🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🍥 چرا عاشق می شویم؟ 🍥✨✨
آیا هرگاه دامنه انرژی دو نفر با یکدیگر تداخل یا تماس پیدا کند تبادل و تأثیر متقابل انرژی ها اتفاق می افتد. خواسته یا ناخواسته سطح انرژی دیگران را حس می کنیم. وقتی به طور خود به خودی کسی را دوست داشته باشیم یا احساس خوشایندی نداشته باشیم علت اصلی آن در ارتباط با طبیعت امواج انرژی است که در هالة آن شخص احساس می کنیم. اگر احساس ترس، ناخشنودی و یا خشم داشته باشیم این امواج نه تنها بر روی تصویر ذهنی ما از دیگران اثر می گذارد بلکه در سیستم انرژی خودمان هم مؤثر است. اگر از حضور کسی احساس تنش یا ناآرامی می کنید بدون این که دلیل واضحی داشته باشد یا حتی شاید احساس کنید همه چیز در درون تان منقبض است علت آن تشعشعات هاله آن مشخص می تواند باشد. از طرف دیگر اگر در هاله شخصی به شعف و عشق و آرامش پی ببرید به شکل خاصی از حضور آن شخص حال تان بهتر می شود بدون این که حتی حرفی رد و بدل شود. وقتی امواج دو نفر به شدت یکدیگر را جذب کنند آنوقت احساس عشق را تجربه خواهند کرد.
چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!
ما هفت بدن و یا کالبد داریم. بدن فیزیکی یعنی همین که قابل مشاهده است اولین بدن ماست. اما بدن دوم یا کالبد عاطفی (اثیری) به بعد را با چشم ظاهر نمی توانی ببینی بلکه یک حس شهودی لازم است تا آن را باور کنی. در بدن دوم احساسات و عواطف ما شکل می گیرند. اگر تو عاشقی و اگر متنفری از امکان بالقوه بدن دوم استفاده کرده ای. این حالات شرایطی هستند که از استعداد طبیعی بدن دوم ناشی می شوند. سرچشمة انرژی عشق و تنفر یکی است و این دو با هم هستند. این که چرا از یک فرد به خصوص خوشتان می آید و از فرد دیگری متنفر می شوید، تفاوت آنها در طبیعت ارتعاشات آنهاست. در مرحله ای از رشد معنوی تو سعی می کنی از جهت های متضاد فراتر روی و این را از دیدگاه دیگری هم می توان بررسی کرد. برخی ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرده اند و بودا آن را به 360 بخش تقسیم کرده. احساسی که نسبت به دیگران داریم به هر دو بخش مربوط می شود، یعنی گاهی با دیدن رفتارها و یا شنیدن حرف های یک نفر از او بدمان می آید و گاهی بدون داشتن دلیل واضح و مشخصی از کسی بدمان می آید و این حس از ناخودآگاه ما می آید. بخشی از ذهن که حد و مرزی ندارد و در مقایسه با بخش آگاه مثل جنگل در برابر باغچه است.
بخش ناخودآگاه جایی است که اگر بتوانی به آن دست یابی به کمال خواهی رسید. وقتی از کسی بدت می آید از او فرار نکن تو می توانی به او فکر کنی و به دلایلی که باعث تنفرت شده بیاندیشی. این حس را سرکوب نکن فقط به آن فکر کن حتی تظاهر نکن که متنفر نیستی با آن مواجه شو و درکش کن. اگر حس تنفر نداشتیم : اگر حس تنفر نبود شما هر غذایی را می خوردید حتی غذاهای فاسد شده و گندیده. شما حسی نداشتید که شما را باخبر کند. اگر حس تنفر نبود شما هر آبی را می نوشیدید چه آن آب تصفیه بود چه آب یک لجن زار. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد که کیسة زباله را هر شب بیرون بگذارید، چون حس بدی به شما دست نمی داد. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد حمام بروید یا نه. شما از کثیفی بدتان می آید و برای همین به حمام می روید. شما هرگز لباسهایتان را عوض نمی کردید. سرتان را شانه نمی زدید، اتو نمی کردید چون حسی نداشتید که به شما بگوید مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟ وجود این جفت متضاد باعث می شود که هر دو را درک کنیم.
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#عاشقی #تنفر #کالبد_اثیری #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 چرا عاشق می شویم؟ 🍥✨✨
آیا هرگاه دامنه انرژی دو نفر با یکدیگر تداخل یا تماس پیدا کند تبادل و تأثیر متقابل انرژی ها اتفاق می افتد. خواسته یا ناخواسته سطح انرژی دیگران را حس می کنیم. وقتی به طور خود به خودی کسی را دوست داشته باشیم یا احساس خوشایندی نداشته باشیم علت اصلی آن در ارتباط با طبیعت امواج انرژی است که در هالة آن شخص احساس می کنیم. اگر احساس ترس، ناخشنودی و یا خشم داشته باشیم این امواج نه تنها بر روی تصویر ذهنی ما از دیگران اثر می گذارد بلکه در سیستم انرژی خودمان هم مؤثر است. اگر از حضور کسی احساس تنش یا ناآرامی می کنید بدون این که دلیل واضحی داشته باشد یا حتی شاید احساس کنید همه چیز در درون تان منقبض است علت آن تشعشعات هاله آن مشخص می تواند باشد. از طرف دیگر اگر در هاله شخصی به شعف و عشق و آرامش پی ببرید به شکل خاصی از حضور آن شخص حال تان بهتر می شود بدون این که حتی حرفی رد و بدل شود. وقتی امواج دو نفر به شدت یکدیگر را جذب کنند آنوقت احساس عشق را تجربه خواهند کرد.
چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!
ما هفت بدن و یا کالبد داریم. بدن فیزیکی یعنی همین که قابل مشاهده است اولین بدن ماست. اما بدن دوم یا کالبد عاطفی (اثیری) به بعد را با چشم ظاهر نمی توانی ببینی بلکه یک حس شهودی لازم است تا آن را باور کنی. در بدن دوم احساسات و عواطف ما شکل می گیرند. اگر تو عاشقی و اگر متنفری از امکان بالقوه بدن دوم استفاده کرده ای. این حالات شرایطی هستند که از استعداد طبیعی بدن دوم ناشی می شوند. سرچشمة انرژی عشق و تنفر یکی است و این دو با هم هستند. این که چرا از یک فرد به خصوص خوشتان می آید و از فرد دیگری متنفر می شوید، تفاوت آنها در طبیعت ارتعاشات آنهاست. در مرحله ای از رشد معنوی تو سعی می کنی از جهت های متضاد فراتر روی و این را از دیدگاه دیگری هم می توان بررسی کرد. برخی ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرده اند و بودا آن را به 360 بخش تقسیم کرده. احساسی که نسبت به دیگران داریم به هر دو بخش مربوط می شود، یعنی گاهی با دیدن رفتارها و یا شنیدن حرف های یک نفر از او بدمان می آید و گاهی بدون داشتن دلیل واضح و مشخصی از کسی بدمان می آید و این حس از ناخودآگاه ما می آید. بخشی از ذهن که حد و مرزی ندارد و در مقایسه با بخش آگاه مثل جنگل در برابر باغچه است.
بخش ناخودآگاه جایی است که اگر بتوانی به آن دست یابی به کمال خواهی رسید. وقتی از کسی بدت می آید از او فرار نکن تو می توانی به او فکر کنی و به دلایلی که باعث تنفرت شده بیاندیشی. این حس را سرکوب نکن فقط به آن فکر کن حتی تظاهر نکن که متنفر نیستی با آن مواجه شو و درکش کن. اگر حس تنفر نداشتیم : اگر حس تنفر نبود شما هر غذایی را می خوردید حتی غذاهای فاسد شده و گندیده. شما حسی نداشتید که شما را باخبر کند. اگر حس تنفر نبود شما هر آبی را می نوشیدید چه آن آب تصفیه بود چه آب یک لجن زار. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد که کیسة زباله را هر شب بیرون بگذارید، چون حس بدی به شما دست نمی داد. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد حمام بروید یا نه. شما از کثیفی بدتان می آید و برای همین به حمام می روید. شما هرگز لباسهایتان را عوض نمی کردید. سرتان را شانه نمی زدید، اتو نمی کردید چون حسی نداشتید که به شما بگوید مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟ وجود این جفت متضاد باعث می شود که هر دو را درک کنیم.
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#عاشقی #تنفر #کالبد_اثیری #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
🎆 نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
«چه سیب های قشنگی!
حیاط نشئه ی تنهایی است.»
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه ی اشکال
و عشق، تنها عشق،
تو را به گرمی یک سیب می کند مأنوس!
و عشق، تنها عشق،
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد، مرا رساند به امکان یک پرنده شدن... ...
دچار یعنی:
....................عاشق ...خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانۀ انهاست. ...دچار باید بود
وگرنه زمزمۀ حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشنی اهتزاز خلوت اشیاست ............................
«سهراب سپهری»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#سهراب_سپهری #عاشقی #دچار #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
«چه سیب های قشنگی!
حیاط نشئه ی تنهایی است.»
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه ی اشکال
و عشق، تنها عشق،
تو را به گرمی یک سیب می کند مأنوس!
و عشق، تنها عشق،
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد، مرا رساند به امکان یک پرنده شدن... ...
دچار یعنی:
....................عاشق ...خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانۀ انهاست. ...دچار باید بود
وگرنه زمزمۀ حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشنی اهتزاز خلوت اشیاست ............................
«سهراب سپهری»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#سهراب_سپهری #عاشقی #دچار #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot