ॐ مزه ملکوت ॐ
734 subscribers
8.15K photos
145 videos
12 files
96 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 نابودی جسم و جاودانگی روح 🍥

یکی از بزرگترین دغدغه‌های انسان در طول حیاتش مسأله جاودانگی و فناناپذیری است. همه ادیان اعم از ادیان باستانی و زنده جهان معتقدند که مرگ پایان حیات انسان نیست. به عنوان مثال در قرآن 113 بار از معاد و چگونگی آن سخن گفته شده است. معنای ظاهری اصطلاح جاودانگی «نا-مردن» است و با این واقعیت که همه انسانها می‌میرند سازگار نیست. اگر جاودانگی به معنای ظاهری کلمه ممکن باشد باید پس از مرگ، بخشی از وجود ما بتواند زنده بماند. بسیاری از افراد این بخش را روح می‌نامند. وقتی که بدن می‌میرد، نفسی که ما هستیم در قلمرو دیگری از وجود به حیات خود ادامه می‌دهد. در این پست مباحث مربوط به جاودانگی را تحت دو عنوان دلایل اثبات جاودانگی و چگونگی جاودانگی مطرح می‌نمایم.

دلایل اثبات جاودانگی روح :

الف: دیدگاه فلاسفه غربی :
1- دلیل متافیزیکی: بدن چون مرکب از اجزای مختلف است تجزیه و نابود می‌شود اما روح چون موجودی واحد و بسیط است، تجزیه نمی گردد و با مرگ تن جاودان باقی می‌ماند. دلیل بسیط بودن روح آن است که روح موجودی مجرد است و هر چه مجرد باشد لاجرم بسیط نیز هست. این دلیل مورد قبول اکثر فلاسفه روح گرا از جمله سقراط و افلاطون می‌باشد.

2-دلیل اخلاقی: این دلیل از سوی کانت بیان شده و بطور خلاصه می‌گوید چون عدالت در این دنیا به طور کامل اجرا نمی‌شود، جهانی دیگر با داوری دادگری خواهد بود که از روی عدالت حکم می‌راند و روح انسان برای اینکه عدالت در مورد آن اجرا شود، جاویدان خواهد ماند .

ب: دیدگاه فلاسفه اسلامی :
1-دیدگاه ابن سینا: وی قائل به عدم فساد و نابودی روح است و چنین استدلال می‌کند که روح اگر نابود شود باید قوه و قابلیت فساد داشته باشد.(مقدم) روح قوه فساد ندارد. (تالی) در نتیجه نابود نمی‌شود. توضیح تالی برهان اینگونه است که هر امر فسادپذیری که الان موجود است، فعلیت بقا دارد. روشن است که قوه فساد و فعلیت بقا دو امر مغایر هم‌اند. پس یا در اشیا مرکب یافت می‌شوند یا در امور بسیطی که در امورمرکب قرار دارند. زیرا چیزی که هم قوه فساد دارد و هم فعلیت بقا، باید دو جهت داشته باشد؛ یعنی مرکب باشد. روح از آنجا که بسیط است یا قوه فساد دارد یا فعلیت بقا. امری که فقط قوه فساد داشته باشد، اصلاً موجود نمی‌شود. پس نفس قوه فساد ندارد و هرگز فاسد نمی‌شود. بوعلی در اشارات با بیان ساده‌تری به اثبات این مطلب می‌پردازد که جایگاه صور معقول و مجرد روح و نفس انسان است، پس نفس هم مجرد است. همین طور رابطه نفس و بدن، رابطه وجودی نیست، بلکه بدن ابزار نفس است. بنابراین، مرگ بدن، ضرری به این جوهر نمی‌رساند.

2- دیدگاه شیخ اشراق : شیخ اشراق دلایل متعددی مبنی بر بقای روح آورده، که یک صورت آن را به طور خلاصه بیان می کنیم. نفس بالفعل موجود است و هر چیزی که نابود می‌شود و از بین می‌رود حتماً داری قوه فنا است و چون نفس واحد است و «من حیث هی» بالفعل است و در شیء واحد بقا و فنا بالفعل وجود ندارد، پس نفس باقی است.

3- دیدگاه صدرالمتألهین : برهان وی براساس مبانی حکمت متعالیه و مبتنی بر نظریه «حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس» می‌باشد. برهان چنین است که نفس بر خلاف مجردات تام و نیز برخلاف اجسام، فقط یک عالم ندارد، بلکه دارای نشئه‌ها و عوالم وجودی مختلف است. از یک سو دارای نشئه تجرّدی و عقلانی است و از سوی دیگر وجودی در عالم طبیعت دارد که بر حسب آن حادث است و حدوث این نشئه از نشآت نفس، مسبوق به استعداد بدن می‌باشد. اما نفس در حرکت استکمالی خود به عالم تجرد وارد می‌شود و در پی این تبدل از عالم طبیعت می‌میرد و در عالم تجرد برانگیخته می شود. بدیهی است که این مرتبه از وجود نفس نیازی به بدن و احوال مادی آن ندارد. بنابراین نابودی بدن به نشئه عقلی نفس ضرری وارد نمی‌سازد، بلکه صرفاً موجب انعدام و فساد مرتبه تعلقی و طبیعی وجود نفس است و همین مرتبه، فانی نیز هست و پس از زوال بدن زایل می‌گردد. اما در کنار این مرتبه، نفس به مرتبه‌ای از وجود تجردی نایل می‌شود که به لحاظ همان مرتبه باقی است.

چگونگی جاودانگی روح نظریات ضعیف بقاء و جاودانگی :

الف: جاودانگی در آثار و خاطره‌ها : طبق این معنا انسان‌ها در آثار و اشخاصی که از خود باقی می‌گذارند پس از مرگ باقی می‌مانند. مانند آثار هنرمندان، یا انجام تحوّلات تاریخی و سیاسی و یا اکتشافات علمی. راه دیگر تشکیل خانواده و تولید نسل است. افراد بسیاری مایلند فرزندشان پسر باشد تا نام خانوادگی خود و اجدادشان حفظ شود. این معنا وابسته به وجود اذهان دیگر و یاد یا فراموشی در آنها است.

🌲❄️🔮❄️🌲

#جاودانگی_روح #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
در مرتبه بعد به این نتیجه می‌رسد که به کار برنده غیر از به کار گرفته شده است. بعد می‌گوید آدمی یا روح است یا تن، یا روح و تن با هم. تن فرمان بر است اما نه از خود و نه از چیزی متحد از تن و روح. پس یا باید بگوییم آدمی هیچ نیست و یا فقط روح را انسان بدانیم .بعدها این نظریه توسط دکارت دوباره در فلسفه جدید مطرح شد. او نفس و بدن را دو جوهر مستقل از یکدگر می‌دانست. جوهر نفس را موجودی نامیرا و بی‌نیاز از بدن معرفی کرد که می‌تواند مستقل از بدن پس از جدائی از آن در هنگام مرگ، به حیات خود ادامه دهد. شخص واقعی، روح غیر مادی و با شعور است که احساس، اندیشه و ...دارد. طبق این نظریه ملاک هویت شخصی روح و حالت‌های نفسانی می‌باشد.

اشکال: مخالفان این نظریه معتقدند این نظریه هماهنگی و انسجام ندارد، چون معیار دقیقی برای تشخیص هویت شخصی و این‌همانی بیان نمی‌کند. چرا که روح های غیر مادی را نمی‌توان اثبات‌گر هویت شخصی دانست چون روح قابل مشاهده نیست و درنمی‌یابیم که چه کسی چه روحی دارد تا تشخیص دهیم این روح همان روح است. همچنین ملاک حافظه برای اثبات این‌همانی کافی نیست چون حافظه خطاپذیر است. علاوه بر این این دیدگاه قابل انطباق با دیدگاه ادیان آسمانی که جاودانگی انسان را روحی-جسمی می دانند نمی‌باشد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#جاودانگی_روح #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
3- نظریه همراهی روح با بدن مثالی این نظریه مربوط به ملاصدرا است. اما او به گونه‌ای متفاوت از شیخ اشراق به همراهی با بدن مثالی معتقد است. انسان از حیث جسمانی-روحانی دو مرحله از زندگی را تجربه می‌کند. در مرحله زندگی کنونی و مرحله اول، روح همراه بدن خاکی و همدم یک بدن مثالی است. پس از مرگ بدن خاکی، روح با بدن مثالی که حاصل شده از اعمال نیک اخلاقی و یا صفات نفسانی است، وارد عالم مثال می‌شود. تفاوت این نظریه با قبلی این است که بدن مثالی، جدای از بدن خاکی و روح نیست. و شباهت این است که بدن مثالی مادی نیست. در این نظریه بدنی که وارد عالم مثال می‌شود اکنون نیز با روح ارتباط دارد. این نظریه با اصول متافیزیکی خود ارتباط این دو بدن را توضیح می‌دهد و اینکه هویت شخصی در ناحیه بدن چگونه تامین می‌شود. طبق این اصول مقصد انسان در حرکت وجودی‌اش، تحوّل از وجود مادی کنونی به وجود صوری نهایی است و نسبت آن زندگی به این زندگی نسبت نقص به کمال است. بدن آن جهان عین بدن این جهان است نه غیر از آن و نه مثل آن. فقط با ضعیف یا قوی بودن از هم متمایز می‌شوند. همانگونه که در زندگی دنیایی، بدنِ دورانِ طفولیت از بدن دوران پیری و جوانی متمایز است، اما همه مراتب یک بدن محسوب می‌شوند. وجه قوت این دیدگاه آن است که آدمی با همه ساحتهای خود این جهان را ترک میکند طوریکه هیچ جزئی از حقیقتش باقی نمی ماند و کل هویت آدمی به عالم دیگر می رود..

4- نظریه لحوق بدن به روح مطرح کننده این نظریه مدرس زنوزی می باشد. طبق این نظریه، در زندگی اول هم بدن خاکی و هم مثالی داریم ولی ارتباط تدبیری روح با بدن خاکی موقت است. در زندگی دوم که با قطع ارتباط تدبیری روح با بدن خاکی آغاز می‌شود، روح در عالم مثال با بدن مثالی به سر می‌برد. در زندگی سوم، بدن خاکی به گونه‌ای بازسازی می‌شود که به مرتبه جدیدی از بدنیت مادی نایل می‌شود و روح بار دیگر با بدن مثالی مرتبط می‌شود. مطابق این دیدگاه مرحله میانی موقتی است که در آن ارتباط روح به طور کامل از بدن خاکی آن جدا نیست و روح پس از مرگ بدن خاکی بی ارتباط با جهان مادی نمی‌باشد، همانطور که در این جهان بی‌ارتباط با جهان‌های دیگر نیست. این نظریه شکل کامل شده نظریه قبل است و با آیات قران همخوانی بیشتری دارد.

دیدگاه مفسران و متکلمان اسلامی متکلمان اسلامی با توجه به آیات قرآنی معاد جسمانی را امری ضروری و از ضروریات دین می‌دانند زیرا ثواب و عقاب جسمی فقط با وجود بدن امکان پذیر است. علامه طباطبائی نیز معتقد است معاد بازگشت کامل اشیاء است. حال اگر وجود چیزی دارای مراتب باشد مراتبی که به نوعی با هم متحدند، در حقیقت در معاد تمام وجود آن بازگشته است. پس الحاق بدن انسان به روحش ضروری است. اگر بدن بعدی با بدن قبلی مقایسه شود، بدن آن جهانی عین بدن دنیوی انسان است.اما اگر خود انسان بعدی(با بدن بعدی) با انسان پیشین (با بدن پیشین) سنجیده شود، عین آن نه مثل آن خواهد بود. چون شخصیت انسان به روح اوست که در هر دو بدن یکی است. جاودانگی روح از دیدگاه قرآن قرآن سه مرحله از جاودانگی را برای انسان بیان مینماید: یک -برزخ: روح انسان پس از جدایی از بدن ابتدا در عالمی به سر می برد که از آن به برزخ تعبیر می کند و تا برپایی قیامت ادامه دارد. (مؤمنون: ایه صد ).

2- برخاستن بدنها از قبور در روز رستاخیز: مساله رستاخیز بدن انسانها و جسمانی بودن معاد به عنوان یک اصل قطعی در بسیاری از آیات بیان شده است. (عادیات: ایه نه ،حج : ایه هفت ،انفطار:ایه چهار ،یاسین ایه های پنجاه و دو ،پنجاه و پنج ،هفتادو هشت و نه ).

3- بدن اخروی متناسب با آخرت: با توجه به آیاتی که در مورد عذاب دوزخیان بیان می شود به دست می آید (نساء:پنجاه و شش ) که بدن اخروی انسان متناسب با عالم آخرت است چرا که فساد و نابودی ندارد. نتیجه گیری آنچه از بررسی آیات قرآنی فهمیده می شود این است که بدن اخروی ویژگی‌های بدن مادی را ندارد و تنها متناسب با نظام اخروی ایجاد می‌شود. بنابراین نظریات تناسخ و معاد صرفا روحانی یا صرفا جسمانی با آن تناسبی ندارد. اما دیدگاه معاد روحانی- جسمانی گر چه به طور کامل دیدگاه قرآنی را تبیین نمیکند اما از آنجا که با توجه به آیات و روایات طرح شده، سازگاری بیشتری با قرآن و روایات دارد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#جاودانگی_روح #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 آسیب شناسی حملات ماورایی (انواع حملات روحی -روانی) 🍥
💥قسمت هفتم

تسخیر روح:
دو نوع تسخیر روح وجود دارد که بایستی آن دو را از یکدیگر تفکیک کرد. یکی تسخیر روح توسط «روح فاقد تجسد» که در شخص خاصی حلول می کند و دیگری تسخیر روح تحت تاثیر شرایط حاکم و مکان خاص. چنین تسخیر روحی ، هر فردی را که به قدر کافی حساس باشد و به آن محل برود تحت تاثیر قرار می دهد. افراد غیر حساس ، مگر در مواردی که تاثیر محیط ، بسیار قوی باشد، ایمن هستند. برای اینکه شخص در معرض تسخیر روح قرار گیرد ، باید از نظر روانی سبکبار و بسیار حساس باشد. به همین دلیل است که کودکان ، و نژادهای رنگین پوست ، بیشتر از سایرین به تسخیر روح مبتلا می گردند. افراد بلغمی مزاج اکثرا از این عارضه ایمن هستند و مردمان شکاک و مادی گرا بیشتر از همه در امن هستند.

تذکر : در نظر داشته باشید که به جای واژه حمله از واژه «حلول» استفاده می کنم. چراکه چنین آشفتگی و پریشانی روانی لزوما نتیجه حمله عمدی نیست. همچنین حتما توجه داشته باشید که واژه و عبارت روح منظور کالبد اثیری (کالبد دوم) شخص است و به هیچ وجه مربوط به کالبد پنجم شخص (کالبد روحانی و روح فردی) اطلاق نمی شود. متاسفانه عده ای این موضوع بسیار مهم را به اشتباه ادراک می کنند و انگشت اتهام به سمت روح الهی انسان نشانه می گیرند. عزیزان بایستی بدانند که در متافیزیک و عرفان روح های پلید و شیطانی می توانند بر کالبدهای فیزیکی ، اثیری ، علی ، ذهنی و فوق ذهنی تسلط و دسترسی داشته باشند و کالبدهای روحانی ، کیهانی و نیروانی انسان (کالبدهای پنج و شش وهفت) از گزند و هجوم و حمله های سیاه و جادویی نیروهای منفی و شیطانی در امان هستند. کالبدهای اول تا چهارم (فیزیکی، اثیری ،علی، ذهنی و فراذهنی(اتریک)) حیطه دنیاهای مادی هستند و سه کالبد روحانی و کیهانی و نیروانیک در گستره دنیاهای معنوی قرار دارند که شیطان و کارگزارانش به هیچ وجه بر روی این سه منطقه دخل وتصرف نداشته و هیچگونه دسترسی و راه یابی به آن مناطق نداشته و نخواهند داشت.

🌲❄️🔮❄️🌲

#حملات_ماورایی #حملات_روحی_روانی #سایکیک #فراروانشناسی #تسخیر #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 تداخلات ذهنی مستقیم با سیستم‌های جاندار 🍥

قبلاً به آن PK زیستی گفته می‌شد . « در این روش ( DMILS ) به مطالعه تأثیرات اراده یک فرد بر موقعیت روانشناختی یک فرد در مکانی دیگر می‌پردازد . یک نوع از آزمایشات DMILS که گزارش آن متداول می‌باشد ، » احساس اینکه کسی به شما زل زده ‌است می‌باشد ." فرد زل زننده و فردی که قرار است به او زل زده شود در مکان‌های متفاوتی که عایق هستند قرار داده می‌شوند . آنگاه از فرد زل زننده خواسته می‌شود تا در دوره‌های زمانی خاصی از طریق اتصال ویدئویی مداربسته تداخل به فردی که در نقش دریافت کننده است یک چشمک ساده بزند . در همین اثنا فعالیت سیستم عصبی فرد مخاطب به طور خودکار و پیوسته بررسی می‌شود . روشی که فراروانشناسان مجموع داده‌های این آزمایش و آزمایش‌های DMILSمشابه را تفسیر کرده‌اند نشان می‌دهد که توجه یک فرد به سوی یک فرد دور از دسترس، یعنی فردی عایق می‌تواند به طور قابل توجهی سیستم عصبی فرد را فعال کرده و یا از فعالیت باز دارد !

🌲❄️🔮❄️🌲

#تداخل_ذهنی #نیروهای_سایکیک #پی_کی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #فراروانشناسی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
ذکر همین چند مورد نشان می دهد هیپنوتیزم ما را فرمانده روح و جسم خود می کند. انجام این امور و تصدی ما بر روح و جسممان موجب می شود که درخت خود باوری درون ما شکوفا شده و اعتماد به نفس بی سابقه ای در خود می یابیم و در سایه این خود باوری و با اجرای تکنیک های خودهیپنوتیزم به موفقیت در تمام امور زندگی می رسیم.

فوایدی که از یادگیری خودهیپنوتیزم عاید ما می شود آنقدر زیاد است که زمان شرح آنها بیشتر از زمان آموختن این علم می شود تا اینجا با فوایدی از این علم بصورت کلی آشنا شدید، امیدوارم این مطالب برای شما مفید بوده باشد و قسمتی از ابهامات ذهنیتان را برطرف کرده باشد .

🌲❄️🔮❄️🌲

#هیپنوتیزم #فراروانشناسی #متافیزیک_ماوراالطبیعه
#راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 خطرات بیداری کندالینی 🍥

عزیزانی که متافیزیک و مراقبه و بیداری کندالینی انجام می دهند حتما این تذکر بسیار مهم را مطالعه فرمایند.

☸️خطر ناشی از بیدار شدگی موقتی ذهن :

تذکر بسیار مهم :{{{{چون اکثر انسانهای متمدن ، کم و بیش از عقده ای رنج می برند که فروید آنرا (واپس زنی - repression) می نامد. چنین بیدار شدگی ذهن (subliminal ) احساس پریشانی و آشفتگی عمیقی را موجب می گردد. از این رو نباید بدون تامل ، به شخص یا مکانی که سبب ناآرامی ما می شود ، نسبت شر و شیطانی بدهیم. چه بسا این عدم آرامش صرفا به این دلیل باشد ، که نیروی روحی یاد شده ، بیش از آستانه ی تحمل ما ، فشار درونی ایجاد می کند و در نتیجه تعادل روانی مارا بر هم میزند.}}}

عزیزانی که درگیر فشارهای ذهنی مکرر و عدم تعادل روحی_روانی می باشند، بخصوص کسانی که یوگا و مدیتیشن کار می کنند و درصدد بیدار کردن کندالینی و آگاهی خود هستند، لطفا این نکته را دقیقا مد نظر داشته و بذل توجه فرمایید.

{{همانطور که بارها توضیح داده ام انسان هفت کالبد دارد و تمامی این کالبدها حدفاصلی با کالبد قبل و بعد خود دارند، که مانع از تداخل انرژی و فرکانس آن با دیگر کالبدها می شود. در اختلالات روانی ناشی از بیدار شدگی موقت ذهنی یا (ساتوری) ، که از طرق مختلف می تواند اتفاق افتد ، این دیوارهای محافظ و حد فاصل بین « کالبدهای فیزیکی ، اثیری ، علی و ذهنی و فوق ذهنی » فرو ریخته و آگاهی وساختارهای منسجم فرکانسی تمامی این کالبدها را بهم ریخته و در دیگر کالبدها ادغام می کند و در نتیجه اختلالات (روحی-روانی ) را برای شخص ایجاد می کند. این عدم تعادل روانی از آن جهت اتفاق می افتد که شخص بیدار شده تحت تاثیر شدید انتقال انرژیایی از دنیای بیرون مانند (انرژی مکان ، یا انتقال انرژی ازشخص دیگر (شاکتی پات) و یا استفاده از مواد مخدر ، روانگردان و غیره) قرار می گیرد و چون بیدارشدگی ذهنی شخص مورد نظر ، توسط انجام وظایف روحانی(سادنا )و تمرینات معنوی بصورت خودآگاه صورت نگرفته و آگاهی کالبدها را به ترتیب کسب نکرده است ، کل نظام روحی-روانی او بهم می ریزد و فشارهای بسیار شدیدی برساختار روان-تنی فرد مورد نظر ایجاد می کند. (بیدار کردن کندالینی با روش های غیر تخضی و گاه تخصصی که بدون پیشرفت معنوی کامل و عدم تسلط آگاهانه حقیقت جو بر نیروهای بیدار شده در درون اتفاق می افتد ، می تواند همین عدم تعادل روحی-روانی را ایجاد کند و خطرناک باشد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#بیدارشدگی_ذهن #فراروانشناسی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #مراقبه #کندالینی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 ضمیر ناخود آگاه و عالم برزخ 🍥

در علم فیزیک قانونی وجود دارد به نام بقای انرژی این قانون بیان می کند که انرژی هیچگاه از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگر تغییر شکل می دهد.

انرژی های انسان نیز بخش مهمی از روح و جسم او را شکل می دهند که همیشه در حال کاهش یا افزایش هستند اما از بین نمی روند، تغییرات زیستی حوادث زندگی تفکرات و هر محرکی در این عالم ماده می تواند انرژی ها را کاهش یا افزایش دهد و یا آنها را به حالتی دیگر تبدیل کند حال سوال اینجاست انرژی های بدن مرده به کجا می روند؟ قطعا جا به جایی انرژی در حالت مرگ باید انجام شود، زیرا انرژی ها برای ادامه فعالیت خود نیاز به جسم فعال و متحرک دارند، بنابراین این انرژی ها وارد یک موجود غیر مادی می شوند که قالب برزخی فرد را تشکیل می دهد.

شخص در قالب جدید خود به فعالیت های معنی دار ادامه می دهد؛ انرژی های عالم غیر مادی تغییرات ویژه ای پیدا می کنند، زیرا زمان و مکان تعریف دیگری پیدا می کند؛ به عنوان مثال اشخاص قدرت هایی مانند صحبت از طریق ذهن را تجربه می کنند، روند تکامل نیز پایان نمی پذیرد و دلیل آن می تواند حسرت ها، عقده ها و امیالی باشد که شخص آنها را از عالم ماده به اعمال روح خود منتقل کرده و در قسمت ضمیر ناخود آگاه شخص باقی مانده اند؛ به نظر ضمیر ناخود آگاه بر انرژی ها تاثیرات عمیقی می گذارد و شخص برزخی آن را در عالم غیر مادی نیز احساس می کند؛ به عنوان مثال : شخصی که در گذشته به علت تحقیر والدین سال ها ناکام بودن را احساس می کرد در عالم غیر مادی نیز این درد ناکامی باقی می ماند و این نتیجه تاثیرات ضمیر ناخود آگاه بر انرژی ها دارد؛ بنابراین می توان پذیرفت که انرژی ها حامل احساسات و تجارب گذشته ما هستند که دو عالم به هم متصل هستند.

ضمیر ناخود آگاه در برزخ به ما دستوراتی می دهد تا بتوانیم عقده ها و امیال سرکوب شده را جبران کنیم؛ به نظر نیروهای قدرتمندی در قالب جدید ما شکل می گیرد و ما با فعالیت های معنی دار که هنوز تصویر مبهمی در ذهن مان از آنها داریم می توانیم دست به جبران سازی بزنیم و شخص در ثبات آرامش برزخی قرار می گیرد.

🌱🌸🔮🌸🌱

#ضمیر_ناخودآگاه #برزخ #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 اكسوماتيک Ecsomatic، (برونفکنی/ فرافکنی) 🍥

خارج شدن و خارج نمودن روح از بدن يكي از مباحث متافيزيك است كه بسياري از افراد تمايل شديدي در وقوع ارادي و آگاهانه آن دارند؛ اکسوماتیک خارج نمودن روح خويش از جسم خود بطور موقت و سفر به مكان هاي مورد علاقه و يا ديدن افراد دلخواه خويش است.

☸️ خروج روح از بدن به دو گونه متفاوت صورت مي گيرد:
1- خروج روح از بدن بدون اراده و ناخواسته
2- خارج نمون روح از بدن با اراده و هوشيارانه.

خروج روح بصورت ناآگاهانه هميشه و در موارد احوالات متفاوت امكان پذير است، مانند زماني که در اثر فعاليت بدني پرفشار شخص در خواب قدم مي زند. در اين گونه موارد روح در موقعيت و شرايط بخصوصي قرار مي گيرد كه بطور طبيعي از بدن خارج مي شود، البته اصطلاحاتي كلي در مورد خروج آگاهانه و ناآگاهانه چون پاراسوماتيك و آسوماتيك و پالوكيشن و اكسوماتيك در خروج روح از کالبد مادي وجود دارد که از حوصله اين نوشتار خارج مي باشد .

☸️ مراحل فکری و ذهنی در حالت اکسوماتیک:

معمولاً افراد در شرایط اکسوماتیک گزارش کرده اند که قوۀ فکری و ذهنی آنان نه تنها دچار اختلال نشده بلکه اغلب اوقات گفته اند که پتانسیل قوۀ درک آنان نیز افزایش یافته است، حتی بعضی ها صریحاً گفته اند که قوۀ درک آنان در آن حالت نسبت به شرایط عادی از کیفیت بهتری برخوردار بوده است. از طرف دیگر گاهی در میان کسانی که بصورت اختیاری اقدام به تجربه نموده اند گفته اند که دچار نوعی گیجی یا تیرگی شعور شده اند یا احتمالاً دچار اختلالی در عمل تمرکز حواس گردیده اند. چنین عوارضی را می توان در ارتباط با عدم پایداری حالت اکسوماتیک دانست و در این شرایط شخص مجبور می شود که به حالت طبیعی خود باز گردد.

ولی اشخاصی که بطور غیر ارادی تجربیات اکسوماتیک برایشان پیش می آید، معتقدند که آنان بسیاری از موارد مربوط به تجربه را در آن حالت به کار نمی گیرند و از طرف دیگر بر خلاف افراد بالا دچار هیچگونه تیرگی شعور یا عوارض دیگر نگردیده اند. نمونه ای که در زیر می آید تجربۀ بارز و برجسته ای از این موضوع است:

همچنانکه در حالت عادی در هر زمان ممکن است بدنبال افکار منطقی یک رشته افکار خیالی یا تصورات غیر واقعی ظاهر شوند در این جا نیز افکار خیالی به دنبال سکانس های معمولی پدیدار می گردند.

من در آن موقعیت باحالت عادی قادر به فکر کردن و بخاطر آوردن بودم. نیروی استدلال من کاملاً طبیعی و عادی بود. مثل هر وقت دیگر در زندگی ام فکری روشن و آزاد داشتم.

قوۀ درایت و عقل من بیش از هر زمان دیگر فعال و آماده بود. افکار و اندیشه ها چون برق و آنی به فکر انسان خطور می کرد. فکر و اندیشۀ من از هر زمان دیگر روشن تر و فعال تر بود.

گزارشاتی دال بر وجود سکانس هایی از انکار و اندیشه های تحلیل گرایانه توسط این گونه افراد داده شده است که البته بدان معنی نیست که گفته شود وضعیت و نحوۀ تفکر و تعقل آنها دچار اختلال یا آسیب گردیده است. به نظر می رسد که افراد در حالت اکسوماتیک مایل نیستند که خود را درگیر افکار تحلیل گرایانه ای بکنند که نتوانند از عهدۀ آن بر آیند.

در این جا نکته ای را که باید یاد آوری کرد این است که یک فرد در شرایط معمولی و عادی خیلی از ماجراها و پیشامدهای معمولی و احتمالاً بسیاری از سکانس تحلیل گرایانه و غیر ارادی از اینکه مبادا قوۀ درک وی دچار اختلال شده باشد بروز نمی کند.

به نظر می رسد اشخاص در حالت اکسوماتیک توانایی در بخاطر آوردن معیارها و فاکتورهای مؤثر در عمل متقابل بین اشیای فیزیکی و مادی با دنیای تجربه اکسوماتیک و ارتباط آن با امور جاری باشند. در شرایط خاصی احتمال دارد که فرد بتواند تصمیمات و برنامه های آتی خویش را بر اساس موارد ذکر شده در فوق برنامه ریزی و یا حتی بر اساس آن برنامه اقدام نماید.

🌱🌸🔮🌸🌱

#اکسوماتیک #برون_فکنی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot