رو به روی من فقط تو بودهای
از همان نگاه اولین
از همان زمان که آفتاب
با تو آفتاب شد
از همان زمان که کوه استوار
آب شد
از همان زمان که جستجوی عاشقانه مرا
نگاه تو جواب شد ...
#محمدرضا _عبدالملکیان
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
از همان نگاه اولین
از همان زمان که آفتاب
با تو آفتاب شد
از همان زمان که کوه استوار
آب شد
از همان زمان که جستجوی عاشقانه مرا
نگاه تو جواب شد ...
#محمدرضا _عبدالملکیان
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
بر باغِ ما ببار
بر باغ ما که خندهی خاکستر است و خون
باغِ درختْمردان
این باغِ باژگون
ما در میانِ زخم و شب و شعله زیستیم
در تورِ تشنگی و تباهی
با نظمِ واژههای پریشان گریستیم
در عصرِ زمهریری ظلمت
عصری که شاخِ نسترن آنجا
گر بیاجازه برشکفد ، طرحِ توطئهست
عصر دروغهای مقدّس
عصری که مرغِ صاعقه را نیز
داروغه و دروغْدرایان
میخواهند
در قاب و در قفس
بر باغِ ما ببار
بر داغِ ما ببار
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
بر باغِ ما ببار
بر باغ ما که خندهی خاکستر است و خون
باغِ درختْمردان
این باغِ باژگون
ما در میانِ زخم و شب و شعله زیستیم
در تورِ تشنگی و تباهی
با نظمِ واژههای پریشان گریستیم
در عصرِ زمهریری ظلمت
عصری که شاخِ نسترن آنجا
گر بیاجازه برشکفد ، طرحِ توطئهست
عصر دروغهای مقدّس
عصری که مرغِ صاعقه را نیز
داروغه و دروغْدرایان
میخواهند
در قاب و در قفس
بر باغِ ما ببار
بر داغِ ما ببار
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
تمام دل خوشی ام شور عاشقانه ی توست
دو چشم منتظرم تا همیشه خانه ی توست
تو صبر گفتی و، من خسته از شکیبایی
تمام زندگی ام، غرق در بهانهی توست...
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
دو چشم منتظرم تا همیشه خانه ی توست
تو صبر گفتی و، من خسته از شکیبایی
تمام زندگی ام، غرق در بهانهی توست...
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
اگر تو نبودی،
این کوچه با کدام بهانه بیدار میشد
و این شب با کدام قصه میخوابید؟!
#محمدرضا_عبدالملکیان
شبتون پرستاره دوستان❣
این کوچه با کدام بهانه بیدار میشد
و این شب با کدام قصه میخوابید؟!
#محمدرضا_عبدالملکیان
شبتون پرستاره دوستان❣
.
ندانم کجا می کشانی مرا؟
سوی آسمان،
یا به خاموش خاک
و یا جانب نیروانا و نور
کجا می کشانی نهانی مرا؟
تو ای جادوی ظلمت جاودان
تو ای راز پنهان ز هر جست و جو
که آورد آدم تو را از بهشت
( چو میراثی از بهر فرزندگان)
کجا می بری از نهان جای خاک
در آن هجرت جاودانی مرا؟
نیم در هراس از تو، ای ناگزیر!
ندانم کجا می کشانی مرا؟
ندانم کجا
لیک دانم،
یقین
کزین تنگنا می رهانی مرا.
ز سنگینی کوله بار وجود
سبک داری ام دوش و
آسوده سار
بری سوی بی سوی خویشم نهان
چه بزمی ست آن میهمانی مرا؟
نقابیت بر روی و همراه من
همی آیی و با تو تنه نیم
ولی کاش می شد بدانم کجا
نقابت ز رخساره یک سو شود
در آن لحظه ی ناگهانی مرا؟
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
ندانم کجا می کشانی مرا؟
سوی آسمان،
یا به خاموش خاک
و یا جانب نیروانا و نور
کجا می کشانی نهانی مرا؟
تو ای جادوی ظلمت جاودان
تو ای راز پنهان ز هر جست و جو
که آورد آدم تو را از بهشت
( چو میراثی از بهر فرزندگان)
کجا می بری از نهان جای خاک
در آن هجرت جاودانی مرا؟
نیم در هراس از تو، ای ناگزیر!
ندانم کجا می کشانی مرا؟
ندانم کجا
لیک دانم،
یقین
کزین تنگنا می رهانی مرا.
ز سنگینی کوله بار وجود
سبک داری ام دوش و
آسوده سار
بری سوی بی سوی خویشم نهان
چه بزمی ست آن میهمانی مرا؟
نقابیت بر روی و همراه من
همی آیی و با تو تنه نیم
ولی کاش می شد بدانم کجا
نقابت ز رخساره یک سو شود
در آن لحظه ی ناگهانی مرا؟
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
.
در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های تُرد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سَحَر
در کوچه های خامُش و خلوت نجویمش
یا...
با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش!
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های تُرد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سَحَر
در کوچه های خامُش و خلوت نجویمش
یا...
با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش!
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.
مینو پناهپور📝
Khosro Shakibaei – Ziba
زیبا! هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید، دلتنگی مرا
زیبا! هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو میچرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچههای محبت را
با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دلها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که تُردی بالایت
در تندباد عشق نلرزد
زیبا! آنگونه عاشقم
که حرمت مجنون را
احساس میکنم
آنگونه عاشقم
که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم
که هر نفسم شعر است
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبا
کنار حوصلهام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز میشوم
زیبا! ستارههای کلامت را
در لحظههای ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود و عشق بچرخانم
بر حول این مَدار
زیبا! زیبا…
تمام حرف دلم این است
من عشق را
به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا...
#محمدرضا _عبدالملکیان
@minoo_panahpour📝
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید، دلتنگی مرا
زیبا! هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو میچرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچههای محبت را
با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دلها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که تُردی بالایت
در تندباد عشق نلرزد
زیبا! آنگونه عاشقم
که حرمت مجنون را
احساس میکنم
آنگونه عاشقم
که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم
که هر نفسم شعر است
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبا
کنار حوصلهام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز میشوم
زیبا! ستارههای کلامت را
در لحظههای ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود و عشق بچرخانم
بر حول این مَدار
زیبا! زیبا…
تمام حرف دلم این است
من عشق را
به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا...
#محمدرضا _عبدالملکیان
@minoo_panahpour📝
♡🪴♡
آسمان را بگویم که امشب
یاسهای رهِ کهکشان را
بر سر رهگذارت فشاند.
یک سبد لاله
از تازهتر باغِ سرخِ شفق
در کنارت نشاند.
شب بخیر
ای دو دریای روشن!
شب بخیر
ای دو دریای خاموش!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
@minoo_panahpour📝
.
آسمان را بگویم که امشب
یاسهای رهِ کهکشان را
بر سر رهگذارت فشاند.
یک سبد لاله
از تازهتر باغِ سرخِ شفق
در کنارت نشاند.
شب بخیر
ای دو دریای روشن!
شب بخیر
ای دو دریای خاموش!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
@minoo_panahpour📝
.
♡🪴♡
حالا که رفته ای
پرندهای آمده است در حوالیِ همین باغِ رو به رو
هیچ نمیخواهد
فقط می گوید:
کو...کو...!؟
حالا که رفته ای
گلدانِ کنارِ پنجره خالی است
بر میگردم
از پیراهنت گُلی میچینم
این گونه بهتر است
خاطرهها پیر نمیشوند
حالا که رفته ای
نه باد میآید و
نه برگی دست تکان میدهد
انگار
زمان متوقف شده است برای من
که بی کلید
پشتِ همه درها ماندهام
حالا که رفته ای
نامت را بر سنگی مینویسند
و به همین سادگی
زمستان آغاز میشود
حالا که رفته ای
گمان نمیکنم برگردد
همان ابرِ آبی پوش
که میآمد بر بالای کوهستان
تو را نگاه کند
حالا که رفته ای
بهانه ی خوبی است
شب
سکوت
کویر
فقط
صدای این هق هق را کم کنید...
#محمدرضا_ عبدالملکیان
حالا که رفته ای
پرندهای آمده است در حوالیِ همین باغِ رو به رو
هیچ نمیخواهد
فقط می گوید:
کو...کو...!؟
حالا که رفته ای
گلدانِ کنارِ پنجره خالی است
بر میگردم
از پیراهنت گُلی میچینم
این گونه بهتر است
خاطرهها پیر نمیشوند
حالا که رفته ای
نه باد میآید و
نه برگی دست تکان میدهد
انگار
زمان متوقف شده است برای من
که بی کلید
پشتِ همه درها ماندهام
حالا که رفته ای
نامت را بر سنگی مینویسند
و به همین سادگی
زمستان آغاز میشود
حالا که رفته ای
گمان نمیکنم برگردد
همان ابرِ آبی پوش
که میآمد بر بالای کوهستان
تو را نگاه کند
حالا که رفته ای
بهانه ی خوبی است
شب
سکوت
کویر
فقط
صدای این هق هق را کم کنید...
#محمدرضا_ عبدالملکیان
♡🪴♡
اگر تو نبودی،
این کوچه
با کدام بهانه بیدار میشد
و این شب
با کدام قصه میخوابید...؟!
#محمدرضا_عبدالملکیان
✨𝑮𝒐𝒐𝒅 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕✨
اگر تو نبودی،
این کوچه
با کدام بهانه بیدار میشد
و این شب
با کدام قصه میخوابید...؟!
#محمدرضا_عبدالملکیان
✨𝑮𝒐𝒐𝒅 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕✨
Ashke Mahtab
Mohammadreza Shajarian
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مکش دریا به خون، پروا کن ای دوست...
قطعه "اشک مهتاب" با صدای استاد #محمدرضا_شجریان
شاعر: #سیاوش_کسرایی
آهنگساز: #حسن_یوسف_زمانی
از آلبوم "خزان"
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مکش دریا به خون، پروا کن ای دوست...
قطعه "اشک مهتاب" با صدای استاد #محمدرضا_شجریان
شاعر: #سیاوش_کسرایی
آهنگساز: #حسن_یوسف_زمانی
از آلبوم "خزان"