ॐ مزه ملکوت ॐ
742 subscribers
8.15K photos
145 videos
12 files
96 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 چرا جهان های موازی باید وجود داشته باشند 🎆
💥قسمت اول:

ایده‌ی جهان‌های موازی قبلا به داستان‌های علمی تخیلی تعلق داشت، اما حالا در میان دانشمندان طرف‌داران زیادی پیدا کرده است. حداقل فیزیک‌دانان به این ایده بهای زیادی می‌دهند چون آنها عادت دارند همیشه به فراتر از مرزهای قابل شهود و درک بنگرند.

در واقع طبق گفته‌ی دانشمندان تعداد جهان‌های دیگر غیر از ما بسیار زیاد است. فیزیک‌دانان تاکنون به شکل‌های مختلفی نشان داده‌اند که فرضیه‌ی چندجهانی (جهان‌های موازی) می‌تواند ممکن باشد. به کمک جنبه‌های مختلف قوانین فیزیک می‌توان امکان وجود جهان‌های دیگر را نشان دهیم.

اما مشکل اینجاست که ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم با «مشاهده‌‌ی» این جهان‌ها ثابت کنیم که وجود دارند. بنابراین، این سوال پیش می‌آید که آیا می‌توانیم راه‌های دیگری برای اثبات وجود جهان‌های دیگر پیدا کنیم؟ آن هم جهان‌هایی که نمی‌توانیم ببینیم.

جهانی درون جهان دیگر:
عده‌ای این ایده را مطرح کرده‌اند که در بعضی از این جهان‌ها کسانی هستند که شباهت زیادی به ما دارند و شبیه به ما زندگی می‌کنند. این ایده با روان ما بازی و خیال‌پردازی را در ما بیدار می‌کند. به همین دلیل است که نظریه‌ی چندجهانی، علیرغم اینکه بسیار دور از دسترس به نظر می‌رسد، تا این حد محبوبیت دارد.

البته همان‌طور که «مری جین روبنستاین»، یک فیلسوف دین در کتابش به نام «جهان بی پایان» توضیح می‌دهد، فرضیه‌ی چندجهانی اصلا ایده‌ی جدیدی نیست.

در اواسط قرن ۱۶ میلادی، کوپرنیک اعلام کرد که زمین مرکز جهان نیست. چند دهه بعد، گالیله با تلسکوپش آسمان را رصد کرد و به عظمت کیهان پی برد.

در پایان قرن ۱۶، «جوردانو برونو»، فیلسوف ایتالیایی این فرضیه را مطرح کرد که جهان بی‌انتها است و شاید تعداد بی‌شماری جهان وجود دارد که موجوداتی در آن زندگی می‌کنند.

در قرن هیجدهم، ایده‌ی جهانی با چندین منظومه‌ی شمسی رواج یافته بود. حتی در اوایل قرن بیستم، «ادموند فورنیه دلب» معتقد بود که شاید تعداد نامحدودی جهان به شکل تو در تو وجود دارد که در اندازه‌های متفاوتی هستند؛ بعضی از آنها بسیار بزرگ و بعضی بسیار کوچک. بر اساس این دیدگاه یک اتم می‌تواند یک منظومه‌ی شمسی واقعی باشد که در آن حیات وجود دارد.

البته امروز دانشمندان ایده‌ی چندجهانی از نوع «عروسک روسی» را (عروسک‌هایی که در هم فرو می‌روند) رد می‌کنند. اما آنها با روش‌های مختلف نشان داده‌اند که چگونه جهان‌های موازی می‌توانند وجود داشته باشند.

در ادامه‌ی این مقاله می‌توانید درباره‌ی پنج فرضیه درباره‌ی امکان وجود جهان‌های موازی بخوانید.

جهان وصله‌دوزی ( The Patchwork Universe):
ساده‌ترین نوع چندجهانی به این شکل است که همین جهان خودمان به دفعات نامحدودی تکرار شود. یعنی تعداد نامحدودی از جهان ما عینا وجود داشته باشد.

در واقع ما نمی‌دانیم که آیا جهان نامحدود است یا خیر. اما از طرف دیگر، راهی هم برای رد کردن این فرضیه نداریم. اگر نامحدود باشد پس باید از مناطق وصله پینه ‌مانندی تشکیل شده باشد. این مناطق به یکدیگر دسترسی ندارند و نمی‌توانند یکدیگر را ببینند. چون فاصله‌ی آنها از هم به حدی زیادی است که نور هنوز نتوانسته آن فاصله را طی کند. عمر جهان ما تنها ۱۳٫۸ میلیارد سال است. بنابراین هر منطقه‌ای که ۱۳٫۸ میلیارد سال نوری با ما فاصله داشته باشد، بدون شک خارج از دیدرس ما است.

این مناطق جهان‌هایی جدا از هم هستند، اما همیشه به همین شکل باقی نمی‌مانند. در نهایت نور از مرز میان آنها عبور می‌کند و جهان‌ها با هم آمیخته می‌شوند.

اگر واقعا در عالم تعداد بی‌شماری جهان کوچک، مثل جهان ما، وجود داشته باشد، بنابراین باید جایی در این جهان بزرگ سیاره‌ای دقیقا شبیه به زمین پیدا شود.

شاید به نظر عجیب و غیرممکن برسد که اتم‌ها تصادفی کنار هم قرار گیرند و سیاره‌ای دقیقا شبیه به زمین را تشکیل دهند. اما اگر جهان واقعا نامحدود باشد، حتی چنین مکان غیرممکنی هم می‌تواند وجود داشته باشد. درواقع تعداد چنین سیاره‌‌ای باید بی‌نهایت باشد.

با همین منطق می‌توانیم بگوییم که در فاصله‌ی بسیار دور، جهان کوچکی دقیقا شبیه به زمین ما وجود دارد که کاملا قابل لمس و مشاهده است. این فاصله ممکن است ۱۰ به توان ۱۰ به توان ۱۱۸ متر باشد که عدد بسیار بسیار بزرگی است.

البته ممکن است اصلا این‌طور نباشد. شاید عالم نامحدود نیست. یا حتی اگر باشد، همه‌ی ماده‌ی عالم در جایی که ما حضور داریم جمع شده است. در این صورت، شاید اکثر جهان‌های دیگر خالی باشند. البته هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان دهد این جهان‌ها خالی از حیات هستند.

نظریه‌ی چندجهانی انبساطی (The Inflationary Multiverse):
دومین نظریه‌ برای توضیح چندجهانی بر پایه‌ی یکی بهترین نظریه‌های بشر درباره‌ی آغاز عالم قرار دارد.

❄️🌨🔮🌨❄️

#جهانهاى_موازى #فيزيک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 چرا جهان هاى موازى بايد وجود داشته باشند 🎆
💥قسمت دوم:

نظریه‌ی چندجهانی انبساطی (The Inflationary Multiverse):
دومین نظریه‌ برای توضیح چندجهانی بر پایه‌ی یکی بهترین نظریه‌های بشر درباره‌ی آغاز عالم قرار دارد.

براساس نظریه‌ی مهبانگ (Big Bang)، عالم از یک نقطه‌ی بسیار بسیار کوچک آغاز شد و سپس با سرعت بسیار زیادی انبساط پیدا کرد و به یک گوی آتشین بسیار داغ و پر انرژی تبدیل شد. در کسری از ثانیه پس از آغاز، سرعت فرایند انبساط با شتاب بسیار زیادی افزایش یافت، این سرعت بسیار بیشتر از سرعت نور بود. این انفجار «انبساط» (inflation) نام دارد.

نظریه‌ی انبساطی توضیح می‌دهد که چرا به هر جای عالم که نگاه می‌کنیم نسبتا همگن و یک‌شکل است. انبساط، این گوی آتشین را «بلافاصله» در مقیاس بسیار بزرگ کیهانی منفجر کرد به همین دلیل فرصتی برای اینکه عالم، ناهمگن شود وجود نداشت. البته منطق چگال‌تر متغیر کوچکی هم در این فضای همگن وجود داشت که تعادل را بر هم می‌زد. این چگالی‌های متغیر در انبساط دائم عالم گم شدند. حالا این نوسانات را می‌توانیم در قالب «تابش‌ زمینه‌ی کیهانی» (CMB) ببینیم. نور ناشی از این تابش، قدیمی‌ترین نور عالم است و درواقع بازتاب ضعیفی است که از مهبانگ باقی مانده. این تابش بر عالم سایه افکنده، اما کاملا همگن نیست.

تاکنون تلسکوپ‌های فضایی مختلفی از این تابش‌ها با جزییات زیاد نقشه‌برداری کرده‌ و آنها را با پیش‌بینی‌های نظریه‌ی انبساطی مقایسه کردند. در نتیجه‌ی این مقایسه معلوم شد که این نقشه‌ها با پیش‌بینی‌های دانشمندان مطابقت دارد و نشان می‌دهد که انبساط واقعا اتفاق افتاده است.

❄️🌨🔮🌨❄️

#جهانهاى_موازى #فيزىک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 جهان ها موازی 🎆

دانشمندان چندین سال است که از طریق نظریه ها مختلف به خصوص نظریه ریسمان ها به این نتیجه رسیده اند که به غیر از ابعاد جهان ما یعنی سه بعد فضا ، مکان و زمان ابعاد دیگری نیز باید وجود داشته باشد . این ابعاد از دید ما پنهان است . و شاید در فاصله ای بسیار کوچک تر از هسته ی یک اتم وجود داشته باشد . جهان های متعدی که شاید بتوان روزی به آن ها از طریق علم راه یافت . هیچ‌دلیلی وجود ندارد که صفحه ای که روی آن زندگی می کنیم تنها صفحه موجود باشد . صفحه ما در این فضا تنها صفحه موجود نیست و ممکن است صفحات بی شماری به موازات آن وجود داشته باشد . مثل یک دسته کاغذ یا صفحات یک کتاب به موازات یکدیگر بدون اینکه یکدیگر را قطع کنند . . چرا نمی توانیم از صفحات دیگر با خبر شویم ؟! دلیل اصلی این است که تمام نیرو های فیزیکی فقط در پوسته خود عمل می کنند و نمیتوانند از مرز آن خارج شوند و به بیرون نشت کنند . مثلا نور که تحت کنترل نیروی الکترومغناطیسی است نمی تواند از جهانی دیگر به جهان ما بیاید . پس ما چیزی از جهان دیگر را نمی بینیم . می توان استثنا نیز در مورد این موضوع در نظر بگیریم . در شرایطی بسیار خاص می توان ارتباط بین این دو جهان اتفاق بیفتد . در میان تمام نیرو ها ، نیروی جادبه یک استثنا است . که به عنوان یک کلید میتوان اثری از جهان دیگر را پیدا کرد . مدتی است که دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا به این واقعیت مرموز دست پیدا کرده اند . یعنی جهان های موازی ثابت شد . آن ها فهمیدند جسمی که در مقابل یک فرد قرار گرفته و دیده می شود می تواند به صورت همزمان در جهانی موازی وجود داشته باشد . دانشمندان از طریق براده ای به قطر یک تار مو به این واقعیت رسیدند . این ذره را در کاسه مخروطی ، تاریک و سرد کرده و تمام هوای اطراف آن را به خاطر حذف ارتعاش خارج کردند سپس ذره را مانند دیاپازون حرکت دادند و مشاهده کردند ، ذره در آن واحد حرکت کرده و متوقف می شود که این غیر ممکن به نظر میرسد....

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#جهانهاى_موازى #فيزيک_کوانتوم #نظريه_ريسمان #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 جهانهاى موازى 🎆
⚜️ قسمت دوم:

باید آنقدر کوچک آن را دید که از اتم ها حتی کوچک تر؛ الکترون هایی که به دور هسته در گردش اند در آن واحد در حالت های چندگانه حرکت می کنند. که شاید ثابت کردن آن غیر ممکن باشد در شکل بزرگتر می توان آن را اینطور بررسی کرد؛ می تواند همزمان شخصی به دیدن مادر خود برود و همزمان آن شخص که به خانه مادر خود رفته در خانه خود نیز در جهان موازی مشغول تماشای تلوزیون باشد؛ در جهانی که ذرات اتمی شخصی حضور دارد اتفاقی غیر آنچه که جسم او انتظار دارد می افتد؛ طبق این نظریه انسان می تواند همزمان در جهان موازی خود نیز حضور داشته باشد؛ شاید این حضور آگاهانه یا نا آگاهانه باشد؛ واقعیتی است که دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا آن را اثبات کرده اند؛ بر اساس یکی از نظریه های فیزیکی زمانی که پدیده ای در یک حالت مشاهده می شود؛ این پدیده جهان را به دو بخش تقسیم می کند؛ مثل همان چیز واقعیتی که زمین دارد؛ اين نظریه برای حالتی استوار است که انسان فقط یکی از واقعیت های در حال وقوع را می تواند ببیند. در شکل عادی احتمال دیدن هر دو واقعیت غیر ممکن است؛ برای مثال انسان می تواند فقط توپ را در حال پرواز در آسمان بییند؛ اما شاید در جهان موازی این توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و شاید فردی در آن لحظه مشغول بازی فوتبال نباشد...

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#جهانهاى_موازى #فيزيک_کوانتوم #نظريه_ريسمان #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 زمان و جهان هاى موازى 🎆

واقعیت را در متافیزیک همان دو قسمت بودن نیمکره مغز می دانیم؛ انرژی که در بدن ما است یا به صورت آیدا یا به صورت پنگالا وجود دارد؛ تلفیقی از این دو که همزمان بتوان هر دو آن ها را در کنار هم و همزمان با هم ترکیب کرد را در شکل سوشومنا تجربه می کنیم و سوشومنا ما را به هر دو واقعیت آگاه می کند. هم زمان هر دو را در کنار هم دیده و تجربه می کنیم؛ ذهن همیشه می تواند از یک نیمکره با حقایق مواجه شود؛ یا منطقی یا عاطفی یا بسیار خوب ، یا بسیار بد ، یا مثبت و یا منفی؛ آنچه که ما تجربه می کنیم بر پایه تصمیم ذهنی ماست؛ ذهن معمول ما می تواند با یک جهان برخورد داشته باشد اما ذهن ماورایی ما تلفیقی از هر دو جهان است؛ که تلفیقی از هر دو جهان به موازات جهانی را که رویت می کنیم ببینید؛ درک واقعیت جهان موازی بستگی شدید به درک انسان از زمان دارد؛ همه ما زمان را به صورت واقعی احساس نمی کنیم تنها شاهد گذشت آن هستیم؛ برای بعضی ها زمان تند و برای بعضی دیگر کند می گذرد؛ برای انسانی که حوصله تلاش ندارد کند و برای بعضی ها که تلاش می کنند و با تاخیر به دفتر کارشان وارد شدند با سرعتی باور نکردنی می گذرد؛ اما دقایق آخر یا سال ها ی آخر برابری می کند؛ زمان شبیه یک خیابان یک طرفه است که از گذشته به سوی حال در حرکت است؛ در کوانتوم فیزیکدانان معتقد اند که ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکت هستند؛ اگر بتوانیم این موضوع را درک کنیم تکلیف زمان و قابلیت حرکت در آن مشخص خواهد شد؛ زمان در ماشین های کوانتومی به صورت مستقیم حرکت نمی کند؛ حرکتی زیگزاگ داشته و به همین جهت است که دانشمندان معتقد اند ، می توان ماشینی ساخت که زمان را منحرف کند؛ فصا نوردانی که در ماموریت فضایی حرکت می کنند بخاطر سرعتی که تجربه می کنند از انسان های روی زمین جوانتر می مانند؛ به این جهت که آنان جهش به آینده دارند و تجربه نکردن زمان حال مشابه دیگران؛ فضانوران سفر به آینده می کنند و دوباره بر می گردند؛ این احتمال وجود دارد که با این فرمول بتوان تجربه آینده داشت...

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#زمان #جهانهاى_موازى #فيزيک_کوانتوم #سفر_به_آينده #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 زمان و جهانهاى موازى 🎆
⚜️قسمت دوم:

فراسفر در زمان به سوی گذشته نیز امکان پذیر است؛ این می تواند زمان را نیز به ابعاد مختلف تقسیم کند؛ آنچه که شخص در آینده تجربه می کند و آنچه که ما تجربه می کنیم فرق می کند؛ یعنی همزمان هرکدام در جهانی خاص یا در زمانی خاص که به موازات همدیگر قرار گرفته اند حضور دارند؛ دانشمندان معتقد اند که جهان در ابتدای آفرینش تکه کوچکی بوده که به یکباره شروع به رشد کرده؛ فرزندی که زاده شده می تواند موجود دیگری را بزاید و این تا بینهایت شاید ادامه پیدا کند؛ جهان هایی از دل جهان هایی دیگر و آن دختر ، مادر آینده خواهد بود و همچنین تا به آخر؛ آنها سلسله وار و به یکدیگر مرتبط هستند؛ مانند حرکت حباب های صابون در هوا؛ فرض کنیم حباب صابون در هوا با فوت محکمی که در هوا می کنیم ، نصف می شود و از آن حباب ، حباب های دیگر ساخته می شود که هر حباب به مشابه جهان های دیگر است که می تواند حضور داشته باشد؛ سطحی که بر روی آن حباب وجود دارد با وجودی که حباب گرد است آن سطح مثل کره زمین تخت به نظر می رسد و می تواند موجوداتی را بر روی خود داشته باشد؛ جهان ها ممکن است به طور پیوسته جهان های دیگر را سبب شوند در این فرضیه ( فرضیه تورم ) اعتقاد بر این است که انفجار بزرگ 13,000,700سال نبوده بلکه شروع آن در این تاریخ بوده و تا این لحظه ادامه دارد؛ طبق این سناریو جهان های متعدد بینهایت وجود دارند؛ جهان های جدیدی در پی آن ها مثل حبابی که در اقیانوسی از حباب ها غوطه وار است و جهانی که ما در آن زندگی می کنیم یکی از این حباب هاست و این نظریه ، نظریه تورم خود به خود است؛ جهان در کسری از ثانیه به ضریب ده به توان پنجاه از درون ماده تاریک منفجر شده و انبساط پیدا کرده است؛ برای در نظر گرفتن این تورم می توان بادکنکی را در حال بادکردن تصور کرد که کهکشان ها روی سطح آن نقاشی شده اند؛ فرض کنید تمام کائنات مملو از ستارگان و کهکشان ها روی آن قرا دارند؛ آنچه که از جهان برای ما قابل دیدن است به اندازه یک نقطه بینهایت کوچک است؛ آنچه که ما مشاهده می کنیم کوچکترین مقدار است از آنچه که در واقعیت وجود دارد.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#زمان #جهانهاى_موازى #فرا_سفر #سفر_به_آينده #فيزيک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot