🎆 اگر بسوى
استادی بصیر و روشن
کشانده شدی،
این بدان معناست
که در تو
به اندازه کافی
مایهای از حضور بوده است
که توانستهای
حضور او را تشخیص دهی.
«اکهارت تله»
#استاد_روشن_ضمير #مايه_حضور #اکهارت_تله #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
استادی بصیر و روشن
کشانده شدی،
این بدان معناست
که در تو
به اندازه کافی
مایهای از حضور بوده است
که توانستهای
حضور او را تشخیص دهی.
«اکهارت تله»
#استاد_روشن_ضمير #مايه_حضور #اکهارت_تله #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
🎆 هنگامی که احساس بیحوصلگی میکنی، میتوانی با ورق زدن مجله، تلفن زدن، روشن کردن تلویزیون، گشتزدن در کامپیوتر، خرید کردن یا از همه متداولتر انتقال حس ذهنی کمبود و نیاز به بیشتر، به بدن و برای مدت کوتاهی راضی کردن آن با فرو بردن غذای بیشتر، گرسنگی ذهن را بر طرف کنی.
یا میتوانی بیحوصله و ناآرام باقی بمانی و مشاهده کنی بیحوصله و ناآرام بودن چه احساسی دارد. در حالی که به احساس هشیار میشوی، ناگهان گویی فضا و سکوتی پیرامون آنرا میگیرد. در ابتدا این فضا کوچک است، اما به تدریج گستردهتر میشود و شدت و اهمیت احساس بیحوصلگی رو به کاهش میگذارد. در نتیجه، حتی بیحوصلگی میتواند به تو بیاموزد که چه کسی هستی و چه کسی نیستی. کشف میکنی که یک (شخص بیحوصله) آن وجودی نیست که تو هستی. بیحوصلگی فقط حرکت انرژی شرطی در درون توست. تو خشمگین، اندوهگین و ترسو نیز نیستی. بیحوصلگی، خشم، اندوه یا ترس متعلق به تو نیستند، شخصی نیستند، آنها شرایط ذهن بشر هستند؛ میآیند و میروند. هیچچیزی که میآید و میرود، تو نیستی. (بیحوصله هستم.) چه کسی این را میداند؟ (بیحوصله، اندوهگین، هراسان هستم.) چه کسی این را میداند؟
"اكهارت تله"
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#اکهارت_تله #احساس_بى_حوصلگى #تو_چه_کسى_هستى #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 هنگامی که احساس بیحوصلگی میکنی، میتوانی با ورق زدن مجله، تلفن زدن، روشن کردن تلویزیون، گشتزدن در کامپیوتر، خرید کردن یا از همه متداولتر انتقال حس ذهنی کمبود و نیاز به بیشتر، به بدن و برای مدت کوتاهی راضی کردن آن با فرو بردن غذای بیشتر، گرسنگی ذهن را بر طرف کنی.
یا میتوانی بیحوصله و ناآرام باقی بمانی و مشاهده کنی بیحوصله و ناآرام بودن چه احساسی دارد. در حالی که به احساس هشیار میشوی، ناگهان گویی فضا و سکوتی پیرامون آنرا میگیرد. در ابتدا این فضا کوچک است، اما به تدریج گستردهتر میشود و شدت و اهمیت احساس بیحوصلگی رو به کاهش میگذارد. در نتیجه، حتی بیحوصلگی میتواند به تو بیاموزد که چه کسی هستی و چه کسی نیستی. کشف میکنی که یک (شخص بیحوصله) آن وجودی نیست که تو هستی. بیحوصلگی فقط حرکت انرژی شرطی در درون توست. تو خشمگین، اندوهگین و ترسو نیز نیستی. بیحوصلگی، خشم، اندوه یا ترس متعلق به تو نیستند، شخصی نیستند، آنها شرایط ذهن بشر هستند؛ میآیند و میروند. هیچچیزی که میآید و میرود، تو نیستی. (بیحوصله هستم.) چه کسی این را میداند؟ (بیحوصله، اندوهگین، هراسان هستم.) چه کسی این را میداند؟
"اكهارت تله"
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#اکهارت_تله #احساس_بى_حوصلگى #تو_چه_کسى_هستى #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
🎆وقتی کودکی یاد میگیرد که ترتیبی از صداهای ایجاد شده توسط تارهای صوتی والدینش نام اوست، کودک شروع میکند به برابرسازی یک کلمه (که در ذهن به فکر تبدیل میشود) با خودش. در این مرحله، برخی از کودکان از خود به صورت سوم شخص یاد میکنند. " جانی گرسنه است". پس از مدت کوتاهی، آنها کلمهی جادویی «من» را یاد گرفته و آنرا با نام خودشان که پیش از این با کسی که هستند برابر دانستهاند برابر میکنند. سپس بقیه ی افکار میآیند و با این تفکر اصلی به نام «من» ترکیب میشوند. قدم بعدی افکاری از « به من» و « مال من» است که برای توصیف چیزهایی است که به نوعی بخشی از «من» است. این تعیین هویت است با اشیاء، یعنی سرمایهگذاری بر روی اشیاء، اما در نهایت افکاری که اشیاء را بیان میکنند، با قرار دادن حسی از خود در آنها، و به این وسیله هویت گرفتن از آنها است. وقتی اسباببازی «من» میشکند یا ناپدید میشود، عذاب فراوان رخ میدهد. نه به دلیل ارزش اصلی آن اسباب بازی کودک به زودی علاقهاش را به آن از دست میدهد، و اسباببازی دیگری جانشین آن میشود، بلکه به خاطر تفکر «مال من». اسباببازی به بخشی از احساس در حال تکامل کودک از خود، از «من» تبدیل شده است.
و همینطور که کودک بزرگ میشود، تفکر اصلی به نام «من» بقیۀ افکار دیگر را به خویش جلب میکند: این «من» بصورت یک جنسیت، متعلقات، ظاهر جسمانی، ملیت، نژاد، مذهب و شغل شناسایی میشود. بقیهی چیزهایی که «من» با آنها همسانسازی میکند نقشها هستند، مادر، پدر، شوهر، زن، و غیره... دانش یا عقاید تلنبار شده، علایق و نفرتها، همچنین چیزهایی که قبلا برای «من» اتفاق افتاده است، خاطراتی که در واقع افکاری هستند که « من و سرنوشت من» را مشخص میکنند. اینها تنها برخی از چیزهایی است که مردم از آن هویت خود را کسب میکنند. در حقیقت آنها چیزی بیش از افکاری نیستند که به طور ناپایداری در کنار هم نگه داشته شدهاند و در نتیجه به حسی از خود منصوب میشوند. این ساختار ذهنی چیزی است که شما معمولا با بیان «من» به آن اشاره دارید. دقیقتر اینکه: بیشتر اوقات وقتی از «من» صحبت کرده یا به آن فکر میکنید این شما نیستید که سخن میگویید بلکه جنبهای از آن ساختار ذهنی، آن خودِ ایگویی است. به محض اینکه بیدار میشوید، همچنان از کلمهی «من» استفاده میکنید، اما اینبار این کلمه از عمق وجود شما برخواهد خاست.
«اكهارت تله»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#اکهارت_تله #من #مال_من #کودک #ذهن #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆وقتی کودکی یاد میگیرد که ترتیبی از صداهای ایجاد شده توسط تارهای صوتی والدینش نام اوست، کودک شروع میکند به برابرسازی یک کلمه (که در ذهن به فکر تبدیل میشود) با خودش. در این مرحله، برخی از کودکان از خود به صورت سوم شخص یاد میکنند. " جانی گرسنه است". پس از مدت کوتاهی، آنها کلمهی جادویی «من» را یاد گرفته و آنرا با نام خودشان که پیش از این با کسی که هستند برابر دانستهاند برابر میکنند. سپس بقیه ی افکار میآیند و با این تفکر اصلی به نام «من» ترکیب میشوند. قدم بعدی افکاری از « به من» و « مال من» است که برای توصیف چیزهایی است که به نوعی بخشی از «من» است. این تعیین هویت است با اشیاء، یعنی سرمایهگذاری بر روی اشیاء، اما در نهایت افکاری که اشیاء را بیان میکنند، با قرار دادن حسی از خود در آنها، و به این وسیله هویت گرفتن از آنها است. وقتی اسباببازی «من» میشکند یا ناپدید میشود، عذاب فراوان رخ میدهد. نه به دلیل ارزش اصلی آن اسباب بازی کودک به زودی علاقهاش را به آن از دست میدهد، و اسباببازی دیگری جانشین آن میشود، بلکه به خاطر تفکر «مال من». اسباببازی به بخشی از احساس در حال تکامل کودک از خود، از «من» تبدیل شده است.
و همینطور که کودک بزرگ میشود، تفکر اصلی به نام «من» بقیۀ افکار دیگر را به خویش جلب میکند: این «من» بصورت یک جنسیت، متعلقات، ظاهر جسمانی، ملیت، نژاد، مذهب و شغل شناسایی میشود. بقیهی چیزهایی که «من» با آنها همسانسازی میکند نقشها هستند، مادر، پدر، شوهر، زن، و غیره... دانش یا عقاید تلنبار شده، علایق و نفرتها، همچنین چیزهایی که قبلا برای «من» اتفاق افتاده است، خاطراتی که در واقع افکاری هستند که « من و سرنوشت من» را مشخص میکنند. اینها تنها برخی از چیزهایی است که مردم از آن هویت خود را کسب میکنند. در حقیقت آنها چیزی بیش از افکاری نیستند که به طور ناپایداری در کنار هم نگه داشته شدهاند و در نتیجه به حسی از خود منصوب میشوند. این ساختار ذهنی چیزی است که شما معمولا با بیان «من» به آن اشاره دارید. دقیقتر اینکه: بیشتر اوقات وقتی از «من» صحبت کرده یا به آن فکر میکنید این شما نیستید که سخن میگویید بلکه جنبهای از آن ساختار ذهنی، آن خودِ ایگویی است. به محض اینکه بیدار میشوید، همچنان از کلمهی «من» استفاده میکنید، اما اینبار این کلمه از عمق وجود شما برخواهد خاست.
«اكهارت تله»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#اکهارت_تله #من #مال_من #کودک #ذهن #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
🎆 با وجودی که جسم از شعور بالایی برخوردار است، اما نمی تواند بین وضعیت واقعی و یک فکر تفاوت بگذارد و نسبت به هر فکری به شکل یک واقعیت واکنش نشان می دهد.
جسم نمی داند که این فقط یک فکر است.
برای جسم، افکار آزار دهنده و ترسناک به معنای "در خطر قرار دارم" است که در برابر آن ها واکنش مناسبی از خود نشان می دهد، حتی اگر شب باشد و شما در تخت گرم و راحتی دراز کشیده باشید.
در این حالت، قلب سریعتر می تپد، ماهیچه ها منقبض می شوند، تنفس تند می گردد و یک افزایش انرژی شدید بوجود می آید، اما از آنجا که خطر فقط یک تصویر ذهنی ست، انرژی هیچ راهی برای خروج پیدا نمی کند.
بخشی از این انرژی به ذهن "بازخورد" feed back می یابد و افکار نگران کننده بیش تری تولید می کند.
باقی انرژی به سم تبدیل می شود و با کارکرد هماهنگ بدن تداخل می یابد.
"اکهارت تله"
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
#اکهارت_تله #جسم #واقعيت #فکر #انرژى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 با وجودی که جسم از شعور بالایی برخوردار است، اما نمی تواند بین وضعیت واقعی و یک فکر تفاوت بگذارد و نسبت به هر فکری به شکل یک واقعیت واکنش نشان می دهد.
جسم نمی داند که این فقط یک فکر است.
برای جسم، افکار آزار دهنده و ترسناک به معنای "در خطر قرار دارم" است که در برابر آن ها واکنش مناسبی از خود نشان می دهد، حتی اگر شب باشد و شما در تخت گرم و راحتی دراز کشیده باشید.
در این حالت، قلب سریعتر می تپد، ماهیچه ها منقبض می شوند، تنفس تند می گردد و یک افزایش انرژی شدید بوجود می آید، اما از آنجا که خطر فقط یک تصویر ذهنی ست، انرژی هیچ راهی برای خروج پیدا نمی کند.
بخشی از این انرژی به ذهن "بازخورد" feed back می یابد و افکار نگران کننده بیش تری تولید می کند.
باقی انرژی به سم تبدیل می شود و با کارکرد هماهنگ بدن تداخل می یابد.
"اکهارت تله"
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
#اکهارت_تله #جسم #واقعيت #فکر #انرژى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
🎆 هنگامی که به طور کامل حضور دارید و مردم ِ پیرامون شما رفتار ناآگاهانه ای از خود نشان می دهند، نیازی به نشان دادن واکنش در برابر آن رفتار احساس نمی کنید، بنابراین به آن واقعیت نمی بخشید.
آرامش شما به اندازه ای گسترده و ژرف است که هر آنچه در آرامش نباشد، به گونه ای که انگار هیچگاه وجود نداشته است، در درون آرامش شما محو می شود.
این آرامش، چرخه کارمایی کنش و واکنش را در هم می شکند.
حیوانات، درختان و گل ها آرامش شما را احساس می کنند و به آن پاسخ می دهند.
شما نیز از طریق نمایش آرامش الهی، "بودن" را به آن ها می آموزید.
شما "نور جهان" و مجرای انتشار آگاهی ناب می شوید.
به این ترتیب رنج را در حیطه علت ریشه کن می کنید
و ناآگاهی را در همه جهان از بن بر می اندازید.
"اکهارت تله"
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
#اکهارت_تله #آرامش #بودن #انتشار_آگاهى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 هنگامی که به طور کامل حضور دارید و مردم ِ پیرامون شما رفتار ناآگاهانه ای از خود نشان می دهند، نیازی به نشان دادن واکنش در برابر آن رفتار احساس نمی کنید، بنابراین به آن واقعیت نمی بخشید.
آرامش شما به اندازه ای گسترده و ژرف است که هر آنچه در آرامش نباشد، به گونه ای که انگار هیچگاه وجود نداشته است، در درون آرامش شما محو می شود.
این آرامش، چرخه کارمایی کنش و واکنش را در هم می شکند.
حیوانات، درختان و گل ها آرامش شما را احساس می کنند و به آن پاسخ می دهند.
شما نیز از طریق نمایش آرامش الهی، "بودن" را به آن ها می آموزید.
شما "نور جهان" و مجرای انتشار آگاهی ناب می شوید.
به این ترتیب رنج را در حیطه علت ریشه کن می کنید
و ناآگاهی را در همه جهان از بن بر می اندازید.
"اکهارت تله"
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
#اکهارت_تله #آرامش #بودن #انتشار_آگاهى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot