Forwarded from Ghare_tanhae | غارِ تنهایی
✍️گاهی به بچهها حسودی میکنم
#مهدی_یاراحمدی_خراسانی
گاهی به بچه ها حسودی می کنم. خصوصاً همان لحظه ای که اگر دلشان چیزی را بخواهد ملاحظه هیچ چیز و هیچ کسی را نمی کنند و با تمام وجود برای داشتنش تلاش می کنند. اگر از آن ها دریغ کنی و مانع شان شوی آن قدر اصرار و پافشاری و بعدش گریه و زاری می کنند و همه را به ستوه می آورند تا به خواسته شان برسند. تازه از این جا به بعد دنیایشان قشنگ تر هم می شود؛ هنوز چیزی که می خواهند را به دستشان ندادی با چشمانی اشکبار، گونه هایی سرخ و صورتی کثیف بلافاصله غرق شادی و خنده می شوند. چقدر کودکی دوران خوبی است. خوش بحال بچه ها که به راحتی آنچه را می خواهند مطالبه می کنند، چقدر ساده از گریه و ناراحتی به خنده و شادمانی مهاجرت می کنند و چه زیبا وقتی به خواسته شان رسیدند از آن لذت می برند و دنیا به کامشان می شود. انگار قدرت شان از ما بیشتر است. ما گرفتار قوانین خود ساخته ایم. اسیر مصلحت اندیشی ها، زندانی چارچوب ها و افکار مختلفی که ما را محصور کرده و اتفاقاً ته بسیاری از آن ها واقعیت نداشته و غیر ضروری اند. باید یک بار دیگر زندگی مان را مرور کنیم. از دور ریختن نترسیم؛ افکار نامناسب، وسایل زیادی، مصلحت اندیشی های نابجا و قوانین دست و پاگیر را دور بریزیم. آدم هایی که به ما نمی خورند را کنار بگذاریم و بدون رودربایستی آن چه حق ماست، دلمان می خواهد و از آن لذت می بریم را مطالبه کنیم.
#حسود
#کودکی
#دلنوشته
#غارتنهایی
#رودربایستی
#خوش_بحال_بچه_ها
@ghare_tanhae
✍️گاهی به بچهها حسودی میکنم
#مهدی_یاراحمدی_خراسانی
گاهی به بچه ها حسودی می کنم. خصوصاً همان لحظه ای که اگر دلشان چیزی را بخواهد ملاحظه هیچ چیز و هیچ کسی را نمی کنند و با تمام وجود برای داشتنش تلاش می کنند. اگر از آن ها دریغ کنی و مانع شان شوی آن قدر اصرار و پافشاری و بعدش گریه و زاری می کنند و همه را به ستوه می آورند تا به خواسته شان برسند. تازه از این جا به بعد دنیایشان قشنگ تر هم می شود؛ هنوز چیزی که می خواهند را به دستشان ندادی با چشمانی اشکبار، گونه هایی سرخ و صورتی کثیف بلافاصله غرق شادی و خنده می شوند. چقدر کودکی دوران خوبی است. خوش بحال بچه ها که به راحتی آنچه را می خواهند مطالبه می کنند، چقدر ساده از گریه و ناراحتی به خنده و شادمانی مهاجرت می کنند و چه زیبا وقتی به خواسته شان رسیدند از آن لذت می برند و دنیا به کامشان می شود. انگار قدرت شان از ما بیشتر است. ما گرفتار قوانین خود ساخته ایم. اسیر مصلحت اندیشی ها، زندانی چارچوب ها و افکار مختلفی که ما را محصور کرده و اتفاقاً ته بسیاری از آن ها واقعیت نداشته و غیر ضروری اند. باید یک بار دیگر زندگی مان را مرور کنیم. از دور ریختن نترسیم؛ افکار نامناسب، وسایل زیادی، مصلحت اندیشی های نابجا و قوانین دست و پاگیر را دور بریزیم. آدم هایی که به ما نمی خورند را کنار بگذاریم و بدون رودربایستی آن چه حق ماست، دلمان می خواهد و از آن لذت می بریم را مطالبه کنیم.
#حسود
#کودکی
#دلنوشته
#غارتنهایی
#رودربایستی
#خوش_بحال_بچه_ها
@ghare_tanhae
✍ سر جای خود بنشینید
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 به جای خدا
✅ خیلی دلگیر بود و البته عصبانی، به شدت چهره اش برافروخته و سرخ شده بود، کلامش می لرزید. پرسیدم چیزی شده؟ چرا این قدر بهم ریخته و پریشانی؟ گفت: می دانی رفیق جان انگار خیلی چیزها با گذشته متفاوت شده است و خیلی سخنان و مَثَل هایی که قدیم ها رواج داشته امروز جواب نمی دهد. گفتم مثلاً چی؟ گفت: همین «چاه کن همیشه ته چاه است»، یا «#حسود هرگز نیاسود» نمی دانم دیگر همین ها که همه می گفتند یا آن جا که می گفتند «بار کج به منزل نمی رسد» و... خلاصه این روزها هیچکدام آن ها دیگر درست نیست. ناخودآگاه به سخنانش که بیشتر از روی لج بود خندیدم.
✅ نگاه چپ چپی به من کرد. خودم را کمی جمع و جور کردم و سعی کردم ژست همدلانه بگیرم تا بتواند صبحت هایش را راحت تر ادامه بدهد. پرسیدم خب حالا چه کار شده است که این گونه حرف می زنی؟ گفت: فلانی از روی حسادت چاهی برایم کنده است که حالا حالاها نمی توانم از آن خارج شوم و خودش سالم و موفق راست راست راه می رود. نمی دانم خدا کجاست؟ عدالت چه معنایی دارد؟ من با دقت به تمامی حرف هایش گوش می کردم و سعی داشتم نظرات و هیجاناتم را کنترل کنم تا در همکلامی با من #احساس_امنیت داشته باشد.
🔴 سر جای خود بنشیند
✅ ماجرا را که برایم تعریف کرد دیدم بنده خدا راست می گوید ضربه بد و ناجوانمردانه ای به او وارد شده است. گفت: اگر من جای خدا بودم این چنین آدم هایی را نیست و نابود می کردم. در ادامه هم از روی #عصبانیت سلسله عذاب هایی که برای فرد خاطی و افراد مشابه در نظر داشت را فهرست کرد که اگر خدا بودم چنین می کردم و چنان... بعد هم تعدادی از رفتارها و تقابل های تلافی جویانه ای که برایش در نظر گرفته بود را گفت و گفت. این بار سعی کردم کنترل شده تر سخن بگویم. برای همین اول با او ابراز همدردی کردم. گفتم: خداییش حق داری. آدم این جور وقت ها حالش گرفته می شود و اعصابش به هم می ریزد خصوصاً وقتی که ضربه را از خودی خورده باشد.
✅ اما این گونه که درست نیست تو بخواهی جای خدا #قضاوت کنی و شخصاً پاداش و عذاب دهی. آدمی باید سرجای خودش بنشیند، به تکلیفش عمل کند، نیت صالحانه،خالصانه و صادقانه داشته باشد و حقوق مردم را همانند حقوق خویش محترم شمارد. شک نکن که هیچ کدام از ارزش های اخلاقی در مرور زمان تغییر نمی کند و ارزشش کاسته نمی شود این میزان عمل و وفاداری انسان ها به اخلاق و ارزش هاست که کم و زیاد می شود و چه زیان کار است کسی که خود را در معرض گمراهی قرار دهد.
🔴 جای خود باشیم
✅ حکایت #رفتار ما آدم ها با خداوند بخشنده و مهربان خیلی فرق دارد. چقدر خوب است که ما جای او نیستیم. هر چند انسان جانشین خدا در زمین است اما در بسیاری وقت ها رفتاری دارد که از شأن خلیفه الهی فاصله بسیاری دارد. پروردگار مهلت می دهد، عیب ها را می پوشاند، چندین برابر نیکی ها به انسان پاداش می دهد، بارها و بارها آبروی انسان را نگه می دارد و خلاصه بیشتر از این که بخواهد از روی «عدل» با آدمی برخورد کند از روی «فضل» عمل می کند که به قول سعدی «فضل خدا را که تواند شمار کرد». اما چه می شود کرد که فرزندان آدم کم صبر و عجول هستند؟ حکمت و رحمت الهی را نمی شناسند و می خواهند آن را با عقل محدود و ناقص خود ارزیابی کنند.
✅ برای همین بیشتر آن ها با یک غوره سردی شان می شود و با یک مویز گرمی. انسان پر ادعا به جایی می رسد که به تعبیر آیه شش #سوره_انفطار به خالق خود مغرور می شود و خود را در جایگاه تشخیص قرار می دهد. تا آن جا که قرآن با عتاب می فرماید: «اى انسان! چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده است؟» پس همین بهتر است که ما جای خود باشیم، سعی کنیم به حقوق دیگران احترام بگذاریم، در استقرار عدل و احسان در زمین سهم مسئولیت خود را بپذیریم و خود را در مقام انتقام و تنبیه دیگران قرار ندهیم. صبور باشیم و فراموش نکنیم همانی که داور واقعی است خود شاهد همه ماجراها نیز هست.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۸۷
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 به جای خدا
✅ خیلی دلگیر بود و البته عصبانی، به شدت چهره اش برافروخته و سرخ شده بود، کلامش می لرزید. پرسیدم چیزی شده؟ چرا این قدر بهم ریخته و پریشانی؟ گفت: می دانی رفیق جان انگار خیلی چیزها با گذشته متفاوت شده است و خیلی سخنان و مَثَل هایی که قدیم ها رواج داشته امروز جواب نمی دهد. گفتم مثلاً چی؟ گفت: همین «چاه کن همیشه ته چاه است»، یا «#حسود هرگز نیاسود» نمی دانم دیگر همین ها که همه می گفتند یا آن جا که می گفتند «بار کج به منزل نمی رسد» و... خلاصه این روزها هیچکدام آن ها دیگر درست نیست. ناخودآگاه به سخنانش که بیشتر از روی لج بود خندیدم.
✅ نگاه چپ چپی به من کرد. خودم را کمی جمع و جور کردم و سعی کردم ژست همدلانه بگیرم تا بتواند صبحت هایش را راحت تر ادامه بدهد. پرسیدم خب حالا چه کار شده است که این گونه حرف می زنی؟ گفت: فلانی از روی حسادت چاهی برایم کنده است که حالا حالاها نمی توانم از آن خارج شوم و خودش سالم و موفق راست راست راه می رود. نمی دانم خدا کجاست؟ عدالت چه معنایی دارد؟ من با دقت به تمامی حرف هایش گوش می کردم و سعی داشتم نظرات و هیجاناتم را کنترل کنم تا در همکلامی با من #احساس_امنیت داشته باشد.
🔴 سر جای خود بنشیند
✅ ماجرا را که برایم تعریف کرد دیدم بنده خدا راست می گوید ضربه بد و ناجوانمردانه ای به او وارد شده است. گفت: اگر من جای خدا بودم این چنین آدم هایی را نیست و نابود می کردم. در ادامه هم از روی #عصبانیت سلسله عذاب هایی که برای فرد خاطی و افراد مشابه در نظر داشت را فهرست کرد که اگر خدا بودم چنین می کردم و چنان... بعد هم تعدادی از رفتارها و تقابل های تلافی جویانه ای که برایش در نظر گرفته بود را گفت و گفت. این بار سعی کردم کنترل شده تر سخن بگویم. برای همین اول با او ابراز همدردی کردم. گفتم: خداییش حق داری. آدم این جور وقت ها حالش گرفته می شود و اعصابش به هم می ریزد خصوصاً وقتی که ضربه را از خودی خورده باشد.
✅ اما این گونه که درست نیست تو بخواهی جای خدا #قضاوت کنی و شخصاً پاداش و عذاب دهی. آدمی باید سرجای خودش بنشیند، به تکلیفش عمل کند، نیت صالحانه،خالصانه و صادقانه داشته باشد و حقوق مردم را همانند حقوق خویش محترم شمارد. شک نکن که هیچ کدام از ارزش های اخلاقی در مرور زمان تغییر نمی کند و ارزشش کاسته نمی شود این میزان عمل و وفاداری انسان ها به اخلاق و ارزش هاست که کم و زیاد می شود و چه زیان کار است کسی که خود را در معرض گمراهی قرار دهد.
🔴 جای خود باشیم
✅ حکایت #رفتار ما آدم ها با خداوند بخشنده و مهربان خیلی فرق دارد. چقدر خوب است که ما جای او نیستیم. هر چند انسان جانشین خدا در زمین است اما در بسیاری وقت ها رفتاری دارد که از شأن خلیفه الهی فاصله بسیاری دارد. پروردگار مهلت می دهد، عیب ها را می پوشاند، چندین برابر نیکی ها به انسان پاداش می دهد، بارها و بارها آبروی انسان را نگه می دارد و خلاصه بیشتر از این که بخواهد از روی «عدل» با آدمی برخورد کند از روی «فضل» عمل می کند که به قول سعدی «فضل خدا را که تواند شمار کرد». اما چه می شود کرد که فرزندان آدم کم صبر و عجول هستند؟ حکمت و رحمت الهی را نمی شناسند و می خواهند آن را با عقل محدود و ناقص خود ارزیابی کنند.
✅ برای همین بیشتر آن ها با یک غوره سردی شان می شود و با یک مویز گرمی. انسان پر ادعا به جایی می رسد که به تعبیر آیه شش #سوره_انفطار به خالق خود مغرور می شود و خود را در جایگاه تشخیص قرار می دهد. تا آن جا که قرآن با عتاب می فرماید: «اى انسان! چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده است؟» پس همین بهتر است که ما جای خود باشیم، سعی کنیم به حقوق دیگران احترام بگذاریم، در استقرار عدل و احسان در زمین سهم مسئولیت خود را بپذیریم و خود را در مقام انتقام و تنبیه دیگران قرار ندهیم. صبور باشیم و فراموش نکنیم همانی که داور واقعی است خود شاهد همه ماجراها نیز هست.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۸۷
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar