🎆 شغالى استخوانى در گلويش گير كرده بود.
به دنبال كسى مى گشت تا آن را درآورد تا به لك لك رسيد، از او درخواست كرد تا او را نجات دهد و درمقابل شغال مزدى به لك لك دهد. لك لك منقارش را داخل دهان شغال كرد و استخوان را درآورد و طلب پاداش كرد. شغال به او گفت همين كه سرت را سالم از دهانم بيرون آوردى برايت كافى است.
وقتى به فرد نالايقى خدمت مى كنى، تنها انتظارت اين باشد كه گزندى از او نبينى.... اين روزها بعضى ها اصل و اسب را باهم مى برند...!!!!
#حکایتهای_آموزنده #شغال_و_لک لک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
به دنبال كسى مى گشت تا آن را درآورد تا به لك لك رسيد، از او درخواست كرد تا او را نجات دهد و درمقابل شغال مزدى به لك لك دهد. لك لك منقارش را داخل دهان شغال كرد و استخوان را درآورد و طلب پاداش كرد. شغال به او گفت همين كه سرت را سالم از دهانم بيرون آوردى برايت كافى است.
وقتى به فرد نالايقى خدمت مى كنى، تنها انتظارت اين باشد كه گزندى از او نبينى.... اين روزها بعضى ها اصل و اسب را باهم مى برند...!!!!
#حکایتهای_آموزنده #شغال_و_لک لک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot