محسن باقری - نقدزیست
470 subscribers
121 photos
85 videos
15 files
105 links
برای دیالوگ:
@mohsenbaghery

نقدزی قدیم:
T.me/naghdzee
Download Telegram
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس / چهارمین فیلم در سال 1896

4️⃣ Une partie de cartes / ورق بازی
🎞 این فیلم در یوتیوب

✍️ سیدمحسن باقری
ارزشکذاری : نیم از 4 ستاره
در آنچه به عنوان اولین بازسازی در تاریخ سینما به شمار می رود، ژرژ ملی یس کارگردان فرانسوی، اولین فیلم کوتاه خود را تحت تأثیر داستان اصلی برادران لومیر در "Partie d'écarté 1896" کارگردانی می کند.
این قطعه ساده و کپی برداری شده، صرفا به دلیل مسخره کردن لومیرها و تنها برای تئوری "بازسازی واقعیت" شایسته نیم نمره است و ناخواسته هَجو و سُخره لومیرها بوده و ای کاش نیت و قصد ملی یس واقعا همین می بود؛ تا با یک پست مدرنیسم در عصر پساسینما طرف باشیم؛ ولی افسوس...

🖇 پیوست :
📍 نسخه اصلی فیلم مهمانی ورق برادران لومیر
📌 از یک سوژه که دو فیلمساز اولیه تاریخ سینما یک بهره را برده، اینبار از ادوین اس.پورتر نسخه ای با این مضمون را ببینید که چطور سینما را تکامل بخشیده👇
📍 چگونه جونز بازی خود را از دست داد


🧷 به یادداشت های منتقدان IMDB توجه کنید:
* ریویویی از فیلم
1- دو مرد وَرَق بازی می کنند، در حالی که مرد سوم بیشتر به خواندن روزنامه علاقه دارد. همه اوقات خوبی دارند. زن روزنامه افتاده را برمی گَرداند و لبخندی مستقیم به دوربین می زند. در پایان هم به نظر می رسد این مرد که در وسط نشسته و توجه ها را به خود جلب کرده ژرژ ملیس باشد.

* در رابطه به مرسوم بودن کپی در آن سالها
2- در این مرحله از تاریخ سینما، هیچگونه قانونی از حق چاپ و کپی رایت برای فیلم های انفرادی وجود نداشت، ملیس در حالی که از نظر ترکیب به خوبی از لومیرها تقلید می کند، اما می توان به راحتی دریافت که این یک فیلم از ملیس است: بازیگران بسیار پررنگ تر از بازیگران اثر لومیر هستند.

* ماجرای تقلید ملی یس
3- در آغاز کار ملی یس قبل از اینکه جادوی فیلم را کشف کند، اولین فیلمهای او اساساً فقط فیلم هایی از جنس برادران Lumière بود که صرفا نشان می داد افرادی را که سوار اسب هستند، افرادی که شام میخورند، قطارهای ورودی به ایستگاه ها و آقایان کارت بازی می کنند. تنها هفت فیلم ساخته شده توسط ملیس در سال 1896 زنده مانده است.

@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - پنجمین فیلم در سال 1896

5️⃣ Une nuit terrible / یک شب وحشتناک
🎞 youtube / یوتیوب

✍️ سیدمحسن باقری
ارزش گذاری : 2 از 4 ستاره 
بامزه است. یک کمدی وحشت یا در واقع کمدی چِندش، کمدی انزجار... تمهید و دستاورد اولیه در جلوه ویژه بصری که بعد در کامپیوتر به جلوه های ویژه بسیار عجیب و عظیم تری در تاریخ سینما تبدیل شد. از جمله شاهکار پرندگان هیچکاک.
نقطه اوج این اثر در زمینه انتقالِ حسِ انزجار، چِندش، تنفر و لرزش هیستریک گه آن را مانند کلیپ های کوتاه شبکه های مجازی سرگرم کننده ساخته است؛ لحظه خَلاصی از شَرِ عنکبوت است و توهم حضور خزنده ای دیگر بر روی تخت، پتو و رختخواب ملی یس که انصافا خیلی بازی خوبی در این جا دارد. براستی این تنها و بهترین فیلم ملیس در سال های اولیه فیلمسازی اوست.


بهتر است به گزیده نقدهای منتقدین آی ام دی بی در ادامه بپردازیم: 
تئو رابرتسون - او به آنجا می رسد
کلاسیک کوتاه و آغاز ترسناک!
1- به نظر می رسد به جای یک کلیپ دوره ای با یک فیلم در دوران مدرن مواجه ایم. هنوز چند سال مانده تا ترس و وحشت کامل شکل بگیرد.
یک مرد آماده می شود تا در اتاق خود بخوابد که یک مشکل بزرگ روی تختخوابش پیدا می کند! این یک فیلم بسیار قدیمی از کارگردان فرانسوی است که اولین تحریکات تخیل او را نشان می دهد. یک ترفند بسیار واضح از گرفتن یک عنکبوت غول پیکر (مطمئن نیستم که این سوسک است یا عنکبوت) که با یک نخِ نازک به حرکت درآمده تا تخیل و شوخ طبعی ملی را که چند سال بعد به تماشای هیپنوتیزم مخاطبان با جلوه های ویژه خود می رود را وعده دهد.

تخیل اشکال ترسناک
2- آیا واقعاً از بین رفته است؟ یعنی من از این حرامزاده های کوچک متنفرم، به همین دلیل این فیلم کوتاه را احتمالاً جالب تر از آنچه در واقع هست، می پندارم. این یک دقیقه خوب برای علاقه مندان به فیلم های صامت است، اما برای توده های گسترده نه واقعاً...

جنس خستگی ناپذیره
3- برخی ادعا کرده اند "یک شب وحشتناک" پیشرو فیلم های وحشتناک موجود و چند دهه بعد است، اما این یک اغراق است، مگر اینکه یک عنکبوت بزرگ را به خودی خود وحشتناک بدانید. بسیاری این فیلم را کابوس یا به عنوان "یک فیلم رویایی" معرفی کردند، اما نادرست است. بسیاری از فیلم های اولیه با رویا اشتباه گرفته میشود. او در رختخواب دراز کشیده است، هیچ علامتی در اینجا وجود ندارد که او خواب باشد - هیچ نشانه ای از اینکه شخصیت در حال کابوس باشد یا اینکه او همیشه در خواب بوده باشد / وجود ندارد.

@mohsen_baghery_critic
#دکتراجامعه_شناسی ! #بهتربشناسیم ! #زیست_شناسی_آدمها ! #سیکلهدکتر ! #دکترسیکله

اظهار به تواضع و احترام متقابل در دکتر و مهندس (مدرک مداران مملکت مان) را باور نکنید. عصبی شان کنید... لو میدهند عمق نگاهشان به شما را که چقدر از بالا به پایین است، نگاه حاکم و مقبولیت اجتماعی برای مدرک شان دولا و راست می شوند، خب طبیعی است که در این چرخه نمی توانند آی لول نگاه کنند. ... پس بهتر است با خودشان روراست باشند و از جایگاهشان نهایت استفاده را ببرند.
امثال من اگر جایگاه اجتماعی ارضایشان می کرد، از همان کودکی و نوجوانی به فکر جدا شدن از خاستگاه اجتماعی نمی افتاد. وگرنه امروز 5 دکترا در حلقشان فرو میکرد. پشیزی احترام برای مدرک شان قائل نیستم و خودم را برابر با آنها و گاه بالاتر و گاه پایین تر می بینم. جایگاه اجتماعی هر کس به منزلت سواد اوست. سواد شما اگر به نقد میگوید CRITIC با تلفظ درستش و مدیر را منیجر خواند و مدیر اول را اونر (😉) با تلفظ درست؛ همگی پشمک میشود با یک سرچ آن صدا خوشگله گوگل برای همه در ترنسلت شما و مترجم انلاین ما ... پس با یک سرچ همه باسوادند و جایگاه یک عده هم به راحتی پشم...
جایگاه را با دانش به دست آریم، با مدرک کسی دانش نمیخرد. طوطی شاید... یا حق

@mohsen_baghery_critic
#دنیای_وارونه #چرخ_ایام #درجوانی،پیرن #پیرهاجونن

غم حاصل از وضعیت گیگیلی ها و تاثیر مخرب روی همه جوان ها

نوجوان های نسل قهر و سکوت و بی کنش

لات های نوجوون نهایتا 2 صدم سرعتشون از گیگیلی بیشتره

تاثیر مخرب بازی های کامپیوتری

@mohsen_baghery_critic
Forwarded from نقدزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♨️ - برگزاری جلسات سینما - مؤلف
🎬 - بررسی مهم ترین آثار آلفرد هیچکاک
- با هدایت محسن باقری -

🍂 - جمعه های پاییزی در سالن نقدزی...

با متقاوت ترین شیوه ی نمایش و نقد پلان به پلان
- نقد با طعم آموزش در محیطی دیالوگ محور -

© - @Naghdzee
✒️ - @Mohsen_Baghery_Critic
🎞 - @Silence4z
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - ششمین فیلم سال 1896

6️⃣ Post No Bills / ارسال بدون قبض
🎞 youtube

✍️ سیدمحسن باقری
ارزش گذاری : 0 از 4
به نوعی در زمره اولین فیلم داستانی-ماجرایی مانند فیلم «باغبان آب پاشی شده» لومیرها به شمار می آید. در فقدان نوآوری و خلاقیت نتوانسته شوخ طبعی و ماجرایی طنز بیافریند.

برای اینکه ارتباطی کوچک با فیلم برقرار کنید از دست من تنها شرح تفصیل خلاصه داستان است که از سایت imdb کِش رفته تا شما هم حداقل فیض برده باشید از لوسی و بی مزگی ملی ی. قطعا در کمدی هیچگونه استعداد نداشت.

در 125 کیلومتری خارج از شهر شلوغ پاریس، یک نگهبان نه چندان هوشیار وظیفه نسبتاً آسان برای محافظت از یک دیوار سفید خالی که چسباندن پوستر بر آن ممنوع است را انجام می دهد. باقی ماجرا را هم که دیدید...

دوربین می نشیند، حوادث را تماشا می کند این یک ملی یس اولیه است. ملی یسی که مثل همه آثار آن زمان که از روی دست یکدیگر کپی میکردند، به دنبال ارتباط و پیدا کردن سینمای خودش بود.

🔰@mohsen_baghery_critic
سینما تک نقدزی / فروش جلسه اول در سایت تیوال
اولین جلسه از دوره سینما مولف (آلفرد هیچکاک)
جمعه 12 مهر 1398

https://www.tiwall.com/p/rope4
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - هفتمین فیلم در سال 1869

7️⃣ Arrivée d'un train gare de Vincennes (1896)
ورود قطار به ایستگاه ونسن
🎞 youtube


✍️ سیدمحسن باقری
انگار ملی یس تازه دوربین خریده و برای تست به تقلید از فیلم اول لومیرها «ورود قطار به ایستگاه راه آهن» دوربین را کاشته و به فیلمی رسیده که از لحاظ کیفیت مانند عکس های مصور است، که از طریق ورق زدن به نقاشی های مصور تبدیل شده... یک فیلم اولیه از اقدامات تجربی ملی یس که ارزشش تنها به اولیه بودن آن است. مثل نقاشی های که ارزشش به هنرش نیست، بلکه ارزش ماندگاری اش به دیده شدن او در امروز است.
تنها 20 ثانیه طول دارد و یک فیلم واقعی نیست، بسیار غلیظ و بسیار انیمیشنی. از آنجا که تعداد زیادی فیلم از قطارهای ورودی در این مقطع از تاریخ ساخته شده اند، فقط حدود 10٪ احتمال مناسب بودن این فیلم وجود دارد.

🆔 @mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - هشتمین فیلم
فیلم آخر در سال 1869

8️⃣ 9- A Nightmare / کابوس
🎞 youtube

✍️ سیدمحسن باقری
ارزش گذاری: 0/5 از 4 ستاره
مانند فیلمی که در همین سال از او دیدیم؛ «یک شب وحشتناک» ملی یس را هنگام خواب می بینیم با این تفاوت که این بار با خواب و رویای او طرفیم. این یک تئوری در مقابل سینما حقیقت یا همان سینما وریته لومیرها بود. یک تئوری در مقابل آن دسته از فیلم ها که خودش فیلم خوبی نیست اما حرکت نظری اش تجربه ای به شدت مهم است. برای همین دیدگاه نیم نمره دادم چون باعث شکل گیری سینمای سورئال، خیالی میشود.
ملی یس به طور جدی مشکل لحن دارد. ولی این دست فیلمها وحشت نیستند، کمدی اند. دو لحنی که در آثار او دیده میشود اما در اصل لحن وحشت او نزد خودش جدی به شمار نمی آمده ...

ترفند تعویض متوقف (یا تعویض-تعویض) همان کات هایی است که ملی یس در اولین فیلم خود «تسخیر زنی در خانه رابرت هودین» به کار گرفته بود. این حرکت جلوه های ویژه او نقطه ضعف کارهای امروزی اوست. چیزی که همه منابع از آن به عنوان تکات مثبت سینمای ملی یس یاد میکنند به زعم بنده پاشنه آشیل و عدم رسیدن به سینما بود. او مشغول رسیدن به دستاور جلوه های ویژه سینما بود نه روایت و کارگردانی سینما...

از یک سو به جِد این فیلم اولین اثر سینمایی در حوزه ژانر تخیلی است. اما فیلم بدیست. موتیف ماه در طراحی صحنه کارهای ملی یس یک موتیف جدی است. او واقعا به ماه علاقه خاصی داشت. این فیلم شامل پنج تغییر در پس زمینه و طراحی صحنه است که همه از طریق ویرایش انجام می شود، مانند ظاهر شخصیت ها و ناپدید شدن ها. این فیلم همانطور که سایه ها نشان می دهد در هوای آزاد فیلمبرداری شد.

ماه بسیار جالب است. کاملاً بیرون از مقوا ساخته شده، یک فک زیبا دارد که دست مرد (کارگردان) را گاز می گیرد. حداقل سه فیلم دیگر ملیس را می توان در نظر گرفت که دارای چهره های غول پیکر ماه هستند: "رویای ستاره شناس" (1898)، "یک مهتاب سرنشین" (1904). "سفر به ماه" (1902). در حالی که ممکن است برخی در اینجا ماه را در نگاه اول تصویری ترسناک تلقی کنند ، اما معلوم است که ملی یس می خواست که طنزآمیز باشد و مخاطبان را متحیر کند.

🔺پایان فیلم های ژرژ ملی یس _ سال 1896

🆔 @mohsen_baghery_critic
محسن باقری - نقدزیست
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس فیلمشناسی ملی یس / چهارمین فیلم در سال 1896 4️⃣ Une partie de cartes / ورق بازی 🎞 این فیلم در یوتیوب ✍️ سیدمحسن باقری ارزشکذاری : نیم از 4 ستاره در آنچه به عنوان اولین بازسازی در تاریخ سینما به شمار می رود، ژرژ ملی یس کارگردان فرانسوی،…
Forwarded from نقدزی
سینما تک نقدزی تقدیم می کند:
جلسه اول دوره سینما مولف (12 مهر 1398)
نقد فیلم طناب (آلفرد هیچکاک)

جهت شرکت در این جلسه از طریق سایت تیوال اقدام کنید:
https://www.tiwall.com/p/rope4
محسن باقری - نقدزیست
سینما تک نقدزی تقدیم می کند: جلسه اول دوره سینما مولف (12 مهر 1398) نقد فیلم طناب (آلفرد هیچکاک) جهت شرکت در این جلسه از طریق سایت تیوال اقدام کنید: https://www.tiwall.com/p/rope4
امروز با فیلمی مواجه ایم که یک تکنسین سینما در رابطه با کار خودش آن را شیرین کاری می نامد و یک اثر ناموفق... هیچکاک می گوید که نمیداند چطور در آن زمان انقدر افراطی شده بود. افراطی در رعایت تکنیکی که جمعه (امروز) روی آن بحث می کنیم و تبادل نظر ...

آیا طناب در پلان سکانس می تواند سینما باشد؟

آیا این تئاتر نمایشی با دوربین بازیگوش و تدوین نداشته و زمان ممتد دوساعته اش خود می تواند قصه گویی را بدون تاویل و تفسیر بسازد؟

میتواند شخصیت ها و انگیزه هایش را کاریکاتوریزه نکند؟

آیا میتواند مکان و افراد این جمع را بدون نیچه و نظریه اش تبدیل به جمع روشنفکری کند؟

آیا میتواند معلم را کارآگاهی باهوش کند؟ اصلا معلم هست یا کارآگاه؟

آیا غیر از تعلیق و شیرین کاری پلان سکانس را که هیچکاک خود اقرار میکند او را به دستاورد دیگری هم رسانیده ؟

آیا این فیلم از فشار منتقدینی بود که هیچکاک را سرگرمی ساز و مبتذل میدانستند ؟

آیا این فیلم تاویل و تفسیر را به این دلیل باز گذاشته که جذب روشنفکرین منتقدنمای آن زمان باشد؟

آیا کتاب و دیالوگ ها و وسیله قتاله (طناب) و سرو شام روی میزی که تابوت یکی از افراد جمع است، قرار است نمایش و تئاتری باشند که تکنیک جناب فیلمساز را تست کنند ؟

آیا هیچکاک مجبور می شود به ورطه نمادبازی افتد یا واقعا قصدش این بوده ؟

آیا این یک فیلم خوب است ؟
پاسخش قطعا خیر است . فیلم خوبی نیست اما فیلم مهمی ست. خیلی مهم

برای پاسخ به تمامی این پرسش ها، دسته جمعی هنگام تماشا و گپ و گفت جمعی به فردیت یک مولف سینماگر می رسیم.
طناب فردا کافه فاستر سالن نقدزی ... یک اثر مهم و یک لذت نقدی دیگر ...

#طناب #هیچکاک #سینمامولف #قبل_ازجلسه

@mohsen_baghery_critic
Forwarded from نقدزی
"سینماتک نقدزی"
گزارش جلسه اول سینما_مولف
نقد فیلم طناب ساخته آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۴۸

آغاز و پیش زمینه بحث و اختلاف دوستان از جمله بنده و استاد باقری بر سرِ کیفیت و ارزیابی فیلم بود؛ بنده و چندی از دوستان معتقد بودیم که طناب فیلم خوبی است و جناب باقری و دوستان دیگر مخالف بودند. این نقطه آغاز دیالوگ ما بود. بررسی فیلم باید در سبک ساخت پلان_سکانس انجام می شد. اما گاهی توقع و تصور دوستان از این فیلم یک فیلم معمولی و پر از کات بود آنچه که هدف هیچکاک از این فیلم نبود!

به هر جهت نتایج خوبی از بحث برداشت ‌شد، شخصیت هایی گاها شبیه به تیپ، تکنیک در اوج قرار گرفته و مرز بودن طناب میان سرگرمی و قدرت نمایی کارگردان بخشی از نتایجی بود که در بحث به آن رسیدیم. یکی از بحث های ما محدود شدن هیچکاک از انتخاب شبوه روایت پلان سکانس بود. چیزی که به زعم آقای باقری کلید تمامی ضعف های فیلم از آن ناشی شده و به نظرشان برداشت بلند بودن فیلم به در راستای پرسوناژ و قصه بلکه صرفا برای خاص نمایی و تجربه گرایی جوانانه بوده و حتی متحرک بودن اکسسوار فیلم هم نتوانسته بود این خلاء را پر کند. از نظر بنده این سخن صحیح استT اما گاهاً نقدها بیش از حد سلبی می‌شد. از جمله نتایج بحث می توان به این اشاره کرد که ساخت فیلم طناب کاری بود که هیچکاک برای رسیدن به پنجره پشتی و سرگیجه الزاما بایذ آن را تجربه می کرد و هرگز نباید ساخت فیلم طناب را اشتباهی از سوی هیچکاک قلمداد کنیم. طناب فیلمی است که در برخی از مولفه‌ها ضعیف است؛ اما به بهترین شکل آن را اجرا می‌کند.

یکی از اشکالات که در دوستان بسیاری به آن مبتلا بودند؛ ندیدن فیلم قبل از جلسه بود. ماهیت جلسه‌های نقدزی، نقد بصورت دیالوگ است و با دقت بالا و به نوعی رویکرد فرمالیستی در نگاه برایشان اهمیت دارد. که این امر مستلزم به دیدن فیلم قبل از جلسه دارد. فضای گرم جلسه و خلق و خوی جناب باقری باعث شد، بحث ها همیشه داغ بماند و فکر و دقت دوستان تا حدی روان شود که یکی از دوستان رابطه میان نام فیلم "Rope" و شخصیت قصه "Ropert" را بیابد! این نشان از دقت در نقد و سطح بالای جلسه داشت. به همین جهت هر چه به انتهای فیلم نزدیک می‌شدیم مشارکت در بحث ها بیشتر می شد که این نشان از افق روشن این جلسات برای تاثیر و تربیت اجتماعی در امور فرهنگ نقد و بحث برای شرکت کنندگان و در مدیوم بزرگتر جامعه داشت.

طناب فیلمی بود که یک تکنسین در آن آزمون و خطاهایی انجام می دهد که آینده سینمای خود و سینمای جهان را دستخوش تغییرات فراوانی قرار داد. هر چه بیشتر بحث کردیم به این نتیجه رسیدیم که هیچکاک استادی خود را می‌کند، حتی در فیلمی که به نظر برخی ضعیف و به نظر بنده متفاوت است.

در انتهای جلسه به روال همیشگی جناب زندی عکس های دسته جمعی گرفتند که صمیمیت و دوستی میان اعضا را به خوبی نشان میدهد. راه نقدزی راه نقد، بحث و پیشرفت است. در بحث می آموزیم و هر چه را که آموخته ایم باز هم در دیالوگ و بحث به چالش میکشیم.

گزارشی از : محمد دیبا

🆔 @naghdzee
Forwarded from محسن باقری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♨️ - تیزر جلسه اول سینما - مؤلف
🎬 - نقد فیلم طناب (آلفرد هیچکاک)
- هدایت سیدمحسن باقری -

🍂 جلسات بعدی این دوره روزهای جمعه پاییزی با نقد چهار فیلم دیگر آلفرد هیچکاک

رزرو چهار جلسه باقیمانده با تخفیف 33 درصدی:
https://ppng.ir/d/uKbA
برای خرید تک جلسه از طریق سایت تیوال:
https://www.tiwall.com/cinematheque/rear-window2-1

جهت مشورت و ارتباط بیشتر آیدی زیر:
@ravabet_naghdzee

© - @Naghdzee
✒️ - @Mohsen_Baghery_Critic
🎞 - @Silence4z
Forwarded from نقدزی
سینما تک نقدزی
جلسه دوم _ سینما مولف (19 مهر 1398)
نقد فیلم پنجره پشتی (آلفرد هیچکاک)

جهت شرکت در این جلسه از طریق سایت تیوال اقدام کنید:
https://www.tiwall.com/p/rope4-1

لازم به ذکر است که در همین روز، فیلم کوتاه با حضور عوامل فیلم در ساهت 14:30 الی 16 برگزار خواهد شد، که حضور در این جلسه رایگان است.
نقدزی بررسی فیلمسازان جوان و پیشرفتشان را همیشه در اولویت برنامه های خود میداند. از جوانان علاقه مند و فیلمسازان آینده دعوت به عمل می آید.

@naghdzee
#سکوت #فرهنگ_نقد #حرف_بزرگترین_نعمت

در مذمت سکوت و این عمل در برابر منتقدین خویش

اگر سکوت جایز بود و ارتباط شکل نمیگرفت؛ جهان در نطفه به مرگ میرسید. سکوت برادر مرگ است مثل خواب فرقش خود به خواب رفتن و مرگی که خودش رقم زده نه که از روی خستگی و استراحت به مرگ کوتاه مدتی روانه شده باشد. سکوت برادر مرگی است که خود انتخاب میکند مرده باشد و همیشه بمیرد. حتی وقتی چشمان و گوش و دهانش کار کند سکوتش در برابر چیزی مساوی با مرگ است در برابر زندگی...سکوت نکردن دروازه های تکامل را باز میکند. سکوت آفت است و مانند خشم در لحظاتی نیاز است. مثل سکوت در برابر خشم !

انسان همیشه ساکت و انسان همیشه پرحرف، هر دو افراط است و تفریط. انسانی که در لحظاتی ساکت است و لحظات دقیقی خشمگین قطعا متعادل است و حلالِ مشکلات خویش و دیگران...
انسانی هم که در مواقع نقد و انتقاد / در مواقع روبرویی با حقیقت وجودین خویش / در مواقع حل کردن بدی های خود سکوت می کند، نقدپذیر نیست؛ قطعا از فرهنگ نقد بویی نبرده است. فرهنگ نقد دقیقا دیالوگ بر روی مواضع و ضعف های خود است.

این شعارهای فرهنگ نقد را جدی بگیرید تا در هنگامی که ضعف خود را از کسی شنیدید، کانال عوض نکنید؛ بلکه درون گفتمان رفته و مانع روانکاوی شخصیت خویش هم برای خود و هم برای دیگران نشوید؛ از پس آشکار شدن خلاصی می آید و حرکت. وقتی آشکار شد، دروازه های پذیرش نقد و راه اعمال اصلاحات خصوصیات اخلاقی گشوده می شود.

سکوت ظلم است به خصوص وقتی پای خودمان وسط باشد. از خود حرف زدن به دنبال شنیدن بدی هایمان باشیم. خوبی وقتی گفتنش کارساز است که در خودآگاه نباشد. وقتی در خودآگاه خوب باشی، گفتنش باعث دستکاری کردن خوبی ها می شود. خوبی که در ناخودآگاه باشد هم گفتن ندارد، تنها تشکر میخواهد.
بدی ها باعث رنجش و آزار دیگران هستند. اگر کسی با فرار و سکوت از بدی های خویش می گریزد، قطعا از خود فرار می کند و فرار از مواجهه با خود...

وقتی خود از خودتان فرار می کنید؟ چگونه انتظار دارید دیگران شما را تحمل کنند. به دایورت کننده سپردن که مشترک خودتان را در دسترس نگذارید نتیجه ای جز سایلنت و سکوت ظلمت بار و توهم گنده شدن می آورد و قطع ارتباط با خود. این همان فرار بی ادبانه است که از همان خصلت و بدی به خودمان روا میداریم.

من را نقد کن رفیق و اصلاحش را به من بسپر. اگر بهتر نشدم حق ئداری حرف هایت را تکرار نکنی، مگر اینکه دیگر رفیقم نباشی. از نقد ناراحت شدن از یک مدعی فرهنگ نقد و نقادی به همان معناست که خودتان را به کوچه علی چپ بزنید و نشنیده بگیرید. واقعا چه ظلمی در حق خود و دیگران ... حتی اگر هفتاد سال شعارش هم داده باشید. سکوت در برابر نقد عین فحش میماند به منتقد ... حتی از آن بدتر است.

@mohsen_baghery_critic
پیشگفتار جلسه دوم سینما مولف

سینما مولف دوره ای برای شناخت جهانِ یک مولف است. قطعا جهان یک سینماگر در آثارش باید امتداد داشته باشد، مانند زنجیر. پس در هر 5 فیلمِ این دوره باید مثل زنجیر در دست بگیریم و قواره اش را بسنجیم که در نهایت بزرگ شدن قد و قامت این مولف را اثر به اثر متر کنیم و به ساحت وجودین آن پی ببریم.

در طناب گذشته آلفرد را از دل یک تجربه ناموفق که خود هم اذعان داشت، می خواهیم به پنجره پشتی ارتقا او به سوی تعالی را ببینیم. میخواهبم همان تم و موضوع اصلی را با همان حس و حال اینبار نه تئاتری بلکه سینمایی تجربه کنیم. از خصوصیات هیچکاک، تجربه گرایی و تکنسین بودنش گفتیم. اما مهم ترین خصوصیت او را در در جلسه دوم باز می کنیم. خصوصیتی که در حد یک اشاره گذر کردیم در اینجا به پختگی رسیده را از درون مولفه های این هنرمند بیرون می کشیم.

در جلسه فردا_ جمعه 19 مهر میخواهیم با مقایسه و شباهت گام های تکاملی و قدکشیدن فیلمساز را به تماسا بنشینیم و درود بفرستیم بر تجربه گرایی و شعار حیا کن، سینما را رها کن، سردهیم؛ برای هر چه اندیشه و مکتب و تفکر در این مدیوم بیاید. مرگ بر هر چه که رسمش فلسفه باسد که به مدیومی چون سینما تجاوز میکند.

میخواهیم به دوربین کنجکاو و فضولی بپردازیم... دوربینی که مستقل روایت می کند اما از زاویه سینماگر. میخواهیم به این بپردازیم که این امر جز در سینمای هیچکاک در هیچ کجا چرا منطق و باورمند نمی شود و چرا فقط در سینمای هیچکاک این استثنا را میتوان قائل شویم.

از مولفه های خاص این سینماگر کنکاش گر بودن دوربین اوست و کنجکاوی از خصلت این سینماگر تُخسِ تجربه گرا. کودکی که در طناب تاتی کنان راه تعلیق و سوسپانیزبشین خاص خویش را تمرین میکند، در پنجره پشتی به دستور زبان میرسد و به سینما هدیه میکند. هیچکاک به مثابه کودکی بازیگوش است که تجربه های کرده و ناکرده خود را تا حدامکان در سینما تجربه و با دانش تکنیکی به تجربیات ما می افزاید.

سینمایی که در طناب پس از شنیدن صدای ضربه به داخل خانه کات می خورد و قتل میبینیم؛ قتلی که نه ذهنی میشود و نه عینی. حال در مدیومِ عینی میخواهیم فضولی یک خبرنگار پا شکسته و خانه نشین را ببینیم که فضولی اش از روی سرگرمی است و تماشای حریم خصوصی همسایگان برایش مفرح و لذت بخش است. دوباره هیچکاک ما را در همان بدو ماجرا شریک جرم شخصیت می کند و حتی بیش از شریک جرم، در چند پلان بسیار بسیار مهم که خواهیم پرداخت ما به چیزی فراتر از شریک جرم بدل می شویم. قاتلی را میسازد که بر خلاف طناب هیچ نیازی به کد و نمادبازی ندارد و پرداخت قاتل در همان سکانس پایانی کافیست که جنون و بیماری آن مرد را فرویدشونده تحلیل کنیم بدون اینکه فروید را بشناسیم.

و کنکاش های هیچکاک هم از دریچه فضولی به ماجرای یک خبرنگار فضول می پردازد و این امر برایمان فیلم در فیلم تحویل میدهد، چونان که زندگی همان فیلم است و ما با دوربین به تماشای آن فیلم می نشینیم! در فضای قوطی کبریتیِ زیست مدرن و تودرتویی خانواده های اجتماعی که در یک منزل زندگی نمیکنند، ولی کافیست به بهانه هوای گرم پرده ها را کنار زده تا متوجه شوند که چگونه رصد شده و سوژه یکی از فیلم های هیچکاک هستند/ و زندگی شان چگونه سیبل جعبه جادویی و شهر فرنگ همسایگان است و اسرارشان بر پشت پرده نمانده، چونان خورشید اول فیلم در پشت ابر...

شخصیت فضول، فضای فضولی میخواهد و دلی بی باک و نترس از شکستن آن یکی پایش. خصلت خبرنگار ارضای غریزه کنجکاوی است. تعلیق در پنجره پشتی متکامل و دوربین مانند شخصیت فضول است. ما در این فیلم سوبژه شخصیت را از اوبژه فیلمساز میبینیم و این در هیچ سینمای دیگری نمیتواند و نباید تکرار شود. خصلتی که آنقدر خاص هیچکاک است که یادگرفتنی نیست. دوربین سوبژه هیچکاکی فقط در خودش و سینمایش معنا و مفهوم میگیرد، ولاغیز... مانند حاجی شدن حضرت محمد و خر و پالون خرش!

ما میخواهیم به این مسائل بپردازیم ... علاقه مند بودید میتوانید در روز جمعه مفصل و کامل به این سینماگر و سینمایش مسلط شوید و شناخت پیدا کنید. جالب است بدانید که پایان فیلم پنجره پشتی شروع فیلم سرگیجه می شود! این است زنجیر سینمای یک سینماگر مولف.

🆔 @mohsen_baghery_critic