Forwarded from مریم جعفری آذرمانی
غزلی موشّح برای محمدعلی بهمنی
ما از شعور چشمهی باران خبر داریم
حتا اگر از شاعری هم دست برداریم
میجوشد از تصویر ما دریای آیینه
در فرصتِ هر قطره، آهی شعلهور داریم
عاشقتر از ما نیست ابری که نمیبارد
لایقتر از ما کیست وقتی چشمِ تر داریم
یک گوش کافی بود عمری بشنود ما را
باور نمیکردند حرفی مختصر داریم
همسفرهی شعریم، پایانی نخواهد داشت
ما وعده وعده، اشتهای بیشتر داریم
نامِ غزل، مقبول طبع کینهورزان نیست
یعنی که هر روز اشتیاقِ دردسر داریم
۱۳۸۷/۹/۱
#مریم_جعفری_آذرمانی
@azarmani
ما از شعور چشمهی باران خبر داریم
حتا اگر از شاعری هم دست برداریم
میجوشد از تصویر ما دریای آیینه
در فرصتِ هر قطره، آهی شعلهور داریم
عاشقتر از ما نیست ابری که نمیبارد
لایقتر از ما کیست وقتی چشمِ تر داریم
یک گوش کافی بود عمری بشنود ما را
باور نمیکردند حرفی مختصر داریم
همسفرهی شعریم، پایانی نخواهد داشت
ما وعده وعده، اشتهای بیشتر داریم
نامِ غزل، مقبول طبع کینهورزان نیست
یعنی که هر روز اشتیاقِ دردسر داریم
۱۳۸۷/۹/۱
#مریم_جعفری_آذرمانی
@azarmani
Forwarded from مریم جعفری آذرمانی
خلیج فارس مگر از جهان بزرگتر است
که درکِ بودنت از هر کران بزرگتر است
چه رازی اَست در این حشر و نشرِ پی در پی
که از جهان غزلهایمان بزرگتر است
چطور جا شدهای در شعاع این خورشید
که مهربانیات از آسمان بزرگتر است
به جای دوست که در قلب دشمنان هم هست
خطاب میکنمت جان که جان بزرگتر است
سلام، راستش... آقای بهمنیِ عزیز...
که اسم کوچک تو از زبان بزرگتر است
دوباره چند غزل گفتهام بخوانمِشان؟
چه آزمونی از این امتحان بزرگتر است
که بیزمان بنشینی کنار فرصت من
اگرچه عرصهی تو بیگمان بزرگتر است
۱۳۸۷/۹/۱
#مریم_جعفری_آذرمانی
@azarmani
که درکِ بودنت از هر کران بزرگتر است
چه رازی اَست در این حشر و نشرِ پی در پی
که از جهان غزلهایمان بزرگتر است
چطور جا شدهای در شعاع این خورشید
که مهربانیات از آسمان بزرگتر است
به جای دوست که در قلب دشمنان هم هست
خطاب میکنمت جان که جان بزرگتر است
سلام، راستش... آقای بهمنیِ عزیز...
که اسم کوچک تو از زبان بزرگتر است
دوباره چند غزل گفتهام بخوانمِشان؟
چه آزمونی از این امتحان بزرگتر است
که بیزمان بنشینی کنار فرصت من
اگرچه عرصهی تو بیگمان بزرگتر است
۱۳۸۷/۹/۱
#مریم_جعفری_آذرمانی
@azarmani