مدیریار | Modiryar
833 subscribers
4.78K photos
669 videos
3 files
4.23K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
مشاور
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
لینک احراز ارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
فرآیندهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی #مدیریت_منابع_انسانی #پایگاه_جامع_مدیریار #منابع_انسانی www.modiryar.com @modiryar
فرآیندهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی

در بحث مدیریت منابع انسانی، در درجه نخست می‌بایست نوع نگاه به موضوع کاملاً مشخص گردد؛ آیا کارکنان نوعی منبع فیزیکی با قابلیت جایگزینی محسوب می‌گردند که انتظار خروجی حداکثری از آن‌ها را داریم؟ یا این‌که به کارکنان به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع سازمانی که می‌تواند به #مزیت_رقابتی پایدار در فضای رقابتی کسب‌وکار بدل گردد، نوعی نگاه بلندمدت می‌شود؟ تمامی دستورالعمل‌ها، توصیه‌ها، فرآیندها، مکانیزم‌ها، استخدام و اخراج کارکنان، ارزیابی و اعطای پاداش، و هر آنچه زیر چتر مدیریت منابع انسانی مطرح می‌شود، به صورت نانوشته، مفروضات بالا را در خود دارد.

مطابق شکل، فرآیند مدیریت منابع انسانی را می‌توان در یازده فرآیند اصلی طبقه‌بندی نمود:

① برنامه‌ریزی و جذب منابع انسانی

② توجیه، روانه‌سازی و جامعه‌پذیری

③ تحليل، طراحي و ارزشيابي مشاغل

④ آموزش و توسعه مهارت‌ها

⑤ طراحی و استقرار سیستم‌های مدیریت عملکرد

⑥ طراحی و اجرای سیستم‌های پرداخت و جبران خدمات

⑦ ایمنی، بهداشت و سلامت کارکنان

⑧ مدیریت روابط کار و انضباط اخلاقی

⑨ طراحی و استقرار سیستم‌های مدیریت شایستگی (طراحی و اجرای مسیرهای شغلی، مدیریت استعداد و سیستم‌های جانشین‌پروری)

⑩ توسعه و تدوین نظام‌های اطلاعاتی منابع انسانی

⑪ مدیریت نرخ خروج از خدمت و منفصلین

#مدیریت_منابع_انسانی
#پایگاه_جامع_مدیریار
#منابع_انسانی

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
چهارنوع تفکر 1⃣ تفکر انتقادی 2⃣ تفکر خلاقانه 3⃣ تفکر سیستمی 4⃣ تفکر استراتژیک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
معنی فکر و مفهوم تفکر چیست؟

اگر تفکر را به‌مثابه یک فرآیند در نظر بگیریم، ورودی این فرآیند داده‌ها و اطلاعات است و خروجی آن ایده‌ها یا بینش‌ها هستند. در این نوشتار به‌اختصار به معرفی چهار نوع تفکر که #مهارت در به‌کارگیری آن‌ها نقش مهمی در #موفقیت دارند می‌پردازیم.

1⃣ #تفکر_خلاق (Creative Thinking)

طبق گفته #استیو_جابز: «خلاقیت چیزی جز ارتباط دادن چیزها به یکدیگر نیست.»
به‌عبارت‌دیگر خلاقیت ایجاد ارتباط بین چیزهای قدیمی (موجود) برای دستیابی به یک ارزش جدید است.

در تفکر خلاق نیز داده‌ها، #اطلاعات و مفاهیمی که در دسترس همگان است به نحوی پرورش داده می‌شوند (با ایجاد ارتباط بین آن‌ها) که نتیجه آن ایجاد یک ایده یا بینش جدید و منحصربه‌فرد است.

تفکر خلاق با تغییر زاویه دید به مسائل، مشکلات و تهدیدها و تفکر خارج از چارچوب مرسوم و معمول به راه‌حل‌ها و فرصت‌های جدید رشد و #توسعه دست می‌یابد.

2⃣ #تفکر_انتقادی

Critical_thinking#

هدف از تفکر انتقادی دست‌یابی به آگاهی قابل‌ اعتماد است. تفکر انتقادی تلاش برای پیراسته داشتن #فرآیند_تفکر از خطاهای ذهنی و شناختی است تا نتیجه و خروجی این فرآیند قابل‌اطمینان باشد.

تفکر انتقادی با به‌کارگیری #استدلال و تحلیل موشکافانه و سنجش و ارزیابی اطلاعات، نظرات و ایده‌های جمع‌آوری‌شده، باعث استدلال صحیح و مصون ماندن تصمیمات از مغالطه، جانب‌داری‌ و پذیرش کورکورانه می‌شود.

3⃣ #تفکر_سیستمی

Systemic_Thinking#

ریشه کلمه سیستم یک واژه یونانی به معنی "قرار دادن کنار هم و باهم" است. بنابراین:

اولین نکته مفهومی که از واژه #سیستم برداشت می‌شود کل‌نگری و دیدن تمام اجزاء یک مجموعه در کنار هم و باهم است.درواقع اولین دستاورد تفکر سیستمی، دست‌یابی به یک تصویر کلی از مجموعه‌ای است که موردبررسی قرار داده‌ایم به همراه شناسایی تمامی اجزا این مجموعه.

دومین نکته در مورد تفکر سیستمی کشف و به تصویر کشیدن روابط و اثراتی است که اجزاء تشکیل‌ دهنده مجموعه (سیستم) باهم دارند.

سومین نکته: باید در نظر داشت که هریک از اجزاء یک #سیستم، خود می‌تواند به‌عنوان یک سیستم جداگانه (زیرسیستم) مورد مطالعه قرار گیرد.

برای مثال کسب‌وکار شما به‌عنوان یک سیستم متشکل از اجزای بسیاری است که خودشان می‌توانند به‌عنوان یک #سیستم مورد واکاوی قرار گیرند و از سوی دیگر خود کسب‌وکار شما یک جزء از یک مجموعه بزرگ‌تر محسوب می‌شود.

درک روابط بین کسب‌وکار شما با سیستمی که در آن قرارگرفته از عوامل اصلی موفقیت شما خواهد بود. #تفکر_سیستمی توانایی درک، شناخت و تحلیل روابط این سیستم‌ها (زیرسیستم‌ها و ابرسیستم‌ها) است.

4⃣ #تفکر_استراتژیک

Strategic_Thinking#

ریچ هورواث (Rich Horwath) درباره تفکر استراتژیک این‌گونه می‌نویسد: تفکر استراتژیک ایجاد و به‌کارگیری پیوسته بینش‌های کسب‌وکار (business insights) برای دست‌یابی به #مزیت_رقابتی است.

تفکر استراتژیک با #برنامه‌_ریزی_استراتژیک تفاوت دارد. برنامه‌ریزی استراتژیک (Strategic planning) هدایت بینش‌های کسب‌وکار جهت ایجاد یک برنامه عمل (action plan) برای دست‌یابی به اهداف کسب‌وکار است. تفکر استراتژیک بخشی از فعالیت‌های عادی روزانه است در حالیکه برنامه‌ریزی استراتژیک یک فعالیت دوره‌ای است (مثلاً سه‌ماهه، شش‌ماهه یا سالانه).

تفکر استراتژیک به معنی انجام کاری اضافی در کسب‌وکار نیست بلکه همانند بکارگیری یک عدسی جدید برای نگاه به کسب‌وکار است. شاید بتوان گفت که در حوزه کسب‌وکار هم در تفکر استراتژیک و هم در تفکر خلاق هدف اصلی ایجاد ارزش‌های جدید برای #مشتری است.

درواقع در هر دو مفهوم تفکر استراتژیک و تفکر خلاق، #نوآوری یک موضوع کلیدی است. با این توضیح که در تفکر استراتژیک نوآوری باید در راستای دست‌یابی به مزیت رقابتی تعریف شود. به‌عبارت‌دیگر در تفکر استراتژیک، حیطه‌های نوآوری باید از فیلتر استراتژی عبور کنند.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
۱۰ مدل نوآوری: هنر کشف یک محصول موفق

#نوآوری می‌تواند محرک رشد کسب‌و‌کارها باشد، اما معمولاً درک کامل و درستی از آن وجود ندارد. مطالعه شرکت نوآوری دابلین (تحت مالکیت دیلویت) بر روی ۲۰۰۰ نوآوری نشان می‌دهد که اکثر دستاوردهای نوآورانه از اختراعات مهندسی و اکتشافات ناب و نادر نشاًت نگرفته‌اند.

به گفته سرمایه‌گذار بزرگ، #پیتر_تیل «رقابت شیوه بازندگان است». بدون شک شرکت‌ها برای کسب سهم بیشتر از بازار با هم رقابت می‌کنند، اما هیچ کدام تمایل ندارند خود را در شرایط رقابتی بسیار سختی قرار دهند که دیگر فرصتی برای بقا نداشته باشند. به همین جهت توصیه می‌شود شرکت‌ها به‌دنبال ایجاد مزیت رقابتی پایدار باشند.

#مزیت_رقابتی_پایدار در عصر دیجیتال کنونی از نوآوری برمی‌خیزد. در رابطه با نحوه شکل‌گیری نوآوری، شرکت دابلین ۱۰ مدل نوآوری را معرفی کرده که می‌توان از این چارچوب راهبردی جهت تجزیه و تحلیل رقابت، بررسی نقاط ضعف محصولات موجود و کشف فرصت‌های جدید برای تولید محصول و خدمات استفاده کرد. اینفوگرافی زیر این چارچوب نوآوری را نمایش می‌دهد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل رشد سازمانی گرینر | ۵ مرحله تکامل سازمان ها چالش های یک سازمان فقط مخصوص ابتدای مسیرِ راه اندازی کسب و کار نیستند. اعضای سازمان در تمامی مراحلِ رشد کسب و کار، با بحران های مختلفی روبه رو می شوند؛ که روبرویی با آن ها نیاز به آگاهی از علت به وجود آمدن…
#مدل_رشد_گرینر

مدل رشد گرینر یکی از مهم ترین مدل های _چرخه_حیات_سازمانی است که توسط لاری گرینر ارائه شده است. این مدل در ابتدا براساس پنج مرحله اصلی برای توسعه و رشد سازمان بود که بعد از گذشت چند سال گرینر مرحله ششم را هم به آن اضافه کرد.

#مدل_گرینر با توجه به سن کسب و کار، بحران های اصلی که در مراحلِ مختلف، برای سازمان ایجاد می شود را پیش بینی می کند. کسب و کار برای رشد و بقا و عبور از این بحران ها، باید راه حلی در مقابل هرکدام از این مشکلات داشته باشد؛ پس ۶ فرایند را برای رشد و تکامل طی می کند.

در واقع در هر مرحله، در مقابل هر یک از بحران های بوجود آمده، راه حل متفاوتی وجود دارد و رشد سازمان از طریق یک #فرایند خاص اتفاق می افتد. این فرآیندها شامل موارد زیر هستند:

خلاقیت
هدایت
تفویض اختیار
هماهنگی و همکاری
اتحاد

🔴 مراحل رشد و تکامل سازمان ها

1⃣ رشد از راه خلاقیت (Growth Through Creativity)

در این مرحله، معمولاً #سازمان به تازگی تأسیس شده است؛ تعداد افراد تیم زیاد نیست و ارتباطات غیررسمی و صمیمانه تر است. در ابتدای کار سازمان، افراد در حال راه‌اندازی فعالیت‌های جدید و تامین نیازهای اولیه برای رشد کسب و کار هستند و تلاش می کنند با استفاده از خلاقیت و ایده های نو، محصولات یا خدمات جدیدی را اضافه کنند. در این مرحله برای رشدِ سازمان، باید به نوآوری و تولید ایده‌های جدید توجه شود.

2⃣ رشد از راه هدایت (Growth Through Direction)

در این مرحله، بحران رهبری که در مرحله قبل ایجاد شده بود؛ با انتخاب یک فرد به عنوان #رهبر_اصلی و تیم مدیران ( هیئت مدیره) و مشخص کردن چارچوب های سازمان، کنترل می شود در واقع در این دوره رشد از راه هدایت و جهت دهی اتفاق می افتد.

در این دوره، سازمان به مرور بزرگتر می‌شود و تلاش می‌کند با گسترش فعالیت‌ها و افزایش تولید، در حوزه ای که در آن فعالیت می‌کند؛ #مزیت_رقابتی ایجاد کند و با تغییرات بازار هماهنگ شود. گرینر می گوید اینجا سازمان بیشترین رشد و توسعه را تجربه می‌کند و به همین دلیل، نیاز به ساختار و فرآیندهای مناسبی برای مدیریت و کنترل دارد.

3⃣ رشد از راه تفویض اختیار (Growth Through Delegation)

در این مرحله برای حل #بحران_استقلال، سازمان ها بخشی از مدیریت را به افراد دیگر می‌سپارند تا شرکت را به سمت رشد و توسعه هدایت کنند. به این ترتیب قسمت های مختلف شرکت که با رشد کسب و کار به وجود آمده اند (مثل امور مالی، منابع انسانی و…) هرکدام یک مدیر مجزا خواهند داشت و مدیر ارشد می‌تواند فقط بر مسائل نظارتی کلی داشته باشد.

چالشی که در این مرحله وجود دارد این است که بسیاری از بنیان گذاران کسب و کارها چون در ابتدای کار همه تصمیم گیری ها را خودشان انجام می دادند؛ واگذاری تصمیمات و #تفویض_اختیار برایشان مشکل است. هچنین مدیران میانی و جدید هم، وظیفه جدیشان به عنوان رهبر برایشان چالش برانگیز است.

#سازمان در این دوره باید بتواند تسهیل تصمیم‌گیری در سطوح پایین‌تر را ایجاد کند و با اعتماد نسبت به همکاران و سپردن اختیارِ تصمیمات به آنها منجر به رشد و فراروی بیشتر سازمان شود.

4⃣ رشد از راه هماهنگی (Growth Through Coordination)

در این مرحله، سازمان برای حل بحران کنترل، نیازمند رسیدن به حالتی استوار و متعادل است و برای حفظ ثبات باید سعی کند بهینه سازی #عملکرد خود را ادامه داده و با تغییرات محیط همگام شود.

در این دوره، سازمان به پایداری و استحکامی که ایجاد کرده است؛ تمرکز می‌کند. با توجه به مدل گرینر، برای رشد و #توسعه کسب و کار، باید قدرت هماهنگی و همسو سازی بین بخش‌های مختلف و دستگاه‌های مدیریتی تقویت شود تا همه به یک هدف مشترک متمرکز باشند.

5⃣ رشد از راه همکاری (Growth Through Collaboration)

در این مرحله، برای حذف تشریفات زائد اداری و راه ها و قوانین سختگیرانه، سازمان باید با تقویت همکاری و ایجاد ##حس_همدلی بین کارکنان به رشد و توسعه برسد.

در این دوره سازمان باید بتواند به طور صحیح با دیگران #همکاری کند و روابط مؤثر و مثبتی را با همکاران، مشتریان، رقبا و سایر ارکان خارجی بهبود بخشد.

6⃣ رشد از راه اتحاد (Growth Through Alliances)

گرینر مرحله ششم را بعد از گذشت چند سال به مدل خود اضافه کرد. در مرحله نهایی، سازمان تنها می تواند چالش های خود را از طریق #مشارکت با سایر سازمان ها از طریق اقداماتی مانند برون سپاری، خرید، ادغام و همکاری با شرکت‌های دیگر حل کند.

#مهارت مورد نیاز برای پیشرفت در مرحله اتحاد این است که، سازمان روی چشم انداز، ماموریت و استراتژی خود تمرکز کند و با سازمان هایی شریک شود که به بهترین وجه آن را پیش می برند.

#Growth_Theory_of_Organizations

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل ارتقای صلاحیت های حرفه ای مدیران آموزشی در دانشگاه ها

انسان ارزشمندترین ثروت جامعه است لذا آموزش او امری حیاتی است. افراد شایسته قادر به استفاده از دانش، توانایی ها، مهارت ها، قابلیت ها و ویژگی های فردی، برای دستیابی به #اهداف و استانداردهای مورد نیاز نقش ها و عملکردشان و در نتیجه بهبود مستمر سازمان برای #مزیت_رقابتی باشند.

لذا شناسایی و ارتقاء مهارت، دانش و توانایی ها و خصیصه های فردی و شایستگی های آنان برای #موفقیت سازمان ضروری و اجتناب ناپذیر است.

از جمع بندی مطالعات و پژوهش های پیشین عوامل، ابعاد و مولفه های مدل صلاحیت های حرفه ای #مدیران_آموزشی دانشگاه ها به دست آمد. این عوامل عبارتند از:

انگیزش
مدیریتی
تکنولوژی و فناوری
مهارتهای بین فردی
ویژگی های شخصیتی

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryarمدیریتی
مدیریار | Modiryar
اهداف مدیریت استراتژیک منابع انسانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
اهداف مدیریت استراتژیک منابع انسانی

هدف اساسی خلق قابلیت استراتژیک از طریق تضمین و اطمینان از این نکته است که سازمان از کارکنان ماهر و متعهد و با انگیزه برای تلاش در راستای حصول به مزیت رقابتی پایدار برخوردار است.

منطق مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر ارائه و توافق بر سر طراحی روش‌هایی برای مدیریت کارکنان در بلندمدت استوار می‌باشد. این منطق، اساس مفهوم دستیابی #مزیت_رقابتی از طریق مدیریت منابع انسانی را تشکیل می‌دهد.

به نظر می‌رسد متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که در رابطه بین #مدیریت_استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی نقش‌آفرینی می‌کنند. این متغیرها که در قالب ارزش‌های رقابتی قابل طرح هستند عبارتند از:

پویایی محیطی (تغییرات محیطی)
پیچیدگی محیطی
فرصت‌های محیطی (سخاوتمندی محیطی)
اندازه سازمان
استراتژی تمایز (تفکیکی)
استراتژی رهبری هزینه
استراتژی تمرکز (تاکیدی)

سازمان‌ها به تدریج می‌پذیرند که مدیریت کارکنان یکی از حلقه‌های ارتباطی اساسی برای خلق مزیت رقابتی است. اغلب واژه‌های «مدیریت استراتژیک منابع انسانی» و «استراتژی منابع انسانی» به جای یکدیگر استفاده می‌شوند.

اما بین این ۲ واژه تفاوت وجود دارد. این رویکرد استراتژیک مدیریت کارکنان، نگرشی را توصیف می‌کند که توسط مدیران ارشد پذیرفته می‌شود و بر مسایل بلندمدت و همچنین بر تعیین جهت کلی سازمان تاکید می‌کند.

در حالیکه استراتژی منابع انسانی را می‌توان محصول این نگرش دانست که در واقع مقاصد سازمان را در پیوند با مسایل کلیدی و فعالیت‌ها یا وظایف خاص آن نشان می‌دهد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

@modiryar
منحنی اشتیاق فناوری
#دکتر_حسین_خسروپور

شناخت به موقع جایگاه فناوری های آینده یک صنعت کمک شایانی به مدیران در سرمایه‎ گذاری به موقع در حوزه‎ های نوظهور #فناوری می‏ نماید. از فواید این پیش دستی ایجاد #مزیت_رقابتی پایدار و موقعیت برتر در بازار صنعت آینده برای بنگاه‎ ها می‎ باشد. در این میان، چرخه عمر فناوری به عنوان ابزار پیش‏ بینی فناوری می‎ تواند اطلاعات ارزشمندی از فناوری‎ های مناسب آینده را به نمایش گذارد.

که این #اطلاعات با در نظر گرفتن تغییرات محیطی و محدودیت‎ های طبیعی آینده روشنی برای جهت گیری‎ های فناورانه بنگاه‎ ها رقم خواهد زد. از آنجایی که استفاده از مدل چرخه عمر فناوری در پیش‎ بینی #جایگاه_فناوری در آینده اغلب با دشواری‎ هایی مواجه می‎ باشد، نمی‌تواند به صورت دقیق و کمی‌شده وضعیت عمر فناوری را پیش‌بینی کند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
منحنی اشتیاق فناوری
#دکتر_حسین_خسروپور

شناخت به موقع جایگاه فناوری های آینده یک صنعت کمک شایانی به مدیران در سرمایه‎ گذاری به موقع در حوزه‎ های نوظهور #فناوری می‏ نماید. از فواید این پیش دستی ایجاد #مزیت_رقابتی پایدار و موقعیت برتر در بازار صنعت آینده برای بنگاه‎ ها می‎ باشد. در این میان، چرخه عمر فناوری به عنوان ابزار پیش‏ بینی فناوری می‎ تواند اطلاعات ارزشمندی از فناوری‎ های مناسب آینده را به نمایش گذارد.

که این #اطلاعات با در نظر گرفتن تغییرات محیطی و محدودیت‎ های طبیعی آینده روشنی برای جهت گیری‎ های فناورانه بنگاه‎ ها رقم خواهد زد. از آنجایی که استفاده از مدل چرخه عمر فناوری در پیش‎ بینی #جایگاه_فناوری در آینده اغلب با دشواری‎ هایی مواجه می‎ باشد، نمی‌تواند به صورت دقیق و کمی‌شده وضعیت عمر فناوری را پیش‌بینی کند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
بخش بندی بازار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
بخش بندی بازار

بخش‌بندی بازار به‌معنای تقسیم بازار به بخش‌های کاملاً مشخص است. هر بخش بازار به گروهی از مشتریان گفته می‌شود که #نیازها و خواسته‌های مشترک دارند.

وظیفهٔ تیم #بازاریابی هم شناسایی تعداد و ویژگی‌های بخش‌های مختلف بازار و تصمیم‌گیری دربارهٔ هدف‌گرفتن یک یا چند بخش است.

بخش‌بندی در مدل بازاریابی STP

طبق گفته‌های کاتلر، ۲ دیدگاه برای بخش‌بندی وجود دارد:

1⃣ بر اساس ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، روان‌شناختی و جغرافیایی

طرفداران این دیدگاه پس از اینکه بازار را #بخش‌_بندی کردند، به این موضوع می‌پردازند که آیا نیاز، خواسته یا رفتار و واکنش‌ها آن‌ها به محصول یکسان است یا خیر.

مثلاً آن‌ها واکنش «مردان جوان»، «مردان میان‌سال» و «مردان مسن» به «سرعت بالای خودرو» به‌عنوان #مزیت_رقابتی را بررسی می‌کنند.

2⃣ بر اساس نگرش و ملاحظات رفتاری

طرفداران این دیدگاه ابتدا نگاه می‌کنند #مصرف‌_کننده چه واکنشی به مزایای محصول نشان می‌دهد؟ چگونه از محصول استفاده می‌کند؟ چرا و چه زمانی از یک محصول (برند) استفاده می‌کند؟

پس از #بخش‌_بندی_بازار، این مسئله را بررسی می‌کنند که آیا هر گروه دارای ویژگی‌های یکسان‌اند یا خیر؟

مثلاً افرادی که «قیمت پایین» خودرو را به‌جای #کیفیت انتخاب می‌کنند، از نظر ویژگی‌‌های جمعیت‌شناختی، روان‌شناختی و موقعیت جغرافیایی شبیه‌اند؟

#کاتلر معتقد است صرف نظر از اینکه کدام دیدگاه را دنبال می‌کنید، کلید موفقیت شما، درک و تشخیص تفاوت‌های بخش‌های بازار است.

#Segmentin

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزش‌های رقابتی #CVF #Competing_Values_Framework #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزش‌های رقابتی

🔴 چهارچوب ارزش های
رقابتی

#چارچوب_ارزش‌_های_رقابتی نخستین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آر.ای. کوئین (R.E. Quinn) و جِی. رُوربا (J. Rohrbaugh) در پی تحقیقات‌شان درباره‌ی فرهنگ سازمانی و رهبری، به چاپ رسید. رسالتِ CVF، کمک به سازمان‌ها برای درک فرهنگ‌شان و یافتن روش‌هایِ ارتقای آن به شیوه‌های مؤثر بود.

مدل CVF بر اساس این یافته شکل گرفته است که اغلب سازمان‌ها می‌توانند با استفاده از دو بُعد #توصیف شوند. این دو بُعد توسط یک محور عمودی و افقی نشان داده می‌شوند که بین ارزش‌های متضاد یا رقابتی واقع هستند. در عمل، این مدل به این معناست که حتی تحول‌گراترین و نوآورترین شرکت‌ها تا حدی الگوهای قابل‌پیش‌بینی دارند.

نکته‌ی جالب در مورد CVF این است که به سازمان‌ها کمک می‌کند نقطه‌ی آغازشان را معین کنند و تنش‌ها و بده‌بستان‌هایی را که می‌توان هنگام اِعمال #تغییر انتظار داشت، پیش‌بینی کنند.

🔴 ارزش های رقابتی

نخستین بُعد، روی محورِ عمودی است و نشان می‌دهد #فرهنگ_سازمان، در کجایِ دو بیشینه‌ی کاملا انعطاف‌پذیر و کاملا باثابت قرار دارد. برای مثال، گوگل در بیشینه‌ی انعطاف‌پذیر این محور قرار دارد، برخلاف سازمانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک که کاملا بروکراتیک، اداری‌مأبانه و ثابت‌قدم است.

دومین بُعد، روی محورِ افقی است و نشان می‌دهد که #تمرکز_سازمان بیشتر بیرونی است یا درونی. سازمان‌هایی با فرهنگ قوی و متمرکزِ درونی از رابطه‌ی مؤثر بین اعضای تیم و فرایندهای به روشنی تعریف‌شده، بهره می‌برند. برای مثال، جنرال الکتریک (General Electric) به خاطر تمرکز درونی‌اش روی رویکرد کیفی شش سیگما (Six Sigma) معروف است.

در سازمان‌هایی از قبیل َپِل (Apple) که تمرکز بیرونی دارند، تأکیدِ فرهنگ بر ارزش‌ نهادن به رضایت مشتری و رقابتی بودن است. همان‌طور که در شکل می‌بینید، این دو محور متقاطع چهار ربع را تشکیل می‌دهند که هریک نشان‌دهنده‌ی مجموعه‌ای از ارزش‌ها و فعالیت‌های معمولی است. سازمان‌ها در هریک از ربع‌ها به صورت زیر توصیف می‌شوند:

گروهی (مشارکت دسته‌جمعی):

ربع گروهی، بالا سمت چپ، نمایانگر #کار_تیمی، روابط مؤثر، قدرتمندیِ فردی و مدیریت استعداد است. این بخش «مردم‌گرا» است.

بازاری (رقابتی):

این ربع، پایین سمت راست، متضاد ربع گروهی است. این ربع نمایانگر دستیابی به هدف، واکنش سریع و #رقابتی بودن است. این بخش «وظیفه و اهداف» است.

ادهوکراسی (خلاقانه):

ربع #خلاقانه در بالا، سمت راست قرار دارد. این ربع نمایانگر نوآوری، خلاقیت و برنامه ریزی برای آینده است. این بخش «غیررسمی و کارآفرینانه» است.

سلسله‌مراتبی (کنترل‌کننده):

این ربع، پایین سمت چپ قرار دارد و نمایانگر #بوروکراسی، ساختار و کارایی است. این بخش «رسمی و باثبات» است‌.

🔴 تحلیل

در بین این ربع‌ها، هیچ ربعی «بهترین» یا «بدترین» ربع نیست. اغلب سازمان‌ها تمامی این خصوصیات را تا اندازه‌ای خواهند داشت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که خصوصیات یکی از این ربع‌ها و شاید دو ربع، بارز خواهد بود. ربعِ «درست» برای یک سازمان، در یک زمان خاص، به چیزی که تولید می‌کند یا کاری که انجام می‌دهد، موقعیتش‌ در چرخه‌ی عمرش، شرایطی که در آن عملیاتش را انجام ‌می‌دهد، موقعیتش در بازار و منبع #مزیت_رقابتی آن بستگی خواهد داشت.

محورِ عمودیِ CVF به بُعدِ «سرعت بازخورد» از مدل فرهنگی دیل و کندی شباهت دارد که آن نیز بر اساس دو بُعد بود. اگرچه این دو مدل در بُعد دوم‌شان با هم تفاوت دارند، هر یک بر اساس مشاهدات تحقیقاتی هستند، بنابراین ممکن است به این دید به آنها نگاه شود که هریک، دیدگاه‌های کمی متفاوت درباره‌ی پدیده‌ی #فرهنگ_سازمانی ارائه می‌کنند که تعریف کردنش مشکل است.


#CVF
#Competing_Values_Framework

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
اولویت بندی عوامل انگیزشی درونی و بیرونی موثر بر اشتراک دانش #دکتر_پیمان_اخوان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
اولویت بندی عوامل انگیزشی درونی و بیرونی موثر بر اشتراک دانش

#دکتر_پیمان_اخوان

در #محیط_رقابتی دنیای امروز، کسب مزیت رقابتی یکی از چالش های اساسی مدیران است. منابع انسانی به عنوان یکی از مهم ترین منابع جهت ایجاد مزیت رقابتی شناخته می شود و کارکنانی که از منبع دانش بهره لازم را برده باشند دارای ارزش بیشتری در سازمان هستند. اهمیت بیشتر سازمان به دانشکاران، موجب به کارگیری راهبرد حفظ دانش توسط آنها می شود.

محققان دریافته اند که آنچه به ایجاد #مزیت_رقابتی منجر می شود، دانش کارکنان و به اشتراک گذاری آن با دیگران است. تلاش مدیران جهت اشتراک دانش کارکنان از یک سو و به کارگیری راهبرد حفظ دانش توسط کارکنان از سوی دیگر، باعث ایجاد دو رویکرد متفاوت بین منابع انسانی سازمان و مدیران در احتکار یا اشتراک دانش شده است.

راه حل پیشنهادی این مقاله برای همسوسازی این دو رویکرد متفاوت، به کارگیری عواملی است که موجب شود منابع انسانی به صورت داوطلبانه دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهند. در این تحقیق انگیزه ها به عنوان عواملی معرفی می گردند که باعث می شوند #منابع_انسانی از روی تمایل دانش خود را در اختیار دیگران قراردهند.

پس از بررسی تحقیقات پیشین و نظریه های مختلف انگیزشی عوامل انگیزشی موثر بر اشتراک دانش شناسایی شده و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که برای اشتراک دانش، عوامل انگیزشی درونی نسبت به عوامل انگیزشی بیرونی از اولویت بالاتری نزد کارکنان برخوردار بوده و عوامل انگیزشی "ارتباط دوستانه و صمیمی" و "ترفیع شغلی" به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل انگیزشی درونی و بیرونی موثر بر #اشتراک_دانش شناخته شدند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar