🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 کندالینی 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
به گفته راماکریشنا، حکیم و یوگی بزرگ هند، زمانی که شخص خداوند را عاشقانه دوست دارد و او را با همه قلبش می پرستد و اشتیاقی عظیم و سوزان برای خدا و رسیدن به او دارد، کندالینی اش دیگر نمی تواند خفته بماند. کندالینی در او بیدار می شود و به سوی بالاترین آگاهی، شعف، و تجربه الوهیت حرکت می کند و شخص را به سرمنزل اعلی و بالاترین اتصال با الوهیت (ذات) هدایت می کند.
رسیدن به خدا از طریق عشق و تسلیم به او، افرادی را که از تمام قیود و زنجیرهای زندگی آزاد هستند جذب می کند.
در کسانی که فاقد خویشتنداری و تسلط بر حواس و افکار هستند، تحریک کندالینی و فشار حاصل از آن بیشتر از آن است که بتوانند تحمل کنند. دراین صورت تحریک و بیداری شاکتی مایه رنج و عذابشان خواهد بود.
کندالینی یا شاکتی قدرتی است که هم می تواند برای سلامت شخص استفاده شود وهم برای بیماری وی. اگر شخص در اثر بیدار شدن کندالینی غرور پیدا کند، این غرور باعث ضعف وی می شود و روز به روز ضعف در وی تشدید می گردد. در این صورت باید چنین شخصی را از ادامه کار بازداشت.
غرور اولین دلیل سقوط است، که در حالتهای شدید سبب خودکشی می گردد.
جالب است که به تجربه ای در مورد پیشرفت کندالینی یا به فعالیت انداختن آن توجه کنیم.
فعالیت اصلی در طی خواب انجام می شود. آنچه در ابتدا ظاهر می شود شامل آمادگی ستون فقرات، یعنی حرکت امواج کندالینی از پایین ستون فقرات تا بالای سر است. بعدها این آماده سازی در طول روز هم ادامه پیدا می کند. در قسمت پایین ستون فقرات آتش کندالینی به صورت حلقه است.
با تمرکز براین نقطه، و در نتیجه تمرکز برآتش درون کندالینی، کندالینی شروع به فعالیت و حرکت می کند. در واقع مانند آن است که سوخت مناسبی جهت حرکت به آن داده می شود. اما برای انجام دادن این حرکت باید از قبل به شخص تعلیماتی داده شود، زیرا اثر حرکت بی موقع فاجعه آمیز خواهد بود، حتی اگر این حرکت به صورت درست انجام گیرد.
انحلال تدریجی آتش کندالینی که به صورت کروی در پایین ستون فقرات قرار دارد، به علت انرژی اصطکاکی خود آتش صورت می گیرد. این آتش به گرما تبدیل می شود و فعال می گردد و می سوزد و سبب می شود آتش کروی کندالینی در پایین ستون فقرات به خورشیدی تابان تبدیل گردد. این خورشید گرما را در تمام جهات پخش می نماید، و بدن مادی آن را احساس می کند. این گرما بعضی مواقع آن قدر شدید می شود که گویی شخص در میان شعله های آتش قرار دارد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#کندالینی #آتش_زندگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 کندالینی 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
به گفته راماکریشنا، حکیم و یوگی بزرگ هند، زمانی که شخص خداوند را عاشقانه دوست دارد و او را با همه قلبش می پرستد و اشتیاقی عظیم و سوزان برای خدا و رسیدن به او دارد، کندالینی اش دیگر نمی تواند خفته بماند. کندالینی در او بیدار می شود و به سوی بالاترین آگاهی، شعف، و تجربه الوهیت حرکت می کند و شخص را به سرمنزل اعلی و بالاترین اتصال با الوهیت (ذات) هدایت می کند.
رسیدن به خدا از طریق عشق و تسلیم به او، افرادی را که از تمام قیود و زنجیرهای زندگی آزاد هستند جذب می کند.
در کسانی که فاقد خویشتنداری و تسلط بر حواس و افکار هستند، تحریک کندالینی و فشار حاصل از آن بیشتر از آن است که بتوانند تحمل کنند. دراین صورت تحریک و بیداری شاکتی مایه رنج و عذابشان خواهد بود.
کندالینی یا شاکتی قدرتی است که هم می تواند برای سلامت شخص استفاده شود وهم برای بیماری وی. اگر شخص در اثر بیدار شدن کندالینی غرور پیدا کند، این غرور باعث ضعف وی می شود و روز به روز ضعف در وی تشدید می گردد. در این صورت باید چنین شخصی را از ادامه کار بازداشت.
غرور اولین دلیل سقوط است، که در حالتهای شدید سبب خودکشی می گردد.
جالب است که به تجربه ای در مورد پیشرفت کندالینی یا به فعالیت انداختن آن توجه کنیم.
فعالیت اصلی در طی خواب انجام می شود. آنچه در ابتدا ظاهر می شود شامل آمادگی ستون فقرات، یعنی حرکت امواج کندالینی از پایین ستون فقرات تا بالای سر است. بعدها این آماده سازی در طول روز هم ادامه پیدا می کند. در قسمت پایین ستون فقرات آتش کندالینی به صورت حلقه است.
با تمرکز براین نقطه، و در نتیجه تمرکز برآتش درون کندالینی، کندالینی شروع به فعالیت و حرکت می کند. در واقع مانند آن است که سوخت مناسبی جهت حرکت به آن داده می شود. اما برای انجام دادن این حرکت باید از قبل به شخص تعلیماتی داده شود، زیرا اثر حرکت بی موقع فاجعه آمیز خواهد بود، حتی اگر این حرکت به صورت درست انجام گیرد.
انحلال تدریجی آتش کندالینی که به صورت کروی در پایین ستون فقرات قرار دارد، به علت انرژی اصطکاکی خود آتش صورت می گیرد. این آتش به گرما تبدیل می شود و فعال می گردد و می سوزد و سبب می شود آتش کروی کندالینی در پایین ستون فقرات به خورشیدی تابان تبدیل گردد. این خورشید گرما را در تمام جهات پخش می نماید، و بدن مادی آن را احساس می کند. این گرما بعضی مواقع آن قدر شدید می شود که گویی شخص در میان شعله های آتش قرار دارد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#کندالینی #آتش_زندگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 کندالینی 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
گاهی هم به صورت تعریق بسیار زیاد نشان داده می شود. شخص از گرما می نالد و گویی هیچ چیزی قادر نیست او را خنک کند. گاهی نیز احساس بی حالی و بی هوشی و حال به هم خوردگی به او دست می دهد، که اکثراً در این مواقع دچار یبوست های شدید می شود. گاهی در مردها به صورت منقطع و گاه مداوم، دفع غیرارادی منی صورت می گیرد. فرد، در هر دو جنس، ممکن است دچار بواسیر شود و یا قسمتی از بدنش از جوشهای چرکی و دردناک پوشیده گردد. در این موارد شخص باید با راهنمای روحانی اش در مورد مانترای خود مشورت کند، زیرا مانتراهای خاصی قادرند این گرما را شدیداً تشدید کنند و یا آن را از بین ببرند و به بدن خنکی و آرامش بدهند. باید با شخص یا گورویی مشورت شود که از علم مانتراها و تأثیرات آنها روی آیدا، پینگالا، و سوشومنا (ماه، خورشید، و آتش) در بدن لطیف کاملاً و دقیقاً آگاه باشد. همچنین طبیعت شخص در مورد پیتا، واتا، و کافا باید در نظر گرفته شود و خوراک های مناسب توصیه شود.
این چند موردی که ذکر کردم، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توجه، و یا به عکس، غفلت از آن، در بعد روحانی مسئله مرگ و زندگی است.
همان طور که مختصراً اشاره شد، درطی ساعات بیداری این مرحله آماده سازی ستون فقرات و چاکراها ممکن است ادامه یابد، به طوری که گرمای خاصی از پایین ستون فقرات به سوی بالا حرکت می کند و تأثیرجالبی روی بدن می گذارد. هوشیاری شخص از نظر جسمی افزایش می یابد و فرد دارای قوه درک مستقیم می گردد.
با بیداری مناسب کندالینی و ادامه تمرینات مدیتیشن، تمام هستی شخص از سطح جسمی تا روحی کاملاً عوض می شود، چنان که گویی فرد جدیدی زاده شده است. او درحال نوشیدن شهد آگاهی و شعف مداوم از منبع اصلی و ذاتی اش خواهد بود و به حقیقت واقعی پی خواهد برد. به نظر می رسد تمام سدهایی که مانع درک حقیقت بود شکسته می شود، به طوری که شخص در مورد واقعیت و ماهیّت هر چیزی به تحقیق می پردازد. توصیف واقعی این آگاهی و هوشیاری بسیار مشکل است.
شاید بتوان گفت شخص تعالیم، دستورات، آگاهی، و دانش لازم را مستقیماً از درون دریافت می کند. به عبارتی، آب را از سرچشمه می نوشد. در کمترین ادعا و با تواضع می توان گفت که بعضی پرده ها از روی حقیقت برداشته می شود و انسان به حقیقت چشم می دوزد و ابرهای غفلت از جلوی دیدگانش برداشته می شود.
در اوایل کار انسان دچار نوعی گیجی می گردد، گویی بعد جدیدی بسط داده می شود و شخص وارد دنیای جدیدی می گردد.
همچنین در اوایل کار شخص احساس می کند که گویی در جای دیگری زندگی می کند و با دنیای بیرون فاصله دارد. سروصداها و ازدحام های زندگی برایش فقط یک زمزمه حقیقت می شود و او مانند تماشاچی یک بازی، به بازیگران روی صحنه به عنوان موجوداتی از کره ای دیگر می نگرد. طوری به دنیا می نگرد که گویی با آن هیچ ارتباطی ندارد، و گاهی نیز احساس می کند غریبه ای از سرزمینی ناشناخته است. مغز که مربوط به بدن مادی است، دچار حالتی از رخوت می گردد و در عین حال نسبت به درک واقعیت هستی فوق العاده آگاه و هوشیار می شود، هوشیاری ای که تاکنون درشخص دیده نشده، چنان که گویی او در بیرون خواب و در درون بیدار و هوشیار است، در حالی که دیگران در درون (در مورد روحانیت و تجارب معنوی) در خواب و در بیرون (در دنیای مادی) بیدارند.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#کندالینی #آتش_زندگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 کندالینی 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
گاهی هم به صورت تعریق بسیار زیاد نشان داده می شود. شخص از گرما می نالد و گویی هیچ چیزی قادر نیست او را خنک کند. گاهی نیز احساس بی حالی و بی هوشی و حال به هم خوردگی به او دست می دهد، که اکثراً در این مواقع دچار یبوست های شدید می شود. گاهی در مردها به صورت منقطع و گاه مداوم، دفع غیرارادی منی صورت می گیرد. فرد، در هر دو جنس، ممکن است دچار بواسیر شود و یا قسمتی از بدنش از جوشهای چرکی و دردناک پوشیده گردد. در این موارد شخص باید با راهنمای روحانی اش در مورد مانترای خود مشورت کند، زیرا مانتراهای خاصی قادرند این گرما را شدیداً تشدید کنند و یا آن را از بین ببرند و به بدن خنکی و آرامش بدهند. باید با شخص یا گورویی مشورت شود که از علم مانتراها و تأثیرات آنها روی آیدا، پینگالا، و سوشومنا (ماه، خورشید، و آتش) در بدن لطیف کاملاً و دقیقاً آگاه باشد. همچنین طبیعت شخص در مورد پیتا، واتا، و کافا باید در نظر گرفته شود و خوراک های مناسب توصیه شود.
این چند موردی که ذکر کردم، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توجه، و یا به عکس، غفلت از آن، در بعد روحانی مسئله مرگ و زندگی است.
همان طور که مختصراً اشاره شد، درطی ساعات بیداری این مرحله آماده سازی ستون فقرات و چاکراها ممکن است ادامه یابد، به طوری که گرمای خاصی از پایین ستون فقرات به سوی بالا حرکت می کند و تأثیرجالبی روی بدن می گذارد. هوشیاری شخص از نظر جسمی افزایش می یابد و فرد دارای قوه درک مستقیم می گردد.
با بیداری مناسب کندالینی و ادامه تمرینات مدیتیشن، تمام هستی شخص از سطح جسمی تا روحی کاملاً عوض می شود، چنان که گویی فرد جدیدی زاده شده است. او درحال نوشیدن شهد آگاهی و شعف مداوم از منبع اصلی و ذاتی اش خواهد بود و به حقیقت واقعی پی خواهد برد. به نظر می رسد تمام سدهایی که مانع درک حقیقت بود شکسته می شود، به طوری که شخص در مورد واقعیت و ماهیّت هر چیزی به تحقیق می پردازد. توصیف واقعی این آگاهی و هوشیاری بسیار مشکل است.
شاید بتوان گفت شخص تعالیم، دستورات، آگاهی، و دانش لازم را مستقیماً از درون دریافت می کند. به عبارتی، آب را از سرچشمه می نوشد. در کمترین ادعا و با تواضع می توان گفت که بعضی پرده ها از روی حقیقت برداشته می شود و انسان به حقیقت چشم می دوزد و ابرهای غفلت از جلوی دیدگانش برداشته می شود.
در اوایل کار انسان دچار نوعی گیجی می گردد، گویی بعد جدیدی بسط داده می شود و شخص وارد دنیای جدیدی می گردد.
همچنین در اوایل کار شخص احساس می کند که گویی در جای دیگری زندگی می کند و با دنیای بیرون فاصله دارد. سروصداها و ازدحام های زندگی برایش فقط یک زمزمه حقیقت می شود و او مانند تماشاچی یک بازی، به بازیگران روی صحنه به عنوان موجوداتی از کره ای دیگر می نگرد. طوری به دنیا می نگرد که گویی با آن هیچ ارتباطی ندارد، و گاهی نیز احساس می کند غریبه ای از سرزمینی ناشناخته است. مغز که مربوط به بدن مادی است، دچار حالتی از رخوت می گردد و در عین حال نسبت به درک واقعیت هستی فوق العاده آگاه و هوشیار می شود، هوشیاری ای که تاکنون درشخص دیده نشده، چنان که گویی او در بیرون خواب و در درون بیدار و هوشیار است، در حالی که دیگران در درون (در مورد روحانیت و تجارب معنوی) در خواب و در بیرون (در دنیای مادی) بیدارند.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#کندالینی #آتش_زندگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 هنگامي كه درختي از زندگي لبريز مي شود، شكوفا مي گردد و گل مي دهد. تنها هنگامي كه بيش از اندازه داريد و نمي توانيد آنرا مهار كنيد، لبريز مي شويد. معنويت، گل دادن است. وفور نعمت است. اگر از حيات لبريز شويد، چيزي همچون يك گل طلايي، درونتان شكوفا مي شود. « انرژي مايه وجد و شعف است » .
هرچه انرژي بيشتري داشته باشيد، شادي و شعف بيشتري حس مي كنيد. نااميدي هنگامي شما را فرا مي گيرد كه انرژي هاي تان از جايي به هدر مي رود و شما نمي دانيد چگونه اين انرژيها را بازسازي و بازيابي كنيد. با هزار و يك فكر، نگراني، آرزو، توهم، رويا و خاطرات مختلف انرژي خود را به هدر مي دهيد. در حاليكه مي توان جلوي اين هدر رفتن انرژي را به سادگي گرفت. مردم هنگاميكه نياز نيست كاري انجام دهند، نمي توانند ساكت جايي بنشينند، گويي حتما بايد كاري بكنند. انسان بيش از اندازه خود را مشغول انجام كارهاي مختلف كرده است. گويي اين مشغوليت، به نوعي او را از فكر كردن به مشكلات زندگي باز مي دارد و راه فراري از اين مشكلات است. او به قدري خود را مشغول نگاه مي دارد كه هرگز با خود خويش روبرو نمي شود و به اين ترتيب، انرژي اش را بيهوده صرف مي كند. بايد ياد بگيريد تا غير ضروريات را از زندگي خود حذف كنيد. نود درصد زندگي معمولي، غير ضروري است و مي توان آنرا به سادگي حذف كرد. اگر تنها به ضروريات بپردازيد، انرژي اضافي در شما ذخيره مي شود؛ به طوريكه ناگهان روزي بدون دليل شروع به شكوفا شدن مي كنيد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#گل_دادن #معنویت #انرژی #شعف #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 هنگامي كه درختي از زندگي لبريز مي شود، شكوفا مي گردد و گل مي دهد. تنها هنگامي كه بيش از اندازه داريد و نمي توانيد آنرا مهار كنيد، لبريز مي شويد. معنويت، گل دادن است. وفور نعمت است. اگر از حيات لبريز شويد، چيزي همچون يك گل طلايي، درونتان شكوفا مي شود. « انرژي مايه وجد و شعف است » .
هرچه انرژي بيشتري داشته باشيد، شادي و شعف بيشتري حس مي كنيد. نااميدي هنگامي شما را فرا مي گيرد كه انرژي هاي تان از جايي به هدر مي رود و شما نمي دانيد چگونه اين انرژيها را بازسازي و بازيابي كنيد. با هزار و يك فكر، نگراني، آرزو، توهم، رويا و خاطرات مختلف انرژي خود را به هدر مي دهيد. در حاليكه مي توان جلوي اين هدر رفتن انرژي را به سادگي گرفت. مردم هنگاميكه نياز نيست كاري انجام دهند، نمي توانند ساكت جايي بنشينند، گويي حتما بايد كاري بكنند. انسان بيش از اندازه خود را مشغول انجام كارهاي مختلف كرده است. گويي اين مشغوليت، به نوعي او را از فكر كردن به مشكلات زندگي باز مي دارد و راه فراري از اين مشكلات است. او به قدري خود را مشغول نگاه مي دارد كه هرگز با خود خويش روبرو نمي شود و به اين ترتيب، انرژي اش را بيهوده صرف مي كند. بايد ياد بگيريد تا غير ضروريات را از زندگي خود حذف كنيد. نود درصد زندگي معمولي، غير ضروري است و مي توان آنرا به سادگي حذف كرد. اگر تنها به ضروريات بپردازيد، انرژي اضافي در شما ذخيره مي شود؛ به طوريكه ناگهان روزي بدون دليل شروع به شكوفا شدن مي كنيد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#گل_دادن #معنویت #انرژی #شعف #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 اگر تو آماده هيچكس شدن باشي، بزرگترين مي شوي.
هيچ چيز باش تا همه چيز شوي. هيچكس باش تا همه كس شوي. خالي شو تا بزرگترين و برترين را در خود بشناسي. اما به ياد داشته باش: به سبب اينكه بزرگترين شوي هيچكس نشو، زيرا آنگاه نمي تواني هيچكس باشي. هيچكس بودن وسيله اي براي بزرگترين شدن نيست. بزرگي پيامد آن است، نه هدف آن، نه نهايت آن. همچون رايحه است. هدف و نهايت، گل است. گل دادن آگاهي ات مقصود است. رايحه خود به خود پديد مي آيد. اگر تو به دنبال رايحه بگردي گل را از دست خواهي داد و بدون گل هيچ رايحه اي وجود نخواهد داشت. اما اگر به دنبال گل بگردي، رايحه با پاي خودش خواهد آمد.اگر تو افتاده، فروتن و هيچكس باشي، دروازه هاي پادشاهي خداوند به رويت باز مي شوند و تو ميهمان خدا مي شوي. تا بالاترين نقطه اوج زندگي عروج مي كني.
همه اسباب و آلات فرسوده را از درون وجودت بيرون بريز و كاملا خالي شو تا آن فضاي خالي از وجودت سرشار شود، زيرا آنگاه وجودت مي تواند رشد يابد و فضاي رشد را در اختيار خواهد داشت. مي تواند گلبرگهايش را باز كند. مي تواند نيلوفري با هزاران گلبرگ شود. آنگاه وجودت به رقص و آواز درمي آيد و زيبايي و جذابيتي فراوان در تو ايجاد مي شود. تمام شكوه در بند شده تو از بند مي رهد، زيرا ديگر هيچ مانعي در برابر خود ندارد. تو پهناور مي شوي. زندگي، انفجار نور، انفجار عشق و انفجار شادماني مي شود.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#هیچکس #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 اگر تو آماده هيچكس شدن باشي، بزرگترين مي شوي.
هيچ چيز باش تا همه چيز شوي. هيچكس باش تا همه كس شوي. خالي شو تا بزرگترين و برترين را در خود بشناسي. اما به ياد داشته باش: به سبب اينكه بزرگترين شوي هيچكس نشو، زيرا آنگاه نمي تواني هيچكس باشي. هيچكس بودن وسيله اي براي بزرگترين شدن نيست. بزرگي پيامد آن است، نه هدف آن، نه نهايت آن. همچون رايحه است. هدف و نهايت، گل است. گل دادن آگاهي ات مقصود است. رايحه خود به خود پديد مي آيد. اگر تو به دنبال رايحه بگردي گل را از دست خواهي داد و بدون گل هيچ رايحه اي وجود نخواهد داشت. اما اگر به دنبال گل بگردي، رايحه با پاي خودش خواهد آمد.اگر تو افتاده، فروتن و هيچكس باشي، دروازه هاي پادشاهي خداوند به رويت باز مي شوند و تو ميهمان خدا مي شوي. تا بالاترين نقطه اوج زندگي عروج مي كني.
همه اسباب و آلات فرسوده را از درون وجودت بيرون بريز و كاملا خالي شو تا آن فضاي خالي از وجودت سرشار شود، زيرا آنگاه وجودت مي تواند رشد يابد و فضاي رشد را در اختيار خواهد داشت. مي تواند گلبرگهايش را باز كند. مي تواند نيلوفري با هزاران گلبرگ شود. آنگاه وجودت به رقص و آواز درمي آيد و زيبايي و جذابيتي فراوان در تو ايجاد مي شود. تمام شكوه در بند شده تو از بند مي رهد، زيرا ديگر هيچ مانعي در برابر خود ندارد. تو پهناور مي شوي. زندگي، انفجار نور، انفجار عشق و انفجار شادماني مي شود.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#هیچکس #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 دارما چیست؟ 🎆✨✨
همه موجودات در آرزوی سعادتند. هیچکس آرزو نمیکند که بدبخت باشد. دارما به ما میآموزد که چگونه از رنج رها شویم و به سعادت دست یابیم. دارمایی که ما تمرین میکنیم چیزی است که واقعاً ما را نگه میدارد. این موضوع را میشود به شیوههای گوناگون توضیح داد. دارما ما را از رنج دور نگه میدارد و خود در برگیرنده تمام سرچشمههای راستین سعادت است. سعادت ممکن است جسمی یا ذهنی باشد.
رنج هم بر دو نوع است: جسمی و ذهنی.
بسیاری از ما با آن که خواهان رسیدن به سعادتیم، از روشهای رسیدن به آن اطلاع نداریم. روشهایی که بهکار میبریم برای ما رنج و عذاب در پی دارد. بعضی از مردم برای امرار معاش دزدی میکنند و آدم میکشند. گمان میکنند با این کارها به خوشبختی میرسند. بسیاری دیگر هم میکوشند با کسبوکار، کشاورزی و فعالیتهایی از این دست در چهارچوب قانون به سعادت برسند. خیلی از آنها با توسل به همین راهها ثروتمند و پرآوازه میشوند. این نوع خوشبختی دوام همیشگی ندارد؛ خوشبختی غایی این نیست. هر قدر که خوشبخت باشیم و مال و اموال در اختیار داشته باشیم، احساس رضایت نمیکنیم و داشتههای خود را کافی نمیدانیم. حتی اگر یک کشور را در اختیار داشته باشیم، عطش ما فرو نمینشیند.
کاری که ما برای دستیابی به خوشبختی انجام میدهیم تمامی ندارد. میکوشیم با سریعترین وسایل ممکن، مثل اتومبیل و غیره، این طرف و آن طرف برویم. این جستنها و خواستنها هیچگاه تمامی ندارد. به همین دلیل میگویند حیات سامسارایی پایانی ندارد، بلکه در چرخهای پیوسته میگردد و میگردد. همه ما این نکته را درک میکنیم:
جستنها و خواستنهای دنیوی تمامی ندارد. یک گل وقتی نورسته است طراوت دارد، چند روز که از عمرش گذشت پژمرده میشود. در این جهان به هر جا برسیم و هر چه به دست آوریم، روزی به پایان میرسد. این پایان در حالی فرا میرسد که زمان همچنان ادامه دارد، تا پایان عمر که بیشترین رنج را تجربه میکنیم، زمان همواره ادامه دارد. مثال اتومبیل را در نظر بگیریم. وقتی گذرتان به گورستانهای اتومبیل میافتد، اتومبیلهای فرسودهای را میبینید که دور ریخته شدهاند. این پایان نهایی است، هنگامی که همه چیز به زباله تبدیل شده است. حتی وقتی که اتومبیل در شرایط خوبی است و کار میکند، ما نگرانیهایی داریم؛ میترسیم بعضی لوازم آن از کار بیفتد، نگران مالیاتش، بیمهاش، قسطش و این جور چیزها هستیم...
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دارما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 دارما چیست؟ 🎆✨✨
همه موجودات در آرزوی سعادتند. هیچکس آرزو نمیکند که بدبخت باشد. دارما به ما میآموزد که چگونه از رنج رها شویم و به سعادت دست یابیم. دارمایی که ما تمرین میکنیم چیزی است که واقعاً ما را نگه میدارد. این موضوع را میشود به شیوههای گوناگون توضیح داد. دارما ما را از رنج دور نگه میدارد و خود در برگیرنده تمام سرچشمههای راستین سعادت است. سعادت ممکن است جسمی یا ذهنی باشد.
رنج هم بر دو نوع است: جسمی و ذهنی.
بسیاری از ما با آن که خواهان رسیدن به سعادتیم، از روشهای رسیدن به آن اطلاع نداریم. روشهایی که بهکار میبریم برای ما رنج و عذاب در پی دارد. بعضی از مردم برای امرار معاش دزدی میکنند و آدم میکشند. گمان میکنند با این کارها به خوشبختی میرسند. بسیاری دیگر هم میکوشند با کسبوکار، کشاورزی و فعالیتهایی از این دست در چهارچوب قانون به سعادت برسند. خیلی از آنها با توسل به همین راهها ثروتمند و پرآوازه میشوند. این نوع خوشبختی دوام همیشگی ندارد؛ خوشبختی غایی این نیست. هر قدر که خوشبخت باشیم و مال و اموال در اختیار داشته باشیم، احساس رضایت نمیکنیم و داشتههای خود را کافی نمیدانیم. حتی اگر یک کشور را در اختیار داشته باشیم، عطش ما فرو نمینشیند.
کاری که ما برای دستیابی به خوشبختی انجام میدهیم تمامی ندارد. میکوشیم با سریعترین وسایل ممکن، مثل اتومبیل و غیره، این طرف و آن طرف برویم. این جستنها و خواستنها هیچگاه تمامی ندارد. به همین دلیل میگویند حیات سامسارایی پایانی ندارد، بلکه در چرخهای پیوسته میگردد و میگردد. همه ما این نکته را درک میکنیم:
جستنها و خواستنهای دنیوی تمامی ندارد. یک گل وقتی نورسته است طراوت دارد، چند روز که از عمرش گذشت پژمرده میشود. در این جهان به هر جا برسیم و هر چه به دست آوریم، روزی به پایان میرسد. این پایان در حالی فرا میرسد که زمان همچنان ادامه دارد، تا پایان عمر که بیشترین رنج را تجربه میکنیم، زمان همواره ادامه دارد. مثال اتومبیل را در نظر بگیریم. وقتی گذرتان به گورستانهای اتومبیل میافتد، اتومبیلهای فرسودهای را میبینید که دور ریخته شدهاند. این پایان نهایی است، هنگامی که همه چیز به زباله تبدیل شده است. حتی وقتی که اتومبیل در شرایط خوبی است و کار میکند، ما نگرانیهایی داریم؛ میترسیم بعضی لوازم آن از کار بیفتد، نگران مالیاتش، بیمهاش، قسطش و این جور چیزها هستیم...
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دارما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨ 🎆دارما چیست؟ 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
این نکته در مورد همه داراییهای مادی صدق میکند. هر چه بیشتر داشته باشیم، نگرانی ما برای داراییهایمان بیشتر است.
دارما چیزی است که راه و روش دستیابی به سعادت ذهنی را به ما میآموزد. برای رسیدن به نوعی خشنودی خاطر و سعادت، به کار جسمی نیازی نیست؛ بلکه باید با ذهن خود کار کنیم. ذهن اما، جریانی مستمر دارد که از دورههای گذشته زندگی تا دورههای آینده زندگی در حرکت است. در طول هر عمر ما جسمی داریم و میکوشیم آن جسم را به خوشبختی برسانیم، اما هنگام مرگ ذهن همچنان تداوم مییابد. بنابراین خوشبختی که باید آرزو کنیم فقط خوشبختی بزرگ و پابرجا نیست، بلکه باید خوشبختی باشد که در طول تمام زندگیهای آیندهمان دوام داشته باشد و گسستی در استمرار آن پدیدار نشود. فعالیت ما چه سازنده باشد، چه نباشد، دارما محسوب نمیشود بلکه اعمال مثبتی که برای زندگیهای آینده خود انجام میدهیم دارما به شمار میروند. سعادت یا عدم سعادت حاصل اعمال ماست. در مورد اعمال کارمایی باید گفت که اعمال منفی پیامدهای منفی دارند و اعمال مثبت پیامدهای مثبت. همه کارهایی که در طول عمر به خوبی از عهده انجامشان برمیآییم، از جمله کشت و کار یا فعالیتهای دیگر، نتیجه کارهای مثبتی است که در زندگیهای پیشین خود انجام دادهایم. اگر دچار ناخوشی شدید میشویم، یا افسردهایم یا عمری کوتاه داریم، اینها نتایج اعمال منفی ما در گذشته است.
بعنوان مثال، از دو تاجر یکی موفق است و دیگری نیست. این تفاوت ناشی از کارمای پیشین آنهاست. شما دو بازرگان را میبینید که یکی از آنها سخت کار و تلاش میکند و موفق نیست در حالی که یکی دیگر چندان زحمت نمیکشد اما موفق است. مثالی دیگر، اگر موجودات زنده را بکشید عمری کوتاه خواهید داشت و گرفتار بیماری میشوید. اگر از ارتکاب اعمال منفی خودداری کنید در قلمرو سفلی به دنیا نخواهید آمد، بلکه در مقام انسان یا در قلمرو خدایی زاده خواهید شد. اما حتی به دنیا آمدن در مقام انسان یا خدا، سعادت غایی را برای شما به ارمغان نمیآورد، همه اینها در ذات رنج است. چرا چنین است؟ اگر به مقامی بالا برسید، به رتبهای پایین افت خواهید کرد؛ اگر در مرتبهای پایین باشید، به مرتبهای فراتر میرسید. این فرآیند با رنج فراوان همراه است. بعنوان مثال، اگر گرسنه باشید، غذا میخورید؛ اما اگر زیاد بخورید، ناخوش میشوید. اگر سردتان باشد درجه حرارت اتاق را بالا میبرید و هوای اتاق بیش از حد گرم میشود؛ بعد باید اتاق را خنک کنید. رنج انواع و اقسام دارد...
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دارما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨ 🎆دارما چیست؟ 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
این نکته در مورد همه داراییهای مادی صدق میکند. هر چه بیشتر داشته باشیم، نگرانی ما برای داراییهایمان بیشتر است.
دارما چیزی است که راه و روش دستیابی به سعادت ذهنی را به ما میآموزد. برای رسیدن به نوعی خشنودی خاطر و سعادت، به کار جسمی نیازی نیست؛ بلکه باید با ذهن خود کار کنیم. ذهن اما، جریانی مستمر دارد که از دورههای گذشته زندگی تا دورههای آینده زندگی در حرکت است. در طول هر عمر ما جسمی داریم و میکوشیم آن جسم را به خوشبختی برسانیم، اما هنگام مرگ ذهن همچنان تداوم مییابد. بنابراین خوشبختی که باید آرزو کنیم فقط خوشبختی بزرگ و پابرجا نیست، بلکه باید خوشبختی باشد که در طول تمام زندگیهای آیندهمان دوام داشته باشد و گسستی در استمرار آن پدیدار نشود. فعالیت ما چه سازنده باشد، چه نباشد، دارما محسوب نمیشود بلکه اعمال مثبتی که برای زندگیهای آینده خود انجام میدهیم دارما به شمار میروند. سعادت یا عدم سعادت حاصل اعمال ماست. در مورد اعمال کارمایی باید گفت که اعمال منفی پیامدهای منفی دارند و اعمال مثبت پیامدهای مثبت. همه کارهایی که در طول عمر به خوبی از عهده انجامشان برمیآییم، از جمله کشت و کار یا فعالیتهای دیگر، نتیجه کارهای مثبتی است که در زندگیهای پیشین خود انجام دادهایم. اگر دچار ناخوشی شدید میشویم، یا افسردهایم یا عمری کوتاه داریم، اینها نتایج اعمال منفی ما در گذشته است.
بعنوان مثال، از دو تاجر یکی موفق است و دیگری نیست. این تفاوت ناشی از کارمای پیشین آنهاست. شما دو بازرگان را میبینید که یکی از آنها سخت کار و تلاش میکند و موفق نیست در حالی که یکی دیگر چندان زحمت نمیکشد اما موفق است. مثالی دیگر، اگر موجودات زنده را بکشید عمری کوتاه خواهید داشت و گرفتار بیماری میشوید. اگر از ارتکاب اعمال منفی خودداری کنید در قلمرو سفلی به دنیا نخواهید آمد، بلکه در مقام انسان یا در قلمرو خدایی زاده خواهید شد. اما حتی به دنیا آمدن در مقام انسان یا خدا، سعادت غایی را برای شما به ارمغان نمیآورد، همه اینها در ذات رنج است. چرا چنین است؟ اگر به مقامی بالا برسید، به رتبهای پایین افت خواهید کرد؛ اگر در مرتبهای پایین باشید، به مرتبهای فراتر میرسید. این فرآیند با رنج فراوان همراه است. بعنوان مثال، اگر گرسنه باشید، غذا میخورید؛ اما اگر زیاد بخورید، ناخوش میشوید. اگر سردتان باشد درجه حرارت اتاق را بالا میبرید و هوای اتاق بیش از حد گرم میشود؛ بعد باید اتاق را خنک کنید. رنج انواع و اقسام دارد...
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دارما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 دارما چیست؟ 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
سامسارا (که عبارت است از حیات مهارناپذیر تکرارشونده از این درد و رنجها تشکیل میشود.) سامسارا نتیجه کارما و احساسات و رویکردهای اضطرابآور گوناگون است. ما نیاز داریم که در وجود خود خرد (قدرت تشخیص) خلاء و بیهویتی را پدید آوریم. نمونه کسانی که به پایان سامسارای خود رسیده اند نشانه بسیار خوبیست که ما نیز میتوانیم به حیات سامسارایی خود پایان دهیم، زمانی که به مرتبه بودایی برسیم، تلاشهای دارمایی ما به فرجام میرسند. کاری که در دارما انجام میدهیم در آغاز بسیار دشوار است، اما به تدریج آسان و آسانتر میشود و ما از پیشرفت خود در آن مرحله خشنود و خشنودتر میشویم. ما کار دارمایی خود را در حالتی از خشنودی کامل به اتمام میرسانیم. در حالی که کار دنیوی بر درد و رنج ما میافزاید. بعنوان مثال، آدمها وقتی میمیرند عمرشان به فرجام میرسد و مرگ که نقطه پایان عمر است فقط باعث فلاکت و رنج بیشتر میشود رنجی که فقط خود این افراد تحمل نمیکنند بلکه بازماندگان آنها هم در سوگ این افراد رنج میکشند. ما باید به این موضوع فکر کنیم و به نوعی کار دارمایی بپردازیم. رسیدن به فرجام یا نقطه پایان دارما که نیل به روشنگری است ارمغانی جز سعادت ندارد، نه فقط سعادتمندی ما، بلکه سعادت همگانی. اگر اعمال ما مثبت باشند، خشنود میشویم و اگر اعمال ما منفی باشند ناراضی خواهیم بود. باید نتایج کارهای خود را بررسی کنیم و ذهن خود را که مسبب این اعمال است بکاویم. وقتی این کاوش را انجام میدهیم، به وجود سه احساس و رویکرد مسموم پی میبریم:
میل و آرزو، دشمنی و جهل کوتهفکرانه (سادهلوحی). همینها منشاء هشتاد و چهار هزار نوع احساسات و افکار ناراحت کننده است. این هشتاد و چهار هزار خیال باطل دشمنان اصلی ما هستند، پس برای یافتن دشمنان خود باید در درونمان جستجو کنیم نه در پیرامونمان. در میان این هشتاد و چهار هزار، توهمهای اصلی در کشاکش جریانهای ذهنی ما، همان سه سمی هستند که گفته شد و از آن سه، جهل کوتهفکرانه یا سادهلوحی بدترین است.
خلاصه کلام این که ما باید به درون خویش بپردازیم و بکوشیم که این دشمنان درونی را از میان ببریم. به همین دلیل است که همیشه در درون خود بدنبال مشکلات و رفع آنها کاوش و مکاشفه می کنیم. اگر ما در زنجیرههای روانی خود به احساسات و رویکردهای ناراحت کننده پایان بدهیم، به رنج خود پایان دادهایم. .فعالیت دارمایی یعنی کسی که میکوشد احساسات و افکار آزار دهنده را فقط در وجود خود از میان ببرد.
اگر بکوشیم که توهمات خود را از بین ببریم، اما نه به این منظور که فقط خودمان از رنج رها شویم بلکه برای دیگران و برای کمک به آنها تا احساسات و عقاید ناگوار را از ذهنشان دور کنند، در کارگاه این جسمی که متعلق به ماست، باید بکوشیم پاک و روحانی و روشن بشویم و ثمره کار و تلاش ما این خواهد بود که به حالت روشنگری یک بودا دست یابیم. نکته اصلی این است که همیشه بکوشیم به همه سود برسانیم و هیچگاه به کسی لطمه نزنیم. اگر مانترای «ام مانی پادمه هوم» را بر زبان جاری میکنید باید با خود فکر کنید: «باشد که نیروی مثبت این ذکر به تمام موجودات خیر برساند.» این کالبدی که اساس کار ما است آسان به دست نمیآید؛ زاده شدن بعنوان یک انسان آسان اتفاق نمیافتد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دارما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 دارما چیست؟ 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
سامسارا (که عبارت است از حیات مهارناپذیر تکرارشونده از این درد و رنجها تشکیل میشود.) سامسارا نتیجه کارما و احساسات و رویکردهای اضطرابآور گوناگون است. ما نیاز داریم که در وجود خود خرد (قدرت تشخیص) خلاء و بیهویتی را پدید آوریم. نمونه کسانی که به پایان سامسارای خود رسیده اند نشانه بسیار خوبیست که ما نیز میتوانیم به حیات سامسارایی خود پایان دهیم، زمانی که به مرتبه بودایی برسیم، تلاشهای دارمایی ما به فرجام میرسند. کاری که در دارما انجام میدهیم در آغاز بسیار دشوار است، اما به تدریج آسان و آسانتر میشود و ما از پیشرفت خود در آن مرحله خشنود و خشنودتر میشویم. ما کار دارمایی خود را در حالتی از خشنودی کامل به اتمام میرسانیم. در حالی که کار دنیوی بر درد و رنج ما میافزاید. بعنوان مثال، آدمها وقتی میمیرند عمرشان به فرجام میرسد و مرگ که نقطه پایان عمر است فقط باعث فلاکت و رنج بیشتر میشود رنجی که فقط خود این افراد تحمل نمیکنند بلکه بازماندگان آنها هم در سوگ این افراد رنج میکشند. ما باید به این موضوع فکر کنیم و به نوعی کار دارمایی بپردازیم. رسیدن به فرجام یا نقطه پایان دارما که نیل به روشنگری است ارمغانی جز سعادت ندارد، نه فقط سعادتمندی ما، بلکه سعادت همگانی. اگر اعمال ما مثبت باشند، خشنود میشویم و اگر اعمال ما منفی باشند ناراضی خواهیم بود. باید نتایج کارهای خود را بررسی کنیم و ذهن خود را که مسبب این اعمال است بکاویم. وقتی این کاوش را انجام میدهیم، به وجود سه احساس و رویکرد مسموم پی میبریم:
میل و آرزو، دشمنی و جهل کوتهفکرانه (سادهلوحی). همینها منشاء هشتاد و چهار هزار نوع احساسات و افکار ناراحت کننده است. این هشتاد و چهار هزار خیال باطل دشمنان اصلی ما هستند، پس برای یافتن دشمنان خود باید در درونمان جستجو کنیم نه در پیرامونمان. در میان این هشتاد و چهار هزار، توهمهای اصلی در کشاکش جریانهای ذهنی ما، همان سه سمی هستند که گفته شد و از آن سه، جهل کوتهفکرانه یا سادهلوحی بدترین است.
خلاصه کلام این که ما باید به درون خویش بپردازیم و بکوشیم که این دشمنان درونی را از میان ببریم. به همین دلیل است که همیشه در درون خود بدنبال مشکلات و رفع آنها کاوش و مکاشفه می کنیم. اگر ما در زنجیرههای روانی خود به احساسات و رویکردهای ناراحت کننده پایان بدهیم، به رنج خود پایان دادهایم. .فعالیت دارمایی یعنی کسی که میکوشد احساسات و افکار آزار دهنده را فقط در وجود خود از میان ببرد.
اگر بکوشیم که توهمات خود را از بین ببریم، اما نه به این منظور که فقط خودمان از رنج رها شویم بلکه برای دیگران و برای کمک به آنها تا احساسات و عقاید ناگوار را از ذهنشان دور کنند، در کارگاه این جسمی که متعلق به ماست، باید بکوشیم پاک و روحانی و روشن بشویم و ثمره کار و تلاش ما این خواهد بود که به حالت روشنگری یک بودا دست یابیم. نکته اصلی این است که همیشه بکوشیم به همه سود برسانیم و هیچگاه به کسی لطمه نزنیم. اگر مانترای «ام مانی پادمه هوم» را بر زبان جاری میکنید باید با خود فکر کنید: «باشد که نیروی مثبت این ذکر به تمام موجودات خیر برساند.» این کالبدی که اساس کار ما است آسان به دست نمیآید؛ زاده شدن بعنوان یک انسان آسان اتفاق نمیافتد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دارما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆همچون دنياي بيرون، در درون تو نيز خورشيدي هست. خورشيد بيرون طلوع و غروب مي كند اما خورشيد تو هميشه هست. هرگز طلوع و غروب نمي كند. هميشگي است. اما تو تا زماني كه از نور درون و سرچشمه آن آگاه نشوي در تاريكي به سر خواهي برد. هرگونه تلاش ممكن را در راه سير در درون انجام بده. اين كار در آغاز دشوار است اما فقط در آغاز اينگونه است. يادگيري هرگونه مهارتي در آغاز دشوار است. يادگيري فن شنا در آغاز مشكل است اما وقتي در آن ماهر شوي، چنان سهل و آسان مي شود كه بعدها متعجب مي شوي كه چرا تا آن حد مشكل به نظر مي رسيد. مي تواني به راحتي روي آب رودخانه شناور بشوي، بدون اينكه نيازي به دست و پا زدن داشته باشي. و چنين است سير در درون. فقط در آغاز تلاشي اندك لازم است. ديري نمي پايد كه مي تواني در جريان رودخانه اي كه به سوي درون روان است شناور شوي تا تو را ژرف تر به سوي قلمروي شادماني، به سوي نور ابدي و به سوي خدا ببرد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#خورشید_درون #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆همچون دنياي بيرون، در درون تو نيز خورشيدي هست. خورشيد بيرون طلوع و غروب مي كند اما خورشيد تو هميشه هست. هرگز طلوع و غروب نمي كند. هميشگي است. اما تو تا زماني كه از نور درون و سرچشمه آن آگاه نشوي در تاريكي به سر خواهي برد. هرگونه تلاش ممكن را در راه سير در درون انجام بده. اين كار در آغاز دشوار است اما فقط در آغاز اينگونه است. يادگيري هرگونه مهارتي در آغاز دشوار است. يادگيري فن شنا در آغاز مشكل است اما وقتي در آن ماهر شوي، چنان سهل و آسان مي شود كه بعدها متعجب مي شوي كه چرا تا آن حد مشكل به نظر مي رسيد. مي تواني به راحتي روي آب رودخانه شناور بشوي، بدون اينكه نيازي به دست و پا زدن داشته باشي. و چنين است سير در درون. فقط در آغاز تلاشي اندك لازم است. ديري نمي پايد كه مي تواني در جريان رودخانه اي كه به سوي درون روان است شناور شوي تا تو را ژرف تر به سوي قلمروي شادماني، به سوي نور ابدي و به سوي خدا ببرد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#خورشید_درون #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
💎Have the Name of God on your tongue, in your breath, ever. That will invoke His Form as the inner core of everything. That will provide you with His company, and contact with His boundless energy and bliss. That is the Sathsang (good association) which gives you maximum benefit. Converse with God who is in you.
💎نام خداوند را دایم بر زبان خود، در دم خود داشته باشيد. اين موجب مي شود او در شكل خود در هسته دروني هر چيز ظاهر شود. و اين شما را براي همراهي با ايشان آماده مي كند، و شما با نيرو و بركت و رحمت نامحدود او در تماس خواهيد بود. اين سات سنگ (ارتباط خوب) است كه منفعت بسيار به شما مي رساند. با خداي درون خود در مصاحبت باشيد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#نام_خدا #سات_سنگ #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
💎Have the Name of God on your tongue, in your breath, ever. That will invoke His Form as the inner core of everything. That will provide you with His company, and contact with His boundless energy and bliss. That is the Sathsang (good association) which gives you maximum benefit. Converse with God who is in you.
💎نام خداوند را دایم بر زبان خود، در دم خود داشته باشيد. اين موجب مي شود او در شكل خود در هسته دروني هر چيز ظاهر شود. و اين شما را براي همراهي با ايشان آماده مي كند، و شما با نيرو و بركت و رحمت نامحدود او در تماس خواهيد بود. اين سات سنگ (ارتباط خوب) است كه منفعت بسيار به شما مي رساند. با خداي درون خود در مصاحبت باشيد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#نام_خدا #سات_سنگ #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 يك داستان بودايی بسيار زيبا با معانی بسيار وجود دارد:
مردی در جنگل می دود.
تلاش دارد از شيری فرار كند كه در تعقيب اوست.
به پرتگاهی می رسد.
راهی برای رفتن وجود ندارد، پس می ايستد.
برای يك لحظه نمی داند چه كند.
به پايين نگاه می كند، يك دره و پرتگاه بسيار عميق و بی انتهاست. اگر بِپَرَد، رفته است.
ولی با اين وجود يك امكان برايش هست.
معجزات رخ می دهند.
پس او عميق تر به پايين نگاه می كند و می بيند كه دو شير ديگر نيز ايستاده و به بالا نگاه می كنند!
پس آن امكان تمام است.
شير نزديك می شود، غرش می كند:
مرد می تواند صدای غرش او را بشنود.
تنها امكان فرار او اين است كه از ريشه های درختی كه لب پرتگاه است آويزان شود.
او نه می تواند پايين بپرد و نه می تواند آنجا لب پرتگاه بايستد.
پس به ريشه ی آن درخت آويزان می شود.
ريشه ها بسيار شكننده هستند و او می ترسد كه هر لحظه شكسته شوند.
نه تنها اين، بلكه شبی بسيار سرد است و دست هايش چنان سرد شده كه می ترسد شايد نتواند برای مدت زياد آويزان بماند.
ريشه ها در دستانش ليز می خورند.
دست هايش يخ زده اند. مرگ قطعی است.
مرگ هرلحظه در آنجاست.
سپس به بالا نگاه می كند:
دو موش مشغول جويدن ريشه های آن درخت هستند. يكی از موش ها سفيد است و ديگری سياه.
نماد روز و شب، نماد زمان.
زمان از دست می رود و آن دو موش مشغول جويدن ريشه ها هستند و واقعاً كارشان را عالی انجام می دهند. آنها تقريباً به آخرش رسيده اند.
نزديك است كه تمامش را بجوند.
شب شده و موش ها نيز بايد استراحت كنند.
بنابراين با شتاب تمامش می كنند.
هرلحظه ريشه از تنه جدا خواهد شد.
مرد بار ديگر به بالا نگاه می كند و در آنجا كندوی عسلی هست كه از آن عسل می چكد.
همه چيز را از ياد می برد و می كوشد قطره ای از آن عسل را به زبانش بگيرد و موفق می شود.
و آن طعم واقعاً شيرين است..!!!!
حالا اين تمثيل معانی زياد دارد.
اما زیباترین تفسیر اینست:
يك شير از گذشته می آمده و دوشير در آينده منتظر هستند، زمان به سرعت می گذرد، مرگ همچون هميشه بسيار نزديك است، آن دو موش ريشه ی خود زندگی را قطع می كنند.
ولی اگر بتوانی در زمان حال زندگی كنی، آن طعمی واقعاً شيرين است! واقعاً زيباست.
آن مرد در لحظه زندگی كرد و همه چيز را فراموش كرد.
در آن لحظه مرگی وجود نداشت، شيری وجود نداشت، زمان نبود، هيچ چيز وجود نداشت، فقط آن طعم اسرارآميز عسل روی زبانش.
راه زندگي كردن همين است.
اين تنها راه زندگی كردن است.
وگرنه زندگی نخواهی كرد.
هر لحظه.... اوضاع چنين است.
اين تمثيل واقعاً بسيار وجودگراست existential .
تو آن شخصی هستی كه از آن ريشه ی درخت آويزانی و مرگ از هر طرف دربرت گرفته است و زمان از دست می رود.
هرلحظه به مرگ فرو می افتی و ناپديد می شوی.
حالا چه بايد كرد؟
نگران گذشته باشی؟
نگران آينده باشی؟
نگران مرگ باشی؟
نگران زمان باشی؟
يا از لحظه لذت ببری؟
به فردا فكر نكردن يعنی به اين لحظه اجازه دادن تا قطره ای عسل شيرين روی زبانت جاری شود.
با وجودی كه مرگ وجود دارد.
زندگی زيباست.
با وجودی كه گذشته زياد خوب نبود و كسی از آينده چيزی نمی داند، اميد بستن به آن مايه ی نااميدی است.
ولی اين لحظه زيباست.
بگذار قطره ای عسل روی زبانت جاری شود.
همين لحظه بسيار زيباست.
چه چيزی كسر است؟
در همين لحظه باش!
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#راه_زندگی #حکایتهای_آموزنده #شیر_و_مرد #تعالیم_معنوی #زمان_حال #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 يك داستان بودايی بسيار زيبا با معانی بسيار وجود دارد:
مردی در جنگل می دود.
تلاش دارد از شيری فرار كند كه در تعقيب اوست.
به پرتگاهی می رسد.
راهی برای رفتن وجود ندارد، پس می ايستد.
برای يك لحظه نمی داند چه كند.
به پايين نگاه می كند، يك دره و پرتگاه بسيار عميق و بی انتهاست. اگر بِپَرَد، رفته است.
ولی با اين وجود يك امكان برايش هست.
معجزات رخ می دهند.
پس او عميق تر به پايين نگاه می كند و می بيند كه دو شير ديگر نيز ايستاده و به بالا نگاه می كنند!
پس آن امكان تمام است.
شير نزديك می شود، غرش می كند:
مرد می تواند صدای غرش او را بشنود.
تنها امكان فرار او اين است كه از ريشه های درختی كه لب پرتگاه است آويزان شود.
او نه می تواند پايين بپرد و نه می تواند آنجا لب پرتگاه بايستد.
پس به ريشه ی آن درخت آويزان می شود.
ريشه ها بسيار شكننده هستند و او می ترسد كه هر لحظه شكسته شوند.
نه تنها اين، بلكه شبی بسيار سرد است و دست هايش چنان سرد شده كه می ترسد شايد نتواند برای مدت زياد آويزان بماند.
ريشه ها در دستانش ليز می خورند.
دست هايش يخ زده اند. مرگ قطعی است.
مرگ هرلحظه در آنجاست.
سپس به بالا نگاه می كند:
دو موش مشغول جويدن ريشه های آن درخت هستند. يكی از موش ها سفيد است و ديگری سياه.
نماد روز و شب، نماد زمان.
زمان از دست می رود و آن دو موش مشغول جويدن ريشه ها هستند و واقعاً كارشان را عالی انجام می دهند. آنها تقريباً به آخرش رسيده اند.
نزديك است كه تمامش را بجوند.
شب شده و موش ها نيز بايد استراحت كنند.
بنابراين با شتاب تمامش می كنند.
هرلحظه ريشه از تنه جدا خواهد شد.
مرد بار ديگر به بالا نگاه می كند و در آنجا كندوی عسلی هست كه از آن عسل می چكد.
همه چيز را از ياد می برد و می كوشد قطره ای از آن عسل را به زبانش بگيرد و موفق می شود.
و آن طعم واقعاً شيرين است..!!!!
حالا اين تمثيل معانی زياد دارد.
اما زیباترین تفسیر اینست:
يك شير از گذشته می آمده و دوشير در آينده منتظر هستند، زمان به سرعت می گذرد، مرگ همچون هميشه بسيار نزديك است، آن دو موش ريشه ی خود زندگی را قطع می كنند.
ولی اگر بتوانی در زمان حال زندگی كنی، آن طعمی واقعاً شيرين است! واقعاً زيباست.
آن مرد در لحظه زندگی كرد و همه چيز را فراموش كرد.
در آن لحظه مرگی وجود نداشت، شيری وجود نداشت، زمان نبود، هيچ چيز وجود نداشت، فقط آن طعم اسرارآميز عسل روی زبانش.
راه زندگي كردن همين است.
اين تنها راه زندگی كردن است.
وگرنه زندگی نخواهی كرد.
هر لحظه.... اوضاع چنين است.
اين تمثيل واقعاً بسيار وجودگراست existential .
تو آن شخصی هستی كه از آن ريشه ی درخت آويزانی و مرگ از هر طرف دربرت گرفته است و زمان از دست می رود.
هرلحظه به مرگ فرو می افتی و ناپديد می شوی.
حالا چه بايد كرد؟
نگران گذشته باشی؟
نگران آينده باشی؟
نگران مرگ باشی؟
نگران زمان باشی؟
يا از لحظه لذت ببری؟
به فردا فكر نكردن يعنی به اين لحظه اجازه دادن تا قطره ای عسل شيرين روی زبانت جاری شود.
با وجودی كه مرگ وجود دارد.
زندگی زيباست.
با وجودی كه گذشته زياد خوب نبود و كسی از آينده چيزی نمی داند، اميد بستن به آن مايه ی نااميدی است.
ولی اين لحظه زيباست.
بگذار قطره ای عسل روی زبانت جاری شود.
همين لحظه بسيار زيباست.
چه چيزی كسر است؟
در همين لحظه باش!
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#راه_زندگی #حکایتهای_آموزنده #شیر_و_مرد #تعالیم_معنوی #زمان_حال #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot