اثری #خلاقانه از استاد خلاق ریاضی
#دکترمجیدمیرزاوزیری
استاد علوم ریاضی دانشگاهفردوسیمشهد؛
🔺 پندی دهـمـت که زنـده مـانی ای جان
🔻 زندهاست بهشوق تو همه ساله جهان
🔺 مــانی تــو هـمـه سـاله بــرای دلِ مـن
🔻 ای جانِجـهانِ من تـو در خـانـه بـمان
از هر طرف که بخوانی سخن یکی است؛
برای زنده ماندن باید #در_خانه_بمانیم
#پایگاه_جامع_مدیریار
@modiryar
#دکترمجیدمیرزاوزیری
استاد علوم ریاضی دانشگاهفردوسیمشهد؛
🔺 پندی دهـمـت که زنـده مـانی ای جان
🔻 زندهاست بهشوق تو همه ساله جهان
🔺 مــانی تــو هـمـه سـاله بــرای دلِ مـن
🔻 ای جانِجـهانِ من تـو در خـانـه بـمان
از هر طرف که بخوانی سخن یکی است؛
برای زنده ماندن باید #در_خانه_بمانیم
#پایگاه_جامع_مدیریار
@modiryar
#تمرین_خلاقیت
📸 عکسهای خلاقانه ترکیبی استیون مک منامی
با توسعه امکانات نرمافزارهای ویرایش عکس و به طور خاص #فتوشاپ، انواع ویرایشها و پردازشهای تصویر را مشاهده میکنیم. اما در این میان هنرمندی به نام؛
#استیون_مک_منامی
#Stephen_McMennamy
ایده #خلاقانه و متفاوتی دارد و شکل تازهای از عکسهای ویرایش شده را در سایت و اکانت اینستاگرام خود منتشر میکند. او اسم روش خود را:
#عکس_های_ترکیبی
#ComboPhotos
گذاشته است. هر عکس او از کنار هم قرار دادن دو عکس واقعی تشکیل شده و اتفاقاً اصلاً تلاش نمیکند با استفاده از تکنیکهای دیجیتال، مرز دو تصویر را محو کند. او میکوشد عکسهای متفاوت از سوژههای متنوع را با هم آشتی دهد و در کنار یکدیگر بنشاند و به این شیوه، هویت و معنایی جدید خلق کند.
#خلاقیت
#عکس_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
📸 عکسهای خلاقانه ترکیبی استیون مک منامی
با توسعه امکانات نرمافزارهای ویرایش عکس و به طور خاص #فتوشاپ، انواع ویرایشها و پردازشهای تصویر را مشاهده میکنیم. اما در این میان هنرمندی به نام؛
#استیون_مک_منامی
#Stephen_McMennamy
ایده #خلاقانه و متفاوتی دارد و شکل تازهای از عکسهای ویرایش شده را در سایت و اکانت اینستاگرام خود منتشر میکند. او اسم روش خود را:
#عکس_های_ترکیبی
#ComboPhotos
گذاشته است. هر عکس او از کنار هم قرار دادن دو عکس واقعی تشکیل شده و اتفاقاً اصلاً تلاش نمیکند با استفاده از تکنیکهای دیجیتال، مرز دو تصویر را محو کند. او میکوشد عکسهای متفاوت از سوژههای متنوع را با هم آشتی دهد و در کنار یکدیگر بنشاند و به این شیوه، هویت و معنایی جدید خلق کند.
#خلاقیت
#عکس_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ بهانه آوردن خوراک ما آدم هاست! #موفقیت #پیشرفت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ بهانههایی که مانع پیشرفت میشوند
#بهانه_آوردن خوراک ما آدم هاست! چه چیزی بهتر از این بجای اینکه کلی سختی بکشیم و برای رسیدن به هدف تلاش کنیم یک بهانه ساده بیاوریم و خلاص! حق هم داریم بهانه آوردن مثل موقعی که لم میدهیم و می نشینیم یک فیلم هیجان انگیز می بینیم استرس را از بین می برد. می توانیم عادت کنیم که بهانه بیاوریم و این گونه روزگار را بگذرانیم:
➊ وقت ندارم:
این جمله بیشتر به این معنا است که اولویت مان آن کار نیست. این در حالی است که کلی کارهای ریز و درشت هست که هر روز انجام می دهیم و برای آن ها #وقت داریم.
➋ پول ندارم:
خیلی #خلاقانه است! با یک جمله کوتاه کلی از استرس هایمان را چال می کنیم. خیلی وقت ها این بهانه را می توانیم با ایده آل گرایی یکی بدانیم. خودمان هم می دانیم که می توانیم با کمترین امکانات هم شروع کنیم و پیش برویم ولی خب چون می خواهیم کارمان خیلی عالی به نظر بیاید حاضر نیستیم طوری شروع کنیم که بنظر بیاد مبتدی هستیم!
➌ نمیدانم چطوری؟
این بی ربط ترین بهانه ممکن است که جوابش یک کلمه می شود؛ گوگل. در #گوگل یا سایت های دیگر جستجو هر چیزی را که بخواهیم می توانیم رایگان و با یک جستجوی ساده بدست بیاوریم و مطالعه کنیم مشکل واقعی این است که حوصله مطالعه نداریم.
➍ نمیتوانم تغییر کنم:
با کوچک ترین تغییر ممکن شروع کنید. روزی یک ساعت در مورد کاری که نیاز هست اطلاعات بدست بیاورید وقت بگذارید و #مطالعه کنید. روزی یک ساعت پیاده روی کنید. مهم این است که واقعاً می خواهید به هدف برسید یا نه؟
➎ هنوز آماده نیستم:
این بدترین #بهانه است. چون ما خودمان هم می دانیم که فقط کافیه شروع کنیم. ولی ایده آل گرایی مدام ما را عقب می اندازد. شاید هم تنبل هستیم و حوصله اش را نداریم. یا بهتره بگوییم اولویت مان این نیست که در این کار موفق شویم.
➏ به نتیجه نمیرسد:
این بیشتر نشان می دهد که مشکل #صبر داریم. اگر انتظار داریم کاری که یکی دو سال تلاش مستمر می خواهد را دو یا سه ماهه بهش برسیم بیشتر داریم خودمان را گول می زنیم. بهتر است یک برنامه بلند مدت بریزیم و رهایش نکنیم.
#موفقیت
#پیشرفت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#بهانه_آوردن خوراک ما آدم هاست! چه چیزی بهتر از این بجای اینکه کلی سختی بکشیم و برای رسیدن به هدف تلاش کنیم یک بهانه ساده بیاوریم و خلاص! حق هم داریم بهانه آوردن مثل موقعی که لم میدهیم و می نشینیم یک فیلم هیجان انگیز می بینیم استرس را از بین می برد. می توانیم عادت کنیم که بهانه بیاوریم و این گونه روزگار را بگذرانیم:
➊ وقت ندارم:
این جمله بیشتر به این معنا است که اولویت مان آن کار نیست. این در حالی است که کلی کارهای ریز و درشت هست که هر روز انجام می دهیم و برای آن ها #وقت داریم.
➋ پول ندارم:
خیلی #خلاقانه است! با یک جمله کوتاه کلی از استرس هایمان را چال می کنیم. خیلی وقت ها این بهانه را می توانیم با ایده آل گرایی یکی بدانیم. خودمان هم می دانیم که می توانیم با کمترین امکانات هم شروع کنیم و پیش برویم ولی خب چون می خواهیم کارمان خیلی عالی به نظر بیاید حاضر نیستیم طوری شروع کنیم که بنظر بیاد مبتدی هستیم!
➌ نمیدانم چطوری؟
این بی ربط ترین بهانه ممکن است که جوابش یک کلمه می شود؛ گوگل. در #گوگل یا سایت های دیگر جستجو هر چیزی را که بخواهیم می توانیم رایگان و با یک جستجوی ساده بدست بیاوریم و مطالعه کنیم مشکل واقعی این است که حوصله مطالعه نداریم.
➍ نمیتوانم تغییر کنم:
با کوچک ترین تغییر ممکن شروع کنید. روزی یک ساعت در مورد کاری که نیاز هست اطلاعات بدست بیاورید وقت بگذارید و #مطالعه کنید. روزی یک ساعت پیاده روی کنید. مهم این است که واقعاً می خواهید به هدف برسید یا نه؟
➎ هنوز آماده نیستم:
این بدترین #بهانه است. چون ما خودمان هم می دانیم که فقط کافیه شروع کنیم. ولی ایده آل گرایی مدام ما را عقب می اندازد. شاید هم تنبل هستیم و حوصله اش را نداریم. یا بهتره بگوییم اولویت مان این نیست که در این کار موفق شویم.
➏ به نتیجه نمیرسد:
این بیشتر نشان می دهد که مشکل #صبر داریم. اگر انتظار داریم کاری که یکی دو سال تلاش مستمر می خواهد را دو یا سه ماهه بهش برسیم بیشتر داریم خودمان را گول می زنیم. بهتر است یک برنامه بلند مدت بریزیم و رهایش نکنیم.
#موفقیت
#پیشرفت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
Photo
دانش، خلاقیت و توسعه پایدار شهری
✍ #دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ امسال که برکت عنوان سال بحث «دانش بنیان ها» داغ است باید به یکی از مهم ترین سطوح فعالیت آن ها یعنی «گستره ی شهری» بیشتر از گذشته پرداخته شود. شهرهای پیشرو اصولاً بر محور دانش و دانایی حرکت می کنند. به گونه ای که تمامی روندها و فعالیت های آن ها دانش بنیان است. دانشی که با پشتوانه نظام های خلاق و نوآور تولید می شود و در تمامی عرصه های عملیاتی جاری می گردد. با گسترش روزافزون «شهري شدن» زندگي آدمی مفاهيم مربوط به توسعه پايدار بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
✅ توسعه پايدار شهر پیامد نگاه مدرن به عدالت اجتماعي، فضايي و محيطي نسبت به شهر است. شهرهای توسعه یافته مولد خلاقیت هستند و توانایی افزودن بخش های جدیدی به ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مدیریتی شهر را دارا می باشند. خلاقیت راهگشای بهره وری است و زمانی که در مدیریت و اداره امور شهر، با در نظر داشتن و پیروی از اهداف، سیاست های ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور همراه گردد توسعه پایدار و همه جانبه مناطق شهری را به دنبال خواهد داشت.
✅ #توسعه_شهرنشینی، شکل گیری کلان شهرها و جهان شهرها و سایر تحولات حاصل از این موارد سبب گردیده است ضرورت اتخاذ رویکردهای نوین برای اداره شهرها به وجود آید. در همین راستا مدیریت شهری برای دستیابی به توسعه پایدار باید رویکرد دانشی و مبتنی بر خلاقیت و نوآوری را در عرصه های زیر دنبال نماید؛ «حداقل سازي پيامد هاي زيست محيطي»، «حداقل سازي مصرف منابع تجديد ناپذير» و «بهره برداري از منابع تجديد پذير». به عنوان مثال با کاهش شدید بارندگی در سال های اخیر بسیاری از شهرهای کشور در آستانه بحران آب و چالش «تشنگی سخت» قرار دارند.
✅ که باید با بهره مندی از شیوه های علمی و #خلاقانه مدیریت بهینه برای این منبع مهم و حیاتی صورت پذیرد. برای تحقق موارد فوق و دسترسی به توسعه پایدار باید در حوزه هایی همچون کاهش استفاده از خودروهای شخصی، کاهش مصرف منابع و توليد آلودگي در شهر، کاهش آلایندگی های صنعتی، افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری، حفاظت و احياي نظام هاي طبيعي شهری و مناطق پيراموني، کاهش مصرف منابع شهری و منطقه ای، بهبود زيست پذيري اجتماعات بشري، پايندگي و تقويت اقتصاد شهري و اصلاح نظام اداري و حکمراني شهري راهکارها و سیاست های دانش محور و خلاقانه اتخاذ گردد.
✅ امروزه با #توسعه_فناوری اثبات گردیده است که «دانش» توام با «خلاقیت» قدرت آفرین و در بسیاری از زمینه های اداره شهرها و کشورها راهگشا است. لذا هر چقدر در این موارد اهتمام بیشتری صورت پذیرد روند #توسعه_پایدار سرعت بیشتری خواهد داشت.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱، شماره ۳۶۴۴
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ امسال که برکت عنوان سال بحث «دانش بنیان ها» داغ است باید به یکی از مهم ترین سطوح فعالیت آن ها یعنی «گستره ی شهری» بیشتر از گذشته پرداخته شود. شهرهای پیشرو اصولاً بر محور دانش و دانایی حرکت می کنند. به گونه ای که تمامی روندها و فعالیت های آن ها دانش بنیان است. دانشی که با پشتوانه نظام های خلاق و نوآور تولید می شود و در تمامی عرصه های عملیاتی جاری می گردد. با گسترش روزافزون «شهري شدن» زندگي آدمی مفاهيم مربوط به توسعه پايدار بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
✅ توسعه پايدار شهر پیامد نگاه مدرن به عدالت اجتماعي، فضايي و محيطي نسبت به شهر است. شهرهای توسعه یافته مولد خلاقیت هستند و توانایی افزودن بخش های جدیدی به ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مدیریتی شهر را دارا می باشند. خلاقیت راهگشای بهره وری است و زمانی که در مدیریت و اداره امور شهر، با در نظر داشتن و پیروی از اهداف، سیاست های ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور همراه گردد توسعه پایدار و همه جانبه مناطق شهری را به دنبال خواهد داشت.
✅ #توسعه_شهرنشینی، شکل گیری کلان شهرها و جهان شهرها و سایر تحولات حاصل از این موارد سبب گردیده است ضرورت اتخاذ رویکردهای نوین برای اداره شهرها به وجود آید. در همین راستا مدیریت شهری برای دستیابی به توسعه پایدار باید رویکرد دانشی و مبتنی بر خلاقیت و نوآوری را در عرصه های زیر دنبال نماید؛ «حداقل سازي پيامد هاي زيست محيطي»، «حداقل سازي مصرف منابع تجديد ناپذير» و «بهره برداري از منابع تجديد پذير». به عنوان مثال با کاهش شدید بارندگی در سال های اخیر بسیاری از شهرهای کشور در آستانه بحران آب و چالش «تشنگی سخت» قرار دارند.
✅ که باید با بهره مندی از شیوه های علمی و #خلاقانه مدیریت بهینه برای این منبع مهم و حیاتی صورت پذیرد. برای تحقق موارد فوق و دسترسی به توسعه پایدار باید در حوزه هایی همچون کاهش استفاده از خودروهای شخصی، کاهش مصرف منابع و توليد آلودگي در شهر، کاهش آلایندگی های صنعتی، افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری، حفاظت و احياي نظام هاي طبيعي شهری و مناطق پيراموني، کاهش مصرف منابع شهری و منطقه ای، بهبود زيست پذيري اجتماعات بشري، پايندگي و تقويت اقتصاد شهري و اصلاح نظام اداري و حکمراني شهري راهکارها و سیاست های دانش محور و خلاقانه اتخاذ گردد.
✅ امروزه با #توسعه_فناوری اثبات گردیده است که «دانش» توام با «خلاقیت» قدرت آفرین و در بسیاری از زمینه های اداره شهرها و کشورها راهگشا است. لذا هر چقدر در این موارد اهتمام بیشتری صورت پذیرد روند #توسعه_پایدار سرعت بیشتری خواهد داشت.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱، شماره ۳۶۴۴
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
نمودار جریان توسعه محصول ✍ نایدو و همکاران #NPD #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #مدیریت_تولید #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نمودار جریان توسعه محصول
✍ نایدو و همکاران
✅ #فرایند_توسعه_محصول مجموعهی فعالیتهایی است که طی آن یک شرکت ابداع جدیدی انجام میدهد، مفاهیم و کانسپت آن موضوع را استخراج میکند، توسعه میدهد و درنهایت یک محصول جدید به بازار عرضه میکند. توسعه محصول جدید فقط مربوط به فرایندها نیست، بلکه نوآوری، استراتژی محصول، تیمهای چندتخصصه و تصمیمگیری را هم در برمیگیرد.
✅ به وجود آمدن مفهوم #خلاقانه محصول جدید یا ایدهی تولید آن ممکن است از بازار، مشتری یا در یک آزمایشگاه به وجود بیاید. درواقع، توسعه محصول جدید یک قابلیت است که به شرکت اجازه میدهد تا مفاهیم محصولات نوپا را درک کرده و این مفاهیم را بهگونهای به مشتریان ارائه دهند که قابلاعتماد و قابل پیشبینی باشد و درعینحال به نیازهای مشتری پاسخ بدهد.
✅ فرایند NPD یا همان توسعه محصول جدید عناصری از قبیل استراتژی توسعه محصول و مدیریت پرتفوی محصول را هم شامل میشود. گاهی محصول جدید توسط تیمی متشکل از متخصصهای متفاوت ارائه میشود که بهمنظور توسعه #محصول_جدید شکل گرفته است. این تیم پس از اتمام کار و به دلیل اهمیت اختصاص منابع به پروژههای جدیدتر، منحل میشود.
#NPD
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#مدیریت_تولید
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ نایدو و همکاران
✅ #فرایند_توسعه_محصول مجموعهی فعالیتهایی است که طی آن یک شرکت ابداع جدیدی انجام میدهد، مفاهیم و کانسپت آن موضوع را استخراج میکند، توسعه میدهد و درنهایت یک محصول جدید به بازار عرضه میکند. توسعه محصول جدید فقط مربوط به فرایندها نیست، بلکه نوآوری، استراتژی محصول، تیمهای چندتخصصه و تصمیمگیری را هم در برمیگیرد.
✅ به وجود آمدن مفهوم #خلاقانه محصول جدید یا ایدهی تولید آن ممکن است از بازار، مشتری یا در یک آزمایشگاه به وجود بیاید. درواقع، توسعه محصول جدید یک قابلیت است که به شرکت اجازه میدهد تا مفاهیم محصولات نوپا را درک کرده و این مفاهیم را بهگونهای به مشتریان ارائه دهند که قابلاعتماد و قابل پیشبینی باشد و درعینحال به نیازهای مشتری پاسخ بدهد.
✅ فرایند NPD یا همان توسعه محصول جدید عناصری از قبیل استراتژی توسعه محصول و مدیریت پرتفوی محصول را هم شامل میشود. گاهی محصول جدید توسط تیمی متشکل از متخصصهای متفاوت ارائه میشود که بهمنظور توسعه #محصول_جدید شکل گرفته است. این تیم پس از اتمام کار و به دلیل اهمیت اختصاص منابع به پروژههای جدیدتر، منحل میشود.
#NPD
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#مدیریت_تولید
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ مشتری محوری یا محصول محوری #مشتری_مداری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ مشتری محوری یا محصول محوری
✅ مشتری محوری در یک سازمان چه تفاوتهایی با محصول محوری دارد؟
🔹 کدام یک از این دو #استراتژی در موفقیت کسب و کارها موثرتر هستند؟ آیا امکان پذیر هست که یک سازمان به صورت همزمان هر دو استراتژی را به کار بگیرد؟ در این سری نوشته، به بررسی و تحلیل این دو مفهوم میپردازیم.
🔹 استراتژیهای محصول محور در کسب و کارهایی مشاهده میشود که معتقد هستند اگر یک #محصول یا خدمتِ با کیفیت و متفاوت به بازار عرضه کنند، مشتریان مشتاقانه به دنبال خرید آن خواهند بود. به اصطلاح بازاری: «یک جنسِ بِفروش، بریز توی بازار، خودش میفروشه!».
🔹 استراتژیهای #مشتری_محور در سازمانهایی اجرا شده که از زاویه دید مشتری به مسائل نگاه میکنند و به دنبال شناسایی نیازهای مشتریان و سفارشیسازی محصول و خدمت بر اساس علایق و ترجیحات آنها هستند. این سازمانها با بهکارگیری ابزارهای CRM، برقراری ارتباط تک به تک با مشتریان را دنبال میکنند.
✅ محصول محوری مشتری محوری
🔹 با وجود این که امروز بیشتر کسب و کارها به اهمیت و ضرورت مشتری مداری پی بردهاند، ولی هنوز هم شرکتهایی وجود دارند که با تمرکز بر استراتژیهای مبتنی بر رهبری محصول، در حال توسعه هستند. این دسته از سازمانها با سرمایه گذاری بر روی تحقیق و توسعه، نوآوریهای چشمگیری در حوزه محصول و خدمت ایجاد میکنند و #مشتریان_وفادار به کسب و کارِ خود را دارند.
🔹 #شرکت_اپل، یکی از نمونههای موفق در زمینه محصول محوری است. این شرکت بدون این که از ابزارهای نوین حوزه وفادارسازی مشتریان مثل باشگاه مشتریان یا متمایز سازی مشتریان استفاده کند، مشتریانی وفادار دارد که حاضرند شب را در مقابل فروشگاه به صبح برسانند تا در اولین روز ارائه محصول، آن را خریداری کنند.
🔹 #چرخه_عمر_محصول، معمولا به چهار مرحله شامل معرفی، رشد، بلوغ و افول تقسیم میشود. یک سازمانِ محصول محور، به دنبال حداکثر کردن ارزشی است که از دوره عمر هر محصول به دست میآورد.یک سازمان مشتری محور به دنبال حداکثر کردن ارزشی است که از هر مشتری کسب میکند. به عبارت دیگر این سازمان، به دنبال افزایش ارزش دوره عمر هر مشتری (CLV) است.
🔹 شرکتهای محصول محور، بر روی یک محصول تمرکز میکنند تا آن را به #مشتریان بیشتری بفروشند.
🔹 شرکتهای مشتری محور بر روی یک مشتری تمرکز میکنند و میکوشند تا بیشترین #محصول ممکن را به او بفروشند.
🔹 این دو ارزش کاملا با هم متفاوت هستند. چرخه #محصول_محوری از خلق محصولی متفاوت برای برآورده کردن یک نیاز، شروع میشود و به فروش این محصول به تمامی مشتریانی که به آن نیاز را دارند، منتهی میگردد.
🔹#چرخه_مشتری_محوری از برقراری ارتباط تک به تک با هر مشتری شروع میشود و سبدی از محصولات و خدمات را به صورت ویژه برای او سفارشی سازی میکند.
✅ آیا محصول محوری و مشتری محوری در تضاد هستند؟
🔹 آیا بهتر است ابتدا یک نیاز برآورده نشده را پیدا کنیم و با ارائه یک #محصول برای آن، به جستجوی مشتری بپردازیم؟ یا این که به قول آقای سِت گادین، به جای جستجوی مشتری برای محصولات، باید به دنبال محصول برای مشتریانمان باشیم؟
🔹 با کمی تامل متوجه میشویم که محصول محوری و #مشتری_محوری، با هم در تعارض نیستند. حتی تاکید بیش از حد بر یکی از این دو، بدون پرداختن به دیگری، ممکن است سازمان را به شکست نزدیک کند.
🔹 اگر با اتخاذ استراتژیهای محصول محور، تمام تمرکز خود را بر روی ویژگیهای فنی محصول بگذاریم و از مشتری غافل شویم، به خطا رفتهایم. مشتری محوری هم به تنهایی کافی نیست. هیچ کس حاضر نیست محصولی را بخرد که نیازهایش را برآورده نمیکند.
🔹 آقای Don Peppers الگویی #خلاقانه و کاربردی برای تحلیل یکپارچه این دو استراتژی ارائه کرده است که این نمودار در بالای این نوشته قابل مشاهده است.
🔹 به اعتقاد آقای پِپِرز، یک سازمان برای موفقیت در شرایط رقابتی باید دو کار را به صورت همزمان و به خوبی انجام بدهد:
1️⃣ قادر باشد یک نیازِ مشتریان را شناسایی و برآورده کند.
2️⃣ مشتریانی را پیدا کند که به دنبال برآورده کردن آن نیاز هستند.
🔹 در این نمودار، محور عمودی بیانگر «میزان برآورده شدن نیاز توسط مشتریان» و محور افقی بیانگر «تعداد مشتریان» است. به این ترتیب میتوانیم #مشتری_محوری را در راستای محور عمودی و محصول محوری را در راستای محور افقی ترسیم کنیم.
🔹 #استراتژی_رقابتی_محصول محور، به دنبال پیدا کردن حداکثر تعداد مشتری است و در جهت «افزایش سهم بازار» تلاش میکند. استراتژی مشتری محور، با تمرکز بر روی نیازهای هر #مشتری و برآورده کردن آن، در پی «افزایش سهم از مشتری» است.
@modiryar
✅ مشتری محوری در یک سازمان چه تفاوتهایی با محصول محوری دارد؟
🔹 کدام یک از این دو #استراتژی در موفقیت کسب و کارها موثرتر هستند؟ آیا امکان پذیر هست که یک سازمان به صورت همزمان هر دو استراتژی را به کار بگیرد؟ در این سری نوشته، به بررسی و تحلیل این دو مفهوم میپردازیم.
🔹 استراتژیهای محصول محور در کسب و کارهایی مشاهده میشود که معتقد هستند اگر یک #محصول یا خدمتِ با کیفیت و متفاوت به بازار عرضه کنند، مشتریان مشتاقانه به دنبال خرید آن خواهند بود. به اصطلاح بازاری: «یک جنسِ بِفروش، بریز توی بازار، خودش میفروشه!».
🔹 استراتژیهای #مشتری_محور در سازمانهایی اجرا شده که از زاویه دید مشتری به مسائل نگاه میکنند و به دنبال شناسایی نیازهای مشتریان و سفارشیسازی محصول و خدمت بر اساس علایق و ترجیحات آنها هستند. این سازمانها با بهکارگیری ابزارهای CRM، برقراری ارتباط تک به تک با مشتریان را دنبال میکنند.
✅ محصول محوری مشتری محوری
🔹 با وجود این که امروز بیشتر کسب و کارها به اهمیت و ضرورت مشتری مداری پی بردهاند، ولی هنوز هم شرکتهایی وجود دارند که با تمرکز بر استراتژیهای مبتنی بر رهبری محصول، در حال توسعه هستند. این دسته از سازمانها با سرمایه گذاری بر روی تحقیق و توسعه، نوآوریهای چشمگیری در حوزه محصول و خدمت ایجاد میکنند و #مشتریان_وفادار به کسب و کارِ خود را دارند.
🔹 #شرکت_اپل، یکی از نمونههای موفق در زمینه محصول محوری است. این شرکت بدون این که از ابزارهای نوین حوزه وفادارسازی مشتریان مثل باشگاه مشتریان یا متمایز سازی مشتریان استفاده کند، مشتریانی وفادار دارد که حاضرند شب را در مقابل فروشگاه به صبح برسانند تا در اولین روز ارائه محصول، آن را خریداری کنند.
🔹 #چرخه_عمر_محصول، معمولا به چهار مرحله شامل معرفی، رشد، بلوغ و افول تقسیم میشود. یک سازمانِ محصول محور، به دنبال حداکثر کردن ارزشی است که از دوره عمر هر محصول به دست میآورد.یک سازمان مشتری محور به دنبال حداکثر کردن ارزشی است که از هر مشتری کسب میکند. به عبارت دیگر این سازمان، به دنبال افزایش ارزش دوره عمر هر مشتری (CLV) است.
🔹 شرکتهای محصول محور، بر روی یک محصول تمرکز میکنند تا آن را به #مشتریان بیشتری بفروشند.
🔹 شرکتهای مشتری محور بر روی یک مشتری تمرکز میکنند و میکوشند تا بیشترین #محصول ممکن را به او بفروشند.
🔹 این دو ارزش کاملا با هم متفاوت هستند. چرخه #محصول_محوری از خلق محصولی متفاوت برای برآورده کردن یک نیاز، شروع میشود و به فروش این محصول به تمامی مشتریانی که به آن نیاز را دارند، منتهی میگردد.
🔹#چرخه_مشتری_محوری از برقراری ارتباط تک به تک با هر مشتری شروع میشود و سبدی از محصولات و خدمات را به صورت ویژه برای او سفارشی سازی میکند.
✅ آیا محصول محوری و مشتری محوری در تضاد هستند؟
🔹 آیا بهتر است ابتدا یک نیاز برآورده نشده را پیدا کنیم و با ارائه یک #محصول برای آن، به جستجوی مشتری بپردازیم؟ یا این که به قول آقای سِت گادین، به جای جستجوی مشتری برای محصولات، باید به دنبال محصول برای مشتریانمان باشیم؟
🔹 با کمی تامل متوجه میشویم که محصول محوری و #مشتری_محوری، با هم در تعارض نیستند. حتی تاکید بیش از حد بر یکی از این دو، بدون پرداختن به دیگری، ممکن است سازمان را به شکست نزدیک کند.
🔹 اگر با اتخاذ استراتژیهای محصول محور، تمام تمرکز خود را بر روی ویژگیهای فنی محصول بگذاریم و از مشتری غافل شویم، به خطا رفتهایم. مشتری محوری هم به تنهایی کافی نیست. هیچ کس حاضر نیست محصولی را بخرد که نیازهایش را برآورده نمیکند.
🔹 آقای Don Peppers الگویی #خلاقانه و کاربردی برای تحلیل یکپارچه این دو استراتژی ارائه کرده است که این نمودار در بالای این نوشته قابل مشاهده است.
🔹 به اعتقاد آقای پِپِرز، یک سازمان برای موفقیت در شرایط رقابتی باید دو کار را به صورت همزمان و به خوبی انجام بدهد:
1️⃣ قادر باشد یک نیازِ مشتریان را شناسایی و برآورده کند.
2️⃣ مشتریانی را پیدا کند که به دنبال برآورده کردن آن نیاز هستند.
🔹 در این نمودار، محور عمودی بیانگر «میزان برآورده شدن نیاز توسط مشتریان» و محور افقی بیانگر «تعداد مشتریان» است. به این ترتیب میتوانیم #مشتری_محوری را در راستای محور عمودی و محصول محوری را در راستای محور افقی ترسیم کنیم.
🔹 #استراتژی_رقابتی_محصول محور، به دنبال پیدا کردن حداکثر تعداد مشتری است و در جهت «افزایش سهم بازار» تلاش میکند. استراتژی مشتری محور، با تمرکز بر روی نیازهای هر #مشتری و برآورده کردن آن، در پی «افزایش سهم از مشتری» است.
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزشهای رقابتی #CVF #Competing_Values_Framework #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزشهای رقابتی
🔴 چهارچوب ارزش های رقابتی
✅ #چارچوب_ارزش_های_رقابتی نخستین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آر.ای. کوئین (R.E. Quinn) و جِی. رُوربا (J. Rohrbaugh) در پی تحقیقاتشان دربارهی فرهنگ سازمانی و رهبری، به چاپ رسید. رسالتِ CVF، کمک به سازمانها برای درک فرهنگشان و یافتن روشهایِ ارتقای آن به شیوههای مؤثر بود.
✅ مدل CVF بر اساس این یافته شکل گرفته است که اغلب سازمانها میتوانند با استفاده از دو بُعد #توصیف شوند. این دو بُعد توسط یک محور عمودی و افقی نشان داده میشوند که بین ارزشهای متضاد یا رقابتی واقع هستند. در عمل، این مدل به این معناست که حتی تحولگراترین و نوآورترین شرکتها تا حدی الگوهای قابلپیشبینی دارند.
✅ نکتهی جالب در مورد CVF این است که به سازمانها کمک میکند نقطهی آغازشان را معین کنند و تنشها و بدهبستانهایی را که میتوان هنگام اِعمال #تغییر انتظار داشت، پیشبینی کنند.
🔴 ارزش های رقابتی
▪نخستین بُعد، روی محورِ عمودی است و نشان میدهد #فرهنگ_سازمان، در کجایِ دو بیشینهی کاملا انعطافپذیر و کاملا باثابت قرار دارد. برای مثال، گوگل در بیشینهی انعطافپذیر این محور قرار دارد، برخلاف سازمانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک که کاملا بروکراتیک، اداریمأبانه و ثابتقدم است.
▪دومین بُعد، روی محورِ افقی است و نشان میدهد که #تمرکز_سازمان بیشتر بیرونی است یا درونی. سازمانهایی با فرهنگ قوی و متمرکزِ درونی از رابطهی مؤثر بین اعضای تیم و فرایندهای به روشنی تعریفشده، بهره میبرند. برای مثال، جنرال الکتریک (General Electric) به خاطر تمرکز درونیاش روی رویکرد کیفی شش سیگما (Six Sigma) معروف است.
▪در سازمانهایی از قبیل #اَپِل (Apple) که تمرکز بیرونی دارند، تأکیدِ فرهنگ بر ارزش نهادن به رضایت مشتری و رقابتی بودن است. همانطور که در شکل میبینید، این دو محور متقاطع چهار ربع را تشکیل میدهند که هریک نشاندهندهی مجموعهای از ارزشها و فعالیتهای معمولی است. سازمانها در هریک از ربعها به صورت زیر توصیف میشوند:
✅ گروهی (مشارکت دستهجمعی):
▪ربع گروهی، بالا سمت چپ، نمایانگر #کار_تیمی، روابط مؤثر، قدرتمندیِ فردی و مدیریت استعداد است. این بخش «مردمگرا» است.
✅ بازاری (رقابتی):
▪این ربع، پایین سمت راست، متضاد ربع گروهی است. این ربع نمایانگر دستیابی به هدف، واکنش سریع و #رقابتی بودن است. این بخش «وظیفه و اهداف» است.
✅ ادهوکراسی (خلاقانه):
▪ربع #خلاقانه در بالا، سمت راست قرار دارد. این ربع نمایانگر نوآوری، خلاقیت و برنامه ریزی برای آینده است. این بخش «غیررسمی و کارآفرینانه» است.
✅ سلسلهمراتبی (کنترلکننده):
▪این ربع، پایین سمت چپ قرار دارد و نمایانگر #بوروکراسی، ساختار و کارایی است. این بخش «رسمی و باثبات» است.
🔴 تحلیل
▪در بین این ربعها، هیچ ربعی «بهترین» یا «بدترین» ربع نیست. اغلب سازمانها تمامی این خصوصیات را تا اندازهای خواهند داشت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که خصوصیات یکی از این ربعها و شاید دو ربع، بارز خواهد بود. ربعِ «درست» برای یک سازمان، در یک زمان خاص، به چیزی که تولید میکند یا کاری که انجام میدهد، موقعیتش در چرخهی عمرش، شرایطی که در آن عملیاتش را انجام میدهد، موقعیتش در بازار و منبع #مزیت_رقابتی آن بستگی خواهد داشت.
▪محورِ عمودیِ CVF به بُعدِ «سرعت بازخورد» از مدل فرهنگی دیل و کندی شباهت دارد که آن نیز بر اساس دو بُعد بود. اگرچه این دو مدل در بُعد دومشان با هم تفاوت دارند، هر یک بر اساس مشاهدات تحقیقاتی هستند، بنابراین ممکن است به این دید به آنها نگاه شود که هریک، دیدگاههای کمی متفاوت دربارهی پدیدهی #فرهنگ_سازمانی ارائه میکنند که تعریف کردنش مشکل است.
#CVF
#Competing_Values_Framework
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
🔴 چهارچوب ارزش های رقابتی
✅ #چارچوب_ارزش_های_رقابتی نخستین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آر.ای. کوئین (R.E. Quinn) و جِی. رُوربا (J. Rohrbaugh) در پی تحقیقاتشان دربارهی فرهنگ سازمانی و رهبری، به چاپ رسید. رسالتِ CVF، کمک به سازمانها برای درک فرهنگشان و یافتن روشهایِ ارتقای آن به شیوههای مؤثر بود.
✅ مدل CVF بر اساس این یافته شکل گرفته است که اغلب سازمانها میتوانند با استفاده از دو بُعد #توصیف شوند. این دو بُعد توسط یک محور عمودی و افقی نشان داده میشوند که بین ارزشهای متضاد یا رقابتی واقع هستند. در عمل، این مدل به این معناست که حتی تحولگراترین و نوآورترین شرکتها تا حدی الگوهای قابلپیشبینی دارند.
✅ نکتهی جالب در مورد CVF این است که به سازمانها کمک میکند نقطهی آغازشان را معین کنند و تنشها و بدهبستانهایی را که میتوان هنگام اِعمال #تغییر انتظار داشت، پیشبینی کنند.
🔴 ارزش های رقابتی
▪نخستین بُعد، روی محورِ عمودی است و نشان میدهد #فرهنگ_سازمان، در کجایِ دو بیشینهی کاملا انعطافپذیر و کاملا باثابت قرار دارد. برای مثال، گوگل در بیشینهی انعطافپذیر این محور قرار دارد، برخلاف سازمانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک که کاملا بروکراتیک، اداریمأبانه و ثابتقدم است.
▪دومین بُعد، روی محورِ افقی است و نشان میدهد که #تمرکز_سازمان بیشتر بیرونی است یا درونی. سازمانهایی با فرهنگ قوی و متمرکزِ درونی از رابطهی مؤثر بین اعضای تیم و فرایندهای به روشنی تعریفشده، بهره میبرند. برای مثال، جنرال الکتریک (General Electric) به خاطر تمرکز درونیاش روی رویکرد کیفی شش سیگما (Six Sigma) معروف است.
▪در سازمانهایی از قبیل #اَپِل (Apple) که تمرکز بیرونی دارند، تأکیدِ فرهنگ بر ارزش نهادن به رضایت مشتری و رقابتی بودن است. همانطور که در شکل میبینید، این دو محور متقاطع چهار ربع را تشکیل میدهند که هریک نشاندهندهی مجموعهای از ارزشها و فعالیتهای معمولی است. سازمانها در هریک از ربعها به صورت زیر توصیف میشوند:
✅ گروهی (مشارکت دستهجمعی):
▪ربع گروهی، بالا سمت چپ، نمایانگر #کار_تیمی، روابط مؤثر، قدرتمندیِ فردی و مدیریت استعداد است. این بخش «مردمگرا» است.
✅ بازاری (رقابتی):
▪این ربع، پایین سمت راست، متضاد ربع گروهی است. این ربع نمایانگر دستیابی به هدف، واکنش سریع و #رقابتی بودن است. این بخش «وظیفه و اهداف» است.
✅ ادهوکراسی (خلاقانه):
▪ربع #خلاقانه در بالا، سمت راست قرار دارد. این ربع نمایانگر نوآوری، خلاقیت و برنامه ریزی برای آینده است. این بخش «غیررسمی و کارآفرینانه» است.
✅ سلسلهمراتبی (کنترلکننده):
▪این ربع، پایین سمت چپ قرار دارد و نمایانگر #بوروکراسی، ساختار و کارایی است. این بخش «رسمی و باثبات» است.
🔴 تحلیل
▪در بین این ربعها، هیچ ربعی «بهترین» یا «بدترین» ربع نیست. اغلب سازمانها تمامی این خصوصیات را تا اندازهای خواهند داشت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که خصوصیات یکی از این ربعها و شاید دو ربع، بارز خواهد بود. ربعِ «درست» برای یک سازمان، در یک زمان خاص، به چیزی که تولید میکند یا کاری که انجام میدهد، موقعیتش در چرخهی عمرش، شرایطی که در آن عملیاتش را انجام میدهد، موقعیتش در بازار و منبع #مزیت_رقابتی آن بستگی خواهد داشت.
▪محورِ عمودیِ CVF به بُعدِ «سرعت بازخورد» از مدل فرهنگی دیل و کندی شباهت دارد که آن نیز بر اساس دو بُعد بود. اگرچه این دو مدل در بُعد دومشان با هم تفاوت دارند، هر یک بر اساس مشاهدات تحقیقاتی هستند، بنابراین ممکن است به این دید به آنها نگاه شود که هریک، دیدگاههای کمی متفاوت دربارهی پدیدهی #فرهنگ_سازمانی ارائه میکنند که تعریف کردنش مشکل است.
#CVF
#Competing_Values_Framework
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar