مدیریار | Modiryar
843 subscribers
4.9K photos
676 videos
3 files
4.42K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
قیف فروش #فروش #قیف_فروش #مدیریت_فروش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
قیف فروش

▪️یکی از مهمترین دلایلی که کسب و کارهای اینترنتی شکست می خورند این است که سیستم اتوماتیکی برای فروش ندارند. بهترین روشی که می تواند کسب و کار را متحول کند ایجاد قیف فروش است.

▪️#قیف_فروش یعنی مرحله به مرحله مخاطب هدف (فالوئر) را به مشتری تبدیل کنید. این روش نیاز به اعتمادسازی دارد که مطمناً طی زمان و آشنایی بیشتر مخاطب با برندتان شکل می گیرد به شرطی که روند درست پیاده سازی بشود.

1⃣ مرحله #آگاهی:

▪️مخاطب قبل از این اصلاً نمی دانست شما وجود دارید! و نهایتاً با دیدن محتوای رایگان مفید شما به سمت تان جذب شد.

▪️در این مرحله اکثریت ۷۵٪ فقط به دنبال اطلاعات رایگان هستند و کاری با برندتان ندارند مرحله دوم هدایت آن اقلیت یعنی ۲۵٪ دیگر هست.

2⃣ مرحله #علاقه:

▪️در این مرحله مشتری تازه با شما آشنا شده است. چند باری هست که محتوای شما را دیده و کم کم نسبت به شما دید پیدا می کند. در این مرحله افزایش اعتماد خیلی مهم است که عملاً محتوای رایگان سطح دوم می تواند به این کار خیلی کمک کند.

▪️محتواهایی که عملاً یک نمونه ساده و کوچک شده از محصولتان هستند و مخاطب می تواند رایگان بدون هزینه تجربه کند. نظرات مثبت مشتری ها می توانو اعتماد سازی را تسهیل کند.

3⃣ مرحله #اعتماد:

▪️در این مرحله فقط ۲٪ از کل مخاطب های شما قرار دارند آن ها دیگر کاملاً به شما اعتماد کردند و مطمئن شدند که محصول یا خدمات شما برایشان مفیده و برندتان می تواند در مسیر مشکلی که دارند کمک حالشان باشد.

▪️اینکه انتظار داشته باشید تمامی ۱۵٪ افرادی که به برند شما علاقه مند شدند به مشتری تبدیل شوند یک اتفاق محال و غیر ممکن است.


#فروش
#قیف_فروش
#مدیریت_فروش
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
تشریح قیف فروش

شاید اصطلاح #قیف_فروش یا؛

#sales_Funnel

طی سال‌های اخیر رواج یافته باشد، اما مفهوم آن چندین دهه است که در ذهن فروشندگان وجود دارد. قیف فروش که گاهی به آن قیف بازاریابی یا؛

#Marketing_Funnel

قیف درآمد یا؛
#Revenue_Funnel

هم گفته می‌شود، مسیری است که یک #مشتری_راغب یا سرنخ یا Lead طی می‌کند تا به #مشتری_واقعی شما تبدیل شود.

💢 چند نکته:

▪️قیف فروش، یک ساختار مشخص و فراگیر ندارد  و با توجه به مدل کسب و کار و نوع مشتریان شما (فردی یا سازمانی) می‌تواند شکل‌های متفاوتی داشته باشد.

▪️باید به این نکته هم اشاره کنیم که قیف فروش معمولاً با سرنخ یا Lead شروع می‌شود، اما انتهای پایانی آن ممکن است برای کسب و کارهای مختلف متفاوت باشد.

▪️مثلاً ممکن است شما بعد از فروش محصول به مشتری، عضویت درباشگاه مشتریان را هم به عنوان یک مرحله در نظر بگیرید.

▪️چون از نظر شما آخرین گام در تبدیل شدن به یک مشتری کامل و واقعی، اینست که در باشگاه مشتریان شما عضو باشند. بنابراین، نقطه‌ پایانی قیف، تا حدی بر اساس سلیقه و استراتژی شما تعیین می‌شود.

#فروش
#مدیریت_فروش
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
چرخه عمر محصول

#چرخه_عمر_محصول مورد توجه خیلی از بازاریاب‌ها و مدیرهای کسب‌وکار قرار گرفته است و نقش پررنگی در تعیین استراتژی‌های کسب‌وکاری دارده. این چرخه از ۴ مرحله تشکیل شده که هر کدام ویژگی‌های متفاوتی دارند:

1⃣ مرحله معرفی و عرضه:

میزان رشد و #رقابت کم و محصول به تازگی به بازار عرضه شده است.

2⃣ مرحله رشد:

 محصول مورد پذیرش مشتری‌های عمومی قرار گرفته و تمرکز کسب‌وکار روی افزایش #سهم_بازار است.
 
3⃣ مرحله بلوغ:

دوره‌ای هست که رشد فروش به میزان ثابتی می‌رسد؛ چون #محصول مورد پذیرش اکثریت خریدارها قرار گرفته است.
 
4⃣ مرحله افول:

بعد از مدتی ممکن است #فروش و سود محصول روند نزولی طی کند و مشتری‌ها کمتر شوند.
 
💢 این چرخه به بازاریاب‌ها کمک می‌کند تا بفهمند محصولشان در چه مرحله‌ای قرار دارد و با توجه به آن برای #محصولات جدید خود برنامه‌ریزی کنند و استراتژی‌های جدیدی به کار بگیرند.


#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تفاوت فروش و بازاریابی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تفاوت فروش و بازاریابی

▪️اگر یک #کسب_و_کار کوچک یا متوسط داشته باشید، احتمالاً فرق چندانی بین بخش بازاریابی و فروش قائل نیستید، چون نیروی کافی برای تمرکز جداگانه بر روی این دو بخش ندارید. به علاوه، فکر نمی‌کنید که این دو تفاوت چندانی با هم داشته باشند. اگر این حرف درست است، باید به شما خبری بدهم: بازاریابی و فروش با یکدیگر فرق بسیاری می‌کنند و در نتیجه، نیاز به تخصص‌های متفاوتی دارند.

▪️اگر قرار باشد بخش #مارکتینگ فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از #فروش با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد. اما اگر مارکتینگ جایگاه خود را در تیم مدیریت پیدا کند، می‌تواند تبدیل به یک المان رشد خوب با تمرکز برون شرکتی شود که فروش شما را هم افزایش می‌دهد.

▪️پس بهتر است به جای اینکه #بازاریابی و فروش را ادغام کنید، دو بخش جداگانه برای آنها در نظر بگیرید و کاری کنید که این دو بخش به خوبی یکدیگر را پشتیبانی کنند. به این ترتیب تضمین رشد تجارت شما بیشتر خواهد بود. البته این فقط حرف ما نیست. نتایج یک #تحقیق علمی هم این موضوع را تائید می‌کند و به ما نشان می‌دهد شرکت‌هایی که دو بخش فروش و بازاریابی آنها جدا هستند، رشد بیشتری را نسبت به رقبا دارند.


#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش #هوش_هیجانی #مدیریت_فروش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش

1⃣ صبر بیشتر برای درک بهتر احساسات و عواطف مشتری

همدلی یعنی توانایی اینکه در احساسات یک فرد دیگر سهیم شویم. این توانایی سهیم شدن در تجربه عاطفی‌شان است. افرادی هستند که احساسات دیگران را به راحتی مشاهده می‌کنند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند و شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی افراد یک زمینه ژنتیکی برای همدل بودن دارند. برای فروشندگان ، درک مشتری و موقعیت احساسی‌شان به عمیق‌تر کردن درک آن‌ها در کار #فروش کمک می‌کند. این به ایجاد ارتباطی کمک می‌کند که شما را در تجربه آن‌ها سهیم می‌نماید.

2⃣ خودتان را در موقعیتی که هستید تصور کنید


همدلی مستلزم این است که آنچه را که #مشتریان احساس می‌کنند احساس کنید، زمانیکه شما تشخیص دادید طرف مقابل چه احساسی دارد می‌بایست خودتان را در موقعیت‌اش قرار دهید. اما این به آن معنا نیست که شما خودتان را منطقی نشان دهید. همدلی توانایی گفتن "بله، می توانم تصور کنم که شما چه احساسی دارید" نیست. در عوض، توانایی گفتن عبارت "بله، احساس می‌کنم که چه احساسی دارید." می‌باشد. برای فروشندگان ، این توانایی به ایجاد ارتباط و بنیان اعتماد کمک می‌کند. این کار به شما کمک می‌کند که مشتری را سر میز مذاکره بیاورید.

3⃣ گوش دادن و پذیرش تفسیر صحبت‌های مشتریان

هوش هیجانی یا #هوش_عاطفی مستلزم توانایی گوش دادن به دیگران است و پذیرش تفسیر آنها از رویدادها، حقایق و یا ایده‌هایی است که برای آن‌ها درست می‌باشد. برای اینکه واقعا همدلی و هوش عاطفی خود را تمرین کنید، شما باید قادر باشید بدون قضاوت سریع درباره واقعیت‌ها و یا معنای آنچه که گفته می‌شود، گوش دهید. شما باید تفسیر آن‌ها را همان طور که معتبر و ارزشمندند بپذیرید.

4⃣ مکث کنید تا بتوانید بر روی پاسخ تان تمرکز کنید

هدایت و تغییر #ذهن_مشتری به این معنی است که شما نه تنها باید این مهارت‌ها را با دیگران تمرین کنید، همچنین باید آن‌ها را با خودتان تمرین کنید. این به آن معناست که از احساسات خود آگاه هستید. قبل از اینکه بتوانید احساسات و عواطف دیگران را مدیریت کنید، باید بتوانید احساسات خود را مدیریت کنید. یکی از قدرتمند‌ترین راه‌های مقابله با حوادثی که بار احساسی بالایی دارند این است که قبل از پاسخ دادن مکث کنید. از این مکث استفاده کنید تا ببینید که آیا پاسخ‌تان شما را به نتایج مورد نیاز می‌رساند یا نمی‌رساند. بر روی احساسات و عواطف تمرکز نکنید، بر روی پاسخی متمرکز شوید که شما را به نتیجه مورد نیاز‌تان می‌رساند.

5⃣ از احساسات برای اینکه اقدام نمایید، استفاده کنید

مدیران و رهبران با #هوش_هیجانی (هوش عاطفی) بالا (EQ) از احساساتشان برای اقدام به عمل استفاده می‌کنند. آن‌ها از احساسات منفی برای ایجاد تغییر در تیم خود و هدایت آنها برای انجام کارها استفاده می‌کنند. آن‌ها از احساسات مثبت برای ایجاد عملکرد فرهنگی بالا استفاده می‌کنند که بر این باورند که با استفاده از آن‌ها می‌توانند موفق شوند. فروشندگان باید قادر باشند مشتریان و اعضای تیم خود را به سمت عملگرایی سوق دهند.‌‌‌

#هوش_هیجانی
#مدیریت_فروش
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل ارزیابی آموزشی فیلیپس #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریت www.modiryar.com @modiryar
مدل ارزیابی آموزشی فیلیپس

یک روش خوب و کاربردی برای #ارزیابی_آموزش، پیروی از مدل فیلیپس V است که به عنوان مدل بازگشت سرمایه فیلیپس نیز شناخته می شود. این مدل که توسط جک فیلیپس توسعه و بسط داده شد، به طور کلی از مدل کرک پاتریک پیروی می کند.

#مدل_فیلیپس در مقایسه با چهار سطح ارزیابی کرک پاتریکس، پنج سطح را در برمی گیرد. فیلیپس سطح پنجمی را اضافه کرد که بازگشت سرمایه (ROI) است _ معیاری که برای رهبران منابع انسانی به منزله نشان دادن اهمیت آموزش به تصمیم گیرندگان بسیار ارزشمند و حائز اهمیت است.

🔴 مدل فیلیپس V از ترتیب زیر از پنج سطح ارزیابی آموزشی پیروی می کند:

سطح ۱: واکنش

این مدل با ارزیابی تجربه شرکت کنندگان در #برنامه_آموزشی که آن‌ها را پشت سر گذاشته‌اند، آغاز می شود. رایج ترین تکنیک، استفاده از نظرسنجی، پس از آموزش است. با این حال، از آنجایی که کارمندان احساس می‌کنند «بیش از حد مورد بررسی قرار گرفته‌اند»،

تکنیک‌های دیگر شامل #نظرسنجی‌_های_پالس (پاپ‌آپ)، فناوری هوش مصنوعی برای درک واکنش‌های احساسی، صندوق پیشنهادات و انتقادات و سایت‌های بررسی کننده قابل استفاده است. این مرحله برای جمع آوری داده ها به منظور ارزیابی است.

سطح ۲: یادگیری

این مرحله برای ارزیابی این موضوع است که آیا #یادگیری واقعاً انجام شده است یا خیر. به عبارت دیگر، این مرحله راهی موثر برای سنجش این است که آیا اهداف آموزشی برنامه آموزش برآورده شده است و آیا کارکنان حضور موثر داشته اند یا خیر ؟ یک راه برای انجام این امر انجام یک پیش آزمون و پس آزمون مهارتی است.

به عنوان مثال، اگر هدف، آموزش به گروهی از #برنامه_نویسان یک زبان برنامه نویسی جدید، به عنوان مثال پایتون بود، خوب است که زبان آموزان را قبل از شروع و بعد از برنامه آموزشی با ارزیابی مهارت های پایتون مورد آزمایش قرار دهید.

سطح ۳: کاربرد و پیاده سازی

در این مرحله، #مدل_فیلیپس V سعی در تشخیص این موضوع دارد که آیا مشکل از کاربرد یادگیری است یا مشکل در پیاده سازی آن است. مثلاً فرض کنید اطلاعات جمع‌آوری‌شده در سطح دوم تأیید می‌کند که آموزش موفق نبوده است. سپس سطح ۲ می تواند تعیین کند که زیر ساخت های لازم برای پیاده سازی آموزش در سازمان وجود ندارد.

برای مثال، اگر کارمندان نرم افزار پایتون را می‌شناختند، اما به دلیل نیاز به #دانش های نرم‌افزاری قادر به استفاده از آن نبودند، مشکلی که بایستی حل شود این است که سازمان بر روی آموزش نرم‌افزار دیگری سرمایه‌گذاری کند.

سطح ۴: تاثیر

در سطح چهارم، مدل فیلیپس V بر تأثیر کلی آموزش بر سازمان تاکید می کند. این مرحله نه تنها تأثیر آموزشها را به اثربخشی آموزش نسبت می دهد، بلکه عوامل سازمانی را نیز در نظر می گیرد که ممکن است مانع اجرای موفقیت آمیز مهارت های به دست آمده در طول آموزش شود. عوامل خارجی را نیز در نظر می گیرد و اینکه آیا این عوامل تأثیری بر #عملکرد تمرین دارد یا خیر.

به عنوان مثال، فرض کنید یک برنامه آموزشی برای نمایندگان فروش در مورد مهارت آموزش فروش پروموشن در فروشگاه اجرا کرده اید. به دلیل کووید_۱۹، نمایندگان #فروش شما نمی توانند به مشتریان نزدیک شوند. بنابراین می توان حدس زد که به کارگیری مهارت های جدید به دست آمده در طول آموزش به دلیل عدم استفاده از آن‌ها با مشکل مواجه می شود.

سطح ۵: بازگشت سرمایه (ROI)

در این سطح است که مدل فیلیپس V خود را از مدل کرک پاتریک متمایز می کند. بازگشت سرمایه آموزش را اندازه گیری می کند. اگرچه هیچ راه مستقیمی برای نسبت دادن آموزش به #عملکرد کسب و کار وجود ندارد، مدل فیلیپس V از اندازه و مقیاس های خاصی برای ارائه دیدگاه نزدیک‌ترین نقطه ممکن استفاده می‌کند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریت

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
🔴 مدیرعامل با چه چالش هایی روبرو است؟ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔴 مدیرعامل با چه چالش هایی روبرو است؟

1⃣ عقب نماندن از پیشرفت‌های فناوری و تحول دیجیتال

بسیاری از کارکردهای یک کسب و کار (Business Functions) مثل #فروش، بازاریابی، مالی، منابع انسانی و… به سمت دیجیتالی شدن در حال حرکت هستند تا هر کدام از دپارتمان‌ها بتوانند با کیفیت و اثربخشی بالاتری، وظایف خود را انجام دهند و نتایج متفاوتی خلق کنند. آگاه بودن مدیر ارشد اجرایی نسبت به بکارگیری از این فناوری‌ها در کسب وکار، به مساله مهمی در سازمان ها تبدیل شده است.

2⃣ نحوه پیدا کردن و حفظ استعدادهای برتر

یکی از مشکلات مدیر عامل در سازمان، خلق یک استراتژی کاربردی برای جذب و نگهداشت افرادی است که دارای استعدادهای برتر هستند. CEOs باید سعی کنند در #شرایط_اقتصادی مناسب، استعدادها را جذب کنند و در شرایط بد، آنها را از طریق منابع داخلی، توسعه دهند.

3⃣ پرورش فرهنگ سازمانی قدرتمند

پرورش #فرهنگ_سازمانی در فضای کسب و کار فعلی و از آنجایی که شرکت‌ها دائماً تغییر می‌کنند، لذا این موضوع یکی از مهم‌ترین چالش های مدیریتی محسوب می‌شود. به عنوان یک CEO، احتمالا دوست داشته باشید فرهنگ پر جنب و جوش و مشارکتی خود را حفظ کنید؛ زیرا امروزه، مزیت رقابتی اصلی کسب وکارها، نیروهای انسانی هستند و فرهنگ سازمانی قوی می‌تواند از این افراد پشتیبانی کند.

4⃣ اختصاص زمان کافی برای فکر کردن

اکثر #مدیران_ارشد می‌دانند که داشتن زمان برای فکر کردن و تأمل، برای شفاف‌سازی و به حرکت درآوردن یک فرآیند استراتژیک سازمانی بسیار مهم است. شاید در ظاهر، اختصاص دادن زمان به انجام چنین کارهایی ساده به نظر برسد اما حقیقت این است که اصلا کار راحتی نیست و ناتوانی یا عدم برنامه ریزی صحیح در اختصاص این زمان، به یکی از چالش های مدیر عامل تبدیل شده است.

5⃣ توانایی پیشرفت کردن در شرایط عدم قطعیت و نابسامانی

به عنوان یک مدیر عامل، بیشتر اوقات زمانی که می‌خواهید دیدگاه‌ها و چشم اندازهای خود را بصورت عملیاتی در سازمان پیاده سازی کنید و در سازمان، #پیشرفت را رقم بزنید، تمرکز کافی را ندارید یا به دلیل مشغله‌های زیاد و عدم قطعیت بالا، آن کار را معمولاً به تعویق می‌اندازید.

6⃣ یک گام جلوتر از رقبا بودن

همانطور که در مطالب قبلی در مورد این موضوع صحبت کردیم که چگونه یک گام از رقبا جلوتر باشیم، به عنوان یکی از چالش های #مدیریت_عامل، می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که: «چگونه می‌توان در یک بازار رقابتی، رقابت پذیر بود و با دیگران رقابت کرد؟»

7⃣ ایجاد یک تیم قوی مدیریتی در سازمان

یک CEO باید زمان خود را بر روی استخدام مدیران مناسب (از منابع داخلی یا خارجی) متمرکز کند و سپس #جلسات_مدیریتی مستمر و متمرکزی در راستای حل مشکلات سازمان داشته باشد.

داشتن یک تیم مدیریتی قوی، به #مدیران کمک می‌کند تا در هر چالشی که سازمان با آن روبرو می‌شود، بتوانند از فکر، ایده و نظرات دیگر مدیران بیشترین بهره را ببرند و آن مشکل را با کمترین هزینه و زمان حل و فصل کنند.

8⃣ برقرای ارتباط قوی توأم با تغییرات مداوم

همه #سازمان‌_ها یا رهبرانی که با آن‌ها کار کرده‌ایم، چه در خود سازمان و چه در صنعت، با تغییر مسیر کسب وکار و منحرف شدن آن مبارزه می‌کنند.

وقتی می‌خواهید #رهبری_تغییر را بر عهده بگیرید، کلید موفقیت، اعتماد و ارتباط شفاف است.

9⃣ ایجاد یک محیط امن و حمایتی

در اولویت قرار دادن #نیروی_انسانی، نحوه انعکاس فرهنگ سازمانی بر روی آنها و تاثیر آن بر سازمان، همگی جز دغدغه های مدیریت عامل محسوب می‌شوند.

▪️وقتی نیروهای انسانی احساس می‌کنند به شکلی که به آن عادت نکرده‌اند، به چالش کشیده می‌شوند، و در عین حال فکر می‌کنند که توسط مدیریت درک و حمایت می‌شوند، اتفاقات مختلف در #سازمان رخ می‌دهد.

🔟 شناسایی فرصت‌ها و انتخاب بهترین گزینه‌ها

به عنوان یک #مدیرعامل، باید هوش و شَمه‌ی بالایی برای جستجو کردن و شکار بهترین فرصت‌ها برای رشد و تقویت کسب وکار خود داشته باشید.

اما چالشی که این دسته از #مدیران با آن روبرو هستند این است که «کدامیک بهترین انتخاب ممکن است؟»


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
🔺قانون یرکس - دادسون 🔻نحوه اثرگذاری استرس بر عملکرد #استرس #مدیریت_استرس #پایگاه_جامع_مدیریار #قانون_یرکس_دادسون www.modiryar.com @modiryar
استرس چگونه برعملکرد تاثیر می‌گذارد؟

🔺نویسنده:Scott Edinger
🔻مترجم: مریم رضایی

استرس داشتن، ویژگی اصلی خیلی از مشاغل است. اما در فروش، چه به صورت فردی و چه به صورت سازمانی، نوعی استرس خاص حاکم است. وقتی آمار و ارقام روند نزولی پیدا می‌کند، واکنش مدیران افزایش فشار بر سازمان فروش است.

گروهی ۷۰ نفره از مدیران عامل یک کنفرانس تکنولوژی جهانی که سال گذشته برگزار شد، در پاسخ به این سوال که وقتی عملکرد مالی آنها افت می‌کند، چه راهکاری دارند، بی‌درنگ پاسخ دادند که از تیم فروش می‌خواهیم اعداد و ارقام را بالا بیاورند.

سر پا نگه داشتن کسب‌وکار، یکی از وظایف تیم فروش است، اما فشاری که بر آنها وارد می‌شود، محیطی پراسترس را ایجاد می‌کند که می‌تواند نتیجه معکوس به بار آورد. استرس زیاد در هر موقعیت حرفه‌ای، مانع شکوفایی استعدادها می‌شود و به تصمیم‌گیری ضعیف منجر می‌شود.

هنگام مواجهه با #استرس شدید، توانایی ما برای تمرکز، حل مشکلات و توجه دقیق به جزئیات، به طور چشمگیری کاهش پیدا می‌کند. وقتی فروشنده‌ها برای بستن قراردادهای جدید، بیش از حد تحت فشار قرار می‌گیرند، عصبی می‌‌شوند و چرخه‌های فروشی که وعده داده‌اند را یا نیمه‌کاره می‌گذارند یا به آنها پایان می‌دهند.

تحمیل یا دیگر رفتارهای نامناسب، #اثربخشی_فروش را کاهش می‌دهد و به حاشیه سود آسیب می‌زند. خیلی از مشتریان هم وقتی برای خرید تحت فشار غیرعادی قرار می‌گیرند، واکنش معکوس نشان می‌دهند و اقدام به خرید نمی‌کنند؛ مخصوصا وقتی قرار باشد راه‌حل‌های پیچیده به آنها فروخته شود.

استرس باعث می‌شود کل تیم‌های فروش طوری رفتار کنند که هر معامله‌ای یک کسب‌وکار خوب به نظر بیاید. برای اینکه قراردادی راحت‌تر امضا شود، باید یک تخفیف بزرگ در نظر گرفت؟ اشکالی ندارد. این قرارداد دردسرساز به نظر می‌رسد و #مشتری مناسب نیست؟

چه اهمیتی دارد، باید آمارهای این ماه را درست کنیم. در این شرایط، رویکرد این است: تحت هر شرایطی و با هر هزینه‌ای، به درآمدزایی برسیم. تمرکز فروشنده‌ها کوتاه مدت می‌شود و انگار فقط به آنها دستور داده شده کاری انجام دهند. این رویکرد،‌ عواقب بلندمدتی برای کسب‌وکار دارد: افزایش ضرر و شکست در ایجاد یک #تجربه_فروش جذاب.

رهبران کسب‌وکار در تلاش برای به حداکثر رساندن جنب‌وجوش و ایجاد حس اضطرار در #سازمان_فروش، اهمیت کسب نتایج خوب ماهانه یا فصلی را پررنگ‌تر از هر چیز دیگر می‌کنند. آنها با این کار، بازدهی بلند مدت کسب‌وکار را با ریسک مواجه می‌کنند.

در نمودار بالا که توسط دو روانشناس به نام‌های #رابرت_یرکس (Robert Yerkes) و #جان_دادسون (John Dodson) تهیه شده، می‌توانید به وضوح ببینید که استرس چگونه بر عملکرد اثر می‌گذارد. تحقیقات آنها نشان می‌دهد وقتی استرس در کمترین حد خود باشد، حوزه عملکرد بسیار ضعیف است.

افزایش هیجانات ذهنی و روانی، عملکرد را ارتقا می‌دهد؛ اما تا یک حد مشخص. از آن به بعد، هرقدر استرس افزایش یابد، عملکرد ضعیف می‌شود. پس بهترین حالت حد میانه‌ است و سطح بهینه استرس، بالاترین میزان عملکرد را ایجاد می‌کند.

اصطلاح فنی این سطح بهینه
#استرس_مفید (eustress) نام دارد که مدیران باید دقیقا بر همین میزان استرس تمرکز کنند تا بهترین نتایج را بدست آورند. آنها بجای اینکه فقط استرس بخش فروش را برای بالا بردن آمار فروش افزایش دهند، می‌توانند با ۳ راهکار زیر عملکرد فروشنده‌های خود را به حداکثر برسانند:

1⃣ تمرکز بر ایجاد یک تجربه فروش استثنایی

#تجربه_فروش عاملی مهم است که وقتی مشتریان گزینه‌های مختلف خود را ارزیابی می‌کنند بر تصمیم‌گیری آنها اثر می‌گذارد. تحقیقات نشان می‌دهد تجربه فروش بر حدود ۲۵٪ معیارهای تصمیم‌گیری خرید و فروش بنگاه به بنگاه (B۲B) اثر می‌گذارد. تجربه فروش عبارت است از: ایجاد ارزش جهک مشتریان از طریق کمک به دیدن مشکلاتی که مورد توجه آنها نبوده، فرصت‌هایی‌ که از آن آگاه نبوده‌اند و راه‌حل‌هایی که پیش‌بینی نکرده‌اند.

2⃣ تمرکز بر فرآیند فروش نه دستاورد آن

#فرآیند_فروش یک نقشه راه برای ایجاد تجربه فروشی است که برای مشتری ارزش دارد و شما را از رقبا متمایز می‌کند. اگر می‌خواهید فرآیندی ایجاد کنید که به فروشنده‌ها کمک کند بیشتر بفروشند، آنرا با نحوه خرید خریداران هماهنگ‌سازی کنید. در هر مرحله از فرآیند فروش، چند اقدام کلیدی وجود دارد که می‌گوید آیا می‌توان به مرحله بعد رفت یا نه.

3⃣ تمرکز بر مربی‌گری جهت ارتقای عملکرد

#فروش_محصولات و خدمات پیچیده به تخصصی نیاز دارد که هیچگاه در برنامه‌های آموزشی بصورت کامل به آن پرداخته نمی‌شود. باید در موقعیت‌های واقعی، مهارت‌ها را توسعه داد و این کار از طریق مربی‌گری محقق می‌شود. وقتی مدیران بر پرورش استعداد فروش تمرکز کنند، روی یک مزیت رقابتی سرمایه‌گذاری کرده‌ و می‌توانند مدل‌های خوبی ارائه کنند.

@modiryar
مدیریار | Modiryar
زنجیره ارزش پورتر؛ نقشه راه کسب‌وکارها #زنجیره_ارزش یک چارچوب مدیریتی استراتژیک است که توسط مایکل پورتر، استاد مشهور مدیریت استراتژیک، ارائه داده شده است. زنجیره ارزش در واقع مدلی ساختاری است که انواع فرایندها و فعالیت‌های مختلفی را که در راستای تولید…
تقسیم فرایندها بر اساس مدل زنجیره ارزش پورتر

وقتی صحبت از تقسیم فرایندها بر اساس #مدل_زنجیره_ارزش_پورتر می‌شود، سازمان‌ها می‌توانند از آن به عنوان چارچوبی برای شناسایی و تجزیه‌وتحلیل وظایف و فرایندهای خاص هر دسته استفاده و درک کنند که چگونه هر فرایند به خلق ارزش و مزیت رقابتی سازمان کمک می‌کند. زنجیره ارزش شامل فعالیت‌های پیوسته‌ای است که می‌توان آن‌ها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد: فعالیت‌های اصلی و فعالیت‌های پشتیبان.

تفاوت بین فعالیت‌های اصلی و فعالیت‌های پشتیبان در #زنجیره_ارزش_پورتر در رابطه با نوع فعالیت‌ها و نقش آن‌ها در ایجاد ارزش در کسب‌وکار است. فعالیت‌های اصلی (Primary Activities)به فرایندهای کلانی اطلاق می‌شوند که فعالیت‌های اصلی مورد نیاز برای رسیدن به اهداف و ماموریت‌های سازمان را برعهده دارند و مستقیماً در تولید، توزیع، فروش و خدمات پس از فروش محصولات و خدمات شرکت دخیل هستند، در حالی که فعالیت‌های پشتیبان (Support Activities)ارائه خدماتی هستند که برای حمایت از فعالیت‌های اصلی و بهبود عملکرد کلی کسب‌وکار انجام می‌شوند.

می‌توان گفت که تاکید #زنجیره_ارزش بر ایجاد برتری رقابتی است و این فرایندها بر اساس عملکردهای اصلی و پشتیبانی، به ارزیابی کسب‌وکار، بهبود توانایی‌ها و در نهایت ایجاد ارزش رقابتی کمک می‌کند. تفاوت بین ارزش نهایی محصول و هزینه‌ای که بابت ایجاد ارزش صرف می‌شود، حاشیه سود (PROFIT MARGIN) محصول را تعیین می‌کند. بنابراین، هرچه با هزینه ثابت ارزش بیشتری ایجاد کنیم، سود بیشتری نیز به دست خواهیم آورد.

فعالیت‌های اصلی شامل ۵ مرحله و فعالیت‌های پشتیبان شامل ۴ مرحله هستند که در ادامه به توضیح هر یک می‌پردازیم.

🔴 زنجیره ارزش

1⃣ فعالیت‌های اصلی:

#لجستیک_ورودی:

این فعالیت‌ها شامل دریافت، ذخیره‌سازی و توزیع ورودی‌ها یا مواد خام برای عملیات سازمان است و با بهبود روابط با تامین کنندگان، باعث ایجاد ارزش می‌شود.

#عملیات:

عملیات فرایندهای حیاتی هستند که ورودی دریافتی شما به عنوان یک کسب‌وکار را به خروجی ارزشمندی که در نهایت به دست مشتریان می‌رسد، تبدیل می‌کنند. نرم افزار تولید و دیگر نرم افزارهای صنعتی به مدیریت بهینه‌‌سازی این مرحله کمک بسزایی می‌کنند.

#لجستیک_خروجی:

لجستیک خروجی فعالیت‌های مربوط به تحویل محصول یا خدمات به مشتری نهایی است. برای مشاغلی که ارزش نهایی آن‌ها یک محصول فیزیکی است، این گروه شامل فرآوری سفارش، انبارداری و توزیع محصولات ساخته‌شده به مشتریان می‌شود.

#بازاریابی و #فروش:

بازاریابی و فروش هر فعالیتی است که به اطلاع رسانی به مشتریان احتمالی، توسعه بازار و در نهایت فروش محصولات کمک کرده و شامل فعالیت‌هایی از قبیل تبلیغات و فروش محصول، تحقیقات بازار و مدیریت ارتباط با مشتریان می‌شود.

#خدمات:

فعالیت‌هایی که به‌عنوان خدمات طبقه‌بندی می‌شوند، مواردی هستند که پس از فروش رخ می‌دهند و به درگیر نگه‌داشتن مشتریان، عمر محصولات، کاهش قیمت یا ادامه تعامل با مشتریان مربوط می‌شوند. مواردی مانند نصب، تعمیر و پشتیبانی پس از فروش برای افزایش رضایت مشتریان را می‌توان در این بخش قرار داد.

2⃣ فعالیت‌های پشتیبان:

#تدارکات:

شامل فرایند تأمین و خرید ورودی‌ها یا منابع مورد نیاز برای عملیات سازمان است.

#توسعه_فناوری:

فعالیت‌های مرتبط با تحقیق و توسعه، نوآوری و زیرساخت فناوری برای پشتیبانی عملیات سازمان را می‌توان عضوی از این بخش دانست.

#مدیریت_منابع_انسانی:

مدیریت منابع انسانی نقش مهمی در حمایت از کسب‌وکارهای بزرگ ایفا می‌کند. این بخش شامل فعالیت‌هایی مانند جذب، آموزش و مدیریت نیروی کار در سازمان می‌شود.

#زیرساخت:

شامل کارکردهایی مانند امور مالی، حسابداری، حقوقی و مدیریت عمومی است و امکان انجام مؤثر سایر فرایندها را فراهم می‌سازد.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فازهای چرخه عمر کسب و کار یا سازمان #کسب_و_کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فازهای چرخه عمر کسب و کار یا سازمان

فاز اول(راه اندازی)

در فاز راه اندازی، #فروش کم است اما به آرامی (به این امید که به طور پیوسته) در حال افزایش است. کسب‌وکارها با تبلیغ مزیت‌های نسبی و ارزش‌های پیشنهادی خود بر بازاریابی برای بخش‌های مصرف‌کننده هدف تمرکز می‌کنند. با این حال، از آنجایی که درآمد کم است و هزینه های اولیه راه اندازی بالا است، کسب و کارها در این فاز مستعد ضرر و زیان شدید هستند.

فاز دوم (طفولیت)

در این دوره، کسب و کار، کودکی بیش نیست و باید حمایت کامل شود. شبانه روز کار و سرمایه گذاریهای متعدد #کارآفرینان را خسته و پشیمان می کند. اما همان طور که زمان پیش می رود، این کودک رشد میکند.

فاز سوم (رشد سریع)

در #فاز_رشد، سازمان ها رشد سریع فروش را تجربه می کنند. از آنجایی که فروش به سرعت افزایش می‌یابد، کسب‌وکارها پس از عبور از نقطه سربه‌سر، شروع به سوددهی می‌کنند. با این حال، از آنجایی که چرخه سود همچنان از چرخه فروش عقب است، سطح سود به اندازه فروش بالا نیست. در نهایت، جریان نقدینگی در فاز رشد مثبت می شود، که نشان دهنده جریان نقدینگی اضافی است.

فاز چهارم (بلوغ)

در این فاز، فروش افزایش می‌یابد، اما با سرعت کمتر، معمولاً به دلیل نزدیک شدن به اشباع بازار یا ورود رقبای جدید به بازار. اوج فروش در فاز ترک فروش اگرچه فروش همچنان در حال افزایش است، اما سود در این فاز شروع به کاهش می کند. این رشد در فروش و کاهش سود نشان دهنده افزایش قابل توجه هزینه ها است. در نهایت، #جریان_نقدی افزایش می یابد و از سود فراتر می رود.

فاز پنجم (تکامل)

زمانی که کسب و کار بالغ می شود، فروش به آرامی شروع به کاهش می کند. #حاشیه_سود کمتر می شود، در حالی که جریان نقدی نسبتا راکد باقی می ماند. با نزدیک شدن به بلوغ سازمان ها، سرمایه تا حد زیادی حامی کسب و کار است و بنابراین تولید وجه نقد بالاتر از سود در صورت سود و زیان است.

فاز ششم (نقطه اوج)

در این فاز، بسیاری از کسب‌وکارها با زیرسازی و ساختارسازی مجدد خود و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و بازارهای نوظهور، چرخه عمر تجاری خود را در این فاز گسترش می‌دهند. این به سازمان ها اجازه می دهد تا خود را در #صنایع_پویا خود قرار دهند و رشد خود را در بازار به روز کنند. به هررو این نقطه اوج است و بسیاری از سازمانها در این نقطه در معرض شروع غرور قرار دارند.

فاز هفتم (ثبات)

در این فاز، #فروش ثابت شده و سود کاهش یافته و هزینه ها بالاست اما کسب و کار روتین خود را یافته و درحال جلورفتن است. سازمان های باثبات معمولا به سختی از بین می روند اما در همین جاست که در معرض آغاز فاز سقوط قرار دارند. اگر در این فاز کارهایی که لازم است انجام نشود، سازمان به سقوط نزدیک می شود.

فاز هشتم (اشرافی گری)

پس از اینکه شرکت به #سوددهی مناسبی دست یافته، اشرافی گری و خرجهای اضافی آغاز می شود. پیش از این مرحله اگر نوآوری و دگردیسی اتفاق نیفتد، همه تصور میکنند که شرکت در ثبات دیگر از بین نخواهد رفت و اما غافل از اینکه «آنجا که توفرعون زمانی، در تیررس باد خزانی». کارکنان، مدیران و خصوصا اقوام و بستگان مدیران، شروع به گسترش مافیای خود نموده و خرجهای بیربط آغاز می شود و سود کاهش می یابد.

فاز نهم (بوروکراسی اولیه)

مدیران در این فاز به دست پا افتاده و شروع به #قانون_گذاری جزیره ای میکنند. کم کم قوانین دست و پاگیر آغاز شده و سازمان عریض و طویل میشود.

فاز دهم (بوروکراسی)

در این فاز #سازمان کاملا بروکراتیک و فشل است. همه چیز بارها تایید گرفته شده و سرعت به شکل فزاینده ای کاهش می یابد. هر چیز بیش از زمان ممکن، طول میکشد و کارها به سرانجام نمیرسند.

فاز یازدهم (اتهام زنی و فرافکنی)

در فاز یازدهم #چرخه_عمر_سرمایه_گذاری، فروش با سرعتی شتابان شروع به کاهش می کند. این کاهش فروش نشان دهنده ناتوانی سازمان ها در انطباق با محیط های بیرونی است. اینجاست که اقوام خرج تراش و مدیران بریز و بپاش کن، شروع به اتهام زنی به یکدیگر کرده و ایرادات را گردن یکدیگر میاندازند.

فاز دوازدهم (مرگ)

در فاز آخر #چرخه_عمر_سازمان، فروش در پایین ترین سطح است. سود میزان کمینه خود را تجربه میکند و مدیران در حال استعفادادن هستند. شرکت ورشکسته شده یا واگذار میشود و یا تعطیل خواهد شد.

#کسب_و_کار
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
راهکارهای موثر برای تغییر شرایط مالی

بهترین راهکار بهبود وضعیت مالی را می‌توان یافتن یک #منبع_درآمد جدید و بهره بری از آن دانست. برخی از افراد گمان می‌کنند انجام این کار سخت است؛

اما درواقع در دنیای امروز و با گسترش شبکه‌های اجتماعی و دنیای #آنلاین تنوع بخشیدن به منابع درآمدی آن‌قدرها هم سخت نیست.

شما با کسب برخی آموزش‌های ابتدایی می‌توانید برای وب‌سایت‌های گوناگون کارکنید، با آموزش تخصص خود به دیگران درآمد کسب کنید و یا به #فروش_آنلاین بپردازید.

انتخاب #شغل_دوم، وابسته به شرایط شغل اول شما است. باید دریابید چند ساعت در طول شبانه‌روز می‌توانید برای شغل دومتان زمان بگذارید یا تا چه حد می‌توانید از تفریحات خود دست بکشید.

کمتر خرج کردن و کاهش هزینه ها
ایجاد نگرش درست نسبت به پول
افزایش درآمدها و منابع مالی
اجتناب از تله های رایج مالی

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل هفت گام در مدیریت فروش #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔴 مدل ۷ گام در مدیریت فروش

هرکس نسبت به محصول شما کنجکاوی یا علاقه‌ای نشان داد، یک #مشتری احتمالی است. برای اینکه به این مشتری احتمالی کمک کنید تا درباره خرید از شما تصمیم بگیرد، باید هفت گام زیر را بردارید:

1⃣ ارتباط با مشتری

به محض اینکه نشانه یا سرنخی از علاقه مشتری به محصولتان پیدا کردید برای ارتباط با او #برنامه‌_ریزی کنید. این بخش مهمی از مدیریت فروش است. ممکن است در فروشگاه لوازم خانگی متوجه شوید که یک زوج جوان روی تلویزیون‌های LED‌ تمرکز کرده‌اند.

آنها را زیر نظر بگیرید و با توجه به اینکه کدام محصولات را بیشتر بررسی می‌کنند، علاقه و توان خرید آنها را محک بزنید. بعد از مدت کوتاهی به آنها مراجعه کنید و سعی کنید به عنوان یک #مشاور به آنها کمک کنید در مورد خریدشان تصمیم بگیرند.

2⃣ معرفی محصول

مدتی که از ارتباطات شما با مشتری گذشت، می‌توانید محصول مناسبی را به او معرفی کنید. بسته به نوع محصول، این مدت ممکن است از چند دقیقه تا چند سال باشد! برای اینکه بتوانید از پس این کار بر بیایید باید علاوه بر نیازها، خواسته‌ها و سلیقه مشتری را نیز برآورد کنید. یک مشتری تشنه نیاز به نوشیدنی دارد. ولی خواسته او ممکن است آب خنک، چای داغ یا دوغ گازدار باشد!

یک کارآفرین جوان که به دنبال راه‌اندازی یک #وبسایت اینترنتی است شاید یک وبسایت‌ پر از عکس را به یک وبسایت پر از متن ترجیح دهد. در مدیریت فروش حواستان باشد برای اینکه محصول خود را به‌خوبی معرفی کنید باید آن را به‌خوبی بشناسید و با نیازها، خواسته‌ها و سلیقه مشتری مطابقت دهید.

3⃣ مقابله با ترس‌ها

پول دادن، هم درد و هم ترس دارد. خریدن یک #محصول به معنی صرف‌نظر کردن از تمام چیزهای دیگر در دنیاست که می‌توان با پول آن خرید! باید این را درک کنید و با مشتری همدلی کنید تا با احساس خوبی که در ارتباطات با شما پیدا می‌کند حاضر شود از پولش بگذرد. ممکن است مشتری سوالات و تردیدهایی را مطرح کند. از قبل آنها را حدس بزنید، فهرست کنید و جواب‌های متقاعد کننده‌ای برای آن پیدا کنید.

به تدریج که با مشتریان محتلف روبرو می‌شوید سوالات و تردیدهای آنها را به این فهرست اضافه کنید. خیلی از وبسایت‌ها بخشی به نام سوالات متداول دارند و پاسخ‌های مناسب برای آنها پیش‌بینی کرده‌اند. علاوه بر این‌ها اگر مشتریان دیگری باشند که از شما تعریف کنند یا رضایت خود را از شما ابراز کرده باشند، به رفع ترس‌ها و تردیدهای مشتریان جدید کمک خواهند کرد. بنابراین بارخوردی از آنان به #مشتریان جدید ارائه کنید.

4⃣ توافق بر سر خواسته‌ها

بعد از اینکه مشتری آرامش خود را به‌دست آورد و به #تصمیم_خرید نزدیک شد، خواسته‌هایش را با او مرور کنید تا مطمئن شوید آنها را درست فهمیده‌اید. یک بار دیگر از او تایید بگیرید و بعد از آن محصول را برای تحویل به او آماده کنید. این کار اعتماد بیشتری نسبت به شما فراهم خواهد کرد. در فروش عجله به‌خرج ندهید تا مشتری هراسان نشود. یادتان باشد، پول دادن ترسناک است. در #مدیریت_فروش، این یک مرحله اعتمادساز است.

5⃣ گرفتن پول

#محصول را ارائه دهید و پول را دریافت کنید. ممکن است فکر کنید فروش تمام شده، ولی این‌طور نیست! از مشتری به‌خاطر خریدش از شما تشکر کنید و به او اطمینان دهید از او پشتیبانی خواهید کرد. این پشتیبانی ممکن است از جنس گارانتی، خدمات پس از فروش یا پاسخگویی به سوالات بعدی او باشد. اگر شرایط اقتصادی اجازه می‌دهد یادگاری یا هدیه کوچکی به مشتری بدهید تا احساس خوبی در او ایجاد کنید. یادتان باشد، فرایند بازاریابی تا آخر فرایند فروش و حتی پس از آن ادامه دارد.

6⃣ فروش جانبی

کسی که به شما پول پرداخت کرده، اعتماد زیادی از خود نشان داده است. همین حالا می‌توانید نسبت به معرفی محصولات جانبی به او اقدام کنید. مثلا کسی که یک کفش شما خریده را راهنمایی کنید که چگونه از کفش خود نگهداری کند و یک واکس به او پیشنهاد بدهید. مدیریت فروش در همینجا پایان یافته است ولی واقعیت این است که مدیریت فروش و #مدیریت_بازاریابی گاهی باید به هم کمک برسانند.

7⃣ درخواست معرفی شما به دیگران

از مشتری بخواهید اگر از محصول یا نحوه #فروش شما رضایت داشت، شما را به دوستانش معرفی کند. اگر شرایط اجازه می‌دهد از آنان بخواهید خاطره خوش خود را در رابطه با شما در دفترچه‌ای همگانی یا وبسایت شما بنویسند.

هم هتل‌ها، هم فروشگاه‌های #اینترنتی این کار را می‌کنند. این کار در فرایند مدیریت فروش گنجانده شده است ولی عملا در حال کمک‌رسانی به اهداف مدیریت بازاریابی است. سیستم فروش در عمل ارتباطات و اشتراکات زیادی با سیستم بازاریابی دارد.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار 

www.modiryar.com

@modiryar
🔴 چرخه پیشبرد فروش

برای #فروش_آنلاین بهینه سازی موتورهای جستجو و استراتژی های گسترش شبکه های اجتماعی اولین روش هایی است که به ذهن خطور می کند. با وجود اینکه بازاریابان کمی می توانند تحولات ناشی از تغییرات الگوریتم های موتور جستجو و رسانه های اجتماعی را مدیریت کنند، ترفندهایی وجود دارد که بدون این روش ها نیز می توانید به استراتژی هایی دست یابید که در تصمیم گیری مصرف کنندگان تاثیر گزار باشید.

پیش رفت های ثابت #فروشگاه_آنلاین، تبدیل به تاکتیک بقای استانداردی می شود که می تواند باعث بهبود عملکرد کسب و کار آنلاین شما شود. ولی ایجاد یک نمای چشم نواز و انتشار مطالب جذاب در بازه های کوتاه، می تواند در نهایت منجر به اشباع شدن استراتژی شما و دلزدگی مخاطبانتان شود.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مهارت های اصلی تیم فروش

نقش اصلی یک #فروش_موفق را نمایندگان فروش بازی می‌کنند. این نماینده‌های فروش هستند که تمام تلاش شما را به ثمر می‌رسانند و درآمد شرکت شما را با فروش محصولات تضمین می‌کنند.

#مهارت‌_های_فروشندگی بسیار گسترده هستند و نمی‌توان تک‌تک آن‌ها را نام برد، اما در ادامه به برخی از نکات مهم می پردازیم که شما با رعایت و آموزش آن‌ها به تیم خود، می‌توانید تیم خود را به بهترین شکل خود آماده کنید.

فن بیان
خوب شنیدن
مهارت مذاکره
توان نه شنیدن
حفظ مشتری وفادار
رقابت برای توسعه فردی
شناخت محصولات و خدمات
فرهنگ خوش خلقی و مثبت اندیشی

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
هرم مهارت های کسب و کار

افرادی که مسئول اداره‌ی شرکت یا مدیر#کسب‌_و_کار آن هستند، برای اطمینان از تحقق اهداف تجاری شرکتشان، باید از ویژگی‌هایی از جمله مهارت های مدیریت کسب ‌و کار برخوردار باشند. این مهارت‌ها معمولا از طریق تجربه‌آموزی در محل کار یا با مطالعه‌ی شخصی به‌ دست می‌آیند. به ‌احتمال زیاد، #کارفرمایان به استخدام کارکنانی با مهارت مدیریت کسب ‌و کار بیش‌تر تمایل دارند، زیرا این افراد درمورد عملکرد هر بخش شرکت به قدر کافی دانش دارند.

#بازاریابی و #فروش

بازاریابی یعنی مشتری را راهی سفر عاطفی کنید و یاری اش کنید به انسانی که همیشه آرزو داشته یک گام نزدیک شود

#مذاکره

شما چیزی که لایق هستید کسب نمی کنید؛ بلکه چیزی را که برایش مذاکره می کنید به دست می آورید

#رهبری

هرکاری تا زمانی که خودتان مجبور نباشید انجام دهید ساده به نظر می رسد؛ رهبری هم همین طور!

#توسعه_فردی

توسعه کسب و کار شما هرگز از توسعه فردی شما پیشی نمی گیرد


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
قیف مشترک بازاریابی و فروش

طبق گفته‌های #فیلیپ_کاتلر در کتاب #مدیریت_بازاریابی، می‌توان گفت بازاریابی یعنی برآوردن نیازهای مشتریان همراه با سود. بازاریابی مفهومی گسترده‌تر از #فروش است! اینجاست که پای تحقیقات بازاریابی، آمیخته بازاریابی، فرایندهای بازاریابی، خدمات پس از فروش و… به میان کشیده می‌شود.

هدف اصلی #بازاریابی افزایش تقاضا و درآمد از طریق جلب رضایت مشتری است. بازاریابی قبل از فروش شروع می‌شود و پس از آن هم در قالب خدمات ادامه دارد؛ از اینکه مشتری چه می‌خواهد تا گرفتن ارزش از طرف مشتری با بازگشت او و افزایش ارزش مشتری.

هدف ما این است #مشتریان را قبل از اینکه بدانند به کجا می‌خواهند بروند، به‌ جایی که می‌خواهند برسند، هدایت کنیم. درک نیازهای مشتری حتی بهتر از خودشان و ایجاد محصول و خدمتی که نیازهای واقعی و نهفته را در حال و آینده برآورده کند، کاری است که به آن بازاریابی می‌گوییم

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
برای زندگی سالم

مطمئناً همه ما تا حدودی می‌دانیم که خوردن چه غذاهایی برای سلامتی ما مفید است و چه غذاهایی ممکن است به بدن ما آسیب برساند و چگونه می‌توانیم تغذیه‌ سالم داشته باشیم؛ همان‌طور که درباره ضرر و زیان خیلی از چیزهای دیگر در #زندگی اطلاعات داریم.

با این حال، اطلاعاتی که ما داریم عموماً کافی نیستند چراکه اگر به اعماقِ این ضرر و زیان‌ها برویم، فست‌فودی‌ها کم‌ترین سهم بازار را در جهان به خودشان اختصاص می‌دادند یا چیپس و پفک به عنوان کم‌ترین کالایی شناخته می‌شد که در فروشگاه‌ها به #فروش می‌رسد.

#زندگی_سالم
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل متقاعدسازی مشتری (FABC) #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل متقاعدسازی مشتری (FABC)

🔴 تکنیک F.A.B.C در
فروش

تکنیک F.A.B.C در فروش یکی از بهترین و پربازده‌ترین تکنیک‌های #فروش_حضوری است که یک ابزار کلیدی در شناخت نیاز و ارتباط بهتر با مشتریان به ما کمک می‌کند. F.A.B.C مخفف کلمه‌های Benefit ، Advantage ، Featue و Closing است. مدل F.A.B.C یا ویژگی، مزیت، منفعت، بسته فروش در فروش ترجمه‌شده و خود دارای ساختار به خصوصی است:

ویژگی یا Feature:

شامل مشخصات پایه، توانمندی‌ها یا قابلیت‌های اصلی یک کالا یا خدمت است که رنگ، طعم، حجم، اندازه، ابعاد فیزیکی، کیفیت، #تکنولوژی_تولید و خدمات پس از فرش همگی در این دسته جای می‌گیرند.

مزیت یا Advantage:

دلایل برتری محصول ما نسبت به محصولات دگر #رقبا چه چیزهایی است؟ این مزیت همیشه باید قابل‌اثبات و توضیح بوده و به‌گونه‌ای باشد تا مشتری حاضر شود بابت بهره‌مندی از آن پول داده و از محصولات ما استفاده کند.

منفعت یا Benefit:

در منفعت از #دیدگاه_مشتری به محصول نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که آیا محصول می‌تواند به‌خوبی نیازهای مشتری را تأمین کند؟ منفعت موردنظر هر مشتری می‌تواند با مشتری‌های دیگر متفاوت باشد و باید توجه کنیم که مشتری به دنبال چه چیزی است؟ حاشیه سود مناسب؟ خدمات جانبی خوب محصول یا برند بودن آن؟ کدام اهمیت بیشتری دارد؟

بسته فروش یا Benefit:

بعد از توضیح ویژگی‌ها، مزیت و منافعی که خرید محصول برای #مشتری خواهد داشت، نوبت به اصل ماجرا یعنی اخذ سفارش از مشتری می‌رسد. در این مرحله از تکنیک‌هایی مانند دعوت، اجازه دارم، بله – بله، دستگیره در و مزایای ثانویه استفاده می‌شود.

🔴 نکات مهم در تکنیک F.A.B.C در فروش

فن بیان قوی و اعتمادبه‌نفس بالا
آراستگی ظاهری و خوش‌برخورد بودن
همدلی و نشان دادن علاقه به صحبت‌های مشتری
نحوه ورود به فروشگاه و تعامل و برقراری ارتباط با مشتری
در هنگام پایان مکالمه و فروش حتماً از انرژی مثبت و اکسیژن فروش یا همان تشکر استفاده کنید.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی

راه اندازی کمپین‌های موفق در #روابط_عمومی، نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین گام‌های آن است. در ادامه به فرآیند ۵ مرحله‌ای توسعه این برنامه اشاره می‌کنیم تا بتوانید برای برند یا کسب وکار خود، آن را تهیه کنید.

🔴 مرحله اول: درک موضوع

در این مرحله با دستیابی به موضوع #کمپین خود (شرکت، سازمان، محصول یا خدمات هر چه که باشد)، کار را شروع می‌کنید.

مواردی که باید در این مرحله بررسی کنید عبارتند از:

موقعیت در بازار:

برای مثال اینکه آیا #فروش در حال افزایش یا کاهش است، سهم در بازار و غیره.

هرگونه پیشرفت برنامه ریزی شده:

شاید راه اندازی #محصول، افزایش دامنه، تعطیلی کارخانه و غیره.

فعالیت رقبا:

#رقبا چه کسانی هستند و چه کاری انجام می دهند؟

هر گونه مسائل پیرامون سازمان:

مانند #محیطی، اجتماعی، سیاسی و غیره.

🔴 مرحله دوم: شناخت مخاطبان

در مرحله بعدی برنامه ریزی #روابط_عمومی باید با مخاطبان هدف آشنا شوید. برای شروع باید از خود بپرسید آنها چه کسانی هستند و چه تعدادی را شامل می‌شوند؟

نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر یک #بودجه قابل توجه برای اختصاص دادن به این پروژه در اختیار دارید، هیچگاه تمام بودجه را صرف همه یک جمعیت آماری بزرگ نکنید(مثل همه افراد واقع در یک کشور یا استان)؛ چون علاوه بر اینکه این کار، اتلاف منابع مالی است، به احتمال زیاد همه اعضای آن جامعه آماری، جز مخاطبان اصلی شما نیستند و پیام شما از طریق کمپین، تنها به بخشی از جامعه هدف شما منتقل می‌شود.

با توسعه بیشتر این #فرایند، می‎توانید مخاطبان خود را به گروه‌های مختلفی تقسیم کنید که هر کدام دارای ویژگی‌های مشترک خاصی هستند. برای مثال پس از انجام تحقیقات مشخص می‌شود که ویژگی‌های سبک زندگی یا سطوح درآمد آنها چقدر است تا بر این اساس بتوانید نحوه ارتباط با آنها و همچنین پیام‌ها یا وسایل ارتباطی خود را برای هر یک از آنها تنظیم کنید.

🔴 مرحله سوم: پاسخ‌های مورد نیاز

اکنون که ما مخاطبان هدف خود را شناسایی کردیم، مرحله بعدی این است که تصمیم بگیریم در هنگام برقراری ارتباط با آنها، چگونه واکنش نشان دهند – چه چیزی را می‌خواهیم بدانند، فکر کنند، احساس کنند و انجام دهند.

در این راستا باید به سوالات زیر، بصورت دقیق پاسخ دهید:

دانستن یا آگاهی:
به معنای واقعی کلمه می‌خواهید مخاطب هدف در مورد موضوع، چه چیزی را متوجه شود؟

فکر کردن یا باور کردن:
از مخاطبان هدف خود می‌خواهید چه ویژگی های را در مورد محصول یا برند شما باور کنند؟

احساس:
شما می‌خواهید که مخاطب چه احساسی نسبت به محصول داشته باشد؟

انجام:
در نهایت می خواهید مخاطب چه کاری انجام دهد؟

🔴 مرحله چهارم: اهداف روابط عمومی

سوال مهم در مورد #اهداف_روابط_عمومی این است که چرا به آنها نیاز داریم – چرا به مجموعه ای از اهداف نیاز داریم که با هدف کلی تعریف شده در مرحله ۱ متفاوت است؟ در پاسخ باید گفت:

اولاً در گام اول #مدیریت_استراتژیک روابط عمومی، هدف کلی به اندازه کافی برای عملکرد PR مشخص نیست، بنابراین باید دقیقاً آنچه را که برای دستیابی به هدف کلی به دست آوریم، تعریف کنیم.

ثانیاً بسیار بعید است که بتوانیم روابط عمومی را از نظر #هدف_کلی اندازه گیری و ارزیابی کنیم. به عنوان مثال، اگر در مرحله ۱، تصمیم گرفتیم که باید سهم بازار را N% افزایش دهیم، در نهایت چگونه می‌توانیم سهم روابط عمومی در آن دستاورد را از سایر فعالیت‌های بازاریابی که ممکن است انجام شده باشد، جدا کنیم؟

با توجه به این دو دلیل، می‌توان نتیجه گرفت تعریف دقیقِ #اهداف PR گام مهمی در تعریف کمپین‌های Public Realtions تلقی می‌شود.

🔴 مرحله پنجم: تعریف استراتژی

در این مرحله می‌توانیم #استراتژی خود را برای رسیدن به اهداف روابط عمومی توسعه دهیم. برای شروع باید همه چیزهایی را که نسبت به آنها اطلاعات بدست آورده‌ایم، در نظر بگیریم – مسائل کلیدی پیرامون موضوع، بینش اصلی ما در مورد مخاطبان هدف، نحوه دستیابی به آنها و استفاده از خلاقیت همگی جزو مواردی هستند که باید در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در روابط عمومی مورد استفاده قرار بگیرند.

در طول #تعریف_استراتژی، آماده تجدید نظر در آن باشید و در صورت امکان با همکاران خود بحث و تبادل نظر کنید. تا زمانی که تغییرات بعدی با حقایقی که جمع آوری کرده اید مطابقت داشته باشد، تغییر استراتژی مشکلی ندارد. با این حال، اگر فرآیند برنامه ریزی روابط عمومی به خوبی پیش رود، متوجه خواهید شد که استراتژی به طور طبیعی شکل گرفته است و تنها لازم است که آن را در یک برنامه منسجم بنویسید تا در ادامه بتوانید آن را اجرا کنید.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar