🌐 دروغ یا بی اطلاعی؟
وحید حاجی پور/ با رسانهاي شدن #نقدهاي کارشناسانه و البته چند حرکت سياسي مذموم، حالا IPC به مسئله نخست صنعت نفت کشور تبديل شده است. در آن سوي ماجرا هم البته افرادي به دفاع جانانه از قراردادهاي نفتي ميپردازند و معتقدند اين قراردادها اشکال خاصي ندارند.
ميگويند اين نقدها #کارشناسي نيست و شائبه #سياسي دارد. به عنوان نمونه يکي از موافقان IPC اين قراردادها را پشتيباني کرد و گفت که نه تنها اين قراردادها به سود کشور است بلکه کمي به عقبتر رفته و در مدح و منقبت قراردادهاي بيع متقابل سخن گفت. وي معتقد است قراردادهاي بيع متقابل که در دوره زنگنه نخست اجرا شده موجب خير و برکت صنعت نفت شده است.
فارغ از آنکه دفاع بد به نوعي خودزني است و اينگونه دفاع کردنها وجهه کارشناسي افراد را زير سؤال ميبرد، بهتر است به خروجي قراردادهاي #بيع متقابل در آن دوره پرداخت. بيع متقابل سابقهاي 20 ساله در صنعت نفت کشور دارد و قراردادهاي مختلفي در قالب آن امضا شده است اما ذوقزدگي در انعقاد اين قراردادها و بيتوجهي به کارشناسان داخلي ضربههاي بزرگي را به کشور وارد کرد. در همان ايام هم قراردادها مخفي نگه داشته شد و امروز نيز خروجي آن محرمانه تلقي ميشود. تلاش براي منتشر نشدن کارکرد بيع متقابل قطعاً دليل موجهي دارد؛«سرپوش گذاشتن بر شکست.»
بررسي عملکرد قراردادهاي بيع متقابل حاکي از آن است که تنها نسل اول قراردادهاي توسعه به مرحله اجرا درآمده است و از ميان نسل سوم قراردادهاي بيع متقابل نيز تنها ميدان يادآوران به پيمانکار خارجي واگذار شده است. به طور کلي در نسل اول قراردادهاي توسعه بيعمتقابل، 16 پروژه #بالادستي به #پيمانکاران مختلف همچون #توتال، #شل، اني و ساير #شرکتهاي خارجي و داخلي واگذار شد که هدف آن دستيابي به افزايش توليد حداقل يک ميليون بشکه در روز بود، اما متأسفانه در خوشبينانهترين حالت، کمتر از 50 درصد از سطح #توليد مذکور محقق شده است. از ميان #ميادين واگذار شده تنها ميدان #دارخوين و #بلال به سطح مورد توافق قرارداد رسيدهاند. در مابقي پروژهها توليد تحققيافته يا به اين سطح نرسيدهاند يا پس از دوره آزمايشي 21 روزه به سرعت کاهش يافتهاند.
ميادين #سلمان، #فروزان و #اسفنديار، #نصرت و #فرزام نيز اساساً توسعه پيدا نکردهاند و ميدان#آزادگان جنوبي نيز توسط شرکت مناطق نفتخيز جنوب توسعه يافته است.
طبق آمارهاي شرکت ملي نفت، هيچگاه توليد ناشي از پروژههاي بيعمتقابل از 350 هزار بشکه در روز فراتر نرفته است! منابعی دیگر این رقم را صد هزار بشکه بیشتر اعلام می کنند.
همچنين بررسيها نشان از عدم رعايت موازين توليد #صيانتي در قراردادهاي بيع متقابل دارد. به نظر ميرسد به دليل مشکلات ساختاري در قراردادهاي بيع متقابل انگيزه کافي براي توليد صيانتي و حداکثري توسط پيمانکار خارجي وجود نداشته است و در بسياري از موارد پيمانکار به دنبال رساندن هرچه سريعتر ميدان به سطح قراردادي در دوره زماني 21 روزه بوده تا بدين وسيله بازپرداخت هزينه سرمايهاي و پاداش خود را محقق کند، بهگونهاي که در ميدان سيري A و E امکان رسيدن توليد به مقادير توافق شده نبوده است و به همين دليل نسبت #گاز به نفت بعضي از #چاهها در سالهاي انتهايي اجراي پروژه بسيار بالا رفته و مخزن قدرت ادامه توليد را نداشته است. در ميدان سروش و نوروز نيز توليد زودهنگام فراتر از متوسط توليد در توافقات بوده است و نظارت کافي بر ميزان و سقف توليد از چاهها و تعداد چاههاي حفر شده وجود نداشته است.
در چنين شرايطي که منبعث از قراردادن کامل ميدان به شرکتهاي خارجي بدون نظارت بود، منابع کشور تلف شده و شرکتهاي خارجي به درآمد راحتي دست يافتند. در مقابل اين عملکرد سيدمهدي حسيني، طراح قراردادهاي بيع متقابل و IPC ميگويد اين قراردادها به سود ما و به ضرر شرکتهاي خارحي بوده است، او بر اين باور است که براي بازگرداندن آنها به ايران بايد شرايط را تسهيل کرده و بابت تحميل خواستههاي خود به شرکتهاي خارجي در بيع متقابل، به آنها آوانس داد!
متأسفانه برخي مسئولان قراردادهاي نفتي و فعالان بخش خصوصي که با برداشته شدن تحريمها بيشتر نگران تجارت سياه خود شدهاند بدون توجه به واقعيات موجود، چشم بسته کتل حمايت در دست گرفتهاند و حاضرند منافع کشور تلف شود اما...! لطفاً اگر قرار است موافقان به موافقت بپردازند، حتيالامکان واقعيات را زير پا نگذاشته و «دروغ» نگويند هرچند شايد بياطلاع باشند!
@asrenaft_com
وحید حاجی پور/ با رسانهاي شدن #نقدهاي کارشناسانه و البته چند حرکت سياسي مذموم، حالا IPC به مسئله نخست صنعت نفت کشور تبديل شده است. در آن سوي ماجرا هم البته افرادي به دفاع جانانه از قراردادهاي نفتي ميپردازند و معتقدند اين قراردادها اشکال خاصي ندارند.
ميگويند اين نقدها #کارشناسي نيست و شائبه #سياسي دارد. به عنوان نمونه يکي از موافقان IPC اين قراردادها را پشتيباني کرد و گفت که نه تنها اين قراردادها به سود کشور است بلکه کمي به عقبتر رفته و در مدح و منقبت قراردادهاي بيع متقابل سخن گفت. وي معتقد است قراردادهاي بيع متقابل که در دوره زنگنه نخست اجرا شده موجب خير و برکت صنعت نفت شده است.
فارغ از آنکه دفاع بد به نوعي خودزني است و اينگونه دفاع کردنها وجهه کارشناسي افراد را زير سؤال ميبرد، بهتر است به خروجي قراردادهاي #بيع متقابل در آن دوره پرداخت. بيع متقابل سابقهاي 20 ساله در صنعت نفت کشور دارد و قراردادهاي مختلفي در قالب آن امضا شده است اما ذوقزدگي در انعقاد اين قراردادها و بيتوجهي به کارشناسان داخلي ضربههاي بزرگي را به کشور وارد کرد. در همان ايام هم قراردادها مخفي نگه داشته شد و امروز نيز خروجي آن محرمانه تلقي ميشود. تلاش براي منتشر نشدن کارکرد بيع متقابل قطعاً دليل موجهي دارد؛«سرپوش گذاشتن بر شکست.»
بررسي عملکرد قراردادهاي بيع متقابل حاکي از آن است که تنها نسل اول قراردادهاي توسعه به مرحله اجرا درآمده است و از ميان نسل سوم قراردادهاي بيع متقابل نيز تنها ميدان يادآوران به پيمانکار خارجي واگذار شده است. به طور کلي در نسل اول قراردادهاي توسعه بيعمتقابل، 16 پروژه #بالادستي به #پيمانکاران مختلف همچون #توتال، #شل، اني و ساير #شرکتهاي خارجي و داخلي واگذار شد که هدف آن دستيابي به افزايش توليد حداقل يک ميليون بشکه در روز بود، اما متأسفانه در خوشبينانهترين حالت، کمتر از 50 درصد از سطح #توليد مذکور محقق شده است. از ميان #ميادين واگذار شده تنها ميدان #دارخوين و #بلال به سطح مورد توافق قرارداد رسيدهاند. در مابقي پروژهها توليد تحققيافته يا به اين سطح نرسيدهاند يا پس از دوره آزمايشي 21 روزه به سرعت کاهش يافتهاند.
ميادين #سلمان، #فروزان و #اسفنديار، #نصرت و #فرزام نيز اساساً توسعه پيدا نکردهاند و ميدان#آزادگان جنوبي نيز توسط شرکت مناطق نفتخيز جنوب توسعه يافته است.
طبق آمارهاي شرکت ملي نفت، هيچگاه توليد ناشي از پروژههاي بيعمتقابل از 350 هزار بشکه در روز فراتر نرفته است! منابعی دیگر این رقم را صد هزار بشکه بیشتر اعلام می کنند.
همچنين بررسيها نشان از عدم رعايت موازين توليد #صيانتي در قراردادهاي بيع متقابل دارد. به نظر ميرسد به دليل مشکلات ساختاري در قراردادهاي بيع متقابل انگيزه کافي براي توليد صيانتي و حداکثري توسط پيمانکار خارجي وجود نداشته است و در بسياري از موارد پيمانکار به دنبال رساندن هرچه سريعتر ميدان به سطح قراردادي در دوره زماني 21 روزه بوده تا بدين وسيله بازپرداخت هزينه سرمايهاي و پاداش خود را محقق کند، بهگونهاي که در ميدان سيري A و E امکان رسيدن توليد به مقادير توافق شده نبوده است و به همين دليل نسبت #گاز به نفت بعضي از #چاهها در سالهاي انتهايي اجراي پروژه بسيار بالا رفته و مخزن قدرت ادامه توليد را نداشته است. در ميدان سروش و نوروز نيز توليد زودهنگام فراتر از متوسط توليد در توافقات بوده است و نظارت کافي بر ميزان و سقف توليد از چاهها و تعداد چاههاي حفر شده وجود نداشته است.
در چنين شرايطي که منبعث از قراردادن کامل ميدان به شرکتهاي خارجي بدون نظارت بود، منابع کشور تلف شده و شرکتهاي خارجي به درآمد راحتي دست يافتند. در مقابل اين عملکرد سيدمهدي حسيني، طراح قراردادهاي بيع متقابل و IPC ميگويد اين قراردادها به سود ما و به ضرر شرکتهاي خارحي بوده است، او بر اين باور است که براي بازگرداندن آنها به ايران بايد شرايط را تسهيل کرده و بابت تحميل خواستههاي خود به شرکتهاي خارجي در بيع متقابل، به آنها آوانس داد!
متأسفانه برخي مسئولان قراردادهاي نفتي و فعالان بخش خصوصي که با برداشته شدن تحريمها بيشتر نگران تجارت سياه خود شدهاند بدون توجه به واقعيات موجود، چشم بسته کتل حمايت در دست گرفتهاند و حاضرند منافع کشور تلف شود اما...! لطفاً اگر قرار است موافقان به موافقت بپردازند، حتيالامکان واقعيات را زير پا نگذاشته و «دروغ» نگويند هرچند شايد بياطلاع باشند!
@asrenaft_com
🌐 یادداشت وارده/ تكرار #بيع متقابل به ضرر منافع ملي
✔️ پس چگونه است که الگوی #قراردادهای بالادست صنعت نفت که قرار است حدود 25 سال سرنوشت مخازن نفت و گاز و طبیعتا آینده شغلی و حرفه ای اکثر متخصصان صنعت نفت را تحت تاثیر قرار دهد در هیئت مدیره #شرکت ملی نفت تصویب نمی شود؟ چرا باید مدیران و متخصصان شرکت ملی نفت پس از نهایی شدن الگو و ابلاغ مصوبه هیئت وزیران، تنها جهت هموار کردن مسیر اجرای قراردادها فراخوانده شوند؟
✔️ در مجموعه شرکت ملی نفت و شرکت های فرعی تابعه همانند تمامی شرکت های بزرگ دنیا، کمیته های مشورتی متشکل از اساتید زبده دانشگاهی، کارشناسان خبره و مدیران باسابقه کار در بخش های دولتی و خصوصی نفت و گاز کشور وجود دارد که قوی ترین آنها، شورای عالی #مخازن کشور است.
✔️ آیا بهتر نبود، قبل از تصویب شرایط عمومی، ساختار و الگوی #قراردادهای بالادستی نفت و گاز در هیئت وزیران، مفاد آن در مجموعه های حقوقی، فنی، مالی و ... شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه مطرح و با فعالان بخش خصوصی تبادل نظر می شد و در نهایت یک سبد قراردادی(شامل الگوی جدید، بیع متقابل و ...) برای تعیین تکلیف میادین نفت و گاز کشور تعیین می شد.
متن کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/MJfmdu
@asrenaft_com
✔️ پس چگونه است که الگوی #قراردادهای بالادست صنعت نفت که قرار است حدود 25 سال سرنوشت مخازن نفت و گاز و طبیعتا آینده شغلی و حرفه ای اکثر متخصصان صنعت نفت را تحت تاثیر قرار دهد در هیئت مدیره #شرکت ملی نفت تصویب نمی شود؟ چرا باید مدیران و متخصصان شرکت ملی نفت پس از نهایی شدن الگو و ابلاغ مصوبه هیئت وزیران، تنها جهت هموار کردن مسیر اجرای قراردادها فراخوانده شوند؟
✔️ در مجموعه شرکت ملی نفت و شرکت های فرعی تابعه همانند تمامی شرکت های بزرگ دنیا، کمیته های مشورتی متشکل از اساتید زبده دانشگاهی، کارشناسان خبره و مدیران باسابقه کار در بخش های دولتی و خصوصی نفت و گاز کشور وجود دارد که قوی ترین آنها، شورای عالی #مخازن کشور است.
✔️ آیا بهتر نبود، قبل از تصویب شرایط عمومی، ساختار و الگوی #قراردادهای بالادستی نفت و گاز در هیئت وزیران، مفاد آن در مجموعه های حقوقی، فنی، مالی و ... شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه مطرح و با فعالان بخش خصوصی تبادل نظر می شد و در نهایت یک سبد قراردادی(شامل الگوی جدید، بیع متقابل و ...) برای تعیین تکلیف میادین نفت و گاز کشور تعیین می شد.
متن کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/MJfmdu
@asrenaft_com
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تكرار بيع متقابل به ضرر منافع ملي
انچه می خوانید یادداشت ارسالی یکی از کارکنان صنعت نفت است که برای سایت خبری - تحليلي عصر نفت ارسال شده است كه بدون دخل و تصرف در محتواي ان، منتشر مي شود:
🌐 رویه #وزیر نفت به بیراهه می رود
تضعیف #داخلی ها برای جذب #توتال
✔️ سقف #قراردادي يكي از مهمترين تأكيدات #زنگنه در اجراي قراردادهاي #بيع متقابل در دوره گذشته #وزارت خود بود و با تأكيد بر آن، اصرار داشت كه حافظ منافع ملي است. در #ميدان نفتي #دارخوين هم چنين اتفاقي رخ داد كه #قرارداد 585 ميليون دلاري توسعه فاز دوم دارخوين بيش از يكميلياردو250 ميليون دلار تمام شد و شركت #اني ايتاليا بهجاي اتمام كار در پنج سال، پروژه را ۱۰ ساله انجام داد و از قضا ادعاي خسارت نيز كرد. اين دو مصداق، گواه مشخصي براي ادعاي وزير نفت است كه معتقد است ايرانيها #پروژهها را با دو برابر #هزينه و #زمان به اتمام ميرسانند.
✔️ اندكي بعد وزير نفت #تحريمها را موجب دو برابر شدن هزينهها و زمان دانست كه همان دليل تأخير در اجراي #پروژهها بود. به عنوان نمونه با توجه به تشديد تحريمها براي تأمين كالا و #تجهيزات زمان زيادي صرف شد، به طوري كه براي ورود يك #توربين به داخل، پروژهاي يك سال معطل شد و توربين مدنظر براي جلوگيري از توقيف، پس از جابهجايي در شش كشور وارد كشور شد. بخش عمدهاي از افزايش هزينههاي #پارسجنوبي به دليل تحريم فشار زيادي را بر صنعت نفت وارد كرد اما نگاهي به پيشرفت فيزيكي پروژههاي پارسجنوبي نشان ميدهد در آن ايام، سرعت پروژهها سه برابر دولت فعلي بود.
✔️ شركت ٬توتال - مورد علاقه برخي مديران نفت- براي توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبي رقم ۸ ميليارد دلار را پیشنهاد داده است. اين فاز برخلاف ساير فازهاي پارس جنوبي نيازي به سكوی آنچنانی ندارد و با يك يا نهايت دو سكو و #خط لوله ميشود توليد را از آن شروع كرد. يعني در واقع #توتال براي يك پروژه حداکثر ۲ ميليارد دلاري چهار برابر #قيمت پيشنهاد داده است كه رقم بسيار بزرگي است.
✔️ توتال براي آزادگان هم رقمي غيرمعمول داده است، در ميان رقمهاي اعلام شده براي توسعه آزادگان جنوبي، ۶۶ هزار دلار به ازاي هر بشكه نيز شنيده شده است در حالي كه شركتهاي ايراني حاضر به توسعه #آزادگان با رقم ۳۰ هزار دلار هم هستند، البته منابع آگاه رقم ۶۶ هزار دلار توتال را نه رد كردند و نه تأييد ولي در صورت تأييد اين موضوع بايد منتظر يك حراج بزرگ باشيم. شركت ايراني #پرشيا براي توسعه ميدان ياران شمالي - همجوار آزادگان- موفق شده است ۳۰ هزار بشكه نفت در كمتر از ۴۰ماه توليد كند كه رقم تمام شده براي هر بشكه ۲۰هزار دلار تمام شده است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/w3aSlD
@asrenaftcom
تضعیف #داخلی ها برای جذب #توتال
✔️ سقف #قراردادي يكي از مهمترين تأكيدات #زنگنه در اجراي قراردادهاي #بيع متقابل در دوره گذشته #وزارت خود بود و با تأكيد بر آن، اصرار داشت كه حافظ منافع ملي است. در #ميدان نفتي #دارخوين هم چنين اتفاقي رخ داد كه #قرارداد 585 ميليون دلاري توسعه فاز دوم دارخوين بيش از يكميلياردو250 ميليون دلار تمام شد و شركت #اني ايتاليا بهجاي اتمام كار در پنج سال، پروژه را ۱۰ ساله انجام داد و از قضا ادعاي خسارت نيز كرد. اين دو مصداق، گواه مشخصي براي ادعاي وزير نفت است كه معتقد است ايرانيها #پروژهها را با دو برابر #هزينه و #زمان به اتمام ميرسانند.
✔️ اندكي بعد وزير نفت #تحريمها را موجب دو برابر شدن هزينهها و زمان دانست كه همان دليل تأخير در اجراي #پروژهها بود. به عنوان نمونه با توجه به تشديد تحريمها براي تأمين كالا و #تجهيزات زمان زيادي صرف شد، به طوري كه براي ورود يك #توربين به داخل، پروژهاي يك سال معطل شد و توربين مدنظر براي جلوگيري از توقيف، پس از جابهجايي در شش كشور وارد كشور شد. بخش عمدهاي از افزايش هزينههاي #پارسجنوبي به دليل تحريم فشار زيادي را بر صنعت نفت وارد كرد اما نگاهي به پيشرفت فيزيكي پروژههاي پارسجنوبي نشان ميدهد در آن ايام، سرعت پروژهها سه برابر دولت فعلي بود.
✔️ شركت ٬توتال - مورد علاقه برخي مديران نفت- براي توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبي رقم ۸ ميليارد دلار را پیشنهاد داده است. اين فاز برخلاف ساير فازهاي پارس جنوبي نيازي به سكوی آنچنانی ندارد و با يك يا نهايت دو سكو و #خط لوله ميشود توليد را از آن شروع كرد. يعني در واقع #توتال براي يك پروژه حداکثر ۲ ميليارد دلاري چهار برابر #قيمت پيشنهاد داده است كه رقم بسيار بزرگي است.
✔️ توتال براي آزادگان هم رقمي غيرمعمول داده است، در ميان رقمهاي اعلام شده براي توسعه آزادگان جنوبي، ۶۶ هزار دلار به ازاي هر بشكه نيز شنيده شده است در حالي كه شركتهاي ايراني حاضر به توسعه #آزادگان با رقم ۳۰ هزار دلار هم هستند، البته منابع آگاه رقم ۶۶ هزار دلار توتال را نه رد كردند و نه تأييد ولي در صورت تأييد اين موضوع بايد منتظر يك حراج بزرگ باشيم. شركت ايراني #پرشيا براي توسعه ميدان ياران شمالي - همجوار آزادگان- موفق شده است ۳۰ هزار بشكه نفت در كمتر از ۴۰ماه توليد كند كه رقم تمام شده براي هر بشكه ۲۰هزار دلار تمام شده است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/w3aSlD
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تضعیف داخلی ها برای جذب توتال
وحید حاجی پور/ وزير نفت معتقد است شركتهاي ايراني در مديريت پروژه مديريت و اجراي آن ضعيف هستند ...
🌐 اسیب شناسی #قراردادهای نفتی به روایت آل آقا/2
فعلا از حضور داوطلبانه استقبال کنید!
✔️ واقعا عجيب است و جاي سئوال دارد كه ما با بيش از يك قرن سابقه #صنعت نفت، هنوز تنها راه مشکلات خود را اين بدانيم كه #شركتهاي خارجي مثلا از #مالزی و #هند از راه برسند و آنها را حل کنند. علت این موضوع آن است که ما توانایی خودمان را باور و قبول نداریم، شاید هم دلیلش را در جاي ديگري بايد جستوجو كرد.
✔️ را بايد يك مهندس #شركت شل از يك مهندس مناطق نفتخيز جنوب ما بهتر باشد؟ آيا واقعا اين طور است؟ مگر محتواي درسي كه خواندهايم با آنچه آنان خواندهاند، متفاوت است؟ مگر عموم ایرانیهایي كه در خارج از كشور ادامه تحصيل ميدهند، جزو نخبگان و شاگردان ممتازمدارس، كالجها و دانشگاه های كشورهاي غربي نیستند؟ بسيار سراغ داريم ايرانيهايي كه رؤساي دانشكدههاي نفت و مهندسي دانشگاههاي اروپايي و آمريكايي هستند، پس چرا ما در اين وضعيت گرفتاريم و چشم به راه خارجيها نشستهايم؟ اصلا چرا اين تصور هست كه بايد حتما با خارجيها قرارداد ببنديم و افزونبراين كاري بكنيم كه خوشايند آنها باشد؟ چون همدیگر را قبول نداریم. چرا؟ شايد به علت برخي منافع شخصي و گروهي كه مطرح است.
✔️ وقتي از بهبود يافتن و ارتقاي #قراردادهاي #بيع متقابل سخن ميگويم، حتما منظور ما بهبود يافتگي در راستاي منافع ملي است، اما قراردادهای بیع متقابل كنوني بيشتر در راستاي منافع #شرکتهای خارجی بهبود یافته است. البته اين امر ایرادی ندارد، چون کشور به جذب منابع مالي خارجي نياز داشته است. اتفاقا یکی از اشتباههای كنوني این است که در حقوق واقعی و منطقي شرکت خارجی طرف قرارداد مثل تضمين امنیت سرمایه و ایجاد اطمینان در قرادادها چانه میزنيم، اما آن چیزهايي كه حق طرف خارحي نيست را به او ميدهيم، مثل حق حضور در تولید ما و دخالت در تصمیمگیریهاي ما، در حالي كه در #قراردادها بايد اطمينان طرف آورنده مال و سرمايه و دانش فني و.. را تأمين كنيم. اما به همان اندازه هم بايد قدرت داشته باشيم كه منافع خودمان پايمال نشود.
✔️ هر انسان قدرتمندي به جز افرادي كه از نظر اعتقادي قوي هستند، تلاش ميكنند تا قدرت خود را حفظ كند، به نظر شما آیا شرکت #شل دیوانه است که برای خودش رقیب درست کند و به ما بگوید که شما میتوانید روی پای خودتان بایستید و در چند سال آينده هم به خودکفایی برسيد؟
✔️ همه #پیمانکاران در دنیا در قبال کاري که انجام دادهاند، مسئول هستند، يعني اگر اشكالي در كاري كه انجام دادهاند، پيش بيايد، بايد بيايند و اصلاحش كنند، پس اين ريسك نيست و يك تعهد طبيعي است. ريسك يعني متغير خارج از كنترل، هر واقعهاي كه احتمال وقوع آن يك نباشد، به آن ريسك ميگوييم.
✔️ بعضي ازمسئولان اعلام كردهاند كه از حضور شركتهاي خارجي در همه پروژههاي صنعت نفت ايران، بهجز طرحهاي توسعه میدان گازي پارس جنوبی، استقبال ميكنند. اگر مسئولان از بنده نظر ميخواستند، به آنها عرض مي كردم كه فعلا از حضور داوطلبانه خارجيها استقبال كنيد، ولي براي فعاليت در صنعت نفت دعوت نكنيد.
✔️ هماكنون که ما در شرایط محدوديت و دشواری قرار داريم، وقت مناسبی برای همكاري خواستن از شرکتهای خارجی در صنعت نفت نیست، چون بهعلت وجود اين شرايط، قیمتهای آنها چندین برابر خواهد شد. براي مثال، يك كليدساز براي ساختن یک کلید از شما 2 هزار تومان دستمزد ميگیرد، اما اگر بفهمد كليد گم كردهايد و فرزند خردسالتان در خانه تنهاست، ممكن است بابت ساخت کلید 20 هزار تومان دستمزد طلب كند. اسم اين كار هر چه ميخواهد باشد، اما قانون بازي در عرصه بينالمللي است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/KE4fp4
@asrenaftcom
فعلا از حضور داوطلبانه استقبال کنید!
✔️ واقعا عجيب است و جاي سئوال دارد كه ما با بيش از يك قرن سابقه #صنعت نفت، هنوز تنها راه مشکلات خود را اين بدانيم كه #شركتهاي خارجي مثلا از #مالزی و #هند از راه برسند و آنها را حل کنند. علت این موضوع آن است که ما توانایی خودمان را باور و قبول نداریم، شاید هم دلیلش را در جاي ديگري بايد جستوجو كرد.
✔️ را بايد يك مهندس #شركت شل از يك مهندس مناطق نفتخيز جنوب ما بهتر باشد؟ آيا واقعا اين طور است؟ مگر محتواي درسي كه خواندهايم با آنچه آنان خواندهاند، متفاوت است؟ مگر عموم ایرانیهایي كه در خارج از كشور ادامه تحصيل ميدهند، جزو نخبگان و شاگردان ممتازمدارس، كالجها و دانشگاه های كشورهاي غربي نیستند؟ بسيار سراغ داريم ايرانيهايي كه رؤساي دانشكدههاي نفت و مهندسي دانشگاههاي اروپايي و آمريكايي هستند، پس چرا ما در اين وضعيت گرفتاريم و چشم به راه خارجيها نشستهايم؟ اصلا چرا اين تصور هست كه بايد حتما با خارجيها قرارداد ببنديم و افزونبراين كاري بكنيم كه خوشايند آنها باشد؟ چون همدیگر را قبول نداریم. چرا؟ شايد به علت برخي منافع شخصي و گروهي كه مطرح است.
✔️ وقتي از بهبود يافتن و ارتقاي #قراردادهاي #بيع متقابل سخن ميگويم، حتما منظور ما بهبود يافتگي در راستاي منافع ملي است، اما قراردادهای بیع متقابل كنوني بيشتر در راستاي منافع #شرکتهای خارجی بهبود یافته است. البته اين امر ایرادی ندارد، چون کشور به جذب منابع مالي خارجي نياز داشته است. اتفاقا یکی از اشتباههای كنوني این است که در حقوق واقعی و منطقي شرکت خارجی طرف قرارداد مثل تضمين امنیت سرمایه و ایجاد اطمینان در قرادادها چانه میزنيم، اما آن چیزهايي كه حق طرف خارحي نيست را به او ميدهيم، مثل حق حضور در تولید ما و دخالت در تصمیمگیریهاي ما، در حالي كه در #قراردادها بايد اطمينان طرف آورنده مال و سرمايه و دانش فني و.. را تأمين كنيم. اما به همان اندازه هم بايد قدرت داشته باشيم كه منافع خودمان پايمال نشود.
✔️ هر انسان قدرتمندي به جز افرادي كه از نظر اعتقادي قوي هستند، تلاش ميكنند تا قدرت خود را حفظ كند، به نظر شما آیا شرکت #شل دیوانه است که برای خودش رقیب درست کند و به ما بگوید که شما میتوانید روی پای خودتان بایستید و در چند سال آينده هم به خودکفایی برسيد؟
✔️ همه #پیمانکاران در دنیا در قبال کاري که انجام دادهاند، مسئول هستند، يعني اگر اشكالي در كاري كه انجام دادهاند، پيش بيايد، بايد بيايند و اصلاحش كنند، پس اين ريسك نيست و يك تعهد طبيعي است. ريسك يعني متغير خارج از كنترل، هر واقعهاي كه احتمال وقوع آن يك نباشد، به آن ريسك ميگوييم.
✔️ بعضي ازمسئولان اعلام كردهاند كه از حضور شركتهاي خارجي در همه پروژههاي صنعت نفت ايران، بهجز طرحهاي توسعه میدان گازي پارس جنوبی، استقبال ميكنند. اگر مسئولان از بنده نظر ميخواستند، به آنها عرض مي كردم كه فعلا از حضور داوطلبانه خارجيها استقبال كنيد، ولي براي فعاليت در صنعت نفت دعوت نكنيد.
✔️ هماكنون که ما در شرایط محدوديت و دشواری قرار داريم، وقت مناسبی برای همكاري خواستن از شرکتهای خارجی در صنعت نفت نیست، چون بهعلت وجود اين شرايط، قیمتهای آنها چندین برابر خواهد شد. براي مثال، يك كليدساز براي ساختن یک کلید از شما 2 هزار تومان دستمزد ميگیرد، اما اگر بفهمد كليد گم كردهايد و فرزند خردسالتان در خانه تنهاست، ممكن است بابت ساخت کلید 20 هزار تومان دستمزد طلب كند. اسم اين كار هر چه ميخواهد باشد، اما قانون بازي در عرصه بينالمللي است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/KE4fp4
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - فعلا از حضور داوطلبانه استقبال کنید!
هیچ کشور عاقلی در ونزوئلا مشارکت در تولید نمی بندد/ یعنی بحدی ضعیف هستیم که شرکت های خارجی مشکل ما را برطرف کنند؟/اصلا چرا اين تصور هست كه بايد حتما با خارجيها قرارداد ببنديم؟/ بجای گرفتن گارانتی انتقال دانش فنی ما به آنها ضمانت می دهیم که سهم بخشی از تولید…
🌐 تاملی بر اظهارات اخیر #منوچهری
ذبح حقایق به پای #توتال
✔️ متأسفانه مقوله دفاع از IPC به حدي تبديل به موضوع مهم #صنعت نفت شده است كه شاهد آنيم مدافعان به راحتي حقايق را زير پا میگذارند و در پاسخ به خبرنگاران به راحتي آنها را كتمان ميكنند. يكي از اين مصاديق ادعاي #منوچهري درباره قيمت تمام شده #فازهاي ۲ و ۳ پارسجنوبي است كه توسط توتال در دهه ۷۰ اجرا شده است. اين همان #پروژهاي است كه #وزير نفت بارها و بارها آن را مصداق يك پروژه بينظير ياد ميكند و مدام ميگويد براي هر فاز اين پروژه يك #ميليارد دلار هزينه شده است. منوچهري كه عمده فعاليت نفتي خود را در #پارسجنوبي سپري كرده است ميگويد هزينه #سرمايهگذاري، #پاداش و سود بانكي اين پروژه ۳ ميليارد دلار است و حتي در مقابل مستندات ارائه شده، آن را غيرممكن ارزيابي ميكند.
✔️ اينكه يك مسئول رسمي به راحتي ميتواند بر سپهر حقايق «تيغ» بكشد به كنار، اما بايد پذيرفت كه باب شدن چنين روحيهاي منبعث از تأكيدهاي فراوان و غيرعلمي است كه در بستر تعارضهاي موجود، سعي دارد IPC را به اوج برساند غافل از آنكه اصولاً در طراحي نظام نوين #قراردادهاي نفتي، نگاه به گذشته و پندگيري از نقاط ضعف گذشته ميتواند راهگشا باشد. البته مدافعان IPC ميگويند با همين ديدگاه است كه چنين الگوي قراردادي كمنظيري طراحي شده است كه قصد ورود به آن را نداريم چراكه مسئله اصلي بسيار ريشهايتر از آن چيزي است كه به نظر ميرسد. برخي مديران شركت نفت براي اقناع افكار عمومي و جامعه براي همراه كردنشان با طرحهاي خود، نقاط خاكستري را فراموش كرده و در صدد نمادسازي از قراردادهاي #بيع متقابل گذشته هستند. گرچه قراردادهاي سابق داراي نقاط قوت و ضعفهاي متعددي بودند ولي دليل نميشود تا با تمسك به گذشته، ضعفها را ناديده انگاشت و در جهت بتسازي شركتهاي غربي به راحتي مطالب غيرواقع بيان كرد.
✔️ پس از زنگنه كه به صورت «بخشي» مطالبي را درباره فازهاي ۲و ۳ و كيفيت شركت توتال در اين پروژه بيان كرد، منوچهري در تكميل اظهارات وزير به طور كلي همه چيز را برعكس جلوه داد. همانطور كه اشاره شده او معتقد است اين پروژه با ۳ ميليارد دلار تمام شده است اما بر اساس گزارش تفريغ #بودجه درباره تعهدات مالي شركت ملي نفت، تعهد اين پروژه بيش از 4.5 ميليارد دلار بوده است. البته ارقام مختلفي در اين باره بيان ميشود كه كمترين آن 4.2 ميليارد دلار و بيشترين آن 4.7 ميليارد دلار است ولي هر چه كه باشد در خوشبينانهترين حالت، فاصله 1.2 ميليارد دلاري ميان واقعيت و اظهارات اين مقام مسئول انكارناپذير است. بر اساس گزارشهاي رسمي هزينه ساخت اين پروژه 2.1 ميليارد دلار، پاداش 1.4 ميليارد دلار و حدود يك ميليارد دلار هزينه و سود بانكي است كه منوچهري به هيچ عنوان آن را قبول نميكند.
✔️ شايد بتوان مدعي شد كه اين مقام مسئول دسترسي دقيقي به آمارها و اطلاعات اين پروژه نداشته كه بسيار بعيد است زيرا منوچهري از جمله مديراني است كه در پارس جنوبي به بلوغ رسيده و اطلاعات دقيقي از اين حوزه گازي دارد و بسيار سخت ميتوان پذيرفت كه وي بياطلاع است. قصد قضاوت نداريم اما وي در مصاحبه اخير خود به شدت به مدح و منقبت از توتال پرداخته و آن را مظلوم خوانده است؛ توتال در نگاه #معاون توسعه شركت ملي نفت به اوج رسيده است و چنان تأكيدي روي آن وجود دارد كه همه حقايق پاي آن ذبح ميشود. اين هم از عجايب صنعت نفت در برهه كنوني است كه حقايق براي خوشامدگويي به #توتال ذبح ميشوند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/VwDH5b
@asrenaftcom
ذبح حقایق به پای #توتال
✔️ متأسفانه مقوله دفاع از IPC به حدي تبديل به موضوع مهم #صنعت نفت شده است كه شاهد آنيم مدافعان به راحتي حقايق را زير پا میگذارند و در پاسخ به خبرنگاران به راحتي آنها را كتمان ميكنند. يكي از اين مصاديق ادعاي #منوچهري درباره قيمت تمام شده #فازهاي ۲ و ۳ پارسجنوبي است كه توسط توتال در دهه ۷۰ اجرا شده است. اين همان #پروژهاي است كه #وزير نفت بارها و بارها آن را مصداق يك پروژه بينظير ياد ميكند و مدام ميگويد براي هر فاز اين پروژه يك #ميليارد دلار هزينه شده است. منوچهري كه عمده فعاليت نفتي خود را در #پارسجنوبي سپري كرده است ميگويد هزينه #سرمايهگذاري، #پاداش و سود بانكي اين پروژه ۳ ميليارد دلار است و حتي در مقابل مستندات ارائه شده، آن را غيرممكن ارزيابي ميكند.
✔️ اينكه يك مسئول رسمي به راحتي ميتواند بر سپهر حقايق «تيغ» بكشد به كنار، اما بايد پذيرفت كه باب شدن چنين روحيهاي منبعث از تأكيدهاي فراوان و غيرعلمي است كه در بستر تعارضهاي موجود، سعي دارد IPC را به اوج برساند غافل از آنكه اصولاً در طراحي نظام نوين #قراردادهاي نفتي، نگاه به گذشته و پندگيري از نقاط ضعف گذشته ميتواند راهگشا باشد. البته مدافعان IPC ميگويند با همين ديدگاه است كه چنين الگوي قراردادي كمنظيري طراحي شده است كه قصد ورود به آن را نداريم چراكه مسئله اصلي بسيار ريشهايتر از آن چيزي است كه به نظر ميرسد. برخي مديران شركت نفت براي اقناع افكار عمومي و جامعه براي همراه كردنشان با طرحهاي خود، نقاط خاكستري را فراموش كرده و در صدد نمادسازي از قراردادهاي #بيع متقابل گذشته هستند. گرچه قراردادهاي سابق داراي نقاط قوت و ضعفهاي متعددي بودند ولي دليل نميشود تا با تمسك به گذشته، ضعفها را ناديده انگاشت و در جهت بتسازي شركتهاي غربي به راحتي مطالب غيرواقع بيان كرد.
✔️ پس از زنگنه كه به صورت «بخشي» مطالبي را درباره فازهاي ۲و ۳ و كيفيت شركت توتال در اين پروژه بيان كرد، منوچهري در تكميل اظهارات وزير به طور كلي همه چيز را برعكس جلوه داد. همانطور كه اشاره شده او معتقد است اين پروژه با ۳ ميليارد دلار تمام شده است اما بر اساس گزارش تفريغ #بودجه درباره تعهدات مالي شركت ملي نفت، تعهد اين پروژه بيش از 4.5 ميليارد دلار بوده است. البته ارقام مختلفي در اين باره بيان ميشود كه كمترين آن 4.2 ميليارد دلار و بيشترين آن 4.7 ميليارد دلار است ولي هر چه كه باشد در خوشبينانهترين حالت، فاصله 1.2 ميليارد دلاري ميان واقعيت و اظهارات اين مقام مسئول انكارناپذير است. بر اساس گزارشهاي رسمي هزينه ساخت اين پروژه 2.1 ميليارد دلار، پاداش 1.4 ميليارد دلار و حدود يك ميليارد دلار هزينه و سود بانكي است كه منوچهري به هيچ عنوان آن را قبول نميكند.
✔️ شايد بتوان مدعي شد كه اين مقام مسئول دسترسي دقيقي به آمارها و اطلاعات اين پروژه نداشته كه بسيار بعيد است زيرا منوچهري از جمله مديراني است كه در پارس جنوبي به بلوغ رسيده و اطلاعات دقيقي از اين حوزه گازي دارد و بسيار سخت ميتوان پذيرفت كه وي بياطلاع است. قصد قضاوت نداريم اما وي در مصاحبه اخير خود به شدت به مدح و منقبت از توتال پرداخته و آن را مظلوم خوانده است؛ توتال در نگاه #معاون توسعه شركت ملي نفت به اوج رسيده است و چنان تأكيدي روي آن وجود دارد كه همه حقايق پاي آن ذبح ميشود. اين هم از عجايب صنعت نفت در برهه كنوني است كه حقايق براي خوشامدگويي به #توتال ذبح ميشوند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/VwDH5b
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ذبح حقایق به پای توتال
عصرنفت/ غلامرضا منوچهري معاون توسعه شركت ملي نفت ايران معتقد است قراردادهاي جديد نفتي بهترين شكل قراردادهاي ...
🌐 آسیبشناسی قراردادهای نفتی به روایت #جوادی/1
زنگ خطر حذف نيروهاي باتجربه/ عقد #قرارداد، تیم زبده میخواهد
✔️عقد یک قرارداد، مدل صفر و یک ندارد، بلکه تدبیر و یک نوع هوشمندی عاقلانه و مسئولانه را میطلبد تا با توجه به شرایط کشور بهترین منافع را تأمین کند، از سوی دیگر باید توجه کرد که منفعتها فقط در بعد اقتصادی تعریف نمیشوند و ثمرههای انعقاد یک قرارداد میتواند سیاسی، اجتماعی، راهبردی و تأمینکننده اهداف کلان در بلندمدت باشند و افزونبر منافع اقتصادی کوتاهمدت، بهطور غیرمستقیم و در دراز مدت منافع اقتصادی هنگفتی در بخشهای دیگری ایجاد میکنند. باید توجه داشت که از نفت میتوان بهعنوان یک ابزار سیاسی بهره گرفت، اما صنعت نفت را نباید سیاسی اداره کرد.
✔️تحول در نظام #قراردادهای نفتی ایران بیشتر به علت بیثباتی مدیریتی کند است. سیاسیکاری و بیثباتی، دو آفتی است که در سالهای گذشته به صنعت نفت لطمه زده است. از طرفي حذف نيروهاي با تجربه و با صلاحيت و جايگزيني آنان با نيروهاي كم تجربه، در بسياري موارد از علل از دست دادن بسياري از ظرفيتها و فرصتها شده است.
✔️به نظر بنده، اگر پول داشته باشیم یا بتوانیم آن را تأمین کنیم مناسبترین شیوه اجرای طرحهای صنعت نفت ایران، به روش «EPCC» (مهندسی، خرید و اجراو راه اندازی) است و برای جذاب کردن این نوع قراردادها، باید مفاد آن به گونهای طراحی شود که ضمن تأمین و تضمین منافع ما، به طرف پیمانکار هم درصد بیشتري از کشورهای دیگر منطقه، دستمزد و پاداش پرداخت شود. به زبان ديگر يا خودمان پول بدهيم و در چارچوب قراردادهاي خريد خدمت، #پروژهها را اجرا كنيم، و خدمات شركتهاي توانمند بينالمللي را در طرحهاي صنعت نفت به كار بگيريم یا از گزينه مناسب دیگر با اصلاح و بهبود قراردادهاي #بيع متقابل؛ شرایط جذب سرمايه و دانش مديريت براي توسعه سريعتر صنعت فراهم کنیم.
✔️#هزینه غلبه بر تحریم نیز، بكاربردن تدبير بيشتر، حرکت بر مدار اندیشه و انجام کارهاي حرفهای است. انعقاد قراردادهای کارآمد و اعطای بعضی از امتیازها به شرکتهای صاحب دانش و سرمایه بینالمللی در #قراردادها با حفظ منافع ملی، میتواند بستر مناسبی را برای بهبود، ارتقا و شتاببخشی به فرآیند توسعه در صنعت نفت فراهم کند، البته باید یک گروه حقوقی و قراردادی زبده و کارآزموده که بر موضوعهای صنعت نفت و همچنین فنون مذاکره تسلط دارند، در انعقاد قراردادهای نفتی دخیل باشند
متن كامل در لينك زير:
http://m.asrenaft.com/fa/doc/interview/15810/زنگ-خطر-حذف-نيروهاي-باتجربه-عقد-قرارداد-تیم-زبده-می-خواهد
@asrenaftcom
زنگ خطر حذف نيروهاي باتجربه/ عقد #قرارداد، تیم زبده میخواهد
✔️عقد یک قرارداد، مدل صفر و یک ندارد، بلکه تدبیر و یک نوع هوشمندی عاقلانه و مسئولانه را میطلبد تا با توجه به شرایط کشور بهترین منافع را تأمین کند، از سوی دیگر باید توجه کرد که منفعتها فقط در بعد اقتصادی تعریف نمیشوند و ثمرههای انعقاد یک قرارداد میتواند سیاسی، اجتماعی، راهبردی و تأمینکننده اهداف کلان در بلندمدت باشند و افزونبر منافع اقتصادی کوتاهمدت، بهطور غیرمستقیم و در دراز مدت منافع اقتصادی هنگفتی در بخشهای دیگری ایجاد میکنند. باید توجه داشت که از نفت میتوان بهعنوان یک ابزار سیاسی بهره گرفت، اما صنعت نفت را نباید سیاسی اداره کرد.
✔️تحول در نظام #قراردادهای نفتی ایران بیشتر به علت بیثباتی مدیریتی کند است. سیاسیکاری و بیثباتی، دو آفتی است که در سالهای گذشته به صنعت نفت لطمه زده است. از طرفي حذف نيروهاي با تجربه و با صلاحيت و جايگزيني آنان با نيروهاي كم تجربه، در بسياري موارد از علل از دست دادن بسياري از ظرفيتها و فرصتها شده است.
✔️به نظر بنده، اگر پول داشته باشیم یا بتوانیم آن را تأمین کنیم مناسبترین شیوه اجرای طرحهای صنعت نفت ایران، به روش «EPCC» (مهندسی، خرید و اجراو راه اندازی) است و برای جذاب کردن این نوع قراردادها، باید مفاد آن به گونهای طراحی شود که ضمن تأمین و تضمین منافع ما، به طرف پیمانکار هم درصد بیشتري از کشورهای دیگر منطقه، دستمزد و پاداش پرداخت شود. به زبان ديگر يا خودمان پول بدهيم و در چارچوب قراردادهاي خريد خدمت، #پروژهها را اجرا كنيم، و خدمات شركتهاي توانمند بينالمللي را در طرحهاي صنعت نفت به كار بگيريم یا از گزينه مناسب دیگر با اصلاح و بهبود قراردادهاي #بيع متقابل؛ شرایط جذب سرمايه و دانش مديريت براي توسعه سريعتر صنعت فراهم کنیم.
✔️#هزینه غلبه بر تحریم نیز، بكاربردن تدبير بيشتر، حرکت بر مدار اندیشه و انجام کارهاي حرفهای است. انعقاد قراردادهای کارآمد و اعطای بعضی از امتیازها به شرکتهای صاحب دانش و سرمایه بینالمللی در #قراردادها با حفظ منافع ملی، میتواند بستر مناسبی را برای بهبود، ارتقا و شتاببخشی به فرآیند توسعه در صنعت نفت فراهم کند، البته باید یک گروه حقوقی و قراردادی زبده و کارآزموده که بر موضوعهای صنعت نفت و همچنین فنون مذاکره تسلط دارند، در انعقاد قراردادهای نفتی دخیل باشند
متن كامل در لينك زير:
http://m.asrenaft.com/fa/doc/interview/15810/زنگ-خطر-حذف-نيروهاي-باتجربه-عقد-قرارداد-تیم-زبده-می-خواهد
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - زنگ خطر حذف نيروهاي باتجربه/ عقد قرارداد، تیم زبده میخواهد
عصر نفت: در مذاکره و عقد قرارداد، باید از نیروهای متخصص، زبده و کارآمد استفاده کرد/ عقد قرارداد، مدل صفر و یک ندارد، تدبیر و هوشمندی عاقلانه و مسئولانه میطلبد/ فرصتسوزی با حذف نيروهاي با تجربه و با صلاحيت و جايگزيني آنان با نيروهاي كم تجربه/ پول باشد، مناسبترین…