Forwarded from جامعهشناسی
🔴انتشار اسناد دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد
@IranSociology
▪️وزارت امور خارجه آمریکا اسناد دخالت این کشور در کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق را پس از ۶۴ سال منتشر کرد.
▪️به گزارش ایسنا، در این اسناد که مربوط به مکاتبات محرمانه سفارت آمریکا در تهران با وزارت امور خارجه این کشور و سازمان جاسوسی سیا است، به وضوح از نقش مستقیم آمریکا در مدیریت این کودتا و کنار زدن دولت منتخب دکتر مصدق پردهبرداری شده است.
▪️این اسناد که ۳۷۵ قطعه سند را شامل می شود نشان می دهد که #آمریکا مستقیما در سرنگونی دولت منتخب #محمد_مصدق و حمایت از دولت زاهدی ایفای نقش کرده است.
▪️بر اساس این اسناد، واشنگتن برای سرنگون کردن دولت مصدق برنامه ریزی داشته و کودتا را مستقیما مدیریت کرده است.
▪️در یکی از این اسناد، رابط سیا و سفیر آمریکا در تهران در یک پیام محرمانه با اشاره به نزدیکی سرنگونی دولت #مصدق، از دولت وقت آمریکا میخواهد پس از روی کار آمدن زاهدی فورا ۵ میلیون دلار بودجه برای کمک به دولت او اختصاص دهد.
▪️این اسناد در قالب ۴ محور کلی شامل «تلاشهای آمریکا برای بررسی دولت مصدق از فوریه ۱۹۵۱ تا فوریه ۱۹۵۲»، «بحران سیاسی جولای ۱۹۵۲ ایران و تبعاتش»، «برنامهریزی و اجرای عملیات آژاکس در آگوست ۱۹۵۳» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر ۱۹۵۳ تا دسامبر ۱۹۵۴» منتشر شده اند.
▪️همچنین در یکی دیگر از ۳۷۵ سند منتشر شده، سفیر آمریکا از محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران، میخواهد در بیانیهای از ارتش و مردم بخواهد دستورات زاهدی را اجرا کنند.
▪️وزارت خارجه آمریکا پیش از این با وجود اثبات دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد و اعتراف برخی مقامات این کشور به نقش داشتن واشنگتن در این کودتا، از برداشتن طبقهبندی این اسناد به رغم اصرار تاریخنگاران و اتمام زمان محرمانگی آنها خودداری کرده بود.
#تاریخ
yon.ir/rs6O8
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
@IranSociology
▪️وزارت امور خارجه آمریکا اسناد دخالت این کشور در کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق را پس از ۶۴ سال منتشر کرد.
▪️به گزارش ایسنا، در این اسناد که مربوط به مکاتبات محرمانه سفارت آمریکا در تهران با وزارت امور خارجه این کشور و سازمان جاسوسی سیا است، به وضوح از نقش مستقیم آمریکا در مدیریت این کودتا و کنار زدن دولت منتخب دکتر مصدق پردهبرداری شده است.
▪️این اسناد که ۳۷۵ قطعه سند را شامل می شود نشان می دهد که #آمریکا مستقیما در سرنگونی دولت منتخب #محمد_مصدق و حمایت از دولت زاهدی ایفای نقش کرده است.
▪️بر اساس این اسناد، واشنگتن برای سرنگون کردن دولت مصدق برنامه ریزی داشته و کودتا را مستقیما مدیریت کرده است.
▪️در یکی از این اسناد، رابط سیا و سفیر آمریکا در تهران در یک پیام محرمانه با اشاره به نزدیکی سرنگونی دولت #مصدق، از دولت وقت آمریکا میخواهد پس از روی کار آمدن زاهدی فورا ۵ میلیون دلار بودجه برای کمک به دولت او اختصاص دهد.
▪️این اسناد در قالب ۴ محور کلی شامل «تلاشهای آمریکا برای بررسی دولت مصدق از فوریه ۱۹۵۱ تا فوریه ۱۹۵۲»، «بحران سیاسی جولای ۱۹۵۲ ایران و تبعاتش»، «برنامهریزی و اجرای عملیات آژاکس در آگوست ۱۹۵۳» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر ۱۹۵۳ تا دسامبر ۱۹۵۴» منتشر شده اند.
▪️همچنین در یکی دیگر از ۳۷۵ سند منتشر شده، سفیر آمریکا از محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران، میخواهد در بیانیهای از ارتش و مردم بخواهد دستورات زاهدی را اجرا کنند.
▪️وزارت خارجه آمریکا پیش از این با وجود اثبات دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد و اعتراف برخی مقامات این کشور به نقش داشتن واشنگتن در این کودتا، از برداشتن طبقهبندی این اسناد به رغم اصرار تاریخنگاران و اتمام زمان محرمانگی آنها خودداری کرده بود.
#تاریخ
yon.ir/rs6O8
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
🔴 حالا وقتش است!
🔷حمیدرضا عابدیان
🔻ماده واحده ی "الغای امتیاز نفت جنوب" در آذرماه سال ۱۳۲۳، نخستین فرصت حقوقی برای مجلس ایران بود تا به مساله ای بپردازد که افکار عمومی می رفت تا آرام آرام آن را منافی با استقلال ایران ارزیابی کند. این ماده واحده که یک روز پس از تصویب ماده ی واحده ی پیشنهادی دکتر محمد مصدق در خصوص منع مذاکرات امتیاز در مجلس چهاردهم طرح شده بود، ابتکاری از سوی حزب توده بود که به منظور جلوگیری از بروز حساسیت های احتمالی که ممکن بود روند تصویب آن را با دشواری روبرو کند، توسط نماینده ی قوچان - غلامحسین رحیمیان - به صحن علنی آورده شد.
🔻رحیمیان در فضای ملتهب بوجود آمده ی ناشی از تصویب ماده واحده ی پیشنهادی دکتر محمد مصدق که موجبات آزردگی هیئت روسی حامل درخواست امتیاز را فراهم آورده و از این منظر نخستین زنگ بیدارباش ملی را در گرماگرم جنگ جهانی دوم به صدا درآورده بود از مصدق خواست که به عنوان یک رجل ملی خوشنام، نخستن کسی باشدکه امضاء خود را پای طرح او می گذارد لیکن مصدق به شکل غیر منتظره ای از همراهی با وی خودداری کرد. این عدم همراهی برای مصدق هزینه ی بسیار داشت. مطبوعات حزب بلافاصله او و سیاست موازنه ی منفی اش را به باد انتقاد گرفته و در "ملی" بودنش تشکیک کردند با این حال او تسلیم نشد و در موضع اش تجدید نظر نکرد اما چرا؟
🔻نخست اینکه ایران تحت اشغال قوای بیگانه بود و دولت مرکزی در اعمال حاکمیت سرزمینی خود اقتدار لازم را نداشت. جنوب در اشغال انگلیسی ها بود و کمپانی، جهت تضمین تداوم حضور و بقای خود، مناسبات جداگانه ای را با سران قبائل و عشایر منطقه ایجاد کرده بود. این امکان وجود داشت که انگلیسی ها حاکمیت ایران بر مناطق نفتی تحت اشغال خود را با چالشی جدی مواجه کنند و این یک تهدید بزرگ بود. دو دیگر اینکه از نظر مصدق، قرارداد یک معاهده ی دوجانبه بود که الغای آن از سوی یکی از طرفین، پشتوانه ی حقوقی لازم را نداشت و یک رفتار غیرمتعارف در نظام بین الملل به شمار می رفت که علاوه بر تهدیدات جدی سرزمینی، می توانست در آینده، رشد و توسعه ی ایران را نیز با خطر فقدان اعتماد مواجه کند. برای او که سری پرشور در استقلال خواهی داشت، اکنون، نه زمان برای پی گیری و طرح این خواست بحق ملی مناسب بود و نه مسیر پیشنهادی، قابل دفاع.
🔻این قاب از سیاست ورزی مصدق، نمایشی درخشان از کنش یک نیروی ملی ست که حاضر نشد تا به قیمت حفظ خوشنامی و محبوبیت، منافع بلند مدت میهن اش را به مخاطره بیاندازد و این البته فرسنگ ها با پوپولیسم فاصله دارد که در این سالها اتهام همیشگی اش بوده است. او صبورانه ایستاد و ناسزاها را به جان خرید تا علاوه بر زمان مناسب، به فرمول مناسبی نیز دست پیدا کند که علاوه بر اینکه از ایران تصویر یک کشور متمرد و ناسازگار با قوانین و عرف بین الملل نسازد، افکار عمومی و جامعه ی جهانی را نیز با او همراه کند و "ملی کردن" همان فرمولی بود که ایران به آن احتیاج داشت تا در منازعه ی حقوقی متعاقب، نسبت به حریف در موضع فرادست قرار بگیرد.
🔻جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران، بدون تردید فرازی مهم و درخشان از تاریخ این سررمین است. باید دانست که این صرفا توان اعمال اقتدار در یک جغرافیای مشخص نیست که برسازنده ی یک دولت - ملت است، از آن مهم تر، تعقیب آرمان ها و برنامه های مشترک است. گزارش شده وقتی پرچم سه رنگ ایران که با کلام الله مجید در یک سینی قرار داده شده بود بر بالای عمارت مرکزی هیئت مدیره ی شرکت نفت به اهتراز درآمد، مردم آنقدر ابراز احساسات کردند که در تاریخ خوزستان تا آن زمان بی سابفه بود. عده ی کثیری از زن و مرد از شدت ذوق مانند کودکان می گریستند و روی یکدیگر را می بوسیدند. بیش از پنجاه هزار نفر در سراسر رود کارون ناظر این صحنه بودند.
🔻خطاست اگر تصور کنیم که حفظ یکپارچگی سرزمینی بی رصد احساس تعلق یکایک مردم به این پرچم سه رنگ در گوشه گوشه ی این آب و خاک میسور و ممکن است حتی اگر به لحاظ نظامی و توان دفاعی، در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشیم. محمد عبده از برجسته ترین شاگردان سبدجمال الدین، در تعریف وطن بحثی دارد که واقعا خواندنی ست. او از قول یک اندیشمند فرانسوی می آورد که "اگر من در وطنم اندوهگین و زبونم چه سود که وطنم بزرگ و نیرومند است!" و این نکته ای ست که همواره باید آویزه ی گوش حاکمان قرار داشته باشد.
#محمد_مصدق
#حمیدرضا_عابدیان
#ملی_شدن_صنعت_نفت
@iranfardamag
@mohammadmosaddegh
🔷حمیدرضا عابدیان
🔻ماده واحده ی "الغای امتیاز نفت جنوب" در آذرماه سال ۱۳۲۳، نخستین فرصت حقوقی برای مجلس ایران بود تا به مساله ای بپردازد که افکار عمومی می رفت تا آرام آرام آن را منافی با استقلال ایران ارزیابی کند. این ماده واحده که یک روز پس از تصویب ماده ی واحده ی پیشنهادی دکتر محمد مصدق در خصوص منع مذاکرات امتیاز در مجلس چهاردهم طرح شده بود، ابتکاری از سوی حزب توده بود که به منظور جلوگیری از بروز حساسیت های احتمالی که ممکن بود روند تصویب آن را با دشواری روبرو کند، توسط نماینده ی قوچان - غلامحسین رحیمیان - به صحن علنی آورده شد.
🔻رحیمیان در فضای ملتهب بوجود آمده ی ناشی از تصویب ماده واحده ی پیشنهادی دکتر محمد مصدق که موجبات آزردگی هیئت روسی حامل درخواست امتیاز را فراهم آورده و از این منظر نخستین زنگ بیدارباش ملی را در گرماگرم جنگ جهانی دوم به صدا درآورده بود از مصدق خواست که به عنوان یک رجل ملی خوشنام، نخستن کسی باشدکه امضاء خود را پای طرح او می گذارد لیکن مصدق به شکل غیر منتظره ای از همراهی با وی خودداری کرد. این عدم همراهی برای مصدق هزینه ی بسیار داشت. مطبوعات حزب بلافاصله او و سیاست موازنه ی منفی اش را به باد انتقاد گرفته و در "ملی" بودنش تشکیک کردند با این حال او تسلیم نشد و در موضع اش تجدید نظر نکرد اما چرا؟
🔻نخست اینکه ایران تحت اشغال قوای بیگانه بود و دولت مرکزی در اعمال حاکمیت سرزمینی خود اقتدار لازم را نداشت. جنوب در اشغال انگلیسی ها بود و کمپانی، جهت تضمین تداوم حضور و بقای خود، مناسبات جداگانه ای را با سران قبائل و عشایر منطقه ایجاد کرده بود. این امکان وجود داشت که انگلیسی ها حاکمیت ایران بر مناطق نفتی تحت اشغال خود را با چالشی جدی مواجه کنند و این یک تهدید بزرگ بود. دو دیگر اینکه از نظر مصدق، قرارداد یک معاهده ی دوجانبه بود که الغای آن از سوی یکی از طرفین، پشتوانه ی حقوقی لازم را نداشت و یک رفتار غیرمتعارف در نظام بین الملل به شمار می رفت که علاوه بر تهدیدات جدی سرزمینی، می توانست در آینده، رشد و توسعه ی ایران را نیز با خطر فقدان اعتماد مواجه کند. برای او که سری پرشور در استقلال خواهی داشت، اکنون، نه زمان برای پی گیری و طرح این خواست بحق ملی مناسب بود و نه مسیر پیشنهادی، قابل دفاع.
🔻این قاب از سیاست ورزی مصدق، نمایشی درخشان از کنش یک نیروی ملی ست که حاضر نشد تا به قیمت حفظ خوشنامی و محبوبیت، منافع بلند مدت میهن اش را به مخاطره بیاندازد و این البته فرسنگ ها با پوپولیسم فاصله دارد که در این سالها اتهام همیشگی اش بوده است. او صبورانه ایستاد و ناسزاها را به جان خرید تا علاوه بر زمان مناسب، به فرمول مناسبی نیز دست پیدا کند که علاوه بر اینکه از ایران تصویر یک کشور متمرد و ناسازگار با قوانین و عرف بین الملل نسازد، افکار عمومی و جامعه ی جهانی را نیز با او همراه کند و "ملی کردن" همان فرمولی بود که ایران به آن احتیاج داشت تا در منازعه ی حقوقی متعاقب، نسبت به حریف در موضع فرادست قرار بگیرد.
🔻جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران، بدون تردید فرازی مهم و درخشان از تاریخ این سررمین است. باید دانست که این صرفا توان اعمال اقتدار در یک جغرافیای مشخص نیست که برسازنده ی یک دولت - ملت است، از آن مهم تر، تعقیب آرمان ها و برنامه های مشترک است. گزارش شده وقتی پرچم سه رنگ ایران که با کلام الله مجید در یک سینی قرار داده شده بود بر بالای عمارت مرکزی هیئت مدیره ی شرکت نفت به اهتراز درآمد، مردم آنقدر ابراز احساسات کردند که در تاریخ خوزستان تا آن زمان بی سابفه بود. عده ی کثیری از زن و مرد از شدت ذوق مانند کودکان می گریستند و روی یکدیگر را می بوسیدند. بیش از پنجاه هزار نفر در سراسر رود کارون ناظر این صحنه بودند.
🔻خطاست اگر تصور کنیم که حفظ یکپارچگی سرزمینی بی رصد احساس تعلق یکایک مردم به این پرچم سه رنگ در گوشه گوشه ی این آب و خاک میسور و ممکن است حتی اگر به لحاظ نظامی و توان دفاعی، در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشیم. محمد عبده از برجسته ترین شاگردان سبدجمال الدین، در تعریف وطن بحثی دارد که واقعا خواندنی ست. او از قول یک اندیشمند فرانسوی می آورد که "اگر من در وطنم اندوهگین و زبونم چه سود که وطنم بزرگ و نیرومند است!" و این نکته ای ست که همواره باید آویزه ی گوش حاکمان قرار داشته باشد.
#محمد_مصدق
#حمیدرضا_عابدیان
#ملی_شدن_صنعت_نفت
@iranfardamag
@mohammadmosaddegh
Forwarded from گفتگوهای ملی
🔴 نخستوزیر محصور، چالشها و چشماندازها
🔻 به مناسبت پنجاه و هفتمین سالگرد فوت دکتر محمد مصدق
🔻 سخنرانان:
▫️محمد ترکمان (تاریخنگار)
▫️نیکلا گرجستانی (کارشناس ارشد سابق بانک جهانی و نویسندهی کتاب میراث مصدق)
▫️داریوش رحمانیان (استاد تاریخ دانشگاه تهران)
🔻 زمان برگزاری:
یکشنبه ۳ مارچ ۲۰۲۴ مورخ ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۰ به وقت ایران و ۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
🔻 برگزاری در بستر:
کلاب «گفتوگوهای ملی» :
https://www.clubhouse.com/house/گفتگوهای-ملی
#محمد_مصدق
#احمد_آباد
@goftegoha_melli
🔻 به مناسبت پنجاه و هفتمین سالگرد فوت دکتر محمد مصدق
🔻 سخنرانان:
▫️محمد ترکمان (تاریخنگار)
▫️نیکلا گرجستانی (کارشناس ارشد سابق بانک جهانی و نویسندهی کتاب میراث مصدق)
▫️داریوش رحمانیان (استاد تاریخ دانشگاه تهران)
🔻 زمان برگزاری:
یکشنبه ۳ مارچ ۲۰۲۴ مورخ ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۰ به وقت ایران و ۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
🔻 برگزاری در بستر:
کلاب «گفتوگوهای ملی» :
https://www.clubhouse.com/house/گفتگوهای-ملی
#محمد_مصدق
#احمد_آباد
@goftegoha_melli
🔴 نسبت کودتای ۲۸ مرداد با آرمانهای انقلاب مشروطه
▪️هفتاد و یکمین سالگشت کودتا
🔷 حسین آبادیان *
▪️بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
🔸انقلاب مشروطه ایران عظیمترین تحول سیاسی و اجتماعی ایران بود که تأثیری دورانساز بر فرایندهای فرهنگی و حتی بینش دینی اقشاری از مردم ایران و نیز روحانیان به ارمغان آورد. با استناد به اصول ۵۱ گانه قانون اساسی و همچنین اصول ۱۰۷ گانه متمم قانون اساسی این نکته بسیار مهم واضحتر میشود:
🔹اتکای قانون اساسی بر مجلس شورای ملی به مثابه تجلی اراده جمعی مردم بود که در «امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند.» بر اساس قسم نامه نمایندگان آنها سوگند یاد میکردند که به «سلطنت و حقوق ملت خيانت ننمائيم و هيچ منظوري نداشته باشيم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ايران.» مجلس شورای ملی حق داشت مطابق با «صلاح ملک و ملت» و «در عموم مسائل» دخالت کند و طبق اصل بیست و هشتم قانون اساسی هیچ حکم کتبی و شفاهی شاه مستمسکی برای عدم پاسخگو بودن وزیر مربوطه به شمار نمیرفت. طبق اصول مختلف متمم قانون اساسی بستگان شاه حق دخالت در مسائل سیاسی و اجرائی کشور نداشتند، حق نداشتند به عنوان وزیر انتخاب شوند، شخص شاه مسئولیت اجرائی نداشت و اگر هم فرمانی صادر میکرد باید دلیل صدور فرمان را به مجلس توضیح میداد. به عبارتی کشور دارای قوای مقننه، مجریه و قضائیه بود، شاه چون مسئولیت اجرائی نداشت؛ دولت در برابر مجلس پاسخگو بود و هیچ وزیری به تأکید متمم قانون اساسی هم نمیتوانست حکمی کتبی و شفاهی از شاه را دلیلی برای عدم جوابگو بودن خود تلقی نماید.
🔸شاید مهمترین اصل متمم قانون اساسی اصل ۳۵ بود که مقرر میداشت: «سلطنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف مردم به شخص شاه مفوض شده.» بنابراین سلطننت ودیعه یا همان امانت بود، امانتی بود که به لطف خداوند «از طرف مردم» به شاه «مفوض» شده، یعنی اینکه سلطنت حق نیست، امانت است؛ شاه سمبل وحدت ملی کشور است و سلطنت از سوی مردم به او «تفویض» شده، یعنی مردم قدرت خود را به او واگذار کردهاند و شاه نماینده آنهاست که به «وکالت» از ایشان سلطنت میکند، حکومت حق مردم است که دولت مسئول و از آن بالاتر مجلس این حکومت را برای حفظ مصالح ملی اعمال مینماید. اهمیت ضرورت عدم دخالت شاه در مسائل سیاسی و اجرائی به حدی بود که در اصل ۴۴ متمم قانون اساسی باز هم تأکید شده بود شاه هیچگونه مسئولیتی ندارد، بلکه دولت مسئول است و وزراء در برابر مجلس باید پاسخگو باشند.
🔹اصل سی و سوم متمم قانون اساسی مقرر میکرد که «مجلسین [شورای ملی و سنا] حق تحقیق و تفحص در هر امری را دارند.» به عبارتی مجلس میتوانست در باره شخص شاه و خاندان سلطنتی هم سؤال و جواب نماید و هیچ امری مانع از این وظیفه خطیر نمیشد. مطابق اصل ۴۵ متمم قانون اساسی «حتی دستخط پادشاه وقتی قابل اجراست که به امضای وزیر مربوطه رسیده باشد.» طبق اصل ۵۶ متمم قانون اساسی «مصارف و مخارج دستگاه سلطنتی باید قانوناً معین باشد.» بحث عدم دخالت شاه در مسائل اجرائی کشور به نحوی اهمیت داشت که باز هم در اصل ۶۴ متمم قانون اساسی قید شده بود: «وزرا نمیتوانند احکام کتبی و شفاهی شاه را مستمسک قرار دهند و از خود سلب مسئولیت نمایند.»
🔸اینها تنها بندهائی از قانون اساسی و متمم آن در دوره مشروطه بودند، هیچ کدام از این اصول با تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی تغییر نکرد و در مجلس مؤسسان که در آذرماه ۱۳۰۴ تشکیل شد و در نهایت قدرت را به رضاشاه تفویض نمود، تنها اصول ۳۶، ۳۷ و ۳۸متمم قانون اساسی تغییر کرد که مثلاً سلطنت پهلوی را به جای قاجار قانونیت میبخشید و تکلیف جانشین سلطنت را معین میکرد، همین اصول هم البته به صورت غیرقانونی و در مجلس پنجم شورای ملی که وظیفه جرح و تعدیل و تغییر در اصول قانون اساسی نداشت، تصویب گردید و البته با مخالفت دکتر محمد مصدق، سیدحسن مدرس، سیدحسن تقیزاده، یحیی دولتآبادی و حسین علاء مواجه شد ضمن اینکه نمایندگانی مثل ملکالشعرای بهار و سیدحسن زعیم هم با آن رویه مخالف بودند....
🔺متن کامل:
https://cutt.ly/uwgrpZmX
#ایران_فردا
#محمد_مصدق
#حسین_آبادیان
#آرمانهای_مشروطه
#هفتادمین_سالگشت_کودتا
http://t.me/iranfardamag
▪️هفتاد و یکمین سالگشت کودتا
🔷 حسین آبادیان *
▪️بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
🔸انقلاب مشروطه ایران عظیمترین تحول سیاسی و اجتماعی ایران بود که تأثیری دورانساز بر فرایندهای فرهنگی و حتی بینش دینی اقشاری از مردم ایران و نیز روحانیان به ارمغان آورد. با استناد به اصول ۵۱ گانه قانون اساسی و همچنین اصول ۱۰۷ گانه متمم قانون اساسی این نکته بسیار مهم واضحتر میشود:
🔹اتکای قانون اساسی بر مجلس شورای ملی به مثابه تجلی اراده جمعی مردم بود که در «امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند.» بر اساس قسم نامه نمایندگان آنها سوگند یاد میکردند که به «سلطنت و حقوق ملت خيانت ننمائيم و هيچ منظوري نداشته باشيم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ايران.» مجلس شورای ملی حق داشت مطابق با «صلاح ملک و ملت» و «در عموم مسائل» دخالت کند و طبق اصل بیست و هشتم قانون اساسی هیچ حکم کتبی و شفاهی شاه مستمسکی برای عدم پاسخگو بودن وزیر مربوطه به شمار نمیرفت. طبق اصول مختلف متمم قانون اساسی بستگان شاه حق دخالت در مسائل سیاسی و اجرائی کشور نداشتند، حق نداشتند به عنوان وزیر انتخاب شوند، شخص شاه مسئولیت اجرائی نداشت و اگر هم فرمانی صادر میکرد باید دلیل صدور فرمان را به مجلس توضیح میداد. به عبارتی کشور دارای قوای مقننه، مجریه و قضائیه بود، شاه چون مسئولیت اجرائی نداشت؛ دولت در برابر مجلس پاسخگو بود و هیچ وزیری به تأکید متمم قانون اساسی هم نمیتوانست حکمی کتبی و شفاهی از شاه را دلیلی برای عدم جوابگو بودن خود تلقی نماید.
🔸شاید مهمترین اصل متمم قانون اساسی اصل ۳۵ بود که مقرر میداشت: «سلطنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف مردم به شخص شاه مفوض شده.» بنابراین سلطننت ودیعه یا همان امانت بود، امانتی بود که به لطف خداوند «از طرف مردم» به شاه «مفوض» شده، یعنی اینکه سلطنت حق نیست، امانت است؛ شاه سمبل وحدت ملی کشور است و سلطنت از سوی مردم به او «تفویض» شده، یعنی مردم قدرت خود را به او واگذار کردهاند و شاه نماینده آنهاست که به «وکالت» از ایشان سلطنت میکند، حکومت حق مردم است که دولت مسئول و از آن بالاتر مجلس این حکومت را برای حفظ مصالح ملی اعمال مینماید. اهمیت ضرورت عدم دخالت شاه در مسائل سیاسی و اجرائی به حدی بود که در اصل ۴۴ متمم قانون اساسی باز هم تأکید شده بود شاه هیچگونه مسئولیتی ندارد، بلکه دولت مسئول است و وزراء در برابر مجلس باید پاسخگو باشند.
🔹اصل سی و سوم متمم قانون اساسی مقرر میکرد که «مجلسین [شورای ملی و سنا] حق تحقیق و تفحص در هر امری را دارند.» به عبارتی مجلس میتوانست در باره شخص شاه و خاندان سلطنتی هم سؤال و جواب نماید و هیچ امری مانع از این وظیفه خطیر نمیشد. مطابق اصل ۴۵ متمم قانون اساسی «حتی دستخط پادشاه وقتی قابل اجراست که به امضای وزیر مربوطه رسیده باشد.» طبق اصل ۵۶ متمم قانون اساسی «مصارف و مخارج دستگاه سلطنتی باید قانوناً معین باشد.» بحث عدم دخالت شاه در مسائل اجرائی کشور به نحوی اهمیت داشت که باز هم در اصل ۶۴ متمم قانون اساسی قید شده بود: «وزرا نمیتوانند احکام کتبی و شفاهی شاه را مستمسک قرار دهند و از خود سلب مسئولیت نمایند.»
🔸اینها تنها بندهائی از قانون اساسی و متمم آن در دوره مشروطه بودند، هیچ کدام از این اصول با تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی تغییر نکرد و در مجلس مؤسسان که در آذرماه ۱۳۰۴ تشکیل شد و در نهایت قدرت را به رضاشاه تفویض نمود، تنها اصول ۳۶، ۳۷ و ۳۸متمم قانون اساسی تغییر کرد که مثلاً سلطنت پهلوی را به جای قاجار قانونیت میبخشید و تکلیف جانشین سلطنت را معین میکرد، همین اصول هم البته به صورت غیرقانونی و در مجلس پنجم شورای ملی که وظیفه جرح و تعدیل و تغییر در اصول قانون اساسی نداشت، تصویب گردید و البته با مخالفت دکتر محمد مصدق، سیدحسن مدرس، سیدحسن تقیزاده، یحیی دولتآبادی و حسین علاء مواجه شد ضمن اینکه نمایندگانی مثل ملکالشعرای بهار و سیدحسن زعیم هم با آن رویه مخالف بودند....
🔺متن کامل:
https://cutt.ly/uwgrpZmX
#ایران_فردا
#محمد_مصدق
#حسین_آبادیان
#آرمانهای_مشروطه
#هفتادمین_سالگشت_کودتا
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 نسبت کودتای 28 مرداد با آرمانهای انقلاب مشروطه
🔷 حسین آبادیان * @iranfardamag انقلاب مشروطه ایران عظیم ترین تحول سیاسی و اجتماعی ایران بود که تأثیری دوران ساز بر فرایندهای فرهنگی و حتی بینش دینی اقشاری از مردم ایران و نیز روحانیان به ارمغان آورد. با استناد به اصول 51 گانه قانون اساسی و همچنین اصول…
🔴 پاسخ به اتهام، تحریف و قلب واقعیت-۲
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
✅بخش دوم
ب: دکتر محمد مصدق
🔸در بخش پیش این نوشته به مطالب مطرح شده از سوی آقایان غنی نژاد و قوچانی درباره دکتر شریعتی درحد بضاعت پاسخ هایی داده شد . در آن مصاحبه علاوه بر شریعتی ، دکتر محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد نیز هدف قرار داشتند و عامل موثر گرایش به چپ گرایی و عمل گرایی و پرهیز از تفکر به فضای بعد از کودتا نسبت داده شده بود .در این بخش هم مانند بخش اول تلاش می کنیم به برخی استنادات و استنتاجات نادرست آنها اشاره کنیم.
۱- آقای غنینژاد در ابتدای بحث خود به آسیب های فضای باز سیاسی بعد از شهریور ۱۳۲۰ اشاره کرده و دهه ۱۳۲۰ را زمان شکل گیری دو اندیشه مخرب در ایران معرفی می کند.: اول ناسیونالیسم رمانتیک وارداتی از غرب ودوم قوت گرفتن اندیشه چپ توده ای وکمونیستی.
▪️آقای غنی نژاد تعریفی از ناسیونالیسم رمانتیک به خواننده ارائه نمی کند ومشخص نمی کند تفاوت این نوع ناسیونالیسم که به نظر می رسد ایشان واضع آن اصطلاح هستند با ناسیونالیسم غیر رمانتیک، ناسیونالیسم واقع گرا و یا دیگر انواع دیگر ناسیونالیسم چیست وایشان که از این نوع ناسیونالیسم انتقاد می کنند و آن را آسیبی برای جامعه ایران می دانند نظرشان نسبت به سایر انواع ناسیونالیسم چیست. به عنوان مثال آیا ایشان ناسیونالیسم باستان گرای دوره رضاشاه را قبول دارند ؟
۲-ایشان در ادامه بحث پیرامون دلایل و عوامل تاثیرگذار در سرنوشت ایران به کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرده و می گویند : " روشنفکران ومبارزان سیاسی مخالف شاه علت وقوع کودتای ۲۸ مرداد را بی عملی عنوان می کنند. از نظر اینان حزب توده که یک شاخه نظامی قوی بود( کذا فی الاصل) وطرفداران زیادی داشت و همچنین طرفداران مصدق ... به دلیل ابتلا به عارضه بی عملی در ۲۸ مرداد وارد عمل نشدند. روشنفکران معتقد بودند که این نیروها عمل را کنار گذاشته و مشغول تئوری بافی شده اند ." آیا ایشان معتقد هستند جز این بوده است؟ آیا شما کسی را می شناسید که معتقد باشد اگر همچون سی تیر ۱۳۳۱ مردم به خیابان ها می آمدند کودتاچیان شکست نمی خوردند ؟
🔸از این مقدمه نتیجه می گیرند که وارد عمل نشدن روشنفکران در برابر کودتا موجب شد تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ، کار فکری کنارگذاشته شده و نیروهای سیاسی فقط به مبارزه عملی با شاه اقدام کنند.
:" آنها (یعنی روشنفکران ) معتقد بودند که در نظریه و تئوری مشکل ندارند و همان جزوه استالین که همه مسائل اقتصاد و سیاسی و فلسفه را توضیح داده کافی است وهم اکنون وقت عمل آنهاست."
آقای غنی نژاد در اینجا مطلب را باز نکرده اند که مقصود ایشان از آنها کیست؟
▪️چنان که می دانیم بعد از کودتا دو گروه عمده یعنی حزب توده و نهضت مقاومت ملی در عرصه سیاسی ایران با رژیم کودتا به مقابله برخاستند. البته تا دوسال بعد از کودتا فداییان اسلام هم فعالیت داشتند. منظور از آنها قاعدتا نباید نهضت مقاومت ملی به رهبری آیت الله زنجانی و فداییان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب صفوی باشد . می ماند حزب توده که خود ایشان به لحاظ سابقه اعتقادی خود بهتر از ما باید اطلاع داشته باشند که کار فکری می کرد یا نه ؟ ولی تا آنجا که می دانیم حزب توده به ویژه بعد از ضربات مهلکی که ازسوی فرمانداری نظامی بر آن وارد شد بیشتر نیروهای خود را به خارج از کشور منتقل و در کشورهای بلوک شرق ساکن کرد . یکی از کار های عمده آنها از آن سال ها تا سال ۵۷ اداره رادیو پیک ایران بود . اتفاقا در این دوره بیشترین کارهای نظری از موضع چپ که مخالف جریان جنبش مسلحانه درداخل ایران بود از سوی توده ای ها انجام می شد . علاوه برآن کسانی مانند احسان طبری، میزانی،اردشیر آوانسیان در زمینه تئوریک فعالیت داشتند.
🔸در آن دوره مخالفان حزب توده ، اعضای این حزب را به بی عملی متهم می کردند و در مقابل توده ای ها هم هرگونه عمل مسلحانه و برخورد خشونت آمیز با رژیم شاه را محکوم می کردند. استدلال های امروز آقای غنی نژاد اتفاقا شباهت عجیبی به استدلالات آن روز حزب توده دارد.از همین موضع بود که در داخل زندان تورج حیدری بیگوند ودوستانش از چریک های فدایی جدا شده و به حزب توده پیوستند. یعنی نقد کار مسلحانه و ضرورت تغییر استراتژی که امثال مسعود احمدزاده و پویان در سازمان چریک ها به آن پرداختند. در درون سازمان مجاهدین خلق هم با همین نگاه و سمت وسو بود که تقی شهرام به تجدید نظر در استراتژی سازمان پرداخت و تغییر مبانی سازمان و نفی مذهب و انتخاب مارکسیسم را مطرح ساخت.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/SeOXRg5i
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#محمد_مصدق
#موسی_غنینژاد
#محمد_قوچانی
https://t.me/iranfardamag
@mohammadmosaddegh
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
✅بخش دوم
ب: دکتر محمد مصدق
🔸در بخش پیش این نوشته به مطالب مطرح شده از سوی آقایان غنی نژاد و قوچانی درباره دکتر شریعتی درحد بضاعت پاسخ هایی داده شد . در آن مصاحبه علاوه بر شریعتی ، دکتر محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد نیز هدف قرار داشتند و عامل موثر گرایش به چپ گرایی و عمل گرایی و پرهیز از تفکر به فضای بعد از کودتا نسبت داده شده بود .در این بخش هم مانند بخش اول تلاش می کنیم به برخی استنادات و استنتاجات نادرست آنها اشاره کنیم.
۱- آقای غنینژاد در ابتدای بحث خود به آسیب های فضای باز سیاسی بعد از شهریور ۱۳۲۰ اشاره کرده و دهه ۱۳۲۰ را زمان شکل گیری دو اندیشه مخرب در ایران معرفی می کند.: اول ناسیونالیسم رمانتیک وارداتی از غرب ودوم قوت گرفتن اندیشه چپ توده ای وکمونیستی.
▪️آقای غنی نژاد تعریفی از ناسیونالیسم رمانتیک به خواننده ارائه نمی کند ومشخص نمی کند تفاوت این نوع ناسیونالیسم که به نظر می رسد ایشان واضع آن اصطلاح هستند با ناسیونالیسم غیر رمانتیک، ناسیونالیسم واقع گرا و یا دیگر انواع دیگر ناسیونالیسم چیست وایشان که از این نوع ناسیونالیسم انتقاد می کنند و آن را آسیبی برای جامعه ایران می دانند نظرشان نسبت به سایر انواع ناسیونالیسم چیست. به عنوان مثال آیا ایشان ناسیونالیسم باستان گرای دوره رضاشاه را قبول دارند ؟
۲-ایشان در ادامه بحث پیرامون دلایل و عوامل تاثیرگذار در سرنوشت ایران به کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرده و می گویند : " روشنفکران ومبارزان سیاسی مخالف شاه علت وقوع کودتای ۲۸ مرداد را بی عملی عنوان می کنند. از نظر اینان حزب توده که یک شاخه نظامی قوی بود( کذا فی الاصل) وطرفداران زیادی داشت و همچنین طرفداران مصدق ... به دلیل ابتلا به عارضه بی عملی در ۲۸ مرداد وارد عمل نشدند. روشنفکران معتقد بودند که این نیروها عمل را کنار گذاشته و مشغول تئوری بافی شده اند ." آیا ایشان معتقد هستند جز این بوده است؟ آیا شما کسی را می شناسید که معتقد باشد اگر همچون سی تیر ۱۳۳۱ مردم به خیابان ها می آمدند کودتاچیان شکست نمی خوردند ؟
🔸از این مقدمه نتیجه می گیرند که وارد عمل نشدن روشنفکران در برابر کودتا موجب شد تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ، کار فکری کنارگذاشته شده و نیروهای سیاسی فقط به مبارزه عملی با شاه اقدام کنند.
:" آنها (یعنی روشنفکران ) معتقد بودند که در نظریه و تئوری مشکل ندارند و همان جزوه استالین که همه مسائل اقتصاد و سیاسی و فلسفه را توضیح داده کافی است وهم اکنون وقت عمل آنهاست."
آقای غنی نژاد در اینجا مطلب را باز نکرده اند که مقصود ایشان از آنها کیست؟
▪️چنان که می دانیم بعد از کودتا دو گروه عمده یعنی حزب توده و نهضت مقاومت ملی در عرصه سیاسی ایران با رژیم کودتا به مقابله برخاستند. البته تا دوسال بعد از کودتا فداییان اسلام هم فعالیت داشتند. منظور از آنها قاعدتا نباید نهضت مقاومت ملی به رهبری آیت الله زنجانی و فداییان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب صفوی باشد . می ماند حزب توده که خود ایشان به لحاظ سابقه اعتقادی خود بهتر از ما باید اطلاع داشته باشند که کار فکری می کرد یا نه ؟ ولی تا آنجا که می دانیم حزب توده به ویژه بعد از ضربات مهلکی که ازسوی فرمانداری نظامی بر آن وارد شد بیشتر نیروهای خود را به خارج از کشور منتقل و در کشورهای بلوک شرق ساکن کرد . یکی از کار های عمده آنها از آن سال ها تا سال ۵۷ اداره رادیو پیک ایران بود . اتفاقا در این دوره بیشترین کارهای نظری از موضع چپ که مخالف جریان جنبش مسلحانه درداخل ایران بود از سوی توده ای ها انجام می شد . علاوه برآن کسانی مانند احسان طبری، میزانی،اردشیر آوانسیان در زمینه تئوریک فعالیت داشتند.
🔸در آن دوره مخالفان حزب توده ، اعضای این حزب را به بی عملی متهم می کردند و در مقابل توده ای ها هم هرگونه عمل مسلحانه و برخورد خشونت آمیز با رژیم شاه را محکوم می کردند. استدلال های امروز آقای غنی نژاد اتفاقا شباهت عجیبی به استدلالات آن روز حزب توده دارد.از همین موضع بود که در داخل زندان تورج حیدری بیگوند ودوستانش از چریک های فدایی جدا شده و به حزب توده پیوستند. یعنی نقد کار مسلحانه و ضرورت تغییر استراتژی که امثال مسعود احمدزاده و پویان در سازمان چریک ها به آن پرداختند. در درون سازمان مجاهدین خلق هم با همین نگاه و سمت وسو بود که تقی شهرام به تجدید نظر در استراتژی سازمان پرداخت و تغییر مبانی سازمان و نفی مذهب و انتخاب مارکسیسم را مطرح ساخت.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/SeOXRg5i
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#محمد_مصدق
#موسی_غنینژاد
#محمد_قوچانی
https://t.me/iranfardamag
@mohammadmosaddegh