#تجربه_نگاری
💵چگونه ثروتمند شویم؟
✍نویسنده: هیل"ژورنالیست معروف"
✅ده قانون اندرو كارنگى ثروتمندترين مرد جهان:
1⃣هدفت را تعیین کن.
یک “نقشه اقدام” تهیه کن و بلافاصله در مسیر آن گام بردار.
2⃣یک “مجموعه فوق العاده” شکل بده.
هیل به نقل از کارنگی می گوید “با افرادی تماس بگیر و کار کن که آنچه را تو نداری دارند.”
3⃣خارج از حد معمول تلاش کن.
هیل می نویسد: “تلاش بیشتر از آنچه مجبور به آن هستی، تنها چیزی است که ترفیع و ترقی را باعث می شود و افراد را به تو متعهد می کند.”
4⃣ایمان عملی را به کار بگیر.
ایمان داشتن به خودت و هدفت باعث می شود با اعتماد به نفس کامل کار کنی.
5⃣ابتکار عمل فردی داشته باش.
بدون اینکه دستوری از راه رسیده باشد، کاری را که باید انجام شود، انجام بده.
6⃣تخیلت را رها کن.
این جرات را به خودت بده که فراتر از آنچه تا الآن در حوزه کاری ات انجام شده، فکر کنی.
7⃣شور و شوق نشان بده.
داشتن یک روش مثبت تو را آماده موفقیت می کند و احترام دیگران را برای ات به ارمغان می آورد.
8⃣با لحاظ کردن همه جزئیات فکر کن.
از نظر هیل فکر کردن دقیق یعنی “داشتن توانایی جدا کردن حقایق از تخیلات و استفاده از موارد مربوطه به نفع حل نگرانی ها و مشکلات.”
9⃣تلاش خودت را متمرکز کن.
نگذار چیزی ذهنت را از مهمترین وظیفه و ماموریتی که در مقابل داری، منحرف کند.
🔟از بدبیاری های خود منفعت بساز.
هیل می نویسد: “برای هر عقب گردی در زندگی، یه جهش مساوی با آن وجود دارد.” پس نباید از شکست ها فقط نومیدی توشه کرد.
@modiryar
💵چگونه ثروتمند شویم؟
✍نویسنده: هیل"ژورنالیست معروف"
✅ده قانون اندرو كارنگى ثروتمندترين مرد جهان:
1⃣هدفت را تعیین کن.
یک “نقشه اقدام” تهیه کن و بلافاصله در مسیر آن گام بردار.
2⃣یک “مجموعه فوق العاده” شکل بده.
هیل به نقل از کارنگی می گوید “با افرادی تماس بگیر و کار کن که آنچه را تو نداری دارند.”
3⃣خارج از حد معمول تلاش کن.
هیل می نویسد: “تلاش بیشتر از آنچه مجبور به آن هستی، تنها چیزی است که ترفیع و ترقی را باعث می شود و افراد را به تو متعهد می کند.”
4⃣ایمان عملی را به کار بگیر.
ایمان داشتن به خودت و هدفت باعث می شود با اعتماد به نفس کامل کار کنی.
5⃣ابتکار عمل فردی داشته باش.
بدون اینکه دستوری از راه رسیده باشد، کاری را که باید انجام شود، انجام بده.
6⃣تخیلت را رها کن.
این جرات را به خودت بده که فراتر از آنچه تا الآن در حوزه کاری ات انجام شده، فکر کنی.
7⃣شور و شوق نشان بده.
داشتن یک روش مثبت تو را آماده موفقیت می کند و احترام دیگران را برای ات به ارمغان می آورد.
8⃣با لحاظ کردن همه جزئیات فکر کن.
از نظر هیل فکر کردن دقیق یعنی “داشتن توانایی جدا کردن حقایق از تخیلات و استفاده از موارد مربوطه به نفع حل نگرانی ها و مشکلات.”
9⃣تلاش خودت را متمرکز کن.
نگذار چیزی ذهنت را از مهمترین وظیفه و ماموریتی که در مقابل داری، منحرف کند.
🔟از بدبیاری های خود منفعت بساز.
هیل می نویسد: “برای هر عقب گردی در زندگی، یه جهش مساوی با آن وجود دارد.” پس نباید از شکست ها فقط نومیدی توشه کرد.
@modiryar
اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی!
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
با #پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود. مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم. روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او #دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است. آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست. #پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی! ولی این ادعا درست است و من شخصاً بارها آن را انجام دادهام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد. یک روز پدرتان از این دنیا می رود. قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید. اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.
@modiryar
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
با #پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود. مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم. روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او #دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است. آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست. #پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی! ولی این ادعا درست است و من شخصاً بارها آن را انجام دادهام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد. یک روز پدرتان از این دنیا می رود. قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید. اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.
@modiryar
#مدیریت_اورژانسی
#پایگاه_جامع_مدیریار
← مینتزبرگ (استاد کانادایی مطالعات مدیریت دانشگاه مکگیل) معتقد است: هیچ شغلی در جامعه حیاتیتر از شغل مدیر نیست.
← همچنین سایمون مدیریت را معادل و هم سنگ تصمیم گیری تعریف می کند.
← در واقع مدیریت استفاده موثر و کارآمد از منابع در اختیار مدیر از طریق وظایف مدیریت در چهارچوب نظام ارزشی حاکم بر جامعه جهت دستیابی به اهدافی مشخص است.
← همانطور که پیداست تصمیمگیری رکن اساسی تمام وظایف مدیریت است و از طریق انتخاب بهترین راه در صدد حل یک مساله است. در واقع مساله را میتوان هر آنچه که مانع دستیابی به اهداف شود، تعریف کرد.
💢 شکلهای برخورد با مسائل:
مدیران جهت حل مسائل موجود می توانند به سه شکل با مسائل برخورد کنند:
⓵ مساله مورد نظر به صورت #اورژانسی و #موقت رفع کنند. در این حالت تاکید بر حفظ وضع موجود است تا از هر گونه تنش جلوگیری نمایند. توجیه افکار عمومی، هدف اصلی در برخورد اورژانسی با مساله موجود است.
⓶ در این حالت سعی بر این است تا با تلفیق #دانش و #تجربه و استفاده از تکنیک های تصمیم گیری، تصمیم مناسب اتخاذ شود و به عبارتی راه حل بهینه برای برخورد با مساله شناسایی و اجرا شود.
⓷ در حالت سوم که گامی فراتر از حل مساله است، با تغییر #محیط یا #موقعیت افراد درگیر مساله، نظم متغیر های مساله آفرین را برهم می زنند تا مساله موجود را دفع کنند.
🔚 سخن آخر:
عمدتاً نوع نگاه مدیران در حوزه های اداری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، مدیریت اورژانسی در برخورد با مسائل است، یعنی اقداماتی که در اسرع وقت مساله موجود را با هدف جلب افکار عمومی رفع کرده تا وضع موجود را به چالش نکشد و به تبع آن مدیر را در قبال عملکرد ضعیف پاسخگو ننماید. مدیریت اورژانسی در واقع رفع تکلیف در قبال مسائل موجود است که در زمان و مکانی دیگر ممکن است با شدت و حدت بیشتری جلوه گر شوند.
📔 منبع: مبانی سازمان و مدیریت
✍ دکتر محمد امین جمشیدیان
@modiryar
#پایگاه_جامع_مدیریار
← مینتزبرگ (استاد کانادایی مطالعات مدیریت دانشگاه مکگیل) معتقد است: هیچ شغلی در جامعه حیاتیتر از شغل مدیر نیست.
← همچنین سایمون مدیریت را معادل و هم سنگ تصمیم گیری تعریف می کند.
← در واقع مدیریت استفاده موثر و کارآمد از منابع در اختیار مدیر از طریق وظایف مدیریت در چهارچوب نظام ارزشی حاکم بر جامعه جهت دستیابی به اهدافی مشخص است.
← همانطور که پیداست تصمیمگیری رکن اساسی تمام وظایف مدیریت است و از طریق انتخاب بهترین راه در صدد حل یک مساله است. در واقع مساله را میتوان هر آنچه که مانع دستیابی به اهداف شود، تعریف کرد.
💢 شکلهای برخورد با مسائل:
مدیران جهت حل مسائل موجود می توانند به سه شکل با مسائل برخورد کنند:
⓵ مساله مورد نظر به صورت #اورژانسی و #موقت رفع کنند. در این حالت تاکید بر حفظ وضع موجود است تا از هر گونه تنش جلوگیری نمایند. توجیه افکار عمومی، هدف اصلی در برخورد اورژانسی با مساله موجود است.
⓶ در این حالت سعی بر این است تا با تلفیق #دانش و #تجربه و استفاده از تکنیک های تصمیم گیری، تصمیم مناسب اتخاذ شود و به عبارتی راه حل بهینه برای برخورد با مساله شناسایی و اجرا شود.
⓷ در حالت سوم که گامی فراتر از حل مساله است، با تغییر #محیط یا #موقعیت افراد درگیر مساله، نظم متغیر های مساله آفرین را برهم می زنند تا مساله موجود را دفع کنند.
🔚 سخن آخر:
عمدتاً نوع نگاه مدیران در حوزه های اداری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، مدیریت اورژانسی در برخورد با مسائل است، یعنی اقداماتی که در اسرع وقت مساله موجود را با هدف جلب افکار عمومی رفع کرده تا وضع موجود را به چالش نکشد و به تبع آن مدیر را در قبال عملکرد ضعیف پاسخگو ننماید. مدیریت اورژانسی در واقع رفع تکلیف در قبال مسائل موجود است که در زمان و مکانی دیگر ممکن است با شدت و حدت بیشتری جلوه گر شوند.
📔 منبع: مبانی سازمان و مدیریت
✍ دکتر محمد امین جمشیدیان
@modiryar
#بلوغ_صبورانه
💢 #نیکوس_کازانتزاکیس نقل می کند:
که در دوران کودکی، یک پیله کرم ابریشم را بر روي درختی می یابد، درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می سازد. اندکی منتظر می ماند، اما سرانجام چون خروج پروانه طول می کشد تصمیم می گیرد این فرآیند را شتاب بخشد. با حرارت دهان خود آغاز به گرم نمودن پیله می کند، تا این که پروانه خروج خود را آغاز می کند. اما بال هایش هنوز بسته اند و اندکی بعد می میرد. او می گوید: بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود...
💢 اما من #انتظار_کشیدن نمیدانستم:
آن جنازه ی کوچک تا به امروز، یکی از سنگین ترین بارها، بر روی وجدان من بوده است، اما همان جنازه باعث شد درک کنم که یک گناه حقیقی وجود دارد: فشار آوردن بر قوانین بزرگ کیهان. در فرایند #تحول_سازمان_ها نیز این پدیده فراون رخ میدهد (البته "فراوان" را برای سازمانهای ایرانی بکار برده ام). بهترین مثالی که میتوان برایش آورد #بهینه_کاوی (Benchmarking) هایی است که به وفور از آنها استفاده می کنیم. مستمراً در حال جستجوی "بهترین" اقدامهایی که سازمانهای موفق انجام داده اند، هستیم و اصرار می کنیم که اجرای موبه موی همان اقدامها، سازمان ما را به عرش خواهد برد.
💢 #مراحل_تحول:
این اصرار، همان "فشار آوردن بر قوانین کیهان" است. "سازمان"ها موجودیتی اجتماعی هستند که در چرخه عمرشان مراحل تحول را به تدریج طی میکنند. ( #مدل_گرینر یکی از مدلهایی است که این مراحل را توصیف کرده است ) و قوانین رشد خاصِ خودشان را دارند. اگر مراحل جانکاه خارج شدن از پیله را تحمل نکند، با بالهایی ضعیف به دنیا می آیند.
💢 #سطح_پیشرفته:
سازمانی که در بدیهیات مدیریتی درجا زده است (برای مثال، #ساختار مشخصی ندارد، فرایندهایش مشخص نیستند و ...) نباید از خودش انتظار داشته باشد که در سطح پیشرفته ترین شرکتهای دنیا، #مدیریت_استراتژیک را پیاده سازی کند. شرکتی که هنوز ابتدایی ترین فرایندهای مدیریت منابع انسانی را پیاده نکرده است نباید انتظار داشته باشد. #استراتژیهای_منابع_انسانی را در ایده آل ترین سطح و مانند شرکتهای بزرگ دنیا اجرا کند.
💢 #سطح_انتظارات:
با تأکید بسیار بسیار زیاد توجه میدهم که "نگفتم" "نمیتواند" یا "نباید" مفاهم پیشرفته تر را اجرا کند؛ گفتم "سطح انتظارات" در اجرای این مفاهیم باید معقول و تعدیل شده باشد. اگر در پیاده سازیِ مفاهیم پیشرفته تعجیل کنیم و انتظاراتمان، منطقی نباشد؛ علاوه بر اینکه پروانه ی ضعیفی را متولد می کنیم، "پیله ها" را هم از "کارکرد اصلی شان" می اندازیم.
💢 #پیاده_سازی_عجولانه:
منظورم این است که پیاده سازی عجولانه ی مفاهیم پیشرفته که قواره ای بزرگتر از #سازمان ما دارند؛ علاوه بر اینکه سازمان را دچار اختلال می کند؛ آن مفاهیم را نیز نزد اعضای سازمان، بی قدر و منزلت می کند و وقتی به بلوغ مناسب هم رسیدیم جرأت مطرح کردن دوباره ی آن مفاهیم را نداریم.
💢 این حرفها #بدیهی است؟
شاید حق با شما باشد اما فشارهای مختلف، سازمانها را به سمت این اشتباه هُل میدهد. مدیر در جمع مدیران سایر سازمانها میتواند بگوید #استراتژی نداریم یا CRM نداریم؟ به خیل عظیم سازمانهایی نگاه کنید که؛
ادعا می کنند #مدیریت_استراتژیک را پیاده کرده اند؛
ولی مرور تصمیمهایی که در فقط در طول "یک ماه" گرفته اند به خوبی نشان میدهد نه تنها #استراتژی وجود ندارد بلکه #پریشانی از این تصمیمها میبارد.
🔚 سخن پایانی:
به خیل عظیم سازمانهایی نگاه کنید که؛
ادعا می کنند #مدیریت_ارتباط_بامشتری (CRM) را پیاده کرده اند؛
ولی ابتدایی ترین رفتارهای محترمانه با مشتری در ذهن و ضمیر کارکنان شان نهادینه نشده است، #کپی_برداری محض از سازمانهای موفق بدون توجه به #سطح_بلوغِ موجود در سازمان، که در واقع مؤثرترین راه برای نابودی سازمان است.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
💢 #نیکوس_کازانتزاکیس نقل می کند:
که در دوران کودکی، یک پیله کرم ابریشم را بر روي درختی می یابد، درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می سازد. اندکی منتظر می ماند، اما سرانجام چون خروج پروانه طول می کشد تصمیم می گیرد این فرآیند را شتاب بخشد. با حرارت دهان خود آغاز به گرم نمودن پیله می کند، تا این که پروانه خروج خود را آغاز می کند. اما بال هایش هنوز بسته اند و اندکی بعد می میرد. او می گوید: بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود...
💢 اما من #انتظار_کشیدن نمیدانستم:
آن جنازه ی کوچک تا به امروز، یکی از سنگین ترین بارها، بر روی وجدان من بوده است، اما همان جنازه باعث شد درک کنم که یک گناه حقیقی وجود دارد: فشار آوردن بر قوانین بزرگ کیهان. در فرایند #تحول_سازمان_ها نیز این پدیده فراون رخ میدهد (البته "فراوان" را برای سازمانهای ایرانی بکار برده ام). بهترین مثالی که میتوان برایش آورد #بهینه_کاوی (Benchmarking) هایی است که به وفور از آنها استفاده می کنیم. مستمراً در حال جستجوی "بهترین" اقدامهایی که سازمانهای موفق انجام داده اند، هستیم و اصرار می کنیم که اجرای موبه موی همان اقدامها، سازمان ما را به عرش خواهد برد.
💢 #مراحل_تحول:
این اصرار، همان "فشار آوردن بر قوانین کیهان" است. "سازمان"ها موجودیتی اجتماعی هستند که در چرخه عمرشان مراحل تحول را به تدریج طی میکنند. ( #مدل_گرینر یکی از مدلهایی است که این مراحل را توصیف کرده است ) و قوانین رشد خاصِ خودشان را دارند. اگر مراحل جانکاه خارج شدن از پیله را تحمل نکند، با بالهایی ضعیف به دنیا می آیند.
💢 #سطح_پیشرفته:
سازمانی که در بدیهیات مدیریتی درجا زده است (برای مثال، #ساختار مشخصی ندارد، فرایندهایش مشخص نیستند و ...) نباید از خودش انتظار داشته باشد که در سطح پیشرفته ترین شرکتهای دنیا، #مدیریت_استراتژیک را پیاده سازی کند. شرکتی که هنوز ابتدایی ترین فرایندهای مدیریت منابع انسانی را پیاده نکرده است نباید انتظار داشته باشد. #استراتژیهای_منابع_انسانی را در ایده آل ترین سطح و مانند شرکتهای بزرگ دنیا اجرا کند.
💢 #سطح_انتظارات:
با تأکید بسیار بسیار زیاد توجه میدهم که "نگفتم" "نمیتواند" یا "نباید" مفاهم پیشرفته تر را اجرا کند؛ گفتم "سطح انتظارات" در اجرای این مفاهیم باید معقول و تعدیل شده باشد. اگر در پیاده سازیِ مفاهیم پیشرفته تعجیل کنیم و انتظاراتمان، منطقی نباشد؛ علاوه بر اینکه پروانه ی ضعیفی را متولد می کنیم، "پیله ها" را هم از "کارکرد اصلی شان" می اندازیم.
💢 #پیاده_سازی_عجولانه:
منظورم این است که پیاده سازی عجولانه ی مفاهیم پیشرفته که قواره ای بزرگتر از #سازمان ما دارند؛ علاوه بر اینکه سازمان را دچار اختلال می کند؛ آن مفاهیم را نیز نزد اعضای سازمان، بی قدر و منزلت می کند و وقتی به بلوغ مناسب هم رسیدیم جرأت مطرح کردن دوباره ی آن مفاهیم را نداریم.
💢 این حرفها #بدیهی است؟
شاید حق با شما باشد اما فشارهای مختلف، سازمانها را به سمت این اشتباه هُل میدهد. مدیر در جمع مدیران سایر سازمانها میتواند بگوید #استراتژی نداریم یا CRM نداریم؟ به خیل عظیم سازمانهایی نگاه کنید که؛
ادعا می کنند #مدیریت_استراتژیک را پیاده کرده اند؛
ولی مرور تصمیمهایی که در فقط در طول "یک ماه" گرفته اند به خوبی نشان میدهد نه تنها #استراتژی وجود ندارد بلکه #پریشانی از این تصمیمها میبارد.
🔚 سخن پایانی:
به خیل عظیم سازمانهایی نگاه کنید که؛
ادعا می کنند #مدیریت_ارتباط_بامشتری (CRM) را پیاده کرده اند؛
ولی ابتدایی ترین رفتارهای محترمانه با مشتری در ذهن و ضمیر کارکنان شان نهادینه نشده است، #کپی_برداری محض از سازمانهای موفق بدون توجه به #سطح_بلوغِ موجود در سازمان، که در واقع مؤثرترین راه برای نابودی سازمان است.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
همکلاسی نامرد !
✍ #دکتر_بهزاد_ابوالعلائی
← بچه که بودیم، هر وقت در مدرسه ما را به دفتر #مدیر یا #ناظم فرامیخواندند، می ترسیدیم، چرا که می فهمیدیم خطائی از ما سرزده، دسته گلی به آب داده ایم، کسی از ما شکایت کرده یا یکی از همکلاسی های نامرد، زیر آب ما را زده و ما را فروخته است!
← نمی دانم در سازمان های ما هم وقتی کارمندی را به #دفتر_مدیر فرا میخوانند چه حالی پیدا می کند و چه حدسی می زند. آنقدر با کارکنان کم گفت و گو می کنیم و آنقدر این گفت و گوها را به زمان هائی که مشکل و گرفتاری بروز کرده محدود کرده ایم که در چنین مواقعی بوجود آمدن همین حس و حال در کارکنان دور از ذهن نیست.
← یکی از توصیه هائی که به #مدیران شده است و کمک می کند تا فرهنگ بازخورد سازنده و انتقاد هنرمندانه در سازمان ها رشد کند این است که : " کاری کنید تا به جای آن که کارکنانی که برای گفت و گو با #مافوق و ارزیابی عملکرد ودریافت بازخورد دعوت می شوند نگران شوند، کارکنانی که برای این گفت و گوها دعوت نمی شوند نگران شوند. "
← اگر گفت و گو میان #مدیران و #کارکنان به یک رویه سازمانی منظم و مفید تبدیل شود و در مورد کارکنان خوب و شایسته انجام و تکرار شود، کارکنانی که از شمول این رویه کنار گذاشته می شوند احساس می کنند که مافوقشان نه تنها از رفتار و عملکردشان رضایت ندارد بلکه از آنها قطع امید کرده، آنها را به حال خودشان رها کرده و احتمالا به زودی تکلیف شان را روشن خواهد کرد.
← گفت وگوهائی از جنس بازخوردهای مفید و سازنده را همراه با رویکرد مربی گری در سازمان رواج دهیم و کاری کنیم که این گفت و گوها نشانه #کارائی_کارمند، رضایت ما از او، امیدواری ما به بهبود رفتار و عملکرد او، برنامه ما برای رشد و ارتقاء او و به طور کلی یک ابزار پرورشی- انگیزشی تلقی شود نه نشانه ای برای ترس، ضعف و نگرانی.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #دکتر_بهزاد_ابوالعلائی
← بچه که بودیم، هر وقت در مدرسه ما را به دفتر #مدیر یا #ناظم فرامیخواندند، می ترسیدیم، چرا که می فهمیدیم خطائی از ما سرزده، دسته گلی به آب داده ایم، کسی از ما شکایت کرده یا یکی از همکلاسی های نامرد، زیر آب ما را زده و ما را فروخته است!
← نمی دانم در سازمان های ما هم وقتی کارمندی را به #دفتر_مدیر فرا میخوانند چه حالی پیدا می کند و چه حدسی می زند. آنقدر با کارکنان کم گفت و گو می کنیم و آنقدر این گفت و گوها را به زمان هائی که مشکل و گرفتاری بروز کرده محدود کرده ایم که در چنین مواقعی بوجود آمدن همین حس و حال در کارکنان دور از ذهن نیست.
← یکی از توصیه هائی که به #مدیران شده است و کمک می کند تا فرهنگ بازخورد سازنده و انتقاد هنرمندانه در سازمان ها رشد کند این است که : " کاری کنید تا به جای آن که کارکنانی که برای گفت و گو با #مافوق و ارزیابی عملکرد ودریافت بازخورد دعوت می شوند نگران شوند، کارکنانی که برای این گفت و گوها دعوت نمی شوند نگران شوند. "
← اگر گفت و گو میان #مدیران و #کارکنان به یک رویه سازمانی منظم و مفید تبدیل شود و در مورد کارکنان خوب و شایسته انجام و تکرار شود، کارکنانی که از شمول این رویه کنار گذاشته می شوند احساس می کنند که مافوقشان نه تنها از رفتار و عملکردشان رضایت ندارد بلکه از آنها قطع امید کرده، آنها را به حال خودشان رها کرده و احتمالا به زودی تکلیف شان را روشن خواهد کرد.
← گفت وگوهائی از جنس بازخوردهای مفید و سازنده را همراه با رویکرد مربی گری در سازمان رواج دهیم و کاری کنیم که این گفت و گوها نشانه #کارائی_کارمند، رضایت ما از او، امیدواری ما به بهبود رفتار و عملکرد او، برنامه ما برای رشد و ارتقاء او و به طور کلی یک ابزار پرورشی- انگیزشی تلقی شود نه نشانه ای برای ترس، ضعف و نگرانی.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
درنگ در ۴۰ سالگی (حرفهایی برای نزدن)
✍ #دکتر_محمد_مهدی_قمیان
➊ امروز، #تولد_چهل_سالگی ام است. اصولاً اعتقادی به برگزاری جشن تولد ندارم، چرا که به نظر من، جشن و گرامیداشت بابت چیزی که کوچکترین نقشی در خلق آن نداشته ام، موضوعیت هم ندارد؛ نه انتخاب من بوده که به آن ببالم و نه دستاوردم که به آن مباهات کنم.
➋ اعتراف میکنم در این چهل سال، گاهی برای رسیدن به اهدافم، #معدل_زندگی ام را پایین آورده ام و گاهی ترتیب و وزن اولویتها را جابجا درک کرده ام. به دنبال احیای «معدل زندگی» ام هستم؛ به نظرم «در کنار خانواده بودن» و «در لحظه زندگی کردن» می تواند (دستکم برای من) این معدل را بالا ببرد.
➌ با اینهمه، هرگز #حسرت_زندگی را نمیخورم، چرا که اعتقاد دارم حسرت زندگی را کسی می خورد که به اندازه سن و سالش زندگی نکرده باشد؛ که من کرده ام.
➍ به شدت اعتقاد دارم که #مرگ_اندیش بودن، موجب بهتر دیدن زندگی می شود؛ به همین شدت، از مرگ اندیشی لذت میبرم (اکیس الناس؛ اکثر هم للموت ذکرا).
➎ تاکنون کمتر درسی به این مهمی آموخته ام که انسان چقدر در به غل کشیدن #افکار یاغی اش ناتوان است. بهراستی، یک دقیقه به هیچ چیز فکر نکردن (تکرار میکنم به هیچ چیز) چقدر دشوار است. پیشنهاد میکنم امتحان کنید و یک دقیقه به هیچ چیز فکر نکنید (به هیچ چیز)؛ تا ناتوانی بنی بشر (که انواع و اقسام فتوحات را در اوج آسمان و قعر دریا انجام داده) در کنترل یک دقیقه از افکار خودش را دریابید.
➏ شدیداً به #قانون_کارما اعتقاد دارم و قانونمند بودن جهان هستی را با ذره ذره وجودم احساس می کنم و مهم اینکه ایمان به این قانونمندی آرامش عجیبی به من می دهد.
➐ به چهل سال گذشته که می نگرم، بالاترین چیزی که می توانم به آن مباهات کنم، #معلمی و #درس_دادن به بچه های مردم بوده و تازه میفهمم صحبتهای معلم دوران دبستانم (را که می گفت: خدمت به خلق، بالاترین مرتبه وجودی انسان است)، چقدر مقرون به صواب است.
➑ معتقدم هر انسانی برای انجام رسالتی پا به عرصه وجود گذاشته است؛ نیافتن آن #رسالت، «لولیدن بیخود دور خود» و «جزع و فزع کردن الکی» است. این تکلیف، «مالایطاق» نیست و هر انسانی می تواند آن را دریابد و محقق کند. او باید بداند که کدامین رشته از این فرش هستی قرار است با دستان او بافته شود. این رسالت (ماموریت) احتمالا همان دلیلی است که قرار است مردم ما را به «خاطر» آن، به «خاطر» بیاورند.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #دکتر_محمد_مهدی_قمیان
➊ امروز، #تولد_چهل_سالگی ام است. اصولاً اعتقادی به برگزاری جشن تولد ندارم، چرا که به نظر من، جشن و گرامیداشت بابت چیزی که کوچکترین نقشی در خلق آن نداشته ام، موضوعیت هم ندارد؛ نه انتخاب من بوده که به آن ببالم و نه دستاوردم که به آن مباهات کنم.
➋ اعتراف میکنم در این چهل سال، گاهی برای رسیدن به اهدافم، #معدل_زندگی ام را پایین آورده ام و گاهی ترتیب و وزن اولویتها را جابجا درک کرده ام. به دنبال احیای «معدل زندگی» ام هستم؛ به نظرم «در کنار خانواده بودن» و «در لحظه زندگی کردن» می تواند (دستکم برای من) این معدل را بالا ببرد.
➌ با اینهمه، هرگز #حسرت_زندگی را نمیخورم، چرا که اعتقاد دارم حسرت زندگی را کسی می خورد که به اندازه سن و سالش زندگی نکرده باشد؛ که من کرده ام.
➍ به شدت اعتقاد دارم که #مرگ_اندیش بودن، موجب بهتر دیدن زندگی می شود؛ به همین شدت، از مرگ اندیشی لذت میبرم (اکیس الناس؛ اکثر هم للموت ذکرا).
➎ تاکنون کمتر درسی به این مهمی آموخته ام که انسان چقدر در به غل کشیدن #افکار یاغی اش ناتوان است. بهراستی، یک دقیقه به هیچ چیز فکر نکردن (تکرار میکنم به هیچ چیز) چقدر دشوار است. پیشنهاد میکنم امتحان کنید و یک دقیقه به هیچ چیز فکر نکنید (به هیچ چیز)؛ تا ناتوانی بنی بشر (که انواع و اقسام فتوحات را در اوج آسمان و قعر دریا انجام داده) در کنترل یک دقیقه از افکار خودش را دریابید.
➏ شدیداً به #قانون_کارما اعتقاد دارم و قانونمند بودن جهان هستی را با ذره ذره وجودم احساس می کنم و مهم اینکه ایمان به این قانونمندی آرامش عجیبی به من می دهد.
➐ به چهل سال گذشته که می نگرم، بالاترین چیزی که می توانم به آن مباهات کنم، #معلمی و #درس_دادن به بچه های مردم بوده و تازه میفهمم صحبتهای معلم دوران دبستانم (را که می گفت: خدمت به خلق، بالاترین مرتبه وجودی انسان است)، چقدر مقرون به صواب است.
➑ معتقدم هر انسانی برای انجام رسالتی پا به عرصه وجود گذاشته است؛ نیافتن آن #رسالت، «لولیدن بیخود دور خود» و «جزع و فزع کردن الکی» است. این تکلیف، «مالایطاق» نیست و هر انسانی می تواند آن را دریابد و محقق کند. او باید بداند که کدامین رشته از این فرش هستی قرار است با دستان او بافته شود. این رسالت (ماموریت) احتمالا همان دلیلی است که قرار است مردم ما را به «خاطر» آن، به «خاطر» بیاورند.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
نقل می کنند که یکی از کارمندان #تام_واتسون بنیانگذار شرکت بزرگ کامپیوتری I.B.M اشتباه بزرگی مرتکب می شود و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر میزند. این کارمند به دفتر واتسون احضار شده و پس از ورود میگوید: تصور می کنم باید از شرکت استعفا دهم. واتسون در جواب پاسخ میدهد: شوخی می کنید؟ ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش شما پول دادیم!
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
آدم حسابیهای دیروز و امروز
✍️ #محمد_نجاتی
#فلانی_آدم_حسابی_است ؛ این عبارت در جوامع مختلف ویژگیهایی را در بر دارد. این عبارت را بسیار شنیده و اگر فرصتی بوده از گوینده پرسیدهام که بر اساس چه معیاری این قضاوت را داشته است. جوابها به یک یا چند ویژگی محدود بوده است که بعد از کنار هم گذاشتن و سادهسازی و پالایش آنها به موارد زیر رسیدهام. البته معاشرت من بیشتر در مجامع آموزشی و اجتماعی بوده است که در آن با مدیران دولتی و بیشتر مدیران آموزشی رفت و آمد داشتهام لذا شاید روایی این ویژگیها بیشتر دربارهی این گروهها با آدم حسابی های دیروز و امروز باشد:
▪️اول:
• آدم حسابی دیروز #حرف_حسابی میزند. اهل مغلطه نیست، اهل حرافی و هرزهگویی نیست، سخنانش برخاسته از دانش است نه شهوت کلام یا خودنمایی.
• سر و ته حرف خود را نمیداند. برای #خودنمایی دست به هر کاری میزند. در سخنان سفسطه مغلطه میکنند تا بیشتر دیده شود.
▪️دوم:
• آدم حسابی دیروز اهل #تخریب_دیگران و تهمت زدن به کسی نبود. او برای حذف رقیب توطئه چینی یا زیرآب زنی نمیکرد.
• امروز از هر توهین و تحقیر و تهمتی برای حذف دیگران حتی دوستان خود فرو گذار نمیکند و خود را با #سیاست و زیرک میداند.
▪️سوم:
• آدم حسابی دیروز #قانون_گرا بود اهل دور زدن قانون نبود. رشوه نمیداد و رشوه قبول نمیکرد. اهل پارتی بازی و رابطه سالاری نبود.
• امروز #قانون_گریزی و استفاده از تبصرهها برای رسیدن به منفعت شخصی با هر ابزاری دنبال میکند و در این راستا هم رشوه میگیرد و هم رشوه هم میدهد.
▪️چهارم:
• آدم حسابی دیروز حد و حدود خود را میدانست و در حد توان و #تخصص خود در مورد مسائل اظهار نظر میکرد.
• امروز در همه زمینهها #کارشناس و پای ثابت همه شبکههای تلویزیونی و رسانه گروهی و همیشه قیافیهی حق به جانب دارد.
▪️پنجم:
• آدم حسابی دیروز با بالادستیهایش تعارف نداشت اگر اشتباهی از میدید #تذکر میداد و اگر اقناع نمیشد از همکاری و همراهی با ایشان کناره میگرفت.
• امروز #شریک_دزد و رفیق قافله است و با تکان دادن سر و دست بر سینه گذاشتن رفتارش را تایید میکند وهمیشه همراه وهمدم بالا دستی های نالایق میباشند.
▪️ششم:
• آدم حسابی دیروز برای #اعتماد تار سبیل گرو می گذاشت وتا می گفت یک تار سبیل گرو نیازی به محکمه و قانون نبود.
• آدم حسابی امروز کلی #چک_بی_محل و سفته بازی و.... و سرانجام برداشتی زیرک مآبانه و با سیاست ازخود در جامعه عرضه میکند.
▪️هفتم:
• آدم حسابی دیروز به کسی که از او تعریف و تمجید میکرد با احتیاط نگاه می کرد و به کسانی که او را #نقد می کرد خوب گوش می داد و در صدد تلافی برنمی آمد.
• امروز لوح تقدیر و بنر رابرای #تشویق خود صحنه سازی می کند و تسویه حساب شخصی را حق مسلم خود می داند.
▪️هشتم:
• آدم حسابی دیروز وامدار فرد یا گروه خاصی نبود. تلاش می کرد کاستی هایش را با #عزت_نفس پر کند اما آزادگیش را در گرو نیازهایش نمی گذاشت.
• اما امروز برای رسیدن به جاه و #مقام وعده وعید می دهد. صرفاً در خدمت منافع گروه یا جناح خاصی بخاطر حفظ کرسی ریاست به فردو یا گروهی باج می دهد و در تصمیمات خود قدرت و اقتداری ندارد.
▪️نهم:
• آدم حسابی دیروز بر اساس باورهای راستینش در گروه، #حزب یا سازمانی وارد می شد. او اهل یافتن همفکرانش بود.
• اما امروز #نان_به_نرخ_روز خور است و هر فکر و حزبی در اوج باشد سوار موج برای رسیدن به امیالش با گروه وحزب هم فکر خواهد شد.
▪️دهم:
• آدم حسابی دیروز اهل #مدرک_گرایی نبود. او نداشتن عنوان دکتر و مهندس را کسرشأن نمی دانست و به دنبال خرید مدرک یا عنوان تقلبی نبود و یادگیری را یادگرفته بود.
• اما امروز برای پست و سمت و کسب مدرک از هیچ امری ابا ندارند دانشگاه نرفته لقب دکتر و مهندس پشت اسامی خود بکار می برند و نمی دانند که #امیرکبیر برای حذف القاب زمان خود خون داد.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍️ #محمد_نجاتی
#فلانی_آدم_حسابی_است ؛ این عبارت در جوامع مختلف ویژگیهایی را در بر دارد. این عبارت را بسیار شنیده و اگر فرصتی بوده از گوینده پرسیدهام که بر اساس چه معیاری این قضاوت را داشته است. جوابها به یک یا چند ویژگی محدود بوده است که بعد از کنار هم گذاشتن و سادهسازی و پالایش آنها به موارد زیر رسیدهام. البته معاشرت من بیشتر در مجامع آموزشی و اجتماعی بوده است که در آن با مدیران دولتی و بیشتر مدیران آموزشی رفت و آمد داشتهام لذا شاید روایی این ویژگیها بیشتر دربارهی این گروهها با آدم حسابی های دیروز و امروز باشد:
▪️اول:
• آدم حسابی دیروز #حرف_حسابی میزند. اهل مغلطه نیست، اهل حرافی و هرزهگویی نیست، سخنانش برخاسته از دانش است نه شهوت کلام یا خودنمایی.
• سر و ته حرف خود را نمیداند. برای #خودنمایی دست به هر کاری میزند. در سخنان سفسطه مغلطه میکنند تا بیشتر دیده شود.
▪️دوم:
• آدم حسابی دیروز اهل #تخریب_دیگران و تهمت زدن به کسی نبود. او برای حذف رقیب توطئه چینی یا زیرآب زنی نمیکرد.
• امروز از هر توهین و تحقیر و تهمتی برای حذف دیگران حتی دوستان خود فرو گذار نمیکند و خود را با #سیاست و زیرک میداند.
▪️سوم:
• آدم حسابی دیروز #قانون_گرا بود اهل دور زدن قانون نبود. رشوه نمیداد و رشوه قبول نمیکرد. اهل پارتی بازی و رابطه سالاری نبود.
• امروز #قانون_گریزی و استفاده از تبصرهها برای رسیدن به منفعت شخصی با هر ابزاری دنبال میکند و در این راستا هم رشوه میگیرد و هم رشوه هم میدهد.
▪️چهارم:
• آدم حسابی دیروز حد و حدود خود را میدانست و در حد توان و #تخصص خود در مورد مسائل اظهار نظر میکرد.
• امروز در همه زمینهها #کارشناس و پای ثابت همه شبکههای تلویزیونی و رسانه گروهی و همیشه قیافیهی حق به جانب دارد.
▪️پنجم:
• آدم حسابی دیروز با بالادستیهایش تعارف نداشت اگر اشتباهی از میدید #تذکر میداد و اگر اقناع نمیشد از همکاری و همراهی با ایشان کناره میگرفت.
• امروز #شریک_دزد و رفیق قافله است و با تکان دادن سر و دست بر سینه گذاشتن رفتارش را تایید میکند وهمیشه همراه وهمدم بالا دستی های نالایق میباشند.
▪️ششم:
• آدم حسابی دیروز برای #اعتماد تار سبیل گرو می گذاشت وتا می گفت یک تار سبیل گرو نیازی به محکمه و قانون نبود.
• آدم حسابی امروز کلی #چک_بی_محل و سفته بازی و.... و سرانجام برداشتی زیرک مآبانه و با سیاست ازخود در جامعه عرضه میکند.
▪️هفتم:
• آدم حسابی دیروز به کسی که از او تعریف و تمجید میکرد با احتیاط نگاه می کرد و به کسانی که او را #نقد می کرد خوب گوش می داد و در صدد تلافی برنمی آمد.
• امروز لوح تقدیر و بنر رابرای #تشویق خود صحنه سازی می کند و تسویه حساب شخصی را حق مسلم خود می داند.
▪️هشتم:
• آدم حسابی دیروز وامدار فرد یا گروه خاصی نبود. تلاش می کرد کاستی هایش را با #عزت_نفس پر کند اما آزادگیش را در گرو نیازهایش نمی گذاشت.
• اما امروز برای رسیدن به جاه و #مقام وعده وعید می دهد. صرفاً در خدمت منافع گروه یا جناح خاصی بخاطر حفظ کرسی ریاست به فردو یا گروهی باج می دهد و در تصمیمات خود قدرت و اقتداری ندارد.
▪️نهم:
• آدم حسابی دیروز بر اساس باورهای راستینش در گروه، #حزب یا سازمانی وارد می شد. او اهل یافتن همفکرانش بود.
• اما امروز #نان_به_نرخ_روز خور است و هر فکر و حزبی در اوج باشد سوار موج برای رسیدن به امیالش با گروه وحزب هم فکر خواهد شد.
▪️دهم:
• آدم حسابی دیروز اهل #مدرک_گرایی نبود. او نداشتن عنوان دکتر و مهندس را کسرشأن نمی دانست و به دنبال خرید مدرک یا عنوان تقلبی نبود و یادگیری را یادگرفته بود.
• اما امروز برای پست و سمت و کسب مدرک از هیچ امری ابا ندارند دانشگاه نرفته لقب دکتر و مهندس پشت اسامی خود بکار می برند و نمی دانند که #امیرکبیر برای حذف القاب زمان خود خون داد.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیران چهموقع و چقدر اجازه دارند دروغ بگویند!؟
✍ پاسخ: هیچ وقت
#دکتر_بهزاد_ابوالعلایی
▪️سوار هواپیمائی بودیم که بنا بود ما را به یزد ببرد. صبح بود و صرف صبحانه اجازه نمی داد که اغلب مسافران متوجه تغییر مسیر هواپیما شوند. چند دقیقه بعد #خلبان با آرامش و ملایمت برای ما توضیح داد که به دلیل وجود مشکلاتی در سیستم های ناوبری فرودگاه یزد، به تهران برمی گردیم و اطمینان داد که مشکل مربوط به فرودگاه است و ربطی به هواپیما ندارد.
▪️وقتی خلبان موضوع را توضیح داد یکی از مسافران که در ردیف جلوی من نشسته بود به همسفرش می گفت: "باور نکن، دروغ می گه، مشکل از هواپیماست! و من به اینکه چرا ما به گفته های مسئولین #اعتماد نداریم، آنها را باور نمی کنیم و این اندازه بدبین و شکاک هستیم فکر می کردم و غصه می خوردم.
▪️بلافاصله بعد از نشستن هواپیما در فرودگاه #مهرآباد، خلبان دوباره شروع به صحبت کرد و توضیح داد که مشکل مربوط به هواپیما بوده و او برای اینکه ما را نگران و مضطرب نکند دروغ مصلحت آمیز گفته است!
▪️من ضمن آنکه، ذوق و شوق مسافر محترمی که پیش بینی اش درست از آب درآمده بود را می دیدم به این موضوع هم فکر می کردم که اگر دوباره از یک خلبان بشنوم که مشکل برگشت به مبداء، به هواپیما ربطی ندارد و مربوط به بدی هوا یا شرایط #فرودگاه مقصد است، چرا و چقدر باید این حرف را باور کنم؟
▪️صداقت و شفافیت پایه اصلی اعتماد است و اعتماد المثنی ندارد. اگر کارکنان به مدیران اعتماد نداشته باشند ، کار سازمان و مدیران آن زار است. به نظرم ارزش های سازمان ، بویژه #صداقت و راستگوئی،به هیچ وجه قابل معامله و مصالحه نیست. اعتماد سخت به دست می آید و راحت از دست می رود.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ پاسخ: هیچ وقت
#دکتر_بهزاد_ابوالعلایی
▪️سوار هواپیمائی بودیم که بنا بود ما را به یزد ببرد. صبح بود و صرف صبحانه اجازه نمی داد که اغلب مسافران متوجه تغییر مسیر هواپیما شوند. چند دقیقه بعد #خلبان با آرامش و ملایمت برای ما توضیح داد که به دلیل وجود مشکلاتی در سیستم های ناوبری فرودگاه یزد، به تهران برمی گردیم و اطمینان داد که مشکل مربوط به فرودگاه است و ربطی به هواپیما ندارد.
▪️وقتی خلبان موضوع را توضیح داد یکی از مسافران که در ردیف جلوی من نشسته بود به همسفرش می گفت: "باور نکن، دروغ می گه، مشکل از هواپیماست! و من به اینکه چرا ما به گفته های مسئولین #اعتماد نداریم، آنها را باور نمی کنیم و این اندازه بدبین و شکاک هستیم فکر می کردم و غصه می خوردم.
▪️بلافاصله بعد از نشستن هواپیما در فرودگاه #مهرآباد، خلبان دوباره شروع به صحبت کرد و توضیح داد که مشکل مربوط به هواپیما بوده و او برای اینکه ما را نگران و مضطرب نکند دروغ مصلحت آمیز گفته است!
▪️من ضمن آنکه، ذوق و شوق مسافر محترمی که پیش بینی اش درست از آب درآمده بود را می دیدم به این موضوع هم فکر می کردم که اگر دوباره از یک خلبان بشنوم که مشکل برگشت به مبداء، به هواپیما ربطی ندارد و مربوط به بدی هوا یا شرایط #فرودگاه مقصد است، چرا و چقدر باید این حرف را باور کنم؟
▪️صداقت و شفافیت پایه اصلی اعتماد است و اعتماد المثنی ندارد. اگر کارکنان به مدیران اعتماد نداشته باشند ، کار سازمان و مدیران آن زار است. به نظرم ارزش های سازمان ، بویژه #صداقت و راستگوئی،به هیچ وجه قابل معامله و مصالحه نیست. اعتماد سخت به دست می آید و راحت از دست می رود.
#تجربه_نگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ تدقیق وظایف شورا و شهرداری #دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی 🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا، 🔻پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۰، شماره ۳۴۲۳ #تحلیل_مسائل_روز #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ تدقیق وظایف شورا و شهرداری
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
▪️«شورای اسلامی شهر» و «شهرداری» دو رکن اصلی مدیریت شهری هستند که باید هر یک در چارچوب قانون، با حد و مرزی مشخص از اختیارات و مسئولیت ها، نسبت به انجام مطلوب وظایف خود در اداره شهر اقدام نمایند. نکته ی حائز اهمیت در ارتباط با نحوه ی عملکرد مدیریت شهری مبتنی بر تشکیل پارلمان های محلی، به وجود آمدن یک سیستم یکپارچه و منسجم مدیریتی منظم و دقیق است که علاوه بر این که هر یک از اجزای آن وظایف خود را به صورت مناسبی انجام می دهند از مرز خود خارج نشده و در امور دیگری دخالت نمی کنند.
▪️به بیان دیگر #شهرداری و شورای شهر هر کدام زیر سیستمی هستند برای سیستم کلان مدیریت شهری که ضمن ارتباط منطقی و سیستماتیک با یکدیگر و اثر گذاری متقابل بر هم می بایست از وارد شدن به حریم دیگری پرهیز نمایند. به بیان ساده تر نه عناصر مدیریتی شهرداری شأن سیاست گذاری، قانون گذاری و تفسیر و تشریح اسناد بالادستی را دارند و نه هرگز اعضای شوراهای شهر از جایگاه اجرایی و دخالت در امور روزمره ی مدیریت شهرداری بهره مند هستند. بر همین اساس برگزیدگان شوراها در ادوار مختلف نباید ژست مدیریت اجرایی به خود بگیرند و یا در امور جاری شهرداری به جز نظارت بر حسن اجرای قوانین دخالت کنند.
▪️امری که در پنج دوره #تجربه کشور در استقرار شوراهای شهر بسیار نقض شده و سبب آسیب های فراوانی نیز گردیده است. در کشور ما در ادوار گذشته برخی شوراها فراوان در امور اجرایی شهرداری ها خصوصاً از حیث نیروی انسانی، ترکیب مدیریتی و پروژه های کلان اجرایی فراتر از جایگاه قانون گذاری، نظارت و سیاست گذاری کلان حرکت کرده اند تا جایی که در دوره پنجم تعداد بسیاری از منتخبان شوراهای مختلف درگیر مسائل قانونی با اتهامات فساد مالی و اداری گردیده اند. برخی شوراها آنقدر درگیر مسائل اجرایی شده اند که شهردار و معاونانش کناری ایستاده و نظاره گر رتق و فتق امور توسط اعضای شورا بودند.
▪️اکنون که عمر پنجمین دوره #شوراها به پایان رسیده و به زودی شورای ششم زمام امور را به دست می گیرد چه خوب است منتخبان ملت با آسیب شناسی دقیق نسبت به این مسأله و موارد مشابه آن زمینه بهبود عملکرد را فراهم آورند و از انحرافات احتمالی شوراها از شأن، قانون و یا مسئولیت های مهم خود جلوگیری به عمل آورند. این خیلی بد است که شورایی خود را تافته جدابافته از شهرداری بداند که بر همه ی امور کارکنان و فرآیندهایش مسلط است و یا شهرداری ها شورا را مهمان ناخوانده ای بداند که خیلی زود امور را به گروه دیگری تحویل می دهد. باید این سیستم کلان با مرز بندی مشخص بین عناصر آن مبتنی بر قانون اقدام نماید و با روحیه هم افزایی زمینه پیشرفت و آبادانی شهر را فراهم آورد.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۰، شماره ۳۴۲۳
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
▪️«شورای اسلامی شهر» و «شهرداری» دو رکن اصلی مدیریت شهری هستند که باید هر یک در چارچوب قانون، با حد و مرزی مشخص از اختیارات و مسئولیت ها، نسبت به انجام مطلوب وظایف خود در اداره شهر اقدام نمایند. نکته ی حائز اهمیت در ارتباط با نحوه ی عملکرد مدیریت شهری مبتنی بر تشکیل پارلمان های محلی، به وجود آمدن یک سیستم یکپارچه و منسجم مدیریتی منظم و دقیق است که علاوه بر این که هر یک از اجزای آن وظایف خود را به صورت مناسبی انجام می دهند از مرز خود خارج نشده و در امور دیگری دخالت نمی کنند.
▪️به بیان دیگر #شهرداری و شورای شهر هر کدام زیر سیستمی هستند برای سیستم کلان مدیریت شهری که ضمن ارتباط منطقی و سیستماتیک با یکدیگر و اثر گذاری متقابل بر هم می بایست از وارد شدن به حریم دیگری پرهیز نمایند. به بیان ساده تر نه عناصر مدیریتی شهرداری شأن سیاست گذاری، قانون گذاری و تفسیر و تشریح اسناد بالادستی را دارند و نه هرگز اعضای شوراهای شهر از جایگاه اجرایی و دخالت در امور روزمره ی مدیریت شهرداری بهره مند هستند. بر همین اساس برگزیدگان شوراها در ادوار مختلف نباید ژست مدیریت اجرایی به خود بگیرند و یا در امور جاری شهرداری به جز نظارت بر حسن اجرای قوانین دخالت کنند.
▪️امری که در پنج دوره #تجربه کشور در استقرار شوراهای شهر بسیار نقض شده و سبب آسیب های فراوانی نیز گردیده است. در کشور ما در ادوار گذشته برخی شوراها فراوان در امور اجرایی شهرداری ها خصوصاً از حیث نیروی انسانی، ترکیب مدیریتی و پروژه های کلان اجرایی فراتر از جایگاه قانون گذاری، نظارت و سیاست گذاری کلان حرکت کرده اند تا جایی که در دوره پنجم تعداد بسیاری از منتخبان شوراهای مختلف درگیر مسائل قانونی با اتهامات فساد مالی و اداری گردیده اند. برخی شوراها آنقدر درگیر مسائل اجرایی شده اند که شهردار و معاونانش کناری ایستاده و نظاره گر رتق و فتق امور توسط اعضای شورا بودند.
▪️اکنون که عمر پنجمین دوره #شوراها به پایان رسیده و به زودی شورای ششم زمام امور را به دست می گیرد چه خوب است منتخبان ملت با آسیب شناسی دقیق نسبت به این مسأله و موارد مشابه آن زمینه بهبود عملکرد را فراهم آورند و از انحرافات احتمالی شوراها از شأن، قانون و یا مسئولیت های مهم خود جلوگیری به عمل آورند. این خیلی بد است که شورایی خود را تافته جدابافته از شهرداری بداند که بر همه ی امور کارکنان و فرآیندهایش مسلط است و یا شهرداری ها شورا را مهمان ناخوانده ای بداند که خیلی زود امور را به گروه دیگری تحویل می دهد. باید این سیستم کلان با مرز بندی مشخص بین عناصر آن مبتنی بر قانون اقدام نماید و با روحیه هم افزایی زمینه پیشرفت و آبادانی شهر را فراهم آورد.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۰، شماره ۳۴۲۳
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
🔺مدیریت ارزش تجربه 🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش #مدیریت_مشتری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔺مدیریت ارزش تجربه
🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش
✅ امروزه ایجاد #وفاداری در مشتریان باعث شده شركتها به هر آب و آتشی زده و از تعریف برنامههای وفاداری و ایجاد باشگاههای مشتری گرفته تا ارائه تخفیفهای گاه و بیگاه و حتی بیبرنامه، سعی در جذب مخاطبان جدید و نگهداشت مشتریان فعلی خود کنند. اما آیا انجام اولین خرید به معنی تكرار خرید خواهد بود؟ یا آیا میدانیم ارزش مورد انتظار مشتری در تجربهای كه كسب کرده چیست و نیز در تجربه خرید خود بیش از آن ارزش را كسب کرده است یا خیر؟ آیا ارزش تجربه كسب شده، این اولویت اساسی را در مشتری برای اینكه از شما مجددا خرید و آن را به دیگران توصیه کند ایجاد خواهد کرد؟
✅ طبیعتاً این واقعیت كه ما چگونه وفاداری را میسازیم مهم است. وقتی كه مشتری تعاملی برقرار میكند #تجارب و بخشهای موجود در آن، میتواند دارای ارزش یا بیارزش باشد. بهطور شفاف، مردم برخی از تجاربشان را به سایر آنها ترجیح میدهند. این اولویت بندی مبتنی بر هر دو بخش ارزشهای احساسی و كاركردی بوده كه بهطور مشخص از تجربه مشتق شده است. بهطور كلی زمانی كه ما تجربهای را كسب کرده و آن را به سایر تجاربمان ترجیح میدهیم، به آن متعهد شده و آنرا بیش از پیش دنبال میكنیم و این یعنی ما تبدیل به یك مشتری وفادار شدهایم.
✅ باید دقت داشت كه به منظور اهرم کردن متغیر تجربه بهعنوان یك #ارزش پیشنهادی، بسیار حیاتی است كه ابعاد مختلف تجربه مشتری و چگونگی درك نتیجه تجربه در خلق ارزش را شناسایی کنیم. مدل اولویتبندی تجربه مشتری شامل سه محدوده بوده و در این مدل هر دو موضوع تجربه كلی مشتری و ابعاد تجربه در طول یك زنجیره با محدوده منفی، خنثی و مثبت نشان داده میشود.
✅ ارزیابی با ارزش مثبت ناشی از تجربه كسب شده از تعامل با یك خدمت یا كالاست كه ترجیح و اولویت را تعیین كرده و نهایتاً باعث وفاداری میشود. بهصورت كلی، واكنشها و برداشتها از تجارب شكل گرفته و ممكن است در یكی از سه محدوده #مدل موردنظر قرار گیرد. این سه محدوده مبتنی بر ادراك مشتری ناشی از تجربه كلی كسب شدهاش بوده و به شرح ذیل توصیف میشود:
▪️محدوده منفی یا ترجیح به رد:
جایی كه #تجربه، آتش سوزان خلق میكند: تجربیاتی هستند كه بهصورت منفی درك شده و باعث میشوند مشتری نسبت به كالا یا خدمتی حس نامناسبی درك كرده و آن را رد كند.مشتریانی كه تجاربشان در این محدوده طبقهبندی میشود به احتمال خیلی زیاد همان كسانی هستند که منبع تفسیرهای منفی نسبت به كالا یا محصول شما بوده و دهان به دهان علیه آن تبلیغ منفی میكنند.
▪️محدوده خنثی یا بیتفاوتی:
این تجربیات منجر به خلق احساسی قوی در هردو حالت منفی یا مثبت نخواهند شد. در اصل مشتری چیزی را درك میكند كه به آن منطقه تعادل یا ثابت میگویند یعنی جایی كه تجربههای ناشی از یك #خدمت یا كالا در آن بهتر یا بدتر است یا هیچ تمایزی نسبت به سایر كالاها و خدمات ندارد.
▪️محدوده مثبت یا دارای اولویت بالا؛
تجاربی كه مخاطبان متعهد خلق میکنند: تجاربی هستند كه به وضوح در خارج از منطقه تعادل حركت کرده و تعهد بر تكرار تجربه و صحبت درباره آن با دیگران را در #مشتری پرورش میدهند. تجاربی كه توسط مشتری در این محدوده طبقهبندی میشود نوعی وفاداری بلندمدت در وی پدید خواهد آورد.
✅ در یك نگاه كلی، بخش منفی تجربه باعث كاهش ارزش درك شده توسط مشتری شده و كلیه راههای ایجاد وفاداری را تخریب خواهد کرد. درخصوص بخش خنثی باید گفت این بخش از ارزش تجربه نخواهد كاست اما احساسات قوی نیز ایجاد نخواهد كرد، به عبارت دیگر تجربه كسب شده تقریباً مورد انتظار مشتری بوده است و در نهایت بخش مثبت آن به ارزشهای تجربهای، بسیار كمك کرده و نیز كل تجربه را تقویت و آن را بهشدت متمایز خواهد کرد. تجارب مثبت، بعد عاطفی را در مشتری و تمایل به بازگشت دوباره را در وی تقویت كرده و آنها را به داستانسرایی در خصوص كالا و خدمات شما تشویق خواهند کرد و این دقیقا همان بخشی است كه سنگ بنایی بر #بازاریابی دهان به دهان و نیز بازاریابی همهمهای خواهد بود.
#مدیریت_مشتری
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش
✅ امروزه ایجاد #وفاداری در مشتریان باعث شده شركتها به هر آب و آتشی زده و از تعریف برنامههای وفاداری و ایجاد باشگاههای مشتری گرفته تا ارائه تخفیفهای گاه و بیگاه و حتی بیبرنامه، سعی در جذب مخاطبان جدید و نگهداشت مشتریان فعلی خود کنند. اما آیا انجام اولین خرید به معنی تكرار خرید خواهد بود؟ یا آیا میدانیم ارزش مورد انتظار مشتری در تجربهای كه كسب کرده چیست و نیز در تجربه خرید خود بیش از آن ارزش را كسب کرده است یا خیر؟ آیا ارزش تجربه كسب شده، این اولویت اساسی را در مشتری برای اینكه از شما مجددا خرید و آن را به دیگران توصیه کند ایجاد خواهد کرد؟
✅ طبیعتاً این واقعیت كه ما چگونه وفاداری را میسازیم مهم است. وقتی كه مشتری تعاملی برقرار میكند #تجارب و بخشهای موجود در آن، میتواند دارای ارزش یا بیارزش باشد. بهطور شفاف، مردم برخی از تجاربشان را به سایر آنها ترجیح میدهند. این اولویت بندی مبتنی بر هر دو بخش ارزشهای احساسی و كاركردی بوده كه بهطور مشخص از تجربه مشتق شده است. بهطور كلی زمانی كه ما تجربهای را كسب کرده و آن را به سایر تجاربمان ترجیح میدهیم، به آن متعهد شده و آنرا بیش از پیش دنبال میكنیم و این یعنی ما تبدیل به یك مشتری وفادار شدهایم.
✅ باید دقت داشت كه به منظور اهرم کردن متغیر تجربه بهعنوان یك #ارزش پیشنهادی، بسیار حیاتی است كه ابعاد مختلف تجربه مشتری و چگونگی درك نتیجه تجربه در خلق ارزش را شناسایی کنیم. مدل اولویتبندی تجربه مشتری شامل سه محدوده بوده و در این مدل هر دو موضوع تجربه كلی مشتری و ابعاد تجربه در طول یك زنجیره با محدوده منفی، خنثی و مثبت نشان داده میشود.
✅ ارزیابی با ارزش مثبت ناشی از تجربه كسب شده از تعامل با یك خدمت یا كالاست كه ترجیح و اولویت را تعیین كرده و نهایتاً باعث وفاداری میشود. بهصورت كلی، واكنشها و برداشتها از تجارب شكل گرفته و ممكن است در یكی از سه محدوده #مدل موردنظر قرار گیرد. این سه محدوده مبتنی بر ادراك مشتری ناشی از تجربه كلی كسب شدهاش بوده و به شرح ذیل توصیف میشود:
▪️محدوده منفی یا ترجیح به رد:
جایی كه #تجربه، آتش سوزان خلق میكند: تجربیاتی هستند كه بهصورت منفی درك شده و باعث میشوند مشتری نسبت به كالا یا خدمتی حس نامناسبی درك كرده و آن را رد كند.مشتریانی كه تجاربشان در این محدوده طبقهبندی میشود به احتمال خیلی زیاد همان كسانی هستند که منبع تفسیرهای منفی نسبت به كالا یا محصول شما بوده و دهان به دهان علیه آن تبلیغ منفی میكنند.
▪️محدوده خنثی یا بیتفاوتی:
این تجربیات منجر به خلق احساسی قوی در هردو حالت منفی یا مثبت نخواهند شد. در اصل مشتری چیزی را درك میكند كه به آن منطقه تعادل یا ثابت میگویند یعنی جایی كه تجربههای ناشی از یك #خدمت یا كالا در آن بهتر یا بدتر است یا هیچ تمایزی نسبت به سایر كالاها و خدمات ندارد.
▪️محدوده مثبت یا دارای اولویت بالا؛
تجاربی كه مخاطبان متعهد خلق میکنند: تجاربی هستند كه به وضوح در خارج از منطقه تعادل حركت کرده و تعهد بر تكرار تجربه و صحبت درباره آن با دیگران را در #مشتری پرورش میدهند. تجاربی كه توسط مشتری در این محدوده طبقهبندی میشود نوعی وفاداری بلندمدت در وی پدید خواهد آورد.
✅ در یك نگاه كلی، بخش منفی تجربه باعث كاهش ارزش درك شده توسط مشتری شده و كلیه راههای ایجاد وفاداری را تخریب خواهد کرد. درخصوص بخش خنثی باید گفت این بخش از ارزش تجربه نخواهد كاست اما احساسات قوی نیز ایجاد نخواهد كرد، به عبارت دیگر تجربه كسب شده تقریباً مورد انتظار مشتری بوده است و در نهایت بخش مثبت آن به ارزشهای تجربهای، بسیار كمك کرده و نیز كل تجربه را تقویت و آن را بهشدت متمایز خواهد کرد. تجارب مثبت، بعد عاطفی را در مشتری و تمایل به بازگشت دوباره را در وی تقویت كرده و آنها را به داستانسرایی در خصوص كالا و خدمات شما تشویق خواهند کرد و این دقیقا همان بخشی است كه سنگ بنایی بر #بازاریابی دهان به دهان و نیز بازاریابی همهمهای خواهد بود.
#مدیریت_مشتری
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚽️ عملکرد این دروازه بان سخت کوش درس و #تجربه بزرگی است برای کارآفرینان و استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپای ما معمولاً موفقترین ها ،افرادی هستند که تا لحظه آخر مبارزه میکنند و دیر تر از دیگران دست از تلاش برمی دارند.
⚽️ همین "ان" ها وثانیه های بیشتر ماندن هست که ما رو به موفقیت می رساند
#پشتکار و انسجام نتیجه میدهد، اما شما باید صبور باشید و مدت زمان کافی برای چیزی که میخواهید بگذارید تلاش کنید تا نتیجه بگیرید.
⚽️ #تغییر بالاخره روی خواهد داد فقط به تلاش و زمان نیاز دارد. وقتی نتیجه را ببینید احساس بسیار خوبی نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد و این حس موفقیت، کمکتان میکند جلوتر هم بروید و پیوسته رشد کنید. تا زمانی که هدف فعلیتان را دنبال میکنید، به دنبال هدف و فرصت دیگری نروید.
⚽️ تداوم راهکارهایی که میدانید درست هستند، رمز #موفقیت شماست. پس راههایی را پیدا کنید که بتوانید ادامهشان دهید. اجازه ندهید طی مسیر، چیزی حواستان را پرت کند یا امیدتان را بگیرد. ادامه دهید و به پیروزیتان ایمان داشته باشید
#استارتاپ
#کلیپ_کوتاه
#کسب_و_کار
#فوتبال_نوشت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
⚽️ همین "ان" ها وثانیه های بیشتر ماندن هست که ما رو به موفقیت می رساند
#پشتکار و انسجام نتیجه میدهد، اما شما باید صبور باشید و مدت زمان کافی برای چیزی که میخواهید بگذارید تلاش کنید تا نتیجه بگیرید.
⚽️ #تغییر بالاخره روی خواهد داد فقط به تلاش و زمان نیاز دارد. وقتی نتیجه را ببینید احساس بسیار خوبی نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد و این حس موفقیت، کمکتان میکند جلوتر هم بروید و پیوسته رشد کنید. تا زمانی که هدف فعلیتان را دنبال میکنید، به دنبال هدف و فرصت دیگری نروید.
⚽️ تداوم راهکارهایی که میدانید درست هستند، رمز #موفقیت شماست. پس راههایی را پیدا کنید که بتوانید ادامهشان دهید. اجازه ندهید طی مسیر، چیزی حواستان را پرت کند یا امیدتان را بگیرد. ادامه دهید و به پیروزیتان ایمان داشته باشید
#استارتاپ
#کلیپ_کوتاه
#کسب_و_کار
#فوتبال_نوشت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ وقتی زندگی بر وفق مراد نیست
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ چرخ روزگار می چرخد و می چرخد، زندگی جاري است و هيچكس توان نگهداشتن آن را ندارد. تا زماني كه دور گردون بر مراد ماست و شرايط عادي است شايد آن را حس نكنيم ولي داد از زماني كه مجبور شويم برخلاف جريان آب شنا كنيم. اگر از شما بپرسند تا کنون چندبار در شرایطی قرار گرفته اید که اوضاع زندگی به کامتان نبوده و به قول معروف بخت را با خود یار ندیده اید به چند مورد اشاره می کنید؟ مطمئناً برای تک تک ما پیش آمده است که چندين بار چنین شرایطی را #تجربه کرده ایم. البته هرکس به فراخور شرایط اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی که دارد این تجارب را با كميت و كيفيت متفاوت از سایرین داشته است.
✅ اغراق نیست اگر بگوییم درد و سختی کشیدن در زندگی از ابتدای خلقت با انسان همزاد بوده است. بنابراین اجتناب از سختی در زندگی غیر ممکن است. اما نکته مهم اینجاست که ما محکوم به درد کشیدن در زندگی نیستیم. انسان با قدرت های متافيزيكي و با اختیاری که دارد می تواند شرایط دشوار را کنترل کرده و آن را به نفع خود تغییر دهد. کافی است با کمی تدبیر و حفظ آرامش به دنبال راهکاری برای رفع مشکلات مان بگردیم. یکی از این راهکارها #واقع_گرایی در هنگام روبرو شدن با مشکلات و ناکامی هاست.
✅ متأسفانه بسیاری از ما هنگامی که با مشکلی مواجه می شویم بجای اینکه فکر کنیم و علت واقعی و راه حل آن را پیدا کنيم، یا به دنبال مقصری هستيم تا بروز این مشکلات را به گردن او بیاندازیم و یا در خیالات خود به دنبال راه حل های واهی که نمی توانند هیچ مشکلی را حل کنند می گردیم در حالی که بهتر است واقع گرایانه مشکلات خود و منشا آنها را بررسی کنیم تا بتوانیم تصمیمات صحیح و واقعی را درباره آنها بگیریم. #صبر_کردن در برابر برخی مشکلات هم از دیگر راههای کاهش رنج ناشی از آن هاست.
✅ یک سری از مشکلات هستند که كاري از دست ما برای رفعشان ساخته نیست و باید با صبر کردن و سپردن آنها به گذر زمان، به خودمان برای رفع مشکل و یا حتی فراموش کردن آن کمک کنیم و به یاد داشته باشیم که اقدامات عجولانه در آن شرایط باعث بروز معضلات بزرگتر یا مسائلی می شود که ممكن است منجر به پشیمانی در اینده گردد درحالی که می توان با اندکی #صبر راه حل های مناسب را نیز پیدا کرد. یکی از دلایل بروز مشکلات در زندگی ما عدم شناخت کافی نسبت به استعدادهایمان است.
✅ بسیاری از شکست ها، ترک تحصیل ها، ورشکستگی ها ، بیکاری و حتی مسائل خانوادگی مانند #طلاق به این علت رخ می دهد که در برخی موارد تحت تاثیر احساسات به دنبال کاری می رویم که استعداد و توانایی لازم برای انجام آن را نداریم و زمانی به این نکته پی می بریم که با شکست روبرو شده ایم. بنابراین شناخت استعدادها و بکارگیری آنها علاوه بر اینکه از بروز مشکلات جلوگیری می کند در رفع مشکلات بوجود آمده نیز موثر خواهد بود.
✅ زندگی با آسانی ها و سختی هایش معنا پیدا می کند و این به توانایی خودمان بستگی دارد که بخواهیم چگونه زندگی کنیم؟ می توان در مواجهه با مشکلات تسلیم شد و تمام زندگی را به کام خود و اطرافیان تلخ کرد و یا اینکه با تدبیر مناسب و تلاش از پس مشکلات برآمد. البته در این ميان نبايدفراموش كرد كه #توكل به خداوند مهربان رمز پيروزي بر هر مشكلي است.
🔺منبع: #روزنامه_خراسان
🔻شماره انتشار ۱۸۳۲۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ چرخ روزگار می چرخد و می چرخد، زندگی جاري است و هيچكس توان نگهداشتن آن را ندارد. تا زماني كه دور گردون بر مراد ماست و شرايط عادي است شايد آن را حس نكنيم ولي داد از زماني كه مجبور شويم برخلاف جريان آب شنا كنيم. اگر از شما بپرسند تا کنون چندبار در شرایطی قرار گرفته اید که اوضاع زندگی به کامتان نبوده و به قول معروف بخت را با خود یار ندیده اید به چند مورد اشاره می کنید؟ مطمئناً برای تک تک ما پیش آمده است که چندين بار چنین شرایطی را #تجربه کرده ایم. البته هرکس به فراخور شرایط اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی که دارد این تجارب را با كميت و كيفيت متفاوت از سایرین داشته است.
✅ اغراق نیست اگر بگوییم درد و سختی کشیدن در زندگی از ابتدای خلقت با انسان همزاد بوده است. بنابراین اجتناب از سختی در زندگی غیر ممکن است. اما نکته مهم اینجاست که ما محکوم به درد کشیدن در زندگی نیستیم. انسان با قدرت های متافيزيكي و با اختیاری که دارد می تواند شرایط دشوار را کنترل کرده و آن را به نفع خود تغییر دهد. کافی است با کمی تدبیر و حفظ آرامش به دنبال راهکاری برای رفع مشکلات مان بگردیم. یکی از این راهکارها #واقع_گرایی در هنگام روبرو شدن با مشکلات و ناکامی هاست.
✅ متأسفانه بسیاری از ما هنگامی که با مشکلی مواجه می شویم بجای اینکه فکر کنیم و علت واقعی و راه حل آن را پیدا کنيم، یا به دنبال مقصری هستيم تا بروز این مشکلات را به گردن او بیاندازیم و یا در خیالات خود به دنبال راه حل های واهی که نمی توانند هیچ مشکلی را حل کنند می گردیم در حالی که بهتر است واقع گرایانه مشکلات خود و منشا آنها را بررسی کنیم تا بتوانیم تصمیمات صحیح و واقعی را درباره آنها بگیریم. #صبر_کردن در برابر برخی مشکلات هم از دیگر راههای کاهش رنج ناشی از آن هاست.
✅ یک سری از مشکلات هستند که كاري از دست ما برای رفعشان ساخته نیست و باید با صبر کردن و سپردن آنها به گذر زمان، به خودمان برای رفع مشکل و یا حتی فراموش کردن آن کمک کنیم و به یاد داشته باشیم که اقدامات عجولانه در آن شرایط باعث بروز معضلات بزرگتر یا مسائلی می شود که ممكن است منجر به پشیمانی در اینده گردد درحالی که می توان با اندکی #صبر راه حل های مناسب را نیز پیدا کرد. یکی از دلایل بروز مشکلات در زندگی ما عدم شناخت کافی نسبت به استعدادهایمان است.
✅ بسیاری از شکست ها، ترک تحصیل ها، ورشکستگی ها ، بیکاری و حتی مسائل خانوادگی مانند #طلاق به این علت رخ می دهد که در برخی موارد تحت تاثیر احساسات به دنبال کاری می رویم که استعداد و توانایی لازم برای انجام آن را نداریم و زمانی به این نکته پی می بریم که با شکست روبرو شده ایم. بنابراین شناخت استعدادها و بکارگیری آنها علاوه بر اینکه از بروز مشکلات جلوگیری می کند در رفع مشکلات بوجود آمده نیز موثر خواهد بود.
✅ زندگی با آسانی ها و سختی هایش معنا پیدا می کند و این به توانایی خودمان بستگی دارد که بخواهیم چگونه زندگی کنیم؟ می توان در مواجهه با مشکلات تسلیم شد و تمام زندگی را به کام خود و اطرافیان تلخ کرد و یا اینکه با تدبیر مناسب و تلاش از پس مشکلات برآمد. البته در این ميان نبايدفراموش كرد كه #توكل به خداوند مهربان رمز پيروزي بر هر مشكلي است.
🔺منبع: #روزنامه_خراسان
🔻شماره انتشار ۱۸۳۲۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar