🔘 کفيلة السجاد، زینب الکبری(س)
▪️ پس از شهادت حضرت أبا عبد الله الحسین(ع)، لشکریان #عمر_بن_سعد خواستند کاروان زنان و خواتین بنی هاشم را از سرزمین #کربلا به حرکت درآورند.
▪️ حضرت امام علی بن الحسین سجاد(ع)، را با دستان بسته سوار بر شتر (بی جهاز) كردند و كاروان را از گودی قتلگاه و كنار بدن های مطهر شهدا عبور دادند.
▪️ حضرت امام سجاد(ع), بدن مطهر حضرت #علی_اکبر (ع) که #اربا_اربا (قطعه قطعه) شده بود و بدن جناب #قاسم (ع) و دیگر شهدا از بنی هاشم و اصحاب را دیدند، در گودی قتلگاه از كنار بدن مبارک و بی سر پدر عبور کردند. كنار شط #فرات، دستان قلم شده و فرق شکافته عمویشان، حضرت #عباس(ع) را مشاهده کردند.
▪️ حضرت علی بن الحسین (ع) دید که یکی از این اطفال از کاروان جدا شده، خانم حضرت #زینب (س) سراسیمه دنبال این کودکان می دود، دامن آتش گرفته را خاموش می کند. یکی از آن دشمنان ملعون جلوی چشمان امام زین العابدین(ع) کودکان را با تازیانه می زد و این تازیانه را بر بدن حضرت زینب کبری (س) فرود می آورد.
▪️ ناگهان حضرت سجاد(ع) با دیدن این صحنه ها از روی شتر بر زمين افتادند و از هوش رفتند. حضرت #عقیله_بنی_هاشم (س) سراسيمه از بالای شتر پايين می آیند و می فرمایند:
«ای وای پسر برادرم! یا علی بن الحسين! بلند شو و نگذار نسل بنی هاشم از روی زمين منقطع شود. تو تنها يادگار پدرم حضرت علی(ع) هستی.»
▪️ حضرت زینب(س) سر امام زمان را به سينه چسبانیدند تا حضرت سجاد(ع) به هوش آمدند. حضرت زینب کبری (س) با جان خود از حضرت سجاد(ع) محافظت کردند.
▪️ زنان بنی هاشم را بر روی ناقه ها می کشاندند. وارد هر شهری که می شدند، این چشمان نامحرم، با انگشت آنها را نشان می داد.
ترفند این نانجیب ها این بود، که اول سرها و نیزه ها را وارد شهر می کردند، که برای مردم جلب توجه کنند، بعد به دنبال نیزه ها، زنان بنی هاشم را وارد می کردند.
📚 «اللهوف»، ص ۷۴ و ۱۸۱؛ «الاحتجاج»، ج ۲، ص ۳۰۷؛ «مثير الأحزان»، ص ۹۷.
📚 با استفاده از کانال تخصصی لوح محفوظ
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
▪️ پس از شهادت حضرت أبا عبد الله الحسین(ع)، لشکریان #عمر_بن_سعد خواستند کاروان زنان و خواتین بنی هاشم را از سرزمین #کربلا به حرکت درآورند.
▪️ حضرت امام علی بن الحسین سجاد(ع)، را با دستان بسته سوار بر شتر (بی جهاز) كردند و كاروان را از گودی قتلگاه و كنار بدن های مطهر شهدا عبور دادند.
▪️ حضرت امام سجاد(ع), بدن مطهر حضرت #علی_اکبر (ع) که #اربا_اربا (قطعه قطعه) شده بود و بدن جناب #قاسم (ع) و دیگر شهدا از بنی هاشم و اصحاب را دیدند، در گودی قتلگاه از كنار بدن مبارک و بی سر پدر عبور کردند. كنار شط #فرات، دستان قلم شده و فرق شکافته عمویشان، حضرت #عباس(ع) را مشاهده کردند.
▪️ حضرت علی بن الحسین (ع) دید که یکی از این اطفال از کاروان جدا شده، خانم حضرت #زینب (س) سراسیمه دنبال این کودکان می دود، دامن آتش گرفته را خاموش می کند. یکی از آن دشمنان ملعون جلوی چشمان امام زین العابدین(ع) کودکان را با تازیانه می زد و این تازیانه را بر بدن حضرت زینب کبری (س) فرود می آورد.
▪️ ناگهان حضرت سجاد(ع) با دیدن این صحنه ها از روی شتر بر زمين افتادند و از هوش رفتند. حضرت #عقیله_بنی_هاشم (س) سراسيمه از بالای شتر پايين می آیند و می فرمایند:
«ای وای پسر برادرم! یا علی بن الحسين! بلند شو و نگذار نسل بنی هاشم از روی زمين منقطع شود. تو تنها يادگار پدرم حضرت علی(ع) هستی.»
▪️ حضرت زینب(س) سر امام زمان را به سينه چسبانیدند تا حضرت سجاد(ع) به هوش آمدند. حضرت زینب کبری (س) با جان خود از حضرت سجاد(ع) محافظت کردند.
▪️ زنان بنی هاشم را بر روی ناقه ها می کشاندند. وارد هر شهری که می شدند، این چشمان نامحرم، با انگشت آنها را نشان می داد.
ترفند این نانجیب ها این بود، که اول سرها و نیزه ها را وارد شهر می کردند، که برای مردم جلب توجه کنند، بعد به دنبال نیزه ها، زنان بنی هاشم را وارد می کردند.
📚 «اللهوف»، ص ۷۴ و ۱۸۱؛ «الاحتجاج»، ج ۲، ص ۳۰۷؛ «مثير الأحزان»، ص ۹۷.
📚 با استفاده از کانال تخصصی لوح محفوظ
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
4️⃣
🔘 مادران کربلا: رباب
🔷 مادر شهید
▪️ #رباب ، دختر عاقل و عالمِ عدی بن اوس از #انصار ساکن #شام بود. کسی کلامش به فصاحت مشهور و زبانش به شاعری گشورده شده بود.
▪️ پس از ازدواج با حسین بن علی (ع)، مورد توجه و علاقه ایشان قرار گرفت؛ تا جایی که ایشان درباره رباب و دخترش فرموده است: «هرگز زندگی در خانه ای را دوست ندارم که در آن #سکینه و رباب نباشند. می خواهم تمام مال خود را نثارشان نمایم و من را سرزنش و عتاب نکنید.»
▪️رباب که در واقعه #کربلا حضور داشت، پس از #اربعین یکسال در زیر آفتاب نشست و هرگز در سایه نرفت تا اینکه از این مصیبت، به دیدار خداوند شتافت.
🔷 آخرین لحظه ی شهید
▪️ لبهای #علی_اصغر ، مثل ماهیان بیرون از آب به هم می خورد. رباب، لبهای خشکش را گاز گرفت و او را به سینه ی بی شیر چسباند. ناگهان برخاست. هاجر وار میان خیمه ها می دوید و طلب آب می کرد.
▪️ #زینب (س) با چشمان پر اشک به او می نگریست. فرزند برادر را به آغوش گرفت و به سمت حسین (ع) رفت. رباب در سکوت به زینب خیره شد که طفل را در دستان برادر گذاشت و فرمود: «این طفل تو سه روز است آبی ننوشیده. از این قوم برای او جرعه ای #آب بطلب.»
▪️ حسین بن علی (ع) به سمت لشکریان دشمن برگشت و فرمود: «ای مردم! شما پیروان و خانواده ام را کشتید. جگر این طفل شیرخواره از #تشنگی آتش گرفته است. نزدیک به هلاکت رسیدن است، جرعه آبی برای این تشنه لب بدهید.»
▪️ رباب، به چشم خود دید، حرمله را و گلوی شش ماهه اش را. رباب، در سکوت، به رضای الهی راضی شد.
🔷 وداع
▪️برای علی (ع) یک قبر کوچک با غلاف شمشیر می کند و خاک مزارش با اشک در می آمیخت. صدای آه حسین (ع) زنها را از خیمه بیرون کشید. اول ام کلثوم دوید... پایش به لباس عربی می پیچید و زمین می خورد؛ آخر برادرزاده اش برای چه کشته بودند؟
▪️ فریاد می کشید: ای وای از آتش دلم! آه از این مصیبت!
▪️ علی در خاک رفت ولی این آخرین دیدار رباب نبود. رباب، زمانی که با دستان بسته و پای غل شده در زنجیر، در کاروان می رفت، بارها و بارها سر بلند کرد و سر علی را بر قامت نیزه دید و دید و دید...
📚 مجلسی، محمد باقر، محن الابرار، ترجمه ی مقتل بحارالانوار،ج 1، ص 1009.
#مادران_کربلا
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
🔘 مادران کربلا: رباب
🔷 مادر شهید
▪️ #رباب ، دختر عاقل و عالمِ عدی بن اوس از #انصار ساکن #شام بود. کسی کلامش به فصاحت مشهور و زبانش به شاعری گشورده شده بود.
▪️ پس از ازدواج با حسین بن علی (ع)، مورد توجه و علاقه ایشان قرار گرفت؛ تا جایی که ایشان درباره رباب و دخترش فرموده است: «هرگز زندگی در خانه ای را دوست ندارم که در آن #سکینه و رباب نباشند. می خواهم تمام مال خود را نثارشان نمایم و من را سرزنش و عتاب نکنید.»
▪️رباب که در واقعه #کربلا حضور داشت، پس از #اربعین یکسال در زیر آفتاب نشست و هرگز در سایه نرفت تا اینکه از این مصیبت، به دیدار خداوند شتافت.
🔷 آخرین لحظه ی شهید
▪️ لبهای #علی_اصغر ، مثل ماهیان بیرون از آب به هم می خورد. رباب، لبهای خشکش را گاز گرفت و او را به سینه ی بی شیر چسباند. ناگهان برخاست. هاجر وار میان خیمه ها می دوید و طلب آب می کرد.
▪️ #زینب (س) با چشمان پر اشک به او می نگریست. فرزند برادر را به آغوش گرفت و به سمت حسین (ع) رفت. رباب در سکوت به زینب خیره شد که طفل را در دستان برادر گذاشت و فرمود: «این طفل تو سه روز است آبی ننوشیده. از این قوم برای او جرعه ای #آب بطلب.»
▪️ حسین بن علی (ع) به سمت لشکریان دشمن برگشت و فرمود: «ای مردم! شما پیروان و خانواده ام را کشتید. جگر این طفل شیرخواره از #تشنگی آتش گرفته است. نزدیک به هلاکت رسیدن است، جرعه آبی برای این تشنه لب بدهید.»
▪️ رباب، به چشم خود دید، حرمله را و گلوی شش ماهه اش را. رباب، در سکوت، به رضای الهی راضی شد.
🔷 وداع
▪️برای علی (ع) یک قبر کوچک با غلاف شمشیر می کند و خاک مزارش با اشک در می آمیخت. صدای آه حسین (ع) زنها را از خیمه بیرون کشید. اول ام کلثوم دوید... پایش به لباس عربی می پیچید و زمین می خورد؛ آخر برادرزاده اش برای چه کشته بودند؟
▪️ فریاد می کشید: ای وای از آتش دلم! آه از این مصیبت!
▪️ علی در خاک رفت ولی این آخرین دیدار رباب نبود. رباب، زمانی که با دستان بسته و پای غل شده در زنجیر، در کاروان می رفت، بارها و بارها سر بلند کرد و سر علی را بر قامت نیزه دید و دید و دید...
📚 مجلسی، محمد باقر، محن الابرار، ترجمه ی مقتل بحارالانوار،ج 1، ص 1009.
#مادران_کربلا
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
5️⃣
🔘 مادران کربلا: زینب کبری(س)
🔷 مادر شهید
▪️ حضرت #زینب_کبری (س), سومین فرزند امیرمؤمنان علی(ع) و فاطمه زهرا(س), حدوداً پنج ساله بود که مادرش به شهادت رسید و در جوانی پدرش و کمی بعد, برادر بزرگش حسن مجتبی(ع) و حدوداً در پنجاه سالگی، در #کربلا برادر مجبوبش امام حسین(ع) به #شهادت رسید.
▪️ از نقش ایشان در کربلا، همین جمله بس که
سرّ نی در #نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود...
▪️ حضرت زینب (س)، مادر دو شهید کربلا بودند: #عون و #محمد بن #عبدالله_بن_جعفر_طیار.
🔷 آخرین لحظه ی شهید
▪️ اول محمد رجز خواند:
از این دشمنان به خداوند شکوه میبرم؛ این قوم و مردمی که در گمراهی و کوردلی به سر میبرند...
▪️ و بعد عون خواند:
اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفرم؛ شهید صدق و صفاست و رویش چون مهتاب درخشنده است و در باغ های بهشت با بالهای سبز پرواز می کند و همین برای سربلندی من کافی است.
▪️ دورشان را گرفتند و جنگیدن آغاز شد. دو برادر، فرزند بزرگان بودند. پشت به پشت هم، همچون علی(ع) جنگیدند و کربلا, محراب خونین شهادتشان شد...
🔷 وداع
▪️حسین (ع)، عون رو با یک دست و محمد را با دست دیگر در آغوش گرفته بود و به سمت خیمه شهدا می آورد. اشک بر گونه هایش جاری بود. تا پیکر خونین آن دو رسید، زنان بر سر زنان جمع شدند.
▪️ هر شهیدی که می آوردند، اول از همه زینب(س) به سمتش می دوید. فرزندانش که آمدند، از گوشه خیمه چند دانه اشک به استقبالشان ریخت.
▪️بیرون نیامد که مبادا رخساره زیبای برادر را شرمنده ببیند...
📚 مجلسی، محمد باقر، محن الابرار، ترجمه ی مقتل بحارالانوار، ص 927.
#مادران_کربلا
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
🔘 مادران کربلا: زینب کبری(س)
🔷 مادر شهید
▪️ حضرت #زینب_کبری (س), سومین فرزند امیرمؤمنان علی(ع) و فاطمه زهرا(س), حدوداً پنج ساله بود که مادرش به شهادت رسید و در جوانی پدرش و کمی بعد, برادر بزرگش حسن مجتبی(ع) و حدوداً در پنجاه سالگی، در #کربلا برادر مجبوبش امام حسین(ع) به #شهادت رسید.
▪️ از نقش ایشان در کربلا، همین جمله بس که
سرّ نی در #نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود...
▪️ حضرت زینب (س)، مادر دو شهید کربلا بودند: #عون و #محمد بن #عبدالله_بن_جعفر_طیار.
🔷 آخرین لحظه ی شهید
▪️ اول محمد رجز خواند:
از این دشمنان به خداوند شکوه میبرم؛ این قوم و مردمی که در گمراهی و کوردلی به سر میبرند...
▪️ و بعد عون خواند:
اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفرم؛ شهید صدق و صفاست و رویش چون مهتاب درخشنده است و در باغ های بهشت با بالهای سبز پرواز می کند و همین برای سربلندی من کافی است.
▪️ دورشان را گرفتند و جنگیدن آغاز شد. دو برادر، فرزند بزرگان بودند. پشت به پشت هم، همچون علی(ع) جنگیدند و کربلا, محراب خونین شهادتشان شد...
🔷 وداع
▪️حسین (ع)، عون رو با یک دست و محمد را با دست دیگر در آغوش گرفته بود و به سمت خیمه شهدا می آورد. اشک بر گونه هایش جاری بود. تا پیکر خونین آن دو رسید، زنان بر سر زنان جمع شدند.
▪️ هر شهیدی که می آوردند، اول از همه زینب(س) به سمتش می دوید. فرزندانش که آمدند، از گوشه خیمه چند دانه اشک به استقبالشان ریخت.
▪️بیرون نیامد که مبادا رخساره زیبای برادر را شرمنده ببیند...
📚 مجلسی، محمد باقر، محن الابرار، ترجمه ی مقتل بحارالانوار، ص 927.
#مادران_کربلا
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
🔘 مرد فرزند رادمرد، علی فرزند حسین(ع)!
🔸 حضرت #علی_اکبر (ع)، نخستزاده امام حسین(ع) و شبیه ترین مردم به رسول اکرم(ص) بود.
🔸 امام عصر(عج) درباره ایشان در #زیارت_ناحیه_مقدسه فرمودهاند:
سلام بر تو ای نخستین کشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه که در باره ات فرمود: «خدا ، بکشد آن گروهی را که تو را کشت. پسرم! چه جرئتی بر خدای مهربان کردند و چه جسارتی در هتک حرمت پیامبر! پس از تو خاک بر سرِ دنیا!»
🔸 آنگاه ادامه میدهند:
«...تا آنکه عهدت را به انجام رساندی و پروردگارت را دیدار کردی. گواهی می دهم که تو به خدا و پیامبر او، نزدیک ترینی و پسرِ پیامبر خدا و حجّت و امین اویی و پسر حجّت خدا و پسرِ امین اوی . خداوند ، در باره قاتل تو ، مُرّة بن مُنقِذ بن نعمان عبدی ـ که لعنت و خواری خدا بر او باد ـ و همدستانش در کشتن تو ، داوری کند که علیه تو ، هم داستان بودند.»
🔸 نکته گفتنی در ماجرای شهادت حضرت علی اکبر(ع)، غلوها و ذکر مصائب اشتباهی است که در بین روضه خوان ها شایع شده و خوب است همه ما درباره اش آگاه باشیم:
🔻- اینکه امام حسین(ع) با دیدن رهسپار شدن حضرت علی اکبر(ع) به حال احتضار درآمد، روضه اشتباهی است. امام حسین(ع) برای هدف خود حاضر بودند از همه چیز خود در راه خداوند بگذرند و بیان این مطلب از شأن و عظمت کار اباعبدالله میکاهد؛
🔻 - اینکه امام حسین(ع) اگر حضرت #زینب_کبری (س) نمیرسید توان برخاستن از کنار پیکر حضرت علی اکبر(ع) را نداشتند نیز اشتباه است؛ حضرت ثارالله، خون تپنده و مایه آرامش اهل زمین و آسمان بودند.
🔸 آری! شفقت و مهر ایشان نسبت به فرزندشان بیش از بیان و تعریف، امّا صبر و شکیبایی آن حضرت هم از حد وصف خارج است.
📚 با استفاده از کتاب «دانشنامة امام حسین(ع)»، اثر مرحوم ریشهری، ج 7، صص 7-11.
#مناسبتی
#ولادت_علی_اکبر
@mouood_org
🔸 حضرت #علی_اکبر (ع)، نخستزاده امام حسین(ع) و شبیه ترین مردم به رسول اکرم(ص) بود.
🔸 امام عصر(عج) درباره ایشان در #زیارت_ناحیه_مقدسه فرمودهاند:
سلام بر تو ای نخستین کشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه که در باره ات فرمود: «خدا ، بکشد آن گروهی را که تو را کشت. پسرم! چه جرئتی بر خدای مهربان کردند و چه جسارتی در هتک حرمت پیامبر! پس از تو خاک بر سرِ دنیا!»
🔸 آنگاه ادامه میدهند:
«...تا آنکه عهدت را به انجام رساندی و پروردگارت را دیدار کردی. گواهی می دهم که تو به خدا و پیامبر او، نزدیک ترینی و پسرِ پیامبر خدا و حجّت و امین اویی و پسر حجّت خدا و پسرِ امین اوی . خداوند ، در باره قاتل تو ، مُرّة بن مُنقِذ بن نعمان عبدی ـ که لعنت و خواری خدا بر او باد ـ و همدستانش در کشتن تو ، داوری کند که علیه تو ، هم داستان بودند.»
🔸 نکته گفتنی در ماجرای شهادت حضرت علی اکبر(ع)، غلوها و ذکر مصائب اشتباهی است که در بین روضه خوان ها شایع شده و خوب است همه ما درباره اش آگاه باشیم:
🔻- اینکه امام حسین(ع) با دیدن رهسپار شدن حضرت علی اکبر(ع) به حال احتضار درآمد، روضه اشتباهی است. امام حسین(ع) برای هدف خود حاضر بودند از همه چیز خود در راه خداوند بگذرند و بیان این مطلب از شأن و عظمت کار اباعبدالله میکاهد؛
🔻 - اینکه امام حسین(ع) اگر حضرت #زینب_کبری (س) نمیرسید توان برخاستن از کنار پیکر حضرت علی اکبر(ع) را نداشتند نیز اشتباه است؛ حضرت ثارالله، خون تپنده و مایه آرامش اهل زمین و آسمان بودند.
🔸 آری! شفقت و مهر ایشان نسبت به فرزندشان بیش از بیان و تعریف، امّا صبر و شکیبایی آن حضرت هم از حد وصف خارج است.
📚 با استفاده از کتاب «دانشنامة امام حسین(ع)»، اثر مرحوم ریشهری، ج 7، صص 7-11.
#مناسبتی
#ولادت_علی_اکبر
@mouood_org
🔘 عبدالله بن جعفر طیار
▪️ #عبدالله همسر حضرت #زینب_کبری، برادرزاده امیرمؤمنان علی(ع) و فرزند #جعفر_طیار از شخصیت های برجسته در دوران خویش است.
▪️در حالی که بارها در روضه خوانی ها _به درستی_ از گذشت حضرت زینب(س) در حق برادرشان در #کربلا یاد می شود، از امام شناسی عبدالله کمتر یاد می شود.
▪️از امام سجاد (ع) نقل است: پس از آنکه از مکه خارج شدیم، عبدالله نامهای برای امام حسین(ع) نوشت و آن را توسط دو فرزندش #محمد و #عون خدمت امام فرستاد.(۱)
▪️عبدالله در این نامه از امام درخواست کرده بود که پارکابی فرزندانش را بپذیرد.
▪️بعد از واقعه کربلا عبدالله بن جعفر شهادت فرزندانش کنار امام حسین(ع) را از منتهای خدا بر خود میدانست و همواره خداوند را شکر میگفت که اگر خود نتوانست همراه امام باشد فرزندانش او را یاری کردند.(۲)
▪️ در #زیارت_ناحیه درباره #عون_بن_عبدالله آمده است:
▪️ درود بر عون پسر عبداللَّه بن جعفر طیّار (پرواز كننده در بهشت) كه همپيمان ایمان و نبرد كننده با هماوردان و خيرخواه خداى رحمان و تلاوتكننده سوره حمد و آیات قرآن، بود.
📚 منابع:
۱. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص۱۲۴.
۲. ابی مخنف، مقتل الحسین، ۱۳۶۴ش، ص۲۲۵-۲۲۶.
۳. ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج ۳، ص ۷۵- ۷۶.
#محرم
#عاشورا_شناسی
@mouood_org
▪️ #عبدالله همسر حضرت #زینب_کبری، برادرزاده امیرمؤمنان علی(ع) و فرزند #جعفر_طیار از شخصیت های برجسته در دوران خویش است.
▪️در حالی که بارها در روضه خوانی ها _به درستی_ از گذشت حضرت زینب(س) در حق برادرشان در #کربلا یاد می شود، از امام شناسی عبدالله کمتر یاد می شود.
▪️از امام سجاد (ع) نقل است: پس از آنکه از مکه خارج شدیم، عبدالله نامهای برای امام حسین(ع) نوشت و آن را توسط دو فرزندش #محمد و #عون خدمت امام فرستاد.(۱)
▪️عبدالله در این نامه از امام درخواست کرده بود که پارکابی فرزندانش را بپذیرد.
▪️بعد از واقعه کربلا عبدالله بن جعفر شهادت فرزندانش کنار امام حسین(ع) را از منتهای خدا بر خود میدانست و همواره خداوند را شکر میگفت که اگر خود نتوانست همراه امام باشد فرزندانش او را یاری کردند.(۲)
▪️ در #زیارت_ناحیه درباره #عون_بن_عبدالله آمده است:
▪️ درود بر عون پسر عبداللَّه بن جعفر طیّار (پرواز كننده در بهشت) كه همپيمان ایمان و نبرد كننده با هماوردان و خيرخواه خداى رحمان و تلاوتكننده سوره حمد و آیات قرآن، بود.
📚 منابع:
۱. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص۱۲۴.
۲. ابی مخنف، مقتل الحسین، ۱۳۶۴ش، ص۲۲۵-۲۲۶.
۳. ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج ۳، ص ۷۵- ۷۶.
#محرم
#عاشورا_شناسی
@mouood_org
Forwarded from چندرسانه ای موسسه موعود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔘 نقشه بلند مدت #بنی_اسرائیل برای از بین بردن #اسلام
🔹 مراحل و نحوه تفکر #یهود از پیش از اسلام تا زمان #واقعه_عاشورا و بر هم زدن نقشه آنان توسط #زینب_کبری در سخنرانی حجت الاسلام #حسین_آقامیری در #نشست_۱۶۵
#نشست_فرهنگ_مهدوی
#نقش_پنهان_یهود_در_واقعه_کربلا
#اختصاصی_موسسه_موعود
@mouood_org
@mouood_multimedia
🔹 مراحل و نحوه تفکر #یهود از پیش از اسلام تا زمان #واقعه_عاشورا و بر هم زدن نقشه آنان توسط #زینب_کبری در سخنرانی حجت الاسلام #حسین_آقامیری در #نشست_۱۶۵
#نشست_فرهنگ_مهدوی
#نقش_پنهان_یهود_در_واقعه_کربلا
#اختصاصی_موسسه_موعود
@mouood_org
@mouood_multimedia
🔘 #خامس_اهل_کساء
▪️ در #دعای_عرفه می خوانیم: «تو پنجمین نفر از اصحاب کسا هستی که از دست رحمت غذا خوردی و از سینه ایمان شیر نوشیدی و در دامن اسلام پرورش یافتی...»
▪️ با کشته شدن #امام_حسین_ع ، تمامی اصحاب کساء از زمین پر کشیدند و حلقه اولیه وحی از مردم منقطع شد.
▪️ حضرت #زینب_کبری_س در روز #عاشورا فرمودند: «امروز مادرم فاطمه(س) و پدرم علی(ع) و برادرم حسن(ع) از دنیا رفتند. ای جانشین گذشته و پشت و پناه آیندگان!»
#القاب_حسینی
#صفر
@mouood_org
▪️ در #دعای_عرفه می خوانیم: «تو پنجمین نفر از اصحاب کسا هستی که از دست رحمت غذا خوردی و از سینه ایمان شیر نوشیدی و در دامن اسلام پرورش یافتی...»
▪️ با کشته شدن #امام_حسین_ع ، تمامی اصحاب کساء از زمین پر کشیدند و حلقه اولیه وحی از مردم منقطع شد.
▪️ حضرت #زینب_کبری_س در روز #عاشورا فرمودند: «امروز مادرم فاطمه(س) و پدرم علی(ع) و برادرم حسن(ع) از دنیا رفتند. ای جانشین گذشته و پشت و پناه آیندگان!»
#القاب_حسینی
#صفر
@mouood_org
Forwarded from چندرسانه ای موسسه موعود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 حسین، مفسر معنای #مرگ
🔹 #حیات و #ممات در دین اسلام توسط حضرت #زینب_س و #امام_حسین_ع تعریف شده اند.
#اسماعیل_شفیعی_سروستانی
#زیارت_اربعین
#کلیپ
@mouood_org
@mouood_multimedia
🔹 #حیات و #ممات در دین اسلام توسط حضرت #زینب_س و #امام_حسین_ع تعریف شده اند.
#اسماعیل_شفیعی_سروستانی
#زیارت_اربعین
#کلیپ
@mouood_org
@mouood_multimedia
Forwarded from چندرسانه ای موسسه موعود
🔘 زینب(ع)، مفسّر معنی زندگی
🔸 چنين بود كه در ظهر #عاشورا، آن هنگام كه خورشيد به نيمه آسمان رسيد و #حسين(ع) در خون خود غلطيد، #زينب(س) بناگاه خود را در مقابل همه حوادث و مسؤوليتها تنها يافت.
🔸 ديگر مردى در ميانه ميدان نبود. مردى كه بتوان در گذار از صحنه #كربلا بازو در بازوى او انداخت.
🔸 از اين رو حركت غمگنانه و در عين حال جوانمردانه زينب(س) در تنهايى آغاز می شود. با انبوهى از مصيبتديدگان و افتادگان كه چشم به دستان زينب(س) دوختهاند.
🔸 زينب ناگزير به معنا كردن #زندگى است، واسپس معنى سترگ مرگ كه حسين(ع) به تمامى عهدهدار آن بود.
🔸 دخت فاطمه(س)، از همان مسيرى گذشته بود كه حسين(ع) در همه طول حيات تا به #مكه و از مكه تا به دشت كربلا پشت سرنهاده بود و فراروى خود يک نشانه داشت ، يک نشان از #آزادگى، همو كه در تمامى دوران زندگى به بالاى بلندش مینگريست، بدو عشق میورزيد و در كابين خويش، بودن در كنار او را شرط ازدواج با #جعفر قرار داده بود.
🔸 او ناگزير به مقابله و ادامه راهى بود كه حسين(ع) آغاز كرده بود.
🔸 هيهات كه اين راه را با كولهبارى از سختيها میپيمود تا هم حافظ ياد حسين(ع) باشد و هم حافظ بازماندگانى كه ضربت تازيانهها را تاب میآورند.
🖊بخشی از کتاب #از_قله_عاشورا_تا_دریای_ظهور به قلم #اسماعیل_شفیعی_سروستانی
#زینب_کبری سلام الله علیها
#زنان_عاشورایی
@mouood_org
@mouood_multimedia
🔸 چنين بود كه در ظهر #عاشورا، آن هنگام كه خورشيد به نيمه آسمان رسيد و #حسين(ع) در خون خود غلطيد، #زينب(س) بناگاه خود را در مقابل همه حوادث و مسؤوليتها تنها يافت.
🔸 ديگر مردى در ميانه ميدان نبود. مردى كه بتوان در گذار از صحنه #كربلا بازو در بازوى او انداخت.
🔸 از اين رو حركت غمگنانه و در عين حال جوانمردانه زينب(س) در تنهايى آغاز می شود. با انبوهى از مصيبتديدگان و افتادگان كه چشم به دستان زينب(س) دوختهاند.
🔸 زينب ناگزير به معنا كردن #زندگى است، واسپس معنى سترگ مرگ كه حسين(ع) به تمامى عهدهدار آن بود.
🔸 دخت فاطمه(س)، از همان مسيرى گذشته بود كه حسين(ع) در همه طول حيات تا به #مكه و از مكه تا به دشت كربلا پشت سرنهاده بود و فراروى خود يک نشانه داشت ، يک نشان از #آزادگى، همو كه در تمامى دوران زندگى به بالاى بلندش مینگريست، بدو عشق میورزيد و در كابين خويش، بودن در كنار او را شرط ازدواج با #جعفر قرار داده بود.
🔸 او ناگزير به مقابله و ادامه راهى بود كه حسين(ع) آغاز كرده بود.
🔸 هيهات كه اين راه را با كولهبارى از سختيها میپيمود تا هم حافظ ياد حسين(ع) باشد و هم حافظ بازماندگانى كه ضربت تازيانهها را تاب میآورند.
🖊بخشی از کتاب #از_قله_عاشورا_تا_دریای_ظهور به قلم #اسماعیل_شفیعی_سروستانی
#زینب_کبری سلام الله علیها
#زنان_عاشورایی
@mouood_org
@mouood_multimedia