#مدیریت_ایران
🇮🇷
بخش دوم: تمرکز بر وفاداری
✍نویسنده: احمد نیرومند
❓سوال این است #تمرکز در هر بخش از سازمان باید با چه درجه ای صورت گیرد؟!
🔴 یکی از بخش هایی که مدیران را دچار مشکل میکند عدم شناسایی میزان وفاداری کارکنان به مجموعه کاری آنها است و یکی از مهمترین دغدغه های مدیران داشتن پرسنل #قابل_اعتماد و #کاراست .
🔴 برای من، در مجموعه های مختلف بارها تجربه هایی اتفاق افتاده است که اهمیت موضوع فوق را در #مدیریت_ایرانی بسیار زیاد میدانم. برای همین در این پست در مورد موضوع مهم تر از آن چند خط مینویسم!
🔴 توجه داشته باشید مهم تر از موضوع فوق فرآیندی است که این کارمند وفادار و قابل اتکا را شناسایی می کند. عملا ما روشی برای شناسایی افراد باوفا و قابل اتکا نداریم! و مدیران با علم بر اهمیت موضوع ، بیشتر اوقات در این چالش همیشگی دست خالی هستند.
🔴 افرادی میتوانند خوب کار کنند و موثر باشند که به شرکتی که درآن کار میکنند #اعتقاد داشته باشند. پس به نظر نویسنده اولین گام برای شناسایی این افراد #تمرکز بر روی اعتقاد آنها به اهداف شرکت می باشد. یعنی داشتن #وفاداری و #سرسپردگی به کار با میزان کارایی ارتباط متقابل دارد و از میزان اعتقاد کارمند به اهداف عالی مجموعه سرچشمه میگیرد.
🔴 یکی از راه های کمی شناسایی اعتقاد کارمندان به اهداف مجموعه خود حضور به موقع در سر کار است(الف-#حضور_غیاب)
🔴 در گام اول حضور داشتن یا نداشتن به موقع در شرکت بیش از هر عامل دیگری، گویای احساس تعهد فرد به کار و محل کارش است.این عامل را میتوان بسط داد؛ مثلا روش رفتار در زمان خروج یک نیرو میتواند نشان دهنده میزان وفاداری او به مجموعه باشد.
🔴نیرویی که تمام تلاش خود را میکند تا در لحظه موعود به سرعت از محل کار خود خارج شود یا شغل دومی دارد و یا در تلاش برای یافتن آن است و یا مجموعه فعلی به هیچ عنوان نیاز های او (روانی و مالی) را برآورده نمیکند و نتیجه ی تمام اگر و اما های فوق #عدم_تعهد و وفاداری او به مجموعه است و این عدم وفاداری باعث ایجاد عدم تمرکز در مدیریت خواهد شد.
🔴 در انتها باید اشاره کنم که، در مورد اهمیت تولید فرآیند های مناسب برای #مدیریت_ایرانی در پست قبلی توضیحاتی داده شد.
🔴پیشنهاد میکنم برای موضوع این پست یک فرآیند بنویسید و در پست های آینده با فرآیند پیشنهادی مقایسه کنید. اطمینان دارم می توانیم #فرآیند مورد نیاز برای شناسایی میزان وفاداری کارکنان نسبت به شرکت را تصحیح و ترمیم کنیم.
🔴در پست های آینده به بررسی نکات مناسب با #مدیریت_ایران بیشتر خواهیم پرداخت.
@modiryar
www.modiryar.com
🇮🇷
بخش دوم: تمرکز بر وفاداری
✍نویسنده: احمد نیرومند
❓سوال این است #تمرکز در هر بخش از سازمان باید با چه درجه ای صورت گیرد؟!
🔴 یکی از بخش هایی که مدیران را دچار مشکل میکند عدم شناسایی میزان وفاداری کارکنان به مجموعه کاری آنها است و یکی از مهمترین دغدغه های مدیران داشتن پرسنل #قابل_اعتماد و #کاراست .
🔴 برای من، در مجموعه های مختلف بارها تجربه هایی اتفاق افتاده است که اهمیت موضوع فوق را در #مدیریت_ایرانی بسیار زیاد میدانم. برای همین در این پست در مورد موضوع مهم تر از آن چند خط مینویسم!
🔴 توجه داشته باشید مهم تر از موضوع فوق فرآیندی است که این کارمند وفادار و قابل اتکا را شناسایی می کند. عملا ما روشی برای شناسایی افراد باوفا و قابل اتکا نداریم! و مدیران با علم بر اهمیت موضوع ، بیشتر اوقات در این چالش همیشگی دست خالی هستند.
🔴 افرادی میتوانند خوب کار کنند و موثر باشند که به شرکتی که درآن کار میکنند #اعتقاد داشته باشند. پس به نظر نویسنده اولین گام برای شناسایی این افراد #تمرکز بر روی اعتقاد آنها به اهداف شرکت می باشد. یعنی داشتن #وفاداری و #سرسپردگی به کار با میزان کارایی ارتباط متقابل دارد و از میزان اعتقاد کارمند به اهداف عالی مجموعه سرچشمه میگیرد.
🔴 یکی از راه های کمی شناسایی اعتقاد کارمندان به اهداف مجموعه خود حضور به موقع در سر کار است(الف-#حضور_غیاب)
🔴 در گام اول حضور داشتن یا نداشتن به موقع در شرکت بیش از هر عامل دیگری، گویای احساس تعهد فرد به کار و محل کارش است.این عامل را میتوان بسط داد؛ مثلا روش رفتار در زمان خروج یک نیرو میتواند نشان دهنده میزان وفاداری او به مجموعه باشد.
🔴نیرویی که تمام تلاش خود را میکند تا در لحظه موعود به سرعت از محل کار خود خارج شود یا شغل دومی دارد و یا در تلاش برای یافتن آن است و یا مجموعه فعلی به هیچ عنوان نیاز های او (روانی و مالی) را برآورده نمیکند و نتیجه ی تمام اگر و اما های فوق #عدم_تعهد و وفاداری او به مجموعه است و این عدم وفاداری باعث ایجاد عدم تمرکز در مدیریت خواهد شد.
🔴 در انتها باید اشاره کنم که، در مورد اهمیت تولید فرآیند های مناسب برای #مدیریت_ایرانی در پست قبلی توضیحاتی داده شد.
🔴پیشنهاد میکنم برای موضوع این پست یک فرآیند بنویسید و در پست های آینده با فرآیند پیشنهادی مقایسه کنید. اطمینان دارم می توانیم #فرآیند مورد نیاز برای شناسایی میزان وفاداری کارکنان نسبت به شرکت را تصحیح و ترمیم کنیم.
🔴در پست های آینده به بررسی نکات مناسب با #مدیریت_ایران بیشتر خواهیم پرداخت.
@modiryar
www.modiryar.com
✍ #مدیران_تصادفی
🔺#محمدرضا_شعبانعلی
🔻#پایگاه_جامع_مدیریار
💢 تعریف مدیران تصادفی:
⇦ کسانی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیدهاند. این تصادف بیشتر در سازمانهای دولتی واقع میشود.
💢 برخی از این تصادفها عبارتند از:
⇦ مدیر ارشد یک سازمان یا شرکت به دلایل سیاسی یا اقتصادی یا شخصی، ناگهان از کار برکنار شده یا شغل خود را ترک میکند و یکی از کارکنان یا مدیران میانی، بدون طی شدن فرایند رسمی و توسعه توانمندیها، ناگهان میزی بزرگتر از میز قبلی خود را تصاحب میکند.
⇦ یک سرمایهگذار، سهام غالب شرکتی را میخرد و تصمیم میگیرد مدیر معتمد خود را در آن شرکت منصوب نماید.
⇦ یک مدیر در سازمان با لابی کردن و تخریب دیگران، عملاً تمام گزینههای دیگر را حذف کرده و مسیر را برای تصاحب پستهای مدیریتی ارشد، تسهیل میکند. فردی به دلیل داشتن تعهد بالا و اعتبار زیاد، بدون داشتن دانش و تخصص، در یک پست مدیریتی قرار میگیرد.
⇦ پدری که کارآفرین بوده و مدیر یک کسبوکار است، به صورت ناگهانی فوت یا مهاجرت میکند و فرزندی که تا دیروز سرگرم زندگی شخصی خود و گشت و گذار در خیابانها بوده است، ناگهان خود را پشت میز مدیریت میبیند.
💢 رفتارهای مدیران تصادفی:
رفتارهای زیر در میان مدیران تصادفی، زیاد دیده میشوند:
➊ مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را #تهدید میدانند و همواره احساس میکنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
➋ مدیران تصادفی، #تصمیمهای_پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه برای یک بخش به طرز گستردهای هزینه میکنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایهگذاری برای یک واحد را فراموش میکنند.
➌ مدیران تصادفی، بسیار #دهن_بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
➍ مدیران تصادفی #تصمیمهای_تکانشی میگیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
➎ مدیران تصادفی، به نظام #جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح میدهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
➏ مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را #وفاداری میدانند و نه #تخصص. چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال میبرد اما وجود متعهدان بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.
➐ مدیران تصادفی، تشنه عنوان، #مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
➑ مدیران تصادفی، سازمان را محل #تفریح میدانند و نه محل کسبوکار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان میبینی که هرگز نمیتوانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.
➒ مدیران تصادفی از کارکنان رده پایینتر فاصله گرفته و خود را #ایزوله میکنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
➓ مدیران تصادفی از #جلسات_متعدد استقبال میکنند. در جلسههای میان کارکنان، میتوانند لغتهای جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود، برای استفادههای آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند
🔚 سخن آخر:
⇦ مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «میبینند». گاه کارمندی برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده میشود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده میشود. بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، میخواهند دیده شوند.
⇦ مدیران تصادفی در کشور ما رو به گسترش هستند. تزریق نقدینگیهای زیاد به افراد و سازمانهایی با ظرفیت کم، موجب شده که از کنار هر شرکت یا سازمانی که به رانت اقتصادی دسترسی دارد، دهها شرکت یا سازمان قارچ گونه سبز شده و در راس بسیاری از آنها، مدیران تصادفی منصوب میگردند. این مدیران را باید شناسایی و حذف کرد هرچند حذف کردن آنها خیلی سخت است.
www.modiryar.com
@modiryar
🔺#محمدرضا_شعبانعلی
🔻#پایگاه_جامع_مدیریار
💢 تعریف مدیران تصادفی:
⇦ کسانی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیدهاند. این تصادف بیشتر در سازمانهای دولتی واقع میشود.
💢 برخی از این تصادفها عبارتند از:
⇦ مدیر ارشد یک سازمان یا شرکت به دلایل سیاسی یا اقتصادی یا شخصی، ناگهان از کار برکنار شده یا شغل خود را ترک میکند و یکی از کارکنان یا مدیران میانی، بدون طی شدن فرایند رسمی و توسعه توانمندیها، ناگهان میزی بزرگتر از میز قبلی خود را تصاحب میکند.
⇦ یک سرمایهگذار، سهام غالب شرکتی را میخرد و تصمیم میگیرد مدیر معتمد خود را در آن شرکت منصوب نماید.
⇦ یک مدیر در سازمان با لابی کردن و تخریب دیگران، عملاً تمام گزینههای دیگر را حذف کرده و مسیر را برای تصاحب پستهای مدیریتی ارشد، تسهیل میکند. فردی به دلیل داشتن تعهد بالا و اعتبار زیاد، بدون داشتن دانش و تخصص، در یک پست مدیریتی قرار میگیرد.
⇦ پدری که کارآفرین بوده و مدیر یک کسبوکار است، به صورت ناگهانی فوت یا مهاجرت میکند و فرزندی که تا دیروز سرگرم زندگی شخصی خود و گشت و گذار در خیابانها بوده است، ناگهان خود را پشت میز مدیریت میبیند.
💢 رفتارهای مدیران تصادفی:
رفتارهای زیر در میان مدیران تصادفی، زیاد دیده میشوند:
➊ مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را #تهدید میدانند و همواره احساس میکنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
➋ مدیران تصادفی، #تصمیمهای_پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه برای یک بخش به طرز گستردهای هزینه میکنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایهگذاری برای یک واحد را فراموش میکنند.
➌ مدیران تصادفی، بسیار #دهن_بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
➍ مدیران تصادفی #تصمیمهای_تکانشی میگیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
➎ مدیران تصادفی، به نظام #جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح میدهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
➏ مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را #وفاداری میدانند و نه #تخصص. چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال میبرد اما وجود متعهدان بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.
➐ مدیران تصادفی، تشنه عنوان، #مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
➑ مدیران تصادفی، سازمان را محل #تفریح میدانند و نه محل کسبوکار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان میبینی که هرگز نمیتوانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.
➒ مدیران تصادفی از کارکنان رده پایینتر فاصله گرفته و خود را #ایزوله میکنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
➓ مدیران تصادفی از #جلسات_متعدد استقبال میکنند. در جلسههای میان کارکنان، میتوانند لغتهای جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود، برای استفادههای آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند
🔚 سخن آخر:
⇦ مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «میبینند». گاه کارمندی برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده میشود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده میشود. بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، میخواهند دیده شوند.
⇦ مدیران تصادفی در کشور ما رو به گسترش هستند. تزریق نقدینگیهای زیاد به افراد و سازمانهایی با ظرفیت کم، موجب شده که از کنار هر شرکت یا سازمانی که به رانت اقتصادی دسترسی دارد، دهها شرکت یا سازمان قارچ گونه سبز شده و در راس بسیاری از آنها، مدیران تصادفی منصوب میگردند. این مدیران را باید شناسایی و حذف کرد هرچند حذف کردن آنها خیلی سخت است.
www.modiryar.com
@modiryar
📔 بزرگترین اصول مدیریت دنیا
▪️به #راه_حل_های_اساسی،
بهجای راهحلهای مقطعی پاداش دهید.
▪️به #ریسک_پذیری،
به_جای اجتناب از ریسک پاداش دهید.
▪️به #خلاقیت_کاربردی،
بهجای اطاعت کورکورانه پاداش دهید.
▪️به #اقدام_قاطع،
بهجای فلجکردن کار با تجزیه و تحلیل پاداش دهید.
▪️به #کار_برجسته،
بهجای نمایش کار پاداش دهید.
▪️به #ساده_کردن_کار،
بهجای پیچیدگی غیرلازم پاداش دهید.
▪️به #رفتار_آرام و موثر،
بهجای نقزدن و سر و صدا راه انداختن پاداش دهید.
▪️به #کیفیت_کار،
بهجای سرعت در کار پاداش دهید.
▪️به #وفاداری به سازمان،
بهجای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
▪️به #کار_تیمی،
بهجای تکروی پاداش دهید.
📔 عنوان: بزرگترین اصل مدیریت در دنیا
✍ نویسنده: #مایکل_لوبوف
#پاداش
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
▪️به #راه_حل_های_اساسی،
بهجای راهحلهای مقطعی پاداش دهید.
▪️به #ریسک_پذیری،
به_جای اجتناب از ریسک پاداش دهید.
▪️به #خلاقیت_کاربردی،
بهجای اطاعت کورکورانه پاداش دهید.
▪️به #اقدام_قاطع،
بهجای فلجکردن کار با تجزیه و تحلیل پاداش دهید.
▪️به #کار_برجسته،
بهجای نمایش کار پاداش دهید.
▪️به #ساده_کردن_کار،
بهجای پیچیدگی غیرلازم پاداش دهید.
▪️به #رفتار_آرام و موثر،
بهجای نقزدن و سر و صدا راه انداختن پاداش دهید.
▪️به #کیفیت_کار،
بهجای سرعت در کار پاداش دهید.
▪️به #وفاداری به سازمان،
بهجای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
▪️به #کار_تیمی،
بهجای تکروی پاداش دهید.
📔 عنوان: بزرگترین اصل مدیریت در دنیا
✍ نویسنده: #مایکل_لوبوف
#پاداش
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
🎯 هدهانتینگ (شکار مغزها)
#headhunting
#Executive_Search
💢 هدهانتینگ یا شکار مغزها به چه معناست؟
▪️#هدهانتینگ، یکی از رایج ترین اصطلاحات در زمینه ی استخدام و جذب نیرو در حوزه ی منابع انسانی سازمان ها است. یک روش کاملا معمول میان تمام کسب و کارها و به ویژه رقبای تجاری است که به دنبال جذب و استخدام مدیران ارشد یکدیگر هستند.
▪️در واقع در #فرآیند هدهانتینگ مدیران و مسئولین استخدام سازمانها، در پی جذب و استخدام فراد متخصص و با استعدادی هستندکه ممکن است در سازمان های دیگری مشغول به کار باشند. این روش برای کسب و کار ها و رقبایی است که به دنبال جذب مدیران ارشد یکدیگر هستند.
▪️از آنجایی که نیروی انسانی یکی از مهم ترین سرمایه ها و وجه تمایز کسب و کار ها است، #استخدام یک نیروی متخصص به کمک هدهانتینگ باعث جهت گیری صحیح سازمان درراستای اهداف خود و تزریق ایده های مفید و نوآوری در سازمان می شود.
▪️در هدهانتینگ به دلیل این که افراد متخصص و کاربلد جذب می شوند از یک سو هزینه های سازمان برای آموزش نیروها کاهش می یابد از سوی دیگر مشتریان و افراد جدید به سمت سازمان می آیند و #ارتباطات گسترده تری شکل میگیرد.
💢 هدهانتینگ چگونه انجام می شود؟
▪️در هدهانتینگ #مدیران منابع انسانی زبده به شناسایی، جذب و استخدام مدیران و متخصصان مورد نیاز سازمان ها می پردازند.
▪️در هدهانتینگ کم پیش می آید که به دنبال #جذب افراد و نیروی معمولی باشیم و در اکثر موارد مربوط به استخدام و جذب مدیران متخصص است.
▪️در بسیاری از سازمانها وظیفه ی هدهانتینگ به خارج از سازمان سپرده شده و به سازمان هایی که در زمینه ی مشاوره #منابع_انسانی مهارت دارند، در اصل هدهانترهای حرفه ای سپرده می شود.
▪️هنر اصلی #هدهانترها، داشتن توانایی مذاکره و متقاعد سازی افراد با دادن پیشنهاد جذب افرادباجایگاه و مزایای بالاتر است.
💢 تاریخچه هدهانتینگ:
▪️هدهانتینگ از گذشته دور وجود داشته است اما نه به معنای #شکار_مغزها؛ اصل واژه هدهانتینگ به معنای جدا کردن و نگه داری سر افراد بعد از کشتن آنهاست! اگر فیلم های تاریخی و حماسی مربوط به جنگ های گذشتگان را تماشا کرده باشید حتماً دیده اید که در نبردهای تن به تن میان فرماندهان و شخصیت های مهم نظامی و سیاسی، طرف برنده، برای اثبات پیروزی خود، سر فرد مغلوب را بعد از کشتن، از تنش جدا می کرد و به نشانه غلبه بر دشمن به عنوان غنیمت جنگی برای پادشاه کشور خود می فرستاد؛ هدهانتینگ، سال های سال در اروپا، آسیای جنوب غربی، آسیای شرقی و در آفریقای جنوبی معمول بوده است.
💢هد هانتینگ؛ اخلاقی یا غیر اخلاقی!؟
▪️اینکه چقدر هدهانتینگ اخلاقی و درست است همیشه برای صاحب نظران منابع انسانی موضوعی چالش برانگیز است. منتقدان هدهانتینگ معتقدند این عمل، اصل #وفاداری افراد به یک سازمان را زیر سوال می برد؛ از سوی دیگر طرفداران فرایند هدهانتینگ اعتقاد دارند که نمی توان حق افراد متخصص برای انتخاب شغل بهتر و پیشرفت حرفه ای را نادیده گرفت.
▪️به باور بسیاری، هدهانتینگ علاوه بر اینکه به افراد حق و قدرت انتخاب بهتر می دهد به سازمان ها یادآوری می کند که منابع کلیدی شما هر زمان می توانند از سوی رقبای شما شکار شوند؛ بنابراین اگر متخصصان در #سازمان شما رضایت شغلی دارند و شرایط برای خلاقیت، رشد و پیشرفت آنها فراهم است نباید نگران از دست دادن آنها باشید.
🔚 کلام آخر:
▪️عاملی که باعث می شود هدهانتینگ به رشد و پیشرفت سازمان ها و کسب و کار کمک کند این است که، مدیران و صاحبان کسب و کار برای حفظ نیروی انسانی خود و جلوگیری از هدهانتینگ شدن افراد خود شرایط کار و مزایای آن را برای افراد بهینه خواهند کرد. و آخر این که به جای استخدام گروهی از افراد ناکارآمد، #متخصصین را استخدام کنید.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#headhunting
#Executive_Search
💢 هدهانتینگ یا شکار مغزها به چه معناست؟
▪️#هدهانتینگ، یکی از رایج ترین اصطلاحات در زمینه ی استخدام و جذب نیرو در حوزه ی منابع انسانی سازمان ها است. یک روش کاملا معمول میان تمام کسب و کارها و به ویژه رقبای تجاری است که به دنبال جذب و استخدام مدیران ارشد یکدیگر هستند.
▪️در واقع در #فرآیند هدهانتینگ مدیران و مسئولین استخدام سازمانها، در پی جذب و استخدام فراد متخصص و با استعدادی هستندکه ممکن است در سازمان های دیگری مشغول به کار باشند. این روش برای کسب و کار ها و رقبایی است که به دنبال جذب مدیران ارشد یکدیگر هستند.
▪️از آنجایی که نیروی انسانی یکی از مهم ترین سرمایه ها و وجه تمایز کسب و کار ها است، #استخدام یک نیروی متخصص به کمک هدهانتینگ باعث جهت گیری صحیح سازمان درراستای اهداف خود و تزریق ایده های مفید و نوآوری در سازمان می شود.
▪️در هدهانتینگ به دلیل این که افراد متخصص و کاربلد جذب می شوند از یک سو هزینه های سازمان برای آموزش نیروها کاهش می یابد از سوی دیگر مشتریان و افراد جدید به سمت سازمان می آیند و #ارتباطات گسترده تری شکل میگیرد.
💢 هدهانتینگ چگونه انجام می شود؟
▪️در هدهانتینگ #مدیران منابع انسانی زبده به شناسایی، جذب و استخدام مدیران و متخصصان مورد نیاز سازمان ها می پردازند.
▪️در هدهانتینگ کم پیش می آید که به دنبال #جذب افراد و نیروی معمولی باشیم و در اکثر موارد مربوط به استخدام و جذب مدیران متخصص است.
▪️در بسیاری از سازمانها وظیفه ی هدهانتینگ به خارج از سازمان سپرده شده و به سازمان هایی که در زمینه ی مشاوره #منابع_انسانی مهارت دارند، در اصل هدهانترهای حرفه ای سپرده می شود.
▪️هنر اصلی #هدهانترها، داشتن توانایی مذاکره و متقاعد سازی افراد با دادن پیشنهاد جذب افرادباجایگاه و مزایای بالاتر است.
💢 تاریخچه هدهانتینگ:
▪️هدهانتینگ از گذشته دور وجود داشته است اما نه به معنای #شکار_مغزها؛ اصل واژه هدهانتینگ به معنای جدا کردن و نگه داری سر افراد بعد از کشتن آنهاست! اگر فیلم های تاریخی و حماسی مربوط به جنگ های گذشتگان را تماشا کرده باشید حتماً دیده اید که در نبردهای تن به تن میان فرماندهان و شخصیت های مهم نظامی و سیاسی، طرف برنده، برای اثبات پیروزی خود، سر فرد مغلوب را بعد از کشتن، از تنش جدا می کرد و به نشانه غلبه بر دشمن به عنوان غنیمت جنگی برای پادشاه کشور خود می فرستاد؛ هدهانتینگ، سال های سال در اروپا، آسیای جنوب غربی، آسیای شرقی و در آفریقای جنوبی معمول بوده است.
💢هد هانتینگ؛ اخلاقی یا غیر اخلاقی!؟
▪️اینکه چقدر هدهانتینگ اخلاقی و درست است همیشه برای صاحب نظران منابع انسانی موضوعی چالش برانگیز است. منتقدان هدهانتینگ معتقدند این عمل، اصل #وفاداری افراد به یک سازمان را زیر سوال می برد؛ از سوی دیگر طرفداران فرایند هدهانتینگ اعتقاد دارند که نمی توان حق افراد متخصص برای انتخاب شغل بهتر و پیشرفت حرفه ای را نادیده گرفت.
▪️به باور بسیاری، هدهانتینگ علاوه بر اینکه به افراد حق و قدرت انتخاب بهتر می دهد به سازمان ها یادآوری می کند که منابع کلیدی شما هر زمان می توانند از سوی رقبای شما شکار شوند؛ بنابراین اگر متخصصان در #سازمان شما رضایت شغلی دارند و شرایط برای خلاقیت، رشد و پیشرفت آنها فراهم است نباید نگران از دست دادن آنها باشید.
🔚 کلام آخر:
▪️عاملی که باعث می شود هدهانتینگ به رشد و پیشرفت سازمان ها و کسب و کار کمک کند این است که، مدیران و صاحبان کسب و کار برای حفظ نیروی انسانی خود و جلوگیری از هدهانتینگ شدن افراد خود شرایط کار و مزایای آن را برای افراد بهینه خواهند کرد. و آخر این که به جای استخدام گروهی از افراد ناکارآمد، #متخصصین را استخدام کنید.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
🔺مدیریت ارزش تجربه 🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش #مدیریت_مشتری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔺مدیریت ارزش تجربه
🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش
✅ امروزه ایجاد #وفاداری در مشتریان باعث شده شركتها به هر آب و آتشی زده و از تعریف برنامههای وفاداری و ایجاد باشگاههای مشتری گرفته تا ارائه تخفیفهای گاه و بیگاه و حتی بیبرنامه، سعی در جذب مخاطبان جدید و نگهداشت مشتریان فعلی خود کنند. اما آیا انجام اولین خرید به معنی تكرار خرید خواهد بود؟ یا آیا میدانیم ارزش مورد انتظار مشتری در تجربهای كه كسب کرده چیست و نیز در تجربه خرید خود بیش از آن ارزش را كسب کرده است یا خیر؟ آیا ارزش تجربه كسب شده، این اولویت اساسی را در مشتری برای اینكه از شما مجددا خرید و آن را به دیگران توصیه کند ایجاد خواهد کرد؟
✅ طبیعتاً این واقعیت كه ما چگونه وفاداری را میسازیم مهم است. وقتی كه مشتری تعاملی برقرار میكند #تجارب و بخشهای موجود در آن، میتواند دارای ارزش یا بیارزش باشد. بهطور شفاف، مردم برخی از تجاربشان را به سایر آنها ترجیح میدهند. این اولویت بندی مبتنی بر هر دو بخش ارزشهای احساسی و كاركردی بوده كه بهطور مشخص از تجربه مشتق شده است. بهطور كلی زمانی كه ما تجربهای را كسب کرده و آن را به سایر تجاربمان ترجیح میدهیم، به آن متعهد شده و آنرا بیش از پیش دنبال میكنیم و این یعنی ما تبدیل به یك مشتری وفادار شدهایم.
✅ باید دقت داشت كه به منظور اهرم کردن متغیر تجربه بهعنوان یك #ارزش پیشنهادی، بسیار حیاتی است كه ابعاد مختلف تجربه مشتری و چگونگی درك نتیجه تجربه در خلق ارزش را شناسایی کنیم. مدل اولویتبندی تجربه مشتری شامل سه محدوده بوده و در این مدل هر دو موضوع تجربه كلی مشتری و ابعاد تجربه در طول یك زنجیره با محدوده منفی، خنثی و مثبت نشان داده میشود.
✅ ارزیابی با ارزش مثبت ناشی از تجربه كسب شده از تعامل با یك خدمت یا كالاست كه ترجیح و اولویت را تعیین كرده و نهایتاً باعث وفاداری میشود. بهصورت كلی، واكنشها و برداشتها از تجارب شكل گرفته و ممكن است در یكی از سه محدوده #مدل موردنظر قرار گیرد. این سه محدوده مبتنی بر ادراك مشتری ناشی از تجربه كلی كسب شدهاش بوده و به شرح ذیل توصیف میشود:
▪️محدوده منفی یا ترجیح به رد:
جایی كه #تجربه، آتش سوزان خلق میكند: تجربیاتی هستند كه بهصورت منفی درك شده و باعث میشوند مشتری نسبت به كالا یا خدمتی حس نامناسبی درك كرده و آن را رد كند.مشتریانی كه تجاربشان در این محدوده طبقهبندی میشود به احتمال خیلی زیاد همان كسانی هستند که منبع تفسیرهای منفی نسبت به كالا یا محصول شما بوده و دهان به دهان علیه آن تبلیغ منفی میكنند.
▪️محدوده خنثی یا بیتفاوتی:
این تجربیات منجر به خلق احساسی قوی در هردو حالت منفی یا مثبت نخواهند شد. در اصل مشتری چیزی را درك میكند كه به آن منطقه تعادل یا ثابت میگویند یعنی جایی كه تجربههای ناشی از یك #خدمت یا كالا در آن بهتر یا بدتر است یا هیچ تمایزی نسبت به سایر كالاها و خدمات ندارد.
▪️محدوده مثبت یا دارای اولویت بالا؛
تجاربی كه مخاطبان متعهد خلق میکنند: تجاربی هستند كه به وضوح در خارج از منطقه تعادل حركت کرده و تعهد بر تكرار تجربه و صحبت درباره آن با دیگران را در #مشتری پرورش میدهند. تجاربی كه توسط مشتری در این محدوده طبقهبندی میشود نوعی وفاداری بلندمدت در وی پدید خواهد آورد.
✅ در یك نگاه كلی، بخش منفی تجربه باعث كاهش ارزش درك شده توسط مشتری شده و كلیه راههای ایجاد وفاداری را تخریب خواهد کرد. درخصوص بخش خنثی باید گفت این بخش از ارزش تجربه نخواهد كاست اما احساسات قوی نیز ایجاد نخواهد كرد، به عبارت دیگر تجربه كسب شده تقریباً مورد انتظار مشتری بوده است و در نهایت بخش مثبت آن به ارزشهای تجربهای، بسیار كمك کرده و نیز كل تجربه را تقویت و آن را بهشدت متمایز خواهد کرد. تجارب مثبت، بعد عاطفی را در مشتری و تمایل به بازگشت دوباره را در وی تقویت كرده و آنها را به داستانسرایی در خصوص كالا و خدمات شما تشویق خواهند کرد و این دقیقا همان بخشی است كه سنگ بنایی بر #بازاریابی دهان به دهان و نیز بازاریابی همهمهای خواهد بود.
#مدیریت_مشتری
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش
✅ امروزه ایجاد #وفاداری در مشتریان باعث شده شركتها به هر آب و آتشی زده و از تعریف برنامههای وفاداری و ایجاد باشگاههای مشتری گرفته تا ارائه تخفیفهای گاه و بیگاه و حتی بیبرنامه، سعی در جذب مخاطبان جدید و نگهداشت مشتریان فعلی خود کنند. اما آیا انجام اولین خرید به معنی تكرار خرید خواهد بود؟ یا آیا میدانیم ارزش مورد انتظار مشتری در تجربهای كه كسب کرده چیست و نیز در تجربه خرید خود بیش از آن ارزش را كسب کرده است یا خیر؟ آیا ارزش تجربه كسب شده، این اولویت اساسی را در مشتری برای اینكه از شما مجددا خرید و آن را به دیگران توصیه کند ایجاد خواهد کرد؟
✅ طبیعتاً این واقعیت كه ما چگونه وفاداری را میسازیم مهم است. وقتی كه مشتری تعاملی برقرار میكند #تجارب و بخشهای موجود در آن، میتواند دارای ارزش یا بیارزش باشد. بهطور شفاف، مردم برخی از تجاربشان را به سایر آنها ترجیح میدهند. این اولویت بندی مبتنی بر هر دو بخش ارزشهای احساسی و كاركردی بوده كه بهطور مشخص از تجربه مشتق شده است. بهطور كلی زمانی كه ما تجربهای را كسب کرده و آن را به سایر تجاربمان ترجیح میدهیم، به آن متعهد شده و آنرا بیش از پیش دنبال میكنیم و این یعنی ما تبدیل به یك مشتری وفادار شدهایم.
✅ باید دقت داشت كه به منظور اهرم کردن متغیر تجربه بهعنوان یك #ارزش پیشنهادی، بسیار حیاتی است كه ابعاد مختلف تجربه مشتری و چگونگی درك نتیجه تجربه در خلق ارزش را شناسایی کنیم. مدل اولویتبندی تجربه مشتری شامل سه محدوده بوده و در این مدل هر دو موضوع تجربه كلی مشتری و ابعاد تجربه در طول یك زنجیره با محدوده منفی، خنثی و مثبت نشان داده میشود.
✅ ارزیابی با ارزش مثبت ناشی از تجربه كسب شده از تعامل با یك خدمت یا كالاست كه ترجیح و اولویت را تعیین كرده و نهایتاً باعث وفاداری میشود. بهصورت كلی، واكنشها و برداشتها از تجارب شكل گرفته و ممكن است در یكی از سه محدوده #مدل موردنظر قرار گیرد. این سه محدوده مبتنی بر ادراك مشتری ناشی از تجربه كلی كسب شدهاش بوده و به شرح ذیل توصیف میشود:
▪️محدوده منفی یا ترجیح به رد:
جایی كه #تجربه، آتش سوزان خلق میكند: تجربیاتی هستند كه بهصورت منفی درك شده و باعث میشوند مشتری نسبت به كالا یا خدمتی حس نامناسبی درك كرده و آن را رد كند.مشتریانی كه تجاربشان در این محدوده طبقهبندی میشود به احتمال خیلی زیاد همان كسانی هستند که منبع تفسیرهای منفی نسبت به كالا یا محصول شما بوده و دهان به دهان علیه آن تبلیغ منفی میكنند.
▪️محدوده خنثی یا بیتفاوتی:
این تجربیات منجر به خلق احساسی قوی در هردو حالت منفی یا مثبت نخواهند شد. در اصل مشتری چیزی را درك میكند كه به آن منطقه تعادل یا ثابت میگویند یعنی جایی كه تجربههای ناشی از یك #خدمت یا كالا در آن بهتر یا بدتر است یا هیچ تمایزی نسبت به سایر كالاها و خدمات ندارد.
▪️محدوده مثبت یا دارای اولویت بالا؛
تجاربی كه مخاطبان متعهد خلق میکنند: تجاربی هستند كه به وضوح در خارج از منطقه تعادل حركت کرده و تعهد بر تكرار تجربه و صحبت درباره آن با دیگران را در #مشتری پرورش میدهند. تجاربی كه توسط مشتری در این محدوده طبقهبندی میشود نوعی وفاداری بلندمدت در وی پدید خواهد آورد.
✅ در یك نگاه كلی، بخش منفی تجربه باعث كاهش ارزش درك شده توسط مشتری شده و كلیه راههای ایجاد وفاداری را تخریب خواهد کرد. درخصوص بخش خنثی باید گفت این بخش از ارزش تجربه نخواهد كاست اما احساسات قوی نیز ایجاد نخواهد كرد، به عبارت دیگر تجربه كسب شده تقریباً مورد انتظار مشتری بوده است و در نهایت بخش مثبت آن به ارزشهای تجربهای، بسیار كمك کرده و نیز كل تجربه را تقویت و آن را بهشدت متمایز خواهد کرد. تجارب مثبت، بعد عاطفی را در مشتری و تمایل به بازگشت دوباره را در وی تقویت كرده و آنها را به داستانسرایی در خصوص كالا و خدمات شما تشویق خواهند کرد و این دقیقا همان بخشی است كه سنگ بنایی بر #بازاریابی دهان به دهان و نیز بازاریابی همهمهای خواهد بود.
#مدیریت_مشتری
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ مدل فرایندهای مربوط به فعالیت مشتریان در CRM #مشتری #مشتری_مداری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ ارکان بازاریابی مشتری محور
✅ محتوا:
داشتن محتوای مناسب همواره می تواند مشتریان مناسب و #وفاداری را برای شما رقم بزند.
✅ مکان:
#تبلیغات و بازاریابی زمانی ارزش پیدا می کنند که در مکان مناسب و در جایی که مشتری در آنجا اوقات خود را طی می کند پیاده سازی شود.
✅ زمان:
زمان نکته حائز اهمیتی است که #حس_مشتری را برای خرید یا دریافت خدمتی برمی انگیزد.
پی ریزی برنامه دقیق و مناسب در زمان مشخصی که زمینه خرید مشتریان فراهم است، سبب تقویت اعتماد و ارتباط بین شما و مشتریانتان می شود و این حس را در #مشتریان بیدار می کند که کالا یا خدمات تولید شده توسط شما می تواند سبب رفع نیاز مشتریان شود.
#CRM
#مشتری
#مشتری_مداری
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ محتوا:
داشتن محتوای مناسب همواره می تواند مشتریان مناسب و #وفاداری را برای شما رقم بزند.
✅ مکان:
#تبلیغات و بازاریابی زمانی ارزش پیدا می کنند که در مکان مناسب و در جایی که مشتری در آنجا اوقات خود را طی می کند پیاده سازی شود.
✅ زمان:
زمان نکته حائز اهمیتی است که #حس_مشتری را برای خرید یا دریافت خدمتی برمی انگیزد.
پی ریزی برنامه دقیق و مناسب در زمان مشخصی که زمینه خرید مشتریان فراهم است، سبب تقویت اعتماد و ارتباط بین شما و مشتریانتان می شود و این حس را در #مشتریان بیدار می کند که کالا یا خدمات تولید شده توسط شما می تواند سبب رفع نیاز مشتریان شود.
#CRM
#مشتری
#مشتری_مداری
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ داستان بی قراری
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 بی قراری
✅ زندگی در عصر حاضر پر از چالش و #استرس است. چه روزهای پرشماری که قلب ها در سینه ها آرامش ندارند و آدمی ناخودآگاه هر لحظه در انتظار اتفاق یا خبر بدی است که شاید هیچ گاه هم به وقوع نپیوندد. اما چه می شود از یک طرف خاصیت زندگی های امروز است که گویی در آن همه چیز روی دور تند قرار گرفته است و از طرف دیگر فناوری های پیچیده، هیجانات کاذب، رسانه ها و هیاهوهای گسترده ای که شاید بییشتر آن ها در ذات خود استرسی هم نداشته باشند ولی اثرات و پیامدهایی دارند که قرار را از انسان می گیرد و در دلش شور و تلاطم ایجاد می کند.
✅ دلیل دیگر ناآرامی ها ریختن قبح گناه و فراگیر شدن بسیاری از ناهنجاری های اخلاقی است که سبب می شود لوح سفید ضمیر انسان را تیره و تار نماید و آرامش را از او سلب کند. فساد مالی و اداری، دروغ و غیبت، ربا و ریا، بی حیایی و بی بند و باری و هر چیز دیگری که در نهاد خود با فطرت پاک آدمی در تضاد است در صورتی که رواج یابد درون انسان را به هم می ریزد و آرام جان او را می گیرد. گاهی آدمی #فلسفه واقعی زندگی را فراموش می کند و از یاد می برد که این دنیا محل گذر است و نباید به آن دل بست و برایش بیشتر از آن چه که شایسته یک زندگی کوتاه و موقت است دغدغه داشت.
🔴 دلیل این همه ناآرامی
✅ دلیل این همه بیقراری و #ناآرامی را هم در درون انسان جستجو کنید و هم در محیط پیرامون زندگانی اش. هر شخصی در طول زندگی دچار مشکلاتی میشود که آنها دست مایه ایجاد استرس، عصبانیت، ترس و دلشوره در او میشوند. از یک طرف مسائل و چالش های محیطی است که در رأس آن پدیده های فناورانه و رسانه های رنگارنگی است که در ذات خود هیجانات کاذب ایجاد می کند، همچنین می توان به دغدغه های معیشتی و اقتصادی اشاره کرد که زندگی عادی را تحت تأثیر قرار می دهد. و از طرف دیگر درون نهاد انسان است که شاید در مرور زمان به دلایل مختلف از اخلاق و معنویت فاصله گرفته و بسیاری از مناسک و زمان هایی را که صرف ارائه
✅ خدمات اجتماعی خدمت به خلق، #عبادت و در بیان عامیانه تر مسائل معنوی می کردند را صرف امور دیگری از جمله فضای مجازی، ترافیک، شبکه های اجتماعی و مسائلی از این دست می کنند. از این رو هیچ گاه به ذهن و ضمیر خود فرصت التیام و آرامش نمی دهند و همواره همانند امواج دریا در تلاطم هستند. و وقتی برای پرداختن به خویشتن و پرورش مواردی که روح را جلا می دهد و آرامش را مهمان قلب انسان می نماید اختصاص نمی دهند. به طور یقین زمان هایی از زندگی وجود دارد که استرس، ترس و دلشوره انسان را مغلوب می کند که باید برای غلبه بر آن راهکار مناسبی پیدا کرد.
🔴 برای آرامش قلبی و ذهنی
✅ نباید فراموش کنیم هر چقدر هم #وفاداری و اعتماد انسان ها به اصول اخلاقی و معنوی کمرنگ شود باز هم از نیازشان به آن ها نه تنها کم نمی شود بلکه روز به روز افزایش می یابد. حتی اگر از آن بی خبر باشند، یا آن را نفی کنند یا به آن اعتقادی نداشته باشند. خداوند در قرآن کریم به انسان توصیه می کند که نماز را برای ذکر و یاد خدا به پا دارد: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» سپس همین ذکر را برای دلگرمی و آرامش قلب به فرزندان آدم بشارت می دهد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» و در نهایت مومنانی که با نفس مطمئن این پیوند را با معبود خویش برقرار کنند را در زمره بندگان و برگزیدگان خویش در حالی که آن ها از خدا راضی هستند و خدا از آن ها راضی است به بهشت فرا می خواند:
✅ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» این قرار و آرامش ارزشمند حاصل پیوند انسان با معبود و فطرت خویش است که او را یاری می کند در زندگی خویش آرامش داشته باشد و با توکل به ذات اقدس الهی پشتوانه ای محکم و قابل اتکا برای خودش فراهم نماید. پس باید در میان این همه هیاهوی مادی و جنجال های رسانه ها انسان برای انس با #معنویت، عبادت و تفکر زمانی را اختصاص دهد تا آرامش قلبی و ذهنی را برای خود فراهم سازد.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، شماره ۴۱۰۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 بی قراری
✅ زندگی در عصر حاضر پر از چالش و #استرس است. چه روزهای پرشماری که قلب ها در سینه ها آرامش ندارند و آدمی ناخودآگاه هر لحظه در انتظار اتفاق یا خبر بدی است که شاید هیچ گاه هم به وقوع نپیوندد. اما چه می شود از یک طرف خاصیت زندگی های امروز است که گویی در آن همه چیز روی دور تند قرار گرفته است و از طرف دیگر فناوری های پیچیده، هیجانات کاذب، رسانه ها و هیاهوهای گسترده ای که شاید بییشتر آن ها در ذات خود استرسی هم نداشته باشند ولی اثرات و پیامدهایی دارند که قرار را از انسان می گیرد و در دلش شور و تلاطم ایجاد می کند.
✅ دلیل دیگر ناآرامی ها ریختن قبح گناه و فراگیر شدن بسیاری از ناهنجاری های اخلاقی است که سبب می شود لوح سفید ضمیر انسان را تیره و تار نماید و آرامش را از او سلب کند. فساد مالی و اداری، دروغ و غیبت، ربا و ریا، بی حیایی و بی بند و باری و هر چیز دیگری که در نهاد خود با فطرت پاک آدمی در تضاد است در صورتی که رواج یابد درون انسان را به هم می ریزد و آرام جان او را می گیرد. گاهی آدمی #فلسفه واقعی زندگی را فراموش می کند و از یاد می برد که این دنیا محل گذر است و نباید به آن دل بست و برایش بیشتر از آن چه که شایسته یک زندگی کوتاه و موقت است دغدغه داشت.
🔴 دلیل این همه ناآرامی
✅ دلیل این همه بیقراری و #ناآرامی را هم در درون انسان جستجو کنید و هم در محیط پیرامون زندگانی اش. هر شخصی در طول زندگی دچار مشکلاتی میشود که آنها دست مایه ایجاد استرس، عصبانیت، ترس و دلشوره در او میشوند. از یک طرف مسائل و چالش های محیطی است که در رأس آن پدیده های فناورانه و رسانه های رنگارنگی است که در ذات خود هیجانات کاذب ایجاد می کند، همچنین می توان به دغدغه های معیشتی و اقتصادی اشاره کرد که زندگی عادی را تحت تأثیر قرار می دهد. و از طرف دیگر درون نهاد انسان است که شاید در مرور زمان به دلایل مختلف از اخلاق و معنویت فاصله گرفته و بسیاری از مناسک و زمان هایی را که صرف ارائه
✅ خدمات اجتماعی خدمت به خلق، #عبادت و در بیان عامیانه تر مسائل معنوی می کردند را صرف امور دیگری از جمله فضای مجازی، ترافیک، شبکه های اجتماعی و مسائلی از این دست می کنند. از این رو هیچ گاه به ذهن و ضمیر خود فرصت التیام و آرامش نمی دهند و همواره همانند امواج دریا در تلاطم هستند. و وقتی برای پرداختن به خویشتن و پرورش مواردی که روح را جلا می دهد و آرامش را مهمان قلب انسان می نماید اختصاص نمی دهند. به طور یقین زمان هایی از زندگی وجود دارد که استرس، ترس و دلشوره انسان را مغلوب می کند که باید برای غلبه بر آن راهکار مناسبی پیدا کرد.
🔴 برای آرامش قلبی و ذهنی
✅ نباید فراموش کنیم هر چقدر هم #وفاداری و اعتماد انسان ها به اصول اخلاقی و معنوی کمرنگ شود باز هم از نیازشان به آن ها نه تنها کم نمی شود بلکه روز به روز افزایش می یابد. حتی اگر از آن بی خبر باشند، یا آن را نفی کنند یا به آن اعتقادی نداشته باشند. خداوند در قرآن کریم به انسان توصیه می کند که نماز را برای ذکر و یاد خدا به پا دارد: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» سپس همین ذکر را برای دلگرمی و آرامش قلب به فرزندان آدم بشارت می دهد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» و در نهایت مومنانی که با نفس مطمئن این پیوند را با معبود خویش برقرار کنند را در زمره بندگان و برگزیدگان خویش در حالی که آن ها از خدا راضی هستند و خدا از آن ها راضی است به بهشت فرا می خواند:
✅ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» این قرار و آرامش ارزشمند حاصل پیوند انسان با معبود و فطرت خویش است که او را یاری می کند در زندگی خویش آرامش داشته باشد و با توکل به ذات اقدس الهی پشتوانه ای محکم و قابل اتکا برای خودش فراهم نماید. پس باید در میان این همه هیاهوی مادی و جنجال های رسانه ها انسان برای انس با #معنویت، عبادت و تفکر زمانی را اختصاص دهد تا آرامش قلبی و ذهنی را برای خود فراهم سازد.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، شماره ۴۱۰۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar