محسن باقری - نقدزیست
462 subscribers
121 photos
86 videos
15 files
105 links
برای دیالوگ:
@mohsenbaghery

نقدزی قدیم:
T.me/naghdzee
Download Telegram
#تاریخ_سینما #ادوین_اس_پورتر
فیلمشناسی اس.پورتر - سال1906 {ششمین فیلم در سال 1906}

51- چگونه اداره را برای دیدن بازی بیس بال پپیچانیم
How The Office Boy Saw The Ball Game-rare
🎞 https://www.youtube.com/watch?v=yzqGrbr8YA8

ارزش گذاری: 1 از 4 ستاره 
🔰 پس از این؛ در فیلم قبل، تجربه بی ثمر پورتر در زمینه نمای نقطه نظر و مسیر تمرینی او در ساخت حس و حال pov را حدس زده بودم. در اینجا بخوانید:
https://t.me/mohsen_baghery_critic/948

به سرعت در فیلم بعدی از این فیلمساز خوش قریحه و باهوش و تکامل گرا، رسیدن به تمهید تکنیکی نمای نقطه نظر را می بینیم به گونه ای که نسبت به دانستگی فیلمساز از این تکنیک دچار شک شوید. او در این فیلم به خوبی از تکنیک «پی او وی» برای اولین بار استفاده می کند! همه چیز به دست این فیلمساز به اولین قدم ها و دست آوردها ختم می شود،الحق که پدر همه ی سینماست. پایه ریز و ستون ساز ...

ماجرا از این قرار است؛ در اداره ای صحبت بر سر دیدن بازی مهم بیس بال است و در گرفتن مرخصی کری خوانی میان کارکنان برقرار است. شخصیت اصلی پس از ورود رئیس به یکباره نقشه پیچاندن اداره را به بهانه فوت مادرش می پیچاند و با شکلک کری خود را برای کارمندان دیگر تکمیل میکند در سکانس بعد از بالای تیر برق با یک دوربین شکاری برای دیدن مسابقه اقدامات او را می بینیم. او نگاه میکند و نمای پی او وی مشاهدات او برای ما به تصویر در می آید. دستاورد بزرگی است.

از یک سو این اولین دستمایه های درام ورزشی و ستون ژانر ورزشی هم به شمار می آید. یکی از موقعیت های کمدی ورزشی برای پورتر و سینما. نشستن بالای تیربرق کنشی مدرن برای آن سالها به شمار میرفت که فقط از اندیشه پورتر بر می آمد و این فیلمساز را واقعا یک سر و گردن از فیلمسازان هم رده خود در تاریخ سینما تثبیت می کند.
ولی صرفا یک نمره برای دستاورد خوب پورتر و مسیر تکاملی اش که همیشه مرا در روند پیگیری کارنامه او شگفت زده می کند کافی به نظر میرسد و دست مریزاد دارد...

@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ادوین_اس_پورتر
فیلمشناسی اس.پورتر - سال 1906 {هفتمین فیلم در سال 1906}

52-گرفتن شواهد / Getting Evidence
🎞 https://www.youtube.com/watch?v=Ey5pIoGhJ8E

ارزش گذاری: 2 از 4 ستاره 
🔰 اولین فیلم کمدی اسلپ استیک پورتر به بهترین شکل،
پس از تجربه در فیلم های ریز و درشت و فیلم گروهی «سراشیبی زمستان» در سال اخیر، حوادثی بس غافلگیرکننده و و بامزه را در این کار خلق می کند. این حوادث در کمدی بزن و بکوب که با عکاس فضولش که در بستر بلایا و حوادث عجیب و غریب، بالاخره موفق به انجام وظیفه می شود و سرانجام میفهمد که سوژه را به کل اشتباه گرفته پورتر او را به فضول هرگز نیاسود به اتمام و عاقبتی ناخوش می رساند. کمدی خوبیست و بعضی از حوادث در آن بهتر است. ولی بستر کلیه حوادث از میزان خوبی بهره مند است. تکنیک پورتر در خلق حادثه بسیار طبیعی تر گردیده و استفاده از تکنیک عروسک_بدل بسیار باورپذیر از کار درآمده است.
این فیلم یک عکاس خیلی خوب در نقش بازیگر دارد و می توانست به تیپ پرسوناژ خوبی بدل شود، اگر مجموعه کارهایش را مانند کمدین های پس از خود ادامه میداد. این کار بازیگری دارد که رد پایش می تواند ما را در تاریخ سینما بعدها به چارلی چاپلین و کمدی های لورل و هاردی یا باستر کیتون برساند.

بیش از این به صحبت بیشتر مجالی نیست. فقط ببینید - لذت ببرید و بدانید که قطعا در بررسی فیلمساز بعدی، هیچ خبری از این دست آثار نخواهد بود - از لذت تداوم، لذت قصه و لذت درام. باید به ملی یس و زجر تحمل شعبده بازیهایش اکتفا کنیم و از این تصویر شعبده به آن یکی با همان دستاورد اولیه و بی ذوق او در جلوه های ویژه برویم و تمرین صبوری کنیم. آخرین لذت ها برای تحمل درد فیلمهای بی درد اروپایی از نوع جلوه زده اش...

🔺پایان فیلم های اس.پورتر _ سال 1905

@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - سال 1869

1️⃣ The Vanishing Lady Robert Houdin 1896
تسخیر زنی در خانه رابرت هودین
🎞 https://www.youtube.com/watch?v=f7-x93QagJU

🗒سیدمحسن باقری
سینما همیشه بر دو تعریف بنیادین سرِ نزاع و درگیری داشت. عده قلیلی از سینماگران نگاهی در حد وسط این دو نداشتند. یا در زیرزمین پایشان سُریده و به سیاه چال افتادند یا از پشت بام سقوط آزاد کرده اند!. یک تعریف از سینما نمایش واقعیت صِرف (لومیرها) بود؛ و تعریف دیگر آن تخیل و رویاسازی برای غافلگیر ساختنِِ مخاطب ... تلفیق این دو تعریف هم سینمای داستانی است که تخیل را واقعیت جلوه می کند و باور مخاطب را بر انگیخته می سازد.

فیلم های پرفروش امروزه از جلوه های ویژه خود نان میخورند که در سینمای آمریکا به وفور دیده می شوند. همگی تکامل نگاه ملی یس هستند. ملی یس فرانسوی پدر سینما سرگرمی بود. آن نگاه اساسا به سینما صنعت و محصولی برای عرضه و خالی کردن جیب مخاطبان خود زحمت می دهد، هر چه خلاقیت هم باشد در همین راستا زاده می شود.
سرگرمی قدم اول است، ولی کافی نیست. قدم اول صنعت و سرگرمی در سینما گام بلاشرط و گذار از آن واجب است. پس از این گذار در همان بماند گامی حداقلی و مبتذل و جنبه ای مصرف شدن و اثری بی محتوا می ماند و جدی نمی شود.

فیلم اول ملی یس در راستای سوءاستفاده از سینما، از دوربین برای شعبده بازی استفاده میکند و فیلمسازی که عمری جهان را از پس نگاه جادوگری به واسطه شغل خود دیده باشد، برای تکامل در حرفه خود از ابزاری استفاده میکند تا سرگرمی غافلگیر ساختن تماشاگران را فراهم آورد. از آن نگاه چیزی جز تکنیک جلوه های ویژه پدید نیاید جای تعجب است. اما معمولا شعبده بازی تاریخ مصرف دارد و ماندنی نیست. برای لحظاتی سرگرمی است و هنر نیست.
غیب کردن آن زن و تبدیل آن به اسکلت در آن زمان شعبده ای بود که باید در جلوی همگان به کار گرفته می شد تا جیغ و دست و هورای خاله و عموهای رنگین کمانی را از کودکان نوپای مخاطبان سینما بِسِتاند.

این فیلم را با این فیلم از شرکت ادیسون در سال 1896 مقایسه کنید، هنر دستتان می آید و دروغی که باورپذیر ساخته شود را شما هم از پس در تعریف سینما بازگو می کنید:
https://www.youtube.com/watch?v=gihbLPDYxeU
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - سال 1869

2️⃣ Danse serpentine / رقص مار
🎞 https://www.youtube.com/watch?v=bUbEaqRWMHg

🗒سیدمحسن باقری
شاید خارق العاده بودنش را همچون من، تشکیک آفرینی برای عده ای به غیر واقعی بودن رای داده شود و پرسش هایی از باب اینکه چگونه رنگی شده است و چگونه در آن سالها این امکان شدنی بوده؟ این پرسش های بی شک حق طبیعی هر پژوهشگر خودآموز و خودرایی چون من است !. پس تحقیقات به عمل آمده را لقمه ای حاضر و آماده می سازم و جلوی دیدگانتان گذارم. از اختصار و ساده سازی پرهیز خواهم کرد بلکه همتی کرده و لقمه را حداقل از پیش روی خود برداشته و بر دهان مبارک گذاشته تا مبادا به جای کارآفرینی به تنبل آفرینان ممتاز نائل آیم.

منتقد آمریکایی IMDB: صد درصد مطمئن نیستم که این فیلم را در سال 1896 دیده باشند. لوی فولر (رقصنده) در فیلم های دیگر سالهای آغازین سینما هم دیده شد و رقص مار به عنوان یک مسئله جذاب و مشهور برای نمایش بر روی پرده سینما به شمار می رفت. عنوان همه چیز را می گوید. ما زنی را می بینیم که رقص مار انجام می دهد. این فیلم در اصل سیاه و سفید بوده که بعداً به این وضعیت تغییر داده اند، پس مواظب باشید که فریب نخورید !. این در واقع راهی برای جالب تر شدن فیلم است. رقصنده در طول کل فیلم همان لباس را پوشیده بود، اما آنها چندین بار آن را از یک رنگ به رنگ دیگر تغییر دادند.

منتقدی دیگر با عنوان خارق العاده! می نویسد:
این اثر کوتاه 49 ثانیه ای در فهرست Lumière Frères به شماره 765 است و زنی را با لباس بسیار گسترده نشان می داد که در یک صحنه چوبی می رقصید. با حرکت های جریانی، بیشتر شبیه به یک نمایشنامه انتزاعی با اشکال در حال حرکت که تغییر می کردند, جذاب به نظر می رسید. "توسعه داستان" ندارد، فقط همین است ... یک آزمایش تجسمی که به نگاه من موفق شده است - خصوصاً به دلیل تغییر رنگ روانشناختی... در آن زمان، در سال 1896، هیچ شرکت فیلم رنگی در دسترس نبود، اما رنگ آمیزی چاپ مثبت B / W ، قاب به فریم، از قبل امکان پذیر بود. نمی دانم چه زمانی برای این گلیپ کوتاه خارق العاده این کار انجام شد - تغییر سایه های قرمز، سبز و آبی هیچ گونه آثار باستانی را نشان نمی دهد که انتظار رنگ آمیزی دستی در یک قرن پیش را داشته باشیم. بنابراین برخی از سؤال ها باقی مانده است: آیا این فیلم در سال 1896 رنگی شد؟ آیا آنها همان رنگهایی بودند که در این مورد می بینیم؟ چه زمانی و چگونه این رنگ آمیزی (احتمالاً توسط نرم افزار رایانه) ساخته شده باشد؟ در هر صورت، من روشهای بدتری را برای گذراندن 49 ثانیه به سراغ دارم.

✍️ و اما من : فکر میکنم که خارق العاده است و تنها چیزی که این میزان اعتبار برای این کلیپ به ارمغان می آورد، کُلاژ رنگ آمیزی آن است. ملی یس به رنگ آمیزی روی تک تک قطعات نگاتیو مشهور بود. هر چه که بود این رنگ آمیزی صرفا به عنوان یک حیله جدید، زیبا و غافلگیر کننده است اما همچنان سینما نیست ! یک شعبده خوب است و سپاس از ابداعش که با رایانه به سادگی پدید می آمد، حتی اگر آن سالها تماشایش مقدور نمی شد هیچ غمی نبود!.

t.me/mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - سومین فیلم در سال 1896

3️⃣ The House of the Devil / خانه شیطان
🎞 در یوتیوب

✍️ سیدمحسن باقری
ارزشگذاری : 0 از 4 ستاره
یکی از اولین فیلم های ترسناک: قلعه خالی از سَکنه (1896) معروف ترین فیلم ملی یس در آن سال و پر نقدترین اثرش... در نقدها عمدتا فیلم را ترسناک و اولین فیلمی که نشانه های فیلمِ خون آشامی را در خود داشته نگریسته اند؛ که به زعم من نه تنها ترسناک نیست و خون آشامی یک توهم است! بلکه یک کمدی ساده از غیب کردن و آشکارسازی، تبدیل کردن و اجی مجی لاترجی بازی شعبده بازان است و بس.
ملی یس نابغه شعبده بازی عصر سینما، اساسامُشتی اکاذیب از سینما برای شعبده بازی هایش می خواست. نه به دوربین علاقه داشت، نه به مونتاژ، نه به طراحی و نه به داستان... نه برایش نمایش مهم بود و نه تصویر متحرک دگرگون ساز؛ هیچکدام برایش مسئله و دغدغه نبود، فقط شعبده... این فیلم به شدت روی مُخچه من یورتمه می رود. علاقه مندان اصغر فرهادی ببینند و لذتش را ببرند. در تاریخ سینما جایی ندارد_ندارند_نخواهند داشت !

@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس / چهارمین فیلم در سال 1896

4️⃣ Une partie de cartes / ورق بازی
🎞 این فیلم در یوتیوب

✍️ سیدمحسن باقری
ارزشکذاری : نیم از 4 ستاره
در آنچه به عنوان اولین بازسازی در تاریخ سینما به شمار می رود، ژرژ ملی یس کارگردان فرانسوی، اولین فیلم کوتاه خود را تحت تأثیر داستان اصلی برادران لومیر در "Partie d'écarté 1896" کارگردانی می کند.
این قطعه ساده و کپی برداری شده، صرفا به دلیل مسخره کردن لومیرها و تنها برای تئوری "بازسازی واقعیت" شایسته نیم نمره است و ناخواسته هَجو و سُخره لومیرها بوده و ای کاش نیت و قصد ملی یس واقعا همین می بود؛ تا با یک پست مدرنیسم در عصر پساسینما طرف باشیم؛ ولی افسوس...

🖇 پیوست :
📍 نسخه اصلی فیلم مهمانی ورق برادران لومیر
📌 از یک سوژه که دو فیلمساز اولیه تاریخ سینما یک بهره را برده، اینبار از ادوین اس.پورتر نسخه ای با این مضمون را ببینید که چطور سینما را تکامل بخشیده👇
📍 چگونه جونز بازی خود را از دست داد


🧷 به یادداشت های منتقدان IMDB توجه کنید:
* ریویویی از فیلم
1- دو مرد وَرَق بازی می کنند، در حالی که مرد سوم بیشتر به خواندن روزنامه علاقه دارد. همه اوقات خوبی دارند. زن روزنامه افتاده را برمی گَرداند و لبخندی مستقیم به دوربین می زند. در پایان هم به نظر می رسد این مرد که در وسط نشسته و توجه ها را به خود جلب کرده ژرژ ملیس باشد.

* در رابطه به مرسوم بودن کپی در آن سالها
2- در این مرحله از تاریخ سینما، هیچگونه قانونی از حق چاپ و کپی رایت برای فیلم های انفرادی وجود نداشت، ملیس در حالی که از نظر ترکیب به خوبی از لومیرها تقلید می کند، اما می توان به راحتی دریافت که این یک فیلم از ملیس است: بازیگران بسیار پررنگ تر از بازیگران اثر لومیر هستند.

* ماجرای تقلید ملی یس
3- در آغاز کار ملی یس قبل از اینکه جادوی فیلم را کشف کند، اولین فیلمهای او اساساً فقط فیلم هایی از جنس برادران Lumière بود که صرفا نشان می داد افرادی را که سوار اسب هستند، افرادی که شام میخورند، قطارهای ورودی به ایستگاه ها و آقایان کارت بازی می کنند. تنها هفت فیلم ساخته شده توسط ملیس در سال 1896 زنده مانده است.

@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - پنجمین فیلم در سال 1896

5️⃣ Une nuit terrible / یک شب وحشتناک
🎞 youtube / یوتیوب

✍️ سیدمحسن باقری
ارزش گذاری : 2 از 4 ستاره 
بامزه است. یک کمدی وحشت یا در واقع کمدی چِندش، کمدی انزجار... تمهید و دستاورد اولیه در جلوه ویژه بصری که بعد در کامپیوتر به جلوه های ویژه بسیار عجیب و عظیم تری در تاریخ سینما تبدیل شد. از جمله شاهکار پرندگان هیچکاک.
نقطه اوج این اثر در زمینه انتقالِ حسِ انزجار، چِندش، تنفر و لرزش هیستریک گه آن را مانند کلیپ های کوتاه شبکه های مجازی سرگرم کننده ساخته است؛ لحظه خَلاصی از شَرِ عنکبوت است و توهم حضور خزنده ای دیگر بر روی تخت، پتو و رختخواب ملی یس که انصافا خیلی بازی خوبی در این جا دارد. براستی این تنها و بهترین فیلم ملیس در سال های اولیه فیلمسازی اوست.


بهتر است به گزیده نقدهای منتقدین آی ام دی بی در ادامه بپردازیم: 
تئو رابرتسون - او به آنجا می رسد
کلاسیک کوتاه و آغاز ترسناک!
1- به نظر می رسد به جای یک کلیپ دوره ای با یک فیلم در دوران مدرن مواجه ایم. هنوز چند سال مانده تا ترس و وحشت کامل شکل بگیرد.
یک مرد آماده می شود تا در اتاق خود بخوابد که یک مشکل بزرگ روی تختخوابش پیدا می کند! این یک فیلم بسیار قدیمی از کارگردان فرانسوی است که اولین تحریکات تخیل او را نشان می دهد. یک ترفند بسیار واضح از گرفتن یک عنکبوت غول پیکر (مطمئن نیستم که این سوسک است یا عنکبوت) که با یک نخِ نازک به حرکت درآمده تا تخیل و شوخ طبعی ملی را که چند سال بعد به تماشای هیپنوتیزم مخاطبان با جلوه های ویژه خود می رود را وعده دهد.

تخیل اشکال ترسناک
2- آیا واقعاً از بین رفته است؟ یعنی من از این حرامزاده های کوچک متنفرم، به همین دلیل این فیلم کوتاه را احتمالاً جالب تر از آنچه در واقع هست، می پندارم. این یک دقیقه خوب برای علاقه مندان به فیلم های صامت است، اما برای توده های گسترده نه واقعاً...

جنس خستگی ناپذیره
3- برخی ادعا کرده اند "یک شب وحشتناک" پیشرو فیلم های وحشتناک موجود و چند دهه بعد است، اما این یک اغراق است، مگر اینکه یک عنکبوت بزرگ را به خودی خود وحشتناک بدانید. بسیاری این فیلم را کابوس یا به عنوان "یک فیلم رویایی" معرفی کردند، اما نادرست است. بسیاری از فیلم های اولیه با رویا اشتباه گرفته میشود. او در رختخواب دراز کشیده است، هیچ علامتی در اینجا وجود ندارد که او خواب باشد - هیچ نشانه ای از اینکه شخصیت در حال کابوس باشد یا اینکه او همیشه در خواب بوده باشد / وجود ندارد.

@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - ششمین فیلم سال 1896

6️⃣ Post No Bills / ارسال بدون قبض
🎞 youtube

✍️ سیدمحسن باقری
ارزش گذاری : 0 از 4
به نوعی در زمره اولین فیلم داستانی-ماجرایی مانند فیلم «باغبان آب پاشی شده» لومیرها به شمار می آید. در فقدان نوآوری و خلاقیت نتوانسته شوخ طبعی و ماجرایی طنز بیافریند.

برای اینکه ارتباطی کوچک با فیلم برقرار کنید از دست من تنها شرح تفصیل خلاصه داستان است که از سایت imdb کِش رفته تا شما هم حداقل فیض برده باشید از لوسی و بی مزگی ملی ی. قطعا در کمدی هیچگونه استعداد نداشت.

در 125 کیلومتری خارج از شهر شلوغ پاریس، یک نگهبان نه چندان هوشیار وظیفه نسبتاً آسان برای محافظت از یک دیوار سفید خالی که چسباندن پوستر بر آن ممنوع است را انجام می دهد. باقی ماجرا را هم که دیدید...

دوربین می نشیند، حوادث را تماشا می کند این یک ملی یس اولیه است. ملی یسی که مثل همه آثار آن زمان که از روی دست یکدیگر کپی میکردند، به دنبال ارتباط و پیدا کردن سینمای خودش بود.

🔰@mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - هفتمین فیلم در سال 1869

7️⃣ Arrivée d'un train gare de Vincennes (1896)
ورود قطار به ایستگاه ونسن
🎞 youtube


✍️ سیدمحسن باقری
انگار ملی یس تازه دوربین خریده و برای تست به تقلید از فیلم اول لومیرها «ورود قطار به ایستگاه راه آهن» دوربین را کاشته و به فیلمی رسیده که از لحاظ کیفیت مانند عکس های مصور است، که از طریق ورق زدن به نقاشی های مصور تبدیل شده... یک فیلم اولیه از اقدامات تجربی ملی یس که ارزشش تنها به اولیه بودن آن است. مثل نقاشی های که ارزشش به هنرش نیست، بلکه ارزش ماندگاری اش به دیده شدن او در امروز است.
تنها 20 ثانیه طول دارد و یک فیلم واقعی نیست، بسیار غلیظ و بسیار انیمیشنی. از آنجا که تعداد زیادی فیلم از قطارهای ورودی در این مقطع از تاریخ ساخته شده اند، فقط حدود 10٪ احتمال مناسب بودن این فیلم وجود دارد.

🆔 @mohsen_baghery_critic
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس - هشتمین فیلم
فیلم آخر در سال 1869

8️⃣ 9- A Nightmare / کابوس
🎞 youtube

✍️ سیدمحسن باقری
ارزش گذاری: 0/5 از 4 ستاره
مانند فیلمی که در همین سال از او دیدیم؛ «یک شب وحشتناک» ملی یس را هنگام خواب می بینیم با این تفاوت که این بار با خواب و رویای او طرفیم. این یک تئوری در مقابل سینما حقیقت یا همان سینما وریته لومیرها بود. یک تئوری در مقابل آن دسته از فیلم ها که خودش فیلم خوبی نیست اما حرکت نظری اش تجربه ای به شدت مهم است. برای همین دیدگاه نیم نمره دادم چون باعث شکل گیری سینمای سورئال، خیالی میشود.
ملی یس به طور جدی مشکل لحن دارد. ولی این دست فیلمها وحشت نیستند، کمدی اند. دو لحنی که در آثار او دیده میشود اما در اصل لحن وحشت او نزد خودش جدی به شمار نمی آمده ...

ترفند تعویض متوقف (یا تعویض-تعویض) همان کات هایی است که ملی یس در اولین فیلم خود «تسخیر زنی در خانه رابرت هودین» به کار گرفته بود. این حرکت جلوه های ویژه او نقطه ضعف کارهای امروزی اوست. چیزی که همه منابع از آن به عنوان تکات مثبت سینمای ملی یس یاد میکنند به زعم بنده پاشنه آشیل و عدم رسیدن به سینما بود. او مشغول رسیدن به دستاور جلوه های ویژه سینما بود نه روایت و کارگردانی سینما...

از یک سو به جِد این فیلم اولین اثر سینمایی در حوزه ژانر تخیلی است. اما فیلم بدیست. موتیف ماه در طراحی صحنه کارهای ملی یس یک موتیف جدی است. او واقعا به ماه علاقه خاصی داشت. این فیلم شامل پنج تغییر در پس زمینه و طراحی صحنه است که همه از طریق ویرایش انجام می شود، مانند ظاهر شخصیت ها و ناپدید شدن ها. این فیلم همانطور که سایه ها نشان می دهد در هوای آزاد فیلمبرداری شد.

ماه بسیار جالب است. کاملاً بیرون از مقوا ساخته شده، یک فک زیبا دارد که دست مرد (کارگردان) را گاز می گیرد. حداقل سه فیلم دیگر ملیس را می توان در نظر گرفت که دارای چهره های غول پیکر ماه هستند: "رویای ستاره شناس" (1898)، "یک مهتاب سرنشین" (1904). "سفر به ماه" (1902). در حالی که ممکن است برخی در اینجا ماه را در نگاه اول تصویری ترسناک تلقی کنند ، اما معلوم است که ملی یس می خواست که طنزآمیز باشد و مخاطبان را متحیر کند.

🔺پایان فیلم های ژرژ ملی یس _ سال 1896

🆔 @mohsen_baghery_critic
محسن باقری - نقدزیست
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس فیلمشناسی ملی یس / چهارمین فیلم در سال 1896 4️⃣ Une partie de cartes / ورق بازی 🎞 این فیلم در یوتیوب ✍️ سیدمحسن باقری ارزشکذاری : نیم از 4 ستاره در آنچه به عنوان اولین بازسازی در تاریخ سینما به شمار می رود، ژرژ ملی یس کارگردان فرانسوی،…
#تاریخ_سینما #ژرژملی_یس

مرور بیوگرافی : ملی یس در دوران نوجوانی

جنگ زده در دوران مدرسه
طبقه اقتصادی بورژوا
تنبیه معلمان برای انجام ندادن تکالیف و حواس پرتی

علاقه و استعداد در نقاشی

🗣 @mohsen_baghery_critic
محسن باقری - نقدزیست
Voice message
سال دوم : #تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس سال 1897

1️⃣ The Surrender of Tournavos 1897
تسلیم تورناوس 1897

ارزش گذاری : 3 از پنچ
🗒سیدمحسن باقری :
همانطور که در پست قبل، سرگذشتِ آغشته به جنگ این فیلمساز را در سنین نوجوانی توضیح دادم. اینجا با یک ملی یس کاملا متفاوت از سال گذشته روبرو می شویم. دوربین بر خلاف رسم آن سال ها به جای بازنمایی مشاغل سهل و ممتنع به دل سختی های یک بازسازی سخت و دشوار از یک واقعه جنگی می رود. اینجا حتی به خوبی مسئله حمله و دفاع. حفظ خانه و تهاجم بیگانه را در همین یک دقیقه به تماشا نشست. البته با توجه به محدودیت های تاریخی و زمانی فیلمساز.

اولین فیلم با محوریت جنگی تا بدینجاست. و اولین فیلم بیگ پروداکشن !

مسئله جنگ در اینجا جالب است. دوربین از داخل، سربازانی را دز جنگ و دفاع نشانمان می دهد. دوربین گویا مدار بسته از موقعیتی جنگی می گیرد. وقتی سربازان دشمن وارد می شوند و سربازان خودی بالاجبار به حریم کاشانه پناه می برند، کاملا ناخودآگاه موضع حسی ما به افراد درون کاشانه و حمله کنندگان به این کاشانه معین و تنظیم می شود. بی شک برای داخلی ها احساس نگرانی و شفقت داریم و برای مهاجمان احساس غیض و نفرت...
این اثر فرمی ترین فیلم ملی یس است. بدون اینکه به آن فکر کرده باشد، دوربین را داخل و تا حمله دشمن و پناه دوستان خس درونی ما را تقویت میکند و دست آخر هم سردار ناسلیمان دشمن را با افتخار به دَرَک واصل می کند (چند ثانیه آخر ویدیو را دوباره ببینید).

فیلمساز از دشمن متنفر (یونانی ها) و نسبت به سربازان داخل (فرانسه) احساس نزدیکی دارد. این را صرفا با همین حسش به تنهایی فرم داده و طبیعتا از کارهای قبلی بسیار جلوتر است. این فیلم قدمی فرمی است و آثار قبلی تنها تلاش های بی ثمر برای ورود تکنیک به سینما و تبدیل روایت به شعبده بازی بود. این فیلم نیازی به جنگولک های شعبده ندارد. فقط روایت میکند، منتها روایت از زاویه یک فرانسوی و نه یک یونانی ...

📍@mohsen_baghery_critic
بازخورد یکی از اعضای کانال نقدزیست به سری مطالب #تاریخ_سینما👇🏼

جناب آقای محسن باقری، ادامه ی تاریخ سینما به روایت شما در کانال شخصی تان (بعد از چند ماه) مایه مسرت و امیدواری ست. ان شاء الله در این مسیر مستدام باشید، و ما اعضای کانال تان نیز از برکات این نگاه نو بهره ببریم. البته این در گروی همراهی اعضای کانال است؛ ما با پرسش ها و نظرات مان می توانیم زمینه ساز تکمیل و تقویت روش درست شما در راستای آزادی از بند تاریخ نگاری های تکراری، و شکل گرفتن درکی امروزی و کارآمد از سرگذشت صد و سی ساله ی سینما باشیم؛ سخت است اما شدنی اگر بخواهیم.

تا جایی که می فهمم، دانش تاریخ سینما وقتی به درد منتقد می خورد که برآمده از تحلیلی بی واسطه و متصل به امروز خودمان در این کشور باشد، وگرنه از ضبط و بازگویی روایت های دیگرانی که دغدغه های خودشان را داشته اند بعید می دانم سودی حاصل شود؛ چرا.... می توان کتاب های تاریخ سینما (که عمدتا ترجمه هستند) را حفظ کرد و در گوش دیگران فرو کرد. اما این زمزمه های نرم و رهایی بخش شما حین مرور بی واسطه ی میراث سینما اساسا چیز دیگری ست، و ذهن را به افقی بکر و پهناور از تفکر مستقل و خودکفایی در تحلیل می برد.

می دانیم که چنگال روزگار گریبان شما را نیز، همچون اکثر ما، گهگاه بدجوری می فشارد. اما علی رغم تمام شدائد، همین قدر که هستید و افکار بکرتان را به ما می رسانید غنیمت است؛ سپاسگزاریم و منتظر قسمت های بعدی. شما هم اگر از ما انتظاری دارید بفرمایید شاید بتوان کاری کرد.

با احترام

دوست و همکار شما در مجموعه ی فرهنگی #نقدزی

محمدعلی شمس
@neoshams

۱۴ دی ۹۸

.
محسن باقری - نقدزیست
سال دوم : #تاریخ_سینما #ژرژملی_یس فیلمشناسی ملی یس سال 1897 1️⃣ The Surrender of Tournavos 1897 تسلیم تورناوس 1897 ارزش گذاری : 3 از پنچ 🗒سیدمحسن باقری : همانطور که در پست قبل، سرگذشتِ آغشته به جنگ این فیلمساز را در سنین نوجوانی توضیح دادم. اینجا با…
سال دوم : #تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس سال 1897

2️⃣ The Last Cartridges 1897
آخرین فشنگ 1897

{مقدمه} بخشی از بیوگرافی در ویکیپدیا :
ژرژ کوچک اغلب به خاطر اینکه کتاب و دفترهایش را غرق نقاشی می‌کرد از سوی معلمینش تنبیه می‌شد. او در ده سالگی با مقوا عروسک خیمه شب بازی می‌ساخت. در سال‌های نوجوانی دست ساخته‌های او به تدریج پیچیده‌تر می‌شدند.

ارزش گذاری: 2 از 5
🗒سید محسن باقری:
در فیلم قبلی، سرنوشت جنگ زده ی ملی یس در سنین کودکی و دوران مدرسه را توضیح دادیم. اینبار هم در در دومین اثر از سال 1897 ردِپای جنگ در آثار ملی یس بیشتر نمایان می شود. او اساسا به جنگ از زاویه دید تحمیلی و نه هجومی می نگریست. با این تفاوت که اینبار همانگونه که در مقدمه آمده است، این فیلم را با دو موضوع کاملا زیستی خویش آن هم در زمان تحصیل پیوند می دهد. دو موضوع که یکی نشان از علاقه و اختیار اوست: یعنی "نقاشی"؛ و دیگری بر او جبر شده و غیرارادی و قطعا دوست نداشتنی بعنی: سایه جنگ

در این فیلم یک نقاشی که الهام بخش بوده و به آن روحی سینمایی دمیده را ببینیم. (کلیک کنید)
نقاشی با همین نام که بیانگر جنگی در میانه سالهای 1873 بین فرانسه و آلمان رخ داده است. تاریخ بازسازی و روح دهنده آن توسط ملی یس در سال 1987 بوده یعنی بیش از یک قرن پس از وقوع آن ...
ملی یس جوان گویا کاملا ناخواسته تصویرگر و تعمیق دهنده به دو محور اصلی دوران کودکی خود یعنی سالهای جنگ و مدرسه و نقاشی بوده ... اما نه صرفا همان جنگ و همان دغدغه های نقاشی و همان حال و هوا... او تخیل را حتی در بازسازی هم لحاظ می کند.

به فیلم دقت کنید: ملی یس در بازسازی واقعیت حتی از زمان سال های آغازین که فیلم "ورق بازی" را از روی دست لومیرها به خوبی و با شوخ طبعی مثال زدنی خود بازسازی می کرد، تا به امروز که روح سینما را در دلِ یک واقعه تاریخی که روزگاری در یک تصویر ثابت نقش بسته شده بود به تصویر متحرک دگرگون ساز تبدیل میکند، کاملا نبوغ خود را در جهت مسائل زندگی خویش به رخ می کشد. حیف که زود از مسیر اصلی خود غافل می شود و به ورطه تخیلاتِ توهمی و تحیرخواهی از مخاطب که گویا جزئی از زیست ملی یس برای فرار از زندگی که توسط جبرها و فشارهای خانواده و معلمان و جنگ بر او تحمیل شده بود، می رود. یعنی شعبده و جلوه های ویژه و ژانر علمی-تخیلی خاستگاه اصلی ملی یس نبوده و اگر خودِ واقعی اش را میخواهید، همینجاست ...

کافیست به خط داستانی در تابلو نقاشی و این فیلم کوتاه دقت کنید تا میزان نبوغ این دمیدن روح به یک تصویر را فارغ از ساخته شدن یا نشدن آن ارج دهید. نام اثر عالی و نشانگر درون آن است؛ تا آخرین فشنگ در دفاع از خانه، حتی خانه ای ویران
همانند فیلم قبل؛ دفاع از خانه و کاشانه، دفاع از مهاجمان فارغ از اینکه جنگ را فرانسه آغاز کرده است و به خانه کشیده شده، به خوبی در عمق نگاه فیلمساز دیده می شود.

📍@mohsen_baghery_critic
تاریخ سینما از این هفته ادامه می یابد...
به امید برپایی شور و شوق فرهنگ و سینما

این هشتگ را مرور کنید
#تاریخ_سینما

اولین مطلب :
https://t.me/mohsen_baghery_critic/826

آخرین مطلب :
https://t.me/mohsen_baghery_critic/1101
سال دوم : #تاریخ_سینما #ژرژملی_یس
فیلمشناسی ملی یس سال 1897

3️⃣ The Hallucinated Alchemist (1897)
توهم کیمیاگر

* ویدیو در یوتیوب


ارزش گذاری: 1 از 5
🗒سید محسن باقری:
اولین
سوال و اولین پاسخی که پیش آمد و در تحقیقات با آن برخورد کردم. در imdb اینچنین آمده : "رنگ دستی فیلم" !
جالب نیست ؟ در همان آغازین سالهای شکل گیری سینما با یک فیلم رنگی آن هم از جنس فانتزی گونه اش یعنی پررنگ و لعاب روبرو هستیم. در تحقیقات به آن میرسم که ملی یس درست مثل مجنون ها روی تک تک نوار آپارات های قدیمی رنگ آمیزی میکرده تا فیلمش رنگی به نمایش درآید !
نمره 1 هم به همین دلیل از آن فیلم شده ...

این فیلم در تخیل و در قصه گویی خیلی تلاش میکند تا با محدودیت های آن زمان چیزی قابل فهم عرضه کند اما ناموفق است باز هم جز شعبده بازی چیزی نصیب نمیشود. از مار به انسان از انسان به ستاره و از ستاره به فرشته و در این بین هم فقط غیب شدگی و ظاهر شدگی است که همچنان ادامه دارد ... اما رنگ رنگ رنگ ... رنگ این فیلم اعجاب برانگیز است و روح آخرین دقایق فیلم هم جلوه ی ویژه خوبی دارد ...


📍@mohsen_baghery_critic