مدیریار | Modiryar
837 subscribers
4.83K photos
671 videos
3 files
4.3K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
📔 بهترین زمان برای سرمایه گذاری #رابرت_کیوساکی کتاب بهترین زمان برای سرمایه گذاری کتابی بسیار زیبا، جذاب و کارآمد است که برای مخاطبان عزیز مطالبی درمورد #سرمایه_گذاری و موفق شدن در سرمایه گذاری آورده است. این کتاب توسط نویسنده‌ ای اقتصاد دان و مدرس…
📔 بهترین زمان برای سرمایه گذاری
#رابرت_کیوساکی

به‌هرحال زندگی من ازاینجا آغاز شد:

تمام این پول‌ ها به حسابم واریز شد و به ذهنم رسید که بله من دارم بسیار ثروتمند می‌شوم و من بسیار آدم باهوشی هستم. هم جوانم و هم پولدار. سه تا شریک هم داشتم که همه آن‌ ها مجرد بودند و به همراه آن‌ها شروع کردم به خوش‌گذرانی و خریدن ماشین‌ های پر سرعت تا اینکه دیدم بیزینسی که داشتیم همینطور سقوط کرد. جدا؟ آره! پس داری میگویی که ورشکست شدی؟ نه اسمش #ورشکستگی نیست ولی میلیون‌ها دلار از دست دادم. فکر کنم این مسئله تجربه‌ ی خوبی برای کارآفرینی باشد. آره، دقیقا.

ببین فرق بین معلم مدرسه و کارآفرین این است که:

مدرسه معلم تو را به خاطر اشتباهی که مرتکب می‌شوی تنبیهت می‌کند اما یک #کارآفرین می‌گوید تا تو اشتباه نکنی یاد نمی‌گیری هیچ‌وقت. من اشتباهات زیادی مرتکب شدم. همین پارسال من اشتباهات زیادی مرتکب شدم. ولی با هر اشتباهی که مرتکب شدم باهوش‌تر شدم. دوباره بلند شدم از جام و زمین خوردم. دوباره بلند شدم و دوباره زمین خوردم. مثل یادگیری زبان جدید می‌ماند که اولش پر از اشتباه حرف می‌زنی مثل دوچرخه‌سواری یا پرواز کردن با هواپیما است که تو اولش کلی اشتباه مرتکب می‌شوی و از آن زنده بیرون می‌آیی. در سال ۲۰۰۷ تو با کمک #دونالد_ترامپ کتاب دیگری را منتشر کردی…

آقای کیوساکی شما یادتان هست که اولین بیزینس شما چه بود؟

بهر حال من بیزینس های زیادی داشتم ولی اولین #بیزینس من بیزینسی بود که از خمیردندان‌های تی یو بی پول درمی‌آوردم. خمیردندان؟ بله بله. وقتی بچه بودم مسواک‌ها را با خمیردندان‌های تی یو بی میفروختم. من آن‌ها را ذوب می‌کردم و با آن‌ها سکه و گردنبند پلاستیکی درست می‌کردم. شروع خوبی داشتی ولی کار شما غیرقانونی بود. بله. فهمیدم کارم غیرقانونی و آن موقع چیزهای زیادی فروختم. آن موقع چند سالتان بود؟ نه سال؟ بله بله! نه سالم بود.

از بچگی رؤیایت این بود که ثروتمند بشوی؟

نمی‌دانم رؤیایم بوده یا این‌که بیشتر کنجکاو بودم. با خودم می‌گفتم چه می‌شود که آن‌ها پولدار می‌شوند! چرا آن‌ها پولدارند و من نیستم! می‌خواستم دلیلش را بدونم ولی هیچ‌وقت هیچ‌کس جواب درست‌وحسابی به من نداد. من چهارمین نسل از #ژاپنی‌_ها هستم که به این کشور آمده در هاوایی ساکن شده و ژاپنی‌ها اعتقاددارند که حتما باید بری مدرسه و درس بخوانی و نمره‌های خوب بگیری.

وقتی از خانواده‌ام پرسیدم که چگونه می‌توانم پولدار بشوم؟!

به من گفتند باید بروی به مدرسه! به خودم گفتم بزار ببینم تمام عموهایم، عمه‌هایم، پدرم، پدربزرگم و مادرم همه رفتند مدرسه و بااین‌حال پولدار نیستند. پس یک‌چیزهایی بود که تو مدرسه نمی‌شود به دست آورد. دوستان من که بیشترشان سفیدپوست بودند. من #آسیایی هستم و آن‌ها سفیدپوست بودند. آن‌ها صاحب زمین بودند. فهمیده بودم که آن‌ها چیزهایی را می‌دانند که من نمی‌دانم… .

#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
بودجه بندی در منابع انسانی #رویا_توانا #منابع_انسانی #پایگاه_جامع_مدیریار #مدیریت_منابع_انسانی #دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی www.modiryar.com @modiryar
بودجه بندی در منابع انسانی
#رویا_توانا

چطوری در منابع انسانی بودجه بندی کنم؟

▪️برای #بودجه_بندی باید ماژول های اصلی منابع انسانی سازمان را بشناسید. این یعنی چی؟ من یک لیست آماده کردم که شامل همه بخش های مختلف منابع انسانی در یک سازمان است. فقط یادتون باشه شرکت شما ممکنه از کل این لیست فقط مثلا ۱۰ تا موردش رو داشته باشه.

▪️مثلاً بخش #استخدام و حقوق دستمزد رو معمولا همه شرکت ها دارن ولی ممکنه مثلاً ارزیابی عملکرد رو ممکننه نداشته باشند. پس مشخصه برای بودجه بندی به آیتم های جذب و استخدام و حقوق دستمزد توجه کنید و برای اون ها بودجه در نظر بگیرید. درین رابطه لیست یه سری سوال ها پر تکرار به شرح زیر رو جواب میدم:

1⃣ ما که شرایط جامعه و کسب و کار رو در آینده نمیدونیم پس چطوری بودجه بندی کنیم؟

▪️قطعاً وقتی شما وضعیت آینده کسب و کار رو نمیدونید بقیه شرکت ها هم نمیدونن . بودجه بندی این نیست که مثلا رقم فیکس اعلام کنید. باید یه رقم رو تخمین بزنید و در آخر یه درصدی هم به عنوان تلورانس بهش کنیم و در نهایت اون میشه بودجه ما. مثلا اگر حساب کردید دیدید هزینه جذب و استخدام در یکسال ۱۰۰ میلیون میشه میتونید ۱۰ درصد بالاتر اعلام کنید . مثلاً ۱۱۰ میلیون !


2⃣ این تلورانس از کجا بفهمیم؟ چند درصد بالاتر اعلام کنیم؟

▪️معمولاً شرکت های بزرگ و قدیمی که چابک نیستند ۱۰ تا ۲۰ درصد بالاتر می کنند . چون میدونن که قرار نیست خیلی روند عجیب و غریبی تو سال جدید داشته باشند. ولی شرکت هایی که خیلی #بیزینس مدلشون رو تغییر میدن و چابک هستند معمولا چون برنامه یکساله شون خیلی مشخص نیست از ۲۰ درصد به بالا تلورانس حساب می کنند. مثلا استارتاپ هایی که ساختار چابکی دارند و ممکنه توسعه پیدا کنند یا کلا نوع کسب و کار عوض کنند و یا کلا منحل بشن .


3⃣ اگر بودجه زیاد و کم بیاریم چیکار کنیم؟

▪️اگر بخوام علمی و استاندارد صحبت کنم باید بگم بودجه رو باید به حدی دقیق دربیارید که کمترین اختلاف رو داشته باشه و در آخر سال بودجه کم و زیاد نشه ولی در عمل در سازمان های چابک ممکنه این اتفاق بیوفته و پدیده خیلی عجیبی نیست.

▪️ولی در واقیعت در شرکت هایی که بودجه منابع انسانی می گیرند معمولا به خاط اینکه بودجه رو مدیریت کنند، ۹ ماه اول سال رو فقط هزینه ضروری شرکت رو پرداخت می کنند مثل حقوق دستمزد و استخدام و در ۳ ماه آخر سال که خیالشون راحت شد بودجه کم نمیاد صرف توسعه و آموزش و ایونت و .... می کنند.

▪️واسه همینه که آخر سال از تیم منابع انسانی زنگ میزنن و با دوره های آموزشی که اول سال درخواست دادی موافقت میشه و یا تعداد بالای ایونت ها در اواخر سال به همین دلیل هست.

4⃣ بودجه باید کی بسته و اعلام بشه؟

▪️معمولاً اول سال شمسی و یا قمری این کار انجام میشه، بسته به نوع شرکت‌.


5⃣ یه سری از بخش ها رو نمیدونیم چقدر بودجه باید اختصاص بدیم. باید چیکار کنیم؟

▪️مثلاً شما #هزینه_آموزش رو نمیدونی میری دوره های مورد نیاز سازمان رو پیدا می کنی و از موسسات مختلف میزان هزینه دوره رو درمیاری. یا مثلا میخوای بودجه یکساله پنل های استخدامی ببندی میری توسایت های کاریابی مثل جاب ویژن و جابینجا و ... پکیج های یکساله شون رو میبینی.


6⃣ چند نوع بودجه بندی در منابع انسانی وجود دارد؟

▪️ممکنه تو سایت های مختلف داخلی و خارجی چندین مدل بودجه بندی معرفی کرده باشند ولی به نظر من کاربردی ترین دسته بندی این مورد است که در پایین توضیح میدم:


⓵ Incremental HR budget

▪️خیلی ساده بخوام بگم شما یه بودجه تقریبی هر سال اعلام کردید و تو سال جدید می خوایید یکم بالاتر و پایین تر بودجه اعلام کنید. یعنی شرایط منابع انسانی تغییر زیادی نمیکنه.

▪️حتی میتونید اگر #بودجه سال پیشتون مونده به سال جدید انتقال بدید. این نوع بودجه بندی ساده هست به خاطر اینکه شما دیتای سال های گذشته رو دارید و با استناد به همون موارد میتونید بودجه جدید رو ببندید.

⓶ Zero-based HR budget

▪️این مورد هم بیشتر شامل تیم های منابع انسانی می شود که سال اول هست میخوان بودجه اعلام کنن یا قراره مثلا #ساختار شرکت کلا تغییر کنه (مثلا قراره ۵۰۰ نفر به تیم اضافه بشه).

▪️ساده بگم یعنی یک روندی که #اطلاعات قبلی ازش ندارید و خودتون اولین نفری هستید که باید این اطلاعات را اعلام کنید.که یکم سخت تر از مورد قبلی است ولی با استعلام قیمت های درست میتونید به دیتای درست برسید.

#پایگاه_جامع_مدیریار
#مدیریت_منابع_انسانی
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

www.modiryar.com

@modiryar
مزایای بیزینس‌کوچینگ برای کسب‌وکار

خوشبختانه امروزه خدمات #بیزینس‌_کوچینگ هم به‌صورت حضوری و هم به‌صورت آنلاین قابل‌استفاده است. بنابراین اگر کسب‌وکاری دارید؛ چه کوچک و چه بزرگ، حتماً یک مربی را کنار تشک رقابت خود با رقبای سرسخت تجاری نیاز دارید. کمک به بودجه‌بندی کارها، اولویت‌بندی آنها، مشخص کردن اهداف، انجام کارها در زمان درست و …، جزء موارد مهمی است که وجود یک #بیزینس‌_کوچ را الزامی می‌کند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تئوری اسب مرده #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تئوری اسب مرده

بیاید برای یک لحظه تصور کنید که در حال اسب سواری هستید. از بد اقبالی شما اسب بمیرد. #عقل_سلیم به شما می‌گوید که باید از آن پیاده شوید و بقیه مسیر را بدون اسب طی کنید.

اما این اتفاق نمی‌افتد و بسیاری از #مردم همچنان به زنده شدن اسب خوشبین هستند. این دسته از افراد معتقد هستند که این یک شوک موقت است و اسب دوباره سرپا می‌شود.

براساس یک #ضرب_المثل قدیمی از زبان #هندوها «هنگامی‌که متوجه می‌شوید در حال راندن یک اسب مرده هستید، بهترین استراتژی پیاده شدن از آن است»

بر همین اساس می‌توانیم معنا و مفهوم #تئوری اسب مرده را در تمامی جوانب زندگی شخصی و کاری مورد بررسی قرار دهیم. این اتفاق در زندگی ما نیز بارها می‌افتد که در حال راندن اسب مرده هستیم.

بهترین #استراتژی در این مواقع پیاده شدن از آن است. با این حال در گذشته و همچنین جهان معاصر در مشاغل مختلف، آموزش و دولت می‌بینیم که استراتژی‌های متنوع و حتی احساسی در قبال مواجه با اسب مرده لحظات زندگی اتخاذ می‌شود.

این #استراتژی‌_ها به شکل‌ها مختلف پیاده‌سازی می‌شوند، مانند:

تعویض سوارکاران
خرید شلاق محکم‌تر
تشکیل کمیته برای بررسی اسب
ایجاد دسته‌بندی جدید برای اسب‌های مرده
استخدام پیمانکاران جدید برای راندن اسب‌های مرده
کاهش دادن استانداردها تا اسب‌های مرده نیز شامل شوند
بکارگیری همزمان چند اسب مرده به منظور افزایش سرعت
تخصیص بودجه اضافه یا تعلیم دادن اسب‌های مرده برای بهبود عملکرد
اعلام آنکه چون اسب مرده غذا نمی‌خورد، هزینه‌ها کاهش و سود افزایش می‌یابد.
انجام مطالعات بهره‌وری با این رویکرد که آیا سوارکاران سبک وزن‌تر می‌توانند عملکرد اسب مرده را ارتقاء دهند؟

این موارد تنها بخشی از استراتژی‌های اتخاذ شده در جریان‌های زندگی است. این اصطلاح اسب مرده در خصوص هر سناریویی می‌تواند باشد، چه در #زندگی شخصی و چه در شغل‌مان.

🔴 اسب مرده در زندگی روزمره

#اسب_مرده می‌تواند شامل اهمال کاری، عدم اجرای فعالیت‌ها به طور موثر، ضعف در مدیریت زمان، وفادار نبودن، علاقه نداشتن نسبت به کار، رفتارهای سمی در محل کار و خانه، عدم توسعه فردی و حرفه‌ای، یا نداشتن زمان مفید با خانواده و نداشتن عشق به آنها باشد.

با پایان یافتن سال فرصت مناسبی است تا اسب مرده زندگی‌مان را شناسایی کرده و به تمامی جنبه‌های وجودی خود نگاهی دوباره بیاندازیم. ایده نهایی آن است که از اسب مرده پیاده شویم و به دنبال مسیرهای جایگزین باشیم. مسیرهایی که سبب کشش و #تحرک در روند زندگی‌مان می‌شوند.

این مسائل ممکن است در کوتاه‌مدت سبب درد و ناراحتی شوند، اما باید بر مزیت‌های بلندمدت آنها تمرکز کنیم. بین چابکی و تعهد در رسیدن به اهداف یک مرز باریک تعادل وجود دارد. وقتی تعهد بر روی برنامه یا مقصد به‌جای هدف تنظیم شده باشد، می‌تواند منجر به سختی شود. متناوبا یک فرد می‌تواند با #انعطاف‌_پذیری بیشتر بر روی مقاصد مختلف، بدون دست‌یابی به اهداف (یا تنظیم آنها) مانور دهد.

🔴 چه زمانی باید از اسب پیاده شوید؟

وقتی در #بیزینس با مشکل یا شکست مواجه می‌شویم تمایل داریم آن را به تعهد، روش‌ها و منابع نسبت دهیم. در عوض وقتی منابع و روش‌های ما آشکارا سبب شکست ما می‌شوند. به خودمان می‌گوییم که این کار را به درستی انجام ندادیم یا تلاشمان کافی نبوده است.

اما در #تجارت این توانایی همواره مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. در بسیاری از سازمان‌ها شجاعت زیادی نیاز است تا صرفا پیشنهاد شود که اسب مرده است. ممکن است به افرادی که ادعا دارند اسب مرده است، گفته شود (مشکلات را بازگو نکن، راه‌حل‌ ارائه بده) این افراد عموما بدبین تلقی می‌شوند و به عنوان افراد متعهد شناخته نمی‌شوند.

در #بازارهای_مالی نیز چنین اتفاقی می‌افتد و افراد فرق بین خوشبینی و امید را نمی‌دانند. خوشبینی زمانی است که فرد منتظر وقوع اتفاق‌های بهتر و سود بیشتر است و عوامل خارجی در آن بسیار تاثیرگذار هستند. اما امید به عملکرد فرد بستگی دارد و عوامل خارجی تاثیر کمی دارند.

به همین دلیل است که افراد باید #برنامه_منظم و مشخص داشته باشند، در واقعیت اما سرمایه‌گذاران و فعالان بازارهای اقتصادی صرفا خوشبین هستند. تئوری اسب مرده دقیقا به همین موضوع اشاره دارد که افراد تنها خوشبین هستند. یعنی منتظر اتفاق خوب و سود کردن در بازار هستند.

اگر بخواهیم این موضوع را دقیق بررسی کنیم افراد در زمان سود کردن این باور را دارند که در نتیجه کارکردها و اعمال‌شان این اتفاق افتاده است. اما در زمان ضرر و سقوط بازار مسئولیت اعمال و کارکردشان را نفی می‌کنند. حال از طرف دیگر افراد در اوایل #معاملات وقتی سود می‌کنند، با همان فرمان ادامه می‌دهند و دیگر پذیرش شکست برایشان دشوار می‌شود.

#تئوری_اسب_مرده
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
سندروم دیکتاتوری مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
سندروم دیکتاتوری مدیران

#سندرم_رئیس_دیکتاتور اغلب بر مدیران جوانی تأثیر می گذارد که تازه شروع به کار کرده اند و به دنبال اثبات ارزش خود هستند. نگرش سمی آن ها می تواند بر روحیه تیم تأثیر منفی بگذارد، بین آن ها درگیری ایجاد کند و افراد را به سمت ترک سازمان سوق دهد. این هیتلرهای کوچک چه کسانی هستند و چرا اینگونه رفتار می کنند؟ هر رئیس دیکتاتور، ویژگی ها و روش های خاص خود را دارد که تیم آن ها را عصبانی می کند:

آن ها مستبد هستند و وسواس زیادی برای کنترل امور دارند

یک مدیر جوان #دیکتاتور نیاز به اعتماد اطرافیان دارد، که پس از آن اغلب می تواند مدیریت کارهای خود را بر عهده بگیرد. آن ها باید به جلسه های کاری مربوطه دعوت شوند و همه تصمیمات آن ها تأیید شود اما نمی دانند که به مرور زمان تبدیل به یک مانع و خار در چشم تیم خود می شوند.

آن ها اشتباهات یا انتقادات را نمی پذیرند

هر اشتباه و هر خطایی از جانب #کارمندان، هرچقدر هم کوچک باشد، برای این مدیران به عنوان یک شکست تلقی می شود. علاوه بر این، هرگونه بازخورد از طرف همکاران به آن ها مانند حمله مستقیم و زیر سوال بردن مهارت های آن ها به نظر می رسد.

مدیرانی که به شیوه دیکتاتوری عمل می کنند گوش شنوا ندارند

آن ها از ترس اینکه پاسخ سوالات اعضای تیم خود را ندانند، نظرات #مستبدانه خودشان را اعلام می کنند و جایی برای نظرات اعضای تیم خود نمی گذارند. این امر باعث می شود آن ها بدون بررسی سایر گزینه های پیشنهادی تصمیمات یک جانبه بگیرند.

آن ها نوآوری و ابتکارات را رد می کنند

در همه حال، پاسخ آن ها “نه” یا “بیایید دربار آن فکر کنیم” است. این مدیران در انجام کارهایی که همیشه توسط آن ها و طبق اصول آن ها انجام میشده ، احساس راحتی می کنند.

🔴 چرا افراد تبدیل به مدیران دیکتاتور می شوند و چگونه می توانید از آن ها دوری کنید؟

#رئیس_ دیکتاتور اساساً افراد وحشتناکی نیستند که تنها هدفشان در زندگی سرکوب کردن همکارانشان باشد. مشکل اصلی اغلب ترکیبی از بی تجربگی، استرس، خودخواهی و سایر نواقص است که انسان را بسیار پیچیده می کند. در اینجا سه ​​راه حل وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد و زورگویی را به حداقل رساند:

1⃣ مدیران نباید رسالت اصلی خود را فراموش کنند

#مدیر شدن یک انتقالی ساده از آخرین موقعیتی که داشتید نیست. بهترین بودن در موقعیت کارمندی می تواند این توهم را ایجاد کند که در موقعیت جدید نیز بهترین خواهید بود، اما همیشه اینطورنیست.

مدیر شدن به این معنی است که باید مهارت های جدیدی را کسب کنید و دوره های آموزشی برای توسعه مهارت و #یادگیری نحوه نظارت بر تیم را بگذرانید.

2⃣ مدیران نباید بیش از حد تحت فشارعملکرد اعضای تیم قرار بگیرند

#مدیران_جوان نیاز به اثبات ارزش خود و ارائه نتایج را احساس می کنند که این می تواند ناامید کننده باشد زیرا آن ها نه تنها بر اساس عملکرد خود بلکه در مورد عملکرد تیم نیز مورد قضاوت قرار می گیرند. راه حل اصلی در اینجا یادگیری نحوه مدیریت استرس است.

این بسیار شخصی است و بستگی به سازمان و سلسله_مراتب آن دارد. وقتی مقامات مافوق فشار زیادی وارد می کنند، باید با آن ها صحبت کنید و آزادی بیشتری بخواهید تا باری که بر دوش شما و تیم شما تحمیل می شود را از بین ببرید. در چنین شرایطی علم بیزینس کوچینگ به کمک شما می آید که بتوانید مشکلات اصلی را جستجو و درمان کنید.

3⃣ مدیران باید بپذیرند که هرکس به شیوه ی منحصر به فرد خود عمل می کند

سال ها طول می کشد تا برخی #مدیران بفهمند که همکاران آن ها احمق نیستند، بلکه آن ها به سادگی متفاوت فکر می کنند و عملکردشان متفاوت است. هر فرد منابع الهام بخش و اهداف خود را دارد که واکنش ها و روش های مختلف کار یا تعامل را ایجاد می کند.

طبیعی ترین راه حل این است که به کمک یک #بیزینس_کوچ حرفه ای به دنبال نحوه عملکرد هر فرد باشید و سپس بهترین سازش را بین نحوه عملکرد همه ی اعضا پیدا کنید. رفتار دیکتاتوری یک مدیر مستبد و زورگو باید تا زمانی که به اعضای سازمان آسیب نرسیده، جدی گرفته شود، زیرا آن ها می توانند تأثیر زیادی بر روحیه و خروجی تیم داشته باشند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar