💢 ردپای لنگ #نظام_آموزشی در #حوادث_طبیعی
✍ #مهین_برخورداری/ دکتری علوم تربیتی
▪️وقتی حوادث طبیعی یا انسانی در ایران رخ میدهد معمولا انگشت اتهام به سوی مسوولان اجرایی وقت است که اتفاقا درست جایی را نشانه میرود. اما چه در حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله چه حوادثی مثل تصادفات جادهای و برقگرفتگی و ... یک ردپای بزرگ از انسانی دیده میشود که برای مقابله با شرایط بحران آموزش ندیده است.
دیویی فیلسوف پراگماتیست آمریکایی میگوید: تنها آموزشی ارزشمند است که در زندگی شما مفید است؛ مهارتهای تصمیمگیری و حل مساله را در شما افزایش و بهبود میبخشد. از این رو وی تعریفی اجتماعی از هوش ارائه میدهد. هوش عبارت است از سهیم شدن مردم در تجارب یکدیگر! یعنی امری کاملا اکتسابی. یعنی نمره ریاضی و علوم شما مهم نیست. مهم این است که بتوانید در مواقع خطر از تجارب مشابه درس گرفته فورا و سریعا وارد عمل شده و بهترین رفتار را برای حفظ خویشتن بکار بگیرید. یعنی بتوانید مواقع خطر کاری به نفع رفع مشکل کنید نه اینکه خود مشکلی بر مشکلات عدیده موجود در صحنه بیفزایید. بدینسان وی آموزش را همواره یادگیری همراه با عمل( learning by doing) میداند.
کارشناسان حوزه آموزش با انجام پژوهشهای گوناگون در حوزههای محیط زیست، تربیت شهروندی، آموزش صلح، آموزش بحران و.... بارها تذکر دادهاند که کتب درسی ما فاقد محتوای مناسب با زندگی زمانه و زیست زمینی بشر امروز است.
▪️تحلیل محتوای کتب مقاطع مختلف تحصیلی نشان میدهد ما در حوزههای آموزش مهارتهای اجتماعی از ضعیفترین محتوا برخورداریم.
کجای ۱۲ سال نظام آموزش عمومی به من و شما آموختهاند در مواقع خطراتی مثل سیل چه کنیم؟ موقع زلزله چه کنیم؟ چگونه از خود، کودکان، ناتوانان و سالمندان حفاظت کنیم؟ چطور از وسایل گرانبهای خود مراقبت کنیم؟
ما درگیر یک نظام تربیتی ایدولوژیک هستیم که کودک هفت ساله باید در جهت قرب الی الله قدم بردارد اما دریغ از آنکه برای زیستن در محله و شهر خود آماده باشد. نظام آموزشی که شما را برای پیوستن به ملکوت تربیت میکند! برای حیات اخروی! در حالیکه هنوز برای حیات دنیوی خود آماده نشده اید.
▪️من بارها با اسنپ سفر کردهام. شاید بیشتر از نیمی از رانندگان اسنپ تحصیلات عالیه دارند اما تعداد کثیری از رانندگان تحصیل کرده اسنپ قدرت خواندن نقشه و تشخیص جهات شمال و جنوب را ندارند. این چه نظام آموزشی است که به شما نمیآموزد مسیر خانهات را از روی نقشه بیابی اما میخواهد راهت را به سوی خدا هموار کند؟
آموزش شهروندان امری یک شبه و یک روزه نیست. با چند پیامک هشدار ستاد بحران نگرش مردم تغییر نمیکند. تصاویر سیل را ببینید. سیل دارد ماشینها را در هم میکوبد و مثل پرکاه روی هم میریزد اما مردمی همچنان در گوشهای به تماشا ایستادهاند. این مردم گنهکار نیستند. این مردم عمق فاجعه را درنیافتهاند. نمیدانند آب میتواند تا زانوی شما نرسد اما شما را از جا بکند و غرق کند! اگر بدانند هم راهکار برخورد را نمیدانند.
▪️فردا که آبها از آسیاب افتاد و کشور به حالت عادی خود بازگشت بیایید مطالبهگر حقوق آموزشی کودکانمان از سیستمی باشیم که عمر کودکان ما را ۱۲ سال به اسارت میبرد. وقتی نظام آموزشی به سمت خصوصی شدن میرود باید پاسخگوی نیاز مخاطبی باشد که هزینه را پرداخت میکند! نیاز امروز ما در کشوری چهارفصل با بلایای طبیعی؛ با خشکسالی، با جنگلهایی نابود شده، گونههایی منقرض شده، آمار تلفات بالای جادهای، کشتار بیسابقه در سیل و زلزله و ... نیازی است روشن. ما نیاز به تربیتی مبتنی بر مهارتهای ارتباطی، مهارتهای زندگی، خلاقیت عملی، مشارکت مدنی، مهارت تصمیم گیری و .... داریم. طرفه آنکه در غیاب نظام آموزشی هرکس در شبکه اجتماعی اطلاعات و شایعاتی درست و غلط درباب نحوه برخورد با فاجعه منتشر میکند که درست و غلط آن در هم آمیخته است و حتی گاه اعتماد بدانها خود آسیب رسان است.
🔹 منبع : کانال آموزگاران
✨✨کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
✍ #مهین_برخورداری/ دکتری علوم تربیتی
▪️وقتی حوادث طبیعی یا انسانی در ایران رخ میدهد معمولا انگشت اتهام به سوی مسوولان اجرایی وقت است که اتفاقا درست جایی را نشانه میرود. اما چه در حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله چه حوادثی مثل تصادفات جادهای و برقگرفتگی و ... یک ردپای بزرگ از انسانی دیده میشود که برای مقابله با شرایط بحران آموزش ندیده است.
دیویی فیلسوف پراگماتیست آمریکایی میگوید: تنها آموزشی ارزشمند است که در زندگی شما مفید است؛ مهارتهای تصمیمگیری و حل مساله را در شما افزایش و بهبود میبخشد. از این رو وی تعریفی اجتماعی از هوش ارائه میدهد. هوش عبارت است از سهیم شدن مردم در تجارب یکدیگر! یعنی امری کاملا اکتسابی. یعنی نمره ریاضی و علوم شما مهم نیست. مهم این است که بتوانید در مواقع خطر از تجارب مشابه درس گرفته فورا و سریعا وارد عمل شده و بهترین رفتار را برای حفظ خویشتن بکار بگیرید. یعنی بتوانید مواقع خطر کاری به نفع رفع مشکل کنید نه اینکه خود مشکلی بر مشکلات عدیده موجود در صحنه بیفزایید. بدینسان وی آموزش را همواره یادگیری همراه با عمل( learning by doing) میداند.
کارشناسان حوزه آموزش با انجام پژوهشهای گوناگون در حوزههای محیط زیست، تربیت شهروندی، آموزش صلح، آموزش بحران و.... بارها تذکر دادهاند که کتب درسی ما فاقد محتوای مناسب با زندگی زمانه و زیست زمینی بشر امروز است.
▪️تحلیل محتوای کتب مقاطع مختلف تحصیلی نشان میدهد ما در حوزههای آموزش مهارتهای اجتماعی از ضعیفترین محتوا برخورداریم.
کجای ۱۲ سال نظام آموزش عمومی به من و شما آموختهاند در مواقع خطراتی مثل سیل چه کنیم؟ موقع زلزله چه کنیم؟ چگونه از خود، کودکان، ناتوانان و سالمندان حفاظت کنیم؟ چطور از وسایل گرانبهای خود مراقبت کنیم؟
ما درگیر یک نظام تربیتی ایدولوژیک هستیم که کودک هفت ساله باید در جهت قرب الی الله قدم بردارد اما دریغ از آنکه برای زیستن در محله و شهر خود آماده باشد. نظام آموزشی که شما را برای پیوستن به ملکوت تربیت میکند! برای حیات اخروی! در حالیکه هنوز برای حیات دنیوی خود آماده نشده اید.
▪️من بارها با اسنپ سفر کردهام. شاید بیشتر از نیمی از رانندگان اسنپ تحصیلات عالیه دارند اما تعداد کثیری از رانندگان تحصیل کرده اسنپ قدرت خواندن نقشه و تشخیص جهات شمال و جنوب را ندارند. این چه نظام آموزشی است که به شما نمیآموزد مسیر خانهات را از روی نقشه بیابی اما میخواهد راهت را به سوی خدا هموار کند؟
آموزش شهروندان امری یک شبه و یک روزه نیست. با چند پیامک هشدار ستاد بحران نگرش مردم تغییر نمیکند. تصاویر سیل را ببینید. سیل دارد ماشینها را در هم میکوبد و مثل پرکاه روی هم میریزد اما مردمی همچنان در گوشهای به تماشا ایستادهاند. این مردم گنهکار نیستند. این مردم عمق فاجعه را درنیافتهاند. نمیدانند آب میتواند تا زانوی شما نرسد اما شما را از جا بکند و غرق کند! اگر بدانند هم راهکار برخورد را نمیدانند.
▪️فردا که آبها از آسیاب افتاد و کشور به حالت عادی خود بازگشت بیایید مطالبهگر حقوق آموزشی کودکانمان از سیستمی باشیم که عمر کودکان ما را ۱۲ سال به اسارت میبرد. وقتی نظام آموزشی به سمت خصوصی شدن میرود باید پاسخگوی نیاز مخاطبی باشد که هزینه را پرداخت میکند! نیاز امروز ما در کشوری چهارفصل با بلایای طبیعی؛ با خشکسالی، با جنگلهایی نابود شده، گونههایی منقرض شده، آمار تلفات بالای جادهای، کشتار بیسابقه در سیل و زلزله و ... نیازی است روشن. ما نیاز به تربیتی مبتنی بر مهارتهای ارتباطی، مهارتهای زندگی، خلاقیت عملی، مشارکت مدنی، مهارت تصمیم گیری و .... داریم. طرفه آنکه در غیاب نظام آموزشی هرکس در شبکه اجتماعی اطلاعات و شایعاتی درست و غلط درباب نحوه برخورد با فاجعه منتشر میکند که درست و غلط آن در هم آمیخته است و حتی گاه اعتماد بدانها خود آسیب رسان است.
🔹 منبع : کانال آموزگاران
✨✨کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💢 بازی جرات و حقیقت در آموزش و پرورش‼️
✍🏻 #مهین_برخورداری / دکتری علوم تربیتی
امروز یکی از دوستان روزنامهنگار یک کانال تلگرامی را به من معرفی کرد با عنوان #جرات و #حقیقت!
این کانال از نوجوانان شانزده هفده ساله میخواهد که فیلم و عکسهایی از صحنههای سکسی عریانِ خود با دوستانشان بگیرند و برای کانال مربوطه بفرستند. در پایان هفته تصویر یا ویدیویی که لایک بیشتر بخورد ۲۰۰ هزار تومان جایزه نقدی خواهد گرفت!!!
با وارد شدن به این کانال بهعنوان یک مادر ، یک معلم و کسی که حوزه تخصصیام تعلیم و تربیت است دچار وحشت و افسوس شدم.
متاسفانه ورود تکنولوژی به کشور ما همواره با تاخر فرهنگی همراه بوده است. یعنی ابزار را وارد کردهایم اما #راه_استفاده و #خطرات استفاده و #چالشها و #فرصتها و نقطه #ضعفها و #قوتها را آموزش ندادهایم.
سردمداران سیاسی و ایدولوژیک جامعه نیز تنها راه برخورد را محدود کردن و بستن و داغ و درفش میدانند. روشی که بارها آزموده شده و باز آزموده میشود و هربار با شکست مواجه میشود. مگر نه اینکه اکنون #تلگرام فیلتر شده است. آیا این محدودیت تاثیری بر کاهش جمعیت مصرف کننده داشته است؟ قطعا خیر! جز اینکه جمعیتی فیلترشکن نصب میکنند و هر فیلتر شکن بارها تبلیغات غیر اخلاقی و تصاویر مستهجن را به کاربر نشان میدهد!
🔹در نظام تربیتیِ ما، هیچ علاقه و هیچ نشانهای از تمایل برای آموزش استفاده از #تکنولوژی_اطلاعات و #ارتباطات دیده نمیشود. معلمان و مدیران و برنامهریزان درسی و آموزشی در زمینه استفاده از تکنولوژی نه تنها صاحبنظر نیستند بلکه از دانشآموزان خود بسیار عقبترند.
مهمترین راه برخورد نظام آموزشی برخوردهای سلبی و انضباطی است. مثل ممنوع بودن گوشی در مدرسه!!! البته روش ایجابی نظام آموزشی برای کنترل دانش آموزان نیز بمباران آنها با محتوای مذهبی سطحی و مناسکگرایانه و اشباع دینی و ترساندن از آتش جهنم و عذاب اخروی است. جالب اینکه این برخوردها هم نتایج مثبتی نداشته است.
🔹حالا باید پرسید راهبرد تربیتی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و در راس آن شبکههای اجتماعی چیست؟
به زبان علمی باید گفت: تربیت #قرنطینهای تربیتی تاریخ گذشته است تربیتی که میخواهد با محدود کردن ، دیوارکشی و محصور کردن فراگیر، چشم و گوش او را بر دنیای پر از خشونت جنسی ، فیزیکی و کلامی ببندد اما هیچ گاه راهگشا نبوده و نخواهد بود. شاید در سنین اولیه کودکی و قبل از دبستان بتوان با روش قرنطینهای و تربیت سلبی مدتی کودک را از فضای درهم برهم و پر از راست و دروغ شبکه ها دور نگهداشت اما دیری نمیپاید که این روش اثربخشی خود را از دست خواهد داد. پس چاره چیست؟ راه ما از تقوای حضور به جای تقوای حذر میگذرد. دانش آموز و کودک و نوجوان را باید پیشتر از آنکه پا به دنیای هیجان انگیز و لایتناهی مجازی بگذارد آموزش داد. از خطرات سارقین، پدوفیلها، سو استفادهگران، کلاه برداران، قاچاقچیها و ... آگاه ساخت. کودک باید بداند هر کلیک یعنی ورود به جادهای ناشناس که ممکن است پر از خطر، تاریک و هراسناک باشد. باید بیاموزد در عین مخاطرات گوناگون این فضا فرصتی شگرف برای رشد فراهم خواهد کرد. میتواند بخواند ، بیاموزد و پیشرفت کند. اما این تیغ دولبه را باید بهجا و درست در دست گرفت.
شایسته است دست اندرکاران نظام آموزشی ؛ دروس ، کتابها و مواد آموزشی تخصصی را برای مقاطع مختلف تحصیلی فراهم کنند که با زبانی که نسل جدید میفهمد و میپذیرد او را آگاه و مسلط بر کاربرد فناوری کند.
در این راه البته رسانهها ، صدا و سیمای ملی ، شهرداریها ، سازمانهای مردم نهاد و همه و همه مسئولیم.
منبع : کانال آموزگاران
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
✍🏻 #مهین_برخورداری / دکتری علوم تربیتی
امروز یکی از دوستان روزنامهنگار یک کانال تلگرامی را به من معرفی کرد با عنوان #جرات و #حقیقت!
این کانال از نوجوانان شانزده هفده ساله میخواهد که فیلم و عکسهایی از صحنههای سکسی عریانِ خود با دوستانشان بگیرند و برای کانال مربوطه بفرستند. در پایان هفته تصویر یا ویدیویی که لایک بیشتر بخورد ۲۰۰ هزار تومان جایزه نقدی خواهد گرفت!!!
با وارد شدن به این کانال بهعنوان یک مادر ، یک معلم و کسی که حوزه تخصصیام تعلیم و تربیت است دچار وحشت و افسوس شدم.
متاسفانه ورود تکنولوژی به کشور ما همواره با تاخر فرهنگی همراه بوده است. یعنی ابزار را وارد کردهایم اما #راه_استفاده و #خطرات استفاده و #چالشها و #فرصتها و نقطه #ضعفها و #قوتها را آموزش ندادهایم.
سردمداران سیاسی و ایدولوژیک جامعه نیز تنها راه برخورد را محدود کردن و بستن و داغ و درفش میدانند. روشی که بارها آزموده شده و باز آزموده میشود و هربار با شکست مواجه میشود. مگر نه اینکه اکنون #تلگرام فیلتر شده است. آیا این محدودیت تاثیری بر کاهش جمعیت مصرف کننده داشته است؟ قطعا خیر! جز اینکه جمعیتی فیلترشکن نصب میکنند و هر فیلتر شکن بارها تبلیغات غیر اخلاقی و تصاویر مستهجن را به کاربر نشان میدهد!
🔹در نظام تربیتیِ ما، هیچ علاقه و هیچ نشانهای از تمایل برای آموزش استفاده از #تکنولوژی_اطلاعات و #ارتباطات دیده نمیشود. معلمان و مدیران و برنامهریزان درسی و آموزشی در زمینه استفاده از تکنولوژی نه تنها صاحبنظر نیستند بلکه از دانشآموزان خود بسیار عقبترند.
مهمترین راه برخورد نظام آموزشی برخوردهای سلبی و انضباطی است. مثل ممنوع بودن گوشی در مدرسه!!! البته روش ایجابی نظام آموزشی برای کنترل دانش آموزان نیز بمباران آنها با محتوای مذهبی سطحی و مناسکگرایانه و اشباع دینی و ترساندن از آتش جهنم و عذاب اخروی است. جالب اینکه این برخوردها هم نتایج مثبتی نداشته است.
🔹حالا باید پرسید راهبرد تربیتی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و در راس آن شبکههای اجتماعی چیست؟
به زبان علمی باید گفت: تربیت #قرنطینهای تربیتی تاریخ گذشته است تربیتی که میخواهد با محدود کردن ، دیوارکشی و محصور کردن فراگیر، چشم و گوش او را بر دنیای پر از خشونت جنسی ، فیزیکی و کلامی ببندد اما هیچ گاه راهگشا نبوده و نخواهد بود. شاید در سنین اولیه کودکی و قبل از دبستان بتوان با روش قرنطینهای و تربیت سلبی مدتی کودک را از فضای درهم برهم و پر از راست و دروغ شبکه ها دور نگهداشت اما دیری نمیپاید که این روش اثربخشی خود را از دست خواهد داد. پس چاره چیست؟ راه ما از تقوای حضور به جای تقوای حذر میگذرد. دانش آموز و کودک و نوجوان را باید پیشتر از آنکه پا به دنیای هیجان انگیز و لایتناهی مجازی بگذارد آموزش داد. از خطرات سارقین، پدوفیلها، سو استفادهگران، کلاه برداران، قاچاقچیها و ... آگاه ساخت. کودک باید بداند هر کلیک یعنی ورود به جادهای ناشناس که ممکن است پر از خطر، تاریک و هراسناک باشد. باید بیاموزد در عین مخاطرات گوناگون این فضا فرصتی شگرف برای رشد فراهم خواهد کرد. میتواند بخواند ، بیاموزد و پیشرفت کند. اما این تیغ دولبه را باید بهجا و درست در دست گرفت.
شایسته است دست اندرکاران نظام آموزشی ؛ دروس ، کتابها و مواد آموزشی تخصصی را برای مقاطع مختلف تحصیلی فراهم کنند که با زبانی که نسل جدید میفهمد و میپذیرد او را آگاه و مسلط بر کاربرد فناوری کند.
در این راه البته رسانهها ، صدا و سیمای ملی ، شهرداریها ، سازمانهای مردم نهاد و همه و همه مسئولیم.
منبع : کانال آموزگاران
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
💢 نقدی بر معرفی محسن #حاجی_میرزایی به عنوان نامزد وزارت آموزش و پرورش به مجلس
✍🏻 #مهین_برخورداری / دکتری فلسفه تعلیم و تربیت
وزارت آموزش و پرورش طبق معمول قربانی کشمکشهای جناحهای سیاسی میشود. رییس جمهور برای عریض و طویلترین و مهمترین وزارتخانه که پوششی حدود ۱۴ میلیون کودک و یک میلیون معلم را به عهده دارد. فردی ۶۰ ساله، بازنشسته و بیربط به حوزهی اموزش را به مجلس معرفی میکند.
رزومهی منتشره از نامزد وزارت آموزش و پرورش به وضوح نشان میدهد که ایشان آچار فرانسهای برای تمام فصول بوده است. جز چندین سال سابقه در نهضت سواد آموزی و چندماه مشاورت رسما هیچ ارتباط تحصیلی، تجربی یا تدریسی در نظام رسمی آموزش و پرورش ندارد.
حضرات دولت جمهوری اسلامی ایران! به یاد داشته باشید آموزش و پرورش یک کار تخصصی، حساس و در بلند مدت اثرگذار بر همهی حوزههای دیگر جامعه، اعم از نهاد سیاست، اقتصاد، خانواده و... است. اگر بودجهی کافی به این وزارتخانهی مهجور تعلق نمیگیرد شایسته یک وزیر توانمند، از بدنه آموزش و پرورش و متخصص هم نیست؟
اگر امروز آسیبهای اجتماعی گوناگون اعم از مشکلات زناشویی، اعتیاد، طلاق، خشونت، بیماریهای روانی و... آمار نگران کنندهای دارد بخشی از آن حاصل یک نظام آموزشی ناکارآمد، ایدولوژیک و غیرتخصصی است. برای حل این معضلات باید ریشهای اقدام کرد. یک وزیر مطیع، غیرمطلع و خنثی حلال مشکلات این سیستم گسترده اما رو به احتضار نیست.
همانگونه که نمیتوان برای وزارت بهداشت فرد غیر پزشکی انتخاب کرد. نمیتوان برای وزارت اقتصاد یک غیر اقتصاددان برگزید؛ به همین ترتیب نمیتوان وزارت اموزش و پرورش را به فردی غیر متخصص سپرد.
این گزینش تیری بر آخرین امید و اعتماد متخصصان تعلیم و تربیت نسبت به رییس جمهور منتخب ملت است. امروز متخصصین تعلیم و تربیت نگرانی جدی نسبت به نگاه درجه دوم و خارج از اولویت به وزارت آموزش و پرورش دارند. جا دارد رییس جمهور و اطرافیان ایشان دغدغهی جدی و دلسوزانهی اساتید و متخصصین تعلیم و تربیت را مورد توجه قرار دهند و پاسخگوی آنها باشند.
اگر قرار بود امروز نامزدی با این خصایص برای وزارت آ.پ انتخاب شود بطحایی چه بدی داشت؟
#اختصاصی_کانال_آموزگاران
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
✍🏻 #مهین_برخورداری / دکتری فلسفه تعلیم و تربیت
وزارت آموزش و پرورش طبق معمول قربانی کشمکشهای جناحهای سیاسی میشود. رییس جمهور برای عریض و طویلترین و مهمترین وزارتخانه که پوششی حدود ۱۴ میلیون کودک و یک میلیون معلم را به عهده دارد. فردی ۶۰ ساله، بازنشسته و بیربط به حوزهی اموزش را به مجلس معرفی میکند.
رزومهی منتشره از نامزد وزارت آموزش و پرورش به وضوح نشان میدهد که ایشان آچار فرانسهای برای تمام فصول بوده است. جز چندین سال سابقه در نهضت سواد آموزی و چندماه مشاورت رسما هیچ ارتباط تحصیلی، تجربی یا تدریسی در نظام رسمی آموزش و پرورش ندارد.
حضرات دولت جمهوری اسلامی ایران! به یاد داشته باشید آموزش و پرورش یک کار تخصصی، حساس و در بلند مدت اثرگذار بر همهی حوزههای دیگر جامعه، اعم از نهاد سیاست، اقتصاد، خانواده و... است. اگر بودجهی کافی به این وزارتخانهی مهجور تعلق نمیگیرد شایسته یک وزیر توانمند، از بدنه آموزش و پرورش و متخصص هم نیست؟
اگر امروز آسیبهای اجتماعی گوناگون اعم از مشکلات زناشویی، اعتیاد، طلاق، خشونت، بیماریهای روانی و... آمار نگران کنندهای دارد بخشی از آن حاصل یک نظام آموزشی ناکارآمد، ایدولوژیک و غیرتخصصی است. برای حل این معضلات باید ریشهای اقدام کرد. یک وزیر مطیع، غیرمطلع و خنثی حلال مشکلات این سیستم گسترده اما رو به احتضار نیست.
همانگونه که نمیتوان برای وزارت بهداشت فرد غیر پزشکی انتخاب کرد. نمیتوان برای وزارت اقتصاد یک غیر اقتصاددان برگزید؛ به همین ترتیب نمیتوان وزارت اموزش و پرورش را به فردی غیر متخصص سپرد.
این گزینش تیری بر آخرین امید و اعتماد متخصصان تعلیم و تربیت نسبت به رییس جمهور منتخب ملت است. امروز متخصصین تعلیم و تربیت نگرانی جدی نسبت به نگاه درجه دوم و خارج از اولویت به وزارت آموزش و پرورش دارند. جا دارد رییس جمهور و اطرافیان ایشان دغدغهی جدی و دلسوزانهی اساتید و متخصصین تعلیم و تربیت را مورد توجه قرار دهند و پاسخگوی آنها باشند.
اگر قرار بود امروز نامزدی با این خصایص برای وزارت آ.پ انتخاب شود بطحایی چه بدی داشت؟
#اختصاصی_کانال_آموزگاران
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
‼️خودکشی میکنم پس هستم ❗️
✍️ #مهین_برخورداری
خودکشی سهمگینترین روش اعتراضی محسوب میشود. من میروم ولی با دیگران چنین نکنید!
دوسال پیش در یک گروه تلگرامی پرسیده بودند به نظر شما اصلیترین چالش اجتماعی یک دههی آیندهی ایران چه خواهد بود؟ هر کس به نکتهای اشاره کرد. تحلیل من این بود که ما طی دههی آینده با سونامی خودکشی بالاخص در زنان جوان روبروییم.
امروز و بعد از دوسال بیش از آن روز به این آموزه معتقدم. جرقهی این نگاه با خودکشی دو دختر نوجوان از پلی در نزدیکی منزل ما در ذهنم زده شد. وقتی این دختران با خنده و شوخی سرخوشانه به استقبال مرگ از ارتفاع میرفتند. ارتفاعی پست برای نسلی رها! چرا رها؟
از دههی هفتاد به بعد ما با خانوادههایی کم فرزند روبروییم. خانوادههایی که به سنت گذشته؛ پسران بر دختران ارجح نیستند. دختران از آموزش و حقوق یکسان با همتایان پسر خود برخوردارند. مادرانی که خود از فضایی ایدولوژیک، زنستیز و مطیع عبور کردهاند دخترانی پرورش میدهند دردانه، جسور، منتقد و عاری از ذهنیت ایدولوژیک.
کلیشههای دختر نجیب، دختر خوب، دختر مومن رنگ میبازند و عبارات پیشبرندهای مثل دختر باهوش، دختر فعال، دختر تحصیلکرده، دختر توانمند جایگزین آن میشود. این دختران تا در فضای خانه و خانواده کودکی خود را سپری میکنند با مشکلی روبرو نیستند اما پای گذاشتن به نوجوانی که همراه است با اولین لحظات ورودشان به دنیای پر ازدحام و بیرحم اجتماع ناگهان آنان را دچار شوک موقعیت میکند. اجتماعی که حاکمیت ایدولوژیک به وضوح برای زنانگی ارزشی قائل نیست! زن بودگی برابر است با تبعیض، با اجبار به پوشش خاص، به عدم انجام بسیاری از فعالیتهایی که برای پسران عادی است.
اینجاست که تعارض بین واقعیت جامعه با آنچه که آنها میخواهند خود را نشان میدهد.
از این رو دختر نوجوان به زودی با هویت جنسیتی خود دچار مشکل میشود. برخی از دختران جنسیت گریز میشوند. هر نشانهای از زنانگی را در خود محو میکنند. موها را کوتاه میکنند. لباسهای پسرانه میپوشند. فحشهای مردانه میدهند و .... در سوی دیگر دخترانی نیز هستند که میخواهند هم دختر باشند هم از حقوق انسانی برابر برخوردار باشند. اما تازیانهی قدرت بر تن نحیف آنها فرود میآید و تبعیض و بیعدالتی آنها را دچار افسردگی، پوچی و خستگی میکند. نسلی که از علقههای مذهبی، فلسفی و حتی آرمانهای بزرگ رها شدهاست و نمیخواهد به خاطر چرایی زندگی با هر چگونگی بسازد. نسلی که زندگی زمینی میخواهد و اصل لذت و فرصت برایش ارزش است.
این نسل که میخواهد خود برای زندگیاش تصمیم بگیرد هرگز تاب ندارد ببیند که عمرش میرود اما نه بر وفق مرادش!
پس خشم فروخفتهای را که نمیتواند بر سر هیچ کس هوار کند بر تن ناامید و خستهی خود میریزد و خودکشی ترسناکترین نوع خودویرانگری است که آثار تخریبی آن تا مدتها خانواده، همسالان و جامعه را تحت تاثیرات منفی خود قرار خواهد داد. در چنین وضعیت صعبروزی و پریشان عالمی برعهده نظام آموزش رسمی و غیررسمی است که به جای تمرکز بر تستزنی و کنکور ؛ آموزشهای مبتنی بر سلامت روان، تابآوری، تلاش اصلاحگرانه به جای رفتارهای انتحاری و برنامههای مداخلهای برای مهار اضطراب و افسردگی و افزایش شادی را در متن برنامههای درسی، مراکز مشاورهای و اوقات فراغت نوجوانان بگنجاند. چرا که جامعهی شاد و سالم با اهمیتتر از یک جامعهی تحصیلکرده اما افسرده و خشمگین است.
🔻برگرفته از کانال اخبار فرهنگیان
✨✨کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
✍️ #مهین_برخورداری
خودکشی سهمگینترین روش اعتراضی محسوب میشود. من میروم ولی با دیگران چنین نکنید!
دوسال پیش در یک گروه تلگرامی پرسیده بودند به نظر شما اصلیترین چالش اجتماعی یک دههی آیندهی ایران چه خواهد بود؟ هر کس به نکتهای اشاره کرد. تحلیل من این بود که ما طی دههی آینده با سونامی خودکشی بالاخص در زنان جوان روبروییم.
امروز و بعد از دوسال بیش از آن روز به این آموزه معتقدم. جرقهی این نگاه با خودکشی دو دختر نوجوان از پلی در نزدیکی منزل ما در ذهنم زده شد. وقتی این دختران با خنده و شوخی سرخوشانه به استقبال مرگ از ارتفاع میرفتند. ارتفاعی پست برای نسلی رها! چرا رها؟
از دههی هفتاد به بعد ما با خانوادههایی کم فرزند روبروییم. خانوادههایی که به سنت گذشته؛ پسران بر دختران ارجح نیستند. دختران از آموزش و حقوق یکسان با همتایان پسر خود برخوردارند. مادرانی که خود از فضایی ایدولوژیک، زنستیز و مطیع عبور کردهاند دخترانی پرورش میدهند دردانه، جسور، منتقد و عاری از ذهنیت ایدولوژیک.
کلیشههای دختر نجیب، دختر خوب، دختر مومن رنگ میبازند و عبارات پیشبرندهای مثل دختر باهوش، دختر فعال، دختر تحصیلکرده، دختر توانمند جایگزین آن میشود. این دختران تا در فضای خانه و خانواده کودکی خود را سپری میکنند با مشکلی روبرو نیستند اما پای گذاشتن به نوجوانی که همراه است با اولین لحظات ورودشان به دنیای پر ازدحام و بیرحم اجتماع ناگهان آنان را دچار شوک موقعیت میکند. اجتماعی که حاکمیت ایدولوژیک به وضوح برای زنانگی ارزشی قائل نیست! زن بودگی برابر است با تبعیض، با اجبار به پوشش خاص، به عدم انجام بسیاری از فعالیتهایی که برای پسران عادی است.
اینجاست که تعارض بین واقعیت جامعه با آنچه که آنها میخواهند خود را نشان میدهد.
از این رو دختر نوجوان به زودی با هویت جنسیتی خود دچار مشکل میشود. برخی از دختران جنسیت گریز میشوند. هر نشانهای از زنانگی را در خود محو میکنند. موها را کوتاه میکنند. لباسهای پسرانه میپوشند. فحشهای مردانه میدهند و .... در سوی دیگر دخترانی نیز هستند که میخواهند هم دختر باشند هم از حقوق انسانی برابر برخوردار باشند. اما تازیانهی قدرت بر تن نحیف آنها فرود میآید و تبعیض و بیعدالتی آنها را دچار افسردگی، پوچی و خستگی میکند. نسلی که از علقههای مذهبی، فلسفی و حتی آرمانهای بزرگ رها شدهاست و نمیخواهد به خاطر چرایی زندگی با هر چگونگی بسازد. نسلی که زندگی زمینی میخواهد و اصل لذت و فرصت برایش ارزش است.
این نسل که میخواهد خود برای زندگیاش تصمیم بگیرد هرگز تاب ندارد ببیند که عمرش میرود اما نه بر وفق مرادش!
پس خشم فروخفتهای را که نمیتواند بر سر هیچ کس هوار کند بر تن ناامید و خستهی خود میریزد و خودکشی ترسناکترین نوع خودویرانگری است که آثار تخریبی آن تا مدتها خانواده، همسالان و جامعه را تحت تاثیرات منفی خود قرار خواهد داد. در چنین وضعیت صعبروزی و پریشان عالمی برعهده نظام آموزش رسمی و غیررسمی است که به جای تمرکز بر تستزنی و کنکور ؛ آموزشهای مبتنی بر سلامت روان، تابآوری، تلاش اصلاحگرانه به جای رفتارهای انتحاری و برنامههای مداخلهای برای مهار اضطراب و افسردگی و افزایش شادی را در متن برنامههای درسی، مراکز مشاورهای و اوقات فراغت نوجوانان بگنجاند. چرا که جامعهی شاد و سالم با اهمیتتر از یک جامعهی تحصیلکرده اما افسرده و خشمگین است.
🔻برگرفته از کانال اخبار فرهنگیان
✨✨کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💢 #مهین_برخورداری دکتری علوم تربیتی در توئیتر خود نوشت :
🔹مجلس طرحی داده که درس زبان انگلیسی بیرونسپاری بشه و دانشآموزان خودشون با هزینه خودشون زبان یادبگیرند؛ چون آموزش مدرسه کارآمد نبوده. اگر بررسی عمیقتری بشه متوجه میشیم مدرسه در تمام این سالها بر ضد خودش عمل کرده. نه فقط زبان در همهی دروس !
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
🔹مجلس طرحی داده که درس زبان انگلیسی بیرونسپاری بشه و دانشآموزان خودشون با هزینه خودشون زبان یادبگیرند؛ چون آموزش مدرسه کارآمد نبوده. اگر بررسی عمیقتری بشه متوجه میشیم مدرسه در تمام این سالها بر ضد خودش عمل کرده. نه فقط زبان در همهی دروس !
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
💢پدر و مادر شما متهمید!
✍🏻 #مهین_برخورداری
از ابتدای سال تحصیلی کنونی تا امروز که سه ماه از آن گذشته است مجموع تعطیلات اضطراری مدارس به دلیل وقایع آبانماه و آلودگی هوا مجموعا در شهر اصفهان هفت روز بوده است. اما بسیاری از والدین نگران تحصیل فرزندان خود هستند.
در تمام نظریات روانشناختی، دینی و پزشکی جسم سالم پیش نیاز روان و زندگی سالم است. ریههای کودکان نسبت به بزرگسالان در برابر آلودگی آسیبپذیرتر است. اما هفت روز تعطیلی مدارس با اعتراض گسترده والدین در شبکههای مجازی و گروههای مدرسهای روبروست. تفکر دانشمند پروری که گریبانگیر نظام آموزشی ماست ابتدا از خانه آغاز میشود. پدران و بالاخص مادرانی که هربار مدرسه تعطیل میشود با غم و اندوه فراوان از اینکه کودکانشان از درس عقب میافتند مینویسند و اینکه نباید مدرسه تعطیل شود. اینها والدینی هستند که کودک ناسالم اما تحصیلکرده را بر فرزند سالم ترجیح میدهند.
🔹مگر محتوای آموزشی ما چه چیزی قرار است منتقل کند که شما حاضرید در آلودگی خطرناک کودکانتان به مدرسه بروند؟ اینها والدینی هستند که به قول روسو پرورانندهی دانشمندان جوان هستند. دانشمندانی که درس زندگی نیاموختهاند و نمیدانند قرار است مدرسه بروند تا راه مقابله با آلودگی هوا و احترام به زیستبوم خود را بیاموزند.
اینها همان والدینی هستند که بعدتر بدون توجه به علایق و توان نوجوان، او را راهی رشتهی تجربی میکنند تا دکتر بشود و آرزوهای سرکوب شدهی والدین را برآورده کند. و در نهایت یک جوان سرخورده و افسرده که هرگز فرصت انتخاب نداشته است هرگز زندگی را نزیسته است و مهارتهای زندگی را نیاموخته است وارد جامعه میکنند.
این که موسسات کمک آموزشی و تولیدکنندگان کتابهای کنکور، گردش مالی میلیاردی دارند بخش زیادی از آن معلول والدینی است که به دنبال تربیت یک انسان سالم ، شاد و موفق نیستند بلکه دنبال تربیت دانشمندان تکبعدی هستند که ریاضی و علوم بدانند اما نتواند یک نامهی اداری بنویسد یا نتواند با دیگران تعامل اجتماعی داشته باشد .
این نظام تربیتی دکتر و مهندسپروری که انسان #خلاق، #آفریننده و #توانمند تربیت نمیکند حاصل تقاضاهای والدینی است که از نظام آموزشی تربیت همهجانبه نمیخواهند. پدر و مادر شما متهمید!
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
✍🏻 #مهین_برخورداری
از ابتدای سال تحصیلی کنونی تا امروز که سه ماه از آن گذشته است مجموع تعطیلات اضطراری مدارس به دلیل وقایع آبانماه و آلودگی هوا مجموعا در شهر اصفهان هفت روز بوده است. اما بسیاری از والدین نگران تحصیل فرزندان خود هستند.
در تمام نظریات روانشناختی، دینی و پزشکی جسم سالم پیش نیاز روان و زندگی سالم است. ریههای کودکان نسبت به بزرگسالان در برابر آلودگی آسیبپذیرتر است. اما هفت روز تعطیلی مدارس با اعتراض گسترده والدین در شبکههای مجازی و گروههای مدرسهای روبروست. تفکر دانشمند پروری که گریبانگیر نظام آموزشی ماست ابتدا از خانه آغاز میشود. پدران و بالاخص مادرانی که هربار مدرسه تعطیل میشود با غم و اندوه فراوان از اینکه کودکانشان از درس عقب میافتند مینویسند و اینکه نباید مدرسه تعطیل شود. اینها والدینی هستند که کودک ناسالم اما تحصیلکرده را بر فرزند سالم ترجیح میدهند.
🔹مگر محتوای آموزشی ما چه چیزی قرار است منتقل کند که شما حاضرید در آلودگی خطرناک کودکانتان به مدرسه بروند؟ اینها والدینی هستند که به قول روسو پرورانندهی دانشمندان جوان هستند. دانشمندانی که درس زندگی نیاموختهاند و نمیدانند قرار است مدرسه بروند تا راه مقابله با آلودگی هوا و احترام به زیستبوم خود را بیاموزند.
اینها همان والدینی هستند که بعدتر بدون توجه به علایق و توان نوجوان، او را راهی رشتهی تجربی میکنند تا دکتر بشود و آرزوهای سرکوب شدهی والدین را برآورده کند. و در نهایت یک جوان سرخورده و افسرده که هرگز فرصت انتخاب نداشته است هرگز زندگی را نزیسته است و مهارتهای زندگی را نیاموخته است وارد جامعه میکنند.
این که موسسات کمک آموزشی و تولیدکنندگان کتابهای کنکور، گردش مالی میلیاردی دارند بخش زیادی از آن معلول والدینی است که به دنبال تربیت یک انسان سالم ، شاد و موفق نیستند بلکه دنبال تربیت دانشمندان تکبعدی هستند که ریاضی و علوم بدانند اما نتواند یک نامهی اداری بنویسد یا نتواند با دیگران تعامل اجتماعی داشته باشد .
این نظام تربیتی دکتر و مهندسپروری که انسان #خلاق، #آفریننده و #توانمند تربیت نمیکند حاصل تقاضاهای والدینی است که از نظام آموزشی تربیت همهجانبه نمیخواهند. پدر و مادر شما متهمید!
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1