مدیریار | Modiryar
844 subscribers
4.91K photos
676 videos
3 files
4.43K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
چهارچوب آینده نگاری وروس

#چهارچوب_وروس (۲۰۰۳) نشان‌دهنده مطابقت آن با نظریه موجود در آینده‌نگاری است و بر اساس مبانی مفهومی هورتن (Horton, 1999)، تمایز بین تفکر راهبردی، توسعه راهبردی و برنامه‌ریزی راهبردی مینتزبرگ (Mintzberg , 1994) و روش‌شناختی ارائه‌شده توسط اسلاتر (Slaughter, 1989)، توسعه داده شده است. چارچوب وروس شامل چند لایه اصلی است:

1⃣ ورودی‌ها

این مرحله #جمع‌_آوری_اطلاعات و پویش اطلاعات استراتژیک است. روش‌ها، تکنیک­‌ها و چارچوب‌های فراوانی وجود دارد که از آن میان، تکنیک دلفی و پویش محیطی احتمالاً شناخته‌شده‌ترین آن‌ها هستند. ابزار و فنون «هوشمندی رقابتی» در اینجا مفید هستند.

زمانی که فعالیت جمع‌آوری ورودی‌ها در #سطح_سازمانی انجام می‌شود، از واژه «پویش اطلاعات استراتژیک» استفاده می‌گردد و گاهی اوقات نیز از واژه «پویش استراتژیک» به‌جای واژه تا حدی منفعل «پویش محیطی» یا واژه تا حدی منفی «سیستم هشدار اولیه» استفاده می‌شود.

اکثر #برنامه‌ریزی‌_های_استراتژیک در سازمان های ایرانی فاقد پویش اطلاعات استراتژیک هستند و صرفا برنامه های راهبردی سال قبل مورد بازبینی قرار می گیرند.

2⃣ فعالیت آینده‌نگاری

این مرحله شامل سه گام با توالی منطقی است.

تجزیه و تحلیل:

گام تجزیه و تحلیل بیشتر به عنوان یک مرحله مقدماتی و البته ضروری برای گام‌های بعد در نظر گرفته می‌شود. نوع سؤال‌هایی که در این مرحله پرسیده می‌شود این‌گونه است: «چه چیزی اتفاق می­‌افتد؟» و ابزارهای رایج در این مرحله تجزیه و تحلیل روند، تحلیل تأثیر متقابل و تکنیک‌های تحلیلی مشابه است. نتایج حاصل از #تحلیل سپس به گام وارد می‌شوند.

تفسیر:

که این سؤال را می‌پرسد «چه چیزی واقعاً اتفاق می‌افتد؟» و به دنبال کندوکاو سطوح زیرین ظاهر تجزیه و تحلیل و در پی یافتن ساختار و بینش‌های عمیق‌تر است. اینجا قلمرو آینده‌پژوهی انتقادی، تجزیه و تحلیل لایه‌ای علت‌ها، تفکر سیستمی و دیگر رویکردهای عمیق تفکر درباره #آینده است.

چشم‌انداز:

این گام جایی است که دیدگاه‌های مختلف درباره #آینده‌_های_بدیل به‌وضوح بررسی یا خلق می‌شوند. اینجا جایی است که روش‌های سناریونویسی، چشم اندازسازی و روش‌های تجویزی در فرایند آینده‌نگاری به کار می‌روند.

3⃣ خروجی‌ها

خروجی فعالیت #آینده‌_نگاری دو بعدی است: محسوس و نامحسوس. برخی خروجی‌های محسوس می‌توانند شامل طیف واقعی گزینه‌های خلق‌شده باشد. خروجی‌های نامحسوس شامل تغییرات در تفکر افراد درگیر در کل فرایند، به‌ویژه بینش‌های درگیر در گام تفسیر و خلق دیدگاه‌های روبه‌جلو در گام چشم‌انداز است.

#خروجی_نامحسوس تا حدودی برای افراد منطقی و عینی به‌سختی قابل‌ تأیید یا حتی تشخیص است. اما بدون شک این خروجی مهم‌ترین خروجی است، زیرا بسیاری از مکانیسم‌های توسعه استراتژی را تغییر می‌دهد. روش‌های به‌کار رفته در گام خروجی حتماً نباید آینده‌گرا باشند، چرا که تمرکز این گام بر درک بینش‌ها، پیش از تدوین استراتژی است.

4⃣ استراتژی

بخش نهایی این چارچوب، #استراتژی است. از آنجایی که آینده‌نگاری به وقوع پیوسته است، حالا خروجی مناسبی برای تصمیم‌گیران در تصمیم‌گیری و هدایت اقدامات استراتژیک برای پیاده‌سازی (یعنی فعالیت‌های آشناتر توسعه استراتژی و برنامه‌ریزی استراتژیک) است.

البته نتایج #فرایند_استراتژی باید به طور مرتب در قالب ورودی چارچوب آینده‌نگاری کلی بازخورد داده شود «یک حلقه بسته»، تا ارزیابی مجدد و اصلاحات مسیر در طی سفر استراتژی مستمرا امکان‌پذیر شود.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
از ساختار وظیفه ای سنتی به ساختار مدیریت فرایندی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
از ساختار وظیفه ای سنتی به ساختار مدیریت فرایندی

همان گونه که ذکر شد کارهای #فرایندی به تشکیل تیم های مناسب نیازمند است ولی این سوال مطرح می شود که جای این تیم ها در ساختار سنتی کجاست؟ در نظام فرایند محور، کارکنان می بایست دارای اطلاعات و اختیار تصمیم گیری گسترده باشند و این دیدگاه در ساختار سنتی که نیاز به سرپرستی را قانون طبیعت می داند، گناهی نابخشودنی است.

بنابراین، ساختار سنتی، کارکنانش، روش #مدیریتی، فرهنگ سازمانی و روشهای ارزیابی و پاداش دهی آن، توان اجرای فرایندگرایی را نخواهند داشت مگر اینکه شاهد تغییراتی در آنها باشیم. ساختار سازمانی یکی ازمهمترین قسمتهایی است که در آن شاهد تغییرات اساسی خواهیم بود. در ساختار جدید به وظایف مدیران و آنچه انجام می دهند اشاره شد و اینک باید به گروهها و کسانی که امر آموزش اصلی و پایه ای را به عهده دارند بپردازیم.

سازمان های جدیدمیان صاحبکاران #فرایندها و مربیان نیز ممکن است بر سر برنامه های آموزشی و توسعه ای افرد، برخورد ایجاد شود. صاحبکاران برای پیروزی فرایندهای خود حاضر نیستند پاره ای از افراد خبره تیم را از دست بدهند. ازسوی دیگر، مربیان باتوجه به برنامه های درازمدت شرکت و نیازهای آینده، ممکن است ناچار باشند که افرادی را برای شش ماه و یا بیشتر به دوره های آموزشی ویژه بفرستند. درچنین برخورد و اختلافی حق با کیست؟ صاحبکار که درپی منافع کوتاه مدت فرایند خود است و یا مربی که هدف گسترده تر و درازمدت تری را درنظر دارد؟ چنین ناهماهنگی ها و برخوردهایی در سازمانهای سنتی نیز وجود دارند، ولی سادگی دروغین نمودار سازمانی آنها را پوشانده است.

در سازمان های #فرایند_محور این برخوردها آشکار می شوند، و این به سود همه است. سازمانها روشهای گوناگونی را برای رویارویی با برخوردها برمی گزینند که از بحث و گفتگوهای ساده تا پیروی از روش بده و بستان بازار و چانه زنی را دربرمی گیرد. در مثال بالا، صاحبکاران و مربیان می توانند درخصوص منابع و افراد ارزشمند با همدیگر چانه بزنند و به نتیجه برسند. باید درنظر داشت که سازماندهی برپایه فرایند محوری، ایجاد آرمان شهر صلح و یکدلی نیست، بلکه محیطی است که در آن برخوردهای سالم و سازنده نشانه پویایی، سرزندگی، و تعهد است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
استراتژی خود را تصویرسازی کنید

#استراتژی خود را تصویرسازی کنید تا بتوانید خلاقیت افراد سازمان را شکوفا کنید، به آن‌ها کمک کنید اقیانوس‌‌های آبی را ببینند و استراتژی را برایشان توضیح دهید تا آن را به بهترین شکل اجرا کنند.

همیشه مقاومت‌هایی در راه #تغییر وجود دارد و اجرای استراتژی اقیانوس آبی نیز با این مشکل مواجه است، زیرا افراد را از گوشه امن بیرون کشیده و روش‌های قدیمی آن‌ها را به چالش می‌کشد.

برای به حداقل رساندن خطر بی‌اعتمادی، بی‌میلی به همکاری با دیگران و حتی خرابکاری، #فرایند امنی برای طراحی و اجرای استراتژی در پیش بگیرید.

فرایند امن طراحی و اجرای #استراتژی 3 اصل کلیدی دارد:

#مشارکت_کردن:

مشارکت دادن افراد در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک که بر کار آن‌ها هم اثر دارد.

#توضیح_دادن:

توضیح دادن دلیل اتخاذ این تصمیمات به افرادی که در کار مشارکت دارند و از آن تاثیر می‌پذیرند.

#شفاف‌_سازی_انتظارات:

بیان شفاف قوانین جدید بازی بعد از طراحی استراتژی.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
فرایند کارآفرینی

🟢 #شناخت_نیاز و #خود_شناسی دو شرط موفقیت در کسب و کار است. موفقیت شما نسبت مستقیمی با شناخت شما از مردم و نیازهای آنها دارد (شناخت نیاز و شناخت افرادی که نیاز دارند).

🟢 شناخت مردم، خودتان،خانواده تان، دوستانتان، مشتری تان و هرکس که در زندگی شما #نقش دارد، هسته اصلی موفقیت در زندگی و کار است.

🟢 چون این موارد بازار شما را شکل می‌دهند قبل از آن نیز باید #شناخت خوبی نسبت به خود داشت و ویژگی و قابلیت های خود را شناخت. در واقع شما و قابلیت هایتان هستید که به راه حل می‌رسید.

#فرایند_کارآفرینی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
چهار اصل کلیدی رهبری مثبت

#رهبری_مثبت از عناصر اصلی برای عملکرد بهینه افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها هستند که می‌توانند باعث شکوفایی انسان‌ها، سلامت سازمانی و شغلی در سطح فردی و جمعی شوند. اما چگونه می‌توان یک رهبر مثبت‌گرا بود؟ یک رهبر مثبت‌گرا چه تفاوتی با یک رهبر عادی دارد؟

#افراد

رهبران سبب رشد افراد می شوند
با آن ها ارتباط خالصانه برقرار می کنند

#رسالت

رهبران چشم انداز مشخص می کند
بر پایه چشم اندازی مشخص و گیرا از آینده پیش می رود

#فرایند

رهبران سبب بهره وری می شوند
بهره وری را بدون فرسودگی و کازدگی تیمی حفظ می کنند

#مکان

رهبران محیط کاری مناسب فراهم می آورند
محیط کاری حامی و محترم برای افراد ایجاد می کنند

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مفهوم مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مفهوم مدیریت

اصطلاح مدیریت به معنی #فرایند انجام کارها بطور اثربخش و کارآمد بوسیله دیگران است. در تعریف مدیریت اصطلاح فرایند، نشان دهنده‌ی فعالیت‌های اولیه‌ای است که مدیر آنها را اجرا می‌کند. این فعالیت‌ها را در اصطلاح مدیریت، وظایف مدیریت می‌نامیم که در ادامه درباره آن صحبت خواهیم کرد.

اثربخشی و کارآیی به آنچه که انجام می‌دهیم و اینکه چگونه انجام می‌دهیم، مربوط می‌شود. کارآیی یعنی درست انجام دادن وظیفه که به رابطه بین ورودی و خروجی اشاره دارد. مدیران با منبع ورودی، پول، افراد و #تجهیزات که کمیاب هستند، سروکار دارند. لذا آنها به استفاده کارآمد از این منابع توجه بیشتری دارند.

بنابراین #مدیریت در پی به حداقل رساندن هزینه‌های منابع می‌باشد. اگرچه به حداقل رساندن هزینه منابع شرط لازم برای کارآرایی است اما شرط کافی نیست. بنابراین مدیریت به تکمیل فعالیت‌ها اشاره دارد. در اصطلاح مدیریت، این توانایی را اثربخشی می‌نامند.

#اثربخشی یعنی انجام درست وظیفه. اثربخشی در یک سازمان یعنی رسیدن به هدف. اگرچه اثربخشی و کارآیی دومقوله متفاوت هستند ولی ارتباط نزدیکی باهم دارند. شکل ارتباط بین دو مفهوم را به خوبی نشان می‌دهد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی

راه اندازی کمپین‌های موفق در #روابط_عمومی، نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین گام‌های آن است. در ادامه به فرآیند ۵ مرحله‌ای توسعه این برنامه اشاره می‌کنیم تا بتوانید برای برند یا کسب وکار خود، آن را تهیه کنید.

🔴 مرحله اول: درک موضوع

در این مرحله با دستیابی به موضوع #کمپین خود (شرکت، سازمان، محصول یا خدمات هر چه که باشد)، کار را شروع می‌کنید.

مواردی که باید در این مرحله بررسی کنید عبارتند از:

موقعیت در بازار:

برای مثال اینکه آیا #فروش در حال افزایش یا کاهش است، سهم در بازار و غیره.

هرگونه پیشرفت برنامه ریزی شده:

شاید راه اندازی #محصول، افزایش دامنه، تعطیلی کارخانه و غیره.

فعالیت رقبا:

#رقبا چه کسانی هستند و چه کاری انجام می دهند؟

هر گونه مسائل پیرامون سازمان:

مانند #محیطی، اجتماعی، سیاسی و غیره.

🔴 مرحله دوم: شناخت مخاطبان

در مرحله بعدی برنامه ریزی #روابط_عمومی باید با مخاطبان هدف آشنا شوید. برای شروع باید از خود بپرسید آنها چه کسانی هستند و چه تعدادی را شامل می‌شوند؟

نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر یک #بودجه قابل توجه برای اختصاص دادن به این پروژه در اختیار دارید، هیچگاه تمام بودجه را صرف همه یک جمعیت آماری بزرگ نکنید(مثل همه افراد واقع در یک کشور یا استان)؛ چون علاوه بر اینکه این کار، اتلاف منابع مالی است، به احتمال زیاد همه اعضای آن جامعه آماری، جز مخاطبان اصلی شما نیستند و پیام شما از طریق کمپین، تنها به بخشی از جامعه هدف شما منتقل می‌شود.

با توسعه بیشتر این #فرایند، می‎توانید مخاطبان خود را به گروه‌های مختلفی تقسیم کنید که هر کدام دارای ویژگی‌های مشترک خاصی هستند. برای مثال پس از انجام تحقیقات مشخص می‌شود که ویژگی‌های سبک زندگی یا سطوح درآمد آنها چقدر است تا بر این اساس بتوانید نحوه ارتباط با آنها و همچنین پیام‌ها یا وسایل ارتباطی خود را برای هر یک از آنها تنظیم کنید.

🔴 مرحله سوم: پاسخ‌های مورد نیاز

اکنون که ما مخاطبان هدف خود را شناسایی کردیم، مرحله بعدی این است که تصمیم بگیریم در هنگام برقراری ارتباط با آنها، چگونه واکنش نشان دهند – چه چیزی را می‌خواهیم بدانند، فکر کنند، احساس کنند و انجام دهند.

در این راستا باید به سوالات زیر، بصورت دقیق پاسخ دهید:

دانستن یا آگاهی:
به معنای واقعی کلمه می‌خواهید مخاطب هدف در مورد موضوع، چه چیزی را متوجه شود؟

فکر کردن یا باور کردن:
از مخاطبان هدف خود می‌خواهید چه ویژگی های را در مورد محصول یا برند شما باور کنند؟

احساس:
شما می‌خواهید که مخاطب چه احساسی نسبت به محصول داشته باشد؟

انجام:
در نهایت می خواهید مخاطب چه کاری انجام دهد؟

🔴 مرحله چهارم: اهداف روابط عمومی

سوال مهم در مورد #اهداف_روابط_عمومی این است که چرا به آنها نیاز داریم – چرا به مجموعه ای از اهداف نیاز داریم که با هدف کلی تعریف شده در مرحله ۱ متفاوت است؟ در پاسخ باید گفت:

اولاً در گام اول #مدیریت_استراتژیک روابط عمومی، هدف کلی به اندازه کافی برای عملکرد PR مشخص نیست، بنابراین باید دقیقاً آنچه را که برای دستیابی به هدف کلی به دست آوریم، تعریف کنیم.

ثانیاً بسیار بعید است که بتوانیم روابط عمومی را از نظر #هدف_کلی اندازه گیری و ارزیابی کنیم. به عنوان مثال، اگر در مرحله ۱، تصمیم گرفتیم که باید سهم بازار را N% افزایش دهیم، در نهایت چگونه می‌توانیم سهم روابط عمومی در آن دستاورد را از سایر فعالیت‌های بازاریابی که ممکن است انجام شده باشد، جدا کنیم؟

با توجه به این دو دلیل، می‌توان نتیجه گرفت تعریف دقیقِ #اهداف PR گام مهمی در تعریف کمپین‌های Public Realtions تلقی می‌شود.

🔴 مرحله پنجم: تعریف استراتژی

در این مرحله می‌توانیم #استراتژی خود را برای رسیدن به اهداف روابط عمومی توسعه دهیم. برای شروع باید همه چیزهایی را که نسبت به آنها اطلاعات بدست آورده‌ایم، در نظر بگیریم – مسائل کلیدی پیرامون موضوع، بینش اصلی ما در مورد مخاطبان هدف، نحوه دستیابی به آنها و استفاده از خلاقیت همگی جزو مواردی هستند که باید در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در روابط عمومی مورد استفاده قرار بگیرند.

در طول #تعریف_استراتژی، آماده تجدید نظر در آن باشید و در صورت امکان با همکاران خود بحث و تبادل نظر کنید. تا زمانی که تغییرات بعدی با حقایقی که جمع آوری کرده اید مطابقت داشته باشد، تغییر استراتژی مشکلی ندارد. با این حال، اگر فرآیند برنامه ریزی روابط عمومی به خوبی پیش رود، متوجه خواهید شد که استراتژی به طور طبیعی شکل گرفته است و تنها لازم است که آن را در یک برنامه منسجم بنویسید تا در ادامه بتوانید آن را اجرا کنید.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فرایند مدیریت برند فرهنگی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فرایند مدیریت برند فرهنگی

بازاریاب‌ها می‌توانند به روش‌های مختلف از مزایای حاصل از داشتن بینش #برندینگ_فرهنگی بهره‌مند شوند:

مدیریت برند اسطور‌ه‌ای:

#فرایند_مدیریت_برند_فرهنگی از دو مرحله تشکیل شده است:

1⃣ جمع‌آوری و تحلیل دانش فرهنگی
2⃣ تدوین و تنظیم راهبرد فرهنگی برای برند

🔴 مدیریت برند

#مدیر_برند / فعال فرهنگی بودن مستلزم دارا بودن استعدادی متمایز در زمینه‌ی چندکاره بودن است. توانمندی‌های مدیر برند باید شامل موارد ذیل باشد:

1⃣ فضای فکری و روش‌های کاری یک نسب‌شناس
2⃣ درک و فهم یک تاریخ‌دان فرهنگی از ایدئولوژی
3⃣ توانایی ترسیم یک جامعه‌شناس در موضع‌شناسی تعارضات اجتماعی
4⃣ تمایل و توانمندی برای انجام یک سفر ادبی به فرهنگ عامه
5⃣ داشتن حساسیت‌ها و حسگر‌های احساسی یک نویسنده

مدیر برند آگاه از مسائل فرهنگی:

هر مدیر برندی باید در مورد فعالیت‌های ضد برند هوشیار بوده و آن‌ها را به عنوان علائم هشدار دهند‌های در مورد از دست رفتن جذابیت #راهبرد_برند خود قلمداد کند.

مدیر برند شهروند-هنرمند:

در اینجا نیز فرض بر این است که شهروند-هنرمند، از طریق ارائه مواد فرهنگی متناسب (که قبلاً به طور ماهران‌های توسط برند‌های اسطور‌های انجام می‌گرفت) و عمل کردن به عنوان شهروندی مسئولیت‌پذیر از طریق به دوش کشیدن مسئولیت‌های اجتماعی سازمانی خود، با الزامات جدید فرهنگ مصرف‌کنندگان همخوانی و سازگاری دارد. مدیریت این سناریوی برند‌های آینده، در مقایسه با #مدیریت_برند، نیازمند برنامه‌ی کاری چند جانبه‌تری است.

🔴 منبع: کتاب هفت رویکرد به مدیریت برند: پژوهش، نظریه و کاربرد

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل مراحل آموزش در کسب و کارهای نوپا(استارتاپ) #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل مراحل آموزش در کسب و کارهای نوپا (استارتاپ)

بر اساس مدل BSC سنگ زیرین #موفقیت شرکت ها رشد و یادگیری است.این موضوع در کسب و کارهای نوپا نیز قابل تصور است.لذا تدریس مباحث استارتاپی اگر بر اساس فرایندهای پلکانی و هدفمند انجام نشود،آموزش گیرنده در کلاف سردرگمی از موضوعات مختلف و غیر یکپارچه گرفتار شده و نهایتاً متوجه نخواهد شد اگر تصمیم به راه اندازی کسب و کاری نوپا داشته باشد چه باید بکند و چه مراحلی را می بایست سپری کند.

موضوعات مختلفی در اکوسیستم استارتاپی کشور در حال #آموزش است و خوشبختانه مدرسین توانمندی نیز مشغول ارائه این آموزش ها هستند ولی شوربختانه،نقش و جایگاه این آموزش ها در اغلب موارد برای دانشپذیر مشخص نیست و قطعا این روش استارتاپ سازی و توسعه فضای کسب و کارهای نوین نه تنها موثر نخواهد بود بلکه موجب چولگی ناخواسته ای در ادراکات #نوآفرینان پرانرژی و توانمند خواهد شد.

در این تصویر، من #فرایند_آموزش را به صورت کاملاً خلاصه بیان کرده ام. مدل فوق واقعیتی است که در بیش از ۵۰ کشور دنیا به صورت سالانه بکار گرفته می شود و آرامش خاطر ویژه ای را به هنگام کسب مهارت های دانشی و عملیاتی، در آموزش پذیران ایجاد می کند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
فرایند انگیزش

در میان بخش‌‌‌های مختلف یک سازمان، بزرگ‌ترین چالش‌‌‌ها مربوط به بخش منابع انسانی است؛ زیرا برخلاف سایر واحدها، مدیریت کارکنان خواستار توجه کامل به افکار، احساسات و عواطف آنان برای رسیدن به #اهداف_سازمان است. بهره‌‌‌وری بالا از مزایای بلند‌‌‌مدت کارکنان با‌انگیزه است.

#کارکنان_باانگیزه سرمایه‌‌‌ ارزشمندی برای سازمانند که ارزش زیادی را در راستای حفظ، تقویت، رشد کسب‌وکار و درآمد سازمان دارند. هرچیزی که انگیزه را در کارکنان تقویت کند، در نهایت منجر به افزایش بهره‌‌‌وری نیز خواهد شد. انگیزه‌‌‌، افراد را به فعالیت عملی ترغیب می‌کند و محرک اصلی رفتار کارکنان در محیط سازمان است.

#انگیزه، الگوهای رفتاری صحیح را شکل می‌دهد و سرچشمه‌‌‌های اصلی کیفیت فعالیت کارکنان در سازمان است. همچنین انگیزه، تا حد زیادی ذهنی است و احساسات ذهنی کارکنان را نشان می‌دهد. عوامل انگیزشی در سازمان‌‌‌، متغیرهای شناختی هستند و به طرق مختلف باعث بروز رفتارهای مختلف می‌‌‌شوند. انگیزه به طور مداوم به وجود می‌‌‌آید و جهت کلی رفتار فرد را تعیین می‌کند.

#فرایند_انگیزش
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل کوه یخ دانش

#اکتساب_دانش فرایند تفسیر دانش حوزه‌ای خاص است که فرد به کمک آن فعالیت‌های آن حوزه را انجام می‌دهد. میلتون معتقد است کسب دانش شامل استخراج، جمع‌آوری، تحلیل، مدل‌سازی و اعتبارسنجی دانش است. دالکر بیان می‌کند که اکتساب دانش فرایند استخراج، تبدیل و انتقال تخصص از یک منبع دانش است.

از طرفی اکتساب دانش #فرایند_تعامل با خبرگان است که طیّ آن تخصّص و تجربۀ خبره تشریح می‌شود و دانش ضمنی وی به دانش آشکار تبدیل می‌شود. وی مدیریت دانش ضمنی را فرایند اخذ تجربه افراد سازمان و در دسترس قرار دادن آن برای افرادی که به آن نیاز دارند، می‌داند.

بسیاری از پژوهشگران و متخصّصان حوزۀ #مدیریت_دانش، دانش سازمانی را همانند کوه یخی معرّفی می‌کنند که بخش اعظم آن پنهان است و تنها بخش کوچکی از آن در قالب دانش آشکار به سادگی قابل دسترس است. نمودار نمادی از این الگو را نمایش می‌دهد.

#مدل_کوه_یخ
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فرایند تصمیم گیری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فرایند تصمیم گیری

فکر کنم اهمیت بالای #تصمیم_گیری مورد تائید همه ماست، اما عده کمی از ما به سراغ کسب این #مهارت میرویم. امروزه کتابهای زیادی در مورد تصمیم گیری نوشته شده و حتی در بعضی دانشگاه ها، تصمیم گیری به صورت یک درس آکادمیک آموزش داده می شود. اما متاسفانه مثل خیلی دیگر از مهارتهای مفید، این مهارت نیز در جامعه ما مهجور مانده و به آن پرداخته نشده است. مهارتی که تبحر در آن میتواند تاثیر چشمگیری در رضایت ما از زندگی داشته باشد.

می توانیم #فرایند_تصمیم_گیری را مشابه شکل نشان دهیم. (تصمیم هایی که خودآگاه هستند) ما برای هر تصمیم، مجموعه ای ورودی داریم که بر تصمیم ما تاثیر خواهند گذاشت. علاوه بر این، وزن هر یک از این ورودی ها میتواند متفاوت از سایرین باشد. وزن هر ورودی، در واقع اهمیتی است که ما برای آن ورودی لحاظ میکنیم. مثلا تصور کنید میخواهید در مورد محل منزلتان در تهران تصمیم بگیرید، این تصمیم ورودیهای مختلفی دارد، مثل:

نزدیکی به محل کارتان
وجود پارک خوب در محله
موقعیت محله آن در شهر
فاصله آن با مدرسه فرزندتان
نزدیکی به محل کار همسرتان
بودن یا نبودن در طرح ترافیک
و …

اهمیت هر یک از این ورودی ها برای شما متفاوت است، مثلا شما حاضرید پارکی در محله تان نباشد ولی منزل مورد نظر به محل کارتان نزدیک باشد. یا حاضرید خودتان فاصله دورتری بروید ولی همسرتان راه کوتاه تری تا محل کارش داشته باشد. تصمیم نهایی ما بدون شک تابعی از همین ورودیها و وزن هر یک از آنها خواهد بود. ما اطلاعات دریافتی را با توجه به اهمیت هر کدام در ذهنمان پردازش میکنیم و در نهایت #تصمیم مربوطه را اخذ می کنیم.

به نظر میرسد روال ساده ای است که ما حین #تصمیم_گیری آن را طی میکنیم، اما اگر واقعا به همین سادگی است پس چرا اکثر ما اینقدر در تصمیم گیریهای مان دچار سردرگمی هستیم؟ من یک مثال ساده را بیان کردم، تصمیمهای مهمی دیگری مثل مهاجرت به یک کشور دیگر، ازدواج کردن یا نکردن، تصمیم در مورد ازدواج با یک فرد خاص، تغییر شغل و سایر تصمیمها هستند که ما در برخورد با آنها واقعا دچار مشکل میشویم و دامنه مشکلات در اخذ آن تصمیم به بخشهای مختلف زندگی مان کشیده می شود.

🔴 بخش های مختلف فرایند تصمیم گیری:

2⃣ ورودی ها

اکثر موارد در جمع آوری اطلاعات لازم برای آن تصمیم خاص خوب عمل نمی کنیم. مثلا در موردی مثل انتخاب محل منزل، بجای حدس در مورد مدارس آن محل یا مثلا کیفیت یک محله خاص، بهتر است وارد عمل شویم و اطلاعات میدانی کسب کنیم. بهتر است حتما از مکتوب کردن این موارد بر روی دفترچه شخصی بهره ببریم. مغز ما به دلیل محدودیت هایی که دارد نمی تواند حجم زیادی از اطلاعات را در خود نگه دارد و آنها را به موقع در اختیار ما قرار دهد، پس به آن اعتماد نکنیم و از نوشتن استفاده کنیم. مثلا وقتی قرار است لپتاپ جدیدی بخریم بهتر است ابتدا مواردی که به عنوان پارامترهای متمایز کننده لپتاپ ها مطرح است را بر روی کاغذی بنویسیم و سپس به سراغ جمع آوری اطلاعات لپتاپ های مختلف در خصوص هر یک از آن پارامترها برویم.

2⃣ وزن ورودی ها (اولویت ها)

موضوع دیگری که ضعف در آن باعث ضعف در تصمیم گیری میشود، ندانستن شفاف اولویت های تصمیم است. واقعیت این است که اکثر ما در تصمیم هایمان یک اولویت بندی شفاف راجع به ورودیهای مختلف نداریم. وقتی ندانیم چه چیزی در تصمیم برای ما اهمیت بیشتری دارد، احتمالا تصمیم خوبی هم نخواهیم گرفت.

در این مورد هم بنظرم بهتر است به مغزمان اعتماد نکنیم و با مکتوب کردن ورودیهای مختلف و مقایسه دو به دوی آنها بفهمیم “واقعا” هر یک از آنها چقدر برای ما اهمیت دارند.

3⃣ پردازش اطلاعات و تصمیم گیری

فکر می کنم اگر مراحل ۱ و ۲ را به خوبی طی کرده باشیم، مشکل چندانی در مرحله پردازش اطلاعات نخواهیم داشت. با یک قلم و کاغذ و با دانستن اولویت هایمان و اطلاعات مربوط به آن #تصمیم، این مرحله بسیار ساده خواهد بود. در اکثر موارد با لیست کردن ورودیهای مختلف و مشخص شدن اولویت هرکدام بر روی کاغذ، تصمیم هم مشخص شده است و نیازی به تقلای بیشتر نیست. در این خصوص بنظرم:

حال اینکه اکثر ما گمان می کنیم مشکل اصلی در تصمیم گیری در مرحله پردازش اطلاعات است. فکر میکنم به همین دلیل هم هست که زیاد به سراغ مشورت گرفتن می رویم. در دنیای امروز که حجم #اطلاعات بسیار زیاد شده و با توجه به تنوع موجود، تصمیمهای مختلفی هم پیش روی ما قرار دارد، هیچ کس بهتر از خود ما نمی تواند برایمان تصمیم بگیرد و اگر هم مشاور، مشاور خوبی باشد ما را در فهم بهتر مراحل ۱ و ۲ کمک خواهد کرد و تصمیم نهایی را بر عهده خودمان خواهد گذاشت.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مراحل تصمیم گیری مصرف کننده #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مراحل تصمیم گیری مصرف کننده

#فرایند_تصمیم‌_گیری_مصرف‌_کننده مسیری است که بر اساس آن مردم اطلاعاتی را جمع‌آوری کرده و مورد ارزیابی قرار می‌دهند و از بین کالاها، خدمات، سازمان‌ها، مردم، مکان‌ها و ایده‌های مختلف تصمیمی اتخاذ می‌کنند.

این مسیر شامل فرایند نام‌برده شده و فاکتورهایی می‌شود که بر این فرایند تأثیرگذار است. فرایند تصمیم‌ گیری مصرف‌ کننده از اصول اولیه بازاریابی است که شامل ۵ مرحله اساسی می‌شود. فاکتورهایی که بر فرایند تصمیم‌ گیری مصرف‌ کننده اثرگذار است خصوصیات جمعیت‌شناسی، اجتماعی و روان‌شناختی #مصرف‌_کننده می‌باشند.

🔴 محرک:

یک محرک نشانه یا اصرار مصمم به معنای تحریک کردن یک فرد به انجام یک کار است. یک محرک می‌تواند به‌صورت هر یک از این موارد خودش را نشان دهد: اجتماعی، تجاری، غیرتجاری یا فیزیکی. یک مصرف‌کننده بالقوه ممکن است در برابر یکی یا تمامی این موارد از انواع محرک قرار بگیرد. اگر یک فرد به‌اندازه کافی در این رابطه تحریک‌شده باشد، وی وارد مرحله بعدی در فرایند #تصمیم‌_گیری مصرف‌ کننده می‌شود.

🔴 آگاهی از مشکل:

در طی دوره آگاهی از مشکل، #مصرف‌_کننده تشخیص می‌دهد که کالا، خدمت، سازمان، شخص یا ایده ممکن است یک مشکل در رابطه با یک کمبود علاقه‌ای که به آن توجه نشده است را رفع کند. برخی از مصرف‌کننده‌ها در برابر نشان دادن عکس‌العمل نسبت به علایق موردتوجه قرار نگرفته مردد هستند، چراکه همواره خطرات و ریسک‌هایی متوجه آن‌ها است و قضاوت کردن در رابطه با مزایای حاصل از آن‌ها ممکن است تا حدودی سخت باشد.

🔴 جستجوی اطلاعات:

جستجوی اطلاعات شامل فهرست کردن موارد جایگزین است که مشکل موردنظر را حل می‌کنند و شامل مشخص کردن خصوصیات هر یک از آن‌ها هم می‌شود. جستجو می‌تواند به‌صورت داخلی را خارجی انجام بپذیرد. همچنان که میزان ریسک افزایش پیدا می‌کند، حجم اطلاعاتی که مورد جستجو قرار می‌گیرد هم افزایش پیدا می‌کند. زمانی که جستجو اطلاعات کامل شد، باید در این رابطه #تصمیم بگیریم که آیا علاقه یا کمبود احساس شده که به آن توجهی نداشته‌ایم با هیچ‌یک از این جایگزین قابل‌رفع است یا خیر؟

🔴 ارزیابی موارد جایگزین:

موارد جایگزین بر اساس معیارهای #مصرف‌_کننده و اهمیت نسبی این معیارها مورد ارزیابی و قضاوت قرار می‌گیرند. سپس رتبه‌بندی شده و از بین آن‌ها یک انتخاب انجام می‌پذیرد.

🔴 خرید:

عمل #خرید شامل تبادل پول یا قولی مبنی بر پرداخت برای یک محصول، یا حمایت از مالکیت یک کالای مشخص، عملکرد یک خدمت مشخص و مواردی ازاین‌دست می‌شود. تصمیم‌های خریدی که در این مرحله باقی می‌مانند، حول محور محل خرید، شرایط و در دسترس بودن آن‌ها قرار دارند. اگر موارد فوق همگی قابل‌قبول باشند، مصرف‌کننده موردنظر اقدام به خرید می‌کند.

🔴 رفتار پس از خرید:

پس‌ ا زاین مرحله، خریدار به‌دفعات درگیر رفتار پس از خرید می‌شود. خرید کردن یک‌قلم کالا ممکن است به خرید یک‌قلم کالای دیگر منجر شود. ارزیابی مجدد خرید زمانی اتفاق می‌افتد که خریدار یا مصرف‌کننده #عملکرد موارد جایگزین انتخاب‌شده را برخلاف استانداردهای عملکرد ارزیابی کند. ناهماهنگی شناختی، موجب شک در این رابطه می‌شود که آیا تصمیم اتخاذشده درست صحیح بوده یا خیر، آیا می‌توان تبعات این تصمیم خرید را از طریق پیگیری، تضمین‌های ارائه‌شده و مواردی ازاین‌دست کاهش داد یا خیر؟

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar