🔘 کفيلة السجاد، زینب الکبری(س)
▪️ پس از شهادت حضرت أبا عبد الله الحسین(ع)، لشکریان #عمر_بن_سعد خواستند کاروان زنان و خواتین بنی هاشم را از سرزمین #کربلا به حرکت درآورند.
▪️ حضرت امام علی بن الحسین سجاد(ع)، را با دستان بسته سوار بر شتر (بی جهاز) كردند و كاروان را از گودی قتلگاه و كنار بدن های مطهر شهدا عبور دادند.
▪️ حضرت امام سجاد(ع), بدن مطهر حضرت #علی_اکبر (ع) که #اربا_اربا (قطعه قطعه) شده بود و بدن جناب #قاسم (ع) و دیگر شهدا از بنی هاشم و اصحاب را دیدند، در گودی قتلگاه از كنار بدن مبارک و بی سر پدر عبور کردند. كنار شط #فرات، دستان قلم شده و فرق شکافته عمویشان، حضرت #عباس(ع) را مشاهده کردند.
▪️ حضرت علی بن الحسین (ع) دید که یکی از این اطفال از کاروان جدا شده، خانم حضرت #زینب (س) سراسیمه دنبال این کودکان می دود، دامن آتش گرفته را خاموش می کند. یکی از آن دشمنان ملعون جلوی چشمان امام زین العابدین(ع) کودکان را با تازیانه می زد و این تازیانه را بر بدن حضرت زینب کبری (س) فرود می آورد.
▪️ ناگهان حضرت سجاد(ع) با دیدن این صحنه ها از روی شتر بر زمين افتادند و از هوش رفتند. حضرت #عقیله_بنی_هاشم (س) سراسيمه از بالای شتر پايين می آیند و می فرمایند:
«ای وای پسر برادرم! یا علی بن الحسين! بلند شو و نگذار نسل بنی هاشم از روی زمين منقطع شود. تو تنها يادگار پدرم حضرت علی(ع) هستی.»
▪️ حضرت زینب(س) سر امام زمان را به سينه چسبانیدند تا حضرت سجاد(ع) به هوش آمدند. حضرت زینب کبری (س) با جان خود از حضرت سجاد(ع) محافظت کردند.
▪️ زنان بنی هاشم را بر روی ناقه ها می کشاندند. وارد هر شهری که می شدند، این چشمان نامحرم، با انگشت آنها را نشان می داد.
ترفند این نانجیب ها این بود، که اول سرها و نیزه ها را وارد شهر می کردند، که برای مردم جلب توجه کنند، بعد به دنبال نیزه ها، زنان بنی هاشم را وارد می کردند.
📚 «اللهوف»، ص ۷۴ و ۱۸۱؛ «الاحتجاج»، ج ۲، ص ۳۰۷؛ «مثير الأحزان»، ص ۹۷.
📚 با استفاده از کانال تخصصی لوح محفوظ
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
▪️ پس از شهادت حضرت أبا عبد الله الحسین(ع)، لشکریان #عمر_بن_سعد خواستند کاروان زنان و خواتین بنی هاشم را از سرزمین #کربلا به حرکت درآورند.
▪️ حضرت امام علی بن الحسین سجاد(ع)، را با دستان بسته سوار بر شتر (بی جهاز) كردند و كاروان را از گودی قتلگاه و كنار بدن های مطهر شهدا عبور دادند.
▪️ حضرت امام سجاد(ع), بدن مطهر حضرت #علی_اکبر (ع) که #اربا_اربا (قطعه قطعه) شده بود و بدن جناب #قاسم (ع) و دیگر شهدا از بنی هاشم و اصحاب را دیدند، در گودی قتلگاه از كنار بدن مبارک و بی سر پدر عبور کردند. كنار شط #فرات، دستان قلم شده و فرق شکافته عمویشان، حضرت #عباس(ع) را مشاهده کردند.
▪️ حضرت علی بن الحسین (ع) دید که یکی از این اطفال از کاروان جدا شده، خانم حضرت #زینب (س) سراسیمه دنبال این کودکان می دود، دامن آتش گرفته را خاموش می کند. یکی از آن دشمنان ملعون جلوی چشمان امام زین العابدین(ع) کودکان را با تازیانه می زد و این تازیانه را بر بدن حضرت زینب کبری (س) فرود می آورد.
▪️ ناگهان حضرت سجاد(ع) با دیدن این صحنه ها از روی شتر بر زمين افتادند و از هوش رفتند. حضرت #عقیله_بنی_هاشم (س) سراسيمه از بالای شتر پايين می آیند و می فرمایند:
«ای وای پسر برادرم! یا علی بن الحسين! بلند شو و نگذار نسل بنی هاشم از روی زمين منقطع شود. تو تنها يادگار پدرم حضرت علی(ع) هستی.»
▪️ حضرت زینب(س) سر امام زمان را به سينه چسبانیدند تا حضرت سجاد(ع) به هوش آمدند. حضرت زینب کبری (س) با جان خود از حضرت سجاد(ع) محافظت کردند.
▪️ زنان بنی هاشم را بر روی ناقه ها می کشاندند. وارد هر شهری که می شدند، این چشمان نامحرم، با انگشت آنها را نشان می داد.
ترفند این نانجیب ها این بود، که اول سرها و نیزه ها را وارد شهر می کردند، که برای مردم جلب توجه کنند، بعد به دنبال نیزه ها، زنان بنی هاشم را وارد می کردند.
📚 «اللهوف»، ص ۷۴ و ۱۸۱؛ «الاحتجاج»، ج ۲، ص ۳۰۷؛ «مثير الأحزان»، ص ۹۷.
📚 با استفاده از کانال تخصصی لوح محفوظ
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org