مصدق به روايت تاريخ و اسناد
7.54K subscribers
1.9K photos
147 videos
626 files
665 links
اين كانال به هيچ عنوان وابسته به هيچ گروه و جرياني نيست و صرفا در صدد روايت تاريخ معاصر با محوريت دكترمصدق و نهضت ملي ايران است. آدرس ادمین کانال: @mohammadmosaddegh_admin
Download Telegram
#تاریخ_نفت را تا ملی کردن صنعت نفت و مواضع انگلیس و امریکا در مورد آن مورد بررسی قرار دادیم. در قسمت قصد داریم بیشتر به مواضع امریکا در مورد ملی شدن صنعت نفت و تعاملش با انگلیس بپردازیم. قسمت‌های گذشته تاریخ نفت را می‌توانید با #تاریخ_نفت جستجو کنید.
بیانیه آمریکا حاوی نکات مهمی بود که سیاست آمریکا را در آن دوران نمایان می‌ساخت. دولت آمریکا از طرفی با توجه به قوانین حقوقی داخلیِ خود، ملی‌کردن را نفی نمی‌کرد ولی اقدام یک جانبه آن را مورد نکوهش قرار می‌داد. پیشنهاد مذاکره بریتانیا را موکول به قبول اصل ملی‌شدن می‌دانست اما با این‌که سهم ایران بعد از ملی‌شدن و پرداخت غرامت بیش از 50 در صد باشد مخالفت می‌کرد چون اگر درآمد ایران از 50 درصد بیشتر می‌شد اساس دیگر امتیازات نفتی فروریخته می‌شد و دیگر کمپانی‌هایِ آمریکایی نمی‌توانستند مثل گذشته به کار خود ادامه دهند. این تعارضاتی بود که در سیاست خارجی آمریکا وجود داشت.
از جمله نکات قابل تامل در آن دوران این بود که برخی از اعضای سفارت آمریکا در مقاطعی با نهضت ملی ایران و ملی‌کردن نفت همراهی داشتند و این توهم را در بین ایرانیان و از جمله جبهه ملی پیش آورده بود که این نظر قطعی و همیشگی دولت آمریکا است و با چنین توهماتی کار ملی‌کردن را ساده‌تر از آنچه بود می‌پنداشتند.
پاسخ دکترمصدق به بیانیه آمریکا و انگلستان
بیانیه آمریکا برخلاف انتظارِ دولت ایران و دکتر مصدق بود زیرا آن‌ها گمان می‌کردند که با توجه به تمایل غیرآشکارِ آمریکا به ملی‌شدن صنعت نفت در ایران و بعد از کوتاه شدن دست انگلستان از صنعت نفت ایران، شرکت‌های آمریکایی جایگزینِ انگلیسی‌ها شوند که چنین نشد. دکتر مصدق در جواب بیانیه آمریکا در تاریخ 30 اردیبهشت 1330 یادداشتی به سفیر آمریکا داد و از لحن آمریکا ابراز ناراحتی کرد و خطاب به آن‌ها گفت:
در حالی که نفت ایران ملی شده و حتی قانون اجرای آن نیز به تصویب رسیده، آمریکایی‌ها حرف از صلاح‌اندیشی و رفع دوستانه اختلاف می‌زدند که این صحبت‌ها «در محافل ایران تأثیرات غیرمنتظره و نامطلوبی ایجاد کرده است».
دولت ایران در واکنشی به بیانیه انگلیس اظهار داشت و در آن بیانیه، ملی‌کردن صنایع را حق حاکمیتی خود می‌داند و متذکر شد مفادِ قراردادهایِ خصوصی نمی‌تواند مانع از اعمال این حق شود و در آخر عنوان شده بود که اعمال حق مزبور قابل ارجاع به حکمیت داوری نیست و هیچ مرجع بین‌المللی نمی‌تواند در این امر مداخله کند.
دکتر مصدق در تاریخ 3 خرداد 1330 در مصاحبه مطبوعاتی و در پاسخ به درخواست ارجاعِ اختلاف به داوری و استناد بریتانیا به "شرط ثبات" در قرارداد گفت:
مجلس ایران هیچ‌وقت تعهد نکرده و نمی‌تواند هم تعهد کند که حق وضعِ قوانین و مقرراتی را که به صلاح مملکت خود می‌داند و جزو حاکمیت ملت است از خود سلب کند. ولی البته اگر قانونی وضع کرد که در نتیجه آن به اشخاص، اعم از عادی و اشخاص حقوقی، خسارتی وارد شد بر طبق سیرۀ تاریخی خود که همیشه طرفدار حق و عدالت بود جبران آن خسارت خواهد کرد... ملی‌کردن صنایع حق هر ملتی است و عملِ یک جانبه است و غیر از این هم نمی‌تواند باشد. آیا انتظار داشتند که ملت ایران برای ملی‌کردن صنعت نفت خود از دولتِ دیگری کسب اجازه کند؟ این عمل چنان‌که بارها گفته‌شده ناشی از حق حاکمیتِ ملت ایران است و این حق را هیچ قراردادی نمی‌تواند محدود کند.
درنهایت دولت انگلستان در تاریخ 4 خرداد 1330 دادخواستی به دیوان دادگستریِ بین‌المللی‌لاهه داد و ایران را متهم به نقضِ موازین حقوق بین‌الملل و لغو یک طرفه قرارداد کرد. در همان تاریخ هم آمریکا واکنشی به جواب ایران داد و اظهارکرد که آن کشور با لغو یک‌جانبه روابطِ قراردادی و اقداماتی که جنبۀ توقیف داشته‌باشد مخالف است.
https://telegram.me/joinchat/AAYFYj2Sfevb5TIH0vLNkA
#تاریخ_نفت را تا ملی شدن صنعت نفت و واکنش امریکا و انگلیس به این اتفاق را بررسی کردیم از این به بعد مجموعه مذاکراتی که بعد از ملی شدن بین ایران و انگلیس برای حل اختلاف صورت گرفته را روایت می‌کنیم. مطالب گذشته تاریخ نفت را می‌توانید با #تاریخ_نفت بیابید.
مذاکرات در ایران
مذاکرات بر سر بحران نفت در تاریخ 10 خرداد 1330 در خانه سفیر آمریکا و با حضور سفیر انگلستان و دکتر مصدق آغاز شد. در این تاریخ یک ماه از تصویب قانون اجرای ملی‌شدن صنعت نفت می‌گذشت اما هنوز قانون به اجرا درنیامده بود هیئت‌مدیره جدید وارد خوزستان نشده بود و خلع ید انجام‌نشده بود البته این هیئت در تاریخ 19 خرداد در میان استقبال کارکنان و مردم خوزستان و آبادان به آنجا رسید. گزارش این مذاکرات را دبیر دوم سفارت آمریکا «جان استوتسمن» که در جریان مذاکرات قرار داشت به قلم در آورده است.
اساس و پایه مطالب ارائه‌شده از طرف دکترمصدق به سه مورد محدود می‌شد:
1-ایجاد سازمانی برای ادامه تولید و فروش نفت
2-تصمیم در مورد ادعای شرکت سابق نفت انگلستان و ایران راجع به غرامت
3-تنظیم مقرراتی که به موجب آن دولت‌های خارجی بتوانند با دولت برای خرید مقادیر مشخصی نفت وارد قرارداد شوند.
در مقابل سفیر بریتانیا گفت دولت انگلستان می‌تواند نمایندگانی را به ایران بفرستد تا در خصوص دو مطلب کلی به مذاکره بپردازند:
1-روابط انگلستان و ایران راجع به تولید و بخش نفت
2-تنظیم یک رشته مقررات عملی برای آینده صنعت نفت در ایران
در ادامه سفرای دو کشور از پیچیدگی صنعت نفت سخن به میان آوردند ولی دکترمصدق بر موضع خود پافشاری کرد که شروع مذاکرات باید در چهارچوب ملی‌شدن صنعت نفت ایران باشد و این‌که در صورت اختلال در امور صنعت نفت ممکن است آشوب و کمونیسم کشور را در برگیرد و این خطر متوجه انگلیس و آمریکا هم خواهد بود. در پایان دکترمصدق از انتظار خود مبنی بر پادرمیانی سفیر آمریکا سخن گفت.
در تاریخ 20 خرداد 1330 همزمان با استقرار هیئت‌مدیره جدید در شرکت نفت، هیئتی از لندن برای مذاکره وارد تهران شدند. ریاست هیئت را «بازیل جکسن» نایب‌رییس هیئت‌مدیره شرکت بر عهده داشت. سدان نماینده شرکت در تهران و عده‌ای مشاور و دستیار نیز هیئت انگلیسی را همراهی می‌کردند.
جکسن بعد از ورود به ایران در برابر خبرنگاران عنوان کرد که شرکت «با نوعی ملی‌شدن» نفت ایران موافق است و اکنون به دنبال تقسیم منافع بر اساس اصل 50-50 است که این صحبت‌های وی، با واکنش دکترمصدق مواجه شد. دکترمصدق در جواب جکسن عنوان کرد که ملی‌شدن انواع ندارد و ایران بر اساس قانونی که تصویب کرده است عمل خواهد کرد. هیئت انگلیسی در تاریخ 22 خرداد با دکترمصدق دیدار کردند در آن دیدار دکترمصدق به آن‌ها اطمینان داد که شرکت سابق نفت هر مقدار که نفت در گذشته می‌برده اکنون نیز می‌تواند همان مقدار را بخرد و ببرد و این‌که ایران قصد دارد درآمد نفت را صرف اصلاح وضع موجود و دفاع از استقلال خود کند.
https://telegram.me/joinchat/AAYFYj2Sfevb5TIH0vLNkA
#تاریخ_نفت را تا ورود نماینده انگلیس(استوکس) به ایران برای مذاکره بر سر بحران نفت روایت کردیم. در این قسمت سعی داریم آنچه میان دکتر مصدق و استوکس گذشته را روایت کنیم. با توجه به ابعاد سیاسی دوران نخست‌وزیری دکتر مصدق به اتفاقات بعد از ملی شدن در مورد اینکه چرا دکتر مصدق و غرب به توافق نرسیدند کمتر مورد نظر بوده است. ما از این به بعد در پرونده #تاریخ_نفت تلاش می‌کنیم از بُعد از تحولات را مورد بررسی قرار دهیم که به باور ما بسیار مهم و تاثیرگذار است.
روز 12 مرداد 1332هیئتی انگلیسی به ریاست «ریچارد استوکس» مهردار سلطنتی به ایران آمد. نمایندگانی از وزارتخانه‌های خارجه، خزانه‌داری، سوخت و نیرو و نمایندگانی از کمپانی نفت به همراه او بودند. نمایندگان مأمور از طرف ایران برای مذاکره نیز عبارت بودند از علی وارسته (وزیر دارایی)، دکتر سنجابی (وزیر فرهنگ)، ‌مهندس حسیبی (معاون وزارت دارایی) و چهار نفر از اعضای کمسیون مختلط نفت. در اولین روز استوکس به ملاقاتِ دکترمصدق رفت و ناهار را با شاه خورد و با موافقت دکترمصدق سفری به آبادان کرد تا از نزدیک با وضع آبادان آشنا شود. حسین مکی آنان را به دیدن منازل حصیری و کپریِ کارگران آبادان برد. هریمن می‌گوید باورکردنی نبود که کارگران شرکتی به این بزرگی در چنین منازلی زندگی کنند. استوکس بعد از سفر متن پیشنهادی خود را رسماً به هیئت ایرانی داد.
اصول پیشنهادهای هشت‌گانه به شرح زیر بود:
1-تمام مؤسسات و دارایی شرکت نفت در ایران به شرکت ملی نفت ایران واگذار خواهد شد. غرامت قابل پرداخت از بابت تأسیسات جنوب جزو هزینه عملیات به‌حساب خواهد آمد.
2-سازمانی برای خرید نفت ایران ایجاد خواهد شد که به موجب یک قراردادِ درازمدت، مثلاً بیست‌وپنج‌ساله، بخش عمده نفت ایران را بر مبنای فوب از شرکت نفت ایران بخرد.
3- شرکت ملی نفت ایران حق خواهد داشت که مازادِ نفت خود را به خریدارانِ دیگر بفروشد لیکن این فروش‌ها نباید به منافع سازمان خرید لطمه وارد آورد.
4- دستگاه‌های وسیع حمل‌ونقل و پخش و فروش شرک نفت در خارج از ایران در اختیار سازمان خرید قرار خواهد گرفت تا اجرای تعهداتی که برای تحویل نفت به خریداران صورت می‌گیرد میسر گردد. در پیشنهاد تصریح‌شده بود که از این طریق «یکی از بزرگ‌ترین دستگاه‌های حمل‌ونقل دریایی نفت که در تمام دنیا موجود است در اختیار ایران قرار می‌گیرد». سازمان خرید سازمانی دیگر را نیز معرفی خواهد کرد که به عنوان عامل شرکت ملی نفت ایران و تحت امر آن شرکت عملیاتِ اکتشاف و تولید و حمل‌ونقل و تصفیه و بارگیری در ایران را انجام دهد. هزینه عملیات این سازمان عامل توسط سازمان خرید تأمین خواهد شد.
5- در بهای نفتی که به سازمان خرید فروخته می‌شود تخفیفی کلی منظور خواهد شد. میزان تخفیف معادل سودی خواهد بود که به شرکت ملی نفت ایران عاید می‌شود. به‌عبارت‌دیگر سود خالص عملیات بر دو بخش تقسیم خواهد شد؛ پنجاه‌درصد آن به عنوان تخفیف به سازمان خرید خواهد رسید و پنجاه‌درصد دیگر برای شرکت ملی نفت ایران باقی خواهد ماند.
6- در صورتی که اصول بالا مورد توافق طرفین باشد قرارداد تفصیلی براساسِ آن‌ها تنظیم خواهد شد و تا انجام این امر ترتیب موقتی هم برای ازسرگیری عملیات در جنوب در نظر گرفته خواهد شد.
7- دارایی‌های مربوط به پخش و فروش در داخل ایران، همچنین پالایشگاهِ کرمانشاه با شرایط مساعد به ایران واگذار خواهد شد.
8- دولت ایران در هیئت‌مدیره سازمان عامل نمایندگی خواهد داشت و سازمانِ عامل در اجرای عملیات به استخدام ایرانیان اولویت خواهد داد و تنها در صورتِ ضرورت به استخدام غیر ایرانیان دست خواهد زد.
#تاریخ_نفت در ادامه پرونده تاریخ نفت به بخش بسیار مهم و تاثیرگذار مذاکرات ایران، انگلیس و امریکا رسیدم و اولین دورِ مذاکرات که به مذاکرات استوکس معروف است را شرح دادیم. در این قسمت به اتفاقات بعد از این دور از مذاکرات می‌پردازیم و این که واکنش طرف‌های مذاکره بعد از ترک ایران توسط استوکس چه بود؟
هریمن از لحن نامه استوکس انتقاد کرد و عنوان کرد که او نباید مذاکرات را قطع می‌کرد و باید آن را به تعلیق می‌گذاشت. هریمن معتقد بود امتیازی که او از دکترمصدق گرفته بود ارزش زیادی داشت و درصورتی‌که نخست‌وزیرِ جدیدی به‌جای دکترمصدق بیاید این امتیازات می‌تواند ارزش زیادی داشته باشد.
آنچه مسلم است پیشنهاد استوکس هیچ‌چیز تازه‌ای نداشت و علی‌رغم تفاوت در الفاظ و عبارات همان پیشنهاد جکسن تکرار شده بود. سازمان خرید را که خود انگلیسی‌ها درست می‌کردند و صددرصد سهام آن متعلق به همان شرکت نفت انگلیسی و ایران می‌بود و سازمانی هم که می‌بایست متصدی عملیات باشد هم توسط سازمان خرید به وجود می‌آمد و درنتیجه اختیار هر دو سازمان به دست انگلیسی بود. پیشنهاد استوکس و شرح مذاکرات دولت ایران با وی را خود دکترمصدق به بهترین و موجزترین شکل ممکن در تاریخ 17 شهریور 1330 به مجلس شورای ملی گزارش داد.
دکترمصدق در مجلس از پیشنهاد 8 ماده‌ای استوکس سخن می‌گوید و این‌که شرکت نفت سابق باید به مدت 25 سال نفت ایران را با تخفیف 50 درصد بخرد و اداره عملیات شرکت نیز باید زیر نظر یک انگلیسی باشد. دکترمصدق می‌گوید که مشکلی با فروش نفت به مدت 25 سال به شرکت نفت سابق ندارد اما با اداره شرکت نفت به دست انگلیسی‌ها مخالف است و فرمول 50-50 را نمی‌پذیرد زیرا با توجه به پرداخت غرامت سهم ایران خیلی کم خواهد شد و از پیشنهاد اداره شرکت به دست یک اروپایی خبر می‌دهد که این هم با مخالفت استوکس روبه‌رو می‌شود. دکترمصدق ذکر می‌کند از استوکس خواسته می‌شود در مورد نحوه پرداخت غرامت حرف زده شود که وی پاسخ می‌دهد اختیار صحبت در این مورد را ندارد. در نهایت دکتر مصدق مواضع ایران را در برابر شرکت نفت سابق و دولت انگلیس چنین مطرح می‌کند:
«در صورتی که دولت انگیلس به وکالت از طرف شرکت سابق نفت انگلیس و ایران اصل ملى شدن صنعت نفت در ایران را بشناسد دولت ایران حاضر است با نمایندگان دولت انگلیس به وکالت از طرف شرکت سابق وارد مذکره شود»
۱) دولت انگلستان قبل از اعزام نمایندگان به تهران موافقت خود را به وکالت از طرف شرکت سابق با اصل ملى شدن صنعت نفت رسماً اعلام نماید.
۲) مقصود از اصل ملى شدن صنعت نفت پیشنهادى است که در کمیسیون مخصوص نفت مجلس شوراى ملى تصویب شده و در قانون مورخ ۲۹ اسفند ماه ۲۹ تأیید گردیده است.
۳) در موقع مذاکره با آقاى هریمن عین تعریف اصل ملى شدن مندرج در ماده فوق به اطلاع ایشان برسد تا بعداً سوء تفاهمى در مذاکرات حاصل نشود و نیز یادداشتى را که نمایندگان شرکت سابق راجع به طرز قبول اصل ملى شدن صنعت نفت به دولت ایران داده‌اند و مورد قبول واقع نشده به اطلاع ایشان برسانند.
۴) دولت ایران حاضر گرد راجع به طریقه اجراى قانون تا آنجا که مربوط به منافع انگلیس است وارد مذاکره شود.
به طور خلاصه در نتیجه فرمول فوق از طرف دولت انگلستان به وکالت از شرکت سابق نفت و از طرف خود اصل ملى شدن صنعت نفت به این کیفیت که تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره‌بردارى در دست دولت باشد به رسمیت شناخت و از طرف دیگر دولت ایران حاضر گردید راجع به طریق اجراى قانون تا آنجا که مربوط به منافع انگلیس است با آن دولت وارد مذاکره شود.
چون بر طبق قانون فرمولى که مورد توافق طرفین واقع شده است تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره‌بردارى باید در دست دولت باشد دولت ایران حاضر نیست در این امور مداخلات سازمان‌هاى خارجى را قبول نماید ولى براى آن که اداره و سازمان شرکت نفت ملى ایران از هر جهت مورد اعتماد و اطمینان مشتریان نفت و کارشناسان و متخصصین خارجى که در خدمت دولت ایران باقى خواهند ماند بشود در نظر دارد که در اساسنامه شرکت ملى نفت ایران هیئت مدیره‌اى مرکب از متخصصین ممالک بی‌طرف و کارشناسان ایرانى پیش‌بینى کند که امور ادارى و فنى شرکت تحت‌نظر هیئت مختلط مزبور اداره شود.
نسبت به آن قسمت از فرمول که مربوط به مذاکره با دولت انگلستان است نظر دولت ایران این است که دولت انگلستان در دو موضوع می‌تواند با دولت ایران وارد مذاکره شود:
متخصصین و کارشناسان فنى انگلیس در نفت جنوب، خسارات کمپانى سابق نفت جنوب‏
اما مصدق مورد دیگری را نیز در همان جلسه مطرح می‌کند و آن هم این بود که ایران در مقابل دعاوی و مطالباتی از شرکت دارد. (این دعاوی را در قسمت آینده به طور مشروح مورد بحث قرار خواهیم داد. https://telegram.me/joinchat/AAYFYj2Sfevb5TIH0vLNkA
#تاریخ_نفت را تا دور اول مذاكرات انگليس و ايران بررسي كرديم و در ادامه به وانكش‌هاي طرفهاي دعوا بعد از خروج استوكس از ايران پرداختيم. در اين قسمت قصد داريم دعاوي و مطالبات دولت ايران از شركت نفت را بررسي كنيم.
دعاوى و مطالبات دولت ایران‏
فروش مواد نفتى مصرف انگلستان‏
۱) راجع به متخصصین انگلیسى، سازمان شرکت سابق نفت در ایران به قسمت‌هاى ادراى و فنى مختلف از قبیل اکتشاف و استخراج و تصفیه و غیره تقسیم شده و در رأى هر یک از آنها کارشناسان خارجى با اختیارات لازم و متناسب قرار داشته‌اند دولت ایران در نظر داشت که اصولاً تشکیلات سابق را تا آنجا که با مقررات قانون ملى شدن صنعت نفت مباینت نداشته باشد حفظ نماید و متصدیان امور و مسئولین قسمت‌هاى فنى را با همان اختیارات در شرکت ملى نفت ایران استخدام کند.
۲) دولت حاضر بود نسبت به دعاوى و مطالبات حقه شرکت سابق نفت بلى در ماده دوم راجع به مطالبات دولت ایران هست شرح داده شده راجع به مایملک آن با رعایت دعاوى و مطالباتى که دولت ایران نسبت به شرکت مزبور دارد رسیدگى کامل نموده و در تصفیه حقوق طرفین توافق کند.
۳) راجع به فروش نفت مطابق اظهاراتى که شده بود در سال‌هاى قبل از ملی شدننفت، کشور انگلستان براى کلیه مصارف خود تا معادل ده میلیون تن در سال از محصول نفت جنوب استفاده می‌کرده است دولت ایران حاضر بود این مقدار نفت را براى مدتى که با تراضى طرفین معین خواهد گردید به نرخ عادله بین‌المللى در هر سال بر اساس قیمت فوب در بندر ایران بفروشند و نصف قیمت آن را از بابت مطالبات شرکت سابق در هر سال حساب نماید.
اینها رئوس مسائلى است که دولت ایران حاضر بود بر طبق آن مجدداً مذاکرات را آغاز نماید امیدوار بود در حدود آن حاصل شود.
دکترمصدق از چندین پیشنهادِ هیئت انگلیسی هم خبر می‌دهد که از جانب ایران قاطعانه رد شده بود:
ولکن مطالب دیگرى را که هیئت نمایندگى انگلستان در ضمن پیشنهادهاى خود اظهار کرده بودند از قبیل:
۱) استخدام کارشناسان انگلیسى به صورت قرارداد دسته جمعى‏
۲) تأسیس یک سازمان عامل خارجى با اعطاى اختیارات تام به یک مدیر عامل انگلیسى.
۳) انحصار فروش نفت جنوب ایران به یک شرکت انگلیسى‏
۴) دادن تخفیفى در قیمت نفت که معادل با سود شرکت ملى نفت ایران باشد.
به هیچ وجه براى دولت ایران قابل قبول نبوده و نیست یکى دیگر از پیشنهاد‌هاى آقاى استوکس این بود که حمل و نقل نفت جنوب ایران بر عهده شرکتى باشد که ایشان پیشنهاد می‌کنند بدیهى است آن مقدار نفتى که به انگلستان فروخته می‌شود به هر شرکتى که حواله کنند تحویل داده خواهد شد و نیز چنانچه سایر کشورهاى خریدارى نفت از ایران سهم خود را حواله نمایند ممکن است نفت خریدراى شده آنها نیز تحویل آن شرکت گردد.
https://telegram.me/joinchat/AAYFYj2Sfevb5TIH0vLNkA
#تاریخ_نفت را تا دور اول مذاكرات انگليس و ايران و واكنش‌هاي طرفهاي دعوا بعد از خروج استوكس از ايران پرداختيم. در ادامه نیز دعاوي و مطالبات دولت ايران از شركت نفت را بررسي کردیم. در این قسمت به تحولات نفت تا قبل از ارجاع پونده ایران به دیوان دادگستری بین‌المللی می‌پردازیم.
مطالب گذشته این پرونده را می‌توانید با #تاریخ_نفت جستجو و مطالعه کنید.

پس از شکست مذاکرات گریدی سفیر آمریکا در ایران طیِ یکی از آخرین گزارش‌های خود به واشنگتن در مورد سیاست آمریکا چنین ذکر می‌کند که از ابتدا سیاست ما با بریتانیا اختلاف اساسی داشت و اکنون باید این تصمیم را بگیریم که سیاست خود را حفظ کنیم یا به سیاست بریتانیا متمایل شویم و معتقدم که سیاست بریتانیا ایران را به مصیبت و بدبختی می‌کشاند. وی ذکر می‌کند که انگلیسی‌ها خواستار تحریم اقتصادی و براندازی دکترمصدق هستند و از ما می‌خواهند که وام اکزیم بانک را به ایرانی‌ها ندهیم و در تحریم همراه با آن‌ها باشیم. گریدی عنوان می‌کند البته پیشنهاد اخیر استوکس خوب بوده است و رد پیشنهاد را از طرف ایران اشتباه می‌دانست و درنهایت ذکر می‌کند که اگرچه مسئله نفت مهم است اما همه‌چیز نفت نیست و نباید ایران را به سمت سقوط به پشت پرده آهنین سوق دهیم و باید یکی از دو قدرت جهانی ارتباط خود را با ایران حفظ کنند.
به باور ما آنچه مسلم است آمریکا تا مدتی از ایران و سیاست‌های دکترمصدق پشتیبانی محدودی کرد اما با تحت‌فشار قرار گرفتن از سوی انگلستان و شرکت‌های نفتی آمریکایی نهایتاً به طرف آن‌ها تمایل پیدا کرد. گریدی سفیر آمریکا در ایران بعد از یک سال انجام‌وظیفه در ایران از مسئولیت خود معاف شد و «لوی هندرسن» سفیر سابق آمریکا در هند جایگزین وی شد. مقارن روزی که گریدی تهران را ترک گفت دکترمصدق نامه‌ای به هریمن نوشت و پیشنهادی مبنی بر چهاراصل را ارائه کرد و عنوان کرد اگر تا 15 روز پس از تسلیم این پیشنهاد اقدام رضایت بخشی از طرف انگلیس صورت نگیرد دولت ایران پروانه اقامت کارمندان انگلیسی را لغو می‌کند. دکترمصدق از هندرسن خواسته بود که او این پیشنهاد را به انگلیسی‌ها بدهد. هریمن بعد از سه روز در پاسخ به دکترمصدق می‌گوید که در این پیشنهاد چیز تازه‌ای و جود ندارد و از دادن پیشنهاد به انگلیسی‌ها خودداری کرد.
در واقع عدم نتیجه از سفر هریمن و تعویض سفیر آمریکا این دورنما را برای آمریکایی‌ها به وجود آورد که نمی‌توان با دکترمصدق به توافقی رسید و این باعث چرخش سیاست‌های آمریکا در آینده شد. با توجه به این تغییر جهت آمریکا و استقبال انگلستان از این تغییر جهت کم‌کم مخالفان داخلی دکترمصدق در مجلس سنا و شورای ملی به حرکت درآمدند و مخالفت‌های خود را که تا چند وقت گذشته به‌صورت خصوصی بود آشکار کردند. دکترمصدق نیز با ابراز تأسف از این‌که پیشنهاد آخر وی موردتوجه قرار نگرفته است از حق ایران برای اخراج کارکنان انگلیسی شرکت نفت سابق خبر داد و در 13 شهریور در مقابل مجلس سنا اعلام کرد که پس از انقضای 15 رو برای تجدید مذاکرات ایران جواز اقامت کارشناسان انگلیسی را لغو خواهد کرد و چنین شد که در روز 10 مهرماه هیئت‌مدیره موقت که مأمور اجرای خلع ید بود به 350 کارشناس انگلیسی اخطار کرد که تا یک هفته دیگر خاک ایران را ترک کنند. این کارشناسان در 10 و 11 مهر خاک ایران را به قصد بصره ترک گفتند.@mohammadmosaddegh
#تاریخ_نفت را تا بررسی تحولات نفت قبل از ارجاع پونده ایران به دیوان دادگستری بین‌المللی روایت کردیم. در این قسمت به بررسی پرونده ایران در دیوان دادگستری ببین المللی می‌پردازیم. مطالب گذشته این پرونده را می‌توانید با #تاریخ_نفت جستجو و مطالعه کنید.
ایران در دیوان دادگستری بین‌المللی
اخراج کارشناسان انگلیسی از ایران بازتاب‌های زیادی داشت، انگلیسی‌ها شکایتی مجدد در شورای امنیت داشتند و این عمل را منافی حقوق بین‌الملل می‌دانستند. «کلمنت اتلی» نخست‌وزیر انگلیس طی نامه‌ای به ترومن در تاریخ 25 سپتامبر 1951 از اخراج کارکنان انگلیسی از آبادان یاد می‌کند و از برکناری دکترمصدق و مذاکره با جانشین وی حرف می‌زند.
در این میان تحرکات مخالفان دکترمصدق زیاد می‌شود و از طرفی علا با هندرسن دیدارهایی دارد و از نگرانی شاه درباره دکترمصدق سخن می‌گوید و این‌که شاه به این نتیجه رسیده است که دکترمصدق باید برکنار شود ولی با توجه به پشتوانه مردمی وی، برکناری دکترمصدق مشکل است. با توجه به ابراز نارضایتی علیه دکترمصدق انگلیسی‌ها در پی اجرای طرحی برای براندازی دکترمصدق افتادند. این طرح‌ها به دو صورت بود:
اول به صورت عملیات مخفی و تحریکات جاسوسان انگلیسی مثل زینر، وودهاوس و لمبتون که در گذشته وارد ایران شده بودند و تحرکات لازم را داشته‌اند.
دوم هم به صورت آشکار با مداخله نظامی و اشغال آبادان. اقدام نظامی هم مخالفانی در انگلیس داشت و هم مخالفانی در آمریکا. در انگلیس افرادی مثل اتلی نخست‌وزیر دولت کارگری و اریک دریک مدیرعامل پالایشگاه آبادان از مخالفان حمله به ایران بودند. این طرح با نظر مساعد چرچیل همراه بود ولی درنهایت توسط اتلی کنار گذاشته شد. نیروهای نظامی ایران هم در 4 مهر 1330 به پالایشگاه آبادان وارد شدند و محافظت از پالایشگاه را به عهده گرفتند.
شکایت انگلستان به دیوان دادگستری بین‌المللی
دولت انگلیس به سه طریق و مسیر مختلف با دکترمصدق و مسئله نفت برخورد می‌کرد:
اول برخورد عادی که بین دو دولت انجام می‌پذیرد و مسیر مسالمت‌آمیز همراه با اظهار صمیمیت برای رفع اختلاف مثل اعزام هیئت‌هایی به ریاست جکسن و استوکس.
دوم برخوردهای خصم‌آمیز، دشمنانه و خشن که در تهدید به پیاده کردن نیرو در آبادان و اشغال نظامی خوزستان و طرح‌های براندازی دکترمصدق نمود پیدا می‌کرد.
سوم برخورد حقوقی بریتانیا با دکترمصدق و مراجعه به دیوان دادگستری بین‌المللی و درخواست اجرای شرط داوری مندرج در قرارداد و مراجعه به شورای امنیت سازمان ملل به بهانه خودداری ایران از اجرای قرار موقت دیوان دادگستری بین‌المللی. با توجه به ماده 22 قرارداد امتیاز 1312 (1933) هرگونه اختلاف در اجرا یا تغییر مفاد قرارداد باید از طریق ارجاع به حکمیت فیصله می‌یافت و با توجه به ماده 12 قرارداد، ایران نمی‌توانست هیچ‌گونه اقدامی برای الغا یا تغییر انجام دهد مگر با موافقت طرف قرارداد.
شرکت نفت انگلیس و ایران در تاریخ 17 اردیبهشت 1330 و تنها چند روز پس از تصویب قانون 9 ماده‌ای اجرای ملی‌شدن صنعت نفت طی نامه‌ای به دکترمصدق نوشت به استناد آنکه قوانین جدید تصویب‌شده در ایران مستلزم الغای قرارداد و منافی با ماده 21 است، لذا شرکت نفت تقاضا دارد که موضوع به داوری ارجاع شود و لرد ردکلیف را نیز به عنوان داور خود معرفی کرد. دولت ایران در پاسخ، به سابقه ملی‌کردن صنایع در انگلیس اشاره می‌کند و این‌که ملی‌کردن حق حاکمیتیِ ملی ایران است و این قرارداد خصوصی نمی‌تواند مانع از این حق گردد، بنابراین دولت ایران تقاضایِ ارجاع به داوری را نمی‌پذیرد. در مقابل در تاریخ 5 خرداد 1330 شرکت جواب ایران را قانع‌کننده ندانست و به استناد ماده 22 قرارداد از رییس دیوان دادگستری بین‌المللی درخواست نصب حَکَم واحد رسیدگی را کرد.
https://telegram.me/joinchat/AAYFYj2Sfevb5TIH0vLNkA
روز 25 فروردین 1288 خورشیدی شرکت نفت ایران و انگلیس تأسیس شد. تأسیس شرکت کمتر از یک سال پس از آن که شرکت دارسی انگلیسی موفق به کشف نفت در مسجد سلیمان گردید، به وقوع پیوست. شرکت نفت ایران و انگلیس، Anglo-Iranian Oil Company شرکت نفتی ایرانی-بریتانیایی بود، که در پی اکتشاف میدان نفتی در شهر مسجدسلیمان، در جنوب ایران، با هدف استخراج نفت خام، در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۰۹ توسط شرکت نفت برمه تاسیس شد.
پس از این‌که ویلیام ناکس دارسی امتیاز ۶۰ سالهٔ نفت ایران را از مظفرالدین شاه گرفت، حق خود را به شرکت نفت برمه فروخت. این شرکت شرکت جدیدی به نام Anglo-Persian Oil Company را به عنوان یکی از شاخه‌های خود تأسیس کرد. قبل از جنگ جهانی اول وزارت دریاداری بریتانیا به هدایت وینستون چرچیل اکثریت سهام این شرکت را دراختیار گرفت و در جریان هر دو جنگ جهانی نفت ارزان ایران کشتی‌های جنگی بریتانیا را تأمین می‌کرد.
شرکت نفت ایران و انگلیس تا سال ۱۹۵۱ که نفت در ایران ملی شد همه امور مربوط به نفت ایران را ابتدا بر اساس قرارداد دارسی و بعد بر اساس قرارداد ۱۹۳۳ در دست داشت و ظاهراً ۱۶% از سود سالانه خود را به دولت ایران می‌پرداخت، هرچند که دولت ایران هیچ نظارتی بر میزان فروش و درآمد و سود این شرکت نداشت.
پس از سقوط رضاشاه به تدریج این امکان پیدا شد که ایرانیان خواستار حق بیشتری از درآمد نفت شوند. نهضت ملی شدن نفت ایران به رهبری دکتر مصدق نفت را در ایران ملی کرد. شرکت که حاضر به قبول اصل ملی شدن نفت نبود عملیات خود را در ایران متوقف کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با توافق و همکاری دولت‌های بریتانیا و آمریکا انجام شد قرارداد جدیدی معروف به قرارداد کنسرسیوم امضا شد. در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس، که دیگر به نام جدید شرکت نفت بریتانیا نامیده می‌شد ۴۰% سهم داشت.
شرکت نفت بریتانیا (British Petroleum) که امروز با نام تجاری بی‌پی (BP) نامیده می‌شود، یکی از چهار شرکت بزرگ نفتی جهان است.
مشروح مفصل تحولات نفتی را می‌تواند در لینک‌های زیر مطالعه نمایید. این لینک‌ها مطالب ابتداییِ پرونده #تاریخ_نفت است.
https://t.me/mohammadmosaddegh/228
https://t.me/mohammadmosaddegh/240
https://t.me/mohammadmosaddegh/250
https://t.me/mohammadmosaddegh/251
Forwarded from جامعه‌شناسی
🔴انتشار اسناد دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد

@IranSociology

▪️وزارت امور خارجه آمریکا اسناد دخالت این کشور در کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق را پس از ۶۴ سال منتشر کرد.

▪️به گزارش ایسنا، در این اسناد که مربوط به مکاتبات محرمانه سفارت آمریکا در تهران با وزارت امور خارجه این کشور و سازمان جاسوسی سیا است، به وضوح از نقش مستقیم آمریکا در مدیریت این کودتا و کنار زدن دولت منتخب دکتر مصدق پرده‌برداری شده است.

▪️این اسناد که ۳۷۵ قطعه سند را شامل می شود نشان می دهد که #آمریکا مستقیما در سرنگونی دولت منتخب #محمد_مصدق و حمایت از دولت زاهدی ایفای نقش کرده است.

▪️بر اساس این اسناد، واشنگتن برای سرنگون کردن دولت مصدق برنامه ریزی داشته و کودتا را مستقیما مدیریت کرده است. 

▪️در یکی از این اسناد، رابط سیا و سفیر آمریکا در تهران در یک پیام محرمانه با اشاره به نزدیکی سرنگونی دولت #مصدق، از دولت وقت آمریکا می‌خواهد پس از روی کار آمدن زاهدی فورا ۵ میلیون دلار بودجه برای کمک به دولت او اختصاص دهد.

▪️این اسناد در قالب ۴ محور کلی شامل «تلاش‌های آمریکا برای بررسی دولت مصدق از فوریه ۱۹۵۱ تا فوریه ۱۹۵۲»، «بحران سیاسی جولای ۱۹۵۲ ایران و تبعاتش»، «برنامه‌ریزی و اجرای عملیات آژاکس در آگوست ۱۹۵۳» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر ۱۹۵۳ تا دسامبر ۱۹۵۴» منتشر شده اند.

▪️همچنین در یکی دیگر از ۳۷۵ سند منتشر شده، سفیر آمریکا از محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران، می‌خواهد در بیانیه‌ای از ارتش و مردم بخواهد دستورات زاهدی را اجرا کنند.

▪️وزارت خارجه آمریکا پیش از این با وجود اثبات دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد و اعتراف برخی مقامات این کشور به نقش داشتن واشنگتن در این کودتا، از برداشتن طبقه‌بندی این اسناد به رغم اصرار تاریخ‌نگاران و اتمام زمان محرمانگی آنها خودداری کرده بود.
#تاریخ
yon.ir/rs6O8

🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
#دادگاه_مصدق
از زمان شروع به کار کانال "مصدق به روایت تاریخ و اسناد" تلاش ما بر این بوده است که حوادث تاریخ معاصر را با محوریت نهضت ملی و شخص دکتر مصدق صادقانه و بر پایه اسناد و مدارک منتشر کنیم. از همین رو مخاطبان بسیار فرهیخته و عزیزی همراه ما بوده و هستند. برخی مطالب ما از جمله #یاران_مصدق ، #تاریخ_نفت #مرور_روزنامه‌های_روز‌های_کودتا و به خصوص #گزارش_کودتا 28 مرداد 1332 مورد استقبال گسترده مخاطبان قرار گرفت. از همین رو قصد داریم از 17 آبان که تاریخ شروع دادگاه نظامیِ دکتر مصدق است به صورت روزانه گزارشی از دادگاه را خدمت عزیزان ارائه کنیم. امید است این تلاش مورد استقبال شما قرار گیرد و باز گوشه‌ای از تاریخ معاصر را بازنمایی کند.
لازم به توضیح است که قبل از شروع دادگاه دکتر مصدق در پنچ جلسه مورد بازپرسی قرار گرفتند که اولین جلسه بازپرسی در تاریخ 26 شهریور 1332 انجام گرفت. این جلسه از ساعت 8 صبح شروع شد و 4 ساعت به طول انجامید. بازپرسی توسط سرهنگ مهندس کیهانخدیو، بازپرس مامور پرونده در حضور سرتیپ حسین آزموده، دادستان ارتش، سرهنگ دوم اللهیاری دادیار پرونده و سرهنگ دوم فضل‌اللهی کمک بازپرس به عمل آمد. در این بازپرسی دکتر مصدق تمام اتهامات وارد شده به خود را رد کرده و به قرار بازداشت خود نیز اعتراض نمود.
دومین جلسه بازپرسی چهارشنبه اول مهرماه 1332 انجام شد که سرلشکر غلامحسین افخمی رئیس دادگاه و دیگر اعضا دادگاه قرار بازداشت دکتر مصدق را به اتفاق آرا تایید کردند. این جلسه نزدیک به 5 ساعت بی وقفه ادامه داشت. این بار سوالات را سرتیپ آزموده شخصا مطرح می‌کرد. در این جلسه دکتر مصدق با آقای عبدالعلی لطفی وزیر دادگستری خود مواجه شد که عرض دادگاه این بود که فرمان عزل رال دکتر مصدق به هیئت دولت نشان داده است یا خیر. دراین جلسه دکتر مصدق چندین بار با سرتیپ آزموده به مشاجره پرداخت. در این جلسه دکتر مصدق به 12 سوال و آقای لطفی به 19 سوال پاسخ گفتند.
جلسه سوم بازپرسی در همان روز اول مهر 1332 در ساعت 6 عصر ادامه پیدا کرد و دو ساعت سی دقیقه ادامه داشت. موضوع این جلسه در مورد اتفاقات بعد از رویت فرمان عزل توسط دکتر مصدق بود و این که او فرمان را با چه کسانی در میان گذاشته است.
چهارمین جلسه بازپرسی روز پنجشنبه دوم مهر ماه 1332 در ساعت 10:30 صبح برگزار شد و تا ساعت 14:30 دقیقه طول کشید. در این جلسه دکتر مصدق به 25 سوال پاسخ گفت. موضوعات مطرح شده در مورد اعلامیه انحلال مجلس، تشکیل شورای سلطنتی، ‌تناقض‌گویی‌هایِ برخی وزرا، میتینک 25 مرداد و اظهارات دکتر فاطمی بود.
جلسه پنجم (آخرین جلسه) بازپرسی روز سه شنبه 7 مهر ساعت 9:30 شروع شد و ساعت 11:20 دقیقه پایان یافت.
در مجموع 5 جلسه بازپرسی که 19 ساعت 35 دقیقه به طول انجامید دکتر مصدق به 45 سول پاسخ گفت. متن کامل بازپرسی‌ها را می‌توانید در کتاب "مصدق در محکمه نظامی" به کوشش جلیل بزرگمهر در صفحات 1 تا 44 بخوانید.
لازم به ذکر است دادگاه دکتر مصدق و سرتیپ تقی ریاحی که رئیس ستاد ارتش دکتر مصدق بود به عنوان متهم ردیف دوم، با هم انجام شد و ادعانامۀ (کیفرخواست) دادستان ارتش بر علیه هر دوی آنها بود. متن کامل ادعانامه (کیفرخواست)دادستان ارتش را در صفحات 45 تا 62 موجود است و ضمایم آن نیز در ادامه آمده است.
دکتر مصدق در زندان سلطنت آباد محبوس بود.
دادگاه دکتر مصدق نیز در قصر آئیه سلطنت آباد برگزار شد.
از نکات جالب توجه دادگاه این است که سرلشکر غلامحسین افخمی با توجه به دخالتش در کودتای 28 مرداد (سوار شدن ایشان بر تانک و حمله به خانه 109 دکتر مصدق) ایشان را بر کنار کردند و سرلشکر مقبلی را به ریاست دادگاه انتخاب کردند تا مورد اعتراض دکتر مصدق قرار نگیرد.
لازم به ذکر است با توجه به اهمیت موضوعات مطرح شده در دادگاه تلاش ما بر این بوده که دادگاه را به صورت مفصل پوشش دهیم.
@mohammadmosaddegh