال جنگ اند.
این جنگها برای حفظ منافع در دورەای با تڤسیم ملتها انجام میگرفت، در دورەای دیگر ترویج #فاشیسم_نژادی و آیینی ضامن منافعشان بود، زمانی نیز با حفظ و تقویت #دیکتاتور-های منطقه انجام میشد، روزگاری هم از طریق پرورش و آموزش و تجهیز تروریستها و سالیان احیر نیز با راه انداختن جنگ با #تروریزم در منطقه، از منافع خود در خاورمیانه، پاسداری کرده اند.
٭٭٭
در ده، بیست سال گذشته، آمریکا، اروپا، #ناتو، روسیه و دولتهای منطقه، هریک به نوعی در پرورش و تقویت #تروریست نقش داشته اند. چه از طریق تمرینات و آموزشهای نظامی و چه از طریق تجهیز و تقویت به عصبیتها و #تعصبات_آیینی و مذهبی.
آنها با انداختن تروریستها به جان مردمان منطقه، دهها هزار نفر از افراد مدنی و غیر نطامی را به کشتن دادەند و با #ژنوساید مردمان بی گناه قتل عامها راه انداختنەاند و میلیونها نفر را نیز آواره و بی خانمان کردەاند.
آنها در برخی کشورهای عقب افتاده همچون #افغانستان و #عراق افراد و حکمرانانی را تحت پرچم و شعار دفاع از دموکراسی و حقوق بشر و حقوق زنان بر مردم تحمیل کردەاند.
حکمرانانی ویرانگر که جز دزدی و غارت و فساد و منفعت جویی برای خود و خانواده و هم دستانشان، هیچ نفع و منفعتی برای مردم نداشتە اند. کار آنها تنها چپاول و تاراج ثروت و دارایی مردمان و هدرداد منابع کشور بوده و بس.
اکنون چنین بنظر میرسد این گماردگان دیگر توان حفاظت از منافع اربابان خود را ندارند و از ادامه انجام چنین نقشی باز ماندەاند.
بنابرین زمان بازسپاری دگرباره منطقه به دست تروریستها فرا رسیده است.
امروز #طالبان را بر مردم افغانستان حاکم میگردانند و فردا #النصره و #داعش و.... تروریستهای دیگر را بر دیگر مناطق خاورمیانه.
تا بالاخره زمان مناسب فرا برسد، باز دوباره جنگ با تروربسم آغاز خواهد شد، سپس غارتگران و فاسدانی دیگر که اکنون در آب و نمک خوابانیده شده اند بر اریکه حکومت سوار و گماردە میشوند، باز دوباره روز از نو، روزی از نو....!
٭٭٭
توجه: این متن را از نوشتەی کوردی خودم، تا حدودی واژه به واژه به فارسی برگردانده ام، لذا ممکن است متن از فصاحت و روانی لازم برخوردار نباشد. از این بابت پوزش می طلبم.
آزادی، #عدالت، دموکراسی، #صلح و آرامش نهادینه نمیشود، #تروریسم و #خشونت که زائیدە حق کشی ها و ستم کاریهاست، از میان نمی رود، مگر اینکه اقدامی ریشه ایی و بنیادی با پشتوانه اراده جهانی برای تامین و تضمین حقوق نمامی افراد انسانی و تمامی #جوامع_انسانی_تحت_ستم، صورت بگیرد
٭٭٭٭٭٭
روزی برای خود بشر
(به مناسبت روز جهانی حقوق بشر)

در دهم دسامبر ۱۹٤۸ یعنی حدود ٧٣ سال پیش، حقوقی برای افراد بشری، در سند موسوم به #اعلامیه_جهانی_حقوق_بشر بە تائید نمایندگانی از دولتها رسید.
بعدها در سال ۱۹٦۸، دولتهای امضا کنندە اعلامیه، در دو پیمان جداگانە متعهد به اجرای معاهدات و احترام به حقوق در نظر گرفته شده برای افراد بشری شدند.
پس از امضای اعلامیه جهانی حقوق بشر و در طول ٧٣ سال گذشته، منشور بین الملی حقوق بشر و مجموعەای از اسناد حقوق بشری شامل حقوق سیاسی و مدنی [نسل اول]، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی [نسل دوم]، و حقوق جمعی [حقوق مردم و ملتها] شامل؛ حق صلح، #حق_تعیین_سرنوشت، حق بر توسعه، حق بر محیط زیست، حق بر میراث مشترک بشریت، حق مساعدت بشردوستانه، #حق_زبان و فرهنگ بومی و البته حق استعمار زدایی [نسل سوم]، بر اعلامیەی اولیه و میثاقها افزوده شده است.
مجموعەی این اسناد حقوق بشری که حداقلهای از حقوق فردی و اجتماعی افراد و جوامع انسانی [ از جملە #حقوق_زنان، کودکان، کارگران، اقوام، بومیان، اقلیتها، مهاجرین، پناهندگان و....] را تحت پوشش قرار میدهند، اغلب توسط دولتهای عضو مجامع جهانی، به نوعی پذیرفته شده و یا دولتها آنها را به تصویب مجالس دولتی داخلی خود رساندەاند.
٭٭٭
اما در اینکه تعریف و تبیین و تعیین موازین، معیارها، استانداردها و تهیه و تنظیم و تایید و تصویب این مجموعه از اسناد تامین کننده حقوق بشر، چرا تا کنون کمک چندانی به بهبود وضعیت حقوق بشر نکرده و اینکه حقوق بشر امروز در چه وضعیتی قرار گرفتە، باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد :
١. تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر شاید در زمان خود از کفایت تشریح برخوردار بوده، اما بعدها با درج برخی قید و شروط و تحدید موادی از حقوق، در میثاق های اجرایی و عدم پیش بینی سازوکارهای موثر و کارا و فقدان تضمینهای لازم جهت اجرای آن، به شکلی یاس برانگیز، بر گستره مختاریت دولتها در نا پای بندی به تعهدات حقوق بشری شان، افزوده است.
٢. دولتهای امضا کنندەی اعلامیه و اسناد تعهد آور مرتبط با آن و دولتهای متعهد به تعهدات حقوق بشری، نە تنها کمترین ارزشی برای حقوق بشر قائل نشدەاند، بلکه خود در صف اول ناقضان اصلی این حقوق قرار گرفتەاند.
این دولتها در ٧٣ گذشته، خود دهها هزار بار حقوق بشر را نقض نموده و هزاران بار در فجیع ترین شکل ممکن، آنرا مورد تجاوز قرار داده اند.
٣. کمیسیون نظارتی حقوق بشر ملل متحد و جانشین آن یعنی"#شورای_حقوق_بشر" از آنجائیکه عموما از همان دولتهای ناقض حقوق بشری تشکیل می یابد، در نظارت بر رعایت حقوق بشر، تلاشهایش اغلب ناموفق و عقیم بوده است.
این ارکان نظارتی جهانی در پیگیری و نظارت بر اجرای حقوق بشر در کشورهای جهان، تاکنون نتوانسته است کارنامه قابل قبولی از عملکرد خود ارائه نماید.
٤. نظارت بر اجرای حقوق بشر در شکل کنونی آن که اغلب از حد توصیه های اخلاقی فراتر نمی رود، نمی تواند کفایت لازم نظارت بر اجرای موازین رعایت حقوق بشر و احترام به آن را تامین و تضمین کند.
٥. این واقعیت که امروزه حقوق بشر بە وجه المصالح منافع دولتها، حکومتها و برخی سازمانهای جهانی بدل گردیده و این حقوق اغلب به مثابه ابزاری چند وجهی بطور چند جانبه قربانی دنیای تجارت، سیاست، زور، پول و سرمایه، وارونگی تبلیغات رسانه ایی و آیین و اخلاقیات سوداگرانه شده است، هم نمی توان نادیده گرفت.
اخلاقیات سوداگرانەای کە بشر و حقوق انسانی او را، همچون کالایی تجاری، اینجا و آنجا و همه جا مورد داد و ستد قرار میدهد.
حقوق بشر اغلب در روابط و مناسبات بین دولتی و در سازمانهای بین دولتی و بین المللی سوداگر، وجه المصالحه فی مابین با دولتهای سرکوبگر و مستبد، حکومتهای خودکامه، اربابان قدرت و دیکتاتورها قرار میگیرد و قربانی معاملات سیاسی و تجاری پنهانی فی مابین می شود.
٭٭٭
مساله ضمانت اجرایی و ساز و کارهای نظارت بر حقوق بشر، موضوعی لاینحل است و تا زمانی این مساله حل نشده است، امید چندانی به رهایی رنج دیدگان از فقر و ستم وجود ندارد. نمی توان امیدوار بود به اینکه آزادی، عدالت، دموکراسی، صلح و آرامش نهادینه شود و تروریسم و خشونت که زائیدەی حق کشی ها و ستم کاری هاست از میان برود. مگر اینکه اقدامی جدی، بنیادی و ریشە ای با پشتوانه اراده جهانی برای تامین و تضمین حقوق تمامی افراد انسانی و تمامی جوامع تحت ستم صورت بگیرد.